کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



 

رشته بیماری شناسی گیاهی

عنوان

بررسی عوامل

پوسیدگی سیب زمینی درانبارهای دامغان

استادراهنما:

دکترعبدالرضا فروتن

اساتیدمشاور:

دکتر سیاوش رعیت پناه

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
چکیده
پوسیدگی نرم ناشی از گونه­های اروینیا از بیماری­های مهم سیب زمینی در مناطق تحت کشت این گیاه می­باشد. در این بررسی از مزارع و انبارهای مناطق تحت کشت سیب زمینی در دیباج، کلاته، تویه، دروار، فولاد محله وآستانه شهرستان دامغان بازدید و نمونه برداری بعمل آمد. از کشت نمونه­های جمع­آوری شده در محیط کشت آگار غذائی، ۴۵ جدایه باکتری­ پکتولیتیک بدست آمد. اصول کخ در مورد همه جدایه­ها انجام و همه آن­ها قادر به ایجاد بیماری بودند. همه جدایه­ها روی محیط کشت EMB دارای کلنی­های کوچک گرد، صاف، نسبتا برجسته با حاشیه منظم تا نامنظم و به رنگ زرد طلایی تا قرمز با درخشندگی سبز متالیک بودند. این باکتری­ها گرم منفی، میله­ای شکل، متحرک، حاوی تاژک­های محیطی و قادر به رشد در شرایط غیرهوازی بودند. و همچنین جدیه­های بدست آمده توانستند در ورقه­های سیب زمینی ایجاد لهیدگی کنند. همه جدیه­ها اکسیداز منفی و کاتالاز مثبت بوده و توانستند گلوکز را تخمیر و نیترات را احیاء نمایند. براساس خصوصیات بدست آمده در آزمون­های فیزیکو شیمیائی و مقایسه با مشخصات گزارش شده در منابع معتبر، جدا شده­ها در یک گونهErwinia carotovora و زیر گونه­های E. carotovora subspcarotovora و E. carotovora subsp. atroseptica شناسائی شدند.
مقدمه
سیب زمینی (.Solanum tuberosum L) یکی از محصولات مهم کشور بوده و سطح زیر کشت آن دراستان سمنان بالغ بر ۵۰۰۰ هکتار است. شهرستان دامغان با اختصاص بیش از۲۰۰۰ به کشت سیب زمینی، از مناطق بسیار مساعد این زراعت به شمار می­رود.
بسیاری از کشاورزان دامغان غده­های خوراکی و بذری سیب زمینی مورد نیاز کشت را طی فصول غیر زراعی در انبارهای سنتی نگهدا ری می­ کنند. هر ساله میزان قابل توجهی از این غده­ها دچار پوسیدگی شده و از بین می­رود.
محدودیت­ها، موانع و هزینه­ های بالای تهیه و نگهداری غده­های بذری و همچنین پوسید­گی غده­های بذری در انبار و یا قبل از رویش بوته­ها د ر مزرعه، از جمله مشکلات عمده تولیدکنند­گان سیب زمینی در این منطقه محسوب می­گردد. از جمله پوسید­گی­های سیب زمینی، پوسید­گی نرم ناشی از گونه­های اروینیا می­باشد.
در این بررسی گونه­های اروینیا عامل پوسیدگی نرم غده سیب زمینی در انبارهای منطقه دامغان شناسایی و اهمیت نسبی آن­ها مورد ارزیابی قرار گرفت.
 – ۱ – سابقه بیماری در دنیا
باکتری­های عامل پوسیدگی نرم معمولا در گونه Ewrvinia carotovora (L.R.Jones) Holland قرار دارند (۴). جونز[۱] در سال ۱۹۰۱ اولین بار از آمریکا بیماری پوسیدگی نرم باکتریائی را روی هویج گزارش و عامل بیماری را Bacillus caorotovora نامید. یک سال بعد و تقریبا بطور همزمان ون­هال[۲] از هلند و اپل[۳] از آلمان مستقلا بیماری ساق سیاه را از روی سیب زمینی[۴] گزارش کردند. ون­هال عامل بیماری را Bacillus atroseptica و اپل آنرا Bacillus phytophthorus نامیدند.
در سال ۱۹۰۷ هریسون[۵] باکتری B. solanisaprus و در سال ۱۹۱۱ مورفی و هریسون[۶] باکتری B. melangenes را که ایجاد بیماری مشابه ساق سیاه روی سیب زمینی می­کردند، به عنوان عامل این بیماری معرفی کردند (۲۸ و ۲۷). همچنین اولین بار در سال ۱۹۵۳ گونه E. chrysanthemi به عنوان بلایت باکتریائی داوودی از آمریکا و متعاقبا در سال ۱۹۷۵ از ژاپن گزارش گردید (۳۸).
پوسیدگی نرم از شایع ترین و مخربترین بیماری­های باکتریائی سبزیجات در شرایط انبار و حمل و نقل است. به سبب پراکنش جهانی بیماری، تحقیق پیرامون این بیماری در کشورهای مختلف از جمله آمریکا، انگلستان، فرانسه، شوروی سابق، دانمارک، یوگسلاوی و هند بطور جدی پیگیری شده است (۱).
در سال ۱۹۴۵ والدی[۷] پیشنهاد نمود که جنس Erwinia محدود به سه گونه E. Salicis، amylovora E. و E. tracheiphila (عوامل بیماری­های نکروز و پژمردگی) و به عنوان عوامل پوسیدگی نرم پذیرفته شوند و گونه­های E. carotovora و E. chrysanthemi در جنس دیگری به نام Pectobacterium قرار داده شوند.
اگر چه از این پیشنهاد در ابتدا استقبال شد(Graham, 1958; Barnel et al,. 1973, 1974) ، اما مورد قبول و پذیرش عموم قرار نگرفت. زیرا گونه­های حد وسط این دو گروه علی­رغم دارا بودن مشخصات فنوتیپی مشابه اروینیا، فاقد قدرت پوسیدگی نرم بودند (۲۹).
۲ – ۱ – سابقه بیماری در ایران
باکتری Erwinia اولین بار در ایران توسط حجارود (۵) و امانی (۲)از پیازهای پوسیده سیکلامن جدا گردیده و امانی با آزمایشات تکمیلی، باکتری را E. carotovora معرفی نمود.
بهار و دانش در سال ۱۳۶۵ زیر گونه (Ecc) Erwinia carotovora subspcarotovor را به عنوان عامل ساق سیاه و پوسیدگی نرم سیب زمینی در اصفهان گزارش کردند (۳). زیر گونه Eccتوسط عرب و رحیمیان در سال ۱۳۶۸ از روی دیفن باخیا گزارش شد و ظهور استرین­های متعددی از اروینیا مثل E. carotovora subsp atroseptica (Eca) وEcarotovora subsp carotovora (Ecc) را از مناطق مهم سیب زمینی کاری استان فارس جداسازی و بیماریزائی آن­ها را روی سیب زمینی به اثبات رساندند (۱).
فریدونی (۱۱) استرین­های عامل این بیماری را در استان­های خراسان، آذربایجان شرقی، اصفهان، همدان، تهران و مازندران بررسی کرد.
احمد وند (۱) مناطق مختلف سیب زمینی کاری همدان را از نظر ویژگی­های فنوتیپی و میزبانی بررسی نمود. او زیر گونه های Ecc و Eca را روی گیاه سیب زمینی گزارش نموده و در مواردی به استرین­های بینابینی گونه E. carotovora و Echrysanthemi اشاره نمود. تو همچنین گونه Ech را از همدان گزارش کرد (۱ و۱۱).
۳ – ۱ علائم بیماری
اروینیای عامل پوسیدگی نرم باعث نرم شدن و پوسیدگی بافت پارانشیمنی گیاه میزبان می­شود. علائم بارز بیماری روی غده سیب زمینی بصورت پوسیدگی نرم غده[۸] و در ساقه بصورت ساق سیاه می­باشد.
۱ – ۳ – ۱ – علائم پوسیدگی نرم غده
غده­های بذری قبل از کاشت و غده­های تولیدی قبل یا بعد از برداشت مکن است در انبار به بیماری پوسیدگی نرم مبتلا شوند. آلودگی­ها عمدتا از طریق عدسک­ها، زخم­ها و انتهای استولون گیاه مادری بیمار صورت می­گیرد. زخم­هایی که روی عدسک­ها به وجود می­آیند، به صورت کمی فرو رفته برنزه تا قهوه­ای هستند و نواحی آبسوخته مدوری به قطر تقریبی ۶% – ۳% سانتی­متر دورآن­ها مشاهده می­گرد­د. در شرایط خشک زخم­ها ممکن است فرورفته، سخت و خشک باشند. در برخی اوقات بیماری متوقف شده و قسمت­های بیمار خشک و نواحی فرورفته­ای با توده­ای از مواد مرده و سخت و سیاه پر می­شوند. لکه­ها نا منظم، فرو رفته و به رنگ قهوه­ای تیره هستند (۴۶ و ۶۸). پوسیدگی از روی سطح غده شروع شده و به طرف داخل ادامه می­یابد. بافت­های پوسیده نرم، مرطوب و برنزه تا کرم رنگ هستند. به نحوی که کاملا از بافت سالم قابل تشخیص بوده و با شستشو بسهولت از بافت سالم جدا می شوند. معمولا حاشیه زخم­ها به رنگ قهوه­ای تا سیاه دیده می­­شود (۱۳ و ۳۸).
در مراحل اولیه بافت­های پوسیده بی بو بوده، ولی در اثر فعالیت میکرو ارگانیزم­های ثانویه، بوی فساد بافت پوسیده به مشام می­رسد. بافت­های آلوده حالت لزج و چسبنده­ای پیدا می­ کنند (۱۶، ۳۲ و ۴۶) و به سبب اضمحلال کامل این بافت­ها، فقط پوست غده در خاک باقی می­ماند (۱۶).
۲ – ۳ – ۱ – علائم بیماری ساق سیاه
علائم بیماری در هر مرحله از رشد گیاه قابل مشاهده است. در روی ساقه سیب زمینی­های آلوده پوسیدگی سیاه رنگی به وجود می­آید که معمولا از قطعات بذری پوسیده شروع می­شود و ممکن است در چند میلی­متری بالای ساقه یا تمام طول ساقه گسترش یابد. اغلب در نواحی بالای لکه­های سیاه، مغز ساقه پوسیده شده و بافت­های آوندی بی رنگ می­گردند (۴۶).
گیاهان آلوده در ابتدا به سبب رشد غیر عادی، دارای بوته­ها­ئی باریک و به حالت کوتاه می­باشند. شاخ و برگ گیاه کلروزه شده و حاشیه برگچه­ها به طرف بالا کشیده می­شوند. ممکن است برگچه­ها و





