کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



۴۶-بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى (۱۰/۴/۱۳۷۸٫) در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) :
۴۷-بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى (‏۱۷/۱/۱۳۸۶٫) در دیدار کارگزاران نظام:
۴۸-بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى (۲/۷/۱۳۸۲٫) در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام در سالروز عید سعید مبعث‏:
۴۹-بیانات مقام معظّم رهبرى (۱۸/۲/۱۳۷۷) در خطبه‏هاى نمازجمعه تهران‏.
۵۰-بیانات مقام معظم رهبری (۱۲/۳/۱۳۷۵) در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) / عوام و خواص
۵۱-بیل، جیمز، (۱۳۷۱) عقاب و شیر، ترجمه مهوش غلامی، تهران، کوبه،
۵۲-بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، (۱۰/۹/۸۹)
۵۳-پارسا دوست، منوچهر (۱۳۸۵) ما و عراق؛ از گذشته دور تا امروز، تهران، شرکت سهامی انتشار، .
۵۴-قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. (۱۶/۱۲/۸۵) سایت مکتوب، .
۵۵-پارسونز، آنتونی، (۱۳۶۳) غرور و سقوط، ترجمه منوچهر راستین، تهران، انتشارات هفته،
۵۶-پازارگاد، بهاءالدین. (۱۳۵۹) تاریخ فلسفه سیاسی. انتشارت زوار. جلد سوم.
۵۷-پای، لوسین، (پاییز وزمستان۱۳۷۰)، “فرهنگ سیاسی وتوسعه سیاسی”، ترجمه مجید محمدی، نامه فرهنگ، شماره اول و دوم.
۵۸-پرتوی، اصغر (نیمسال اول تحصیلی ۸۰-۱۳۷۹)، “نقش ملی گرایی واسلام در ایجاد هویت مشترک: ملت سازی در دوره پهلوی وجمهوری اسلامی ایران”، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق (ع)
۵۹-پور احمدی، (۱۳۸۶) حسین انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران در بازتاب فرایند جهانی شدن، مؤسسه چاپ و نشر عروج،
۶۰-پیشه ور، احمد (۱۳۷۶)، جامعه شناسی سیاسی، نشر دوران.
۶۱-تاثیر منازعات نخبگان سیاسی بر ثبات سیاسی در ایران (دوران اصلاحات (
۶۲-تاجیک، محمد رضا، (۱۳۸۲)، تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان، نشر نی.
۶۳-تاجیک، محمد رضا، (۲۹بهمن ۱۳۸۲)، پرسش از کارآمدی” (گفتگو)، خردنامه، ویژه نامه روزنامه همشهری
۶۴-تبراییان، صفاءالدین، (۱۳۷۷) سراب یک ژنرال، مؤسسه پژوهش چاپ و نشر نظر،
۶۵-تربتی سنجابی، محمود؛ (۱۳۷۵) قربانیان باور و احزاب سیاسی ایران، تهران، انتشارات آسیا،
۶۶-جمعی از نویسندگان (۱۳۶۶) دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، از ظهور تا سقوط، مجموعه اسناد لانه جاسوسی آمریکا، تهران، مرکز نشر اسناد. لانه جاسوسی،
۶۷-جمعی از نویسندگان (۱۳۷۶) اردشیر زاهدی به روایت اسناد ساواک، (۱۳۷۸) تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی،
۶۸-جمعی از نویسندگان (۱۳۷۷)، انتخاب نو، (تحلیل هایی جامعه شناسی از دوم خرداد) به اهتمام عبداعلی رضائی، تهران: طرح نو.
۶۹-جمعی از نویسندگان (۱۳۸۸) دستاوردهای عظیم انقلاب شکوهمند اسلامی در گستره جهان، تهران: سازمان ارتباطات فرهنگی، بی تا،
۷۰-جمعی از نویسندگان (۱۳۸۹) بیداری اسلامی، خودشناسی و دفاع از آن، اثر فهمی هویدی منتشر شده در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
۷۱-حسین، بشیریه، (۱۳۸۱)، موانع توسعه سیاسی در ایران، تهران، گام نو،
۷۲-حشمت زاده، محمد باقر (۱۳۷۸) چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی در ایران، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، .
۷۳-حقی، محرم (۱۳۷۶) مقاله ایران و آمریکا، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تفرش
۷۴-خاتمی، محمد، (۱۳۷۹) انسان ملتقای مشرق جان ومغرب اندیشه (مجموعه سخنرانی ها ومصاحبه ها)، مرکز چاپ وانتشارات وزارت امور خارجه.
۷۵-خسروی، فریبرز، (۱۳۷۸) سانسور: تحلیلی بر سانسور کتاب در دوره پهلوی دوم، تهران، مؤسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و. نشر نظر،
۷۶-دال، رابرت. (۱۳۶۴٫) تجزیه و تحلیل جدید سیاست. حسین طفریان. چاپ خرمی.
۷۷-دال، رابرت، (۱۳۶۴٫) تجزیه و تحلیل سیاست، ترجمه حسین ظفریان، تهران: چاپ خرمی،
۷۸-دلدم، اسکندر، (۱۳۷۷) من و فرح پهلوی، تهران، نشر گلفام و به آفرین، ج ۳،
۷۹-رانسواتوان، (۱۳۸۸) ژئوپولوتیک شیعه، ترجمه حسن صدوقی و نینی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
۸۰-طاهری، سید مهدی (۱۳۸۷) بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان، پایان نامه، دانشگاه مفید.
۸۱-حنفی، حسن (۱۳۸۶) اسلام سیاسی، ترجمه محمد حسن معصومی، مجله حکومت اسلامی، سال دوم، شماره اول، بهار.
۸۲-ربیعی، علی (۱۳۸۰)، جامعه شناسی تحولات ارزشی، تهران: فرهنگ اندیشه.
۸۳-ربیعی، علی، (۱۳۸۰) جامعه شناسی تحولات ارزشی، نگاهی به رفتارشناسی رای دهندگان در دوم خرداد ۱۳۷۶، فرهنگ و اندیشه.
۸۴-رجایی، فرهنگ، (۱۳۸۲)، مشکل هویت ایرانیان امروز، نشر نی.
۸۵-رزاقی، سهراب، (پاییز وزمستان ۱۳۷۶)، “مولفه های فرهنگ سیاسی ما”، نقد ونظر، شماره سوم وچهارم.
۸۶-رفیع پور، فرامرز (۱۳۷۶)، توسعه و تضاد، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
۸۷-روحانی، فخر، (۱۳۷۰) اهر مهای سقوط شاه، نشر بلیغ،
۸۸-روشه، گی (۱۳۷۴)، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران: نشرنی.
۸۹-روشه، گی، (۱۳۷۰) تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران، نشر نی
۹۰-زهیری، علیرضا، (۱۳۸۱)، انقلاب اسلامی وهویت ملی، زلال کوثر.
۹۱-زونیس، ماروین، (۱۳۷۰) شکست شاهانه، روانشناسی شخصیت شاهانه، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو،
۹۲-زونیس، ماروین، (۱۳۸۷)، روانشناسی نخبگان سیاسی ایران، مترجمان: پرویز صالحی، سلیمان امین زاده، زهرا لبادی، تهران: انتشارات چاپخش برگرفته از مقاله افشین اشکور کیائی
۹۳-زیبا کلام، صادق، (۱۳۸۰)، هاشمی رفسنجانی و دوم خرداد، روزنه.
۹۴-ساعی، احمد، (۱۳۷۷) مسائل سیاسی – اقتصادی جهان سوم، تهران، سمت،
۹۵-ستوده، محمد، (۱۳۸۴) انقلاب اسلامی ایران و روابط بین الملل، فصنامه و مطالعات انقلاب اسلامی شماره ۲، پاییز.
۹۶-ستوده، محمد،

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

(۱۳۸۶٫) انقلاب اسلامی و نظریه پروازی در روابط بین الملل، فصنامه دانشگاه اسلامی سال یازدهم شماره ۲، تابستان
۹۷-سجادپور، محمدکاظم (۱۳۸۳) چارچوب های مفهومی و پژوهشی برای مطالعه سیاست خارجی ایران (تهران: دفتر مطالعات سیاسی بین الملل، ج دوم،)
۹۸-سجادی، عبدالقیوم، (۱۳۸۷) بازتاب انقلاب اسلامی بر جنبشهای اسلامی معاصر.

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 06:59:00 ب.ظ ]




اما این توافقنامه هم به اهدافی که می بایست نرسید و عدم دستیابی به نتایج ملموس در قبال این توافقنامه ها، گروه های مخالف عرفات بالاخص گروه حماس نفوذ و اقتدار خود را بین مردم به شدت افزایش دادند. این گروه ها معتقد بودند عرفات با دادن امتیازات فراوان به اسراییل، در مقابل، به نتایج ملموس در قبال اهداف مبارزان فلسطین دست پیدا نکرده است. این شرایط ادامه داشت تا این که به دنبال انتشار اعلامیه برلین در مارس ۱۹۹۹ به وسیله شورای اروپا در خصوص «حقوق غیر مشروط حاکمیت مردم فلسطین» آمریکا احساس می کرد که برای جلوگیری از ورود جامعه اروپایی به میز مذاکرات صلح خاورمیانه که محققاً وضعیت را در جهت مخالف منافع اسراییل بسیار سخت خواهد کرد و برای جلوگیری از تضعیف بیش از اندازه عرفات در رابطه با نیروهای اسلامی داخل جنبش مقاومت (به خصوص حماس)، دولت کلینتون در ۵ ژوئیه سال ۲۰۰۰ خواهان برگزاری مذاکرات کمپ دیوید برای حفظ فرایند مذاکرات صلح گردید. در تاریخ ۱۱ ژوئیه مذاکرات با حضور ایهود باراک و عرفات و آمریکا به عنوان میانجی آغاز گردید. اساس پیشنهاد امریکا به طرفین مذاکره برقرار زیر بودند:
۱- یک دولت فلسطینی در ۹۵ درصد خاک کرانه غربی ایجاد شود و ۵ درصد باقی مانده در اختیار دولت اسراییل قرار بگیرد.
۲- حرکت آزاد بین شهرک نشین های پراکنده اسراییلی که تحت کنترل فلسطینی ها قرار دارند انجام بگیرد.
۳- برای حرکت آزاد نیاز به ایجاد جاده است پس می بایستی یک شبکه امنیتی ایجاد شود که حرکت را در نواحی مختلف امکان پذیر سازد.
۴- اسراییل اعلام دارد که از درد و آلام پناهندگان فلسطینی متاسف است، اما هیچ گونه مسئولیتی را عهده دار نمی شود و تنها به بعضی از خانواده ها تحت برنامه «وحدت دوباره خانواده ها» اجازه بازگشت به اسرائیل را خواهد داد.
۵-پناهندگان می بایستی در محل سکونت فعلی خود بمانند.عده ای از آنان در کشورهای استالیا،آمریکا و کانادا مستقر خواهد شد و بقیه هم خسارت دریافت خواهند کرد.
۶- تحت هیچ شرایطی «حق بازگشت» و قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل[۱۱۵] امکان پذیر نمی باشد.
۷- یهودیان در مناطق شرقی بیت المقدس می بایستی با یهودیان ساکن مناطق غرب ارتباط داشته باشند و رفت و آمد کنند و یهودیان مناطق شرقی می بایستی تحت کنترل دولت اسراییل باشند. (دهسیار،۱۳۸۱: ۵۰-۴۹)
مذاکرات بعد از ۱۵ روز با شکست مواجه شد چرا که عرفات تشخیص داد که قادر نیست پیشنهادات ارائه شده را برای مردم فلسطین توجیه کند و حمایت آنان را به دست آورد.
انتفاضه دوم ۲۰۰۰
عدم تحصیل هیچ گونه نتیجه ملموس از تشدید تماس مابین ایهود باراک با عرفات و عدم جلوگیری خوش بینی های ارائه شده به وسیله رهبران فلسطینی (از توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۰۰) و به دنبال شکست بنیامین نتانیاهو رهبر دست راستی در برابر ائتلاف چپ به رهبری ایهود باراک در خصوص احتمال فراوان تر و بیشتر برای توافق و تشدید فعالیت های گروه های مخالف با روند مذاکرات دو جانبه بین اسراییل و حکومت خودگردان، شرایط انفجارآمیزی در نواحی تحت کنترل حکومت عرفات به وجود آورد. حضور و بازدید آریل شارون رهبر لیکود در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ از مکان های مقدس در شرق بیت المقدس، آتش لازم برای انفجار را فراهم آورد. انتفاضه دوم از تاریخ ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۰ به دنبال خروج مردم از مجسدالاقصی بعد از پایان نماز جمعه شروع گردید که منجر به کشته شدن ۵ فلسطینی و مجروح شدن نزدیک به ۲۰۰۰ نفر گردید. انتفاضه اول که به دنبال کشته شدن چندین فلسطینی به دست سربازان اسراییلی و در دوران سیطره جنگ سرد حادث شد، برعکس، انتفاضه دوم در دورانی آغاز گردید که تقریباً مشاهد سطره یکه تازانه ی آمریکا در منطقه (خاورمیانه) هستیم و دیگر ویژگی انتفاضه دوم این است که حرکت سیاسی باعث ایجاد آن گردید و حرکت نظامی نقشی در شکل گیری آن نداشته است. آغاز و شدت انتفاضه دوم آنچنان برای کلینتون غیر منتظره بود که او با وجود این که آخرین روزهای حضور خود را در کاخ سفید می گذراند و پیروزی جمهوری خواهان هم شکست معاون اول او را قلم زده بود که تاکیدی بر عدم توانایی سیاسی او بودند، ولیکن در جهت خاموش ساختن انتفاضه پیشنهادات جدیدی را به عرفات ارائه نمود و اعلام کرد این پیشنهادات تنها «مولفه های صلح» هستند و بهترین فرصت برای صلح همیشگی خواهد بود چرا که با خروج او از کاخ سفید این پیشنهادات هم بی ثمر خواهند بود و بسیار مشکل خواهد بود که بتواند همین امتیازات را از جورج بوش به دست آورد (دهشیار،۱۳۸۱: ۵۰)
رئوس کلی طرح کلینتون عبارت بودند از:
۱- تاسیس یک دولت غیر نظامی در ۹۵ درصد کرانه غربی و تمامی نوار غزه
۲- واگذاری سه درصد زمین های اسراییل در داخل مرزهای قبل از سال ۱۹۶۷م به دولت خودگردان فلسطینی
۳- حاکمیت دولت فلسطینی بر تمامی محله های عرب نشین بیت المقدس
۴- پناهندگان به خانه های خود در نوار غزه و کرانه غربی بازخواهند گشت و آنهایی که در سکونت گاه های فعلی باقی می مانند خسارت دریافت خواهند کرد. و هیچ فلسطینی به نواحی تحت حاکمیت دولت اسراییل باز نخواهد گشت.
۵- دولت اسراییل در مرزهای خود و خارج از منطقه به رسمیت شناخته شود، دولت فلسطینی مشروعیت خواهد داشت (دهشیار،۱۳۸۱: ۵۱)
با وجود فشارهای شدید بین المللی و ترغیب کلینتون، یاسر عرفات در تاریخ اول ژانویه ۲۰۰۱م اعلام کرد که به جهت ابهامات فراوان پیشنهادات کلینتون را نمی پذیرد.او اعلام کرد که به جهت این که پیشنهادات، خواست های تاریخی و ملی «حق بازگشت» و حاکمیت بر بیت المقدس را برآورده نمی کند در بین مردم فلسطین مطلوبیت نخواهد داشت. چرا که هدف اصلی فلسطینیان حول محور تشکیل دولت مستقل در نوار غزه و کرانه باختری به پایتختی بیت المقدس می باشد.
طرح صلح عربی ملک عبدا… ۲۰۰۲
در ادامه مناقشات میان فلسطینی ها و اسراییل و همچنین اعراب و اسراییل، طرح ملک عبدا… را که به «ابتکار صلح عربی» معروف شد، بیش از همه طرح های عربی می توان به عنوان یک راه حل دو دولتی برای مسئله فلسطین در نظر گرفت. این طرح که در واقع نوعی شفاف سازی طرح پیشین عربستان موسوم به طرح ۸ ماده ای فهد (۱۹۸۱) که در طرح فاس در مراکش مطرح شده بود، در بند ۳ خود به تاسیس یک دولت مستقل فلسطینی در سرزمین های اشغالی نوار غزه و کرانه باختری و بخش شرقی بیت المقدس تاکید می کند. مواد بعدی طرح نیز در صورت پذیرش و شناسایی این دولت از سوی اسراییل، به توافق صلح جمعی اعراب با اسراییل و برقراری روابط عادی با این کشور اشاره دارد. تاکید اعراب بر این امر، رهبران غرب را نیز تشویق کرد راه حل دو دولتی را بپذیرند و این پذیرش در طرح ارائه شده از سوی گروه چهارگانه (آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل) در سال ۲۰۰۲ که به نقشه راه مشهور شد، تجلی پیدا کرد. (احمدی، ۱۳۸۹: ۲۸)
طرح نقشه راه ۲۰۰۲
نقشه راه برای صلح نام طرحی است برای رفع مناقشات اسراییل و فلسطین که در سال ۲۰۰۲ از سوی گروه چهارگانه آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل پیشنهاد شد. در این طرح برای حل منازعه فلسطین و اسراییل ۳ مرحله پیش بینی شده است:
۱- کاهش و توقف خشونت دو طرف اسراییل و فلسطین بر علیه هم. در این مرحله بازگشت زندگی فلسطینی ها به حالت طبیعی قبل از انتفاضه، ترمیم و بازسازی نهادهای حکومت خودگردان مد نظر بوده و مقطع زمانی اجرای آن از زمان امضاء تا ژوئن ۲۰۰۳ در نظر گرفته شده است.
۲- تلاش برای ایجاد دولت موقت فلسطین از ژوئن تا دسامبر ۲۰۰۳ پیش بینی شده است.
۳- امضاء توافقنامه رسمی بین فلسطین و اسراییل و خاتمه کامل منازعات. (حاجی یوسفی،۱۳۸۲: ۱۰۰-۹۹)
نقشه راه تنها طرحی بوده است که (تا آن زمان) به طور آشکار به راه حل دو دولتی برای پایان کشمکش عربی – اسراییلی اشاره کرده است. جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا، در سخنان خود هم به فلسطینی ها و هم به اسراییلی ها در رابطه با تأسیس یک کشور مستقل برای فلسطینی ها و تامین امنیت اسراییل اشاره کرده است. جورج بوش در سخنرانی خود گفت: «نقشه راه بیانگر یک نقطه آغاز به سوی دستیابی به سوی دو دولت است. یکی دولت امن اسراییل و دیگری دولت دموکراتیک و با دوام و صلح طلب فلسطین».(احمدی،۱۳۸۹: ۲۹)
کنفرانس آناپولیس ۲۰۰۷
کنفرانس آناپولیس در واقع ابتکار ایالات متحده آمریکا برای خارج کردن طرح نقشه راه از بن بست است. این کنفرانس در ۲۷ نوامبر ۲۰۰۷ در آکادمی نیروی دریایی آمریکا در شهر آناپولیس، ایالت مریلند آمریکا و با حضور رهبران حکومت خودگردان فلسطینی، اسراییل و ۴۸ کشور جهان اعم از عربی و اروپایی، روسیه، چین و… با میزبانی ایالات متحده آمریکا برگزار شد. در این کنفرانس، ایالات متحده بار دیگر راه حل دو دولتی را برای کشمکش بر سر فلسطین پیشنهاد کرد. (Fhilips,2002) فلسطینی ها در این کنفرانس علاوه بر عقب نشینی کامل اسراییل از کرانه باختری و نوار غزه، خواستار بحث در باره مسائل اصلی بیت المقدس، پناهندگان، حق بازگشت، مسئله مرزها شهرک های یهودی نشین، آب و امنیت در کنفرانس شدند. در بیانیه ای که جورج بوش آن را قرائت کرد، گفته شد که همه طرف ها از راه حل دو دولتی حمایت می کنند و این توافق صلح نهایی، همان طور که اسراییل وطن مردم یهود است، فلسطین را به وطن فلسطینی ها تبدیل می کند. (Ravid,et.al,2008)
نتیجه گیری
با فروپاشی شوروی و شکل گیری ساختار نظام تک قطبی به رهبری آمریکا در صحنه بین المللی ما شاهد تغییر و تحولاتی در ساختار نظام بین الملل و به تبع آن واحد ها و بازیگران آن، رویه ها و… بودیم. بازیگر اصلی ساختار جدید، آمریکا بود که به دلیل نبود بازیگری در سطح و اندازه خود، به دنبال حاکم کردن «نظم لیبرال» در جهت تحقق منافع ملی در سطح جهان رفت که پدیده «جهانی شدن» هم این فرایند را تسریع کرد. از دید نخبگان حوزه سیاست خارجی آمریکا، حوزه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:58:00 ب.ظ ]




شرایط عادی، گرم کردن خون ضرورتی ندارد. گرم کننده­ های خون، همراه با دستگاه کنترل دما، دماسنج­های قابل رویت و سیستم گرم کننده دیدنی یا شنیدنی که هنگام افزایش دما به بیش از ۰c38 فعال می­شوند، به صورت تجارتی قابل دسترس می­باشند. نباید از روش­هایی که خون ورودی را گرم می­ کنند استفاده شود. گرم کردن را فقط باید با بهره گرفتن از لوله پلاستیکی کلوئیدی یا در دمای اتاق یا در یک دستگاه حرارتی انجام داد. دستگاه باید به نحوی طراحی شود که آب یا صفحه­های حرارتی برقی در تماس مستقیم با سطح پلاستیکی کیسه خون یا لوله­های متصل به کیسه که خون از آنها عبور می­ کند، قرار نگیرند. واحد خونی که حرارت دیده ولی به مصرف نرسیده باشد، نباید مجددأ بازگردانده شود و باید آن را دور انداخت (۴۵).

نحوه شناسایی بیمار:

شایع­ترین علت مرگ و میر ناشی از انتقال خون، شناسایی غلط بیمار یا اهداکننده خون می­باشد (۵۰). فرد انتقال دهنده خون، مسئول شناسایی قطعی و دقیق گیرنده و کیسه حاوی خون می­باشد. فرد انتقال دهنده خون، باید قبل از انتقال خون، کلیه اطلاعات شناسایی مربوط به کیسه خون یا فرآورده ­ها را در جضور گیرنده خون با فرم انتقال خون تطبیق دهد. بعضی مراکز ممکن است علاوه بر فرد انتقال دهنده، فرد دیگری را نیز برای کنترل مجدد خون با گیرنده، ضروری تشخیص دهند. بررسی­ها نباید در محل پذیرش پرستاری صورت گیرد، زیرا شناسایی قطعی باید بر اساس بند مچ دست گیرنده خون صورت گیرد. چنانچه بیمار قادر به معرفی هویت خود نمی ­باشد، جهت شناسایی قطعی، باید شماره شناسایی اورژانسی قبل از جمع­آوری نمونه­ها به بیمار الصاق شده و از آن استفاده گردد و در سوابق مربوطه به انتقال خون ثبت گردد. در بعضی شرایط ممکن است از گیرنده درخواست شود نام کامل خود را بیان کند. هنگام پرسیدن نام بیمار پاسخ­های “آری” یا “نه” قابل قبول نمی­باشند (۴۵).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

میزان تزریق:

مقدار تجویز مناسب، بر اساس وضعیت بیمار، توسط پزشک مشخص می­ شود. به دلیل اینکه علائم واکنش شدید ناشی از انتقال خون، معمولاً طی تزریق ۵۰ میلی­لیتر یا کمتر رخ می­دهد. تزریق باید به آهستگی طی ۱۵ دقیقه اول با ۵ میلی­لیتر در دقیقه یا کمتر شروع شود. تاریخ و زمان شروع انتقال خون را باید ثبت کرد.

علائم حیاتی طی ۱۵ دقیقه اول بررسی شده و با علائم حیاتی که قبل از انتقال خون ثبت شده، مقایسه می­ شود. چنانچه طی ۱۵ دقیقه اول مشکلی مشاهده نشود، میزان تزریق بر اساس میزان تعیین شده توسط پزشک، افزایش داده می­ شود. معمولأ در بزرگسالان، یک واحد گلبول قرمز در بیش از ۲ تا ۳ ساعت تزریق می­ شود ولی مدت تزریق نباید از ۴ ساعت تجاوز کند. در اطفال تجویز خون در حالت عادی به میزان، ۲ تا ۵ میلی­لیتر به ازاء هر کیلوگرم در ساعت (ml/h/kg5-2) می­باشد.

کنترل بیمار:

در طول انتقال خون، باید بیمار به دفعات و در فرصت­های مناسب پس از انجام تزریق، از نظر علائم و نشانه­ های واکنش ناسازگاری بررسی شود. ممکن است طی هر ۳۰ دقیقه علائم حیاتی بیمار ثبت شود، یا بر اساس شرایط مورد نیاز بیمار اقدام شود. در صورتی که مرکز انتقال خون خارج از بیمارستان باشد، باید طبق استانداردهای مربوط به انتقال خون خارج از بیمارستان و تحت نظر پزشک صورت گیرد. چنانچه واکنش ناشی از انتقال خون رخ دهد، باید فوراً انتقال خون را متوقف کرد و محل تزریق را با نرمال­سالین ۹/۰% باز نگه داشت (۴۵).

انتقال خون در بسیاری از بیماری­ها از جمله تالاسمی، اعمال جراحی و زایمان اهمیت حیاتی دارد (۷).

۵-۱-۲ تالاسمی

بیماری تالاسمی شامل انواع گوناگون کم خونی میکروسیتیک همولیتیک[۳] بوده و یک گروه ناهمگن از ناهنجاریهای سنتز هموگلوبین را به وجود می­آورند که در آنها نقص اساسی در ساختمان ملکولی هموگلوبین نبوده بلکه ناهنجاری در میزان سنتز هر یک از زنجیره­های آلفا و یا بتا می­باشد. این نابسامانی به سنتز نامتعادل زنجیره­های گلوبین و رسوب زنجیره­ای که فراوان­تر سنتز می­گردد، منجر گشته که نتیجه آن اختلال در بلوغ و ادامه حیات گلبولهای قرمز می­باشد (۵۱).

در سال­های اخیر پیشرفتهای زیادی در زمینه روشن شدن پایه ملکولی و ژنتیک بیماری تالاسمی بدست آمده است. این بیماری­ها را به دو دسته اصلی تقسیم نموده ­اند یکی تالاسمی آلفا که در آنها سنتز زنجیره­ی آلفا گلوبین کاهش یافته و یا به کلی متوقف شده و دیگری تالاسمی بتا که در آنها اختلال در سنتز زنجیره بتا گلوبین وجود دارد (۵۲).

از نظر شدت علائم بالینی، تالاسمی بتا خود به ۳ گروه تالاسمی مینور[۴]، اینترمدیت[۵] و ماژور[۶] تقسیم می­ شود (۵۳).

تالاسمی ماژور:

بتا تالاسمی ماژور یکی از انواع کم خونی­های هیپوکروم میکروسیتیک ارثی است که به علت نقص ساخت زنجیره­ی بتا هموگلوبین روی می­دهد. ماهیت بیماری تالاسمی به گونه­ای است که کودک مبتلا به آن بارها در بیمارستان بستری می­ شود و تحت رویه­های تشخیصی و درمانی دردناک قرار می­گیرد (۵۴).

