نمودار 4‑19: سکولاریسم بر حسب رشته تحصیلی.. 98
نمودار 4‑20: سکولاریسم بر حسب میزان تحصیل در دانشگاه 99
نمودار 4‑21: سکولاریسم بر حسب سن.. 100
نمودار 4‑22: سکولاریسم بر حسب محل تولد. 100
نمودار 4‑23: سکولاریسم بر حسب محل سکونت… 101
نمودار 4‑24: سکولاریسم بر حسب وضع تأهل.. 101
نمودار 4‑25: سکولاریسم بر حسب میزان تحصیلات پدر. 102
نمودار 4‑26: سکولاریسم بر حسب دینداری.. 103
نمودار 4‑27: سکولاریسم بر حسب دینداری اظهار شده 103
نمودار 4‑28: بررسی روند سکولاریسم با در نظر گرفتن همزمان دینداری شخص و والدین.. 104
نمودار 4‑29: سکولاریسم بر حسب نگاه به غرب… 107
نمودار 4‑30: سکولاریسم بر حسب دینداری.. 108
نمودار 4‑31: سکولاریسم بر حسب موضع نسبت به نظام. 109
نمودار 4‑32: توزیع فراوانی جامعه آماری در سنخهای مختلف…. 110
نمودار 5‑1:موضوعات مشخصاً دینی بر اساس پاسخهای سکولار دریافت شده 113
فهرست جداول
جدول 2‑1: معانی مختلف مفهوم سکولار شدن فردی.. 37
جدول 3‑1: تأمین پایایی با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرومباخ.. 61
جدول 3‑2: تأمین اعتبار با بهره گرفتن از ضریب اعتبار سازه ای KMO.. 62
جدول 3‑3: توزیع جمعیت دانشجوین دانشگاه در شریف در دو طبقه جنیست ومیزان تحصیلات… 64
جدول 3‑4: تعداد پرسشنامه های مورد نیاز در هر طبقه. 65
جدول 4‑1:توزیع جسنیتی جامعه نمونه. 67
جدول 4‑2: توزیع کلی جامعه نمونه بر اساس طبقات جنسیتی و تحصیلی.. 68
جدول 4‑3: توزیع جمعیتی جامعه نمونه بر حسب رشته. 69
جدول 4‑4: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی.. 71
جدول 4‑5: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه آموزش و پرورش… 72
جدول 4‑6: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه اقتصاد. 72
جدول 4‑7: برآیند نظرات درباره حضور دین در حوزه اقتصاد. 73
جدول 4‑8: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه سیاست داخلی.. 75
جدول 4‑9: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه سیاست داخلی.. 76
این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :
جدول 4‑10: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه سیاست خارجی.. 77
جدول 4‑11: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه سیاست خارجی.. 78
جدول 4‑12: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه قضاوت… 78
جدول 4‑13: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه قضاوت… 79
جدول 4‑14: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه تقنین.. 80
جدول 4‑15: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه تقنین.. 81
جدول 4‑16: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه توسعه و پیشرفت… 81
جدول 4‑17: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه توسعه و پیشرفت… 82
جدول 4‑18: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه علم.. 83
جدول 4‑19: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه علم.. 84
جدول 4‑20: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه زندگی روزمره 85
جدول 4‑21: برآیند نظرات درباره حضور دین در زندگی روزمره 86
جدول 4‑22: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه تعاملات اجتماعی.. 88
جدول 4‑23: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه تعاملات اجتماعی.. 89
جدول 4‑24: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه تصمیمات فردی.. 90
جدول 4‑25: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه تصمیمات فردی.. 91
جدول 4‑26: برآیند نظرات درباره حضور دین در جامعه (مجموع 11 حوزه) 92
جدول 4‑27: شمای کلی گویه ها و حوزه های اجتماعی بر اساس پاسخهای سکولار. 93
جدول 4‑28: همبستگی درونی گویه ها و تشخیص عاملها از طریق آزمون تحلیل عاملی.. 106
1 فصل اول: کلیات
1.1 مقدمه
جامعهی ایرانی جامعهای است کهن که دینداری و دینورزی آنچنان در تاریخ آن با روح و جان مردمان در آمیخته که انفصال دین از هویت این قلمرو فرهنگی را ناممکن میسازد. با اینحال چند صباحیست که ورود تمدنی دیگر در دو ساحت عینیت و ذهنیت به عالم بیرونی و درونی انسان ایرانی، «جایگاه دین» را در حیات او سخت دستخوش چالش و آشوب کرده است، بطوریکه ایرانی شیعه قرن چهاردهم هجری امروز خود را در بسیاری موارد، مجبورِ به انتخابِ میان دین، و جهان جدید میبیند. انتخابی بس سخت و سترگ که تمام وجود او را به چالش فرا میخواند.