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-01-11] [ 10:29:00 ب.ظ ]




 

تعریف جرم تجاوز و صلاحیت رسیدگی به آن

( در پرتو تحولات ناشی از کنفرانس کامپالا )

استاد راهنما :

جناب آقای دکتر بهنام یوسفیان شوره دلی

استاد مشاور :

جناب آقای دکترعلی پور قصاب امیری

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

مقدمه

 دادگاه­های نورنبرگ وتوکیو و دادگاه های ملی نظامی که در اجرای قانون شماره ی ۱۰ شورای نظارت آلمان پس از جنگ جهانی دوم تشکیل شدند، در کنار تعقیب جنایات جنگی و جنایات بر ضد بشریت «جنایات بر ضد صلح» را مورد تعقیب قرار دادند، بدون اینکه تعقیب روشن و دقیقی از مفهوم «جنگ تجاوزکارانه» بر اسناد تاسیس این دادگاه ها ارائه شده باشد. در میان همه جنایاتی که در ماده ۵ اساسنامه دیوان بین المللی کیفری احصاء گردیده اند جنایت تجاوز از بسیاری جهات جنبه­ استثنایی دارد . تعریفی از این جنایت ارائه نشده است ، فهرست دقیقی از اعمالی که مشمول چنان تعریفی باشد موجود نیست و عناصر تشکیل دهنده این جرم مشخص نیست در صدر همه این مسائل تشخیص وقوع تجاوز توسط یک دولت پیش شرط حتمی برای انتساب مسئولیت کیفری فردی در جنایت تجاوز می باشد .

وارد کردن جنایت تجاوز در قلمرو صلاحیت دیوان بین المللی کیفری از این تمایل نشأت می­گیرد که از به کیفر رسیدن جنایت مزبور اطمینان حاصل شود چنان که در پایان جنگ جهانی دوم این جنایت تحت عنوان جنایت بر ضد صلح بر اساس منشور نورنبرگ و منشور توکیو مورد مجازات قرار گرفت ، در حقیقت در بحث از جنایت بر ضد صلح بود که دادگاه نورنبرگ دیدگاهی را که امروزه کلاسیک تلقی می شود به این عبارت اعلام داشت که جنایت بر ضد حقوق بین المللی را انسان ها مرتکب می گردند نه موجودات انتزاعی و تنها با مجازات کردن کسانی که چنین جرائمی مرتکب می شوند می­توان مقررات حقوق بین الملل را به نحو موثری به اجرا در آورد.

قطعنامه شماره ۳۳۱۴ مجمع عمومی ملل متحد مصوب ۱۹۷۴ جنایت تجاوز را تعریف نکرده ولی اقدام تجاوزکارانه را تعریف کرده است. جنایت بر ضد صلح احصا شده در بند الف ماده ۶ منشور نورنبرگ عبارت بود از «طراحی، فراهم ساختن مقدمات، آغاز کردن یا انجام دادن جنگی تجاوزکارانه یا جنگی که ناقض عهدنامه ها، توافقات یا تعهدات بین المللی باشد یا شرکت جستن در یک طرح مشترک یا تبانی به منظور نیل به هر یک از امور فوق الذکر. شرکت کنندگان در کنفرانس رم نتوانستند در مورد جنایت تجاوز و شرایط اعمال صلاحیت دیوان نسبت به این جنایت توافق کنند بنابراین در آخرین لحظات تصمیم گرفتند فقط در ماده ی ۵ اساسنامه به طور کلی به ذکر تجاوز در فهرست جنایت مشمول صلاحیت دیوان اکتفا کنند و تعریف دقیق آن را به تشکیل کنفرانس بازنگری محول کنند که می بایست ۷ سال بعد از لازم الاجرا شدن اساسنامه مطابق مواد ۱۲۱ و ۱۲۳ تشکیل شود.

پس از کنفرانس رم ، کمیسیون تهیه مقدمات تشکیل دادگاه بین المللی کیفری در بعضی از جلسات خود، موضوع جنایت تجاوز را در دستور کار خود قرار داد بعد از لازم الاجرا شدن اساسنامه دیوان با تقسیم مجمع دولت های عضو کارگروه ویژه جنایت تجاوز (agratian) تشکیل شد.

کارگروه سال ۲۰۰۸ تا ابتدا ۲۰۰۹ پیش نویس متن را تهیه کرد و این پیش نویس در کنفرانس بازنگری کامپالا تصویب شد.

در پژوهش حاضر با توجه به مصوبات کنفرانس کامپالا قصد داریم به سوالات ذیل به طور شایسته جواب دهیم.

سوالات پژوهش(مسأله تحقیق)

در میان همه جنایاتی که درماده ۵ اساسنامه دیوان بین المللی کیفری احصا گردیده اند جنایت تجاوز از بسیاری جهات جنبه استثنایی دارد. تعریفی از این جنایت ارائه نشده است. فهرست دقیقی از اعمالی که مشمول چنان تعریفی باشد موجود نیست و عناصر تشکیل دهنده این جرم مشخص نیست. در صدر همه این مسائل تشخیص وقوع تجاوز توسط یک دولت پیش شرط حتمی برای انتساب مسئولیت کیفری فردی در جنایت تجاوز می باشد وارد کردن جنایت تجاوز در قلمرو صلاحیت دیوان بین المللی کیفری از این تمایل نشات می گیردکه از به کیفر رسیدن جنایت مزبور اطمینان حاصل شود. چنانکه در پایان جنگ جهانی دوم این جنایت تحت عنوان جنایت بر ضد صلح براساس منشور نورنبرگ و منشور توکیو مورد مجازات قرار گرفت در حقیقت در بحث از جنایت بر ضد صلح بود که دادگاه نورنبرگ دیدگاهی را که امروزه کلاسیک تلقی می شود به این عبارات اعلام داشت که جنایات بر ضد حقوق بین ­المللی را انسان ها مرتکب می­گردند نه موجودات انتزاعی تنها به مجازات کردن کسانی که چنین جرائمی مرتکب می شوند می­توان مقررات حقوق بین الملل را به نحو موثری به اجرا درآورد.