تظاهرات بالینی معمولاً در حدود شش ماهگی آغاز می­ شود. تشخیص بیماری تقریباً پیش از دو سالگی داده می­ شود (۵۵).

پس از چند ماه نخست زندگی، بیمار دچار رنگ پریدگی شده که مرتب بر شدت آن افزوده می­ شود. اغلب موارد شدید بیماری با عدم رشد کافی، اشکال در تغذیه، بی قراری، تب متناوب و عدم بهبودی پس از عفونتها تظاهر می­نمایند. در این مرحله بزرگی طحال در بسیاری از بیماران دیده شده ولی هیچ یافته بالینی اختصاصی دیگری وجود ندارد (۵۶). در صورت عدم تزریق خون، غلظت هموگلوبین به تدریج تا حد ۳ تا ۵ گرم در دسی لیتر پایین می­افتد و سایر علائم بالینی به صورت کوتاهی قد، بزرگ شدن سر و بزرگی شکم که علائم مشخص بیماری هستند، بروز می­نمایند. ولی اگر بیمار در این مرحله تحت درمان با تزریق خون به طور منظم قرار گیرد، رشد و تکامل نخستین طبیعی خواهد بود و بیمار تا دوران بلوغ، یعنی زمانیکه اثرات بار آهن اضافی در بدن شروع به ظاهر شدن می­نماید، مسئله­ای نخواهد داشت (۵۷).

اساس درمان بیماران بتا تالاسمی ماژور، پیوند سلولهای بنیادی (transplantation stem cell) است اما تزریق خون مکرر و منظم درمان انتخابی در غیاب امکان پیوند می­باشد (۵۸). تزریق خون منظم موجب مهار خونسازی غیر موثر، تصحیح کم خونی، حذف افزایش کاتابولیسم، تسریع وضعیت رشد و تکامل و نهایتاً افزایش طول عمر بیماران می­ شود. از طرفی هموسیدروز که عارضه اجتناب ناپذیر تزریق خون به علت افزایش بار آهن بدن می­باشد استفاده از ترکیبات شلاتور را می­طلبد. دسفرال شناخته شده­ترین ترکیب شلاتور آهن است. ترکیبات دیگر شلاتور آهن دی­فریپرون (LI) deferiprone و اکس جید Exjade (ICL 670) می­باشند که ترکیب اخیر از سال ۱۳۸۴ مورد تایید قرار گرفته است و در تعدادی از کشورها توسط بیماران بتا تالاسمی ماژور مورد استفاده قرار می­گیرد (۵۸, ۵۹).

یکی از مهمترین مسایل در مورد بیماران بتا تالاسمی ماژور، برنامه تزریق خون است. از جمله موارد حایز اهمیت در برنامه راهنمای تزریق خون بیماران نکات زیر می­باشند:

حفظ مقادیر هموگلوبین بیماران در محدوده ۵/۱۱-۹ گرم در دسی لیتر

تزریق ۲۰-۱۰ میلی لیتر خون به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در فواصل ۳ تا ۵ هفته یک بار

انجام آزمون­های RBS Antibody Screen، کراس مچ و CBC قبل از تزریق خون

در ایران حدود ۲۰۰۰۰ بیمار بتا تالاسمی ماژور وجود دارد که تحت تزریق خون قرار دارند. طبق آمار موجود بیماران تالاسمی به تنهایی مصرف کننده ۲۷% خون تهیه شده در سازمان انتقال خون کشور هستند (۵۸, ۶۰). این گروه از بیماران، نیازمند برنامه دقیق درمانی و مراقبت­های لازم به لحاظ تزریق خون و پیامدهای تزریق خون شامل تجمع بار آهن بدن و انتقال بیماری­های عفونی می­باشند (۵۸, ۶۰, ۶۱).

۲-۲ مرور متون تجربی:

در پژوهشی برالسا[۷] و همکارانش (۲۰۰۹) با عنوان «ممیزی ملی مقایسه­ای استفاده از خون در جراحی تعویض انتخابی اولیه یک طرفه کل لگن» را در انگلیس مورد بررسی قرار دادند. سازمان خدمات ملی بهداشت خون و پیوند عضو (NHSBT) با همکاری دانشگاه سلطنتی متخصصان، عمل ترانسفوزیون را مورد ممیزی ملی قرار دادند. آنها در حین ممیزی، مراقبت­های جاری در بیماران را با عملکرد درست مطابقت دادند. ممیزی توسط گروه پروژه شامل مراقبین سلامت و متخصصین ممیزی طراحی و مدیریت گردید. اطلاعات درباره مدیریت شخصی بیماران توسط پرسشنامه ساختار یافته جمع آوری گردید. از هر بیمارستانی خواسته شده بود تا اطلاعات مربوط به ۴۰ بیمار تحت عمل جراحی تعویض انتخابی یک طرفه اولیه کل لگن را ارائه دهند. نتایج با ۲ شاخص اجرا و ۴ استاندارد مقایسه شده بود. در نهایت اطلاعات مربوط به ۷۴۶۵ عمل انجام شده در ۲۲۳ بیمارستان تجزیه و تحلیل شد. تقریباً تمام بیمارستانها مجهز به سیستم ارجاع نتایج غیر طبیعی خون قبل از عمل، به پزشک بودند. ۴۷% بیمارستانها دارای سیاست ترانسفوزیون بودند. در ۷۳% موارد سیاست ترانسفوزیون در غلظت هموگلوبین ۸ گرم بر دسی لیتر یا کمتر توصیه شده بود. تغییرات گسترده­ای در میزان ترانسفوزیون در میان بیمارستانها وجود داشت. در ۱۵% از بیماران غلظت هموگلوبین در ۲۸ روز قبل از عمل جراحی، کمتر از ۱۲ گرم بر دسی لیتر ثبت شده بود و ۵۷% از این بیماران با ۲۰% مقادیر هموگلوبین قبل از عمل بالاتر، ترانسفوزیون شده بودند. آنمی قبل از عمل، عدم در دسترس بودن پروتکل­های ترانسفوزیون و استفاده از آستانه­های مختلف هموگلوبین برای ترانسفوزیون، ممکن است منجر به تغییرات گسترده­ا­­ی در میزان ترانسفوزیون خون شوند. نتایج این مطالعه نشان داد که ترانسفوزیون بیش از یک واحد خون یا بیشتر، باید فقط در صورت ضرورت و فقط برای حفظ غلظت هموگلوبین در بالای حد آستانه انجام شود (۶۲).

در پژوهشی ونگ[۸] و همکارانش (۲۰۰۵) «استراتژیهای مدیریت ترانسفوزیون: بررسی عملکرد متخصصین انکولوژی/ هماتولوژی کودکان» را در (دانشکده علوم پزشکی و بهداشت دانشگاه واشنگتن) مورد بررسی قرار دادند.

اطلاعات مربوط به شیوه ­های انتقال گلبولهای قرمز خون و پلاکت توسط یک مطالعه مبتنی بر اینترنت از اعضای پزشکی جامعه آمریکا در رشته هماتولوژی/ انکولوژی اطفال جمع آوری گردید. از پاسخ دهندگان اطلاعاتی در خصوص تعریف آستانه انتقال گلبولهای قرمز و پلاکتها در انواع حالات بالینی و معیارهای انتقال سیتومگالوویروس از طریق فرآورده ­های خونی، استراتژیهای دوز پلاکت و پیشگیری از آلوایمونیزاسیون را خواسته بودند.

۷۶% از پاسخ دهندگان نشان دادند که موسسه آنها معیارهایی را برای ترانسفوزیون قابل قبول تعریف نموده ­اند. از بین این پاسخ دهند­گان ۱۱۴ نفر (۵۷%) بیان نمودند که دستورالعمل ویژه­ای برای بیماران انکولوژی اطفال وجود دارد. این بررسی نشان می­دهد که شیوه ­های ترانسفوزیون خون در میان متخصصین هماتولوژی/انکولوژی کودکان به طور گسترده­ای متفاوت است (۶۳).

در پژوهشی بابا محمدی (۱۳۷۸) به « بررسی میزان آگاهی و نحوه عملکرد پرسنل پرستاری در زمینه انتقال خون و فرآورده ­های خونی به بیماران بستری در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان» پرداختند.

در این مطالعه توصیفی ۱۲۰ نفر از پرسنل پرستاری با روش نمونه گیری چند مرحله ای در بیمارستانهای دولتی شهر کرمان در سال ۱۳۷۸ انتخاب شدند و میزان آگاهی آنها در مورد انتقال خون و فرآورده ­های خونی، عوارض انتقال خون و مراقبتهای پرستاری از بیمار توسط پرسشنامه پژوهشگر ساخته مورد بررسی قرار گرفت. نحوه عملکرد ۹۶ نفر از پرسنل پرستاری با بهره گرفتن از یک چک لیست پژوهشگر ساخته مورد بررسی قرار گرفت که درآن موضوعاتی که پرسنل در قبل، حین وبعد از ترانسفوزیون ملزم به رعایت آنها بودند گنجانده شده بود و بصورت مشاهده­ای میزان رعایت استانداردها را مورد بررسی قرار می­داد و نتایج با آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین درصد واحدهای مورد پژوهش را افراد مونث، با سابقه کار بالینی ۰ تا ۵۰ سال و در گروه سنی ۲۷ – ۲۳ سال با تحصیلات لیسانس پرستاری تشکیل داده است. همچنین میانگین نمرات آگاهی پرسنل پرستاری ۷۹/۱۴ و نمرات عملکرد ۲۱/۵۰ بوده است. آنها نتیجه گرفتند ایمنی فرآورده ­های خونی نسبتاً قابل قبول است ولیکن نیاز به مراقبت پرستاری جامع­تر بیمار در هنگام انتقال خون و داشتن آگاهیهای لازم و کافی در مورد روش های صحیح انتقال خون و عوارض احتمالی آن وجود دارد (۶۴).

در پژوهشی طبیعی و همکارانش (۱۳۸۱) «دانش و عملکرد پرستاران در مورد ترانسفوزیون خون در بیمارستان­های آموزشی بیرجند» را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه توصیفی مقطعی از ۱۲۶ پرستار و بهیار شاغل در بخشهای داخلی، جراحی، زنان اورژانس، ویژه و اطفال بیمارستانهای آموزشی بیرجند، ۱۰۴ نفر که مایل به شرکت در پژوهش بودند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه انجام شد. نمره دانش و عملکرد پس از کدگذاری بر حسب میزان امتیاز کسب شده در سه سطح ضعیف (>50% نمره) ، متوسط (۷۵-۵۱% نمره) و خوب (<75% نمره) رتبه بندی گردید. بیشترین افراد مورد بررسی در گروه سنی ۲۰-۳۰ سال (%۵۴٫۸)، زن (%۸۴٫۶) و کارشناس پرستاری (%۹۵٫۶) بودند. حدود %۵۱ سابقه کار کمتر از ۳ سال داشتند. میانگین نمره دانش ۵٫۳۶ ۱۶٫۵۲± بود. %۴۷٫۱ نمونه­ها در این زمینه رتبه ضعیف (>50% نمره) و %۴٫۸ رتبه خوب (<75% نمره) کسب کردند. میانگین نمره عملکرد ۸۱٫۱۸± ۱۷٫۸۲ بود. در این مورد %۲۱٫۲ نمونه­ها رتبه ضعیف و %۱۹٫۲ رتبه خوب کسب کردند. نتایج نشان دهنده ناکافی بودن دانش و عملکرد پرستاران در مورد ترانسفوزیون خون است که لزوم اجرای برنامه ­های بازآموزی، فعال شدن کمیته انتقال خون و کنترل و نظارت در این زمینه را مطرح می­ کند (۶۵).

در پژوهشی پورفرزاد و همکارانش (۱۳۸۹) به «بررسی آگاهی و عملکرد پرستاران بیمارستانهای اراک در مورد انتقال خون» پرداختند. این پژوهش یک مطالعه توصیفی – مقطعی بود و جامعه پژوهش آن را کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان­های اراک تشکیل می­دادند. جمع­آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه انجام شد. نمره دانش و عملکرد پس از کدگذاری بر حسب میزان امتیاز کسب شده در سه سطح ضعیف، متوسط و خوب رتبه بندی گردید. نتایج عملکرد پرستاران به شیوه­ خودسنجی نشان داد که اکثریت آنها (۹/۶۳%) عملکرد خوب و بقیه عملکرد متوسط داشتند (۶۶).

در پژوهشی امیرزاده و همکارانش (۱۳۹۱) «بررسی وضعیت رعایت استانداردهای پرستاری در ارتباط با ساکشن ایمن، در پرستاران شاغل در بخش مراقبت­های ویژه یکی از مراکز آموزشی – درمانی شهر ارومیه سال ۱۳۹۰» را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه توصیفی – مقطعی، مراقبت­های پرستاری مربوط به ساکشن لوله تراشه، ۳۱ پرستار شاغل در بخش مراقبت­های ویژه تحت مشاهده مستقیم قرار گرفت و چک لیست مربوطه تکمیل شد. بر اساس نتایج بدست آمده از کل امتیاز ۷ مربوط به شستن دست قبل از ساکشن تراشه، ۶/۸۰ درصد، حداقل امتیاز و ۱/۱۶ درصد، حداکثر امتیاز، از کل امتیاز ۱۳ مربوط به ساکشن لوله تراشه، ۹/۸۳ درصد، حداقل امتیاز و ۲/۳ درصد، حداکثر امتیاز و از کل نمره ۱۷ مربوط به ساکشن حلق و بینی و دهان، ۲/۸۳ درصد، حداقل امتیاز و ۱/۱۶ درصد حداکثر امتیاز را کسب کردند. این مطالعه نشان می­دهد که مراقبت­های پرستاری انجام شده مربوط به ساکشن لوله تراشه در بخش مراقبت­های ویژه ایمن نمی ­باشد که این مسئله اهمیت شناسایی علل و حذف آنها را برای جلوگیری از عوارض نشان می­دهد (۶۷).

در پژوهشی دهقانی و همکارانش (۱۳۹۲) به «بررسی عملکرد پرستاران شاغل در بخش­های مراقبت­های ویژه و انطباق آن با استاندارد» پرداختند. با توجه به حساسیت بالای بخش مراقبت­های ویژه و اینکه رعایت استاندارد می ­تواند موجب ارتقای کیفیت مراقبت پرستاری و حفظ جان بیمار گردد، این مطالعه انجام گردید. در این مطالعه توصیفی – مقطعی، عملکردهای ساکشن تراکئوستومی، گاواژ و اکستوبه ۷۴ پرستار شاغل در بخش­های مراقبت­های ویژه با بهره گرفتن از چک لیست توسط پژوهشگر و همکارانش تحت مشاهده مستقیم قرار گرفت. میانگین نمره عملکرد پرستاران در زمینه ساکشن لوله تراکئوستومی، گاواژ و اکستوبه به ترتیب (۸۶/۱۷۶/۱۳)، (۲۰/۱۱۶/۱۶) و (۳۸/۱۱۵۴/۱۱) بود و مشخص شد میانگین نمرات ساکشن و گاواژ با (۰۰۱/۰>p) و اکستوبه (۰۵/۰=p) به طور معنی­داری از نمره استاندارد کمتر است. بیشترین درصد عدم تطابق با استاندارد در حیطه ساکشن و گاواژ به ترتیب (۵/۹۰%) و (۷/۷۹%) مربوط به شستشوی دست و در حیطه اکستوبه بیشترین درصد مربوط به عدم تطابق با استاندارد مربوط به برقراری ارتباط با بیمار بود (۵/۴۰%). یافته­ های پژوهش موید عدم رعایت کامل شستشوی دست و ارتباط آن با بیمار و عدم انطباق عملکرد پرستاران در حیطه­های گاواژ و ساکشن و اکستوبه با استاندارد است (۶۸).

در پژوهشی جعفرزاده و همکارانش (۱۳۹۰) «ممیزی رعایت استانداردهای پرستاری در فرایند ترانسفوزیون خون» را در بیمارستان تخصصی زنان ام البنین (س) مشهد مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش توصیفی – مقطعی فرایند ترانسفوزیون خون جهت بررسی رعایت استانداردهای پرستاری در ۳۰ بیمار بیمارستان ام البنین مشهد در مقطع زمانی ۳ ماهه مورد ممیزی قرار گرفت. در این مطالعه از مشاهده و تکمیل چک لیست استانداردهای پرستاری شامل مراحل آماده ­سازی، انجام ترانسفوزیون خون و مراقبتهای بعد از ترانسفوزیون برای جمع­آوری اطلاعات استفاده گردید. نتایج نشان داد که مهارتهای اساسی در آماده ­سازی خون در ۴۲% موارد، انجام ترانسفوزیون خون ۴۸% موارد، بعد از ترانسفوزیون ۲۵% موارد، مطابق استانداردهای پرستاری اجرا نمی­ شود و در مجموع میزان رعایت و نحوه­ بکارگیری استانداردهای پرستاری در ترانسفوزیون خون توسط پرسنل پرستاری در ۵۶% موارد نمونه­ها، مطلوب بود (۲۰).

فصل سوم:

روش پژوهش

۱-۳ نوع پژوهش:

تعاریف تحقیق عملکردی:

بیش از ۵۰ سال است که اقدام پژوهی توسط افراد مختلف و با شیوه ­های متفاوت توصیف و تعریف شده است. اولین بار توسط Kurt Levin روانشناس اجتماعی که دیدگاه و نظراتش در حوزه ­های مشاوره، بهسازی کارکنان، پویایی گروه و رهبری سازمانی بسیار تاثیرگذار بود، مطرح گردید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

Kurt Levin آن را یک فرایند مارپیچ حاوی بررسی و شناسایی اولیه، اقدام و جمع آوری اطلاعات درباره نتایج اقدام توصیف کرد. وی معتقد بود که اگر پژوهش اجتماعی صرفا منجر به تولید دانش گردد بدون آنکه در چرخه فعا لیتهای اجتماعی بهبودی و تغییر ایجاد کند به مقصود خود نرسیده است (۶۹).

تحقیق عملکردی نوعی کاوش و مطالعه منظم در متن یک تلاش متمرکز برای بهبود کیفیت سازمان و عملکرد آن می باشدکه توسط محقق و گروه درگیر صورت گرفته و محقق عاملی فعال در مسیر تغییر است (۷۰). تحقیق عملکردی کاوشی است که از طریق بررسی و مداخله ای با منظور خاص و همراه با مشاهده دقیق و ارزیابی مستمر پیامدها صورت می گیرد. اقدام پژوهی متضمن رویکردی به پژوهش است که طی آن فاصله بین محیط عمل و محیط تولید دانش از بین رفته است، لذا مشکل کاربست نتایج که ناظر بر پر کردن خلاء میان این دو محیط است به خودی خود منتفی است (۷۱).

تفاوت اقدام پژوهی با تحقیق مداخله ای:

با وجود شباهتهای بین تحقیق اقدام پژوهی و تحقیق مداخله ای، تفاوتهایی بین این دو نوع تحقیق وجود دارد که در ادامه در جدول ذیل آورده شده است:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغییر اقدام پژوهی تحقیق مداخله ای
نقش محقق کاملاً فعال پاسیو و کور
نوع دستکاری متنوع ثابت
گروه مطالعه گروه درگیر شاهد ومورد
نقش نمونه فعال و ارزشمند ابزار تحقیق
برنامه مداخله ها قابل تغییر ثابت و طراحی قبل
نوع ارزیابی کیفی و مستمر کاملاٌ کمی و در انتها
قابلیت تعمیم بیشتر منحصر به شرایط پژوهش قابلیت تعمیم عام دارد

ویژگی های تحقیق عملکردی:

موقعیتی بودن Situational

مشارکتی بودن Collaborative

کار (حضور) در عرصه Field work

امکان خود ارزیابی Self-Evaluative

انعطاف پذیری Flexibility

همه جانبه نگری Holistic Approach

خطرپذیری Risk ability

(۷۲)

مزایای تحقیق عملکردی:

درگیر بودن مشارکت کنندگان در فرایند تحقیق

همزمانی تحقیق و عمل

ارائه راه حل برای مشکلات عملی خاص

احساس تعهد در بکار گیری نتایج تحقیق (افزایش روحیه همکاری)

انعطاف پذیری فرایند تحقیق

بهبود عملکرد

ایجاد دانش کاربردی

کمک به ایجاد و پذیرش تغییر در جامعه (۷۳)

محدودیت­های تحقیق عملکردی:

قابلیت پیش بینی و تعمیم پذیری زیادی ندارد.

نیازمند همکاری و پذیرش تغییر می­باشد، در غیر این صورت با شکست مواجه می­ شود.

عملکرد مشارکت کنندگان تحت نظر است لذا ممکن است عده­ای از مشارکت کنندگان از ادامه همکاری منصرف شوند.

تفسیر پیشامدهای آن قابل پیش بینی نیست.

وقت گیر و انرژی بر است.

فقدان گروه کنترل وکنترل مستمر متغیرها نیز به نظر عده­ای محدودیت به حساب می­آید تعارضات و مقاومت ها: اعمال تغییر در شیوه های جاری و متداول انجام امور در یک سیستم جا افتاده همواره با مقاومت هایی روبرو خواهد شد (۷۴).

کاربرد تحقیق عملکردی:

تغییر روش های آموزشی

تغییر روش های ارزیابی

اصلاح ارزشها و طرز تلقی ها

تغییر شیوه مدیریت و اصلاح ساختار

تشخیص و حل مشکلات خاص موقعیتی (۷۵)

۲-۳ جامعه پژوهش:

اولین قدم در نمونه گیری، داشتن تعریف روشن از جامعه مورد مطالعه و خصوصیات آن است. در این مطالعه جامعه پژوهش شامل کلیه موارد ترانسفوزیون خون و مراقبت­های مربوطه انجام شده توسط پرستاران برای کودکان مبتلا به تالاسمی در بیمارستان کودکان می­باشد.

۳-۳ نمونه پژوهش:

گروه­های مورد مطالعه در این مطالعه شامل موارد انجام ترانسفوزیون خون و فرآورده ­های خونی برای کودکان تالاسمی بستری در بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز، توسط پرستارانی می­باشد که در زمان انجام پژوهش در این مرکز ترانسفوزیون خون و فرآورده ­های آن را برای کودکان تالاسمی انجام می­ دهند.

۴-۳ حجم نمونه:

با بهره گرفتن از نرم افزار online sample size calculator و با ۹۵% اطمینان و فاصله اطمینان ۱۰، حجم نمونه ۹۶ مورد ترانسفوزیون خون تعیین شد که با احتمال ۱۰% ریزش در نمونه ها، به ۱۰۶ مورد افزایش یافت.

۵-۳ روش نمونه گیری:

روش نمونه گیری به صورت هدفمند و آسان بود. روش کار به این صورت می­باشد که بعد از گرفتن معرفی نامه از دانشکده پرستاری و مامایی تبریز با هماهنگی با مسئولین بیمارستان، پژوهشگر خود را به بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز معرفی کرد و پس از چند روز حضور در آن واحد، جهت عادی شدن حضور در بخش و پس از کسب اجازه، فرایند ترانسفوزیون خون انجام شده برای بیماران مبتلا به تالاسمی به روش نمونه گیری در دسترس یا آسان انتخاب شد. گردآوری داده ها بر اساس فرم تزریق خون و دفاتر چارت راند و چک لیست و بررسی پرونده بیماران با توجه به استاندارد های اعتبار بخشی و حاکمیت بالینی و استاندارد های ارزیابی بیمار طبق «چک لیست نحوه ارزیابی استقرار نظام مراقبت از خون (هموویژلانس)» صورت گرفت. در این چک لیست، وظایف پرستار در قبل، حین و بعد از ترانسفوزیون که بر اساس گایدلاین معتبر وزارت بهداشت ملزم به رعایت آنها بودند، گنجانده شده بود.

۶-۳ محیط پژوهش:

محیط پژوهش در این تحقیق بیمارستان کودکان تبریز بود.

۷-۳ معیارهای ورود:

در این پژوهش مشخصات افراد مورد پژوهش به قرار زیر می­باشند:

انجام ترانسفوزیون خون و مشتقات آن در کودکانی که طبق تشخیص پزشک، مبتلا به تالاسمی بوده و در زمان انجام مطالعه در بخش و درمانگاه خون تحت ترانسفوزیون قرار دارند و کمتر از ۱۸ سال سن داشتند.

انجام ترانسفوزیون خون توسط پرستارانی که حداقل ۳ ماه سابقه کار بالینی در بیمارستان کودکان داشته باشند.

۸-۳ معیارهای خروج:

انصراف پرستاران پس از مشاهده عملکرد آنها

۹-۳ ابزار جمع آوری داده­ ها:

در این مطالعه از پرسشنامه دو قسمتی برای ثبت مشخصات دموگرافیک کودکان تحت ترانسفوزیون خون و پرستاران انجام دهنده ترانسفوزیون خون و چک لیستی جهت بررسی وضعیت موجود ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن در بیماران بستری در بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز استفاده شد، که مشخصات دموگرافیک پرستاران شامل سوالاتی در مورد جنس، وضعیت تأهل، سابقه کار، سمت، میزان تحصیلات، بخش محل خدمت، گذراندن دوره­ آموزشی در زمینه ترانسفوزیون خون و مدت آموزش بود و مشخصات دموگرافیک کودکان مبتلا به تالاسمی تحت ترانسفوزیون خون شامل سوالاتی در مورد جنس، سن، سابقه بستری در بخش خون و میزان هموگلوبین قبل از ترانسفوزیون خون بود.

بخش دوم شامل چک لیست استاندارد عملکرد پرستاران برگرفته از چک لیست نحوه ارزیابی استقرار نظام مراقبت از خون (هموویژلانس) جهت بررسی وضعیت موجود ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن در بیماران بستری در بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز بود. در این چک لیست، وظایف پرستار در فرایند ترانسفوزیون خون بر اساس راهنمای معتبر وزارت بهداشت در ۳۳ معیار مورد مشاهده جهت بررسی عملکرد پرستاران گنجانده شده است. رعایت استاندارد در حیطه امکانات بخش در ۷ سوال و در حیطه بانک خون در ۶ سوال گنجانده شده است.

۱۰-۳ اعتبار علمی ( روایی ) ابزار:

در این مطالعه برای رسیدن به اعتبار علمی پرسشنامه و چک لیست، ابزار گردآوری داده­ ها توسط ده نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز از نظر روایی محتوا[۹] و صوری مورد بررسی قرار گرفت و بر مبنای نظرات ارائه شده با نظرات اساتید راهنما و مشاور تغییرات لازم در پرسشنامه و چک لیست داده شد.

۱۱-۳ اعتماد علمی ( پایایی ) ابزار:

پایایی پرسشنامه اخیر با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ (۸۳/۰α=) تعیین گردید.

