دانشکده مدیریت و اقتصاد گروه مدیریت |
4-4 آزمون فرضیه ها. 87
1-4-4آزمون فرضیه های 1و2و3 و5و6 از طریق ضریب همبستگی پیرسون. 88
2-4-4 بررسی رابطه بین سازههای فرضیه های 4 و 7 با بهره گرفتن از آزمون H. 88
5-4 بررسی مقایسهای متغیرهای مدل بین صنایع شرکت کننده در تحقیق. 89
1-5-4 بررسی مقایسهای سازههای تحقیق در بین صنایع با بهره گرفتن از آزمون H. 89
2-5-4 بررسی مقایسهای سازههای تحقیق در بین صنایع بر اساس عامل بومی
بودن موسسین شرکتها با بهره گرفتن از آزمون H. 90
3-5-4 بررسی مقایسهای سازههای تحقیق در بین صنایع
بر اساس سن وتاریخچه شرکتها با بهره گرفتن از آزمون H. 90
4-5-4 بررسی مقایسهای سازههای تحقیق در بین صنایع
براساس تعداد کارکنان شرکت با بهره گرفتن از آزمون H. 91
6-4 تبیین مدل ارائه شده در تحقیق با توجه به روشهای مدلسازیAmos 91
1-6-4 برآورد و آزمون مدل به روش Amos Graphic : رویکرد دو مرحلهای.. 91
1-1-6-4 مرحله اول: برآورد مدلهای اندازه گیری.. 91
2-1-6-4 مرحله دوم: برآورد مدلکلی. 94
7-4 تحلیل داده های مربوط به شرکت حروف باران. 95
8-4 تحلیل داده های مربوط به شرکت توان مهر. 96
9-4 خلاصه فصل4. 97
9-4 مباحث فصل آینده. 97
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5 مقدمه. 99
2-5 نتایج توصیفی تحقیق. 99
1-2-5 مشخصات کارکنان. 99
2-2-5مشخصات شرکتها. 100
3-5 نتایج حاصل از برآورد و ارزیابی مدل با بهره گرفتن از Amos Graphics 100
1-3-5 نتایج آزمون مدل با شاخصهای تطبیقی. 100
1-1-3-5 شاخص برازش هنجار شده بنتلر- بونت یا NFI 100
2-1-3-5 شاخص برازش نسبی یا RFI 101
3-1-3-5 شاخص برازش تطبیقی یا CFI 101
2-3-5 نتایج آزمون مدل با شاخصهای برازش مقتصد. 101
1-2-3-5 شاخص CMIN/DF. 101
این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :
2-2-3-5 شاخص نسبت اقتصاد یا PRATIO. 101
3-2-3-5 شاخص برازش هنجار شده مقتصد یاPNFI 102
4-2-3-5 شاخص برازش تطبیقی مقتصد یا PCFI 102
3-3-5 شاخص هلتر. 102
1-2-3-5 شاخص CMIN/DF. 102
4-5 نتایج حاصل از میانگین متغیرهای تحقیق. 102
5-5 نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها 103
6-5 نتایج حاصل از مقایسه متغیرها در بین صنایع مختلف… 105
1-6-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش سازمانی در بین صنایع مختلف… 105
2-6-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش عاطفی در بین صنایع مختلف… 105
3-6-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش رقابتی در بین صنایع مختلف… 105
4-6-5 نتایج حاصل از مقایسه بازارگرایی در بین صنایع مختلف. 105
5-6-5 نتایج حاصل از مقایسه مزیت رقابتی در بین صنایع مختلف… 105
6-6-5 نتایج حاصل از مقایسه عملکرد در بین صنایع مختلف… 106
7-5 نتایج حاصل از مقایسه متغیرها بر اساس عامل بومی بودن موسسین. 106
1-7-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش سازمانی بر اساس عامل بومی بودن موسسین. 106
2-7-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش عاطفی بر اساس عامل بومی بودن موسسین. 106
3-7-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش رقابتی بر اساس عامل بومی بودن موسسین. 106
4-7-5 نتایج حاصل از مقایسه بازارگرایی بر اساس عامل بومی بودن موسسین. 107
5-7-5 نتایج حاصل از مقایسه مزیت رقابتی بر اساس عامل بومی بودن موسسین. 107
