اما این توافقنامه هم به اهدافی که می بایست نرسید و عدم دستیابی به نتایج ملموس در قبال این توافقنامه ها، گروه های مخالف عرفات بالاخص گروه حماس نفوذ و اقتدار خود را بین مردم به شدت افزایش دادند. این گروه ها معتقد بودند عرفات با دادن امتیازات فراوان به اسراییل، در مقابل، به نتایج ملموس در قبال اهداف مبارزان فلسطین دست پیدا نکرده است. این شرایط ادامه داشت تا این که به دنبال انتشار اعلامیه برلین در مارس ۱۹۹۹ به وسیله شورای اروپا در خصوص «حقوق غیر مشروط حاکمیت مردم فلسطین» آمریکا احساس می کرد که برای جلوگیری از ورود جامعه اروپایی به میز مذاکرات صلح خاورمیانه که محققاً وضعیت را در جهت مخالف منافع اسراییل بسیار سخت خواهد کرد و برای جلوگیری از تضعیف بیش از اندازه عرفات در رابطه با نیروهای اسلامی داخل جنبش مقاومت (به خصوص حماس)، دولت کلینتون در ۵ ژوئیه سال ۲۰۰۰ خواهان برگزاری مذاکرات کمپ دیوید برای حفظ فرایند مذاکرات صلح گردید. در تاریخ ۱۱ ژوئیه مذاکرات با حضور ایهود باراک و عرفات و آمریکا به عنوان میانجی آغاز گردید. اساس پیشنهاد امریکا به طرفین مذاکره برقرار زیر بودند:
۱- یک دولت فلسطینی در ۹۵ درصد خاک کرانه غربی ایجاد شود و ۵ درصد باقی مانده در اختیار دولت اسراییل قرار بگیرد.
۲- حرکت آزاد بین شهرک نشین های پراکنده اسراییلی که تحت کنترل فلسطینی ها قرار دارند انجام بگیرد.
۳- برای حرکت آزاد نیاز به ایجاد جاده است پس می بایستی یک شبکه امنیتی ایجاد شود که حرکت را در نواحی مختلف امکان پذیر سازد.
۴- اسراییل اعلام دارد که از درد و آلام پناهندگان فلسطینی متاسف است، اما هیچ گونه مسئولیتی را عهده دار نمی شود و تنها به بعضی از خانواده ها تحت برنامه «وحدت دوباره خانواده ها» اجازه بازگشت به اسرائیل را خواهد داد.
۵-پناهندگان می بایستی در محل سکونت فعلی خود بمانند.عده ای از آنان در کشورهای استالیا،آمریکا و کانادا مستقر خواهد شد و بقیه هم خسارت دریافت خواهند کرد.
۶- تحت هیچ شرایطی «حق بازگشت» و قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل[۱۱۵] امکان پذیر نمی باشد.
۷- یهودیان در مناطق شرقی بیت المقدس می بایستی با یهودیان ساکن مناطق غرب ارتباط داشته باشند و رفت و آمد کنند و یهودیان مناطق شرقی می بایستی تحت کنترل دولت اسراییل باشند. (دهسیار،۱۳۸۱: ۵۰-۴۹)
مذاکرات بعد از ۱۵ روز با شکست مواجه شد چرا که عرفات تشخیص داد که قادر نیست پیشنهادات ارائه شده را برای مردم فلسطین توجیه کند و حمایت آنان را به دست آورد.
