دانلود پایان نامه روانشناسی در مورد عوامل پایهای و اساسی در اخلاق حرفه ای از نظر زیونتس |
- استقلال حرفهای اخلاق علمی
- خود فهمی حرفهای
- عینیت گرایی، بیطرفی و عدم جانبداری
- فراتر رفتن از مفهوم معیشتی
۱- استقلال حرفهای اخلاق علمی:این عامل مانند اخلاق در هر نظام حرفهای دیگر باید منعکس کننده هنجارهای درونی حرفه و احساس تعهد اخلاقی از سوی خود حرفهای ها و نهادهای تخصصی آنها باشد، نه آنکه در غالب بایدها و نبایدهای اخلاقی به آنها تحمیل و قبولانده یا گوشزد شود.
برای مثال، یک مدیر باید در حرفه خود مسائلی مانند صداقت، دقت، قابل اعتماد بودن، گشوده بودن به فضای انتقاد و ارزیابی، احترام به زیردستان و اطرافیان، توجه به حریم خصوصی و مسأله حفظ اسرار افراد را سرلوحه خویش قرار دهد (واردی[۱]، ۲۰۰۱).
۲- خودفهمی حرفهای: پایه و اساس اخلاق، خود فهمی حرفهای است. افراد تنها از کار و فعالیت حرفهای خود، فلسفه آن و نسبتش با زندگی مردم است که به درک اخلاقی از آن نائل میشود و در نتیجه در مناسبات خود با طبیعت و جهان پیرامون خود؛ نوعی احساس درونی از تعهد به آن ارزشها پیدا میکنند(تدین، ۱۳۸۵).
۳- عینیتگرایی، بیطرفی و عدم جانبداری: از مهمترین اصول اساسی که در اغلب اسناد و مباحث مربوط به اخلاق حرفهای علمی مورد تأیید قرار میگیرد، رعایت عینیت گرایی و بیطرفی است، فردی که اخلاق حرفهای را در زندگی شغلیاش به کار میگیرد نباید جانبداری غیرعقلانی نسبت به منبعی که دارای صفات غیراخلاقی است نشان دهد (تدین، ۱۳۸۵).
۴- فراتر رفتن از مفهوم معیشتی: تا زمانی که فردی درگیر مسائل فیزیولوژیکی باشد، توجه به مسائل دیگر کمرنگتر خواهد بود، معنای اخلاق حرفهای با عقود از مفهوم معیشتی آن به عرصه ظهور میرسد.
زمانیکه افراد در فعالیت و کسب و کار حرفهای خود از سطح گذران زندگی فراتر میآیند، دستکم سه سطح دیگر از فعالیتهای علم و فنآوری برای آنها معنا مییابد: ۱- احساس کارآیی، اثربخشی و تولید کیفیت بعنوان ارزش افزوده ۲- احساس خدمت به مردم و مفید واقع شدن ۳- احساس رهاسازی از طریق توزیع مجدد فرصتها و نقد و بررسی قدرت (واردی، ۲۰۰۱).
۲-۲-۷٫ عوامل روان شناختی مرتبط با اخلاق در کسب و کار
یکی از ابعاد بسیار مهم اخلاق کار، بُعد روانشناختی آن است، زیرا اخلاق، متغیری است که آگاهی و اراده فردی در آن نقش محوری ایفا میکند، بسیاری از اندیشمندان برای بهبود اخلاق کار، بر نظریههای رفتاری تأکید داشته اند. هرگاه فردی کار اخلاقی انجام داد و از سوی جامعه تشویق شد، احتمال انجام کارهای اخلاقی دیگر تقویت میشود، تا جائیکه کار اخلاقی بصورت ارزشهای درونی وی در میآید. بدین ترتیب برنامهریزان کلان کشوری قادر خواهند بود اخلاق کار را در افراد جامعه نهادینه کنند، زیرا تغییر مدیریت اساساً در شیوههای انگیزش افراد در محیطهای کاری و نحوه پاداشهای مادی آنها تأثیر میگذارد که ابعاد اقتصادی و روانی اخلاق کار محسوب میشوند (تدین، ۱۳۸۵) .
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-15] [ 06:00:00 ب.ظ ]
|