6-7-5 نتایج حاصل از مقایسه عملکرد بر اساس عامل بومی بودن موسسین. 107
8-5 نتایج حاصل از مقایسه متغیرها در بین صنایع مختلف براساس سن شرکت 107
1-8-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش سازمانی در بین صنایع مختلف براساس سن شرکت.. 108
2-8-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش عاطفی در بین صنایع مختلف براساس سن شرکت 108
3-8-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش رقابتی در بین صنایع مختلف براساس سن شرکت 108
4-8-5 نتایج حاصل از مقایسه بازارگرایی در بین صنایع مختلف براساس سن شرکت 108
5-8-5 نتایج حاصل از مقایسه مزیت رقابتی در بین صنایع مختلف براساس سن شرکت 108
6-8-5 نتایج حاصل از مقایسه عملکرد در بین صنایع مختلف براساس سن شرکت 109
9-5 نتایج حاصل از مقایسه متغیرها در بین صنایع مختلف بر اساس تعداد کارکنان 109
1-9-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش سازمانی در بین صنایع مختلف بر اساس تعداد کارکنان 110
2-9-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش عاطفی در بین صنایع مختلف بر اساس تعداد کارکنان 110
3-9-5 نتایج حاصل از مقایسه هوش رقابتی در بین صنایع مختلف بر اساس تعداد کارکنان 110
4-9-5 نتایج حاصل از مقایسه بازارگرایی در بین صنایع مختلف بر اساس تعداد کارکنان 110
5-9-5 نتایج حاصل از مقایسه مزیت رقابتی در بین صنایع مختلف بر اساس تعداد کارکنان 110
6-9-5 نتایج حاصل از مقایسه عملکرد در بین صنایع مختلف بر اساس تعداد کارکنان 111
10-5 نتایج حاصل از اجرای مدل در شرکت توان مهر 111
11-5 نتایج حاصل از اجرای مدل در شرکت حروف باران: 111
12-5 پیشنهادات. 113
4-12-5 پیشنهاد حاصل از نتایج تحقیق. 113
1-12-5 پیشنهادات به شرکت توان مهر. 115
2-12-5 پیشنهاداتی به شرکت حروف باران. 115
3-12-5 پیشنهادات کلی تحقیق.. 117
4-12-5 پیشنهاد به محققان آینده 119
13-5 محدودیتهای تحقیق. 119
14-5 خلاصه فصل5. 120
منابع و مآخذ: 121
فهرست نگاره ها
نگاره1-2 فرایند هوش رقابتی. 32
نگاه 2-2 فرایند هوش رقابتی از دیدگاه میشل کوک و کورتیس… 33
نگاره 3-2 رابطه بین استراتژیهای رقابتی و ساختار سازمانی.. 56
نگاره 1-3- مدل مفهومی تحقیق. 74
نگاره1-1-3 مدل مفهومی توسعه یافته.. 75
نگاره2-3 منبع سوالات تحقیق.. 78
نگاره 1-4 آمار توصیفی کارکنان پاسخدهنده . 84
نگاره 2-4 آمار توصیفی شرکتهای نمونه آماری 85
نگاره 3-4 نتایج حاصل از میانگین، انحراف معیار، آلفای کرونباخ و آزمونT. 86
نگاره 4-4 نتایج حاصل از همبستگی سازههای تحقیق. 87
نگاره 5-4 بررسی تایید یا عدم تایید فرضیه ها 88
نگاره 6-4 رابطه بین استراتژی رقابتی و هوش عاطفی، هوش رقابتی و هوش سازمانی 89
نگاره 7-4 بررسی مقایسهای سازههای تحقیق در بین صنایع 89
نگاره 8-4 بررسی مقایسهای سازههای تحقیق در بین صنایع بر اساس
عامل بومی بودن موسسین شرکتها 90
نگاره 9-4 بررسی مقایسهای سازههای تحقیق در بین صنایع
بر اساس سن وتاریخچه شرکتها 90
نگاره 10-4 بررسی مقایسهای سازههای تحقیق
در بین صنایع براساس تعداد کارکنان شرکت.. 91
نگاره 11-4 مدل اندازه گیری مزیت رقابتی به روش Amos Graphic 91
نگاره 12-4 مدل اندازه گیری بازارگرایی به روش Amos Graphic. 92
نگاره 13-4 مدل اندازه گیری عملکرد به روش Amos Graphic. 92
نگاره 14-4 مدل اندازه گیری هوش عاطفی به روش Amos Graphic. 92
نگاره 15-4 مدل اندازه گیری هوش رقابتی به روش Amos Graphic. 93