انتفاضه دوم ۲۰۰۰
عدم تحصیل هیچ گونه نتیجه ملموس از تشدید تماس مابین ایهود باراک با عرفات و عدم جلوگیری خوش بینی های ارائه شده به وسیله رهبران فلسطینی (از توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۰۰) و به دنبال شکست بنیامین نتانیاهو رهبر دست راستی در برابر ائتلاف چپ به رهبری ایهود باراک در خصوص احتمال فراوان تر و بیشتر برای توافق و تشدید فعالیت های گروه های مخالف با روند مذاکرات دو جانبه بین اسراییل و حکومت خودگردان، شرایط انفجارآمیزی در نواحی تحت کنترل حکومت عرفات به وجود آورد. حضور و بازدید آریل شارون رهبر لیکود در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ از مکان های مقدس در شرق بیت المقدس، آتش لازم برای انفجار را فراهم آورد. انتفاضه دوم از تاریخ ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۰ به دنبال خروج مردم از مجسدالاقصی بعد از پایان نماز جمعه شروع گردید که منجر به کشته شدن ۵ فلسطینی و مجروح شدن نزدیک به ۲۰۰۰ نفر گردید. انتفاضه اول که به دنبال کشته شدن چندین فلسطینی به دست سربازان اسراییلی و در دوران سیطره جنگ سرد حادث شد، برعکس، انتفاضه دوم در دورانی آغاز گردید که تقریباً مشاهد سطره یکه تازانه ی آمریکا در منطقه (خاورمیانه) هستیم و دیگر ویژگی انتفاضه دوم این است که حرکت سیاسی باعث ایجاد آن گردید و حرکت نظامی نقشی در شکل گیری آن نداشته است. آغاز و شدت انتفاضه دوم آنچنان برای کلینتون غیر منتظره بود که او با وجود این که آخرین روزهای حضور خود را در کاخ سفید می گذراند و پیروزی جمهوری خواهان هم شکست معاون اول او را قلم زده بود که تاکیدی بر عدم توانایی سیاسی او بودند، ولیکن در جهت خاموش ساختن انتفاضه پیشنهادات جدیدی را به عرفات ارائه نمود و اعلام کرد این پیشنهادات تنها «مولفه های صلح» هستند و بهترین فرصت برای صلح همیشگی خواهد بود چرا که با خروج او از کاخ سفید این پیشنهادات هم بی ثمر خواهند بود و بسیار مشکل خواهد بود که بتواند همین امتیازات را از جورج بوش به دست آورد (دهشیار،۱۳۸۱: ۵۰)
رئوس کلی طرح کلینتون عبارت بودند از:
۱- تاسیس یک دولت غیر نظامی در ۹۵ درصد کرانه غربی و تمامی نوار غزه
۲- واگذاری سه درصد زمین های اسراییل در داخل مرزهای قبل از سال ۱۹۶۷م به دولت خودگردان فلسطینی
۳- حاکمیت دولت فلسطینی بر تمامی محله های عرب نشین بیت المقدس
۴- پناهندگان به خانه های خود در نوار غزه و کرانه غربی بازخواهند گشت و آنهایی که در سکونت گاه های فعلی باقی می مانند خسارت دریافت خواهند کرد. و هیچ فلسطینی به نواحی تحت حاکمیت دولت اسراییل باز نخواهد گشت.
۵- دولت اسراییل در مرزهای خود و خارج از منطقه به رسمیت شناخته شود، دولت فلسطینی مشروعیت خواهد داشت (دهشیار،۱۳۸۱: ۵۱)
با وجود فشارهای شدید بین المللی و ترغیب کلینتون، یاسر عرفات در تاریخ اول ژانویه ۲۰۰۱م اعلام کرد که به جهت ابهامات فراوان پیشنهادات کلینتون را نمی پذیرد.او اعلام کرد که به جهت این که پیشنهادات، خواست های تاریخی و ملی «حق بازگشت» و حاکمیت بر بیت المقدس را برآورده نمی کند در بین مردم فلسطین مطلوبیت نخواهد داشت. چرا که هدف اصلی فلسطینیان حول محور تشکیل دولت مستقل در نوار غزه و کرانه باختری به پایتختی بیت المقدس می باشد.