در نهایت ما می خواهیم به این ۲ پرسش پاسخ دهیم

۱- آیا تعریف جنایت تجاوز در اصلاحیه اساسنامه دیوان کیفری بین المللی (مصوب کنفرانس کامپالا) از جامعیت کافی برخوردار بوده و از لحاظ معیارهای بین المللی اصول حاکم بر مسئولیت کیفری فردی لزوم صراحت قوانین جزایی، تعریف قابل قبولی به شمار می رود یا خیر؟

۲- چه محدودیت هایی به صلاحیت دیوان کیفری بین المللی نسبت به جنایت تجاوز وارد شده و آیا این محدودیت ها قابل توجیه هستند یا خیر؟

فرضیات پژوهش

فرضیه ۱: تعریفی که در اصلاحیه اساسنامه به شرحی که به تصویب کنفرانس بازنگری کامپالا رسیده ارائه گردیداز جهات چندی با ابهام مواجه است ، از آن جمله: حصری بودن یا تمثیلی بودن مصادیق خاص اقدام تجاوزکارانه دولت در تعریف مذکور به طور روشن تعیین نگردیده مشخص نیست که آیا قطعنامه ی مجمع عمومی راجع به تعریف تجاوز تماماً برای دیوان به صورت یک سند الزام آور و لازم الاتباع در آمده یا خیر و به خصوص، نقش شورای امنیت در احراز اقدام تجاوزکارانه به طور دقیق تبیین نشده است.

فرضیه۲: مشروط ساختن صلاحیت دیوان به این که کلیه دولت های دخیل در اقدام تجاوزکارانه، پیش از امکان تعقیب می بایست با تصویب اصلاحیه صلاحیت دیوان را در این مورد پذیرفته باشند که باعث محدودیت شدید در حیطه صلاحیت دیوان نسبت به جنایت تجاوز می شود.

سوابق مربوط

کتابهایی را میتوان نام برد که در این زمینه توضیحاتی را شامل میشود از جمله کتاب حقوق بین المللی کیفری ترجمه آقایان دکتر بهنام یوسفیان و محمد اسماعیلی و کتاب حقوق بین­الملل در جهانی نامتحد نویسنده آنتونیو کسسه ترجمه مرتضی کلانتریان کتاب های دیگری هستند که این مطالب را دارا باشند ولی تاکنون تحقیق تالیف به زبان فارسی انجام نشده وبه صورت ترجمه بوده زیرا کنفرانس کامپالا تازه تشکیل شده که این می تواند نوآوری تحقیق بنده را برساند و همچنین تحقیق بنده سابقه ی زیادی ندارد.

 اهداف پژوهش

۱- بررسی دقیق مقررات اصلاحیه اساسنامه دیوان کیفری بین المللی نسبت به جنایت تجاوز و تفسیر صحیح این مقررات.

۲- بیان نقاط قوت و ضعف مقررات تصویب شده در این خصوص.

۳- تعیین مطلوبیت و عدم مطلوبیت تصویب متن اصلاحیه اساسنامه از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران

پرسش اصلی تحقیق (مسأله تحقیق)

در میان همه جنایاتی که درماده ۵ اساسنامه دیوان بین المللی کیفری احصا گردیده اند جنایت تجاوز از بسیاری جهات جنبه استثنایی دارد. تعریفی از این جنایت ارائه نشده است. فهرست دقیقی از اعمالی که مشمول چنان تعریفی باشد موجود نیست و عناصر تشکیل دهنده این جرم مشخص نیست. در صدر همه این مسائل تشخیص وقوع تجاوز توسط یک دولت پیش شرط حتمی برای انتساب مسئولیت کیفری فردی در جنایت تجاوز می باشد وارد کردن جنایت تجاوز در قلمرو صلاحیت دیوان بین المللی کیفری از این تمایل نشات می گیردکه از به کیفر رسیدن جنایت مزبور اطمینان حاصل شود. چنانکه در پایان جنگ جهانی دوم این جنایت تحت عنوان جنایت بر ضد صلح براساس منشور نورنبرگ و منشور توکیو مورد مجازات قرار گرفت در حقیقت در بحث از جنایت بر ضد صلح بود که دادگاه نورنبرگ دیدگاهی را که امروزه کلاسیک تلقی می شود به این عبارات اعلام داشت که جنایات بر ضد حقوق بین المللی را انسان ها مرتکب می گردند نه موجودات انتزاعی تنها به مجازات کردن کسانی که چنین جرائمی مرتکب می شوند می توان مقررات حقوق بین الملل را به نحو موثری به اجرا درآورد.

 سازماندهی تحقیق وتقسیم بندی مطالب

ترتیب ارائه مطالب وسازماندهی آن در پایان نامه حاضر به صورت زیر شکل گرفته است :مطالب و مباحث پایان نامه به دو بخش اصلی تقسیم شده است. بخش اول با عنوان قواعد ناظر بر مشروعیت مخاصمات مسلحانه و تاریخچه جرم انگاری وتعقیب جنایت تجاوز می­باشد.در فصل اول از بخش نخست، دردو مبحث جداگانه ابتدا از دوران باستان تا جنگ جهانی اول مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است وسپس تحول حقوق بین­الملل از جنگ جهانی اول تا تصویب موافقتنامه لندن ومنشور نورنبرگ.در فصل دوم نیز در ابتدا در مبحث نخست به نظام ناشی از منشور ملل متحد ومحدود سازی توسل به نیروی مسلح پرداخته ودر مبحث دوم اعلامیه تعریف تجاوز مصوب مجمع عمومی را مورد بررسی قرار داده است. بخش دوم نیز که به جنایت تجاوز در اساسنامه دیوان بین ­المللی کیفری ومصوبات کنفرانس بازنگری کامپالا پرداخته که در فصل نخست،مذاکرات انجام شده در کنفرانس رم ونتایج آن،طی دو مبحث جداگانه در خصوص نکات مورد مناقشه کشورها در کنفرانس ونتایج آن و دستآورد محدود کنفرانس رم و مذاکرات تا زمان تشکیل کنفرانس بازنگری مورد بررسی قرار می­گیرد. در فصل دوم به بررسی نتایج کنفرانس کامپالا اختصاص دارد،در طی دو مبحث مستقل مفاد ماده ۸ مکرر در تعریف جنایت تجاوز مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است.مبحث پایانی این فصل به حیطه صلاحیت دیوان وچگونگی لازم الاجرا شدن اصلاحیه اختصاص دارد.نتیجه گیری آن ان شاءالله حسن ختام این پایان نامه خواهد بود.

جنگ پدیده ای اجتماعی است که از دیر باز در روابط ملت ها وجود داشته و به همین منظور متون بسیاری برای تنظیم روابط حقوقی در زمان مخاصمه تهیه شده است. اهمیت این موضوع ، توجه حقوق دانان را به منظور یافتن شیوه های پیشگیری از آن به خود جذب کرده است . به رغم تلاش های انجام شده در سطح بین المللی به منظور کاهش و ممنوعیت توسل به زور ، همچنان شاهد مخاصمات






موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ب.ظ ]




 

استاد راهنما :جناب آقای دکتر محمد حسن حسنی

استاد مشاور :جناب آقای دکتر علیرضا حسنی

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

بیان مسأله

عنوان این پایان نامه حق شرط بر معاهدات با تاکید بر طرح اخیر کمیسیون حقوق بین الملل می باشد

در ابتدا باید تعریفی کلی ازحق شرط ارائه شود اینکه حق شرط چیست ودر حوزه حقوق بین الملل چه نوع کارائی وکاربردی دارد در کنوانسیون وین ۱۹۶۹ معاهدات حق شرط در ماده ۲ بند ۱ اینگونه تعریف شد ه است :

حق شرط عبارتست از بیانیه ی یکجانبه ای که یک کشور تحت هر نام یا به هر عبارت در موقع امضاء ، تنفیذ ، قبول تصویب یا الحاق به یک معاهده صادر می کند و به وسیله ی آن قصد خود را دایر بر عدم شمول یا تعدیل آثار حقوقی بعضی از مقررات معاهده نسبت به خود بیان می دارد .

استفاده از حق شرط در نیمه ی دوم قرن نوزدهم رایج شده و اصولا” کارایی خاصی در عهدنامه های دو جانبه ندارد . در اینگونه موارد کشورهای مختلف گردهم می آیند . به دلیل اجتماع عظیم کشور ها در یک مجمع سبب می شود که به دست اوردن اتفاق آراء و یکسان بودن نظرات در مورد عهدنامه یا مضمون ان دشوار و ناممکن به نظر می رسد به همین دلیل اگر کشور ی در یک مورد خاص با سایر کشورها به توافق نرسید عضویت ان کشور در عهدنامه مزبور محدود می شود ولی از عضویت وی جلوگیری نمی شود البته این مسئله در مورد عدم توافق بر سر مسائل جزئی و فرعی عهدنامه صدق می کند و شامل مسائلی است که به بطن و ریشه ی موضوعات اصلی و اساسی عهدنامه صدمه ای وارد نمی سازد .

حق شرط در معاهدات و عهدنامه این گونه است که اگر کشورها را در استفاده از حق شرط آزاد گذاشت کشورهای شرکت کننده و الحاق به ان معاهده بیشتر خواهد شد و بر عکس اگر استفاده از حق شرط را کمی محدود تر کرد کشورهای شرکت کننده کمتر چنین معاهده ای را خواهند پذیرفت .

