نقش دیگر معلم ایجاد رابطه و پیوند بین جامعه و مدرسه است. شاید چنین تصور شود که وظیفهی معلم فقط انتقال دانش و اطلاعات است و او کاری به جامعه ندارد، در حالی که واقعیت درست بر خلاف این است؛ زیرا شاگردان در خارج از محیط مدرسه میگذرد، پس معلم باید در زندگی اجتماعی نیز راهنمای شاگردان باشد. راهنمایی معلمان سبب میشود که زندگی واقعی در نظر شاگردان معنی پیدا کند.آموزش و پرورش هر جامعه با توجه به تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل خاصی به خود میگیرد. معلم آگاه و مسلط باید با تأکید بر آن فرهنگ خاص و با توجه شرایط تاریخی جامعه، کوشش کند تا شاگردان را به ارزشهای والای جامعهی پیشرفته و انسانی آشنا کند. از آنجا که جامعهی پیچیده و پویا به انسانهای اندیشمند و باریک بین نیاز دارد، معلم باید سعی کند ذهن شاگردان را از حالت رکود و ثبات بیرون آورد و آنها را با آرمانهای ارزشمند انسانی آشنا سازد. معلم آگاه به مدد دانش و اطلاعاتی که کسب میکند، تلاش میکند تا در تحرک و پویایی جامعه خود به سوی پیشرفت، سهمی مؤثر داشته باشد.
معلم علاوه بر داشتن محتوای غنی علمی، باید از فنون و مهارتهای آموزشی آگاه باشد. او باید هدفهای آموزش و پرورش را بشناسد و با این شناخت به فعالیتهای آموزشی خود جهت دهد. او باید قادر به تحلیل فرایند آموزشی باشد و با بهره گرفتن از امکانات و تجهیزات موجود، روش تدریس خود را انتخاب کند. او باید از الگوهای آموزشیای که مربیان تربیتی با تحقیق به آنها دست یافتهاند، آگاهی داشته باشد و مزایا و معایب هر کدام را بشناسد و با روش های صحیح تدریس و فنون کلاس داری، کاملاً آشنا باشد تا بتواند شرایط مطلوب یادگیری را فراهم کند. معلمی که بر محتوا مسلط است ولی با روش های تدریس ناآشناست، ممکن است قادر به فراهم کردن موقعیت مناسب یادگیری نشود. معلم، باید علاوه بر داشتن محتوای غنی علمی و آشنایی با روش های تدریس، با برنامه ریزی و طراحی آموزشی آشنا باشد. او باید قبل از شروع تدریس، قادر باشد هدفهای تدریس خود را به طور صریح و روشن معین کند تا بتواند تدریس هدفداری داشته باشد.
ویژگیهای شاگردان و تأثیر آن در فرایند تدریس
آگاهی از فرایندهای شناختی شاگردان در سنین مختلف از ضروریترین وظایف معلم است زیرا فرایند رشد شاگرد علایق، میزان انگیزش، بلوغ عاطفی، سوابق اجتماع و تجارب گذشته از عواملی هستند که همواره در روش کار معلم در کلاس اثر میگذارند. شاگردان صفات زیادی مانند راستگویی، دروغگویی، شهامت، ترس، اضطراب، پرخاشگری، تلاش و بسیاری از صفات مطلوب و نامطلوب را با خود از خانواده به درون مدرسه میآورند.اگر معلمی تصور کند بدون شناخت شاگردان و بدون آگاهی از فرایند رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنان و حتی بدون همکاری والدین میتواند در ادای وظایف آموزشی موفق باشد، سخت در اشتباه است.معلم نمیتواند بدون توجه به ویژگیهای شاگردان، آنان را به کار کردن وا دارد و به عبارت دیگر، کار را بر آنان تحمیل کند؛ زیرا فعالیتهای عقلی، اخلاقی و اجتماعی شاگرد تابع ارادهی معلم نیست. تدریس معلم باید بر اساس نیاز، علاقه و توانایی های ذهنی شاگردان تنظیم شود. البته این بدان معنا نیست که شاگردان هرچه دلشان خواست میتوانند انجام بدهند، بلکه به این معناست که فعالیت و کار مدرسه باید مورد علاقه و دلخواه شاگردان باشد. آنان باید خود شخصاً عاقل باشند، نه اینکه اعمال و وظایف از طرف معلم بر آنان تحمیل شود. قانون علاقه یا رغبت که بر کارکرد فکری بزرگسالان حاکم است، بر طریق اولی دربارهی کودکان و شاگردان مدارس نیز صادق است، بویژه اینکه علایق کودکان هنوز از انتظام و اتحاد لازم برخوردار نیست.