نگاره 16-4مقادیر حاصل از مدلهای متغیرهایی به روش Graphic Amos 93
نگاره 17-4 برآورد و ارزیابی مدل کلی به روش Amos Graphic. 94
نگاره18-4 نتایج حاصل مدل از بررسی مدل کلی به روش Amos Graphic. 94
نگاره19-4 نتایج حاصل از داده های جمعآوری شده از شرکت حروف باران. 95
نگاره20 -4 نتایج حاصل از داده های جمعآوری شده از شرکت توان مهر. 96
فصل 1
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
هوشمندی سازمانی، یکی از مهمترین قابلیتهای سازمان است که ظرفیت تغییرپذیری سازمان را بالا میبرد. برای مثال شرکت موتورولا در طی چهار سال، 24 بار ساختار سازمانی خود را تغییر داد. نکته بسیارمهم در این مورد این است که سازمانها باید ظرفیت جدا شدن از فرایندها، سیستم
ها و تکنولوژیهای کهنه و از رده خارج شده را داشته باشند. تا زمانی که نظام کهنه وجود دارد و افراد به این نظام به شدت وابسته باشند، نمیتوانند نظم نوین را منطبق با تغییرات و تحولات جایگزین کنند. آلبرچت[1] (2003) بیان میدارد که علیرغم انجام کارها بوسیله کامپیوترها و نرم
افزارها، هنوز به سازمان ها و ساختارها و فرایندها نیاز میباشد، و علیرغم انجام کارها بدون وجود انسان، کارکرد سازمانها به قدرت تفکر افراد، انگیزش و احساس تعهد آنها بستگی دارد.
آلبرچت هوش سازمانی را استعداد و ظرفیت سازمان در انتقال قدرت ذهنیاش و تمرکز این قدرت ذهنی در تحقق رسالت سازمان تعریف می کند. وی هوشمندی سازمانی را در یک جمله کوتاه خلاصه می کند:” هوشمندی سازمانی عبارتست از موفق شدن سازمان در محیطش”. امروزه در اکثر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه های مختلف اجتماعی، تولیدی، صنعتی و ارائه خدمات در حال نقشآفرینی هستند. در بسیاری از کشورها این صنایع تأمین کنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوریهای جدید هستند. این صنایع با صادرات قابل توجه نقش موثری در توسعه اقتصادی کشورهای خود ایفاء می کنند. از آنجایی که یک شرکت هرچقدر هم خوب کار کند باز هم باید از فعالیت های مقاصد رقیبان خود آگاه شود و لذا با توجه به این شرایط کسب هوش رقابتی یکی از الزامات غیر قابل انکار برای اغلب شرکتهاست تا بتواند از طریق کسب و تجزیه و تحلیل اطلاعات و همین طور افزایش دانش و ایجاد آگاهی بر قابلیتهای خود بیفزایند و در پرتو این دانش است که تصویر کاملی از وضعیت فعلی و آتی صحنه رقابت در پیش روی مدیران نقش می گیرد تا بتواند با تصمیم گیری های سریع و به موقع موجبات رشد و توسعه سازمان خود را فراهم سازند. با توجه به اینکه هم اکنون موضوع هوش رقابتی و توسعه صنایع کوچک به عنوان یک نیاز شناخته می شود و موضوع جدیدی می باشد و همچنین به دلیل کمبود پژوهشهای صورت گرفته در رابطه با موضوع هوش رقابتی در صنایع کوچک کرمان، این موضوع نیازمند بحث بیشتری میباشد. هوش عاطفی عاملی است که با منابع انسانی سازمان در ارتباط میباشد و موفقیت سازمان را در زمینه عملکرد نهایی در مقیاس وسیعی تحت تاثیر قرار میدهد. بازارگرایی و مزیت رقابتی نیز دو عامل مهم و اثرگذار در سطح سازمان میباشد. استراتژی رقابتی سازمان نوع جهت گیری سازمان در هر یک از چهار نوع استراتژی تدافعی، آیندهنگر، تحلیلگر و انفعالی با توجه به نوع صنعتی که در آن فعالیت می کنند و نشاندهنده عملکرد مناسب یا نامناسب سازمان میباشد و پیش بینی عملکرد آینده سازمان را نیز را امکانپذیر می کند.