در پایان نامه مزبور هدف این است که حق شرط بر معاهدات را تعریف و تفصیل نموده سپس در خصوص این مورد اشاره ای به طرح اخیر کمیسیون حقوق بین الملل نیز داشته باشیم

سوابق مربوط

در مورد حق شرط بر معاهدات با تاکید بر طرح اخیر کمیسیون حقوق بین الملل پژوهش جامع و کاملی صورت نگرفته است و تلاش اینجانب این است که با یاری گرفتن اساتید محترم علم حقوق بین الملل و آراء و نظرات کمیسیون اخیر حقوق بین الملل و نوشته ها و نظرات علما و حقوق دانان برجسته بین المللی تحلیل و تحقیق درستی در برداشت صحیح از حق شرط در معاهدات ارائه بنماییم.

فرضیه

اگر حق شرط در برخی معاهدات حساس پر رنگ تر لحاظ گردد کشورهای کمتری به سوی ان معاهدات به دلیل منافع ان گرایش پیدا می کند. برای نمونه می توان عضویت کشورها در مورد تعهداتی که در زمینه حقوق بشر بین کشورها منعقد می شود را نام برد و سوال دیگر آنکه کشورها می توانند منافعشان را در نظر گرفته و بر خلاف مفاد اصلی عهدنامه گام بردارند؟

اهداف تحقیق

هدف از این تحقیق بررسی معاهدات با توجه حق شرط هایی است که بر روی ان تحمیل می شود و این که در چه مواردی و به چه نحوی این حق شرط اعمال خواهد شد و در چه معاهداتی کاربرد دارد و در اخر اینکه طرح اخیر کمیسیون حقوق بین الملل چه دیدگاهی نسبت به حق شرط بر معاهدات دارد .

گفتار اول: حق شرط چیست ؟

پروفسور لوتر پاخت، مخبر کمیسیون حقوق بین الملل، در نخستین گزارشی که در سال ۱۹۵۳ درباره ی حقوق معاهدات تهیه کرده بود، تعریف شرط را به علت پیچیدگی استثنائی آن غیر مفید و ساختگی اعلام کرد. صحت نظر لوتر پاخت، آنگاه اثبات می گردد که، به تعریف معاهده ۱۹۶۹، از این مفهوم توجه کنیم و ازآن تحلیلی دقیق به عمل آوریم. به موجب حرف (د) بند ۱ از ماده ی ۲ معاهده ی ۱۹۶۹، اصطلاح شرط، بر اعلامیه ی یک جانبه ای اطلاق می گردد که، هر دولت تحت هر نام و به هر عبارت، به وقت امضاء، تصویب، قبولی، تایید معاهده یاالحاق به آن صادر و با آن اعلام کند که اثر حقوقی بعضی مقررات معاهده را دراجرای یک معاهده نسبت به خود نمی پذیرد یا آن را [آن اثررا] تغییر می دهد .[۱]

در تعریف دیگری در مورد حق شرط، آمده: بیانیه ی یک جانبه ای که، یک کشور تحت هر نام یا به هر عبارت در موقع امضاء، تصویب، پذیرش، تایید یاالحاق به یک معاهده صادر و با آن قصد خود را اعلام می کند که، اگر حقوق بعضی از مقررات معاهدات به هنگام اجرای آن معاهده، نسبت به خود را نمی پذیرد و یا آن را تغییر می دهد، حق شرط تنها نسبت به معاهدات چند جانبه، اعمال می شود و در معاهدات دوجانبه قابل اجرا نیست.[۲] تعریف ذیل برگرفته از عهد نامه های حقوق معاهدات، به نظر کاملتر و رساتر می رسد. حق شرط، به اعلامیه ی یک جانبه ای گفته می شود که: هر کشوری یا سازمان بین المللی، تحت هر نام و به هر عبارت به هنگام امضاء، تصویب، قبولی، الحاق، تایید رسمی و تصدیق معاهده به آن صادر می کند و به وسیله ی آن منظور خود را در خصوص مستثنی کردن یا تغییر دادن اثر حقوقی برخی از مقررات آن معاهده در مورد اجرای همان معاهده نسبت به خود، بیان می دارد. جزء (د) بند۱ ماده ی ۲ [۳]

حقوقدان انگلیسی، مک نر، در تعریف حق شرط می گوید: حق شرط عبارتست از: مستثناء کردن یک یا چند ماده ی کنوانسیون و معاهده و یا تغییر آثار حقوقی یک یا چند ماده نسبت به دولت شرط کننده. پروفسور شارل روسو، در کتاب حقوق بین الملل عمومی می گوید: حق شرط عبارتست از اینکه: یکی از کشورهای طرف عقد اعلام کند، که می خواهد بعضی از مقررات معاهده را یا تغییر دهد به طور کلی نپذیرد و آن را به معنایی مشخص و معین تلقی نماید، یا به عبارت دیگر، حق شرط عبارتست از: تصریح قید یا قیودی که برخی از مقررات معاهده را نقض نماید.[۴]

با توجه به تعاریف فوق الذکراز کلمه ی حق شرط، این گونه استنباط و استدلال می شود که، حق شرط یک عمل یک طرفه یک جانبه ای است که از سوی یک دولت نسبت به بقیه ی دولتها اعلام واعمال می شود که، این حق یا حقوقی که دولت مزبور برای خود ادعا می نماید، نباید مخالف موازین کلی و اصولی کنوانسیون یا پیمان یا موافقت نامه ی مورد بحث باشد. بسیاری از کشورها در هنگام عقد و قرارداد یا توافقی میان یکدیگر سعی دارند که، آن توافق یا پیمان مزبور، تضاد و اختلافی با قوانین محلی (داخلی) کشورشان نداشته باشد. مثل کشور مصر که در کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان حق ویژه ای برای خود قائل شد وآن حق هم این بود که، تاجایی که مقررات و مفاد داخل کنوانسیون با شریعت موازین و اصول اسلامی مغایرت نداشته باشد، آن مفاد و موازین نسبت به این کشور و تبعه ی آن، قابل اجراست و قابلیت اجراشدن دارد. یا مثلاً حق شرطی که کشورایران بر کنوانسیون حقوق کودک، در نظر گرفته که مفاد مقررات نباید مغایر با قوانین شرعی و احکام اسلامی باشند .

بخش اول: معنی لغوی حق شرط.

حق شرط، اصطلاحی است که بیشتر در حقوق بین الملل استعمال می شود. واژه ای که بیشتر در محافل بین المللی و نهادها و ارگان های سیاسی و بین المللی کاربرد و کارایی دارد .

دراینجا لازم است که، به تعریف لغوی اصطلاح حق شرط بپردازیم .

حق شرط، ترجمه ی انگلیسی واژه ی Reservation و واژه ی فرانسوی Reserve می باشد. درادبیات حقوقی، از معادل های دیگری نیز، استفاده شده. همچون: حق امتناع، شرط، تحفظ و حتی تحدید حق.

قید شرط، ترجمه ی واژه ی انگلیسی Reservation Clause می باشد و مقصود آن، ماده ای از معاهده است که در آن، صریحاً اجازه ی انشای شرط یا شرایط اعمال حق شرط، پیش بینی می شود .[۵]

در تعریفی که از حق شرط در دانشنامه ی ویکی پدیا، آمده، این است که: حق شرط یا تحفظ یا تمدید تعهد در حقوق بین الملل، به معنای خودداری ازاعمال بخشی از مقررات یک معاهده توسط یکی از طرفهای آن معاهده است. کنوانسیون وین، در مورد حقوق معاهدات ۱۹۶۹، حق شرط را این چنین تعریف کرده است: بیانیه ی یک جانبه ای که یک کشور تحت هر نام یا هر عبارت در موقع امضاء، تصویب، پذیرش، تایید یا الحاق به یک معاهده صادر و با آن قصد خود را اعلام می کند، که اثر حقوقی بعضی از مقررات معاهده، به هنگام اجرای آن معاهده نسبت به خود را نمی پذیرد یا آن را تغییر می دهد.

حق شرط تنها نسبت به معاهدات چند جانبه اعمال می شود و در معاهدات دوجانبه قابل اجرا نیست .[۶]در اینجا نقطه نظراتی که وجود داشت، بیان می دارند که حق شرط نوعی اذن درانشای شرط و شروطی در آن توافق یا معاهده ی مزبور می باشد. البته، نباید هیچ یک از شروط و شرایطی که دولت مزبور در نظر می گیرد، بر خلاف مفاد و اصول مقرر شده در آن معاهده باشد و دولتها نباید به صرف تشخیص مغایرت مفاد معاهده با قوانین داخلی، از رعایت آن موارد سر باز زنند. چرا که در صورتی که تخلفی از سوی هر کشوری نسبت به مفاد معاهدات و توافق پیش بینی شده صورت گیرد با دولت متخلف شدیداً و قانوناً برخورد خواهد شد .