ساخت ذهنی، هوش و تجربه های علمی شاگرد موضوع دیگری است که در روش تدریس باید به آن توجه شود. ساخت ذهنی کودکان با ساخت ذهنی بزرگسالان متفاوت است؛ بنابراین، معلم باید برنامه و مواد آموزشی را مطابق سطح درک و فهم شاگردان عرضه کند تا برای آنان قابل جذب باشد؛ یعنی برنامهی درسی و نوع و مقدار تکلیف باید بر اساس مراحل رشد ذهنی و توانایی های مختلف شاگردان پیریزی شود؛ زیرا هر غذای فکری (برنامه درسی) برای همهی سنین به یک اندازه مناسب نیست. معلم باید توجه داشته باشد که سیر تکوینی مراحل رشد، از لحاظ سن و محتوای تفکر، یک بار برای همیشه و به طور ثابت تعیین نشده است؛ بنابراین، او میتواند به مدد روش های سالم، بازده کار شاگردان را افزایش دهد و حتی رشد معنوی آنان را بی آنکه به استحکام آن لطمه بزند، تسریع کند.
معلم باید به شاگردان فرصت دهد تا دانش خود را خودشان بسازند. کودکان بیشتر از آنکه به آموزش مستقیم نیازمند باشند، به فرصتهای یادگیری مستقیم محتاجند، بنابراین بهتر است که معلمان تا حد امکان از آموزش و انتقال مستقیم مفاهیم بکاهند و به فراهم آوردن فرصتهای یادگیری و ترتیب دادن مواد آموزشی برای ایجاد موقعیت مطلوب یادگیری اقدام کنند.
موقعیت اجتماعی شاگردان از عوامل دیگری است که بر تدریس معلم مؤثر است. شاگردان در فرایند اجتماعی شدن، نیازمند الگوی سالم هستند تا بتوانند ساخت مطلوب « شدن» را در خود بیافرینند. والدین و معلمان نخستین الگوهای مؤثر در تشکیل شخصیت شاگردان به شمار میروند؛ زیرا در آغاز جریان رشد اجتماعی، افراد بالغ همیشه سرمشق هر گونه صفات اجتماعی و اخلاقیاند، اما این وضع چندان بیخطر نیست؛ مثلاً وجههای که معلم در نظر شاگرد دارد، سبب میشود که شاگرد اظهارات وی را بپذیرد و این پذی

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

رش او را از تفکر باز میدارد. این عمل، ایمان مبتنی بر اقتدار دیگران را جانشین اعتقاد فردی شاگرد میسازد و اجازه نمیدهد که در راه تفکر و گفت و شنود که موجد عقل است گام بردارد. در فرایند آموزش، همکاری متقابل شاگردان به اندازهی عمل بزرگسالان اهمیت دارد. این همکاری از لحاظ عقلی بهتر از هر امر دیگری میتواند مبادلهی واقعی اندیشه را تسهیل کند و شاگردانی با ذهنهای نقاد و تفکر منطقی پرورش دهد.در زمینه اخلاقی نیز همین امر صادق است؛ به این معنی که کودک، بد و خوب را صرفاً آن چیزی تلقی می کند که با قاعدهای که بزرگسالان وضع کردهاند، مطابق باشد. این اخلاق، یعنی اخلاق اتکالی یا اطاعت از دیگران، شاگردان را به انواع کجرویها سوق خواهد داد. اینگونه اخلاق قادر نیست کودک را به استقلال وجدان فردی، یعنی اخلاق مبتنی بر خیر در مقابل اخلاق مبتنی بر تکلیف سوق دهد. در نتیجه کودک برای درک ارزشهای اساسی جامعه دچار شکست میشود. شناخت مسائل یادشده میتواند به معلم در فرایند آموزشی و اتخاذ روش مناسب تدریس کمک کند.