۱۲-۳ روش جمع­آوری داده­ ها:

روش کار به این صورت می­باشد که بعد از گرفتن معرفی نامه از دانشکده پرستاری و مامایی تبریز با هماهنگی با مسئولین بیمارستان، پژوهشگر خود را به بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز معرفی کرد و پس از کسب اجازه، فرایند ترانسفوزیون خون انجام شده برای کودکان مبتلا به تالاسمی، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده­ ها از خرداد تا شهریور ماه سال ۱۳۹۲ بر اساس فرم تزریق خون و دفاتر چارت راند و چک لیست و بررسی پرونده بیماران با توجه به استاندارد­های اعتبار بخشی و حاکمیت بالینی و استاندارد­های ارزیابی بیمار طبق «چک لیست نحوه ارزیابی استقرار نظام مراقبت از خون (هموویژلانس)» صورت گرفت. در این چک لیست، وظایف پرستار در قبل، حین و بعد از ترانسفوزیون که بر اساس گایدلاین معتبر وزارت بهداشت ملزم به رعایت آنها بودند، گنجانده شده بود. پس از اخذ رضایت آگاهانه از پرستاران جهت شرکت در پژوهش به مشاهده رفتار پرستاران در حین ترانسفوزیون خون اقدام گردید. برای کاهش تورش از طریق مشاهده نامحسوس توسط پژوهشگر، داده­ ها جمع­آوری گردیدند به این صورت که از گفتن عنوان واقعی پژوهش تا اتمام نمونه گیری به کادر پرستاری خودداری نمود و میزان تطابق با استاندارد ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوطه تعیین شد. سپس سایر اطلاعات مورد نیاز از قبیل مشخصات دموگرافیک پرستاران و بیماران با بهره گرفتن از پرسشنامه ثبت شد.

پس از پایان ممیزی اول، جلسه­ای با حضور رئیس بیمارستان، مدیر داخلی، مترون، مسئول آزمایشگاه، بانک خون، سوپروایزر کنترل عفونت، سرپرستار درمانگاه خون و سرپرستار بخش خون، پزشک مسئول هموویژلانس، مجری طرح و پژوهشگر اصلی و جمعی از پرستاران بخش­های فوق در اتاق ریاست بیمارستان، تشکیل شد و علل عدم رعایت استاندارد در برخی موارد مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت، سپس در مکانهایی که میزان تطابق عملکرد پرستاران با استاندارد کمتر از ۵۰% بود، مداخله طبق بحثهای انجام گرفته، جهت افزایش آگاهی پرستاران، بهبود کیفیت امکانات بخش، کاهش بار کاری و افزایش فرصت کاری پرستاران صورت گرفت. در نهایت جهت بررسی تأثیر مداخله در مکانهایی که عدم تطابق عملکرد پرستاران با استاندارد وجود داشت، ممیزی مجدد انجام شد.

برای کنترل نسبی محدودیت حضور پژوهشگر

جزئیات مورد بررسی برای افراد مورد پژوهش نامعلوم مانده و توضیحی در مورد آن داده نشده است.

به علت حضور پژوهشگر بدفعات در بخش­ها و آشنایی افراد بخش با پژوهشگر، حضور پژوهشگر تا حدودی عادی تلقی گردیده است.

۱۳-۳ روش تجزیه و تحلیل آماری:

برای تجزیه و تحلیل داده­ ها از آمار توصیفی شامل تعداد و درصد موارد صحیح یا غلط انجام شده، تعداد و درصد موارد عدم تطابق با استاندارد استفاده شد و جهت تعیین امتیاز کیفیت عملکرد پرستار که معیار سنجش آن بصورت “بلی” “خیر”، بوده است، در ۳۲ معیار مورد مشاهده ۲ گزینه­ای به پاسخ بلی نمره “۱” و خیر نمره “۰” و در ۱ معیار مورد مشاهده ۳ گزینه­ای به پاسخ بلی کاملاً “۲” ، تا حدی “۱” و اصلاً “۰” داده شد، لذا مجموع امتیاز عملکرد از ۰ تا ۳۴ متفاوت بود و امتیاز بالاتر نشان دهنده عملکرد بهتر پرستاران می­باشد. جهت تعیین کیفیت عملکرد پرستاران ابتدا جمع نمرات اکتسابی هر فرد از چک لیست تعیین و سپس نمره به درصد محاسبه شد و از بین نمرات، با توجه به تفاوت امتیاز، حداکثر و حداقل کیفیت، عملکرد در سه حیطه ی ضعیف (۳/۳۳%>) کیفیت متوسط (۶/۶۶%-۴/۳۳%) و کیفیت خوب (۱۰۰%-۷/۶۶%) مورد بررسی قرار گرفت. از آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف-اسمیرنوف برای بررسی نرمالیتی و در صورت برقرار بودن نرمالیتی از آزمون تی مستقل برای تعیین تفاوت گروه ها و در صورت برقرار نبودن نرمالیتی از آزمون ناپارامتریک من – ویتینی و همچنین از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط مشخصات دموگرافیک پرستاران با نمره عملکرد آنها استفاده شد.

۱۴-۳ ملاحظات اخلاقی:

محقق برای انجام مطالعه خود موارد اخلاقی زیر را رعایت نموده است:

پژوهشگر با ارائه­ معرفی نامه از دانشکده پرستاری و مامایی تبریز نسبت به معرفی خود به مرکز آموزشی درمانی کودکان اقدام کرد.

پژوهشگر خود را به سر پرستار و پرستاران بخش معرفی کرده و اهداف تحقیق را برایشان شرح داد.

به مسئولین بیمارستان و پرستاران در مورد محرمانه بودن اطلاعات حاصله اطمینان داده شد.

از مسئولین و پرستاران مورد پژوهش برای همکاری در این مطالعه تشکر و قدر دانی شد.

رضایت آگاهانه از کودکان و پرستاران مورد مشاهده کسب گردید.

اصول اخلاقی و امانت داری در استفاده از منابع علمی رعایت گردید.

نتایج پژوهش در صورت تمایل و درخواست به محیط پژوهش ارائه گردید.

فصل چهارم:

یافته های پژوهش

در این فصل داده ­های حاصل از پژوهش حاضر در جداول به شرح زیر خلاصه شده است.

جداول ۱-۴ الی ۲-۴ برای توصیف مشخصات فردی – اجتماعی کودکان مبتلا به تالاسمی که در درمانگاه و بخش خون تحت ترانسفوزیون خون قرار گرفته­اند و پرستاران دخیل در ترانسفوزیون ، آورده شده است.

جدول ۳-۴ الی ۵-۴ برای پاسخ به هدف اختصاصی اول پژوهش «تعیین میزان و موارد تطابق عملکرد پرستاران با استاندارد ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن در بیماران تالاسمی بستری در بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز» تنظیم شده است.

جدول ۶-۴ برای پاسخ به هدف اختصاصی دوم پژوهش «تعیین کیفیت عملکرد پرستاران در زمینه ترانسفوزیون خون بر حسب امتیاز درصدی» تنظیم شده است.

جدول ۷-۴ برای پاسخ به هدف اختصاصی سوم پژوهش « اجرای مداخله در موارد عدم تطابق عملکرد با استاندارد و تعیین وضعیت عملکرد پرستاران در زمینه ترانسفوزیون خون پس از اجرای مداخله انجام شده (ممیزی مجدد)» تنظیم شده است.

جدول ۸-۴ الی ۱۳-۴ برای پاسخگویی به هدف فرعی “تعیین ارتباط مشخصات دموگرافیک با عملکرد پرستاران” تنظیم شده است.

توضیح نتایج مربوط به هر یک از اهداف در زیر جداول مربوطه آورده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۱-۴: مشخصات دموگرافیک کودکان مبتلا به تالاسمی تحت ترانسفوزیون خون (۱۰۶=n)
متغیر کمترین – بیشترین (انحراف معیار) میانگین
سن (سال) ۱۸ – ۳ (۳۵/۴) ۴۷/۱۳
تعداد دفعات بستری در سال (بار) ۱۰ – ۰ (۸۴/۱) ۲۸/۱
میزان Hb قبل از ترانسفوزیون( mg/dl) ۵۰/۱۲ – ۷۰/۴ (۲۵/۱) ۰۸/۹
    (درصد) تعداد
جنسیت دختر (۳/۴۵) ۴۸
پسر (۷/۵۴) ۵۸

همانطوری که در جدول فوق مشاهده می­ شود، سن کودکان مورد مطالعه به طور متوسط ۵/۱۳ سال بود و هر یک از کودکان بطور متوسط ۳/۱ بار در بیمارستان بستری شده بودند. همچنین میانگین و انحراف معیار میزان Hb قبل از ترانسفوزیون خون ۲۵/۱ ± ۰۸/۹ mg/dl بود.

اکثریت کودکان مورد مشاهده، پسر بودند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۲-۴ مشخصات دموگرافیک پرستاران مورد مشاهده (۱۱=n)
مشخصات فردی اجتماعی حداقل – حداکثر (انحراف معیار) میانگین
سابقه کار (سال) ۱۷– ۴/۰ (۳۲/۶) ۲۲/۷
نمره­ی کلی عملکرد پرستاران ۰۰/۲۸ – ۵۰/۲۵ (۷۴/۰) ۱۹/۲۷
وضعیت تأهل   (درصد) تعداد
مجرد (۳/۲۷) ۳
متاهل (۷/۷۲) ۸
سمت پرستار (۹/۹۰) ۱۰
سرپرستار (۱/۹) ۱
تحصیلات کاردانی (۱/۹) ۱
کارشناسی (۹/۹۰) ۱۰
محل خدمت درمانگاه خون (۳/۲۷) ۳
بخش (۷/۷۲) ۸
گذراندن دوره­ آموزشی بله (۶/۶۳) ۷
خیر (۴/۳۶) ۴
دفعات آموزش در سال ۱ بار در سال (۵/۴۵) ۵
۲ بار در سال (۲/۱۸) ۲

سابقه کار پرستاران از ۵ ماه تا ۱۷ سال متفاوت بود و میانگین آنها ۷ سال بود.

اکثریت افراد مورد مطالعه، متأهل، دارای سمت پرستاری و با تحصیلات کارشناسی بودند که محل خدمت اغلب پرستاران بخش خون بود.

۶/۶۳ درصد از پرستاران در مورد ترانسفوزیون خون و فرآورده ­های آن آموزش دیده بودند که در اکثر موارد یک بار در سال بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۳-۴: رتبه ­بندی میزان رعایت استاندارد ترانسفوزیون خون در حیطه عملکرد پرستاران
سوالات ترانسفوزیون خون تطابق با استاندارد (درصد) عدم تطابق با استاندارد (درصد)
دادن اطلاعات کافی به کودک یا همراه او در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن ۰/۰ ۰/۱۰۰
شستن دستها و پوشیدن دستکش لاتکس جهت شروع تزریق ۹/۰ ۱/۹۹
کنترل علائم حیاتی کودک هر ۳۰-۶۰-۱۲۰-۱۸۰ دقیقه پس از شروع تزریق توسط پرستار ۹/۱ ۱/۹۸
درخواست از مراقبین کودک برای اطلاع به پرستار در صورت بروز علائم مربوط به عوارض خون ۸/۲ ۲/۹۷
کنترل علائم حیاتی(نبض، فشار خون، تعدا تنفس، دمای بدن) بلافاصله قبل از شروع تزریق ۵/۷ ۵/۹۲
کنترل ظاهر کیسه خون و مطابقت اطلاعات کیسه خون با بیمار و فرم درخواست خون توسط دو نفر ۳/۱۱ ۷/۸۸
پر کردن صحیح فرم درخواست خون یا فرآورده ­های خونی برای کودک ۸/۱۹ ۲/۷۹
استفاده از ست تزریق خون استاندارد ۵/۴۱ ۵/۵۸
تحت نظر بودن کودک در ۱۵ دقیقه اول تزریق توسط پرستار ۸/۵۲ ۲/۴۷
استفاده از ست تزریق خون ۲ راهی (Y شکل) ۵/۵۸ ۵/۴۱
درخواست بیان نام کودک و پدرش از بیماران هوشیار یا والدین آنها برای شناسیایی هویت بیمار ۵/۷۴ ۵/۲۵
کنترل وجود تجهیزات مورد نیاز از قبیل ست تزریق خون، نرمال سالین و …قبل از تحویل فرآورده خونی ۸/۸۶ ۲/۱۳
کنترل علائم حیاتی کودک ۴ ساعت پس از خاتمه تزریق، توسط پرستار ۸/۸۶ ۲/۱۳
ارزیابی­یخچال بخش توسط پرسنل بانک خون از نظر دما ۵/۹۱ ۵/۸
درج حجم خون یا فرآورده تزریق شده در فرم نظارت بر تزریق ۳/۹۵ ۷/۴
کنترل و اجرا درمانهای دارویی با توجه به فرم درخواست خون یا دستور پزشک، قبل از تزریق ۳/۹۵ ۷/۴
استفاده از مچ بند جهت شناسایی کودک بیمار ۲/۹۷ ۸/۲
رعایت مدت و یا سرعت تزریق بر حسب نوع فرآورده و طبق دستور پزشک ۱/۹۸ ۹/۱
یادداشت علائم حیاتی کودک توسط پرستاران در فرم نظارت بر تزریق ۱/۹۹ ۹/۰
انتخاب رگ مناسب قبل از تحویل فرآورده خونی از بانک خون ۱/۹۹ ۹/۰
امضاء تأیید موارد صحیح بودن خون در فرم نظارت بر تزریق خون و فرآورده ­های خونی ۱/۹۹ ۹/۰
مطابقت دادن اطلاعات حاصل از پرسش از کودک یا رویت مچ بند با اطلاعات ثبت شده در فرم درخواست خون و فرم مشخصات کیسه خون ارسالی از بانک خون ۰/۱۰۰ ۰/۰
اقدام به رفع اشکال در صورت عدم تطابق مشخصات ۰/۱۰۰ ۰/۰
برچسب زدن نمونه اخذ شده در کنار تخت بیمار بلافاصله بعد از خونگیری ۰/۱۰۰ ۰/۰
قید کردن (نام و نام خانوادگی کودک یا والدین، ساعت و تاریخ جمع آوری نمونه، نام بخش) بر روی برچسب ۰/۱۰۰ ۰/۰
قید کردن نام فرد تهیه کننده نمونه در فرم درخواست خون ۰/۱۰۰ ۰/۰
بررسی کیسه خون از نظر گروه خون و Rh صحیح با توجه به فرم مشخصات کیسه خون و فرآورده ارسالی ۰/۱۰۰ ۰/۰
مقایسه تاریخ انقضاء درج شده بر روی کیسه با تاریخ انقضاء درج شده در فرم مشخصات کیسه خون ۰/۱۰۰ ۰/۰
بررسی کیسه خون از نظر ظاهر کیسه، کدورت، همولیز، کف و حباب و …، ۰/۱۰۰ ۰/۰
آماده ­سازی ست تزریق خون به کمک نرمال سالین یا خود فرآورده قبل از تزریق ۰/۱۰۰ ۰/۰
شروع تزریق کامل فرآورده ­های RBC حداکثر ظرف ۳۰ دقیقه از زمان خروج فرآورده از بانک خون ۰/۱۰۰ ۰/۰
نگهداری خون در یخچال با دمایی در محدوده­­ی ۶-۱ درجه سانتی ­گراد، تا زمان تزریق ۰/۱۰۰ ۰/۰
نگهداری فرآورده RBC در یخچال با دمایی در محدوده­­ی ۶-۱ درجه سانتی ­گراد، تا زمان تزریق ۰/۱۰۰ ۰/۰

طبق یافته­ های جدول فوق بیشترین موارد عدم تطابق با استانداردها در حیطه­ی عملکرد پرستاران شامل: “دادن اطلاعات کافی به کودک یا همراه او در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن”، “شستن دستها و پوشیدن دستکش لاتکس جهت شروع تزریق”، “کنترل علائم حیاتی کودک هر ۳۰-۶۰-۱۲۰-۱۸۰ دقیقه پس از شروع تزریق توسط پرستار”، “درخواست از مراقبین کودک برای اطلاع به پرستار در صورت بروز علائم مربوط به عوارض خون”، “کنترل علائم حیاتی(نبض، فشار خون، تعدا تنفس، دمای بدن) بلافاصله قبل از شروع تزریق”، “کنترل ظاهر کیسه خون و مطابقت اطلاعات کیسه خون با بیمار و فرم درخواست خون توسط دو نفر”، “پر کردن صحیح فرم درخواست خون یا فرآورده ­های خونی برای کودک” بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۴-۴: رعایت استاندارد ترانسفوزیون خون در حیطه امکانات بخش
سوالات ترانسفوزیون خون بلی خیر
آیا در صورت نیاز به گرم کردن خون از وسیله گرم کننده خون (Blood Warmer) کنترل شده و استاندارد استفاده می­ شود؟    
آیا کیسه خون به همراه فرم مشخصات کیسه خون و فرآورده درخواستی در حامل مناسب از بانک خون به بخش­های بیمارستان ارسال شده است؟    
آیا فردی که فرآورده را از بانک خون می آورد آموزش لازم را دیده است؟    
آیا دستورالعمل­ مناسب جهت نحوه­ شناسایی صحیح کودک برای نمونه گیری آزمایشات قبل از تزریق در بخش موجود است؟    
آیا دستورالعمل­ مناسب جهت نحوه­ تزریق خون و فرآورده­ به کودک در بخش موجود است؟    
آیا دستورالعمل مناسب جهت نحوه بررسی خون و فرآورده دریافتی از بانک خون در بخش موجود است؟    
آیا دستورالعمل مناسب جهت نحوه حمل و نقل صحیح خون و فرآورده از بانک خون به بخش، در بخش موجود است؟    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۵-۴: رعایت استاندارد ترانسفوزیون خون در حیطه بانک خون
سوالات ترانسفوزیون خون بلی خیر
آیا با توجه به نتایج آزمایشگاهی حاصله اگر کودک دارای آلوآنتی بادیست آیا کیسه خون در نظر گرفته شده برای این آنتی­ژن منفی است؟    
آیا شماره اهداء فرآورده خونی مورد نظر با شماره فرآورده قید شده در فرم مشخصات کیسه خون و فرآورده ارسالی از بانک خون مطابقت دارد؟    
آیا نیازهای ویژه مطرح شده در فرم درخواست خون نظیر خون اشعه دیده، شسته شده و … با فرآورده ارسال شده مطابقت دارد؟    
آیا پزشکان هموویژلانس دارای گواهی مربوط به گذراندن دوره آموزشی از سازمان انتقال خون می­باشند؟    
آیا پرسنل بانک خون دارای گواهی مربوط به گذراندن دوره آموزشی از سازمان انتقال خون می­باشند؟    
آیا فرم میزان توزیع و مصرف خون و سایر فرآورده ­های خونی در یکماه در بانک خون تکمیل می­ شود؟    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۶-۴: تعیین کیفیت عملکرد پرستاران در زمینه ترانسفوزیون بر حسب امتیاز درصدی (۱۰۶=n)
  حداقل حداکثر میانگین انحراف معیار
امتیاز عملکرد پرستاران ۵۰/۲۵ ۰۰/۲۸ ۱۹/۲۷ ۷۴/۰
امتیاز عملکرد پرستاران به درصد ۹۲/۶۸ ۶۸/۷۵ ۴۹/۷۳ ۰۱/۲

طبق نتایج جدول فوق، عملکرد کلی هیچیک از پرستاران در سطح ضعیف و متوسط قرار نگرفته بود و عملکرد ۱۰۰% افراد در سطح خوب بوده است.




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول ۷-۴: مقایسه میزان رعایت استاندارد ترانسفوزیون خون در ممیزی اول و دوم (پس از اجرای مداخله انجام شده)
حیطه میزان رعایت استاندارد ترانسفوزیون خون نتایج ممیزی اول (درصد) نتایج ممیزی دوم (درصد)
عملکرد پرستاران دادن اطلاعات کافی به کودک یا همراه او در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن ۰/۰ ۳۰/۰
شستن دستها و پوشیدن دستکش لاتکس جهت شروع تزریق ۹/۰ ۶۶/۰
کنترل علائم حیاتی کودک هر ۳۰-۶۰-۱۲۰-۱۸۰ دقیقه پس از شروع تزریق توسط پرستار ۹/۱ ۸۰/۰
درخواست از مراقبین کودک برای اطلاع به پرستار در صورت بروز علائم مربوط به عوارض خون ۸/۲ ۱۰۰/۰
کنترل علائم حیاتی (نبض، فشار خون، تعداد تنفس، دمای بدن) بلافاصله قبل از شروع تزریق ۵/۷ ۱۰۰/۰
کنترل ظاهر کیسه خون و مطابقت اطلاعات کیسه خون با بیمار و فرم درخواست خون توسط دو نفر ۳/۱۱ ۱۰۰/۰
پر کردن صحیح فرم درخواست خون یا فرآورده ­های خونی برای کودک ۸/۱۹ ۱۰۰/۰
امکانات بخش آموزش دیدن فردی که فرآورده را از بانک خون می آورد خیر بلی
استفاده از وسیله گرم کننده خون (Blood Warmer) کنترل شده و استاندارد در صورت نیاز خیر خیر
وجود دستورالعمل مناسب جهت نحوه حمل و نقل صحیح خون و فرآورده از بانک خون به بخش خیر بلی
بانک خون منفی بودن کیسه خون در صورتی که طبق نتایج آزمایشگاهی حاصله کودک دارای آلوآنتی بادی باشد خیر خیر

طبق یافته­ های جدول فوق در ممیزی مجدد، تطابق با استانداردها در حیطه­ی عملکرد پرستاران شامل: “دادن اطلاعات کافی به کودک یا همراه او در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن” از ۰% به ۳۰%، “شستن دستها و پوشیدن دستکش لاتکس جهت شروع تزریق” از ۹/۰% به ۶۶%، “کنترل علائم حیاتی کودک هر ۳۰-۶۰-۱۲۰-۱۸۰ دقیقه پس از شروع تزریق توسط پرستار” از ۹/۱% به ۸۰%، “درخواست از مراقبین کودک برای اطلاع به پرستار در صورت بروز علائم مربوط به عوارض خون” از۸/۲% به۱۰۰%، “کنترل علائم حیاتی(نبض، فشار خون، تعدا تنفس، دمای بدن) بلافاصله قبل از شروع تزریق” از ۵/۷% به ۱۰۰%، “کنترل ظاهر کیسه خون و مطابقت اطلاعات کیسه خون با بیمار و فرم درخواست خون توسط دو نفر” از ۳/۱۱% به ۱۰۰%، “پر کردن صحیح فرم درخواست خون یا فرآورده ­های خونی برای کودک” از ۸/۱۹% به ۱۰۰% ارتقاء یافت.

در حیطه­ی امکانات بخش در ممیزی مجدد، فردی که فرآورده را از بانک خون به بخش می­آورد، در زمینه فرآورده ­های خونی آموزش دیده بود، همچنین دستورالعمل مناسب جهت نحوه حمل و نقل صحیح خون و فرآورده از بانک خون به بخش وجود داشت اما وسیله گرم کننده خون (Blood Warmer) کنترل شده و استاندارد وجود نداشت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول۸-۴: مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره کل عملکرد پرستاران بر حسب تأهل
وضعیت تأهل (انحراف معیار) میانگین فراوانی (درصد) T Df p % CI)95)
نمره کل مجرد (۳۹/۰) ۳۶/۲۷ (۳/۲۷) ۳ ۴۴/۰ ۹ ۶۷/۰ (۴۲/۱ تا ۹۶/۰-)
متأهل (۸۵/۰) ۱۳/۲۷ (۷/۷۲) ۸

براساس نتایج جدول فوق بین عملکرد پرستاران از نظر متغیر تأهل اختلاف آماری معنی­داری وجود ندارد (۶۷/۰=p).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۹-۴: مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره کل عملکرد پرستاران بر حسب محل خدمت
محل خدمت (انحراف معیار) میانگین فراوانی (درصد) T Df P % CI)95)
نمره کل درمانگاه خون (۳۴/۰) ۲۷/۲۷ (۳/۲۷) ۳ ۱۹/۰ ۹ ۸۵/۰ (۳۰/۱ تا ۱۰/۱-)
بخش خون (۸۷/۰) ۱۶/۲۷ (۷/۷۲) ۸

نتایج جدول فوق نشانگر این است که عملکرد پرستاران از نظر متغیر محل خدمت نیز اختلاف آماری معنی­داری ندارد (۸۵/۰=p).)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۱۰-۴: مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره کل عملکرد پرستاران بر حسب دریافت آموزش ترانسفوزیون خون
دریافتآموزش (انحراف معیار) میانگین فراوانی (درصد) T Df p % CI)95)
نمره کل آموزش دیده (۶۰/۰) ۳۵/۲۷ (۶/۶۳) ۷ ۹۳/۰ ۹ ۳۸/۰ (۵۰/۱ تا ۶۳/۰-)
آموزش ندیده (۹۸/۰) ۹۲/۲۶ (۴/۳۶) ۴

براساس نتایج جدول فوق میان عملکرد پرستاران از نظر متغیر آموزش دیدن در زمینه ترانسفوزیون خون اختلاف آماری معنی­داری وجود ندارد (۳۸/۰=p).

 

 

 

جدول ۱۱-۴: ارتباط میزان سابقه کار و تعداد دفعات آموزش دیدن پرستاران با نمره کل عملکرد آنها
متغیر مورد بررسی نمره کل
سابقه کار R= 21/0P= 54/0
تعداد دفعات آموزش R= 29/0P= 39/0

آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سابقه کار و نمره کل همبستگی معناداری وجود ندارد. (۵۴/۰=P) همچنین این آزمون نشان داد که بین تعداد دفعات آموزش دیدن پرستاران با نمره کل عملکردشان همبستگی معناداری وجود ندارد. (۳۹/۰= P)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۱۲-۴: مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره کل عملکرد پرستاران بر حسب سمت
سمت (انحراف معیار) میانگین فراوانی (درصد) میانگین رتبه p
نمره کل پرستار (۷۷/۰) ۱۵/۲۷ (۹/۹۰) ۱۰ ۸۰/۵ ۵۳/۰
سرپرستار ۶۰/۲۷ (۱/۹) ۱ ۰۰/۸

براساس نتایج جدول فوق بین عملکرد پرستاران از نظر متغیر سمت اختلاف آماری معنی­داری وجود ندارد. در متغیر سمت، چون نرمالیتی برقرار نبود (در آزمون کولموگروف-اسمیرنوف p معنی­دار شد) از آزمون­ ناپارامتریک من-ویتنی استفاده شد (۵۳/۰=p).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۱۳-۴: مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره کل عملکرد پرستاران بر حسب تحصیلات
تحصیلات (انحراف معیار) میانگین فراوانی (درصد) میانگین رتبه p
نمره کل کارشناسی (۷۸/۰) ۱۸/۲۷ (۹/۹۰) ۱۰ ۰۰/۵ ۷۵/۰
کاردانی ۳۸/۲۷ (۱/۹) ۱ ۱۰/۶

براساس نتایج جدول فوق بین عملکرد پرستاران از نظر متغیر تحصیلات اختلاف آماری معنی­داری وجود ندارد.

در متغیر تحصیلات، چون نرمالیتی برقرار نبود (در آزمون کولموگروف-اسمیرنوف p معنی­دار شد) از آزمون­ ناپارامتریک من-ویتنی استفاده شد (۷۵/۰=p).

فصل پنجم:

تفسیر یافته­ ها

هدف از مطالعه حاضر “ممیزی بالینی ترانسفوزیون فرآورده ­های خونی و مراقبتهای مربوط به آن” می­باشد که در آن پرستاران شاغل در بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان شهر تبریز شرکت نمودند. این فصل به منظور تعبیر و تفسیر یافته­ ها ارائه می­گردد، در این فصل ابتدا نتایج حاصل از مطالعه با نتایج مطالعات مشابه مقایسه می­ شود، سپس نتیجه ­گیری نهایی آورده شده­است. کاربرد یافته­ ها و پیشنهاداتی در ادامه بیان می­گردد. همچنین اشاره­ای به محدودیت­های پژوهش شده و پیشنهادات برای پژوهش­های بعدی نیز مطرح شده است.

