توانایی تعمیم نهادها تأثیری دوسویه دارد. اگر استنباط این باشد که رژیمهای نهادی طبق چهار معیار کلی فوق نسبتاً خوب عمل میکنند، روابط اعتماد افقی و عمودی میتواند شکوفا شود. در نتیجه، شهروندان همدیگر را به عنوان عناصر تشکیل دهنده یک جامعه جمهوری سیاسی میشناسند و به یکدیگر اعتماد
میکنند. برعکس،مشاهده عملکرد نامناسب نهادها میتواند انسجام جوامع سیاسی مدرن را تضعیف کند و پدیده های واپسگرایانه ای همچون بازگشت از شکلهای نهادی ایجاد شکلهای اعتماد به شکلهای جمعی از قبیل قومی و منطقه ای را آغاز کند (همان: ۲۵۶-۲۵۵).
۳-۲-۴-۳- زتومکا
زتومکا انتزاعیترین حالت اعتماد را معطوف به نهادها و سازمانها میداند. او این نهادها و سازمانها را به عنوان نظامات ساختاری ویژه که در قالب آنها کنشها و تعاملات تحقق پیدا میکنند، در نظر میگیرد. مدرسه، دانشگاه، ارتش، کلیسا، دادگاهها، نیروی انتظامی، بانکها، بازار سهام، دولت، مجلس، کارخانه های صنعتی و… نوعاً موضوعاتی از این نوع اعتماد هستند. به عقیده زتومکا، میزان اعتمادی که مردم به نهادهای مختلف دارند در بین جوامع متفاوت است و در طی زمان دستخوش تغییراتی میشود. او هم چنین نوع جالبی از اعتماد به نهادها را مطرح میسازد و از آن با عنوان اعتماد رویه ای یاد میکند. اعتمادی که در اعمال یا رویه های نهادی شده، بر مبنای این اعتقاد وجود دارد که اگر از این رویه ها پیروی و متابعت شود، بهترین نتایج حاصل خواهند شد. اعتماد به شیوه های دموکراتیک (انتخابات، نمایندگی، اکثریت آراء و…) به عنوان بهترین شیوه برای تأمین منافع بزرگترین بخش از جمعیت و کسب مستدلترین توافقها در میان منافع متعارض از این جمله میباشند.
مقوله مهم بعدی مربوط به موضوعات اعطا کننده اعتماد، نظامهای فن شناختی و به تعبیر گیدنز
“نظامهای کارشناسی” یا “نظامهای انتزاعی” هستند. نظامهای ارتباط از راه دور، آب و برق، حمل و نقل، کنترل ترافیک هوایی، شبکه های فرماندهی نظامی، شبکه های کامپیوتر، بازارهای مالی و… از این جمله
میباشند.
اهداف ملموستر مربوط به اعتماد، محصولات و ابزارهای مختلفی هستند که آنها را خریداری کرده و مورد استفاده قرار میدهیم. ما به طور معمول این نوع اعتماد را در زندگی روزمره مان به کار میگیریم. اعتماد در این حالت ممکن است اشاره ای به یک شیوه عام مربوط به نوع معینی از کالاها یا کالاهای ساخته شده در یک کشور معین و یا در قالب انضمامیتر، اشاره به محصولات یک کارخانه معین یا حتی آثار یک نویسنده خاص داشته باشد.
انتزاعیترین موضوعات مربوط به اعتماد به ویژگیهای کلی نظام اجتماعی چون نظم اجتماعی، جامعه قوی، عملکرد یک رژیم سیاسی- اقتصادی و… مربوط میشود. وقتی از امنیت وجودی یعنی “اطمینان به ادامه هویت شخصی و پایداری محیطهای اجتماعی و مادی احاطه کننده کنش” صحبت میکنیم، این نوع اعتماد را در ذهن داریم. برای مثال میتوانیم بگوییم “امریکا جامعه عظیمی است” و یا “دموکراسی تنها رژیم منصفانه است”. در همه این موارد اعتماد را معطوف به یک نظام عام مینماییم (زتومکا، ۱۳۸۷: ۸۴-۸۲).
زتومکا پنداشت از اعتماد نظام مندرا به اندیشه مشروعیت پیوند میزند. او با پیروی از تمایزهای وبر از این مفهوم، مشروعیت هدفمند را بر فرض وجود اعتماد شخصی (یا حداقل آنچه که او اعتماد شخصی مجازی
مینامد، یعنی در برقرار کردن پیوندهای صمیمی و عاطفی با افراد نسبتاً دور) بنا شده است. مشروعیت قانونی بر مسلم انگاشتن وجود اعتماد نهادی یا نوع ویژه ای از اعتماد رویهای بنا شده است. اما در مورد مشروعیت سنتی، فرض نمودن هیچ کدام از اشکال اعتماد ضرورت ندارد. مشروعیت سنتی فی نفسه دلالت بر هیچ نوع اعتمادی ندارد و این به دلیل وجود سنت است. تا زمانی که سنت حاکمیت داشته باشد، میتواند جایگزینی برای اعتماد محسوب شود و با تصدیق و تأیید جریان ازلی و همیشگی گذشته جای اعتماد را بگیرد (همان: ۸۵-۸۴).
به نظر زتومکا، انواع مختلف اعتماد – اعتماد شخصی، صنفی، موقعیتی، گروهی، نهادی، تجاری و نظاممند مطابق با منطق یکسانی عمل مینمایند. او همه موضوعات مطرح شده درباره اعتماد را قابل تحویل به کنش های انسان میداند. به زعم وی، برای مثال در حالت اعتماد نهادی-نظیر حکومت- ما به کسانی که در چارچوب قانون اساسی کارکردهای حکومتی را اجرا نمایند و کسانی که بر این عملکرد نظارت
میکنند(اعضای دادگاه قانوناساسی، هیئتهایداوری، کمیتههای پارلمانی، رسانه های گروهی آزاد و…)اعتماد میکنیم (همان: ۸۶-۸۵).
۳-۳ – مسائلی پیرامون رسانه های جمعی
۳-۳-۱- مفهوم و اهمیت رسانه های جمعی
رسانه های جمعی عبارت اند از تمام ابزارهای غیر شخصی ارتباط که بدان وسیله، پیامهای بصری و یا سمعی، مستقیماً به مخاطبان انتقال مییابند. تلویزیون، رادیو، سینما، روزنامهها، مجلات، کتابها و تابلوهای آگهی در زمره رسانه های همگانی محسوب میشوند (گولد و کولب، ۱۳۸۲: ۴۳۶).
اهمیت رسانه های همگانی در جامعه را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