استفاده از حق شرط، در نیمه ی دوم قرن ۱۹، نسبتاً رایج شده است و به خصوص در مورد عهدنامه های چند جانبه، زیاد به کاربرده می شود. اصولاً زمانی که کشورهای متعاقد زیاد هستند، به دست آوردن اتفاق آراء در مورد مضمون یا نگارش هر یک از مواد عهدنامه غیرممکن یا بسیار مشکل است، حتی اگر بین آنها منافع مشترک یا در خصوص نکات اصلی و رئوس مطالب اساسی، اتفاق نظر وجود داشته باشد. اکثر علمای حقوق و سیاستمداران عقیده دارند که، چنانچه کشوری، در مورد یک موضوع خاص با سایر کشورهای شرکت کننده در معاهده، توافق نداشته باشد، عضویت محدود آن کشور در عهدنامه، بهتر از زمانی است که، به یکباره از شرکت کشور مزبور جلوگیری شود. چرا که با توافق بر سر مسایل اصلی، اختلاف نظر در خصوص مسائل جزئی، قابل اغماض است [۷]

در خصوص حق شرط باید گفت: اگراستفاده از حق شرط را آزاد گذاشت، کشورهای بیشتری در عهدنامه ی مزبور حضور خواهند یافت. در نتیجه ممکنست، سبب سوء استفاده کشورها از مفاد عهدنامه و شروط نهاده شده بر عهدنامه ی مزبور و تفسیر مفاد به نفع کشور خودشان شود. اگر عهدنامه یا توافق پیش روی دولتها، اندکی از جانب موازین و قواعد محدود تر شده باشد و به اصطلاح عامیانه تر، آزادی بیش از اندازه را نداشته باشد، قطعاً کشورهای کمتری به سمت معاهده کشیده خواهند شد. چرا که اکثر کشورها، از پیوستن به یک معاهده هدفی جز کسب سود و منافع بیشتر برای کشورشان در نظر نمی گیرند. در چنین مواردی به نظر می رسد که، در یک معاهده ی چند جانبه که قوانین و مقررات خاصی نسبت به آن اعمال شده، کشورهای کمتری به سمت تصویب و قبولی و الحاق به آن سوق می یابند چرا که همان گونه که گفته شد، هر کشوری خواهان سود و منفعت بیشتر در یک معاهده در عرصه ی بین المللی، برای ملت و دولت خویش می باشد. ولی از سوی دیگر، باید به این نکته بسیار مهم توجه نمود که، اختلاف کشورها بر سر مسائل فرعی و جزئی نیز قابل اغماض و چشم پوشی است و می توان برخی از موارد را که به اصل و ماهیت معاهده(توافق) خللی وارد نساخته، نادیده گرفت و بر سر مسائل اصلی و اساسی، توافق و مباحثه نمود .

بخش دوم: تحلیل محتوای شرط

در مورد حق شرط و مسائل پیرامون آن، نظرات مختلف و بعضاً متضادی دراین خصوص از جانب کشورها، وجود دارد. برخی کشورها، وجود حق شرط را در معاهده لازم و ضروری می دانند. ولی برخی دیگراز کشورها، وجود حق شرط در معاهده را آفت پنداشته و معتقدند که هر معاهده باید خالی از هر گونه حق شرطی باشد.

برخی پویایی معاهدات بین المللی را نادیده گرفته و معاهده را چون متنی جامد وایستا به شمار آورده اند. حال آنکه معاهدات اصولاً خمیر مایه ی هر توافق بین المللی و رزرو، عامل اصلی و اساسی حیات معاهده و در نتیجه، عامل پویایی آن است. بنابراین، اگر کسانی معتقد بوده اند که، شرط عامل تضعیف روابط قراردادی دولت هاست و معاهده ی شرط پذیر معاهده ای ناقص است. شاید از این نکته غافل بودند که، فرض وجود معاهده ی کامل در جامعه ی بین المللی در حال تکامل اصولاً فرض بی محتواست. زیرا وجود شرط مبین تضادها و ناهمگونی هایی است که در جامعه ی بین الملل پویا وجود دارد. به عبارتی دیگر، شرط را نباید هرگز با معیارهای اخلاقی سنجید.[۸]

آن مساله ای که در حق شرط معاهد ات مطرح است آن است که، حق شرط نباید نسبت به متن و مفاد اصلی معاهده خللی وارد سازد. در واقع شرط و مفهوم آن، نباید مغایر با متن و ماهیت اصلی معاهده ی مزبور باشد. مساله دیگری در هنگام ایجاد شرط باید رعایت گردد آن است که، منافع اقلیت به همان اندازه ای دارای اهمیت باشد که منافع اکثریت است. یعنی نوعی توازن و تساوی میان حقوق کشورها برقرار است و هرگز هیچ کشوری، به هر دلیل موجه یا غیر موجهی، نمی تواند به متن اصلی آن معاهده، خللی وارد نموده یا آن را به رسمیت نشناسد.

فلسفی ، هدایت ا. ،حقوق بین الملل معاهدات ، تهران ، انتشارات فرهنگ نشرنو ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۲۵[۱]

.[۲] http://Wikipedia. org






موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ب.ظ ]




 

بررسی فقهی و حقوقی

مهریه‌های غیرمتعارف و غیرعقلایی و آثار آن

استاد راهنما :

دکتر محمدجواد باقی‌زاده

استاد مشاور :

دکتر مهدی ذوالفقاری

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ۱
مقدمه ۲
فصل اول: تبیین ماهیت مهریه و حکمت‌ها و کارکردهای آن
۱. معنای‌ لغوی مهریه ۱۰
۲. مهریه در اصطلاح ۱۱
۳. مستند فقهی پرداخت مهر ۱۲
۳ـ۱ مهر در قرآن ۱۲
۳ـ۲ مهر در سنت و روایات ۱۴
۴. تاریخچه مهریه ۱۷
۴ـ۱ مهریه در اقوام مختلف ۱۷
۴ـ۱ـ۱ مهریه در یونان قدیم ۱۷
۴ـ۱ـ۲ مهریه در عربستان قبل از اسلام ۱۷
۴ـ۲ مهریه در ادیان مختلف ۱۹
۴ـ۲ـ۱ مهریه در حقوق زرتشتی ۱۹
۴ـ۲ـ۲ مهریه در آیین یهود و مسیحیت ۱۹
۴ـ۲ـ۳ مهریه در حقوق اسلام ۱۹
۴ـ۲ـ۴ مهریه در ایران ۲۰
۵. جایگاه مهریه ۲۲
۶. فلسفه و حکمت‌های پرداخت مهر ۲۳
۶ـ۱ حکمت پرداخت مهر در روایات ۲۳
۶ـ۱ـ۱ استحباب کم بودن مهریه ۲۴
۶ـ۱ـ۲ نکوهش مهر زیاد ۲۵
۶ـ۱ـ۳ فلسفه وجوب مهریه ۲۶
۶ـ۲ حکمت پرداخت مهر در دیدگاه برخی ‌اندیشمندان مسلمان ۲۶
۶ـ۲ـ۱ مهریه در مقابل استمتاع ۲۶
۶ـ۲ـ ۲ مهریه در مقابل بضع ۲۶
۶ـ۲ـ ۳ مهریه پاسخی به نیاز فطری ۲۶
۶ـ۲ـ ۴ مهریه مکمل سهم الارث ۲۶
۶ـ۲ـ ۵ مهریه وثیقه‌ای در مقابل طلاق ۲۷
۶ـ۳ حکمت‌ پرداخت مهر از نظر جامعه‌شناسان ۲۷
۶ـ۳ـ۱ نظریه کارکردگرایی ۲۷
۶ـ۳ـ ۲ نظریه مبادله ۳۰
۷. علل افزایش میزان مهریه در عصر حاضر ۳۰
۸. تدابیر اسلام برای مهار طلاق ناشی از مهریه ۳۷
فصل دوم: احکام مهریه
مقدمه ۳۹
۱ـ ماهیت فقهی، حقوقی مهریه ۳۹
۱ـ۱ـ تعریف مهریه ۳۹
۱ـ۲ـ مهریه و ماهیت‏حقوقى آن: ۴۱
۱ـ۳ـ اقسام مهر ۴۱
۱ـ۴ـ مقادیر و مصادیق مهریه ۴۳
۱ـ۵ـ شرایط صحت مهریه ۴۹
۱ـ۶ـ استحقاق و عدم استحقاق مهریه در صورت عدم تعیین مهریه ۵۴
۱ـ۷ـ معیوب بودن مهریه قبل یا بعد از عقد نکاح ۵۵
۱ـ۸ـ نکات مختلفى درباره مهر ۵۷
فصل سوم: مهریه‌های غیرعقلایی
۱ـ مهریه غیرمتعارف و غیر عقلایی ۶۳
۲ـ کارکردهای منفی افزایش مهریه ۶۷
۳ـ راهکارهای جلوگیری از مهریه‌های غیرمتعارف ۷۱
۴ـ پیشنهادات ۷۴
سخن نهایی ۷۵
فهرست منابع ۷۶
چکیده انگلیسی ۸۲