با اینحال چنین به نظر میآید که دوران بحرانیِ تنگنای این دوگانه، برای نسل جدید سپری شده است. ایرانیِ مسلمان که به تدریج از اوان مشروطه با پدیده جدید «غرب» آشنا میشود، فراز و نشیبهای بلندی را برای تعیین نسبت خویش با عالم جدید میگذراند که انعکاس تام خویش را در تاریخ روشنفکری معاصر به ظهور میرساند، تاریخی که در دو دوره «شریعتی و سروش» در دهههای 50 و 70 به اوج خود میرسد و پاسخهایی متناسب با زمینه تاریخی و نیازهای دوره خود کسب میکند. امّا مواجهه نسل جدید با پدیده «مدرنیته» نه از جنس مواجهه «نظری و روشنفکرانه» بلکه از جنس مواجههای «عینی و انضمامی» با دنیایی است که عمده زیستجهان او را تشکیل میدهد. گرچه سابقه تجربه انضمامی ایرانیان از مدرنیته به دوره رضاخان بازمیگردد، با اینحال این مواجهه تجربهای عمدتاً سیاسی است که در شرایط استعمار و نفوذ مستقیم بیگانگان در امورات کشور اتفاق میافتد و به قول دکتر حائری درکی است که تنها از مواجهه با رویهی استعماری غرب بدست میآید.(حائری، 1387)
امّا مواجهه نسل جدید نه با رویه استعماری غرب است و نه آنچنان که حائری میگوید با عقلانیت و علم و تفکر مدرن، بلکه مواجههای مستقیم و عینی با ساختارهای اجتماعی و محصولات تکنولوژیک و رسانههای جهانی غرب -به عنوان حاملان آگاهی مدرن (برگر و دیگران، 1381، 106) – است که آنچنان غلبهای در فضای فرهنگی کل جهان ایجاد کرده که سپهر فرهنگیِ زیستِ یک جوان مسلمان در ایران بعد از انقلاب، بصورتی ناخودآگاه و پنهان به شدت آمیخته و آلوده به عناصر عقلانیت، تفکر، علم و فرهنگ مدرن است. عناصر پنهان ساختارهای اجتماعی و گفتگوهای روزمره مدرن که چون ناخودآگاهند، به تدریج در لایه های زیرین باورها و دیدگاه های افراد نشت میکنند و تغییرات فرهنگی عظیمی را در مدت کوتاه گذار یک نسل پدید میآورند.
این تغییرات فرهنگی شگرف که در بازه زمانی کوتاهی در لایههای زیرین جامعه اتفاق میافتد، با سرعت کمتری خود را در عینیت رفتاری افراد ظاهر میکند به گونهای که حتی تا مدتها بخاطر در آمیختگی شدید با عناصر حیات سنتی و دینی غیرقابل تشخیص است و از چشم ناظران عینی صحنه و طراحان مطالعات انضمامی دینداری پنهان میماند. (میرسندسی، 1390، 90) همینجاست که ضرورت طراحی و اجرای مطالعاتی برای سنجش اینگونه تغییرات فرهنگی که در لایه «نگرشی» افراد اتفاق میافتد نمایان میگردد. امری که به مدد الهی مورد نظر این تحقیق است.