تأثیر برنامه و ساخت نظام آموزشی در فرایند تدریس
ساخت نظام آموزشی هر جامعه اعم از نگرشها، باورها، برنامه ها و آیین نامه ها، میتواند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قرار دهد. آیین نامههای خشک و انعطافپذیر، تصمیم گیری های غیر تخصصی در پشت درهای بسته، گزینش معلم، توجه یا عدم توجه نظام آموزشی به نیازهای شاگردان و جامعه، اصالت دادن نظام به محتوا و برنامهها به جای رشد و تحول همه جانبه، عدم نظارت و کنترل سالم و ارزشیابی های اصولی و غیر اصولی، همه و همه میتوانند فعالیت مدرسه، از جمله تدریس معلم را تحت تأثیر قرار دهند. در بررسی ساختار نظام آموزشی، از نظر «برنامه» و «چگونگی» اجرا، دو نظام کاملاً متمایز میتوان تشخیص داد.
برنامهی متکی بر اصالت مواد درسی
برنامه متکی بر اصالت مواد درسی دارای ویژگیهای زیر است:

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

  1. هدف آموزش و پرورش انتقال محتوای برنامهی درسی از یک نسل به نسل دیگر است.
  2. یک برنامه ثابت برای همهکشور اجرا میشود.
  3. محتوای برنامه مقید به متن تنظیم شده است.
  4. هر درس به طور مستقل و جدا و بدون ارتباط با مواد دیگر تدریس میشود.
  5. رعایت انضباط یکنواخت در آموزش مواد درسی برای همه معلمان الزامی است.
  6. نتیجه فعالیت آموزشی از نظر معلم و شاگرد، بیشتر به حافظه سپردن و گذراندن امتحان و گرفتن نمره است.
  7. اجرای برنامههای آموزشی بیشتر به سمت نگهداری و ارائه یک نظام ثابت آموزشی سوق داده میشود.

در چنین نظامی معلم آزادی عمل و ابتکار چندانی ندارد. او بدون توجه به تفاوتهای فردی محتوایی یکسان را با روشی ثابت، به همهی شاگردان ارائه میدهد و با توسل به شیوه های درست و نادرست، سعی میکند بر تعداد قبولی شاگردان کلاس بیفزاید. برنامههای درسی برای شاگردان خسته کننده است و آنان از محیط مدرسه و کلاس چندان رضایتی ندارد.
تأثیر فضا و تجهیزات آموزشی در فرایند تدریس
معلم خوب در شرایط محدود نیز میتواند مؤثر واقع شود. اما شکی نیست که فضا و تجهیزات آموزشی مناسب در کیفیت تدریس معلم بسیار مؤثر است.کثرت شاگردان، نداشتن میز و نیمکت، کیفیت نامطلوب تخته گچی ، عدم نور کافی، کلاسهای سرد و تاریک با پنجرههای مشرف به خیابان، غیر بهداشتی بودن کلاس و نداشتن زمین بازی، کتابخانه، نمازخانه، آزمایشگاه و صدها امکانات دیگر میتوانند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قرار دهند،که چون دراین تحقیق مهارت های حرفه ای معلمان در دوره راهنمایی مورد بررسی قرار گرفته است لذا به ویژگی های آموزش وپرورش دوره راهنمایی واهمیت آن پرداخته شده است.