در ادامه، در فصل1، تعریف و تبیین مساله تحقیق، ضرورت انجام تحقیق و سوابق تحقیق ارائه خواهد شد.
2-1تعریف و تبیین مساله تحقیق
کارل آلبرچت (2002) هوش سازمانی را توانایی و قابلیت یک سازمان در سازماندهی کردن همه قدرت هوشی سازمان و تمرکز بر اینکه، قدرت هوشی کسب فلسفه وجودی و هدف سازمان را امکان پذیر کند، تعریف می کند.از ویژگیهای کسبوکار امروز تغییر و تحولات پیچیده و سریع و رقابت فزاینده میباشد، سازمانها برای رقابت با رقبا و بقا در چنین محیطی ناچارند از منابع خود به بهترین نحو بهره بگیرند از جمله اهم این منابع هوش سازمانی میباشد.
فقط با استخدام افراد زبده و متخصص و هوشمند نمیتوان هوشمندی سازمان را تضمین کرد زیرا این گونه افراد معمولا تک رو هستند و کمتر با اعضای دیگر سازمان به تبادل نظر میپردازند و به همین دلیل ممکن است که اگر اشتباهی در عملکرد آنان رخ دهد پی به اشتباه خود نبرند و آن را بارها تکرار کنند بدون اینکه چیزی یاد بگیرند. عدم موفقیت یک سازمان دلیل کم هوشی افراد آن سازمان نیست بلکه ممکن است ریشه در ساختار و فرهنگ آن سازمان داشته باشد و در این گونه سازمانها افراد هوشمند بی انگیزه هستند و احساس رضایتمندی نمی کنند چرا که با وجود آگاهی افراد سازمان از تغییرات، سازمان به آن تغییرات بیتوجه است. در سازمان برای جلوگیری از چنین حالتی باید هوش سازمانی در همه ابعاد مورد توجه همه افراد سازمان به خصوص مدیران سازمان که تصمیماتشان نقش تعیینکننده ای در این زمینه دارد، قرار گیرد و سعی کنند که طبق برنامهای منظم از وضعیت و میزان هوش سازمانی خود اطلاع کسب کنند و با بازخوردی که از محیط میگیرند تصمیمات مقتضی را در این زمینه اتخاذ کنند. بررسیها نشان داده است که گوی رقابت آینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند به طور اثربخش ونتیجه بخش با منابع انسانی خودارتباط برقرارکنند. دراین زمینه هوش عاطفی یا همان هوش هیجانی یکی ازمؤلفه هایی است که می تواند به میزان زیادی درروابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند. امروزه هوش عاطفی به عنوان نوعی هوش تبیین شده است که شامل درک دقیق هیجانات خود شخص و تعبیر دقیق حالات هیجانی دیگران است .هوش عاطفی ،فرد را از نظرهیجانی ارزیابی می کند، به این معنی که فرد به چه میزانی ازهیجانات واحساسات خود آگاهی دارد وچگونه آنها راکنترل و اداره می کند. نکته قابل توجه در راستای هوش عاطفی این است که “تواناییهای هوش عاطفی ذاتی نیستند،بلکه می توانند آموخته شوند. ” در این تحقیق هوش سازمانی از دو بعد هوش عاطفی و رقابتی بررسی میشود.هوش عاطفی مدیریت عواطف خود و دیگران است که برای موفقیت فرد در موقعیت کاری و دیگر جنبه های اجتماعی نظیر هوش شناختی یا مهاتهای فنی ضروری می
باشد.
تا سال 1995 میزان فروش شرکتها به عواملی از قبیل قیمت، کیفیت، محصول، خدمات، تبلیغات، گستردگی بازار و … مرتبط میگردید، عامل هوش عاطفی عامل جدیدی است که در سالهای اخیر تحت عناوین مختلفی همچون امید و خوشتختی به دیگر عناصر تأثیرگذار بر میزان فروش شرکتها اضافه شده است و تقریباً در تمامی مطالعات انجام شده نشان داده شده است که نوع فعالیت و فروش محصول آنها به صورت فرد فرد انجام میگیرد، اهمیت مضاعف مییابد، اکثریت بخشهای خدماتی از قبیل بانکداری، شرکتهای مشاورهای، سرمایه گذاری و از جمله شرکت های بیمه مشمول این گروه از فعالیتها هستند.