۱-۵ تفسیر یافته­ ها:

نتایج مطالعه حاضر در راستای هدف اول مطالعه تحت عنوان ” تعیین میزان و موارد تطابق عملکرد پرستاران با استاندارد ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن در بیماران تالاسمی بستری در بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز” نشان داد که از گویه های مورد مشاهده در چک لیست ترانسفوزیون خون، مورد برچسب زدن نمونه اخذ شده در کنار تخت بیمار بلافاصله بعد از خونگیری، بخش جدایی­ناپذیر از ایمنی فرایند انتقال خون است (۷۶). در این مطالعه در (۱۰۰%) موارد این مورد انجام شد که با نتایج مطالعه ممیزی تطبیقی سیاست و عمل انتقال خون در سال ۲۰۱۱ مطابقت دارد (۷۶).

یکی از مراقبت­های پرستاری مهم حین انتقال خون، اطمینان از درستی فرآورده، کنترل خون، کراس­مچ و شماره شناسایی خون است. در این مطالعه عملکرد پرستاران در این رابطه کاملاً مطلوب بود و تمام پرستاران این مورد را کاملاً انجام داده بودند. اکثریت پرستاران مطالعه طبیعی و همکاران اعلام کرده بودند که “کنترل شماره شناسایی کیسه خون و تطبیق آن با فرم درخواست خون” را انجام می­ دهند (۶۵). بنابراین این بخش از مطالعه با یافته­ های مطالعه طبیعی و همکاران هم­خوانی دارد.

بررسی کیفیت کیسه خون از نظر تاریخ انقضا، وجود حباب­های هوا و رنگ غیر عادی یا کدورت نیز یکی از مهمترین مراقبت­های پرستاری در ترانسفوزیون خون می­باشد. در این مطالعه عملکرد پرستاران در این رابطه خوب بود و تمام پرستاران این مورد را کاملاً صحیح انجام داده بودند. اکثریت پرستاران مطالعه پورفرزاد و همکاران اعلام کرده بودند که “کنترل کیسه خون از نظر ظاهر کیسه، کدورت، همولیز، کف و حباب و …” را انجام می­ دهند (۶۶). بنابراین این بخش از مطالعه با یافته­ های مطالعه پور فرزاد و همکاران هم­خوانی دارد.

اما در برخی از موارد، عملکرد پرستاران مورد بررسی، کاملاً با استانداردها مطابقت نداشت از جمله اینکه متأسفانه در این مطالعه هیچیک از پرستاران در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن به کودک یا همراه او اطلاعات کافی نداده بودند. کسب و حفظ اطلاعات کافی در ارتباط با مصرف خون و فرآورده ­های خونی به منظور رسیدن به بهترین پیامد بالینی ضروری می­باشد (۷۷). گری[۱۰] دلیل دادن اطلاعات کافی به کودک یا همراه او در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن را جلب رضایت بیمار و اطمینان از درک فرایند ترانسفوزیون خون توسط بیمار یا همراه او می­داند (۷۸). اما یافته­ های مطالعه پور فرزاد و همکاران (۲۰۱۰) نشان داد که در ۴/۶۸ درصد موارد درباره علائم و نشانه­ های واکنش به انتقال خون و اطلاع به پرسنل به بیمار آموزش داده می­شد (۶۶) بنابراین این بخش از مطالعه با یافته­ های مطالعه پور فرزاد و همکاران هم­خوانی ندارد. شاید این امر به دلیل انجام ترانسفوزیون های تکراری در بیماران تالاسمی مربوط باشد.

نتایج این مطالعه نشان داد که تنها در ۹/۰ درصد موارد پرستاران قبل از شروع ترانسفوزیون خون دستهایشان را شسته و جهت شروع ترانسفوزیون دستکش لاتکس پوشیدند، که در این مورد با نتایج مطالعه امیرزاده و همکاران “در رابطه با بررسی وضعیت رعایت استانداردهای پرستاری در ارتباط با ساکشن ایمن، در پرستاران شاغل در بخش مراقبت­های ویژه یکی از مراکز- آموزشی درمانی شهر ارومیه سال ۱۳۹۰” (۶۷) همخوانی دارد و حال آنکه بهداشت دست به هر نوع تمیز کردن دست­ها، شستشو یا مالش آن­ها اطلاق می­ شود (۷۹). و از زمان ایگناز سمیلوایس[۱۱] جهت کاهش عفونت­های همراه با مراقبت درمانی شناخته شده است (۸۰). تأثیر بهداشت دست بر کاهش انتقال عفونت­های منتقله از راه دست و عفونت­های بیمارستانی توسط مطالعات زیادی تأیید گردیده است (۸۱).

بیشترین نقص در عملکرد پرستاران این مطالعه مربوط به “کنترل و ثبت علائم حیاتی قبل و در حین ترانسفوزیون خون” بود. بررسی علائم حیاتی قبل، حین و پس از تزریق خون و تکرار و ثبت مشاهدات با دریافت هر واحد خون از جمله عملکردهایی است که گری (۲۰۰۷) از آن به عنوان “عملکردهای خوب در انتقال خون” یاد کرده است. وی دلیل کنترل علائم حیاتی (نبض، فشار خون و درجه حرارت) قبل از ترانسفوزیون را دانستن سطح پایه علائم بیمار می­داند که اگر هر گونه انحرافی در حین و پس از تزریق رخ دهد، مورد ملاحظه و توجه قرار گیرد. همچنین دلیل تکرار و ثبت علائم حیاتی را کمک به شناسایی واکنش­های ناخواسته ناشی از انتقال خون بیان کرده است (۷۸).

فرم درخواست خون، حاوی اطلاعات کافی برای شناسایی قطعی گیرنده می­باشد. طبق استانداردهای AABB باید در فرم درخواست، نام، نام خانوادگی و شماره شناسایی ملی قید شود. در بسیاری از کشورها، توزیع خون بدون تجویز پزشک منع شده است، بنابراین باید در فرم درخواست، نام پزشک مسئول درخواست کننده نیز قید شود. فرم­های ناقص غلط و یا ناخوانا، نباید توسط سرویس انتقال خون پذیرفته شود. این فرم­ها باید حاوی میزان خون یا فرآورده درخواست شده، همچنین تاریخ درخواست و تاریخ انتقال خون باشند (۴۵). در حالی که در این مطاله فقط در ۸/۱۹ درصد موارد انجام ترانسفوزیون خون فرم درخواست خون به طور صحیح پر شده بود. لذا باید در ارائه آموزش به پرسنل به آموزش چنین مواردی تاکید بیشتری شود.

در این مطالعه فقط در ۵/۴۱ درصد موارد از ست تزریق خون استاندارد (صاف) و در ۵/۵۸ درصد از ست تزریق خون نوع Y استفاده شده بود. خون یا فرآورده ­های تزریقی را باید از فیلترهایی که به منظور جداسازی لخته­ها طراحی شده ­اند عبور داد. فیلترهای استاندارد مخصوص، اندازه­ای حدود ۱۷۰ میکرون دارند و قادر به برداشتن لخته­های خونی بزرگ می­باشند. هنگام انتقال خون، به منظور کاهش ویسکوزیته و افزایش جریان خون با رقیق کردن گلبول­های قرمز تزریقی با محلول نمکی ۹/۰%، باید از مجموعه تزریقی نوع Y استفاده شود. با مجموعه تزریقی نوع Y، چندین واحد را می­توان تزریق کرد ولی توصیه می­ شود به علت خطر تکثیر باکتری­ ها در دمای اتاق، بیش از ۴ تا ۶ ساعت از آن استفاده نشود. هنگامی که فقط قصد تزریق خون یا فرآورده ­های خونی وجود داشته باشد، مجموعه­های تزریقی مستقیم (صاف) مورد استفاده قرار می­گیرد (۴۵).

در این مطالعه تحت نظر بودن کودک در ۱۵ دقیقه اول تزریق توسط نیمی از پرستاران (۸/۵۲%) انجام شده بود. کاپلان نقش حفاظتی پرستاران را در انتقال خون، مهم خاطر نشان می­ کند و عمل کنترل بیمار را در طی دریافت خون، در پیشگیری از خطا و عارضه موثر تلقی می­نماید (۸۲). اما یافته­ های مطالعه پور فرزاد و همکاران (۲۰۱۰) نشان داد که در ۶/۸۶ درصد موارد بیمار در حین تزریق بخصوص در ۱۵ الی ۳۰ دقیقه اول توسط پرستار تحت نظر می­باشد (۶۶) که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی ندارد.

سوال در مورد مشخصات دموگرافیک و تاریخچه بیمار در مطالعه حاضر در بیشتر موارد (۵/۷۴%) رعایت شده است. اما در مطالعه هیجی و همکاران (۲۰۱۰) یکی از بیشترین موارد قصور در عملکرد شامل شناسایی نادرست بیمار تحت ترانسفوزیون خون بود. گری دلیل پرسش سوالاتی راجع به مشخصات دموگرافیک و تاریخچه بیمار را اطمینان از شناسایی درست بیمار و کاهش خطرات می­داند (۷۸).

طبق گایدلاین ۲۰۱۱ ترانسفوزیون خون، توصیه می­ شود که پرستاران در مورد مفهوم ترانسفوزیون خون و امکان بروز عوارض جانبی آن آموزش دریافت کنند (۸۳) که خوشبختانه نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ۱/۸۲ درصد از پرستاران شرکت کننده در مطالعه، دوره­ های آموزشی ترانسفوزیون خون و فرآورده ­های آن را گذرانده­اند.

کنترل وجود تجهیزات مورد نیاز از قبیل ست تزریق خون، نرمال سالین و …قبل از تحویل فرآورده خونی از نظر گری به حداقل رساندن تأخیر در فرایند ترانسفوزیون خون کمک می­ کند (۷۸) که در این مطالعه در بیش از نیمی از موارد (۸/۸۶%) این مورد انجام شد.

هر بیماری که تحت ترانسفوزیون خون قرار می­گیرد باید توسط مچ­ بند یا هر چیز دیگری که محکم روی دست بیمار ثابت شده و شامل اطلاعات شناسایی بیمار (نام، نام خانوادگی، نام پدر) می­باشد، شناسایی شود (۸۴). گری استفاده از مچ بند را جهت شناسایی صحیح کودک بیمار و به حداقل رساندن خطر می­داند که در این مطالعه در ۲/۹۷ درصد رعایت شده است (۷۸) و با مطالعه ممیزی تطبیقی سیاست و عمل انتقال خون در سال ۲۰۱۱ (۷۶) مطابقت دارد.

رعایت مدت و سرعت ترانسفوزیون خون به خصوص در ۱۵ دقیقه اول ترانسفوزیون بسیار ضروری می­باشد، زیرا احتمال بروز عوارض ترانسفوزیون خون در مواردی که سرعت تزریق زیاد است، بالا می­باشد که خوشبختانه در مطالعه حاضر در ۱/۹۸ درصد، پرستاران مدت و یا سرعت تزریق بر حسب نوع فرآورده و طبق دستور پزشک را رعایت کردند، در ۱/۹۹ درصد، علائم حیاتی کودک توسط پرستاران در فرم نظارت بر تزریق یادداشت شد و در ۱/۹۹ درصد، قبل از تحویل فرآورده خونی از بانک خون، رگ مناسب انتخاب شده بود.

نتایج نشان می­دهد که متأسفانه کنترل علائم حیاتی کودک بلافاصله قبل از شروع ترانسفوزیون خون فقط در ۵/۷ درصد و پس از شروع تزریق خون هر ۳۰-۶۰-۱۲۰-۱۸۰ دقیقه فقط در ۹/۱ درصد رعایت شده در حالیکه در ۱/۹۹ درصد علائم حیاتی کودک توسط پرستاران در فرم نظارت بر تزریق یادداشت شده است.

عدم آموزش در زمینه خون و فرآورده ­های آن به فردی که خون و فرآورده ­های خونی را از بانک خون می­آورد، از سایر مواردی است که در مطالعه حاضر از نظر مطابقت با استانداردها ضعیف بود. متأسفانه هیچگونه دستورالعمل مناسبی جهت نحوه حمل و نقل صحیح خون و فرآورده از بانک خون به بخش، در درمانگاه و بخش خون وجود نداشت. در حالیکه پرسنل انتقال خون و فرد دریافت کننده واحد خون، مسئولیت تأیید و شناسایی خون دریافتی و گیرنده را که بر روی فرم درخواست خون مشخص شده است بر عهده دارند (۴۵). لذا آموزش دیدن این افراد در زمینه خون و فرآورده ­های خونی جهت شناسایی صحیح فرآورده و کاهش احتمال خطا در دریافت خون اشتباه و همچنین کاهش احتمال تجویز اشتباه خون، ضروری می­باشد.

در مطالعه هیجی[۱۲] و همکاران (۲۰۱۰) در مورد عملکرد پرستاران در رابطه با ترانسفوزیون خون در امارات متحده عربی، عملکرد ۴۹ پرستار در دو بیمارستان مورد مشاهده قرار گرفت. ۷۵% از این تعداد، نمره­های زیر سطح ۵۰% را کسب کردند که بسیار نامطلوب می­باشد. بیشترین قصور در عملکرد شامل شناسایی نادرست بیمار و روش­های گرم کردن غیر اصولی خون بود. در پایان به این نتیجه رسیده بودند که بیماران هر دو بیمارستان در معرض دریافت خون اشتباه، خطرات ناشی از واکنش­های انتقال خون و کسب عفونت باکتریایی هستند (۸۵). در این مطالعه تنها در ۱ مورد ترانسفوزیون خون، برای گرم کردن خون از دستگاه Blood Warmer کنترل شده و استاندارد استفاده شد که در این مورد با نتایج مطالعه هیجی هم­خوانی دارد.

نتایج مطالعه حاضر در راستای هدف دوم مطالعه تحت عنوان ” تعیین کیفیت عملکرد پرستاران در زمینه ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن در بیماران تالاسمی بستری در بخش و درمانگاه خون مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز بر حسب امتیاز درصدی” نشان داد که میانگین نمره عملکرد کل (انحراف معیار) کسب شده پرستاران ۱۹/۲۷ (۷۴/۰) ، با کمینه ۵۰/۲۵ و بیشینه ۰۰/۲۸ امتیاز از ۳۷ بود که خوشبختانه با توجه به امتیاز درصدی محاسبه شده عملکرد کلی پرستاران در زمینه ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط، کیفیت عملکرد کلیه پرستاران در سطح مطلوب قرار داشت و عملکرد ۱۰۰% افراد در سطح مطلوب بوده است.

در حالیکه میانگین نمره عملکرد پرستاران در مطالعه طبیعی و همکاران ۸۲/۱۷± ۱۸/۸۱ از حداکثر نمره عملکرد ۱۲۴ (۶۵) و در مطالعه بابا محمدی ۲۱/۵۰ (۶۴) گزارش شده است. همچنین عملکرد پرستاران در مطالعه رود دهقان و همکاران (۸۶) و مطالعه دهقانی و همکاران (۶۸) ضعیف بود که با نتایج مطالعه حاضر هم­خوانی نداشت.

به نظر می­رسد تأکید اخیر وزارت بهداشت و درمان بر اجرای حاکمیت بالینی و هفت محور اساسی این نظام شامل: مدیریت خطر، استفاده از اطلاعات، اثر بخشی بالینی، تعامل با بیمار و جامعه، ممیزی بالینی، مدیریت کارکنان و آموزش و یادگیری مفید واقع شده و با تشکیل ستاد حاکمیت بالینی در دانشگاه­های علوم پزشکی، نظارت وسیع بر اجرای کلیه فرایند های بهبود کیفیت و ارتقای ایمنی بیمار و برنامه مراقبت از خون (هموویژیلانس) شاید سبب شده که آموزش برای استقرار نظام مراقبت از خون (هموویژلانس) در مراکز درمانی کشور، با جدیت دنبال شده و سبب عملکرد بهینه پرستاران در خصوص ترانسفوزیون خون شده است.

البته شاید هم تفاوت در واحدهای پژوهش، محیط مطالعه، ابزار به کار رفته و نوع نمونه گیری و مشاهدات در مطالعات انجام شده، از دلایل احتمالی این تفاوت باشد. برای مثال در مطالعه طبیعی و همکاران، مطالعه در بخش­های داخلی، جراحی، زنان اورژانس، ویژه و اطفال انجام شده بود. همچنین امتیاز عملکرد پرستاران در مطالعه پورفرزاد و همکاران (۶۶) بالا بود که با نتایج مطالعه حاضر هم­خوانی داشت.

نتایج مطالعه حاضر در راستای هدف سوم مطالعه تحت عنوان “اجرای مداخله در موارد عدم تطابق عملکرد با استاندارد و تعیین وضعیت عملکرد پرستاران در زمینه ترانسفوزیون خون پس از اجرای مداخله انجام شده (انجام ممیزی مجدد)” نشان داد که در مورد برخی از گویه های مورد مشاهده در چک لیست ترانسفوزیون خون، که عملکرد پرستاران مورد بررسی، در بررسی اول کمتر از ۵۰% با استانداردها مطابقت داشتند، ممیزی مجدد صورت گرفت. از جمله اینکه متأسفانه در این مطالعه هیچیک از پرستاران در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن به کودک یا همراه او اطلاعات کافی نداده بودند. شاید این امر به دلیل انجام ترانسفوزیون های تکراری در بیماران تالاسمی مربوط باشد. لذا در جلسه ای با دعوت قبلی از رئیس بیمارستان، مدیر داخلی، مترون، مسئول آزمایشگاه، بانک خون، سوپروایزر کنترل عفونت، سرپرستار درمانگاه خون و سرپرستار بخش خون، پزشک مسئول هموویژلانس و مجری طرح و پژوهشگر اصلی در اتاق ریاست بیمارستان، اهمیت دادن اطلاعات کافی به کودک یا همراه او در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن، به پرستارانی که فرایند ترانسفوزیون خون را انجام می­ دهند، توضیح داده شد و سپس عملکرد پرستاران بررسی شد که، خوشبختانه در ممیزی مجدد میزان رعایت آن از ۰/۰% به ۳۰% ارتقاء یافت.

نتایج این مطالعه نشان داد که تنها در ۹/۰ درصد موارد پرستاران قبل از شروع ترانسفوزیون خون دستهایشان را شسته و جهت شروع ترانسفوزیون دستکش لاتکس پوشیده بودند، پس از جلسه فوق الذکر و برگزاری جلسه ای با پرستاران مشخص شد که یکی از علل عدم رعایت بهداشت دست از دیدگاه پرستاران، بی کیفیتی صابونها و امکانات شستشو بود که منجر به خشکی دست پرسنل می­شد، بنابراین با همکاری رئیس بیمارستان کودکان امکانات شستشوی دست پرسنل با اصلاح کیفیت صابونها و تهیه دستمال کاغذی و همچنین اصلاح وضعیت روشویی­ها و سینکهای دستشویی بهبود یافت. همچنین برای تمامی گروه های پرستاری و پرستاران جدیدالورود رعایت بهداشت دست آموزش داده شد. فرهنگسازی رعایت بهداشت دست در رده­های بالاتر یعنی پزشکان انجام شد، با روشن سازی این مسئله که پزشکان در تیم درمانی در رده­ی بالاتری قرار دارند، لذا پرستاران در برخی از موارد از جمله رعایت بهداشت دست از پزشکان الگوبرداری می­ کنند، بنابراین رعایت استاندارد از جانب پزشکان به طور خودبخود منجر به الگوبرداری سایر پرسنل از پزشکان می­ شود، که در ممیزی مجدد، میزان رعایت شستن دست از ۹/۰% به ۶۶% ارتقاء یافت.

بیشترین نقص در عملکرد پرستاران این مطالعه مربوط به “کنترل و ثبت علائم حیاتی قبل و در حین ترانسفوزیون خون” بود. در حالیکه در ۱/۹۹ درصد علائم حیاتی کودک توسط پرستاران در فرم نظارت بر تزریق یادداشت شده است.

در جلسه فوق الذکر، مهمترین علت عدم کنترل علائم حیاتی توسط پرسنل، نبود فرصت کافی و کمبود تعداد کادر پرستاری نسبت به بیماران مراجعه کننده عنوان شد، که با توجه به تدابیر بعمل آمده از سوی مسئولین بیمارستان، بیماران بالای ۱۴ سال جهت دریافت خون و فرآورده ­های خونی به بیمارستان قاضی طباطبایی ارجاع شدند که این کار منجر به کاهش بیماران مراجعه کننده و درنتیجه افزایش فرصت کاری پرسنل گردید. پس از پایان این امر در ممیزی مجدد میزان رعایت کنترل علائم حیاتی توسط پرسنل پرستاری، بلافاصله قبل از شروع تزریق از ۵/۷% به ۱۰۰% و هر ۳۰-۶۰-۱۲۰-۱۸۰ دقیقه پس از شروع تزریق از ۹/۱% به ۸۰% افزایش یافت.

اطلاعات کافی برای شناسایی قطعی گیرنده، فقط در ۸/۱۹ درصد موارد انجام ترانسفوزیون خون فرم درخواست خون به طور صحیح پر شده بود. لذا باید در ارائه آموزش به پرسنل به آموزش چنین مواردی تاکید بیشتری شود.

از آنجایی که در زمان انجام این مطالعه، نظام هموویژلانس تازه وارد بیمارستان شده بود، لذا پرستاران آشنایی کافی با این فرم­ها را نداشتند، اما هم اکنون به دلیل کاربرد زیاد، این فرم­ها به طور کامل توسط پرسنل تکمیل می­گردد و در ممیزی مجدد میزان رعایت آن به ۱۰۰% رسیده است.

عدم آموزش در زمینه خون و فرآورده ­های آن به فردی که خون و فرآورده ­های خونی را از بانک خون می­آورد، از مواردی است که در مطالعه حاضر در حیطه امکانات بخش با استانداردها مطابقت نداشت همچنین متأسفانه هیچگونه دستورالعمل مناسبی جهت نحوه حمل و نقل صحیح خون و فرآورده از بانک خون به بخش، در درمانگاه و بخش خون وجود نداشت. پس از جلسه فوق الذکر در همین زمینه برای فردی که فرآورده را از بانک خون می­آورد، کلاس آموزشی در زمینه شناسایی و حمل و نقل صحیح خون برگزار گردید و در ممیزی مجدد میزان رعایت آن از ۰/۰% به ۱۰۰% ارتقاء یافت.

و همچینن دستورالعملی جهت نحوه حمل و نقل صحیح خون و فرآورده از بانک خون به بخش به صورت پوستر به بخش و درمانگاه خون ارائه گردید.

در این مطالعه دستگاه Warmer Blood کنترل شده و استاندارد در درمانگاه خون موجود نبود که در جلسه فوق الذکر مقرر شد که در صورت نیاز از تنها دستگاهی که در اتاق عمل بیمارستان وجود داشت استفاده شود و همچنین مقرر شد از طرف مسئولین برای درمانگاه خون درخواست یک عدد دستگاه Warmer Blood بعمل آید و پس از خریداری دستگاه در طی یک جلسه نحوه­ استفاده از این دستگاه به پرسنل آموزش داده خواهد شد. اما در ممیزی مجدد دستگاه Warmer Blood تهیه نشده بود و بنابراین این عملکرد تغییری نکرده بود.

نتایج مطالعه حاضر در راستای هدف فرعی مطالعه تحت عنوان “مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره کل عملکرد پرستاران بر حسب تأهل” نشان داد که بین رعایت استانداردهای فرایند ترانسفوزیون خون و وضعیت تأهل پرستاران ارتباط آماری معنی­داری وجود ندارد. در مطالعه آذربرزین (۲۰۰۸) ارتباط آماری معنی­داری بین رعایت استانداردهای تزریقات عضلانی با وضعیت تأهل وجود داشت (۸۷) اما در مطالعه دهقانی و همکاران (۲۰۱۴) تفاوت آماری معنی­داری بین میانگین نمرات عملکرد پرستاران در سه حیطه ساکشن، گاواژ و اکستوبه و نمره کلی عملکرد آنها بر حسب متغیر وضعیت تأهل مشاهده نشد (۶۸) بنابراین این بخش از مطاله با یافته­ های دهقانی هم­خوانی دارد اما با یافته­ های آذربرزین هم­خوانی ندارد.

نتایج مطالعه حاضر در راستای هدف فرعی مطالعه تحت عنوان “مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره کل عملکرد پرستاران بر حسب تحصیلات” نشان داد که نمره عملکرد پرستاران در سطوح مختلف تحصیلات تفاوت آماری معنی­داری نداشته است.

طبق یافته­ های مطالعه آذربرزین (۲۰۰۸) ارتباط آماری معنی­داری بین تحصیلات با رعایت استانداردهای تزریقات عضلانی و پانسمان وجود نداشت (۸۷) در مطالعه میرسعیدی و همکاران (۲۰۱۱) نیز میزان تصمیم گیری بالینی در سطوح مختلف تحصیلات تفاوت آماری معنی­داری نداشته است (۸۸) که با یافته­ های مطالعه حاضر هم­خوانی دارند.

نتایج مطالعه حاضر در راستای هدف فرعی مطالعه تحت عنوان “مقایسه میانگین و انحراف معیار نمره کل عملکرد پرستاران بر حسب محل خدمت” نشان داد که بین نمره عملکرد پرستاران بخش خون و نمره عملکرد پرستاران درمانگاه خون تفاوت آماری معنی­داری مشاهده نشد.

اما Whelan (2005) در مطالعه خود به این نتیجه دست یافت که تصمیم گیری بالینی پرستاران با بخش کاری آنها ارتباط معنی­داری دارد (۸۹) در مطالعه صالحی و همکاران (۲۰۰۸) بین نمره تصمیم گیری بالینی پرستاران در بخش­های ویژه و عمومی تفاوت آماری معنی­داری مشاهده نشد (۹۰) که مطالعه حاضر نیز موید همین مطلب می­باشد.

نتایج مطالعه حاضر در راستای هدف فرعی مطالعه تحت عنوان “تعیین ارتباط تعداد دفعات آموزش دیدن پرستاران با نمره کل عملکردشان” نشان داد که بین تعداد دفعات آموزش دیدن پرستاران در زمینه ترانسفوزیون خون با امتیاز کلی عملکرد ارتباط آماری معنی­داری وجود ندارد، از این رو آموزش مستمر به عنوان وسیله­ای در پاسخ به تغییرات سریع نحوه مراقبت و بالا بردن استانداردهای حرفه­ای پرستاری شناخته شده است (۹۱, ۹۲)

نتایج مطالعه حاضر در راستای هدف فرعی مطالعه تحت عنوان “تعیین ارتباط میزان سابقه کار پرستاران با نمره کل عملکردشان” نشان داد که میزان رعایت استانداردهای فرایند ترانسفوزیون خون با سابقه کار پرستاران ارتباط آماری معنی­داری ندارد. در مطالعه میرسعیدی و همکاران، از نظر نحوه­ شرکت در تصمیم ­گیری بالینی، بیشترین میانگین امتیاز (۶۱/۳۸± ۷۷/۹۶) مربوط به سابقه کاری بیشتر از ۲۰ سال و کمترین میانگین (۳۷/۴۴± ۱۷/۸۳) مربوط به سابقه کاری کمتر از ۱۰ سال بود و هرچه سابقه کاری بالاتر رفته است، میزان شرکت در تصمیم ­گیری­های بالینی بیشتر شده بود (۸۸). بنابراین یافته­ های مطالعه حاضر با یافته­ های مطالعه میرسعیدی و همکارن هم­خوانی ندارد.