آموزش و پرورش دوره راهنمایی
تعریف آموزش و پرورش دوره راهنمایی
دوره راهنمایی تحصیلی پس از دوره ابتدایی آغاز میشود و مرحله دوم تعلیمات عمومی به شمار می رود. معمولاً گروه سنی یازده تا سیزده ساله در این دوره تحصیل میکنند.علت نامگذاری مرحله دوم تعلیمات عمومی به نام دوره راهنمایی تحصیلی وارد شدن مفهوم راهنمایی در آموزش و پرورش و لزوم توجه به تفاوتهای فردی و فراهم کردن شرایط بهرهبرداری صحیح از استعدادهاست که در همه سطوح تعلیمات رسمی باید مورد توجه قرار گیرد.انتخاب رشته تحصیلی مناسب از موارد مهمی است که باید به آن در این دوره بیشتر توجه شود. بنابراین مدارس راهنمایی تحصیلی عبارتند از مراکزی که با اجازه وزارت آموزش و پرورش برای تربیت نوجوانان یازده تا سیزده ساله برای تحقق اهداف این دوره تأسیس میشود و در آنها علاوه برافزایش معلومات و توجه به رشد بدنی، عقلی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی نوجوان، خدمات راهنمایی و مشاوره نیز ارائه میشود.
اهمیت دوره راهنمایی
این دوره از چند نظر حائز اهمیت است:
– در دوره راهنمایی تحصیلی دانشآموزانی تحصیل میکنند که معمولاً در گروه یازده تا سیزده سالگی که آثار بلوغ در آنان ظاهر میشود قرار دارند، به عبارت دیگر دانشآموزان این دوره در مرحله حساسی از زندگی به نام نوجوانی هستند. ویژگیهای خاص این سنین و تحولات جسمانی و روانی در نوجوانان ایجاب میکند که آنان در مراکز تربیتی خاصی تحت تعلیم و تربیت قرار گیرند و جدا کردن آنان از کودکان دوره ابتدایی و نوجوانان و جوانان دبیرستانی ضرورت دارد . همانگونه که گفته شد این سنین به لحاظ روانشناسی رشد و تربیت، مرحله مهمی است زیرا بنابر تحقیقات روانشناسان علاوه بر ظهور ویژگیهای شخصیت، تفکر انتزاعی دانشآموزان در این مرحله شکل میگیرد و موضوعات و شیوه آموزش به آنان با کودکان دوره قبل تفاوت بارز پیدا میکند.
– دوره راهنمایی تحصیلی،دوره انتقال از محیط ساده مدرسه ابتدایی به محیط پیچیدهتر مدارس متوسطه است. دورهای که انتقال از کودکی را به اواخر نوجوانی و جوانی بر عهده دارد و نسبت به دوره ابتدایی از نظر تنوع دروس و تنوع دبیر تفاوت دارد،ازاین رو توجه خاص به این دوره وتوسعه مراکز تربیتی برای اجرای برنامههای تدوین شده ضرورت دارد (شکوهی، ۱۳۸۵، ص۴۵).
ویژگیهای دانش آموزان دوره راهنمایی
آموزش و پرورش نوجوانان در این دوره زمانی موفقیت آمیز است که دستاندرکاران تعلیم و تربیت این گروه سنی با ویژگیهای آنان آشنا باشند.دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی را معمولاً نوجوانانی تشکیل میدهند که به لحاظ ماهیت زیستی، اجتماعی و روانی خود نسبت به دانشآموزان دوره های دیگر ویژگیهای متفاوتی دارند. مدت دوره نوجوانی پسر از نظر روانشناسان، زیستشناسان و جامعهشناسان یکسان نیست، ولی اکثر صاحبنظران، این دوره را بین دوازده تا هفده یا هجده سالگی اعلام کردهاند، بنابراین دانشآموزان دوره راهنمایی تحصیلی و دوره متوسطه، در این گروه سنی قرار دارند.
مهمترین ویژگیهای نوجوانان از نظر بدنی، شناختی، اخلاقی، اعتقادی، عاطفی و اجتماعی عبارت است از:
– سریعتر شدن آهنگ رشد جسمی و تغییر در تناسب و تعادل بدن: از آشکارترین تظاهرات دوره نوجوانی، رشد سریع جسمی است که بیشتر ناشی از ترشح غدد داخلی و هورمونهاست. این امرکودک پر جنب و جوش دوره قبل را به جوانی خستگی پذیر بدل میسازد.