چکیده
تعیین مهریه‌های غیرمتعارف و غیرعقلایی به دلیل فقدان قدرت بر تسلیم آن از نظر فقهی و حقوقی باطل انگاشته می‌شود و از عوامل تداوم زندگی زناشویی به شمار نمی‌آید بلکه آثار نامطلوبی را درپی خواهد داشت. در این رساله سعی شده است تا با گردآوری اطلاعات به شیوه‌ی کتابخانه‌ای به بررسی کتب فقهی وحقوقی مهریه‌های غیرمتعارف و غیرعقلایی و آثار آن پرداخته شود تا شاید در یک مجموعه‌ی مدوّن اطلاعات سودمندی در اختیار طالبان این مباحث قرار دهد. به همین جهت با توجه به جایگاه مهریه به عنوان یک سنّت کهن در سیره‌ی قولی و عملی ائمه وتفاوت نگرش مردم درزمان حال به تبیین و روشنگری اقسام مهریه، صحت و بطلان آن، ماهیت فقهی و حقوقی آن، تفاوت‌ مهریه‌های غیرمتعارف و غیرعقلایی و احکام مربوط به هر یک، علل افزایش میزان مهریه و. پرداخته شده است.
بنابراین در خصوص مهریه رجوع به اصل دین، یکی از منابع مهم تولید ارزش و تعریف رفتار بهنجار در جامعه‌ی ماست. مهریه‌‌های غیرمتعارف و غیرعقلایی از منظر دینی یک ناهنجاری شمرده می‌شوند. روایات متعددی بر سبک بودن مهریه تأکید می‌کنند و افزایش آن را منشأ خصومت می‌دانند. برخی از جامعه‌شناسان نیز در شناساندن رفتارهای بهنجار از رفتار نابهنجار فقط به تعاریف مرسوم در منابع غربی توجه می‌کنند و احیاناً در تحلیل و تبیین آنها دچار اشتباه می‌شوند.
واژگان کلیدی: مهریه، مهریه‌های غیرمتعارف، مهریه‌های غیرعقلایی
مقدمه
زندگی مشترک که با میثاق مقدس ازدواج آغاز می‌شود، یکی از با ارزش‌ترین نعمت‌هایی است که خداوند متعال جهت تکامل انسان‌ها قرار داده است. بی‌تردید چنانچه امر ازدواج با شرایط منطقی، صحیح و منطبق با اصول موجود در شرع مقدّس اسلام انجام پذیرد، حاصلی جز نزدیکی به معبود یکتا و آرامش انسان نخواهد داشت. یکی از شرایط ازدواج که لازم است پیش از وقع عقد زن و مرد بر سر ان به توافق رسند، مسأله‌ی مهریه است.
بر اساس دستورات شرع مقدس اسلام، شایسته است با تعیین مهریه‌ی متعادل، با توجه به اصول شرعی و در حدی که افراط و تفریط نباشد، پایه‌های یک زندگی مشترک از ابتدا به گونه‌ای صحیح بنا نهاده شود. «براساس آیه‌ی ۴ سوره‌ی نساء «واتو انساء صدقاتهن نحله.» فلسفه‌ی شرع مقدس برای مهریه یک نوع هدیه دادن است. سنت پیامبر در این زمینه در مورد حضرت زهرا(س) و زنان پیامبر مهر السنه بوده و زیاد نبودن مبلغ مهریه، به عنوان امری پسندیده تلقی می‌شده است.
در اجتماع کنونی ما که نوعاً ازدواج‌ها دچار آسیب شده است، برخی خانواده‌ها برای فرار از تزلزل و جدایی، در موقع پیوند ازدواج مهریه‌ی دختر را خیلی بالا گرفته و از این گذرگاه می‌کوشند تا پیوند ازدواج را استحکام ببخشند؛ غافل از این که همین دوراندیشی راساً و مستقلاً عامل تزلزل و تضعیف خانواده می‌گردد.
با توجه به این که در حال حاضر در کشور ما بین ۱۳ تا ۱۴ میلیون جوان در آستانه‌ی ازدواج قرار دارند و یکی از شرایط لازم امر ازدواج در شرع مقدس اسلام مسأله‌ی مهریه است و نظر به این که ۷۸ درصد از جوانان، مهریه‌ی سنگین را موجب گریز از ازدواج می‌دانند، تعیین میزان مهریه به نوع که هم قابل پرداخت بوده، و هم جلوی هر گونه سوء استفاده‌ی احتمالی را بگیرد، تبدیل به یکی از معضلات اجتماعی گردیده است. لذا مطالعه‌ی وضعیت مهریه در ازدواج جوانان امروزی، آسیب‌شناسی آن به منظور برنامه‌ریزی جهت تسهیل امر مقدس ازدواج و برطرف نمودن موانع آن ضروری می‌باشد.
پرداختن قرآن کریم به موضوع مهریه در برخی از آیات(نساء آیه‌ی ۴ و ۲۴) نشان‌دهنده‌ی اهمیت آن در زندگی انسان است. در اسلام، مسأله‌ی مهر و پرداخت آن تا آن درجه اهمیت دارد که در سنت اسلامی زن نمی‌تواند از پذیرش مهریه، ولو به مقدار ناچیز، سرباز زند. «مهریه به آن درجه از اهمیت نیست که عدم پرداخت آن موجب گسستن زندگی گردد، اما تعیین مهریه برای زن، نوعی عنایت و توجه به اوست.
دین مبین اسلام نسبت به اصل مهریه نظر کاملاً روشنی ارائه می‌دهد و شرط صحت عقد نکاح را در تعیین میزان مهریه می‌داند، اما نسبت به مقدار آن کمینه و بیشینه‌ای تعیین ننموده و به توصیه‌های اخلاقی با توافق طرفین بسنده نموده، اما شرایطی را در تعیین مهریه لحاظ کرده است.
با وجود آن که دین اسلام بر سبک بودن مهریه تأکید دارد، اما بررسی میزان مهریه‌ها در سال‌های اخیر افزایش میانگین مهریه را نشان می‌دهد. از آن جا که پدیده‌ی افزایش مهریه در ایران نسبتاً جدید است ریشه‌های آن را باید در شرایط سال‌های اخیر بررسی نمود. مطالعات نشان می‌دهد که عوامل زیادی افزایش مهریه را تحت الشعاع خود قرار داده که به طور خلاصه می‌توان به موارد زیر اشاره نمود: نسیه بودن مهریه، وقوع تغییراتی در نظام باورها، نگرش‌ها، رفتارها، انتظارات و ترجیحات اکثریت افراد جامعه و غلبه‌ی نگرش‌های مادی، تحرکات اجتماعی و ایجاد فرصت‌های جدید و استقلال‌طلبی نسبی برای زنان، مهار طلاق و کنترل نوجویی‌های مردان با توجه به بالا رفتن آمار طلاق، افزایش ارتقای منزلت اجتماعی زنان، تشریفات ازدواج، چشم‌و هم‌چشمی‌ها، کمال‌یابی‌، شیوع ازدواج‌های برون فامیلی، تضعیف اعتماد اجتماعی، ترویج بی‌بند و باری و غیره.‌
افزایش مهریه با وجود آن که طلاق را برای مرد مشکل می‌سازد پیامدهای منفی به دنبال دارد. افزایش سن ازدواج و عدم تأمین نیازهای روحی و جسمی جوانان، تغییر در نوع همسرگزینی، کاهش نرخ ازدواج، ایجاد خصومت و دشمنی، تحمل اجباری زندگی‌های تصنعی، تحت‌الشعاع قرار گرفتن ارزش‌های دین، افسردگی، عصبیت و بدبینی، رواج فحشاء، حیله‌گیری و بداخلاقی، عدم وفای به عهد و از بین رفتن سرمایه‌های اجتماعی از جمله این پیامدهاست.
فلسفه‌ی مهریه در اسلام تبیین مطلوب بودن زن و طالب بودن مرد است. خداوند مهریه را تعیین فرمود تا مرد به وسیله‌ی مهریه صداقت خود را در ابراز علاقمندی نشان بدهد. با توجه به فلسفه‌ی مهریه، تعیین مهریه متناسب در حفظ زندگی زناشویی نقشی مهم ایفا می‌کند، زیرا همان گونه که مهریه‌ی سنگین در اسلام ناپسند شمرده شده، مهریه‌های اندک و حتی قرار ندادن مهریه نیز نامعقول می‌باشد. چون مهریه نشان از احترام مرد و زن است و نبودن یا اندک بودن آن موجب می‌گردد که زن خود را در مقابل زنان هم ردیف خود محقر و کوچک ببیند و آسیب‌های روحی و روانی به وی وارد آید. این در حالی است که در صورت زیاد بودن میزان مهریه مرد همیشه خود را مطیع و فرمان‌بردار زن خواهد دید و از ترس این که زن بنا به دلایلی مهریه‌ی خویش را مطالبه نماید، سعی می‌کند بنا به خواسته‌ی زوجه عمل نماید.
«مهریه»، جزو حقوق امضایی شرع مبین اسلام است. در دین اسلام احکام و حقوق به دو دسته امضایی و تاسیسی تقسیم می‌شوند. احکام امضایی از پیش از اسلام وجود داشته‌اند و شارع مقدس آنها را یا کاملا پذیرفته است یا با اندک تغییراتی جزو احکام و حقوق اسلامی برشمرده است. حال آنکه احکام تاسیسی برای نخستین بار توسط شارع مقدس وضع شده‌اند و مسلمانان موظف شده‌اند از این احکام و حقوق پیروی کنند. هنگامی که می‌گوییم «مهریه» جزو احکام و حقوق امضایی است، بدین معنی نیز هست که «مهریه» جزو حقوق عرفی جامعه بوده و شارع مقدس آن را به رسمیت شناخته است. بنابراین وجه عرفی «مهریه» را نباید فراموش کرد، ضمن آنکه در اسلام عنوان «مهرالسنه» که مهریه حضرت فاطمه سلام‌الله علیهاست و به عنوان میزان مهریه‌ای که سنت