۲-۵ نتیجه ­گیری نهایی:

یافته­ های این پژوهش در جهت پاسخ به سوال پژوهش بوده، بطوریکه نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که رعایت استانداردهای پرستاری در فرایند ترانسفوزیون خون در کل مطلوب می­باشد هرچند در برخی از موارد نواقص قابل توجهی مشاهده می­ شود، که در موارد عدم تطابق کامل عملکرد پرستاران با استاندارد مانند دادن اطلاعات کافی به کودک یا همراه او در مورد نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن، آموزش دیدن فردی که فرآورده را از بانک خون می آورد، وجود دستورالعمل مناسب جهت نحوه حمل و نقل صحیح خون و فرآورده از بانک خون به بخش، مداخله به صورت جلسه آموزش حضوری برای پرستاران برگزار شد و در موارد تطابق بسیار کم عملکرد پرستاران با استاندارد مانند شستن دستها و پوشیدن دستکش لاتکس جهت شروع تزریق، استفاده از وسیله گرم کننده خون (Blood Warmer) کنترل شده و استاندارد، کنترل علائم حیاتی کودک هر ۳۰-۶۰-۱۲۰-۱۸۰ دقیقه پس از شروع تزریق توسط پرستار، کنترل علائم حیاتی (نبض، فشار خون، تعدا تنفس، دمای بدن) بلافاصله قبل از شروع تزریق، کنترل ظاهر کیسه خون و مطابقت اطلاعات کیسه خون با بیمار و فرم درخواست خون توسط دو نفر، مداخله در مورد رعایت اصول استاندارد در فرایند ترانسفوزیون خون به صورت افزایش امکانات بخش، افزایش فرصت کاری پرستاران و جلسه­ی آموزشی به پرستاران صورت گرفت.

این امر نشان­دهنده لزوم توجه به بهبود کیفیت انجام ترانسفوزیون خون می­باشد. علاوه بر این نیاز شدیدی به آموزش و افزایش آگاهی پرستاران در زمینه عوارض انتقال خون و بهبود عملکرد مراقبتی بر پایه فرایند پرستاری به ویژه در زمینه جمع­آوری داده­ ها با مصاحبه (پرسش تاریخچه، سوال از نام نام خانوادگی)، معاینه (کنترل علائم حیاتی) و مشاهده (کیفیت کیسه خون و دیدن بیمار از نظر بروز واکنش­ها) با توجه به حساسیت نقش پرستار در این زمینه وجود دارد، چرا که خطای پرستاری در زمینه تجویز خون علاوه بر آسیبی که به بیمار وارد می­ کند، می ­تواند به حرفه پرستاری نیز آسیب وارد نماید.

۳-۵ کاربرد یافته­ ها:

آموزش پرستاری

با توجه به یافته­ های پژوهش، لازمه بهبود وضعیت موجود، آموزش می­باشد. لذا مسئولین آموزش پرستاری با بهره گرفتن از این نتایج می­توانند اهمیت رعایت اصول استاندارد در فرایند ترانسفوزیون خون را در سرفصل دروس پرستاری جای دهند و برنامه آموزشی حاوی اطلاعات مفید برای افزایش توانایی پرستاران در رعایت استانداردهای ترانسفوزیون خون و بهبود مراقبت اصولی از بیماران تالاسمی را طرح­ریزی نمایند.

پرستاران بیمارستانها می­توانند با تکیه بر یافته­ های این پژوهش با شرکت در برنامه ­های آموزشی و مطالعات بیشتر آگاهی خود را در این زمینه ارتقای داده و در نتیجه مراقبت صحیح و مناسب از بیماران به عمل آورند.

مدیریت و خدمات پرستاری:

هدف نهایی هر حرفه، اعتلای کارایی اعضای آن می­باشد تا بدین وسیله در خدمات ارائه شده به مراجعین از تأثیر و کارایی بیشتری برخوردار شوند.

یافته­ های پژوهش نشانگر مطلوب بودن نسبی عملکرد پرستاران در زمینه ترانسفوزیون خون بیماران تالاسمی بوده است اما در برخی قسمتها مانند شستن دستها، کنترل علائم حیاتی قبل و در حین ترانسفوزیون خون و دادن آگاهی به کودک یا همراه او درباره نحوه­ تزریق خون و عوارض احتمالی آن، عملکرد پرستاران بر طبق استاندارد نبوده است، لذا مدیران پرستاری برای رفع مشکلات در رابطه با ارائه خدمات و پیشگیری از بروز عارضه ترانسفوزیون خون، پیشنهادات سازنده به مسئولین مربوطه داده و خود اقدام لازم را جهت تدارک امکانات کافی برای ارائه خدمات مطلوب در بیمارستانها انجام دهند.

مدیران مراکز آموزشی، درمانی با ایجاد کلاسها و با بهره گرفتن از وسایل سمعی بصری و دوره­ های آموزشی ضمن خدمت، جهت پرسنل خود و فراهم آوردن امکانات لازم می­توانند در بهبود عملکرد پرستاران قدمهای موثری بردارند.

۴-۵ محدودیت­های پژوهش

الف) محدودیت­های در اختیار پژوهشگر

نمونه­های مورد پژوهش، بیماران تالاسمی تحت ترانسفوزیون خون بودند، لذا نتایج پژوهش به سایر بیماران تالاسمی قابل تعمیم نمی­باشند.

این پژوهش در مرکز آموزشی و درمانی کودکان تبریز انجام گرفته و نتایج آن قابل تعمیم به سایر بیمارستان­های تبریز و شهرهای دیگر نمی ­باشد.

نمونه­های این پژوهش را پرستاران لیسانس و فوق دیپلم تشکیل می­ دهند و نتایج بدست آمده به سایر کادر درمانی در اجرای ترانسفوزیون خون قابل تعمیم نخواهد بود.

ب) محدودیت­های خارج از اختیار پژوهشگر

خستگی جسمانی و وضعیت روحی واحدهای مورد پژوهش در زمان انجام پژوهش می ­تواند در رعایت اصول استاندارد در فرایند ترانسفوزیون خون تأثیر بگذارد که در این پژوهش غیر قابل کنترل است.

حضور پژوهشگر می ­تواند بر نحوه رعایت اصول استاندارد در فرایند ترانسفوزیون خون بیماران تالاسمی تأثیر بگذارد که برای رفع این مشکل آمار هفته اول منظور نشد تا حضور پژوهشگر عادی تلقی شود.

حجم کار در بخش می ­تواند بر نحوه­ رعایت اصول استاندارد در فرایند ترانسفوزیون خون موثر باشد که از عهده­ پژوهشگر خارج می­باشد.

کمبود امکانات، وسایل و نیروهای انسانی می ­تواند بر رعایت اصول استاندارد در فرایند ترانسفوزیون خون موثر باشد که توسط پژوهشگر قابل کنترل نبوده است.

۵-۵ پیشنهاد برای پژوهش­های آینده:

با توجه به اینکه مطالعه حاضر تنها موارد ترانسفوزیونهای خون را بر روی کودکان مبتلا به بیماری مزمن تالاسمی، در یک مرکز، و با نمونه گیری غیرتصادفی بررسی نموده است، پبشنهاد می شود تحقیقاتی وسیع­تر، با نمونه­های بیشتر، بر روی بیماران غیر مزمن و همچنین در زمینه سایر مراقبت­های پرستاری، برای قطعیت یافتن نتایج این پژوهش انجام شود.

انجام پژوهش مشابه در کودکان مبتلا به سایر بیماری­های مزمن که ترانسفوزیون خون دریافت می­ کنند، پیشنهاد می­ شود.

انجام پژوهش مشابه بر روی سایر پرسنل درگیر در فرایند ترانسفوزیون خون مانند پزشکان پیشنهاد می­ شود.

انجام پژوهش مشابه در سایر شهرها پیشنهاد می­ شود.

انجام پژوهش مشابه در سایر مراکز آموزشی درمانی شهر تبریز بخصوص بیمارستانهای طالقانی، الزهرا و ۲۹ بهمن پیشنهاد می­ شود.

همچنین پیشنهاد می­ شود علل عدم شستن دستها که در این تحقیق و تحقیقات دیگر نشان داده شده است، بررسی شود.

پیشنهاد می­ شود مطالعات، جهت مداخله برای بهبود موارد عدم مطابقت با استاندارد مد نظر قرار گیرد.

Referencess:

  1. Kiasari A, Mirzade A, Hashemi M. The rate of blood transfusion and its components in Emam Khomeini hospital in Sari. J Mazandaran Univ Med Sci 2008;67:91-5.
  2. Farhadi Langrodi M, Eftekhari MA, Ahmadi J. Darsname Osole Enteghale Khon dar Pezeshki. Tehran: Sazmane Enteghale Khon Iran; 1998.
  3. Sullivan MT, McCullough J, Schreiber GB, Wallace EL. Blood collection and transfusion in the United States in 1997. Transfusion. 2002;42(10):1253-60.
  4. Gahrehbaghian A, Ahmadi L, Taymour H, Rahbari M. WHO guideline: the clinical use of blood in medicine, obstetric, paediatric. 1, editor: Tehran: Research center of blood institute, ; 2003.
  5. Zamani A, Kabirzadeh A, Khademloo M, Hashemi Maad M. Frequency of blood transfusion and its products in Emam Hospital of Sari. J Mazandaran Univ Med Sci. 2008;18(67):91-5.
  6. James RM, Brown S, Parapia LA, Williams AT. The impact of a 10-year audit cycle on blood usage in a district general hospital. Transfus Med. 2001;11(5):371-5.
  7. Wonke B. Clinical management of β-thalassemia major. Seminars in hematology. 2001;38(4):350-59.
  8. NHMRC. Clinical Practice Guidelines on the Use of Blood Components (red blood cells, platelets, fresh frozen plasma, cryoprecipitate). Australian Government: Commonwealth of Australia 2002.
  9. Entezari Asl M, Azami A, Amani F, Khorasani S. Barresie Mizane Transfusion Qeire Zarori va Faravardehaye an dar Bimarane Bastari dar Bimarestane Doktor Fatemi Ardabil Nimsal Aval 2003. J Ardabil Univ Med Sci. 2006;6(4):345-50.
  10. Varney SJ, Guest JF. The annual cost of blood transfusions in the UK. Transfus Med. 2003;13(4):205-18.
  11. Bergner AM, Portenoy RK, DE. W. Principles and practice of palliative care and supportive oncology. 2, editor 2002.
  12. Beutler E, Lichtman MA, Coller BS, Kipps TJ, Seligsohn U. Williams hematology. 6, editor: New York: MC Graw-Hill; 2001.
  13. Hankins J, Waldman Lonsway RA, Hedrick Perdue MB. Infusion therapy in clinical practice. 2, editor: Saunders Co.; 2001.
  14. Handin RI, Lux SE, Stossel TP. Blood: Principles and practice of hematology. 2, editor: Phi, Lippincott Williams and Wilkins.; 2002.
  15. Harrison J. Acute Transfusion Reactions. Common Surgical Diseases: Springer; 2000;19-21.
  16. Ohsaka A. Transfusion errors and their prevention. ISBT Science Series. 2009;4:390-4.
  17. Garrioch M, Sandbach J, Pirie E, Morrison A, Todd A, Green R. Reducing red cell transfusion by audit. education and a new guideline in a large teaching hospital. Transfus Med. 2004;14(1):25-31.
  18. Von Ahsen N, Muller C, Serke S, Frei u, Ec kardt Ku. Important role of nondignostic bloods loss and blonted eryhropoietic response in the anemia of medical intensive care patients. Crite Care Med. 1999 27(12):2630-9.
  19. Tabrizi JS, Farahbakhsh M, Abdoli Oskouei Sh. Clinical Audit Tabriz: Elvin;2011.
  20. Jafarzadeh A, Sedighi S, Davoodi R, Hosseini T, editors. Momayezie Raayate Standardhaye Parastari dar Farayande Transfusione khon Bimarestane Takhassosie Zanane Omolbanin Mashhad. Avalin Hamayeshe Momayezie Balini va Erteghae Keifiyat; 2011; Tabriz University of Medical Sciences.
  21. Royal College of Physications of Ireland. Clinical (Practice) Audit 2011:2.
  22. Dorland, William, Alexander, Newman. Dorland,s New Medical Dictionary English. Tehran: Rahnama Publications; 2003:1552 .
  23. Mclntosh C, Francis B, Poole R. Oxford Collocations Dictionary: For Students of English: Oxfoed University Press; 2009.
  24. Sallis E. Total quality management in education: Psychology Press; 2002.
  25. Blumenthal D. Improving clinical practice: total quality management and the physician. San Francisco: Jossey-Bass 2012.
  26. Khalilinedjad N, Ataee M, Hadizadeh F. A Window to the Clinical Governance and Clinical Service Excellence: Esfahan University of Medical Sciences; 2008.
  27. Currie L, Morrell C, Scrivener R. Clinical Governance: An RCN Reource Guide: Royal College of Nursing; 2003.
  28. Accessed by: http://nursemanage.blogfa.com/post-67.aspx. 5/8/2014.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:57:00 ب.ظ ]




دولتهای عضو این کنوانسیون، با عزم راسخ به اقدام جهت نیل به پیشرفتی موثر در راستای خلع سلاح عمومی و کامل از جمله ممنوعیت و انهدام تمام انواع سلاحهای کشتار جمعی، تحت نظارت دقیق و موثر بین المللی،با علاقمندی به مساعدت در تحقق اهداف و اصول منشور سازمان ملل متحده، با یادآوری اینکه مجمع عمومی سازمان ملل متحد به طور مکرر تمامی اقدامات مخالف اصول و اهداف «پروتکل ممنوعیت استفاده از گازهای خفه کننده، سمی یا سایر گازها در جنگ و روش های جنگ میکربی» امضاء شده در هفدهم ژوئن ۱۹۲۵ در ژنو ( پروتکل ۱۹۲۵ ژنو) را محکوم کرده است. با قبول اینکه این کنوانسیون اصول و اهداف و تعهدات مندرج در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو و کنوانسیون ممنوعیت توسعه تولید و انباشت سلاحهای باکتریولوژیک (میکربی) و سمی و نابودی آنها امضاء شده در لندن, مسکو و واشنگتن در دهم آوریل ۱۹۷۲ را مجدداً تایید می کند، با در نظر داشتن اهداف مندرج در ماده ۹ «کنوانسیون ممنوعیت توسعه, تولید و انباشت باکتریولوژیک (میکروبی) و سمی و نابودی آنها»،با عزم راسخ برای بشریت, جهت رفع کامل احتمال بکارگیری سلاحهای شیمیایی از طریق اجرای مقررات این کنوانسیون، در نتیجه تکمیل تعهدات مفروض در پروتکل ۱۹۲۵ژنو، با قبول ممنوعیت مندرج در توافقنامه ها و اصول حقوق بین الملل مربوط، در استفاده از علف کشها به عنوان یک روش جنگی،با در نظر گرفتن اینکه دستاوردهای علم شیمی بایستی منحصرا”برای منافع بشریت بکار گرفته شود،با علاقمندی به تقویت تجارت آزاد مواد شیمیایی علاوه بر همکاری بین المللی و تبادل اطلاعات علمی و فنی در زمینه فعالیتهای شیمیایی برای اهداف ممنوع نشده در این کنوانسیون برای ارتقای توسعه اقتصادی و تکنولوژیکی کلیه دولتهای عضو، با اعتقاد به اینکه ممنوعیت کامل و موثر توسعه, تولید, اکتساب, انباشت,نگهداری, انتقال و استفاده از سلاحهای شیمیایی و انهدام آنها بیانگر یک مرحله لازم برای رسیدن به این اهداف مشترک می باشد. به شرح زیر توافق کرده اند که :

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

عکس مرتبط با اقتصاد

ماده۱. تعهدات عمومی

    1. هر دولت عضو این کنوانسیون متعهد می شود که هرگز تحت هیچ شرایطی دست به اقدامات زیر نزند:
  1. توسعه، تولید، اکتساب به هر طریق، انباشت یا نگهداری سلاحهای شیمیایی، یا انتقال مستقیم یا غیر مستقیم سلاحهای شیمیایی به دیگران.
  2. استفاده از سلاحهای شیمیایی.
  3. زمینه سازی جهت هر نوع آمادگیهای نظامی برای کاربرد سلاحهای شیمیایی.
  4. کمک رسانی، تشویق یا ترغیب دیگران، به هر صورت ممکن برای درگیر شدن در فعالیتهایی که به موجب این کنوانسیون برای دولتهای عضو ممنوع شده است.
  5. هر دولت عضو متعهد می شود که سلاحهای شیمیایی تحت تملک یا در اختیار خود، یا آنچه در هر مکانی که در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل وی قرار دارد را طبق مقررات این کنوانسیون نابود سازد.
  6. هر دولت عضو متعهد می شود که کلیه سلاحهای شیمیایی رها کرده در سرزمین دولت عضور دیگر را طبق مقررات این کنوانسیون نابود سازد.
  7. هر دولت عضو متعهد می شود که کلیه تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی درمالکیت یا در اختیار خود، یا آنچه در هر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل وی قرار دارد را, طبق مقررات این کنوانسیون نابود سازد.
  8. هر دولت عضو متعهد می شود که از مواد ضد اغتشاش به عنوان یک روش جنگی استفاده ننماید.

ماده ۲٫ تعاریف و معیارها

از نظر این کنوانسیون :

    1. «سلاحهای شیمیایی» جمعاً یا به تنهایی عبارتند از :
  1. مواد شیمیایی سمی و پیش سازهای آنها, به استثناء مواردی که برای اهداف ممنوع نشده به موجب این کنوانسیون در نظر گرفته شده مادامی که انواع و مقادیر آنها با چنین اهدافی مطابقت داشته باشند.
  2. مهمات و ادوات که اختصاصاً جهت کشتار یا دیگر صدمات از طریق خواص سمی مواد شیمیایی سمی که در قسمت (أ) مشخص گردیده طراحی گردیده اند در نتیجه کاربرد این مهمات و ادوات رها می شوند.
  3. هر نوع تجهیزاتی که اختصاصاً برای استفاده مستقیم در ارتباط با کاربرد مهمات و ادوات مشخص شده در قسمت (ب) طراحی گردیده اند.

    1. «مواد شیمیایی سمی» عبارتند از: هر نوع ماده شیمیایی که از طربق کنش شیمیایی در روند زندگی بتواند موجب مرگ, ناتوانی مویقت أی آسیب دایم انسانها یا حیوانات گردد. این امر شامل تمام مواد شیمیایی مزبور است، بدون درنظر گرفتن منشا و روش تولید آنها و بدون در نظر گرفتن اینکه آیا درتاسیسات, در مهمات یا در جای دیگری تولید می گردند. (به منظور اجرای این کنوانسیون, مواد شیمیایی سمی که مشمول اقدامات تایید گردیده اند در لیستهای ضمیمه مواد شیمیایی درج گردیده اند).
    2. «پیش ساز» عبارتست از: هر نوع معرف شیمیایی که در هر مرحله از تولید ماده شیمیایی سمی به هر روشی به کاربرود. این شامل هرگونه جزء کلیدی یک سیستم دوگانه یا چند جزیی شیمیایی می شود. (به منظور اجرای این کنوانسیون، پیش سازهایی که مشمول اقدامات تایید گردیده اند در لیستهای ضمیمه مواد شیمیایی درج گردیده اند).
    3. «جزء کلیدی سیستم های دو یا چند جزیی شیمیایی » که از این به بعد «جزء کلیدی» نامیده می شود عبارتند از: پیش سازی که دارای مهمترین نقش در تعیین خواص سمی محصول نهایی بوده و به سرعت با سایر مواد شیمیایی در سیستم های دو یا چند جزیی واکنش انجام می دهد.
    4. «سلاحهای شیمایی قدیمی» عبارتند از:
  4. سلاحهای شیمیایی که قبل از سال ۱۹۲۵ تولید شدند، یا
  5. سلاحهای شیمیایی تولید شده بین سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۴۶ که به حدی فاسد شده باشند که دیگر نتوانند به عنوان سلاح شیمیایی قابل استفاده باشند.

    1. «سلاح های شیمیایی رها شده» عبارتست از: سلاح های شیمیایی، از جمله سلاح های شیمیایی قدیمی، که توسط دولتی پس از اول ژانویه ۱۹۲۵، در سرزمین دولت دیگر، بدون رضایت آن به جا مانده است.
    2. «ماده ضد اغتشاش» عبارتست از: هر ماده شیمیایی که در لیستها درج نگردیده و بتواند به سرعت در انسانها التهاب حسی یا تأثیرات اثرات ناتوان کننده جسمی ایجاد کند که با قطع استفاده از آن در مدت زمان کوتاهی این اثرات ناپدید شوند.
    3. «تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی»:

  6. یعنی هر تجهیزات به علاوه ساختمان محل استقرار چنین تجهیزاتی که در هر زمان بعد از اول ژانویه ۱۹۴۶ در موارد زیر طراحی، ساخته، یا مورد استفاده قرار گرفته اند:
  7. به عنوان بخشی از مرحله تولید مواد شیمایی (مرحله نهایی تکنولوژیکی )، تجهیزات در حال کار هستند، چرخه مواد شامل موارد زیر است: هر ماده شیمیایی مندرج در لیست (۱) پیوست مواد شیمیایی، یا هرماده شیمیایی دیگری که برای مقاصد غیر ممنوعه کنوانسیون در محدوده سرزمینی با قلمرو تحت صلاحیت یاکنترل یک دولت عضو مصرف بیش از یک تن در سال را نداشته، اما می تواند به منظور سلاح شیمیایی مورد استفاده قرار گیرد؛ یا
  8. برای پرسازی سلاحهای شیمایی، از جمله شامل پرکردن مواد شیمیایی جدول(۱) که داخل مهمات، ابزارآلات و یا کانتینرهای ذخیره انبوه، پرسازی مواد شیمایی به داخل کانتینرهایی که قسمتی از مهمات یا ابزار آلات دو گانه را تشکیل داده، پرسازی مواد شیمیایی به داخل مهمات جنس شیمیایی که قسمتی از مهمات یا ابزارآلات ساده را تشکیل داده و پرسازی کانتینرها و مهمات جنس شیمیایی به داخل مهمات و ابزارآلات مربوطه را تشکیل می دهد.
  9. به معنای زیر نمی باشد:
  10. تأسیساتی که دارای ظرفیت تولید مواد شیمیایی مشخص شده در جزء اول قسمت (الف) به میزان کمتر از یک تن باشد.
  11. هر تأسیساتی که در آن مواد شیمیایی مشخص شده در جزء اول قسمت (الف) به طور اجتناب ناپذیر به عنوان محصول جانبی فعالیتهای مربوط به اهداف ممنوع نشده در این کنوانسیون تولید شده یا می شوند، به گونه ای که آن مواد بیش از ۳% کل محصول نباشد، این چنین تأسیساتی طبق ضمیمه اجرا و تأیید (که از این به بعد «ضمیمهتأیید» نامیده می شود) تابع اظهارنامه و بازرسی می شود، یا
  12. تأسیسات منفرد و کوچک برای تولید مواد شیمیایی مندرج در جدول (۱) برای مقاصد مجاز در این کنوانسیون موضع بخش(۶) پیوست بازرسی وتحقیق.

    1. «مقاصد غیر ممنوعه در کنوانسیون » عبارتنداز:

  13. مقاصد صنعتی، کشاورزی، تحقیقاتی، طبی، دارویی یا سایر مقاصد صلح آمیز.
  14. مقاصد حفاظتی، مشخصاً مقاصدی که مستقیماً به حفاظت در مقابل مواد شیمیایی سمی و حفاظت در مقابل سلاحهای شیمیایی مربوط می گردد.
  15. مقاصد نظامی که به استفاده از سلاحهای شیمیایی ندارند و بر استفاده از خواص سمی مواد شیمیایی به عنوان یک روش جنگی متکی نیستند.
  16. اعمال قانون از جمله مقاصد ضد اغتشاش داخلی.

    1. «ظرفیت تولید» عبارتست از : استعداد کمی سالیانه برای ساخت یک ماده شیمیایی مشخص بر مبنای روند تکنولوژیکی که واقعاً مورد استفاده قرار گرفته یا، اگر روند هنوز عملیاتی نشده، برای استفاده در تأسیسات طراحی گردیده است. این استعداد ضرورتاً باید مساوی با ظرفیت اسمی باشد، یا ا گر هنوز ظرفیت اسمی قابل حصول نیست، برابر ظرفیت طراحی شده باشد، ظرفیت اسمی نتیجه تولید در بهترین شرایط با بالاترین مقدار برای تأسیسات تولیدی که با یک یا چند تولید آزمایشی نشان داده می شود، می باشد. ظرفیت طراحی شده عبارتست از ظرفیتی که به صورت نظری برای تولید محاسبه شده است.
    2. «سازمان» عبارتست از سازمان ممنوعیت سلاحهای شیمیایی که طبق ماده ۸ این کنوانسیون تشکیل می شود.
    3. برای مقاصد ماده ۶:

  17. «تولید» یک ماده شیمیایی عبارتست از شکل گیری آن از طریق واکنش شیمیایی.
  18. «فرآوری» یک ماده شیمیایی عبارتست از یک فرایند فیزیکی، مثل تهیه، استخراج و تلخیص، به گونه ای که ماده شیمیایی به ماده شیمیایی دیگری تبدیل نشود.
  19. «مصرف» یک ماده شیمیایی عبارتست از تبدیل آن به ماده شیمیایی دیگر از طریق یک واکنش شیمیایی.