– گذر از مرحله تفکر انضمامی و ورود به مرحله تفکر انتزاعی: پایان سنین چهارده یا پانزده سالگی را حد تکمیل ساختمان ذهنی میدانند و نوجوانان در این سن از لحاظ ابزار ذهنی به حداکثر تحول عقلی خود می رسند.
– بلوغ جنسی و ظهور علایم جسمی و روانی آن: در دوره نوجوانی صفات اولیه جنسی فعال شده، همچنین به دلیل رشد صفات ثانویه جنسی، تغییرات و تفاوتهای ظاهری بین دختران و پسران ایجاد میشود. بلوغ جنسی و پدید آمدن علایم جسمی و روانی آن، نوجوانان را نگران و مضطرب میسازد.
– ویژگیهای اخلاقی و اعتقادی: نوجوانان در این دوره سعی میکنند هر چیزی را از نو ارزیابی کنند و بتدریج در جهت تشخص طلبی اخلاقی گام بردارند. آنان مایلند که درباره معنی حیات به اعتقادی مستحکم برسند، از این رو به فلسفه زندگی قانع کنندهای نیاز دارند. مسائل مذهبی، سیاسی و اجتماعی فکر کودکان را به خود مشغول می
کند از این رو نقش دستاندرکاران آموزش و پرورش نوجوانان بویژه معلمان دینی در دوره راهنمایی تحصیلی در رشد اخلاقی و اعتقادات نوجوانان این دوره مهم است.
ویژگیهای عاطفی: این ویژگیها متعددند از جمله:
– به محبت دیدن و محبت کردن تمایل بیشتر دارند.
– عواطف آنان فعال و پویاست و از حالات عاطفی ناپایداری برخوردارند.
– به افتخار جویی تکیه میکنند.
– تا حدی پرخاشگر به نظر میرسند و رفتاری گستاخانه و تا اندازهای بی ادبانه دارند.
– ویژگیهای اجتماعی نوجوانان: نوجوانان در این دوره با محیط اجتماعی برخوردی فعال دارند و وابستگی آنان به خانواده کمرنگ و همانند سازی نوجوانان با گروه همسال تقویت میشود و بیشتر از هر دورهای تحت تأثیر دوستان قرار میگیرند و گروهگرایی آنان به اوج خود میرسد. نوجوانان در جستجوی احراز هویت و تشخیص طلبی و استقلال جویی، حمایت و همدردی و کسب نقشهای اجتماعی هستند. تمایل به استقلال رأی دارند و در سازگاری اجتماعی آنان آشفتگی دیده میشود.
اهداف دوره راهنمایی
در برنامه تفصیلی دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی اهداف به شرح ذیل تعیین شده است:
۱- پرورش فضایل اخلاقی و معنوی دانشآموزان .
۲- کمک به ایجاد نظم و تربیت و پرورش عادت و تفکر علمی
۳- افزایش تجارب و معلومات عمومی دانشآموزان برای بهتر زیستن در اجتماع.
۴- تشخیص استعدادها و رغبتهای فردی دانشآموزان در رشته های نظری، فنی و حرفهای و راهنمایی آنان برای انتخاب رشته های مختلف برحسب استعدادهای عمومی و اختصاصی و نیازهای کشور.
بنابراین باید این دوره طوری طراحی و اجرا شود که:
– دانشآموزان فرصتهای لازم برای فعالیتهای گسترده آموزشی و پرورشی داشته باشند تا استعدادهای نهفته آنان شکوفا شود.
– آن دسته از فارغ التحصیلان دوره راهنمایی تحصیلی را که به عللی ترک تحصیل میکنند برای شروع زندگی اجتماعی و تولیدی آماده نمایند.
– محتوای برنامهها و کتابهای درسی و اجرای برنامه رسمی تحصیلات به گونهای باید که نوجوانان علاقهمند به تحصیل را برای دورهی بعد بخوبی آماده کنند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...