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:24:00 ب.ظ ]




 


تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
مقدمه:
   مواد غذایی محیط های بسیار مناسبی برای رشد انواع میکروب ها، انگل ها و حشرات می باشند و بدیهی است که در معرض فساد و بیماریزایی قرار دارند (کریم، ۱۳۸۲). در حال حاضر فساد و مسمومیت های ناشی از مصرف غذاهای آلوده سالیانه زیان های مالی و جانی بسیاری را بر جوامع انسانی وارد می سازد. به عنوان مثال هزینۀ هر مورد از موارد ابتلاء به اسهال نوزادان حداقل پنجاه دلار برآورد شده است که در سطح جهان هزینه ای که در این رابطه بااین بیماری در همان سال مصرف شده به پنجاه میلیارد دلار می رسد (ابراهیمی محمدی، ۱۳۸۸). زیان های ناشی از مسمومیت های غذایی را اگر به اختصار بیان کنیم عبارتند از هزینه های پزشک، بستری شدن، درمان، درمان های حمایتی، هزینه های ناشی از حذف غذاهای آلوده، کنترل محصولات، پژوهش در این زمینه و پیگیری آن، کاهش سرمایه، کاهش ارزش صادرات، کاهش تولید، کاهش درآمد توریسم و نظیر آن ها (رضویلر، ۱۳۸۱). موارد مذکور وقتی که با کمبود مواد غذایی در جوامع غیر صنعتی همراه شود، بیشتر نمود پیدا می کند. با توجه به افزایش روزافزون افراد بشری و نیز با در نظر داشتن این موضوع که سلامت جسمی در گروی تغذیۀ صحیح و اصولی می باشد، نیاز به حفظ منابع موجود غذایی در حد امکان بیشتر می شود (Varnam,1991).
     امروزه استفاده از غذاهای آماده و نیمه آماده در فروشگاه های مواد غذایی، رستوران ها و اغذیه فروشی ها به صورت گرم و سرد رو به افزایش گذاشته است. در این بین گوشت قرمز فراورده ایست که مصارف زیادی به صورت مصرف مستقیم در منازل، رستوران ها، کبابی ها، در تهیۀ انواع فراورده های گوشتی نظیر همبرگر، سوسیس و کالباس، کلوچه های گوشتی و دارد که با توجه به مصرف زیاد این مادۀ غذایی توجه به کیفیت، سلامت و بهداشت آن بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است و در این راستا توصیه ها و دستورالعمل های زیادی به منطور ارزیابی و کنترل بهداشتی این ماده از تولید تا مصرف ارائه شده است.
   توجه به این نکته که با وجود پیشرفت علوم و صنایع غذایی، بیماریهای ناشی از غذا به عنوان مهمترین مسئله در جهان باقی مانده است و اینکه در سراسر جهان صدها میلیون انسان به بیماریهای قابل انتقال از طریق غذا و آب مبتلا می شوند، دقت در ارزیابی ها را بیشتر نمایان می سازد. این مسئله در کشورهای در حال توسعه و در میان افرادی که به ضعف سیستم ایمنی و یا سوء تغذیه مبتلا هستند در حال افزایش است. نکتۀ قابل تأمل این است که در حین دهه گذشته، افزایش قابل توجهی در گزارش بیماری های ناشی از غذاهای آلوده وجود داشته است. یکی از روش های اجتناب از آلودگی، عرضه مواد غذایی به صورت بسته بندی است. امروزه در اکثر کشور های صنعتی مواد غذایی پروتئینی، لبنی، سبزیجات و میوه جات و بسیاری از مواد غذایی دیگر خام و پخته شده جهت حفظ سلامتی مردم به صورت بسته بندی عرضه می گردد. متأسفانه در کشور ما هنوز بسیاری از مواد غذایی و از جمله گوشت به صورت سنتی تهیه و عرضه می گردد. البته لازم به ذکر است که با وجود گسترش زندگی صنعتی همزمان با رشد تکنولوژی و توسعه مراکز تهیه مواد غذایی، که رواج غذاهای بسته بندی شده و آماده مصرف و توسعه صادرات و واردات آن ها در سطح بین المللی را به دنبال داشته است، این گونه تسهیلات با وجود این که توانستند در سطح وسیعی مسئله تقاضای روز افزون مواد غذایی را پاسخگو باشند، ولی خود مسائل جدید از قبیل گسترش همه گیری مسمویت های غذایی را به دنبال داشته است. از طرفی دیگر با افزایش جمعیت انسانی در سطح جهان روبه رو هستیم ( سلطان دلال، م. و همکاران، ۱۳۸۶).
     در میان باکتری های بیماریزا گونه های سالمونلا در ارتباط با شیوع در محدوده گوناگونی از غذاها شامل ماهی، لبنیات، سبزیجات، گوشت و فرآورده های گوشتی بوده اند. مطالعات انجام شده نشان داده که فراوانی آلودگی گوشت به سالمونلا در کشورهای مختلف متفاوت است. آلودگی مواد غذایی با این پاتوژن ممکن است در مراحل مختلف زنجیره غذایی شامل تولید، فرآوری، توزیع، خرده فروشی ها و دست زدن یا آماده نمودن ایجاد شودطبق بررسی های به عمل آمده تعداد افراد مبتلا به بیماری سالمونلوز در طول یکسال در ایالات متحده حدود ۲ میلیون نفر تخمین زده می شود. عمدتاً پذیرفته شده که سالمونلوز از طریق خوردن مواد آلوده منتقل می شود.
   امروزه سالمونلا با بیش از ۲۶۰۰ سرووار یکی از شایع ترین علت های مسمومیت در جهان است. باعث بروز بیماری در بسیاری از افراد در طول سال می شود و اکنون سال هاست که سالمونلوزیس در بسیاری از کشورها تحت کنترل است و به نظر می رسد این میکروب مسئله ای علیه عموم بوده باشد. مرگ و میر ناشی از این میکروب کمتر از بقیۀ بیماری های منتقله از راه غذاست، ولی شیوع بالایی دارد.
   این باکتری معمولاً لولۀ گوارش و و دستگاه لنفاوی را درگیر می کند و در صورت عدم درمان فوری حتی ممکن است به مرگ منتهی شود. همۀ افراد در معرض خطر آلودگی هستند، ولی افراد پیر، کودکان و کسانی که نقص سیستم ایمنی دارند بیشتر در معرض خطر هستند. همچنین در مناطقی که از نظر بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی پایین هستند، شایع تر است.
<spa
n style=”color: #000000;”>   شناسایی سالمونلا در گوشت و بسیاری از مواد غذایی به طور معمول از طریق کشت میکروبی انجام می شود. اما این روش ها زمان برند. و دقت و حساسیت کافی ندارند. برخی از آزمون های سرولوژیکی نیز مورد استفاده دارند. اما آن ها نیز محدودیت های خاص خود را دارند.