ماده۳٫ اظهارنامه ها

    1. هر دولت عضو بایستی در مدت کمتر از سی روز پس از لازم الاجرا شدن کنوانسیون برای آن عضو اظهار نامه ها زیر را به سازمان کنوانسیون تسلیم نماید:
  1. در مورد سلاحهای شیمیایی:
  2. اظهار کند که آیا سلاح شیمیایی در تملک یا در اختیار دارد و یا هر نوع سلاح شیمیایی درهر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل او قرار دارد.
  3. محل دقیق، مقادیر کلی و جزئیات ذخایر سلاحهای شیمیایی که در اختیار و یا در مالکیت دارد، یا در هر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل او هستند، طبق بندهای ۱ الی ۳ قسمت الف بخش ۴ ضمیمه تأیید، به استثناء آن دسته از سلاحهای شیمیایی مربوط به جزء سوم را مشخص کند.
  4. هر سلاح شیمیایی که در سرزمین خود در مالکیت یا در اختیار دولت دیگری است یا در هر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل دولت دیگری باشد را طبق بند۴ قسمت الف بخش ۴ ضمیمه تأیید گزارش کند.
  5. اظهار کند آیا هرگونه سلاح شیمیایی از اول ژانویه ۱۹۴۶، انتقال یا دریافت مستقیم یا غیر مستقیم کرده و نقل و انتقالات چنین سلاحهایی را بر طبق بند ۵ قسمت الف بخش ۴ ضمیمه تأیید مشخص نماید.
  6. طرح کلی انهدام سلاحهای شیمیایی را که در مالکیت یا در اختیار دارد یا در هر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل او واقع شده است را بر طبق بند۶ قسمتالف بخش ۴ ضمیمه تأیید تهیه کند،
  7. در مورد سلاحهای شیمیایی قدیمی و سلاحهای شیمیایی رها شده:
  8. اظهار کند که آیا سلاحهای شیمیایی قدیمی در سرزمین خود دارد و کلیه اطلاعات موجود طبق بند ۳ قسمت الف بخش ۴ ضمیمه تأیید را تهیه نماید.
  9. اظهار کند که آیا سلاحهای شیمیایی رها شده در سرزمین خود دارد و اطلاعات موجود طبق بند (۸) قسمت الفبخش ۴ضمیمه تأیید را تهیه نماید.
  10. اظهار کند که آیا سلاح شیمیایی رها شده در سرزمین سایر دولتها را در تملک دارد و کلیه اطلاعات موجود طبق بند۱۰ قسمت الف بخش ۴ضمیمه تأیید را تهیه نماید.
  11. در مورد تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی:
  12. اظهار کند تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی که از اول ژانویه ۱۹۴۶ در مالکیت یا دراختیار یا واقع در هر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل خود داشته یا دارد
  13. تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی که از اول ژانویه ۱۹۴۶ در مالکیت یا در اختیار یا در هر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل واقع بوده و یاهست طبق بند۱ بخش ۵ ضمیمه تأیید به استثناء تأسیساتی که به جزء سوم مربوط می گردد را مشخص کند.
  14. هر تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی در سرزمین خود که در مالکیت یا در اختیار دولت دیگری بوده و یاهست و یا درهر مکانی درقلمرو تحت صلاحیت یا کنترل دولت دیگری که از اول ژانویه ۱۹۴۶ قرار گیرد و یا دارد را، بر طبق بند۲ بخش ۵ضمیمه تأیید گزارش کند.
  15. انتقال یا دریافت مستقیم و یا غیر مستقیم هر تجهیزاتی برای تولید سلاحهای شیمیایی از اول ژانویه ۱۹۴۶ را اظهار کرده و انتقال و یا دریافت این تجهیزات را طبق بندهای ۳ الی ۵ بخش ۵ضمیمه تأیید مشخص کند.
  16. طرح کلی انهدام تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی تحت مالکیت یا در اختیار یا واقع در هر مکانی که در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل آن قرار دارد را طبق بند۶ بخش ۵ ضمیمه تأیید تهیه کند.
  17. اقداماتی که قرار است برای تعطیل تاسیسات تولید سلاحهای شیمیایی تحت مالکیت یا در ا ختیار یا واقع در هر مکانی درقلمرو تحت صلاحیت یا کنترل او اتخاذ شود را طبق قسمت خ بند ۱بخش ۵ ضمیمه تأیید مشخص کند.
  18. طرح کلی تبدیل موقت تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی که در مالکیت یا دراختیار یا واقع در هر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل او می باشد به تأسیسات انهدام سلاح های شیمیایی را طبق بند ۷ بخش ۵ضمیمه تأیید تهیه کند.
  19. در مورد سایر تأسیسات: محل دقیق، ماهیت و حدود کلی فعالیتهای هر تاسیسات یا موسسه ای که در مالیکت یا در اختیار یا واقع در هرمکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل او از اول ژانویه بوده و عمدتاً برای توسعه سلاحهای شیمیایی طراحی، ساخته یا مورد استفاده قرار گرفته است را تعیین نماید. اینگونه اظهارنامه از جمله شامل آزمایشگاهها و محلهای آزمایش و ارزیابی نیز می شود.
  20. در مورد عوامل کنترل اغتشاش: نام ماده شیمیایی، فرمول ساختاری و شماره ثبت هر ماده شیمیایی در صورت وجود که جهت مقاصد اغتشاش در اختیار دارد مشخص نماید. این اظهار نامه بایستی در کمتر از سی روز پس از هر تغییر به تاریخ روز تنظیم شود.

    1. مقررات مربوطه این ماده و مقررات مندرج در بخش ۴ ضمیمه تأیید، برحسب نظر دولت عضو در مورد سلاحهای شیمیایی که قبل از اول ژانویه ۱۹۷۷ در زیر خاک دفن شده اند و همچنان مدفون مانده یا قبل از اول ژانویه ۱۹۸۵ در دریا انداخته شده اند به کار برده نمی شود.

ماده۴٫ سلاحهای شیمیایی

    1. مقررات این ماده و مشروح روش های اجرای آن در موردکل سلاحهای شیمیایی که یک دولت عضو در مالکیت یا در اختیار یا واقع در هر مکانی در قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل خود دارد اعمال می گردد، به استثناء سلاحهای شیمیایی قدیمی و سلاحهای شیمایی رها شده که برای آنها قسمت ب بند ۵ ضمیمه تأیید بکار برده می شود.
    2. مشروح روش های اجرای این ماده در ضمیمه تأیید بیان گردیده است.
    3. کلیه محلهای که در آن سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱، انبار یا منهدم می شوند مشمول تأیید منظم از طریق بارزسی در محل و نظارت و مراقبت با دستگاه های موجود در محل طبق قسمت ب بخش ۴ضمیمه تأیید, خواهند بود.
    4. هر دولت عضو، بلافاصله بعد از ارسال اظهار نامه طبق قسمت الف بند ۱ ماده ۳، دستیابی به سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱۱را به منظور انجام تأیید منظم اظهارنامه ها از طربق بازرسی در محل فراهم خواهد کرد. پس از آن، هیچ دولت عضو نبایستی هیچ کدام از این سلاحهای شیمیایی را، مگر به محل تأسیسات انهدام سلاحهای شیمیایی جابجا کند. به منظور انجام تأیید منظم در محل دولت عضو بایستی دستیابی به این سلاحهای شیمیایی را فراهم نماید.
    5. هر دولت عضو، دستیابی به تأسیسات انهدام سلاحهای شیمیایی و مناطق ذخیره سازی آنها را که در مالکیت یا دراختیار یا واقع در هر محلی از قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل خود دارد را به منظور تأیید منظم از طریق انجام بازرسی در محل نظارت و مراقبت با ابزارآلات در محل فراهم می نماید.
    6. هر دولت عضو، باید کلیه سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱ را مطابق با ضمیمه تأیید و بر اساس نسبت و ترتیب توافق، توافق شده (که از این به بعد به آن «ترتیب انهدام » گفته می شود) منهدم سازد. چنین انهدامی بایستی درکمتر از دو سال از تاریخ لازم الاجرا شدن این کنوانسیون در مورد آن دولت شروع و مدت ۱۰ سال از تاریخ لازم الااجرا شدن این کنوانسیون خاتمه یابد. ممانعتی برای دولت عضو برای انهدام سریعتر چنین سلاحهای شیمایی وجود ندارد.
    7. هر دولت عضو باید:
  1. طرحهای تفصیلی انهدام سلاح های شیمیایی که در بند ۱۱ مشخص شده را حداکثر ظرف مدت ۶۰ روز قبل از شروع دوره سالانه انهدام طبق بند ۲۹ قسمت ب بخش ۴ پیوست تایید ارائه نماید, این طرحهای تفصیلی کلیه ذخایری که در دوره انهدام سال بعد منهدم خواهند شد را باد در بربگیرد.
  2. سالانه اظهار نامه هایی در ارتباط با ا جرای طرحهای خود برای انهدام سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱ در مدت کمتر از ۶۰روز بعد از خاتمه هر دوره انهدام سالانه ارائه نماید،و
  3. حداکثر ظرف مدت ۳۰ روز بعد از اتمام مرحله انهدام گواهی نماید که کلیه سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱ از میان رفته است.

    1. در صورتی که دولتی بعد از گذشت دوره ده سال انهدام اشاره شده در بند ۶ به این کنوانسیون بپیوندد و یا آن را تصویب کند، سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱ را باید هر چه زودتر منهدم سازد. ترتیب انهدام و روش های دقیق تأیید برای چنین دولت عضو توسط شورای اجرائی مشخص خواهد شد.
    2. هر سلاح شیمایی مکشوفه توسط دولت عضو و بعد از ارسال اظهار نامه های اولیه سلاحهای شیمیایی بر اساس قسمت ب بخش ۴ ضمیمه تأیید باید حفاظت، گزارش و منهدم گردد.
    3. هر دولت عضو باید در طول مدت حمل و نقل، نمونه برداری، ذخیره سازی و انهدام سلاحهای شیمیایی، بیشترین اولویت را برای حصول اطمینان از ایمنی مردم و حفاظت از محیط زیست قائل شود. هر دولت عضو باید حمل و نقل، نمونه گیری، ذخیره سازی و انهدام سلاحهای شیمیایی را مطابق با استانداردهای ملی ایمنی زیست محیطی انجام دهد.
    4. هر دولت عضوی که در قلمرو خود سلاحهای شیمیایی داشته باشد که در مالکیت یا در اختیار دولت عضو دیگری باشد یا در قلمرو یا هر مکانی که تحت صلاحیت یا کنترل دولت عضو دیگر باشد قرار داشته باشد، باید حداکثر تلاش را به منظور حصول اطمینان از خروج این قبیل سلاحهای شیمیایی از سرزمین خود حداکثر ظرف مدت یک سال پس از لازم الاجرا شدن کنوانسیون در مورد آن دولت انجام دهد، در صورتی که سلاحهای یاد شده در ظرف یک سال خارج نشوند، دولت عضو می تواند تقاضای ارائه کمک در انهدام این سلاحهای شیمیایی را از سازمان کنوانسیون و سایر دولتها عضور نماید.
    5. هر دولت عضو متعهد می شود که با سایر دولتهای عضو که در خواست اطلاعات و کمک دارند بر اساس علل متقابل یا از طریق دبیرخانه فنی در مورد روشها و تکنولوژی های مربوط به انهدام مؤثر و ایمن سلاحهای شیمیایی همکاری کند.
    6. در اجرای فعالیتهای تأیید بر طبق این ماده و قسمت الف بخش ۴ضمیمه تأیید، سازمان باید اقداماتی را برای اجتناب از تکرار غیر ضروری توافقات دو یا چند جانبه در خصوص تایید ذخایر سلاحهای شیمیایی و انهدام آنها میان دولتهای عضو درنظر بگیرد.برای این مقصود، شورای اجرائی تصمیم خوا هد گرفت که تأیید را اقداماتی که مکمل اقداماتی است که به موجب موافقتنامه دو یا چند جانبه بر عهده گرفته شده محدود سازد، اگر ملاحظه کند که :
  4. مقررات تأیید چنین توافقی با مقررات تأیید این ماده و قسمت الف بخش ۴ضمیمه تأیید سازگار باشد.
  5. اجرای چنین توافقاتی ضمانت کافی برای تطابق با مقررات مربوطه کنوانسیون را فراهم نماید.
  6. طرفین توافقات دو یا چند جانبه, سازمان کنوانسیون را کاملا در جریان فعالیتهای تایید بگذارند.

    1. در صورتی که شورای اجرائی طبق بند۱۳ تصمیمی اتخاذ نماید، سازمان کنوانسیون حق نظارت بر اجرای توافقات دو یا چند جانبه را خواهد داشت.
    2. هیچ موردی از بندهای ۱۳ و ۱۴ بر تعهدات دولت عضونسبت به تهیه اظهار نامه ها بر طبق ماده ۳ قسمت الف بخش ۴ضمیمه تأیید نباید تاثیر بگذارد.
    3. هر دولت عضو، هزینه های انهدام سلاحهای شیمیایی را که متعهد به انهدام آنهاست بایستی به عهده بگیرد، همچنین هزینه های تأیید ذخیره سازی و انهدام این قبیل سلاحهای شیمیایی را باید به عهده بگیرد. مگر اینکه شورای اجرائی به گونه دیگری تصمیم بگیرد. در صورتی که شورای اجرائی برای محدود ساختن اقدامات تأیید سازمان، طبق بند ۱۳ تصمیم بگیرد، هزینه های تأیید و نظارت تکمیلی سازمان، طبق معیار ارزیابی سازمان ملل متحد به نحوی که در بند ۷ ماده ۳ مشخص شده باشدپرداخت گردد.
    4. مقررات مندرج دراین ماده و مقررات مربوطه بخش ۴ در ضمیمه تأیید بر حسب نظر دولت عضو در مورد سلاحهای شیمیایی دفن شده در خاک خود قبل از اول ژانویه ۱۹۷۷ که همچنان مدفون مانده اند یا سلاحهای شیمیایی که از قبل از اول ژانویه ۱۹۸۵ در دریا انداخته شده اند به کار برده نمی شود.


ماده ۵ – تأسیسات تولید سلاحها شیمیایی

  1. مقررات این ماده و مشروح روش های آن برای اجرادر مورد هر یک یا کلیه تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی اعمال خواهد گردید که در مالکیت یا در اختیار دولت عضو یا واقع در هر مکانی از قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل او می باشد.
  2. آئین کار تفصیلی در مورد اجرای این ماده در ضمیمه تأیید بیان گردیده است.
  3. کلیه تأسیسات تولید سلاحهای شیمایی تصریح شده در بند ۱ باید مشمول تأیید دوره ای از طریق بازرسی در محل و نظارت با ابزارآلات نصب شده در محل طبق بخش ۵ضمیمه تأیید باشند.
  4. هر دولت عضو، کلیه فعالیتهای تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی که در بند۱ مشخص شده به استثناء فعالیت مورد نیاز برای تعطیل تأسیسات را فوراً متوقف می نماید.
  5. هیچ دولت عضو نباید تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی جدید ایجاد کرده یا تأسیسات موجود را به منظور تولید سلاحهای شیمیایی یا هر نوع فعالیت ممنوعه دیگر در این کنوانسیون، تغییر و تبدیل دهد.
  6. هر دولت عضو بلافاصله پس از ارسال اظهار نامه ها طبق قسمت پ بند ۱ ماده ۳، باید امکان دستیابی به تأسیسات تولید سلاحها شیمیایی مشخص شده در بند ۱، به منظور تأیید منظم اظهار نامه ها را از طریق بازرسی در محل فراهم سازد.
  7. هر دولت عضور باید:
  8. حداکثر ظرف مدت ۹۰ روز از زمان لازم الاجرا شدن این کنوانسیون در مورد آن, کلیه تاسیسات تولید سلاح های شیمایی مشخص شده در بند ۱ بر طبق بند ۵ پیوست تایید را تعطیل و در آن مورد یادداشت کتبی بدهد؛ و
  9. پس از تعطیل کردن، امکان دستیابی به تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱ به منظور تأیید منظم از طریق بازرسی در محل و نظارت و مراقبت ابزار آلات درمحل به منظور حصول اطمینان از تعطیل تاسیسات و متعاقب آن انهدام تاسیسات را فراهم نماید.
  10. هر دولت عضو باید کلیه تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱ و تأسیسات و تجهیزات مربوط به آن را طبق ضمیمه تأیید و مطابق با نسبت و ترتیب انهدام مورد توافق منهدم سازد (از این به بعد «ترتیب و انهدام » نامیده می شود). چنین انهدامی در ظرف مدت یک سال از تاریخ لازم الاجرا شدن این کنوانسیون در مورد آن دولت باید شروع و حداکثر در ظرف ده سال بعد از لازم الاجرا شدن کنوانسیون خاتمه پذیرد. ممانعتی برای دولت عضو برای انهدام سریعتر چنین تأسیساتی وجود ندارد.
  11. هر دولت عضو باید:
  12. طرحهای تفصیلی برای انهدام تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند۱ را حداکثر ظرف مدت۱۸۰روز قبل از شروع انهدام و تأسیساتی ارائه نماید.
  13. به طور سالیانه اظهارنامه های مربوط به اجرای طرحهای خود برای انهدام کلیه تأسیسات تولید سلاح های شیمیایی مشخص شده در بند۱ را حداکثر ظرف مدت ۹۰ روز بعد از هر دوره سالانه انهدام ارائه نماید؛ و
  14. پایان انهدام کلیه تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱را حداکثر ظرف۳۰ روز پس از خاتمه مراحل آن گواهی نماید.
  15. چنانچه دولتی بعد از دوره ده ساله انهدام که در بند ۸این کنوانسیون ذکر شده آن را تصویب یا به آن بپیوندد، باید تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱ را هرچه زودتر منهدم کند. ترتیب انهدام و روش دقیق تأیید برای آن دولت عضو، توسط شورای اجرائی تعیین خواهد شد.
  16. هر دولت عضو، باید در طول انهدام تأسیسات سلاحهای شیمیایی بیشترین اولویت را برای حصول اطمینان از ایمنی مردم و حفاظت از محیط زیست قایل شود، هر دولت عضور باید تاسیسات تولید سلاحهای شیمیایی را طبق استانداردهای ملی ایمنی زیست محیطی خود منهدم سازد.
  17. تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند۱ را می توان به طور موقت و بر طبق بندهای ۱۸ الی ۲۵ بخش ۵ ضمیمه تأیید به تاسیسات انهدام سلاحهای شیمیایی تبدیل کرد. چنین تأسیسات تبدیل شده هر چه زودتر و به محض خاتمه استفاده برای انهدام سلاحهای شیمیایی باید منهدم گردند و به هر حال نباید این امر بیش از ۱۰ سال از تاریخ لازم الاجرا شدن کنوانسیون به طول بیانجامد.
  18. دولت عضو می تواند در موارد استثنایی نیاز اضطراری، مجوز استفاده از تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی مشخص شده در بند ۱ را بریا مقاصد مجاز در این کنوانسیون، درخواست کند. به توصیه شورای اجرائی، کنفرانس دولتهای عضو در مورد تصویب یا عدم تصویب درخواست، تصمیم خواهد گرفت و شرایطی که بر اساس قسمت ت بخش ۵ضمیمه تأیید تصویب محتمل خواهد شد، را تعیین خواهد کرد.
  19. تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی باید به طریقی تبدیل شوند که امکان تبدیل مجدد آن به تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی بیشتر از امکان تبدیل آنها به هر تأسیسات دیگر مورد استفاده در صنعت، کشاورزی، تحقیقات، پزشکی، دارویی یا سایر مقاصد صلح آمیزی که مواد شیمیایی مندرج در جدول ۱را نداشته باشد.
  20. کلیه تأسیسات تبدیل شده باید مشمول تأیید منظم از طریق بازرسی در محل و نظارت و مراقبت با ابزارآلات موجود در محل بر طبق قسمت ت بخش ۵ ضمیمه تأیید باشد.
  21. به منظور اجرای فعالیتهای تأیید بر طبق این ماده و بخش ۵ ضمیمه تأیید سازمان باید اقداماتی را برای اجتناب از تکرار غیر ضروری توافقات دو جانبه و چند جانبه بین دولتهای عضو در مورد تأیید تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی و انهدام آنها در نظر بگیرد. برای این منظور شواری اجرائی باید تصمیم بگیرد که تأیید را محدود به اقداماتی که مکمل اقداماتی است به موجب توافقنامه دو جانبه و چند جانبه به عهده گرفته شده نماید، مشروط بر آنکه مسائل زیر را در نظر بگیرد:
  22. مقررات تأیید چنین توافقی با مقررات تأیید این ماده و بخش ۵ ضمیمه تأیید منطبق باشد.
  23. اجرای توافقات ضمانت کافی برای انطباق با مقررات مربوطه این کنوانسیون را فراهم نماید.
  24. طرفین توافقات دو جانبه و چند جانبه سازمان را از فعالیتهای تایید خود کاملاً آگاه نمایند.
  25. در صورتی که شورای اجرائی بر طبق بند ۱۶ تصمیمی اتخاذ نماید، سازمان حق نظارت و مراقبت بر اجرای توافق دو یا چند جانبه را خواهد داشت.
  26. هیچ مطلبی در بندهای ۱۶ و ۱۷ نباید بر تعهدات دولت عضو در مورد تتنظیم اظهار نامه ها بر طبق ماده ۳ و بخش ۵ ضمیمه تأیید تاثیر بگذارد.
  27. هر دولت عضو، باید هزینه های انهدام تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی خود را که متعهد به انهدام آنهاست به عهده بگیرد. همچنین باید هزینه های تأیید مندرج در این ماده را به عهده گرفته، مگر آنکه شورای اجرائی تصمیم دیگری بگیرد. چنانچه شورای اجرائی تصمیم به محدود ساختن اقدامات تأیید سازمان طبق بند ۱۶ بگیرد، هزینه های تأیید و نظارت تکمیلی توسط سازمان، باید طبق معیار ارزیابی سازمان ملل متحد، همانگونه که در بند ۷ ماده ۸ مشخص شده، پرداخت گردد.

ماده۶- فعالیتهایی که توسط این کنوانسیون منع نشده اند

  1. هر دولت عضو بر اساس مقررات این کنوانسیون دارای حق توسعه، تولید، اکتساب، نگهداری، انتقال و استفاده از مواد شیمیایی سمی و پیش سازهای آنها برای مقاصد منع نشده در این کنوانسیون می باشد.
  2. هر دولت عضو، برای حصول اطمینان از توسعه، تولید، اکتساب، نگهداری، انتقال یا مورداستفاده قرار گرفتن مواد شیمیایی سمی برای مقاصد ممنوع نشده در این کنوانسیون در سرزمین خود یا هر مکان دیگری از قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل خود باید اقدامات ضروری انجام دهد. برای این منظور و جهت تایید فعالیتها در انطباق با تعهدات کنوانسیون، هر دولت عضو مواد شیمیایی سمی و پیش سازهای آنها را که در جداول۱، ۲و۳ پیوست مواد شیمیایی درج گردیده اند، تأسیسات مربوط به چنین مواد شیمیایی و سایر تأسیسات مشخص شده در ضمیمه تأیید در سرزمین خود یا واقع در هر مکانی از قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل خود را تابع اقدامات تأیید پیش بینی شده در ضمیمه تأیید قرار خواهدداد.
  3. هر دولت عضو باید مواد شیمیایی مندرج در جدول ۱ را (که از این پس، «مواد شیمیایی جدول (۱) »نامیده می شود) تابع منمنوعیت های تولید، اکتساب، انباشت، انتقال و استفادهع بر اساس آنچه در بخش ۶ضمیمه تأیید مشخص شده قرار دهد، دولت عضو باید مواد شیمیایی جدول ۱ و تأسیساتی که در بخش ۶ضمیمه تأیید مشخص شده اند را تابع تأیید منظم از طریق بازرسی در محل و نظارت و مراقبت با ابزارآلات نصب شده در محل مطابق با بخش مربوطه از همان ضمیمه تأیید قرار دهد.
  4. هر دولت عضو باید مواد شیمیایی مندرج در جدول ۲ ( که از این پس , «مواد شیمیایی جدول ۲» نامیده می شود) و تأسیساتی که در بخش ۷ ضمیمه تأیید مشخص شده را مطابق بخش مربوطه ضمیمه تأیید تابع نظارت و مراقبت بر اطلاعات و تأیید در محل قرار دهد.
  5. هر دولت عضو باید، مواد شیمیایی مندرج در جداول ۳ (که از این پس «مواد شیمیایی جدول ۳ »نامیده می شود) و تأسیساتی که در بخش ۸ ضمیمه تأیید مشخص شده را مطابق با همان بخش از ضمیمه تأیید تابع نظارت و مراقبت بر اطلاعات و تأیید در محل قرار دهد.
  6. هر دولت عضو، باید تأسیسات مشخص شده در بخش ۹ ضمیمه تأیید را بر اساس همان بخش از ضمیمه تأیید، تابع نظارت و مراقبت بر اطلاعات و بازرسی نهایی در محل قراردهد، مگر اینکه کنفرانس دولتهای عضو براساس بند ۲۲بخش ۹ضمیمه تأیید تصمیم دیگری اتخاذ کند.
  7. هر دولت عضو باید حداکثر ظرف ۳۰ روز پس از لازم الاجرا شدن کنوانسیون در مورد آن دولت، اظهار نامه های اولیه مربوط به مواد شیمیایی و تأسیسات مربوط طبق ضمیمه تأیید تنظیم کند.
  8. هر دولت عضو باید اظهار نامه های سالیانه را در مورد مواد شیمیایی و تأسیسات مربوطه مطابق با ضمیمه تأیید تنظیم کند.
  9. به منظور بازرسی و تأیید در محل، هر دولت عضو باید به بازرسان اجازه دسترسی به تأسیسات را به گونه ای که در پیوست بازرسی و تأیید ذکر شده بدهد.
  10. انجام فعالیت های بازرسی و تأیید، دبیرخانه فنی باید از مداخله بیجا در فعالیت های شیمیایی دولت عضوکه برای اهداف ممنوع نشده طبق این کنوانسیون انجام می گیرد و به ویژه در متابعت از مقررات بیان شده در پیوست حفاظت از اطلاعات محرمانه ( که از این پس «پیوست امور محرمانه» نامیده می شود) اجتناب ورزد.
  11. مقررات این ماده باید به گونه ای اجرا گردد که برای توسعه اقتصادی با تکنولوژیکی دولتهای عضو، همکاری بین المللی در زمینه فعالیتهای شیمیایی برای اهداف منع نشده در این کنوانسیون از جمله مباددله بین المللی اطلاعات علمی و فنی و مواد شیمیایی و تجهیزات مورد نیاز تولید، فرآوردی یا استفاده از مواد شیمیایی برای اهداف منع نشده در کنوانسیون مانعی ایجاد ننماید.

ماده۷٫ اقدامات اجرائی ملی تعهدات کلی

  1. هر دولت عضو باید طبق مراحل قانون اساسیخود اقدامات ضروری را برای اجرای تعهدات مربوطه در این کنوانسیون انجام دهد، مشخصاً باید:
  2. اشخاص حقیقی و حقوقی را در هر جایی از سرزمین خود یا در هر مکانی از قلمرو تحت صلاحیت یا کنترل که بر اساس حقوق بین الملل شناسایی گردیده از ارتکاب اعمال ممنوع شده برای دولت عضو بموجب این کنوانسیون منع نماید، از جمله مجازات قانونی در ارتباط با انجام این فعالیتها را وضع کند.
  3. در هیچ مکان تحت کنترل خود، اجازه هیچ گونه فعالیت ممنوعه برای دولت عضو در این کنوانسیون را ندهد؛و
  4. مجازات قانونی وضع شده به موجب قسمت الف به هر نوع فعالیت ممنوعه برای دولت عضو در این کنوانسیون در هر جایی که اشخاص حقیقی مطابق حقوق بین الملل دارای تابعیت قانونی آن دولت هستند, گسترش دهد.
  5. هر دولت عضو باید با سایر دولتهای عضو همکاری نموده و برای تسهیل در اجرای تعهدات در بند ۱ کمک قانونی مناسب را تأمین نماید.
  6. هر دولت عضو، باید در طول اجرای تعهدات خود در این کنوانسیون، بالاترین اولویت را برای حصول اطمینان از ایمنی مردم و حفاظت از محیط زیست قائل شده و با دیگر دولتهای عضو در این زمینه به طور مناسب همکاری نماید.