1.2 طرح مسأله
حیات فردی و اجتماعی ایرانی دو نسل پیشتر از این و پیش از نزول سیاسی، فرهنگی و اجتماعی غرب بر سر شرق، حیاتی سنتی بود که با تسامحی جامعهشناختی میتوان آنرا دینی تصور نمود. در واقع هرچند حوزههای اجتماعی جهان قدیم به وجه امروزین توسعه یافته و تفکیک شده نبود و اقتصاد و سیاست و تربیت و خانواده به نسبت جوامع امروز سخت در همتنیده و کمدامنه به نظر میرسید، معنابخشی، تفسیر و هنجاربخشی زندگی فردی و جمعی مردمان را «دین» تکفّل میکرد. مردم در جهان یکپارچهای زندگی میکردند که مفاهیم و عناصر دینی کافی برای توضیح وضعیت و تبیین هنجارها و معانی خوب و بد وجود داشت. هرچند لزوماً التزام عملی به بینش دینی و شریعت اسلامی مثل همه اعصار تام و تمام نبود، اما آنچه سپهر فرهنگیِ عرفی جامعه را میساخت اعتقادات و احکام دینی بود که تولد و مرگ، آداب کاسبی، هنجارهای خانوادگی، اخلاق معاشرت، مناسک عمومی و تمام لحظات فردی و اجتماعی را تفسیر و تجویز و اداره میکرد.
چنین تصویری از نقش دین در جهان سنت که توسط جامعهشناس امریکایی، پیتر برگر، با تعبیر درخشان «سایبان مقدس» مطرح میشود با ورود مدرنیته به جامعه سنتی به شدت دستخوش چالش میگردد. مدرنیته در شکل متأخر آن به صورت جامعهای با نهادهای اجتماعی تمایزیافته و مستقل درآمده است که هریک نظامهای معنابخشی خود را نه از دین که از عقلانیت و دانش ابزاری فایدهگرایی میگیرد که به مرور زمان مستقل از دین بالیده و اکنون درون این حوزه ها متمرکز و نهادینه شده است و مشروعیتی خودبنیاد[1] را برای این نهادها حاصل کرده است. ورود مستقیم این نهادهای عرفی دنیای مدرن در فرایند مدرنیزاسیون به کشورهای شرقی و جهان سوم، این سایبان مقدس را در گیرودار یک انتخاب بزرگ برای تطبیق با شرایط جدید مخیّر میکند: یا خود را گسترش دهد تا بتواند بار دیگر چتر قدسی خویش را بر عناصر اجتماعی سایهافکن کند یا به گوشهای ایمن از دنیای مدرن بخزد تا بدون دستبرد روحیه سکولار و دینزدای مدرن بقا یابد، گوشهی ایمنی که برگر «قلمرو خصوصی» شهروندان را تنها مصداق آن میداند. (برگر و دیگران، 1381، 88) گرچه برگر از شق اول فوقالذکر چیزی نمیگوید و حتی انقلاب ایران را بعنوان جوشش دین از حوزه خصوصی که به حوزه عمومی هم سرایت میکند تعبیر میکند(Berger, 1974 به نقل از یوسفزاده،1388، 162) اما ناگفته پیداست که یکی از داعیههای همیشگی اسلام در ایران، تمشیت و هدایت امور اجتماعی بوده است که با ظهور حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی تجلّی عینی مییابد.
در گیرودار این کشمکش که عالمان دینی، روشنفکران، دولتها، احزاب، رسانهها و خودِنهادها و ساختارهای اجتماعی بازیگران اصلی آن هستند، صحنه پیچیدهای در ایران امروز ما پدید آمده است که گفتمانهای متعارضی از هردو سوی طیف پیشفرض انگاشته شده و مورد عمل قرار میگیرد و این درحالیست که بر خلاف یک دهه پیش، اصل این گفتمانها و مطالبات صریحاً و مستقیماً مورد بحث قرار نمیگیرند.مناقشهای که در دهه اول در دو جبهه انقلابی-لیبرال و در دهه دوم با عنوان اصلاحطلب-اصولگرا دنبال میشد، در دهه سوم صورتبندی نظری ویژهای نیافت و حال آنکه به شکلی پنهان در تمام مناقشات در جریان بود.
در واقع به خوبی میتوان این ادعا را مطرح کرد که مناقشه بر سر «محدوده حضور اجتماعی دین» محور اصلی تمام مناقشات اجتماعی ایران معاصر و بویژه سالیان پس از انقلاب است. مناقشهای که از یکسو ریشه در
[جمعه 1399-07-04] [ 10:11:00 ب.ظ ]
|