هوش رقابتی فرایندی است که از طریق جمعآوری اطلاعات در رابطه با رقبا و به کارگیری آن در برنامه ریزی استراتژیک کوتاهمدت و بلندمدت به آگاهی درمورد وضعیت رقابت و اینکه چگونه می توان یک قدم از رقبا جلوتر بود، منجر میشود. بازارگرایی کسبوکارها را ترغیب می کندتا نیازهای بلندمدت و میانمدت مشتریان را مورد توجه قرار دهند که این امر نوآوری و موفقیت بلندمدت را تحتتاثیر قرار میدهد. مزیت رقابتی توانایی منحصربه فرد شرکت در ایجاد ارزش بیشتر برای مشتری میباشد.
بازاریابی و نوآوری به عنوان محرک رشد اقتصادی و اجزای اصلی مزیت رقابتی نگریسته می
شوند(لوکاس و فرل[2]، 2000). کالی و جاورسکی[3](1993) توانایی درک و پاسخ به بازارها را به عنوان عناصر کلیدی بازارگرایی مدنظر قرار میدهند، در مفهومسازی آنها سازمانهایی که بازارگرا میباشند قادرند تا بهتر به دستاندازهای محیطی پاسخ دهند و احتمالا عملکرد مالی بهتری را تجربه می کنند(سینکولا،بیکرونوردیر[4]،1997).
استراتژی رقابتی به این موضوع می پردازد که سازمانها در صنایع مرتبط چگونه به رقابت بپردازند و چه موضعی در برابر رقبایشان برای خود ایجاد کنند. که در این تحقیق از طرحی که مایلز و اسنو در زمینه استراتژی رقابتی که شامل استراتژی آیندهنگر، تحلیلی، تدافعی و واکنشی میباشد، استفاده میشود.
سطحی که اهداف کسب شده اند به عنوان یک معیار مفهومی عملکرد سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد. معیار عملکرد در این تحقیق در دو بعد کارایی و اثربخشی مورد بررسی قرار می
گیرد.
با توجه به مطالبی که در این قسمت مطرح کردیم در این تحقیق به دنبال بررسی میزان تأثیر هوش سازمانی بر عملکرد سازمان با توجه به قابلیتهای بازاریابی( بازارگرایی، مزیت رقابتی و استراتژی رقابتی) میباشیم.
بنابراین در این مطالعه بر آن شدیم تا میزان تاثیر هوش سازمانی(هوش عاطفی، هوش رقابتی) بر عملکرد سازمان با توجه به قابلیتهای بازاریابی در شرکتهای شهرکهای صنعتی کرمان را مورد آزمون قرار دهیم . بنابراین سوالاتی که در این مطالعه پیگیری میشود به قرار زیر میباشند:
سوال اصلی:آیاهوش سازمانی بر عملکرد سازمان اثر می گذارد؟
سوالات فرعی:
1-آیا هوش سازمانی بر بازارگرایی اثر دارد؟
2-آیا هوش سازمانی بر مزیت رقابتی اثر دارد؟
3- آیا هوش سازمانی با استراتژی های رقابتی ارتباط معنی دار دارد؟
4- آیا بازارگرایی بر عملکرد سازمان اثر دارد؟
5- آیا مزیت رقابتی بر عملکرد سازمان اثر دارد؟
6- آیا استراتژی های رقابتی با عملکرد سازمان ارتباط معنی دار دارد؟
3-1ضرورت انجام تحقیق:
توسعههای تکنولوژیکی، اقتصادی، جغرافیایی و سیاسی به طور قطع در حال تغییر دادن جهان هستند. تغییر در زمینه های علم و فناری، جهانیسازی اقتصاد، نرخ و حالت تولید دانش و شیوهای که سازمانها در حال رشد و تکامل هستند، در حال وقوع میباشد. این تغییر ، تأثیر عمیق و بی
سابقهای بر شیوه رقابتی شرکتها دارد. قوانین جدید بازی در حال پدیدار شدن هستند که رویکردهای جدیدی را برای شیوهای که شرکتها توانمندیهای استراتژیک و نوآوریشان را مدیریت می کنند، میطلبد.همانطور که فرصتهای جدید بازار پدیدار میشوند شرکتها یاد می
گیرند تا توانمندیهایشان را سریعتر و به شیوه های نوآورتر به کار گیرند و در کسب فرصتهای جدید و پیشروی رقابتی موفق باشند(بیرچال و تاویستیگا[5]، 2005).