روابط بین دولت عضو و سازمان

  1. به منظور انجام تعهدات مربوط به این کنوانسیون، هر دولت عضو باید یک «مرجع ملی» را به عنوان مرکز تماس ملی جهت ارتباط موثر با سازمان و سایر دولتهای عضو تعیین و یا تأسیس نماید. هر دولت عضو، باید سازمان را از «مرجع ملی» خود به هنگام لازم الاجرا شدن کنوانسیون در مورد آن دولت مطلع نماید.
  2. هر دولت عضو، باید سازمان را از اقدامات قانونی و اداری انجام شده برای اجرای این کنوانسیون, آگاه سازد.
  3. هر دولت عضو باید اطلاعات و سوابقی را که در ارتباط با اجرای این کنوانسیون محرمانه دریافت نموده محرمانه تلقی و روش جابجایی خاصی رابرای این اطلاعات فراهم آورد. برخورد دولت عضو با این اطلاعات و سوابق باید منحصراً در ارتباط با حقوق و تعهداتش طبق این کنوانسیون و بر اساس مقررا مندرج در پیوست امور محرمانه باشد.
  4. هر دولت عضو متعهد می شود که با سازمان در انجام کلیه امور مربوط همکاری نموده و به ویژه به دبیرخانه فنی کمک ارائه نماید.

ماده ۸- سازمان

الف. مقررات کلی

    1. دولتهای عضو این کنوانسیون بدین وسیله سازمان منع سلاحهای شیمیایی را به منظور نیل به هدف و مقصود این کنوانسیون برای حصول اطمینان از اجرای مقررات آن از جمله مقررات تأیید بین المللی پایبندی به آن و به منظور فراهم آوردن مجمعی برای مشاوره و همکاری میان دولت همای عضو تأسیس می کنند.
    2. کلیه دولتهای عضو این کنوانسیون، اعضای سازمان مذکور خواهند بود.هیچ دولت عضوی از عضویت در این سازمان نباید محروم شود.
    3. مقر و مرکز سازمان در شهر لاهه در دولت پادشاهی هلند خواهد بود.
    4. ارگانهای سازمان بدین قرار تأسیس می شوند: کنفرانس دولتهای عضو، شورای اجرائی و دبیرخانه فنی.
    5. سازمان باید فعالیتهای تأیید خود راکه در این کنوانسیون مقرر گردیده با کمترین مداخله ممکن در اجرای به موقع و مؤثر اهدافش اداره نماید. این سازمان باید فقط اطلاعات و سوابق ضروری برای انجام مسوولیتهای خود طبق این کنوانسیون را درخواست نماید. سازمان باید هرگونه اقدامات احتیاطی جهت حفاظت از اطلاعات طبقه بندی شده در مورد تأسیسات و فعالیتهای نظامی و غیر نظامی که از آنها به هنگام اجرای این کنوانسیون مطلع می شود را انجام دهد و به ویژه مقررات مندرج در پیوست امور محرمانه را رعایت نماید.
    6. در اجرای فعالیتهای تأیید، سازمان باید اقداماتی را برای استفاده از پیشرفتهای علمی و تکنولوژی در نظر بگیرد.
    7. هزینه های فعالیت های سازمان باید بر اساس مقیاس ارزیابی سازمان ملل که به منظور در نظر گرفتن تفاوت در عضویت بین سازمان ملل و عضویت در این سازمان تنظیم شده و بر اساس مقررات مواد ۴ و ۵ توسط دولتهای عضو پرداخت شود. کمکهای مالی دولتهای عضو به کمیسیون مقدماتی باید با روشی مناسب از پرداختهای آنها به بودجه عادی کسر شود. بودجه سازمان باید از دوبخش مجزا تشکیل شود. یکی مربوط به هزینه های اداری و سایر مخارج و دیگری مربوط به هزینه های تأیید و بازرسی.
    8. یک دولت عضو سازمان که در مورد «پرداخت سهمیه» خود به سازمان بدهکار باشد در صورتی که مبلغ بدهی با مبلغ سهمیه دو سال کامل قبل از آن مساوی و یا بیشتر از آن باشد در سازمان حق رأی نخواهد داشت. معذالک کنفرانس دولتهای عضو می تواند اجازه رأی به آن عضو را بدهد به شرطی که کنفرانس تشخیص دهد که عدم پرداخت سهمیه به دلیل وجود شرایطی خارج از کنترل آن دولت بوده است.

ب. کنفرانس دولتهای عضو ترکیب, آئین کار و تصمیم گیری

    1. کنفرانس دولتهای عضو(که از این پس به عنوان «کنفرانس»نامیده می شود)از کلیه اعضای این سازمان تشکیل خواهد شد. هر دولت عضو دارای یک نماینده در کنفرانس خواهد بود، که می تواتند با جانشینان و مشاورانش همراه باشد.
    2. اولین اجلاس کنفرانس دولتهای عضو حداکثر ظرف مدت (۳۰) روز از تاریخ لازم الاجرا شدن کنوانسیون به وسیله امین کنوانسیون برگزار خواهد شد.
    3. اجلاسهای عادی کنفرانس به طور سالانه تشکیل خواهد شد، مگر اینکه به گونه دیگری تصمیم گیری شود.
    4. اجلاسهای ویژه کنفرانس به صورت ذیل تشکیل خواهد شد:
  1. هنگامی که توسط کنفرانس تصمیم گیری شود.
  2. هنگامی که توسط شورای اجرائی در خواست گردد.
  3. هنگامی که توسط عضوی درخواست و توسط یک سوم اعضاء مورد حمایت قرار گیرد.
  4. مطابق بند۲۲به منظور انجام بازنگری عملکرد این کنوانسیون متعهد به بررسی عملیات کنوانسیون می باشد. به استثناء مورد اشاره شده در زیر بندتاجلاس ویژه بعد از دریافت درخواست توسط مدیر کل دبیرخانه فنی حداکثر ظرف مدت۳۰روز تشکیل می شود، مگر اینکه به گونهدیگری در درخواست قید شده باشد.

    1. کنفرانس همچنین به صورت اصلاحیه طبق بند۲ ماده۱۵ تشکیل خواهد شد.
    2. اجلاسهای کنفرانس در مقر سازمان تشکیل می گردد, مگر اینکه کنفرانس به گونه دیگری تصمیم بگیرد.
    3. کنفرانس باید آئین کار خود را تصویب نماید. در آغاز هر اجلاس عادی، کنفرانس باید رئیس اجلاس و دیگر اعضاء هیات رئیسه را که ممکن است وجود آنها نیاز باشد انتخاب نماید. این افراد تا انتخاب رئیس جدید و سایر اعضاء هیات رئیسه در اجلاس عادی آتی، عهده دار مسئولیت خواهند بود.
    4. حد نصاب برای تشکیل اجلاسهای کنفرانس اکثریت اعضاء سازمان خواهد بود.
    5. هر عضو سازمان یک رأی در کنفرانس خواهد داشت.
    6. کنفرانس در مورد مسائل آئین کار با اکثریت نسبی اعضای حاضر و رأی دهنده تصمیم خواهد گرفت. تصمیمات راجع به موضوعات اساسی تا حد ممکن باید به اتفاق آراء اتخاذ شود. هنگامی که موضوعی به مرحله تصمیم گیری برسد چنانچه اتفاق آراء قابل حصول نباشد ریاست کنفرانس رأی گیری را به مدت۲۴ساعت به تعویق می اندازد و مدر طول این مدت هر گونه تلاشی را برای تسهیل کسب اتفاق آراء مبذول و مراتب را قبل از پایان این مدت به کنفرانس گزارش خواهد کرد. چنانچه بعد از پایان۲۴ساعت اتفاق آراء میسر نگردد، کنفرانس باید با اکثریت دوم سوم آراء اعضای حاضر و رأی دهنده تصمیم گیری نماید، مگر اینکه به گونه دیگری در این کنوانسیون مشخص شده باشد. هنگامی که مسائل تشخیص اساسی بودن موضوع است, آن مسأله به عنوان موضوع اساسی تلقی می شودمگر اینکه کنفرانس با اکثریت لازم در مورد تصمیم گیری راجع به موضوعات اساسی تصمیم دیگری بگیرد.

وظایف و اختیارات

    1. کنفرانس رکن اصلی سازمان خواهد بود کنفرانس باید هر مسأله، موضوع وقضیه ای را که مربوط به این کنوانسیون باشد، از جمله آنهایی را که مربوط به وظایف و اختیارات شورای اجرائی و دبیرخانه فنی است مورد بررسی قرار دهد. کنفرانس می تواند در مورد مسائل، موضوعات و قضایایی مربوط به این کنوانسیون که توسط دولتهای عضو مطرح و یا توسط شورای اجرائی به سمع آن می رسد توصیه نموده و تصمیماتی اتخاذ کند.
    2. کنفرانس باید بر اجرای این کنوانسیون نظارت نموده و به منظور ارتقاء هدف و مقصد آن اقدام نماید. کنفرانس باید پایبندی به این کنوانسیون را مورد بررسی قرار دهد. کنفرانس همچنین بر فعالیتهای شورای اجرائی و دبیرخانه فنی نظارت نموده و می تواند دستور العمل هایی برای هر یک از آنها مطابق با مفاد این کنوانسیون در مورد اجرای وظایفشان صادر نماید.
    3. کنفرانس باید:
  1. در اجلاس عادی خود گزارش برنامه و بودجه سازمان که توسط شورای اجرائی ارائه می شودرا علاوه بر سایر گزارشات مورد بررسی و تصویب قرار دهد.
  2. در مورد میزان سهمیه های مالی که توسط دولتهای عضو بر طبق بند ۷ باید پرداخت شود تصمیم بگیرد.
  3. اعضای شورای اجرائی را انتخاب کند
  4. مدیر کل دبیرخانه فنی را (از این پس به عنوان «مدیر کل» نامیده می شود) منصوب نماید.
  5. آئین کار شورای اجرائی را که توسط شورا ارائه گردیده تصویب نماید.
  6. ارگانهای فرعی را که جهت انجام وظایف خود بر طبق این کنوانسیون ضروری تشخیص می دهد تاسیس نماید.
  7. موجبات تقویت همکاریهای بین المللی را برای مقاصد صلح آمیز در زمینه فعالیت های شیمیایی فراهم نماید.
  8. پیشرفتهای علمی در زمینه های علوم و فن آوری که می توانند در عملکر د این کنوانسیون موثر واقع شوند را بررسی کرده و در این چهار چوب مدیر کل را درمورد تشکیل هیات مشورتی علمی راهنمایی کند، تا او بتواند در اجرای وظایفش، مشورتهای تخصصی و فنی مرتبط با این کنوانسیون را به کنفرانس، شورای اجرائی یا دولتهای عضو ارائه دهد. هیأت مشورتی علمی از کارشناسان مستقل، براساس شروط وظایفی که توسط کنفرانس تصویب شده است، منصوب خواهند شد
  9. در اولین اجلاس خود هر پیش نویس توافقات، شرایط و رهنمودهایی که توسط کمیسیون مقدماتی ارائه شده را بررسی و تصویب نمایند.
  10. در اولین اجلاس خود صندوق کمکهای اختیاری را بر طبق ماده۱۰تأسیس نماید.
  11. اقدامات لازم برای اطمینان از رعایت کنوانسیون و اطلاح و رفع شرایطی که با مقررات این کنوانسیون تداخل دارد را بر اساس ماده ۱۲ انجام دهد.

    1. کنفرانس باید کمتر از یک سال پس از پایان پنجمین و دهمین سال از لازم الاجرا شدن این کنوانسیون و در اوقات دیگری در خلال این مدت در صورتی که تصمیم بدان بگیرد، اجلاسهای ویژه ای برای بازنگری عملکرد این کنوانسیون تشکیل دهد. چنین بازنگریهایی هر گونه توسعه تکنولوژیک و علمی مربوطه را بررسی خواهد کرد. در فواصل پنج سال از آن زمان، اجلاسهای دیگر کنفرانس با همان هدف برگزار می شود مگر آنکه تصمیم دیگری اتخاذ گردد.

پ. ترکیب, آئین کار و تصمیم گیری

    1. شورای اجرائی از۴۱عضو تشکیل خواهد شد. هر دولت عضو حق دارد بر اساس اصل چرخش، به عضویت در شورای اجرائی درآید. اعضای شورای اجرائی برای مدت دو سال کنفرانس انتخاب خواهند شد. به منظور حصول اطمینان از اجرای مؤثر این کنوانسیون همچنین توجهی ویژه به تقسیمات منفانه جغرافیایی، اهمیت صنایع شیمیایی و نیز مصالح سیاسی و امنیتی معطوف شده ترکیب شورای اجرائی به صورت زیر خواهد بود:
  1. نه دولت عضو ار آفریقا به وسیله دولتهای عضو واقع در همین منطقه تعیین می شوند. به عنوان مبنایی برای این انتخاب، توافق شده که از میان این دولت عضو، به عنوان یک رویه، سه عضو از میان دولتهایی باشند که مهمترین صنایع شیمیایی ملی در منطقه را براساس آمارهای منتشر و گزارش شده بین المللی دارا هستند. علاوه بر آن گروه منطقه ای باید سایر ملاحظات منطقه ای را نیز در تعیین این سه عضو در نظر بگیرد.
  2. نه دولت عضو از آسیا به وسیله دولتهای عضو واقع در همین تعیین می شوند. به عنوان مبنایی برای این انتخاب توافق شده که از میان این نه دولت عضو، به عنوان رویه چهار عضو از میان دولتهایی باشند که مهمترین صنایع شیمیایی ملی در منطقه را بر اساس آمارها منتشرو گزارش شده بین المللی دارا هستند. علاوه بر آن گروه منطقه ای باید سایر ملاحظات منطقه ای را نیز در تعیین این چهار عضو در نظر بگیرد.
  3. پنج دولت عضو از اروپای شرقی به وسیله دولتهای عضو واقع در همین منطقه تعیین می شود. به عنوان مبنایی برای این انتخاب توافق شده که از میان این پنج دولت عضو به عنوان رویه یک عضو از میان دولتهایی باشند که مهمترین صنایع شیمیایی ملی در منطقه را بر اساس آمارهای منتشر و گزارش شده بین المللی دارا هستند. علاوه بر آن گروه منطقه ای باید سایر ملاحظات منطقه ای را نیز در تعیین این یک عضو در نظر بگیرد.
  4. هفت دولت عضو از آمریکای لاتین و کارائیب به وسیله دولتهای عضو واقع در همین منطقه تعیین می شود. به عنوان مبنایی برای این انتخاب توافق شده که از میان این هفت دولت عضو به عنوان یک رویه سه عضو از میان دولتهایی باشند که مهمترین صنایع شیمیایی ملی در منطقه را بر اساس آمارهای منتشر و گزارش شده بین المللی داراهستند. علاوه بر آن گروه منطقه أی باید سایر ملاحظات منطقه ای را نیز در تعیین این سه عضو درنظر بگیرد.
  5. ده دولت عضو از اروپای غربی به وسیله دولتهای عضو واقع در همین منطقه تعیین می شوند. به عنوان مبنایی برای این انتخاب توافق شده که از میان این ده دولت عضو به عنوان یک رویه پنج عضو از میان دولتهایی باشند که مهمترین صنایع شیمیایی ملی در منطقه را بر مبنای آمارهای منتظر و گزارش شده بین المللی دارا هستند. علاوه بر آن گروه منطقه ای باید سایر ملاحظات منطقه ای را نیز در تعیین این پنج عضو در نظر بگیرد.
  6. یک دولت عضو دیگر توسط دولتهای عضو واقع شده در مناطق آسیا، آمریکای لاتین و کارائیب تعیین می شود. به عنوان مبنایی برای این انتخاب توافق شده که این دولت عضو باید یک عضو چرخشی ازاین مناطق باشد.

    1. بیست عضو باید برای یک سال دراولین دوره انتخابات شورایی اجرائی انتخاب شودند.دراین خصوص توجه لازم به نسبتهای عددی مشروحه دربند۲۳خواهد شد.
    2. کنفرانس می تواند طبق در خواست اکثریت اعضای شورای اجرائی بعد از اجرای کامل مواد ۴ و ۵ ترکیب شورای اجرائی را با در نظر داشتن پیشرفتهای مرتبط با اصول مندرج در بند ۲۳ که ناظر به ترکیب شورای اجرائی است بررسی نماید.
    3. شورای اجرائی باید آیین کار خود را تهیه و برای تصویب، به کنفرانس تحویل دهد.
    4. رئیس شورای اجرائی، از بین اعضاء باید انتخاب گردد.
    5. شورای اجرائی باید اجلاسهای عادی خود را تشکیل دهد . این شورا در بین اجلاسهای عادی به هر اندازه که نیاز باشد ایفای وظایف و اختیارات خود تشکیل اجلاس دهد.
    6. هر یک از اعضای شورای اجرائی یک رأی خواهد داشت. شورای اجرائی در مورد موضوعات اساسی با اکثریت دو سوم کلیه اعضاء خود تصمیم خواهد گرفت، مگر اینکه به گونه دیگری در این کنوانسیون مشخص شده باشد. شورای اجرائی در مورد مسائل آیین کار با اکثریت ساده کلیه اعضاء تصمیم می گیرد، هنگامی که تشخیص مساله ای به عنوان اساسی یا غیر اساسی مطرح باشد، آن موضوع اساسی تلقی می شود مگر اینکه شورای اجرائی با اکثریت لازم برای تصمیم گیری در مورد موضوعات اساسی تصمیم دیگری بگیرد.

وظایف و اختیارات

    1. شواری اجرائی، رکن اجرائی سازمان خواهد بود. این شورا درمقابل کنفرانس مسئول است. شورای اجرای، وظایف و اختیارات تفویض شده توسط این کنوانسیون و همچنین وظایفی را که از طریق کنفرانس بدان محول می گردد اجرا می نماید این شورا باید برای انجام این امور، مطابق با پیشنهادات، تصمیمات و دستورالعملهای کنفرانس اقدام و از اجرای صحیح و مداوم آنها اطمینان حاصل نماید.
    2. شورای اجرائی باید اجرای مؤثر و پایبندی به این کنوانسیون را ارتقاء دهد، همچنین بر فعالیتهای دبیرخانه فنی نظارت کند و با مراجع ملی دولتهای عضو همکاری کرده و همکاریها و رایزنیهای بین دولتهای عضو را بنا به درخواست آنها تسهیل نماید.
    3. شورای اجرائی باید:
  1. پیش نویس برنامه و بودجه سازمان را مورد بررسی قرار داده و به کنفرانس تقدیم نماید.

پیش نویس گزارش سازمان را در مورد اجرای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:57:00 ب.ظ ]




فقه سیاسی و ضوابط فقهی آن عرصه مسائل نوپیدا و حوادث واقعه است و در این میان، ضوابط فقه سیاسی نقش ویژهای در پاسخگویی به مسأله حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام دارد. این ضوابط راهکارهایی کلی، قابل فهم و انسجام یافته برای استفاده همگان ارائه داده و آشنایی با آنها حاکمان را نیز به پیروی از آن اصول و مقررات وادار میکند. این فصل در پی تبیین چیستی ضوابط فقه سیاسی در جهت حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام است. از آنجا که فقه سیاسی به روابط مردم، حکومت، حاکمان و حکومتها میپردازد، ضوابط و اصول این علم میتواند اصولی زیر بنایی برای حکومت در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و… قرار گیرد. بنابراین حکومت موظف است که در تنظیم روابط، مناسبات و خط مشیهای خود با مردم و حکومتهای دیگر این ضوابط را مبنای خود قرار دهد.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

عکس مرتبط با اقتصاد

۱- تعریف فقه سیاسی

در فصل اوّل تعریف “فقه سیاسی” گذشت. “قاعده” در لغت به معنای اساس و ریشه است و به این تناسب ستون های خانه را «قواعد» گویند. (ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص ۳۶۱) اما قاعده فقهی «امری کلی است که هنگام شناسایی احکامش از آن بر همه جزئیات خود منطبق میشود». (تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص ۱۲۹۵) و در مجمع البحرین آمده است: «القواعدُ جمع القاعده و هی الاساس لما فوقه» (طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص ۱۲۹) قواعد جمع قاعده، به معنای بنیان و پایه برای چیزی است که در بالای آن قرار دارد. قاعده علاوه بر آنکه در امور مادی مانند بنیانهای ساختمان به کار گرفته شده، در برخی امور معنوی نیز که جنبه ی اساسی وزیربنایی دارد استعمال شده است؛ مانند قواعد اخلاق قواعد اسلامی، قواعد عملی. به طور کلی به مسائل بنیادی هر علمی که حکم بسیاری از مسائل دیگر به آنها توقف دارد قواعد آن علم گویند. (محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۰ش، ص۲۲) بنابراین قواعد فقه سیاسی عبارت است از اصول کلی فقه سیاسی که با دلایل شرعی ثابت شده و به طور مستقیم قابلیت انطباق بر مصادیق خود را دارند. (فیض، مبادی فقه و اصول، ۱۳۹۱ش، ص۲۷)
پیدایش قواعد فقه سیاسی را میتوان به دوران حکومت نبوی و حتی قبل از آن پیوند داد. ائمه اطهار نیز گرچه به جز برخی از ایشان به حکومت نرسیدند، ولی یکی از وظایف اولیه خود را القای اصول برای مسلمانان و وادار کردن آنان به تفریع جزئیات مبتلا به بر آن اصول، میدانستند. بنابراین قواعد فقه سیاسی برگرفته از رفتار و اعمال پیامبر و ائمه اطهار:است.
بدیهی است که برای به دست آوردن احکام مسائل جزئی شرعی، هم به قواعد فقهی نیاز است و هم به قواعد اصولی، و از این نظر این دو دسته از قواعد شباهت بیشتری به یکدیگر دارند، از این رو جداسازی و دریافت نقاط تمایز آنها از اهمیت و دقت ویژهای برخوردار است.
برخی از این تفاوتها عبارت اند از:
۱ – اجرای قاعده فقهی، میان مجتهد و مقلد مشترک هست ولی تطبیق قاعده اصولی ویژه مجتهد است.
۲ – قاعده فقهی، استقلالی است در حالی که قاعده اصولی آلی بوده و ابزاری برای استنباط احکام است.
۳ – قاعده فقهی، مستقیما به عمل مکلف تعلق می گیرد بر خلاف قاعده اصولی که تعلق آن به فعل مکلف با واسطه است.
۴ – قاعده فقهی تطبیقی ولی قاعده اصولی استنباطی باشد.
۵ – غایت و هدف قاعده اصولی بیان شیوه های اجتهاد و استنباط است اما هدف قاعده فقهی بیان حکم حوادث جزئی است. (شیخ انصاری، فرائد الاصول، ج۲، ص۷؛ جعفر سبحانی، تهذیب الاصول (تقریرات درس امام خمینی)، ج۱، ص۵؛ قرافی، الفروق، ج۱، ص۸؛ سیدمحمدتقی حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ص۹؛ محمد اسحاق فیاض، محاضرات فی اصول الفقه (تقریرات درس آیه الله سیدابوالقاسم خوئی)، ج۱، ص۱۰؛ سلیمان الاشقر، تاریخ الفقه اسلامی، ص۱۴۱؛ شهید اول، القواعد و الفوائد، ج۲، ص۲۲۱) آنچه در این تحقیق مورد نظر است بحث قواعد اصولی است. زیرا قواعد اصولی یک قالب را برای ما تعیین میکند که در جهت حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام چه روشی را در پیش بگیریم که در این تحقیق به عنوان ضابطه و یا ضوابط مطرح است.

۲- تقسیمات ضوابط فقه سیاسی

دین مبین اسلام از بدو ظهور خود با پیامبری پیامبر اکرم۶، ضوابطی را درفقه سیاسی چه درعرصه داخلی وچه درعرصه خارجی درحوزههای متعدد مقرر نموده است که اهم آن را میتوان درعرصه سیاست، حوزه اجتماعی، اقتصادی، امنیتی ونظامی تقسیم بندی کرد. آن چه در پی میآید شمارش بعضی از این قواعد به تفکیک حوزه های مختلف میباشد.

۲-۱ ضوابط فقه سیاسی در عرصه سیاست

در جهت حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام توجه به ضوابط و اصولی که یک چارچوب و محدوده مشخص به ما میدهد که چه روابط و برخورد و رفتاری را در پیش بگیریم تا به حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام منجر شود، بسیار حائز اهمیت است و در ذیل به مواردی از آنها میپردازیم.

۲-۱-۱ ضابطه مساوات

اصل مساوات و برابری نخستین پایه نظام اجتماعی اسلام است و ادیان و مکتبهای فلسفی دیگر در این حد برای برابری انسان ارزش اجتماعی، سیاسی، حقوق و اقتصادی قائل نشدهاند و این نوع تفاوت از اختلاف بینش در شناخت شخصیت و ارزشهای والای انسان ناشی میگردد. در اسلام هیچ امتیازی بین اشخاص غنی و فقیر وجود ندارد. همه با هم مساوی هستند و این آن چیزی است که به حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام کمک میکند. مقصود از مساوات، آن نیست که همۀ انسانها با هم تشابه و تماثل کامل دارند، بلکه مراد از مساوات این است که انسانها از نظر حقوق و وظایف، در جامعه با هم مساوی هستند. منظور از مساوات عدم تبعیض در حقوق افراد در عرصه های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و… است و روایات زیادی بر آن دلالت دارد. به همانگونه که اشتراک در خصایص اکتسابی انسانی پایه های وحدت بشری و عوامل تشکل و تعاون و همکاری است همگونی در خصائص طبیعی و فطری مشترک نیز میتواند انگیزه اصیل و نیرومند در جهت مشارکت و همیاری و همزیستی باشد. امیر مومنان علی۷در عهد نامه مالک اشتر به او به عنوان فرماندار مصر دربارهی برخورد با مردم چنین توصیه میکند: «و أشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم و لا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم أکلهم، فإنهم صنفان: إما أخ لک فی الدین أو نظیر لک فی الخلق» یعنی «مهربانی با مردم را شعار قلبت قرار بده و آنها را دوست بدار و نسبت به آنها مهربان باش. مبادا نسبت به آنها مثل حیوان درنده باشی که خوردن آنها را غنیمت بشماری؛ زیرا مردم دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو و دسته دیگر همنوع تو در آفرینش هستند.» (سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳) در آیات قران نیز به این امر اشاره شده است: ﴿الَّذِى خَلَقَکمُ مِّن نَّفسٍ وَاحِدَهٍ وَ خَلَقَ مِنها زَوجَهَا وَ بَثَّ مِنهمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَ نِسَاء﴾؛ (النّساء/۱) از مشخصات اساسى در قانونگذارى الهى این است که در اینگونه قانونگذارى قانون از اصل توحید نشأت گرفته، به عبارت دیگر از ارتفاعى فراتر از همه موانع و قید و بندهایى که در جوامع انسانى وجود دارد. و ما امروز به خوبى درمى‏یابیم که همه گرفتاریهایى که بشر بدان دچار شده و تا به امروز با آنها دست بگریبان است از همین قید و بندها پدید آمده است. (مانند تعصّبات نژادى و قومى و اقلیمى و طبقاتى و غیر آن) ما به خوبى دریافته‏ایم که اینها موانع و گردنه‏هایى است در راه آدمى که رسیدن او را به سعادت و پیشرفت دشوار مى‏نماید. همه افراد انسان از هر نژاد و با هر نوع خصیصه مادی و معنوی، از دو انسان مرد و زن آفریده شده و نخستین مرد و زن که پدر و مادر همه انسانها هستند از نوع و طبیعت مشابه آفریده شدهاند. اما تفاوت بینشها و اختلاف عقیده ها گرچه در میان انسانها فاصله انداخته است واز این رهگذر گروه بندیهای زیادی دامنگیر انسان گشته ولی اینگونه فاصله ها، حتی مرز حق و باطل نیز هرگز انسانها را از طبیعت همگون انسانی خارج نساخته است. (گروه مترجمان، تفسیر هدایت، ۱۳۷۷ش، ج‏۲، ص۱۵) ﴿وَ مَا کاَنَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّهً وَاحِدَهً فَاختَلَفُوا﴾؛ (یونس/۱۹) و مردم جز یک امّت نبودند. پس اختلاف پیدا کردند. و همچنین آیات دیگری که چنین مضمونی دارند به این اصل اشاره دارند.
مهمترین کاربرد این ضابطه در حوزۀ سیاست، در زمینۀ تساوی افراد جامعه در فرصت های شغلی، مشارکت های سیاسی، انتخاب شدن، انتخاب کردن، برخورداری از امتیازات عمومی و … است. همچنین در حوزۀ اقتصادی نیز نباید بین افراد از نظر سن، جنس، نژاد، قوم، حزب و گروه، دین و مذهب و … تبعیض قائل شد. همگان باید یکسان در نظر گرفته شوند. در حوزۀ قضاوت و دادرسی نیز با افراد باید به طور یکسان رفتار شود و کسی حق ندارد کسی را در معرض پیشی گرفتن از دیگری قرار دهد.

