یک شب که زخمی
افتاد در هور
کردند اسیرش
دیوان مزدور
شبهای دوری
امّا سحر شد
چشمان مادر
با خنده تر شد
حالا که این جاست
دنیا چه زیباست
باران شادی
در چشم باباست
(زهرتی، ۱۳۸۸، صص ۲۱-۲۰)
۱۰-۳- برجسته سازی شعر کودک دوران دفاع مقدّس
برجسته سازی عبارت است از روشهایی که متن را به چشم مخاطب، بیگانه جلوه دهد؛ به عبارتی دیگر، برجسته سازی انحراف از مؤلفه های هنجار زبان است. باید توجه داشت که این انحراف از هنجار زبان، باید مبنای بلاغی داشته باشد. در غیر اینصورت نه تنها برجسته سازی نیست، بلکه اختلال در شبکهی زبان است. خروج از زبان هنجار در گذشته کم روی داده است و در بیشتر مواقع
ضرورتهای خاصی سبب آن بوده است؛ زیرا در ادبیات تعلیمی، معنا اندیشی شاعر اهمیّت بسیار داشته است و اشعار جنبه تعلیمی داشتهاند. «معنا اندیشی شاعر یکی از عواملی است که هنجار گریزی را کاهش می دهد؛ زیرا در اشعار تعلیمی هدف انتقال معناست. پس گریز از هنجار کمتر صورت میگیرد تا مخاطب مقصود شاعر را بهتر درک کند.» (پورنامداریان، ۱۳۸۱، ص۳۲)
شاعران کودک نیز در اشعار خود از این شیوه بهره جستهاند که در اینجا به ذکر شیوه های آن
میپردازیم:
۱-۱۰-۳- برجسته سازی از طریق تخیّل
تخیّل یکی از عناصر مهم شعر است، که از گذشته تاکنون مورد توجه و بحث نظریه پردازان ادبی قرار گرفته است. دکتر شفیعی کدکنی در تعریف تخیّل آورده : «تخیّل عبارت است از کوششی که ذهن هنرمند در کشف روابط پنهانی اشیا دارد. به تعبیر دیگر، تخیّل نیرویی است، که به شاعر امکان آن را میدهد که میان مفاهیم و اشیاء ارتباط برقرار کند، پل بزند و چیزی را که قبل از او دیگری در نیافته را دریابد.» (شفیعی کدکنی، ۱۳۸۳، ص ۸۹)
در واقع میتوان گفت آن چه شعریت شعر را اثبات میکند، کاربرد تخیّل و صورخیال در آن است و اگر شعر از خیال انگیزی و ابداعات تخیّل بی نصیب بماند خشک و بی روح خواهد بود.
رابطه شعر با تخیّل بسیار عمیق و استوار است. تخیّل و تصاویر شعری سبب برانگیختن احساسات و عواطف مخاطب میشود. حال به صورتهای مختلف برجسته سازی از طریق تخیّل میپردازیم:
الف) همانند پنداری ( تشبیه )
تشبیه هستهی اصلی و مرکزی اغلب خیالهای شاعرانه و یکی از مهمترین ابزار تصویرسازی در شعر به شمار میرود. تشبیه گونهای از کلام است، که در آن یک چیز به چیز دیگر مانند میشود، آنچنان که یک تصویر را شفاف کند و بر شدت آن بیفزاید.
شاعران شعر کودک، که در زمینه دفاع مقدّس فعالیت داشته و برای کودکان شعر سرودهاند از تشبیه سود جستهاند و اغلب تشبیهات متناسب با فهم و درک کودکان را به کار بردهاند، که میتوان گفت بیشتر آنها تشبیه بلیغ هستند؛ مانند:
وقت رکوع رفتن
اصلاً نشد پدر خم
تسبیح اشک او را
آن شب نگاه کردم
دستش نداشت بازو
پایش نداشت زانو
امّا پدر نیاورد
یک عمر خم به ابرو
(بکتاش، ۱۳۸۷، ص ۴)
در شعر بالا شاعر، قطرات اشک را به دانه های تسبیح مانند کرده است.
دستان خود را
آهسته وا کرد
ماه دلم را
آن جا رها کرد
(زهرتی، ۱۳۸۸، ص ۱۰)
[جمعه 1400-07-23] [ 01:36:00 ق.ظ ]
|