تعدادی از متخصصان معتقدند که شدت حملات افسردگی در بیماری مانیک- دپرسیو را می توان به سه درجه تقسیم نمود : ۱- افسردگی ساده  ۲- افسردگی حاد   ۳- افسردگی بهت زده   . این سه حالت از یکدیگر کاملاً مجزا نیستند، بلکه تا حدی در یکدیگد ادغام می شوند. البته یک نوع دیگر افسردگی نیز ذکر شده است که افسردگی پیری نام دارد.

 

افسردگی ساده : در این درجه از افسردگی ، فرد تا حدی مضطرب وغمگین است و نسبت به مسائل زندگی بی علاقگی و بی تفاوتی مشهودی از خود نشان می دهد . همواره احساس گناه وبی حوصلگی می کند، حرفهایش یکنواخت وخسته کننده است . قوای عقلانی او مانند هوش، حافظه ، شناخت زمان و مکان دست نخورده است ، وعلائم توهم وهذیان در او یافت نمی شود . بیمار سعی می کند که با افسردگی  خود مبارزه کند، معمولاً اگر به درمان نیاز باشد . درمان سرپایی می تواند به رفع  آن کمک کند. گاهی هم بدون درمان وبر اثر مرور زمان ویا تغییر شرایط، این حالت بهبود می یابد.

 

افسردگی حاد : حالات بارز افسردگی حاد عبارتند از : استیصال، به بن بست رسیدن در زندگی ، غم سنگین ، احساس درماندگی بسیار شدید ، تا آنجا که هر واکنش مشهود جسمانی وجود دارد؛ یکی اینکه بیمار مدت ها غم زده وبی توجه به خود ودیگران در گوشه ای می نشیند یا می ایستد . دوم اینکه دائم قدم می زند و دست ها را به یکدیگر می مالد ، موهای خود را می کند ویا با لباس خود بازی می کند . چهره بیمار زرد و تکیده وبی حالت می شود و چروک های بالا و پایین چشم هایش مشخص هستند. اغلب دائماً گریه می کنند ، کم حرف می زنند ، وبا جواب های یکنواخت و کوتاه وصدای خسته و گرفته پاسخ می دهند. این کندی در جواب دادن پاسخ ، کوتاهی وغیر عادی بودن پاسخ ، گاهی بیمار افسرده را عقب مانده ذهنی می نمایاند. در حالی که غالباً چنین نیست ، و فقط در حالت افسردگی بسیار بدبینانه  وبیمار گونه است که بیمار دائماً احساس خستگی ، ناتوانی وبی میلی به زندگی دارد.

 

افسردگی بهت زده  : این حالت ، شدید ترین درجه افسردگی است وفقط در تعداد معدودی از انسان ها دیده می شود. بیمار افسرد بهت زده اگر درمان نشود ، مدت ها بی حرکت و بدون هیچ گونه واکنشی می ماند و حتی باید با وسایل پزشکی به او غذا داد. در هر درجه ازافسردگی، غالباً حالت خشم وجود دارد ، البته گاهی ناخوداگاه است . احساس خشم ، عامل مهمی است در ایجاد افسردگی ، زیرا به قول بسیاری از روانشناسان پویا ، افسردگی عبارت است از خشم فرو خورده . در بیشتر این بیماران جهت خشم به جای آنکه به طرف محیط بیرون از بیمار باشد ، متوجه درون او می شود وافسردگی را بروز می دهد . در حالت افسردگی فرد احساس غم وناراحتی می کند . گاه این حالت از افسردگی با بی میلی نسبت به لذات زندگی ممکن است به طور نسبی تداوم یابد ویا متفاوت باشد ؛ بدین معنی که قبل یا بعد از آن ، علائق ، فعالیت ها ورفتار های سالمی وجود داشته باشد. در اختلالات دیستمیک هیچگونه توهم وهذیانی دیده نمی شود ، لکن بسیاری از این افراد ، دچار اختلال شخصیت نیز هستند( شاملو ، ۱۳۸۶)

 

۲-۳-۱۱ ملاک های تشخیص برای انواع افسردگی

 

 

اختلال افسردگی اساسی : DSM-IV-IR ملاک های برای دوره افسردگی اساسی جدا از ملاک های تشخیصی برای تشخیص های وابسته به افسردگی ، ذکر کرده ونیز فهرست معرف های شدت افسردگی را برای دوره افسردگی اساسی آورده است:

 

جدول(۲-۲):  ملاکهای تشخیصی DSM-IV-IR برای دوره افسردگی اساسی

 

 

 

 

 

A – پنج تا (یا بیشتر) ازعلائم زیر در یک دوره دو هفته ای وجود داشته اند ونشان دهنده تغییر از سطح عملکرد قبلی هستند ؛ حداقل یکی از علائم یا به صورت (۱) خلق افسرده یا (۲) از دست دادن علاقه واحساس لذت است. توجه : علائمی را که به وضوح ناشی از یک اختلال طبی عمومی هستند ، یا هذیانها و توهمات ناهماهنگ با خلق را به حساب نیاورید.

 

 

۱)خلق افسرده در اکثر مواقع روز ، یا به گزارش ذهنی یا مشاهدات دیگران . توجه در کودکان ونوجوانان ممکن است به صورت تحریک پذیر باشد.

 

۲) کاهش قابل ملاحظه علاقه یا احساس لذت نسبت به تمام ، یا تقریباً تمام فعالیت ها در قسمت عمده روز .