نگاهی کوتاه به ساختار اقتصادی کشورهای مختلف ما را با اهمیت و جایگاه شرکتها کوچک و متوسط بیشتر آشنا می کند. اخیراٌ بسیاری از کشورها دریافتهاند که واحدهای تولیدی کوچک قادر به ایفای نقش عمدهای در اقتصاد ملی هستند. در برخی از کشورها اینچنین به نظر میرسد که اقتصاد ملی بر پایه واحدهای کوچک بنا شده است. در تایوان 90 درصد صادرات توسط این بخش تامین میگردد.تجربه تایوان باعث شد که بسیاری از کشورها همانند سنگاپور و مالزی اقتصاد خود را به سمت واحدهای کوچک و متوسط سوق دهند(کیانی،1372). در ایران حدود 7/99 درصد کارگاههای صنعتی کشور، سازمانهایی هستند که کمتر از 50 نفر پرسنل دارند و این سازمان های کوچک 8/53 درصد ارزش تولیدات صنعتی کشور را تشکیل می دهند در دیگر کشورهای جهان نیز بخش مهمی از درآمد ملی صنعتی توسط این سازمانها تامین میگردد(فتحی،1385).
در خصوص اهمیت این شرکتها، همین بس که حداقل 3/2 میلیون موسسه کوچک و متوسط در آلمان وجود دارد که تعداد کارکنان آنها 20 میلیون نفر است و 70 درصدکل شاغلان این کشور را در خود جای دادهاند. در ایالات متحده نیز 25 میلیون شرکت کوچک وجود دارد که بیشاز 50 درصدنیروی کار بخش خصوصی را در اختیار دارد. این شرکتها به تنهایی نیمیاز تولید ناخالص داخلی ایالاتمتحده را تامین کرده و 96 درصد کل صادرات این کشور نیز توسط این شرکتها تولید میشوند(ابراهیمی و همکاران، 1381).
این شرکتها به دلیل ویژگیهای خاصی که دارند، کارکردهای موثر و مفیدی را موجب می شوند. درزیر برخی از این خصوصیات آورده میشود:
شرکتها کوچک و متوسط از انعطافپذیری بیشتری برخوردار بوده و کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری بیشتری در آنها صورت میپذیرد. این شرکتها راحتتر میتوانند خود را با تغییرات پرشتاب محیطی همچون عوامل اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی، سیاسی و قانونی سریعتر واکنش نشان دهند(غفاری و پورمحمدی،1387).
شرکتهای کوچک و متوسط عامل جذب و اشتغال بخش عظیمی از جمعیت کشورها و آموزش و تربیت نیروی کار ماهر هستند. به عنوان مثال در آلمان، 80 درصد نیروی کار، ابتدا جذب صنایع کوچک و متوسط میشوند و آموزشهای لازم و مهارتهای حرفهای موردنیاز را کسب می کنند، به گونهای که این صنایع برای دانش آموزان و دانشجویان به کارگاهی برای کسب مهارتهای فنی و حرفهای تبدیل شده اند(کیم وهمکاران[6]، 2006).
جذب و پذیرش کارکنان با شرایط خاص در این شرکتها با سهولت بیشتری صورت می
گیرد. این شرکتها توانسته اند امکان اشتغال افراد جوان، سالمندان، زنان، کارکنان پارهوقت و حتی افراد معلول را نیز فراهم کنند. هزینه بیرون آمدن از صنعت برای اینگونه شرکتها در مقایسه با شرکت های بزرگ کمتر است. از این رو بسیاری از کشورهای جهان توجه خاصی به این گروه از شرکتها دارند وبت مطالعه و بررسی درمورد مسائل و مشکلات آنها، سعی در استفاده از مزیت های گوناگونی دارند که این شرکتها ایجاد می کنند(سیسمون و تویارد[7]،2002).
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-07-05] [ 06:40:00 ق.ظ ]
|