طرح صلح عربی ملک عبدا… ۲۰۰۲
در ادامه مناقشات میان فلسطینی ها و اسراییل و همچنین اعراب و اسراییل، طرح ملک عبدا… را که به «ابتکار صلح عربی» معروف شد، بیش از همه طرح های عربی می توان به عنوان یک راه حل دو دولتی برای مسئله فلسطین در نظر گرفت. این طرح که در واقع نوعی شفاف سازی طرح پیشین عربستان موسوم به طرح ۸ ماده ای فهد (۱۹۸۱) که در طرح فاس در مراکش مطرح شده بود، در بند ۳ خود به تاسیس یک دولت مستقل فلسطینی در سرزمین های اشغالی نوار غزه و کرانه باختری و بخش شرقی بیت المقدس تاکید می کند. مواد بعدی طرح نیز در صورت پذیرش و شناسایی این دولت از سوی اسراییل، به توافق صلح جمعی اعراب با اسراییل و برقراری روابط عادی با این کشور اشاره دارد. تاکید اعراب بر این امر، رهبران غرب را نیز تشویق کرد راه حل دو دولتی را بپذیرند و این پذیرش در طرح ارائه شده از سوی گروه چهارگانه (آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل) در سال ۲۰۰۲ که به نقشه راه مشهور شد، تجلی پیدا کرد. (احمدی، ۱۳۸۹: ۲۸)
طرح نقشه راه ۲۰۰۲
نقشه راه برای صلح نام طرحی است برای رفع مناقشات اسراییل و فلسطین که در سال ۲۰۰۲ از سوی گروه چهارگانه آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل پیشنهاد شد. در این طرح برای حل منازعه فلسطین و اسراییل ۳ مرحله پیش بینی شده است:
۱- کاهش و توقف خشونت دو طرف اسراییل و فلسطین بر علیه هم. در این مرحله بازگشت زندگی فلسطینی ها به حالت طبیعی قبل از انتفاضه، ترمیم و بازسازی نهادهای حکومت خودگردان مد نظر بوده و مقطع زمانی اجرای آن از زمان امضاء تا ژوئن ۲۰۰۳ در نظر گرفته شده است.
۲- تلاش برای ایجاد دولت موقت فلسطین از ژوئن تا دسامبر ۲۰۰۳ پیش بینی شده است.
۳- امضاء توافقنامه رسمی بین فلسطین و اسراییل و خاتمه کامل منازعات. (حاجی یوسفی،۱۳۸۲: ۱۰۰-۹۹)
نقشه راه تنها طرحی بوده است که (تا آن زمان) به طور آشکار به راه حل دو دولتی برای پایان کشمکش عربی – اسراییلی اشاره کرده است. جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا، در سخنان خود هم به فلسطینی ها و هم به اسراییلی ها در رابطه با تأسیس یک کشور مستقل برای فلسطینی ها و تامین امنیت اسراییل اشاره کرده است. جورج بوش در سخنرانی خود گفت: «نقشه راه بیانگر یک نقطه آغاز به سوی دستیابی به سوی دو دولت است. یکی دولت امن اسراییل و دیگری دولت دموکراتیک و با دوام و صلح طلب فلسطین».(احمدی،۱۳۸۹: ۲۹)
کنفرانس آناپولیس ۲۰۰۷
کنفرانس آناپولیس در واقع ابتکار ایالات متحده آمریکا برای خارج کردن طرح نقشه راه از بن بست است. این کنفرانس در ۲۷ نوامبر ۲۰۰۷ در آکادمی نیروی دریایی آمریکا در شهر آناپولیس، ایالت مریلند آمریکا و با حضور رهبران حکومت خودگردان فلسطینی، اسراییل و ۴۸ کشور جهان اعم از عربی و اروپایی، روسیه، چین و… با میزبانی ایالات متحده آمریکا برگزار شد. در این کنفرانس، ایالات متحده بار دیگر راه حل دو دولتی را برای کشمکش بر سر فلسطین پیشنهاد کرد. (Fhilips,2002) فلسطینی ها در این کنفرانس علاوه بر عقب نشینی کامل اسراییل از کرانه باختری و نوار غزه، خواستار بحث در باره مسائل اصلی بیت المقدس، پناهندگان، حق بازگشت، مسئله مرزها شهرک های یهودی نشین، آب و امنیت در کنفرانس شدند. در بیانیه ای که جورج بوش آن را قرائت کرد، گفته شد که همه طرف ها از راه حل دو دولتی حمایت می کنند و این توافق صلح نهایی، همان طور که اسراییل وطن مردم یهود است، فلسطین را به وطن فلسطینی ها تبدیل می کند. (Ravid,et.al,2008)
نتیجه گیری
با فروپاشی شوروی و شکل گیری ساختار نظام تک قطبی به رهبری آمریکا در صحنه بین المللی ما شاهد تغییر و تحولاتی در ساختار نظام بین الملل و به تبع آن واحد ها و بازیگران آن، رویه ها و… بودیم. بازیگر اصلی ساختار جدید، آمریکا بود که به دلیل نبود بازیگری در سطح و اندازه خود، به دنبال حاکم کردن «نظم لیبرال» در جهت تحقق منافع ملی در سطح جهان رفت که پدیده «جهانی شدن» هم این فرایند را تسریع کرد. از دید نخبگان حوزه سیاست خارجی آمریکا، حوزه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...