۲-۱-۲ ضابطه عدم ولایت

خداوند زمام امور افراد را به یکدیگر نسپرده، بلکه همه را یکسان و آزاد آفریده است؛ بنابراین هیچ فردی به طور خودسرانه مجاز نیست که دیگری را تحت سرپرستی و ولایت خود درآورد؛ مگر آنکه از سوی خداوند مجاز باشد و این برای این است که نظام سیاسی اسلام اقتدار و عزّتش حفظ شود. از نظر مستندات، احادیث و آیات فراوانی بر این قاعده دلالت می کنند. بسیاری از فقها، بر اساس همین مبنای کلامی، اصل عدم ولایت را در فقه تبیین کردهاند. تعبیر موجز فاضل نراقی نیز اشاره به همین مبنا دارد: «إنّ الاصل عدم ثبوت ولایه أحد علی أحد إلاّ من ولاّه الله سبحانه». (ملااحمد نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص ۲۵۹) مراغی هم اصل در باب ولایت را با این مبنا آغاز میکند که: «لاریب انّ الولایه علی الناس إنّما هی للّه تبارک و تعالی فی مالهم و انفسهم». (حسینی مراغی، العناوین الفقهیه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۵۵۶) در آیه ۲۶ سوره مبارکه کهف چنین بیان شده: ﴿ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلىِ‏ٍّ وَ لَا یُشرِکُ فىِ حُکمِهِ أَحَدًا﴾؛ خدا هیچ شریکانى از خدایان فرهنگ و فرمانروایى یا کاهنان معابد ندارد، و او یگانه و بى‏همتایى است که احدى را در حکم خود شریک قرار نمى‏دهد، بنابراین بر انسان واجب است که با او اتصال مستقیم برقرار کند، و میان خود و خدا واسطه‏اى قایل نشود، مگر آن که خدا فرمانى درباره آن کس صادر کرده باشد، و در حدود آن و نه بیشتر. (گروه مترجمان، تفسیر هدایت، ۱۳۷۷ش، ج‏۶، ص۳۹۷) مراد از آن این است که ولایت مستقل غیر خداى را انکار نماید و ولایت دیگرى را به نحو اشتراک با خدا نفى مى‏کند. و خلاصه معناى آن این است که غیر خدا نه ولایت مستقل دارند و نه با خدا در ولایت شریکند. در این آیه شرکت غیر خدا را در حکم، و همچنین قضاء در حکم را نفى مى‏کند، یعنى ولایت همه انسانها را منحصر در خدا مى‏داند، ولى این ولایت را به دیگران هم تفویض مى‏کند، یعنى سرپرستى مردم را به دیگران نیز واگذار مى‏کند تا در میان آنان طبق دستور حکم نمایند، آنچنانکه والیان امر حکام و عمالى در نواحى مملکت نصب مى‏کنند تا کار خود والى را در آنجا انجام دهند، و حتى امورى را که خود والى از آن اطلاع ندارد فیصله دهند. (طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق‏، ج‏۱۳، ص۲۷۷)
مهمترین کاربرد این قاعده در شیوۀ تعیین حاکمان، آزادی های فردی و اجتماعی، انتخابات، صفات و ویژگی های حاکمان و … است.

۲-۱-۳ ضابطه شورا

در جهت حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام حاکم اسلامی باید با دیگران تبادل نظر داشته باشد و بهترین رأی را برگزیند. تأکیدهای زیادی در زمینۀ مشورت در متون اسلامی وجود دارد و حتی شخص پیامبر ۶، با وجود منصب نبوت و عصمت، به مشورت و تبادل نظر با فرماندهان و خبرگان زمان خود، مأمور شده بود و ایشان در موارد متعددی، به شور و مشورت با دیگران اقدام نمودند. طبق دستور قرآن کریم: ﴿ وَأَمرُهُم شُورَى بَینَهُم﴾؛ (الشوری/۳۸) درباره شورى سه نظریّه وجود دارد: نظریّه نخست مى‏گوید که شورى «حق» است و دومى آن را «تکلیفى واجب» مى‏داند و سومین نظریّه تلفیقى از این دو نظریه است و طبیعه در مسائل عمومى که مربوط به سرنوشت و شؤون امّت است. پس بر اساس این نظریّه بر حاکم شرع و گرچه فقیه عادل باشد، جایز نیست که در مدیریّت خود براى امّت امور را چنان که خود مى‏خواهد و اراده مى‏کند بگرداند، بلکه بر او واجب است که با دیگران مشورت کند و آنان دانش و خرد خود را با آنچه او خود دارد یک جا گردآورند، آنگاه بر پایه این مشورت تصمیم بگیرد. همچنان که از دیگر سوى بر دیگران واجب است که او را نصیحت کنند، و از برجسته‏ترین واجبات و تکالیف اسلامى خیر اندیشى و نصیحت به ولىّ امر است. هنگامى که شورى شیوه اجتماع مسلمان باشد نه تنها آزادى رأى و حق انتخاب و وظیفه سهیم شدن مردم در ساختار تصمیم سیاسى را تضمین و تأمین مى‏کند بلکه تمام این مفاهیم (در چنان اجتماعى) داراى هدفى مقدّس مى‏شوند. دین روش حکمرانى را در رهبرى شایسته‏ترین مردم نسبت به پیامبر۶ترسیم کرده، و ایشان داناترین و در عمل پرهیزگارترین و در اداره امور با کفایت‏ترین کسانند و بر مردم واجب ساخته است که چنان رهبرى را بشناسند و او را به عنوان حکمران بر خود برگزینند، و اگر چنین کردند فرمانبردارى از او ضمن چارچوب مشورت بر ایشان واجب است. (گروه مترجمان، تفسیر هدایت، ۱۳۷۷ش، ج‏۱۲، ص۳۶۶) ‏راغب مى‏گوید: کلمه “تشاور” و “مشاورت” و “مشورت” به معناى استخراج رأى صحیح است، به اینکه آدمى در مواقعى که خودش درباره کارى رأى صحیح ندارد، به دیگرى مراجعه کند و از او رأى صحیح بخواهد. (راغب اصفهانی، المفردات الالفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ماده “شور”) بنابراین معناى آیه چنین مى‏شود: مؤمنین آنهایند که هرکارى مى‏خواهند بکنند، در بینشان شورایى مى‏شود که پیرامونش مشورت مى‏کنند. و از گفتار بعضى از ایشان برمى‏آید که کلمه “شورى” مصدر است، و بنا به گفته آنان معنا چنین مى‏شود: کار مؤمنین مشاورت در بین خویش است. (زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ق، ج ۴، ص ۲۲۸) و همچنین آیه: ﴿وَشَاوِرهُم فِی الأَمرِ﴾؛ (آل عمران/۱۵۹) با اینکه پیامبر گرامى در پرتو وحى، راه درست را همواره مى‏شناسد و به جهت برخوردارى از عصمت، پیوسته از گناه و انحراف مصون است، و به دانستن دیدگاه انسانها و اندیشه آنان نیازى ندارد، و نیز از آنجا که آگاهى مردم اندک و محدود است، چرا خداوند به آن حضرت دستور مى‏دهد که با مردم مشورت کند، و ثمره مشورت آن بزرگوار با آن آگاهى وصف‏ناپذیر با انسانها چیست؟
پاسخهایى که به این پرسش داده ‏اند، به‏شرح زیر است:

  1. به باور گروهى دلیل این کار درست و انسانساز این است که مشورت پیامبر با یاران، از سویى دلها و جانهاى آنان را از رنجش و آزردگى پاک و پاکیزه مى‏سازد و از سوى دیگر مهر و الفت را میان او و مردم بیشتر مى‏کند. بعلاوه، به آنان شخصیت و اعتماد به نفس مى‏دهد، و در مى‏یابند که پیامبر از کوتاهیها و لغزشهایشان مى‏گذرد و به آنان اعتماد دارد و نظرشان را مى‏جوید.
  2. و به باور گروهى دیگر هدف از این دستور آزادمنشانه، افزون بر ثمرات سازنده گذشته، این است که جامعه‏ها و تمدّنهاى بشرى و اسلامى به آن گرانمایه عصرها و نسلها اقتدا کنند و از او درس گیرند و از خودکامگى بپرهیزند.
  3. پاره‏اى مى‏گویند: این کار پیامبر، به‏منظور بزرگداشت یاران است.
  4. و پاره‏اى دیگر بر این باورند که منظور و هدف پیامبر از مشورت با دیگران، شناخت نیک‏اندیشان و شایسته‏کرداران، از عناصر و جریانات بداندیش و بدخواه و بدرفتار است.
  5. و از دیدگاه برخى این دستور تنها درخصوص نقشه‏هاى پیکار و چگونگى رویارویى با دشمن و مواردى مانند آن بود، نه در ابعاد و مسایلى که آن حضرت از راه وحى دریافت مى‏داشت. (طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ۱۳۷۲ش، ج‏۴، ص۳۱۵)

قاعدۀ شورا در مسائلی چون تعیین حاکمان و مسئولان، تشکیل نهادها و سازمانهای سیاسی و اجتماعی، امر قانون گذاری، اجرای قانون، صدور احکام قضایی و …، تأثیر بسزایی دارد.

۲-۱-۴ ضابطه مصلحت

حاکمان و فقها در تمام مراحل صدور احکام، به ویژه احکام سیاسی، باید مصلحت انسانها را در نظر بگیرند؛ زیرا تمام احکام اسلامی بر اساس مصالح و مفاسد، بنیادگذاری شده است و خارج از مصلحت، هیچ حکمی پذیرفتنی نیست و اگر بر این اساس گام برداریم حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام با خطر مواجهه نمیشود. برای مثال در حوزۀ سیاست، حکومت اسلامی می تواند قراردادهای شرعی خود را که با مردم بسته است در موقعی که آن قراردادها مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یک جانبه لغو کند. (عمید زنجانی، قواعد فقه سیاسی مصلحت،۱۳۸۴ش، ص ۴۵)
به عنوان مثال: امام خمینی; در بحث «مکاسب محرّمه» در خصوص «فروش سلاح به دشمن» بر خلاف نظریه رایج فقهی، اظهار نظر دیگری دارند. نظریه رایج این است که در زمان جنگ نمی توان به کفار و دشمنان دین اسلحه فروخت و تنها در زمان صلح فروش اسلحه مجاز است. عبارت ایشان چنین است:
«انّ هذا الامر من شئون الحکومه و الدوله و لیس امرا مضبوطا، بل تابع لمصلحه الیوم و مقتضیات الوقت،….و ذلک واضح» (امام خمینی;، مکاسب محرمه، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۲۹)
شیخ محمد حسن نجفی، نگارنده «جواهر الکلام» در بحث «کیفیت جنگ» که معمولا فقها با استناد به آیه ﴿قاتلوا الذین یلونکم من الکفار﴾ (التوبه/۱۲۳) فتوا میدهد که در جنگ و جهاد ابتدا باید با کفّار نزدیکتر جنگید و سپس به سراغ کفّار و مشرکانی که از نظر مکانی دورتر زندگی میکنند، مگر آن که کفّار دورتر دشمنان خطرناکتری باشند، مینویسند: «ینبغی مراعاه المصلحه فی ذلک و هی مختلف باختلاف الاحوال و منه یعلم حال الاقرب فالاقرب، فانّ ذلک من الاحکام السّیاسیه التی ترجع الی نظر الامام۷و مأذونه» (نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ۱۹۸۱م، ج۲۱، ص۵۱) چنین امتى، به سبب احساس خطر راه ملایمت در پیش نمى‏گیرد بلکه همواره در برابر خطر نزدیک شدت و سختى بیشتر مى‏یابد زیرا او یک امّت مستقل است و به کرامت و اصالت خویش پشتگرم، به گونه‏اى که هیچ کس را یاراى آن نیست در عزم جزم او رخنه‏اى پدید کند. خداى تعالى مؤمنان را وعده مى‏دهد که چون چنین باشند یعنى در عین شدت و درشتى از ضوابطى که خداوند براى آنان معین کرده تجاوز نکنند و عامل طمع یا غرور سبب کینه‏توزى و پیکار آنان با دشمن نباشد و پرهیزگارى ورزند همانا خداوند همواره با آنان خواهد بود(گروه مترجمان، تفسیر هدایت، ۱۳۷۷ش، ج‏۴، ص۲۵۹)
یعنی «شایسته است که در چنین مواردی مصلحت مراعات شود که در شرایط مختلف متفاوت است و با توجّه به آن دشمنی که زودتر باید به جنگش رفت، شناسایی میشود. اصولا چنین مسائلی از احکام سیاسی است که تصمیمگیری درباره آنها به نظر امام و کسی که از جانب او مأذون است، بستگی دارد.» شبیه این مورد در کلمات فقها به ویژه در بحث جهاد فراوان یافت میشود از جمله اینکه: اصولا تصمیم گیری نسبت به جهاد ابتدایی در اختیار امام است؛ حتی جهاد دفاعی هم که منوط به حضور امام معصوم نیست، با تولّی یا اذن فقیه عادل انجام میشود. (کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء، بی تا، ج۴، ص۳۳۳)
باید اذعان داشت که بیشترین کاربرد قاعدۀ مصلحت در حوزۀ فقه سیاسی و عرصۀ سیاست، به اختیارات حاکم و ولی فقیه مربوط است؛ زیرا ایشان، مرجع اصلی تشخیص مصالح کشور و اسلام است. حاکم اسلامی می تواند در حوزۀ سیاست های کلان، چه در امور داخلی و چه در امور بین الملل، مداخله و سیاست گذاری های دولت اسلامی را مبتنی بر مصالحی کند که خود می داند و تشخیص می دهد.

۲-۱-۵ ضابطه تقیه

انسان مسلمان، باید رازها و اسراری را که در حوزۀ سیاست اسلامی می داند، مخفی نگه دارد و آن را برای دیگران بیان نکند. تقیه یک حکم ثانوی است که در واقع، حکمی مخالف حکم اصلی است.
تقیه مصدر (مکارم شیرازی، قواعد فقهیه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۰۰) یا اسم مصدر (بجنوردی، قواعد فقهیه، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۱) از ریشه (و-ق-ی) و به معنای بر حذر بودن است و در اصطلاح عبارتست از همراهی با مردم در آنچه خوب می انگارند و ترک آنچه بد می دانند. (شهید اول، قواعد و فوائد، بی تا، ج۲، ص۱۵۵) پس تقیه عبارتست از اخفاء عقیده و اظهار خلاف آن به خاطر مصلحتی مهم تر. (مکارم شیرازی، قواعد فقهیه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۱۱) تقیه، همه امور را مباح و جایز می کند و ترک آن حرام است مگر تقیه در اظهار کلمه کفر و برائت جستن از خدا و ائمه۷که تا وقتی که شخص بتواند این عمل را انجام ندهد و ضرری بر او نرسیده باشد، ترکش مستحب است. (شهید اول، قواعد و فوائد، بی تا، ج۲، ص۱۵۸) تقیه گاهی خوفی و از ترس ضرر است، گاهی به خاطر جلب دوستی و حفظ و حدت و گاهی به خاطر جلب مصالح دیگر. (مکارم شیرازی، قواعد فقهیه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۱۱)
﴿لَّا یَتَّخِذِ المُؤمِنُونَ الکَافِرِینَ أَولِیَاءَ مِن دُونِ المُؤمِنِینَ وَ مَن یَفعَل ذَالِکَ فَلَیسَ مِنَ اللَّهِ فىِ شىَ‏ءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنهُم تُقَئه﴾؛ (آل عمران/۲۸) مؤمنان نباید کافران را- به جاى مؤمنان- به دوستى بگیرند و هر که چنین کند، در هیچ چیز [او را] از [دوستىِ‏] خدا [بهره‏اى‏] نیست، مگر اینکه از آنان به نوعى تقیّه کنید. تقیه و پرهیز و تقاه مبارزه پنهانى علیه طاغوتیان و گردنکشان و کارى از آن روى دشوار است که نه تنها در آن هر لحظه براى انسان رسالتى احتمال خطر وجود دارد، بلکه در آن احتمال تسلیم شدن به فریبندگیهاى سلطه و ثروت و جز آن نیز مى‏رود، و انسان رسالتى در تمام مدتى که به عمل سرّى مى‏پردازد باید با آن هم مبارزه کند. (گروه مترجمان، تفسیر هدایت، ۱۳۷۷ش، ج‏۱، ص۵۰۸)
کلمه اولیا جمع کلمه “ولى” است، که از ماده ولایت است، و ولایت در اصل به معناى مالکیت تدبیر امر است، مثلا ولى صغیر یا مجنون یا سفیه، کسى است که مالک تدبیر امور و اموال آنان باشد، که خود آنان مالک اموال خویشند، ولى تدبیر امر اموالشان به دست ولیشان است. این معناى اصلى کلمه ولایت است، ولى در مورد حب نیز استعمال شده، و به تدریج استعمالش زیاد شد، و این بدان مناسبت بود که غالبا ولایت مستلزم تصرف یک دوست در امور دوست دیگر است، یک ولى در امور مولى علیه (یعنى کسى که تحت سرپرستى او است) دخالت مى‏کند، تا پاسخگوى علاقه او نسبت به خودش باشد، یک مولى علیه اجازه دخالت در امور خود را به ولیش مى‏دهد، تا بیشتر به او تقرب جوید، اجازه مى‏دهد چون متاثر از خواست و سایر شؤون روحى او است، پس تصرف محبوب در زندگى محب، هیچگاه خالى از حب نیست. در نتیجه اگر ما کفار را اولیاى خود بگیریم خواه ناخواه با آنان امتزاج روحى پیدا کرده‏ایم، امتزاج روحى هم ما را مى‏کشاند به اینکه رام آنان شویم، و از اخلاق و سایر شؤون حیاتى آنان متاثر گردیم، (زیرا که نفس انسانى خو پذیر است)، و آنان مى‏توانند در اخلاق و رفتار ما دست بیندازند. (طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ ق‏، ج‏۳، ص۱۵۱)
﴿إِلَّا مَن أُکرِهَ وَ قَلبُهُ مُطمَئنِ‏ُّ بِالایمَانِ﴾؛ (النحل/۱۰۶) مگر آن کس که مجبور شده ولى‏ قلبش به ایمان اطمینان دارد. مجبور شدن به گفتن کلمه کفر و تظاهر به آن است، زیرا قلب هیچ وقت اکراه نمى‏شود، و حاصل مقصود این است که: کسانى که بعد از ایمان تظاهر به کفر مى‏کنند و مجبور به گفتن کلمه کفر مى‏شوند، ولى دلهایشان مطمئن به ایمان است از غضب خدا مستثناء هستند. (طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ ق‏، ج‏۱۲، ص۳۵۴)
در روایات نیز آمده است: «تسعه اعشار الدین التقیه» نه دهم از دین، تقیه است. (کلینی، کافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۱۷)
«التقیه دینی و دین آبائی ولادین لمن لاتقیه له» (حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۱، ص۴۶۰، باب۲۴)
بیشترین کاربرد قاعده تقیه در تعامل با حاکم جور و همچنین هم نوایی ظاهری با اکثریت مخالف است. اصلاً تقیه در مذهب شیعه، به همین خاطر رواج یافته و به لحاظ شرعی، قانونی شده است.

۲-۱-۶ ضابطه نفی سبیل (سیادت)

در جهت حفظ اقتدار نظام سیاسی اسلام، خداوند امر فرموده که هیچ غیرمسلمانی نباید بر مسلمان، تفوق و برتری داشته باشد. به عبارت دیگر، خداوند هیچ حکمی را که زمینۀ سلطۀ کافر بر مؤمن را فراهم کند، نمی پذیرد. به همین خاطر، همیشه باید مسلمان در موقعیت برتر یا حداقل مساوی با دیگران در جامعه، قرار داشته باشد.
حفظ سیادت اسلام و جامعه اسلامی از مهمترین وظایف در نظام سیاسی اسلام است که نقض آن از حدود اختیارات مسلمین خارج بوده و بر اساس «قاعده نفی سبیل» (النّساء/۱۴۱) یعنى خداوند، براى مردم کافر بر مؤمنان، غلبه منطقى و استدلالى قرار نداده است. اگر چه ممکن است اهل کفر، از نظر قدرت و نیرو، بر اهل ایمان غالب آیند، لکن از لحاظ دلیل و منطق، در برابر اهل ایمان پایشان چوبین است. (طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ۱۳۷۲ش، ج‏۶، ص۱۰۶) به طوری که تعهدات بین المللی نیز نمی تواند ناقض آن باشد. این اصل کلی را فقها تحت عنوان «لاسلامُ یعلو ولا یعلی عَلَیهِ والکفّارُ بِمَنزِلَهِ المُوتی لا یحجِبونَ ولا یورِثون» (نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ۱۹۸۱م، ج۲۱، ص ۱۳۶؛ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۷) به صورت یک قاعده حقوقی در فروع و موارد مختلف حقوق اسلامی مورد بهره برداری قرار داده اند و نیز عبارت مزبور عینا به صورت حدیث در کتابهای روایی نقل شده است. اسلام نسبت به سایر مکاتب و ملل، همیشه برتری دارد و هیچ چیزی بر آن برتری ندارد و کافران به منزله مرده ها هستند، مانع از ارث دیگران نمیشوند و خودشان نیز ارث نمیبرند. احتمال هم دارد که نفى” سبیل” اعم از تسلط در دنیا باشد یعنى منظور این باشد که کفار نه در دنیا مسلط بر مؤمنین مى‏شوند و نه در آخرت، و مؤمنین به اذن خدا دائما غالبند، البته ما دام که ملتزم به لوازم ایمان خود باشند. (طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ ق‏، ج‏۵، ص۱۱۷) ﴿وَ لِلَّهِ العِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلمُؤمِنِین‏﴾؛ (منافون/۸) و خداى را است عزّ و رسول او را و مؤمنان را نه منافقان را. عزّ خداى سه است: عزّ الوهیّت و خالقیّت و رازقیّت. و عزّ رسول سه است: عزّ نبوّت و رسالت و شریعت. و عزّ مؤمنان سه است: عزّ معرفت و شهادت و طاعت‏ (سور آبادی، تفسیر سور آبادی، ۱۳۵۳ش، ج‏۴، ص۲۶۱۲) منظورش از «اعز» خودش و از «اذل» رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله است، گویى نظرش آن بوده که من اهل مدینه و داراى ثروت و اقوام هستم ولى آن حضرت چنین نیست. خدا در جواب فرمود: ﴿وَ لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ﴾ در اینجا خدا عزت را به خود و پیامبرش و مؤمنان مخصوص کرده است، براى منافقان و کفار جز ذلت باقى نمى‏ماند، واقعیت همین است لیکن منافقان نمى‏دانند. در کافى از سماعه از امام صادق علیه السّلام نقل شده فرمود: خداوند تبارک و تعالى همه کارهاى مؤمن را به خودش واگذار کرده ولى به او واگذار نکرده که خودش را ذلیل کند آیا در اینجا قول خدا را ندانسته‏اى که فرماید: لِلَّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ مؤمنین باید عزیز باشد و ذلیل نباشد(قرشى، تفسیر احسن الحدیث،‏ ۱۳۷۷ش، ج‏۱۱، ص۱۸۰)
بنابراین دادن هر نوع امتیاز سیاسی، اقتصادی، نظامی، قضایی و اجتماعی به غیرمسلمانان که به سیادت اسلام و جامعه مسلمین لطمه وارد آورد، بی ارزش و بیاعتبار خواهد بود. قرآن در این زمینه به مسلمانان هشدار میدهد که: ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطَانَهً مِّن دُونِکُم لا یألُونَکُم خَبَالاً وَدُّوا مَا عَنِتُّم قَد بَدَتِ البَغضاءُ مِن أَفوَاهِهِم وَ مَا تُخفِی صُدُورُهُم أَکبرُ قَد بَینَّا لَکُمُ الاَیاتِ إِن کُنتُم تَعقِلُونَ﴾؛ (آل عمران/۱۱۸) یعنى کافران را بجاى مؤمنان دوست و از خواص خود قرار مدهید که اسرار خود را نزد آنها افشاء سازید. «من دونکم»: یعنى از غیر اهل ملت و دین خودتان. سپس خداوند علت منع دوستى و رفت و آمد با آنها را بیان میفرماید: «لا یَألُونَکُم خَبالًا»: یعنى آنها هرگز در کارهایى که موجب فساد امر شما شود کوتاهى نخواهند کرد و از هیچ کوششى در راه ضرر زدن بشما باز نخواهند ایستاد. و شما مسلمانان اگر صبر کنید و تقوا به خرج دهید از کینه دشمنان ایمن خواهید بود. (طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ۱۳۷۲ش، ج‏۴، ص۲۲۰) «بطانه» در لغت به معناى فرد مورد اعتمادى است که انسان کارهاى سرّى خود را با او در میان مى‏گذارد و او آنها را فاش نمى‏کند. این کلمه مأخوذ است از بطانه الثوب، یعنى جامه زیرین، و نظیر این است گفته عرب که مى‏گوید: فلان شعار فلان یعنى فلانى جامه زیرین فلانى است. و از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: «یاران و نزدیکان انسان همچون جامه زیرین و سایر مردم به منزله لباس رویین هستند». (گروه مترجمان، ترجمه تفسیر جوامع الجامع‏، ۱۳۷۷ش، ج‏۱، ص۴۷۴) وقتی دوست گرفتن افراد غیر مسلمان این چنین نتایج ناگوار به بار آورد و فرصتی به آنان دهد که در تباه نمودن کارها و افساد امور بکوشند و توطئههای خصمانه به راه اندازند و در شرایط سخت، از تأیید و ایجاد عوامل ناراحت کننده دریغ نورزند، و با وجود کوشش در کتمان نمودن تضاد فکری و کینه و نفرت، به طور ناخودآگاه زبانشان به کینه توزی و بدگویی باز شود، نتایج و آثار سیادت و تسلط آنان بر مسلمین و تصدی مقامات دولتی و سیاسی و نظامی و اقتصادی از طرف غیر مسلمانان، چگونه خواهد بود؟ (عمید زنجانی، عباسعلی، حقوق اقلیتها، ۱۳۶۲ش، ص۲۸۷-۲۸۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]