   با توجه به مطالب فوق و ذکر و مخاطراتی که سالمونلوز از نظر بهداشت عمومی و بیماریهای مشترک بین انسان و دام دارد عنوان پایان نامه حاضر جهت بررسی این مسئله انتخاب شده است. چنانچه اهداف این تحقیق آن بود که با بهره گرفتن از آغازگرهای اختصاصی و با کمک روش Multiplex-PCR تشخیص سریع باکتری سالمونلا که حاوی ژن invA به عنوان عامل حدت می باشد، در گوشت گاو تازه توزیع شده در سطح فروشگاه های گوشت شهرستان سنندج مورد بررسی قرار گرفت و بدینسان درصد آلودگی گوشت تازۀ گاو به باکتری سالمونلا به روش مذکور مشخص گردید. همچنین با بهره گرفتن از تشخیص پرایمرهای اختصاصی flic و Prot6E جدا سازی گونه های سالمونلا تایفی موریوم(Salmonella typhimorium) و سالمونلا انتریتیدیس (Salmonella enetritidis) اعمال شد و درصد آلودگی به این میکروارگانیسم های بیماریزا مشخص گردید. باشد که به دنبال پژوهشهای فراوانی که تا کنون انجام گرفته، این پایان نامه نیز بتواند به عنوان قدمی هر چند کوچک در تحقیقات گسترده تری که در آینده و در این رابطه انجام می پذیرید مفید و موثر واقع گردد.
خانواده انتروباکتریاسه[۱]
۱-۱-۲ مقدمه:
   خانواده انتروباکتریاسه، بزرگ ترین و نامتجانس ترین مجموعه از مهم ترین باسیل های گرم منفی را تشکیل می دهد (موری، ۱۳۷۱). انتروباکتریاسه ها در طبیعت بسیار فراوان هستند. در روده حیوانات (مخصوصاً پستانداران)، روده انسان، خاک، آب، غبار هوا و گاهی برخی فرآورده های غذایی و سبزیجات آلوده نیز وجود دارند(همتی، ۱۳۷۰).
   آلودگی آب به مدفوع از طریق اثبات حضور اشرشیا کولای[۲] که زیستگاه طبیعی آن روده است مشخص می گردد.گونه های کلسیلا[۳] شامل کلسیلا پنومونیه[۴]، انتروباکتر[۵] و سیتروباکتر[۶]، از سبزیجات، خاک اره و بستر اسب ها جدا شده اند (کارتر و وایس، ۲۰۰۴). تعدادی از اعضای این خانواده(نظیر شیگلا[۷] ، سالمونلا[۸] و یرسینیا[۹]) همیشه به همراه بیماری های انسانی مشاهده می شوند، در حالی که عده ای دیگر (نظیر اشرشیا کولای، کلبسیلا پنومونیه و پروتئوس میرابیلیس[۱۰]) علاوه بر این که در حالت فیزیولوژیک در فلور طبیعی یافت می شوند، قادر به ایجاد عفونت های فرصت طلب[۱۱] نیز             می باشند (موری، ۱۳۷۱). بعضی از آن ها جزء فلور معمولی روده نمی باشند مثل سالمونلا و شیگلا. یعنی چنان چه از کشت مدفوع به دست آیند دلیل بر بیماری و یا ناقل بودن شخص خواهد بود (همتی، ۱۳۷۰). باکتری های روده ای مسئول اغلب عفونت های بیمارستانی می باشند (رحیمی، ۱۳۸۶).
در این خانواده مهم ترین عوامل بیماری های گوارشی از قبیل عامل تب تیفوئید[۱۲] و دیسانتری باسیلی وجود دارد (رحیمی، ۱۳۸۶).
۲-۱-۲طبقه بندی:
   تمایز و تعیین صفات انتروباکتریاسه ها بر پایه انواع واکنش های بیوشیمیایی، کشت و ساختار آنتی ژنی استوار است. انتروباکتریاسه ها با این روش های معمولی بیش از سایر باکتری ها شناخته شده اند. تمایز دقیق بین گونه های انتروباکتریاسه امکان پذیر نیست و گاهی مشخص کردن سویه های حد واسط دشوار می باشد. ناکافی بودن ملاک های تمایزی معمول به عنوان اساس رده بندی رسمی در این خانواده به چشم می خورد. امروزه معلوم گردیده که انتروباکتریاسه ها را می توان فراتر از رده و جنس و گونه تقسیم بندی کرد و این تقسیم بندی فراتر بر اساس روابط ژنتیکی به ویژه ترکیب ژن های کروموزومی بین گونه ها انجام می گیرد (گلباز جباری، ۱۳۷۵).
   تا سال ۱۹۷۲ تنها ۲۶ گونه در این خانواده نام گذاری شده بود در صورتی که در حال حاضر بیش از ۲۸ جنس و ۸۶ گونه در این خانواده وجود دارد و ۱۱ دسته[۱۳] دیگر نیز به عنوان گروه های روده ای وابسته ذکر می شوند که برای نام گذاری احتیاج به بررسی بیشتری دارند. خوشبختانه تنها ۲۵ گونه از باکتری های خانواده انتروباکتریاسه پاتوژن های مهمی برای انسان و حیوانات بوده و از نمونه های مرضی جدا می شوند. گونه های دیگر به ندرت از انسان گزارش شده اند (زهرائی صالحی، ۱۳۷۸؛ شیمی، ۱۳۷۶).
   بیشتر عفونت های بالینی مربوط به چند جنس معدود است که عبارتند از: اشرشیا کولای، پروتئوس، کلبسیلا، سالمونلا، شیگلا، یرسینیا و انتروباکتر. ۷۲ گونه دیگر فقط ۱ تا ۲ درصد از موارد بالینی را شامل شده اند (
رحیمی، ۱۳۸۶؛ جاکلیک و همکاران، ۲۰۰۳).
۳-۱-۲مورفولوژی:
   باکتری های خانواده انتروباکتریاسه، باسیل های گرم منفی با اندازه متوسط (۶-۱ ´ ۱-۳/۰ میکرومتر) و فاقد هاگ می باشند. برخی از این باکتری ها دارای تاژک از نوع اطرافی[۱۴] بوده و در نتیجه متحرک         می باشند، در صورتی که برخی دیگر نظیر شیگلا و کلبسیلا فاقد تاژک و غیرمتحرک اند. البته گونه تاتوملاپتیسئوس[۱۵] برخلاف باکتری های متحرک این خانواده به وسیله تاژک های جانبی یا قطبی و تحت قطبی حرکت می کند. برخی از گونه ها دارای فیمبریه یا پیلی می باشند که باعث بروز خصوصیات جدید در این گونه ها از جمله خاصیت چسبندگی و اتصال به گلبول های قرمز و مخاط روده میزبان می گردد. همچنین برخی از باکتری های این خانواده دارای لایه لعابی به نام کپسول هستند که این ساختمان بیرونی در کلبسیلا مشخص تر است (زهرائی صالحی، ۱۳۷۸؛ شیمی، ۱۳۷۶). در برخی مانند اشرشیا کولای به صورت یک لایه نازک می باشد و در برخی دیگر وجود ندارد (همتی، ۱۳۷۰). دیواره سلولی از مورئین[۱۶]، لیپوپروتئین، فسفولیپید و لیپوپلی ساکاریدها تشکیل شده که به صورت لایه هایی بر روی یکدیگر قرار گرفته اند. قسمت لیپوپلی ساکاریدی حاوی زنجیره های جانبی اختصاصی پلی ساکاریدی است که صفات آنتی ژنی گونه های مختلف را تعیین و همچنین دارای فعالیت آندوتوکسینی است (جاکلیک و همکاران، ۲۰۰۳).
۴-۱-۲خواص کشت:
   همه باکتری های این خانواده در شرایط هوازی و بیهوازی رشد کرده و به اصطلاح بیهوازی اختیاری هستند (زهرا صالحی، ۱۳۷۸). بافت ها، مدفوع، بخشی از روده، ادرار، شیر، خون و سایر نمونه های بالیتی جهت کشت مورد استفاده قرار می گیرند (کارتر و وایس، ۲۰۰۴).
تمامی آن ها روی محیط معمولی ژلوز و آبگوشت مغذی به خوبی رشد می کنند. در محیط آبگوشت مغذی به طور کلی بعد از ۲۴ ساعت کدورت یکنواخت ایجاد می کنند، طوری که اگر لوله کشت را





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ب.ظ ]