    • رسانه های همگانی در جامعه وسایل و ابزار قدرت هستند. به عبارت دیگر، ابزار کنترل، مدیریت و نوآوری به شمار میروند و در عین حال میتوانند جانشینی برای قوه قهریه محسوب شوند.
    • رسانه های همگانی در سطح جامعه جایگاهی را اشغال کرده اند که از آن جایگاه به طور فزایندهای مسائل و امور عمومی، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی، مطرح میشود.
    • رسانه های همگانی همچنین به عنوان جایگاهی به شمار میروند که از آنجا فرهنگ جریان مییابد و اشکال متفاوت هنری و سمبلیک ریشه دوانده و توسعه مییابند. در این رابطه میتوان گفت رسانه ها بر شیوه های رفتاری، نحوه سلوکها و سلیقههای عمومی در جامعه و بر هنجارها اثر میگذارند.
    • رسانه های همگانی برای افراد جامعه به صورت منبعی اصلی و مسلط برای تعاریف و تصاویر ذهنی از واقعیتهای اجتماعی درآمدهاست.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • رسانه های همگانی به طور کلی، ارزیابیها، نظریات و قضاوتهای ارزشی خود را از مسائل مختلف در لابلای برنامهها، گفتارها، خبرها و برنامههای تفریحی به طور پنهان و آشکار میگنجانند (مهرداد، ۱۳۸۸: ۱۰-۹)