 

۳)  کاهش قابل ملاحظه وزن بدون پرهیز یا رژیم غذایی یا افزایش وزن یا کاهش ویا افزایش اشتها.

 

توجه : در کودکان عدم بالا رفتن مورد انتظار وزن را در نظر بگیرید.

 

۴) بی خوابی یا پرخوابی تقریباً هرروز.

 

۵) تحریک یا کندی روانی – حرکتی تقریباً هرروز.

 

۶)خستگی یا فقدان انرژی تقریباً هرروز.

 

۷) احساس بی ارزشی یا گناه بی جا.

 

۸) کاهش توانایی تفکر یا تمرکز، یا بلا تصمیمی ، تقریباً هرروز.

 

۹) افکار تکرار شونده مرگ.

 

B – علائم شامل ملاک های یک دوره مختلط نمی گردند.

 

C – علائم ناراحتی قابل ملاحظه بالینی یا تخریب در عملکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم.

 

D – علائم ناشی از تأثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده یا یک اختلال طبی عمومی نمی باشد.

 

E – داغدیدگی توضیح بهتری برای علائم ارائه نمی کند، یعنی پس از فقدان فردی محبوب ، علائم بیش از دو ماه دوام می یابد ویا به تخریب عملکردی بارز، اشتغال ذهنی بیمار گونه یا بی ارزشی ، یا کندی روانی- حرکتی همراه می باشد.

 

اقتباس شده از کاپلان وسادوک(۲۰۰۳)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول(۲-۳):  ملاکهای تشخیصی DSM-IV-IR برای دوره مانی

 

 

 

 

 

A – یک دوره مشخص خلق غیر طبیعی و مستمراً بالا، توأم با احساس خود بزرگ بینی، تا تحریک پذیر ، که حداقل یک هفته طول می کشد.

 

 

B – ضمن دوره اختلال خلق، سه( یا چند)تا ازعلائم زیر دوام داشته( چهار تا ، اگر خلق فقط به صورت تحریک پذیر بوده باشد) ودر ابعاد قابل ملاحظه بوده باشند :

 

۱-افزایش احترام به نفس یا خود بزرگ بینی.

 

۲- کاهش نیاز به خواب.

 

۳- حراف تر از معمول یا احساس فشار برای صحبت مستمر.

 

۴- پرش افکار یا تجربه ذهنی ، سبقت جویی افکار.

 

۵- پریشانی حواس.

 

۶- افزایش رفتار هدفدار.

 

۷- درگیری مفرط با فعالیت های لذت بخشی که احتمال نتایج دردناک آنها زیاد است ، مثل ولخرجی بی مهابا ، بی احتیاطی های جنسی، یا سرمایه گذاری های حرفه ای جاهلانه.

 

C- علائم شامل ملاک های یک دوره مختلط نمی گردند.

 

D- علائم ناشی از تأثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده یا یک اختلال طبی عمومی نمی باشد.

 

E- شدت اختلال خلقی به حدی است که موجب تخریب قابل ملاحظه در عملکرد شغلی یا فعالیت های اجتماعی معمول با دیگران شده.

 

توجه : دوره شبه مانی که آشکارا از درمان سوماتیک ضد افسردگی ناشی می گردند ، نباید به عنوان اختلال دو قطبی I تشخیص داده شوند.

 

اقتباس شده از کاپلان وسادوک(۲۰۰۳)

 

 

 

جدول(۲-۴):  تفاوت های بالینی میان افسردگی و شیدایی اقتباس شده از کاپلان وسادوک(۲۰۰۳)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  سندرم افسردگی سندرم شیدایی(مانیک )
خلق افسرده، تحریک پذیر، یا مضطرب و دوره های گریه خوش، تحریک پذیر، یا متخاصم و گریه های موقتی
تظاهرات روانشناختی فقدان اعتماد به نفس، کاهش عزت نفس، سرزنش، تمرکز ضعیف، تردید افزایش عزت نفس، لافزنی، خود بزرگ بینی، سبقت افکار، تداعی صوتی، حواس پرتی
تظاهرات جسمی کاهش ارضاء، فقدان علاقه به انجام فعالیت های عمومی، از دست دادن دلبستگی ها، کناره گیری اجتماعی، انتظارات منفی، نا امیدی، درماندگی، کندی روانی- حرکتی، خستگی، بیقراری افزایش علاقه به فعالیت ها و افراد جدید و فعالیت های مفرح ، افزایش ارتباط با دیگران، ولخرجی، بی ملاحظگی جنسی، سرمایه گذاری تجاری احمقانه ، تسریع روانی- حرکتی، احساس رفاه، احساس راحتی جسمی
رژیم غذایی بی اشتهایی ، کاهش یا افزایش وزن احتمال کاهش وزن به دلیل افزایش فعالیت و بی توجهی به عادات معمول غذا خوردن
علائم روان پریشی هذیان های بی ارزشی وگناهکاری ، هذیان های انتساب وگزند و آسیب، هذیان های بیماری، هذیان های فقر ، توهمات افسردگی در زمینه شنوایی ، بینای وبویایی هذیان های خود بزرگ بینی در رابطه با استعداد های استثنایی، هذیان های مساعدت ، هذیان های انتسابی وگزند وآسیب، هذیان های  ثروتمندی ،هذیان های قابلیت استثنایی روانی وجسمی ، خود بزرگ بینی ، احساس توهم شنوایی یا بویایی

 

[۱] – Simple Depression

 

[۲] – Acute Depression

 

[۳] – Deperssive Stupor

 

[۴] – Personality Disorder

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...