علاوه بر این، شناخت تأثیر وسایل ارتباط جمعی در جوامعی که جهان سوم یا کم رشد و یا در حال توسعه خوانده می شوند برای جامعه شناسی فوق العاده جالب است. این در حالی است که سرنوشت کشورهایی که امروزه صنعتی می خوانیم از این نظر چنین نبوده است. در این کشور ها این وسایل به تدریج متولد شده اند و زمانی به اوج رسیده اند که جامعه نیز به خوبی تطور یافته بود. بنابراین، در جهان سوم نقش وسایل ارتباط جمعی بسیار بدیع می نماید و جامعه شناسی را دیدگاهی تازه می گشاید (کازنو، ۱۳۷۳: ۳۱۳).
۳-۳-۲- کارکردهای رسانه های جمعی
در زمینه کارکردهای رسانه های جمعی، اندیشمندان و صاحبنظران مختلفی به اظهار نظر پرداخته اند که یکی از شناخته شده ترین آنها هارولد لاسول[۶۰] میباشد. او وظایفی چند نظیر مراقبت از محیط و ایجاد همبستگی بین اجزای گوناگون جامعه را در پاسخ به محیطی که در آن انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر صورت میگیرد، به عنوان وظیفه های اصلی ارتباطات جمعی تلقی میکند. او هم چنین در مقالهای دیگر با نام «ساخت و کارکرد ارتباطات در جامعه» وظایف دیگری برای وسایل ارتباطی برمیشمارد. به نظر او، این وسایل باید به:

  1. حراست از محیط،
  2. همبستگی بین اجزای جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی،
  3. انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر کمک کنند (ساروخانی، ۱۳۷۲ الف: ۸۳).

مرتن[۶۱] و لازارسفلد[۶۲] در کتاب معروفشان با نام «ارتباط، سلیقه مردم و عمل اجتماعی سازمانیافته» وظایفی را برای وسایل ارتباط جمعی قائل شدند که عبارت اند از:

  1. وظیفه اخلاقی: حمایت از هنجارهای اجتماعی،
  2. امکان اعطای پایگاه اجتماعی،
  3. برخی وظایف نامطلوب مانند تخدیر اجتماع با ایجاد نوعی مشارکت خیالی در واقعیت (دادگران، ۱۳۸۸: ۱۰۶).

روژه کلوس نیز وظایف اجتماعی رسانه های جمعی در جوامع معاصر را به دو دسته کلی تقسیم می کند:

  • وظایف روانی اجتماعی که شامل ایجاد همبستگی اجتماعی (کوشش برای ترک گوشه گیری و جستجوی پیوند های حرفه ای به جای روابط خویشاوندی دوستانه)، سلامت جسمی و فکری (توجه به استراحت و آرامش افراد و تهیه وسایل تفریح و سرگرمی آنان) و درمان روانی (فراموشی ناراحتی ها، رهایی از دلهره ها و جبران سرخوردگی ها) می باشد (رستگار مقدم، ۱۳۷۹: ۱۳۰).
  • وظایف ارتباط فکری: این دسته از وظایف را می توان به چهار نوع زیر تقسیم بندی کرد:

الف- اطلاع و آگاهی: نقل جریان وقایع، اقدامات و عقاید در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، علمی، فنی و وضع زندگی جنبه خبری دارد.
ب- پرورش: کوشش های آموزشی که هم زمان با نقل و تشریح خبر های جاری، به صورت راهنمایی ها و انتقاد های مختلف صورت می گیرند، در تعلیم و تربیت انسان نقش مهمی دارند. این کوشش ها دارای انواع سه گانه هستند: نخست، پرورش اندیشه ها و احساسات و انتقال منظم ارزش ها و نقش های تمدن و فرهنگ جامعه به افراد. دوم، پرورش عقاید، از راه جلب ایمان افراد و ایجاد اعتقاد ها و آرمان های عمومی از طریق تشریح و تفسیر وقایع جاری و تجزیه و تحلیل مبانی فرهنگی. سوم، پرورش حرفه ای و کوشش در تربیت افراد.
ج- بیان: کمک به ایجاد ارزش ها و نقش های اجتماعی و تلاش های لازم برای معرفی فرهنگ و تمدن و افکار و عقاید و رفتار های انسانی جنبه بیانی دارند. و دارای انواع گوناگون می باشند: اول، معرفی فرهنگ و تمدن،ایجاد ارزش ها و اثرهایی که جزء میراث تمدن و فرهنگ اجتماعی قرار می گیرند. دوم، تشریح ایدئولوژی های جاری، ایجاد ارزش ها و دژهایی که با رویداد ها و فعل و انفعال های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جاری ارتباط نزدیک دارند. سوم، استدلال، تشریح و توجیه مطالب و مسائل و نفوذ گذاشتن در دیگران به منظور ایجاد تغییر یا تزلزل فکری در مخاطبان همه جنبه استدلالی دارند.
د- اجبار: تحمیل غیر مستقیم و نامرئی عقاید و روش ها و رفتار های اجتماعی و روحیات و اعتقادات عمومی (همان، ۱۲۹).
علاوه بر این، برخی از صاحبنظران بر این باورند که امروزه در کنار نهاد ها و عاملان مختلفی هم چون خانواده، مدرسه، نهادهای مذهبی، گروه همسانان، حرفه، طبقه و منزلت اجتماعی، رسانه های جمعی نیز نقش بسیار مهمی در جامعه پذیر کردن افراد جامعه ایفا می کنند. بدون وجود ارتباطات گسترده و سریع، جوامع امروزی نمی توانند وجود داشته باشند. اخبار رویداد هایی که در دیگر نقاط جهان رخ می دهند ظرف چند ساعت به آگاهی همگان می رسد. رسانه های جمعی در بین المللی شدن ایستارها و ارزش ها در گرداگرد جهان نقش مهمی ایفا می کنند. رسانه های جمعی گذشته از ارائه اطلاعات مشخص و فوری در مورد رویدادهای مختلف، ارزش های عمده ای را نیز که هر جامعه در مورد آن ها توافق نظر دارد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم منتقل می سازند. برخی نماد ها در یک بستر احساسی انتقال می یابند و رویداد هایی که به همراه این نماد ها توصیف می شوند رنگ و بوی احساسی خاصی پیدا می کنند (پاول و آلموند، ۱۳۷۵: ۲۶).
وسایل ارتباط جمعی امروزه نقش مهمی در دموکراسی ها ایفا می کنند. آن ها در مورد حکومت کند و کاو کرده، اطلاعات را به مردم منتقل می سازند، تریبونی برای مباحثات سیاسی می باشند و هم چنین برای آنند که به مثابه کانالی برای ابلاغ افکار عمومی به حکومت و اعمال فشار عامه بر حکومت عمل نمایند (بیتهام و بویل، ۱۳۷۷: ۲۵). آنها با افزودن بر اطلاعات و آگاهیهای مردم، با ارزشیابی نقادانه از سیاستهای حکومت و با فراهم ساختن کانالی که توسط آن آحاد مردم بتوانند با یکدیگر تبادل نظر کنند، نقشی حیاتی در آموزش سیاسی به معنای وسیع کلمه و ایجاد فرهنگ دموکراتیک ایفا میکنند (همان: ۱۴۹). در صورتی که در نظامهای استبدادی و دیکتاتوری که بین فرمانروایان و فرمانبرداران روابط آزاد و رضایتآمیز وجود ندارد، وسایل ارتباطی معمولاً به ابزارهای تحمیل قدرت و اقناع مردم تبدیل میگردند (معتمدنژاد، ۱۳۷۱: ۱۵-۱۴).
در کل میتوان کارکردهای اصلی رسانه های همگانی را در جامعه بدین ترتیب برشمرد:
۱٫اطلاع دهنده.
– رسانه ها اطلاعات لازم را درباره رخدادها و شرایط جامعه و جهان فراهم میسازند.
– به روابط قدرت اشاره میکنند.
– تسهیل کننده نوآوری، سازگاری و پیشرفت هستند.
۲٫ارتباط دهنده[۶۳].
– توجیه کننده، تعبیر کننده و توصیه کننده درباره معانی رخدادها و اطلاعات هستند.
– زمینه پشتیبانی از اقتدار و ارزشهای آن را فراهم میسازند.

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...