کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



حقیقت این است که خلاقیت به معنای خاص آن به مثابه برترین ویژگی ذهنی انسان مولد و متفکر خود نشانی است از رشد متعادل و متعالی شخصیت و یا سخنی است به نیاز همیشه انسان به شکافتن بن بست ها و راه یافتن به فراترها.(یزدچی ،۱۳۷۸  )

 

امروزه شعار” نابودی در انتظار شماست مگر اینکه خلاق و نوآور باشید”  پیش روی مدیران همه سازمان ها قرار دارد . اما مسئولیت سازمان های آموزشی به خصوص آموزش و پرورش که وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان و آینده سازان جامعه را بر عهده دارد گونه دیگری به خود میگیرد. (غلامپور، ۱۳۷۹ )

 

 

 

۲-۶-  مفهوم خلاقیت

 

استیفن رابینز[۱] خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب اندیشه ها و نظریات در یک روش منحصر به خود با ایجاد پیوستگی بین آن ها بیان می کند .(غلام پور، ۱۳۷۵) استین[۲] خلاقیت را فرایندی می دانند که نتیجه آن یک کار تازه ای است که توسط گروهی و در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایت بخش مقبول واقع می شود. (حسینی، ۱۳۷۸) و رمون[۳] (۱۹۸۹) نیز از همین چشم انداز به خلاقیت می نگرد: «خلاقیت توانایی شخص در ایجاد ایده ها، نظریه ها،شی ها یا اشیا جدید و نو و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه هاست که به وسیله متخصصان به عنوان پدیده ای ابتکاری و از لحاظ علمی، زیباشناسی، فن آوری و اجتماعی با ارزش قلمداد گردد. (حسینی، ۱۳۷۸)

 

 

به عقیده شهید مطهری” آفرینندگی و خلاقیت یعنی شکستن مرسوما ت متعارف ” دانش آموزان در کلاس های درس باید  دچار شک و تردید شوند . خلاقیت در شک و تردید متولد میشود .(قاسمی ،۱۳۸۰ )

 

امروزه بیشتر تعاریف خلاقیت عناصر اصالت (تازگی) و ارزشمندی را در بر میگیرد به این معنی که برای اینکه یک عقیده یا محصول خلاق باشد باید تازه بوده و همچنین کاربردی باشد . (دولینگر[۴]،۲۰۰۷  )

 

پایان نامه ها

 

آمابیل[۵])۱۹۹۰ )ضمن تأیید تعریف خلاقیت بر مبنای تازگی و تناسب ، ارزش قیدی را به آن اضافه میکند. آمابیل معتقد است در تکمیل دو عنصری که در اغلب تعریف ها آمده یعنی تازگی و تناسب و ارزشمندی باید این نکته را اضافه نمود که علم خلاق از طریق اکتشاف انجام میگیرد نه از طریق الگوریتم . امروزه عده زیادی از محققان و متخصصان عقیده دارند که ما نمیتوانیم به افراد و کارهای خلاق جدا از اجتماعی که در آن عمل میکنند بپردازیم، زیرا خلاقیت هرگز نتیجه عمل فرد به تنهایی نیست. (حسینی،۱۳۸۱)

 

 

 

۲-۷- مراحل فرایند خلاقیت:

 

در طی سال های گذشته صاحبنظران و نظریه پردازان برای فرایند خلاقیت مراحل مختلفی را قائل شده اند.  نظریه پردازانی همچون اسبورن، والاک، پارسنز، تورنس و … از جمله کسانی بودند که مراحلی را برای فرایند خلاقیت ارائه نموده اند، از جمله این نظریه پردازان آمابیل ترزا می باشد که فرایند خلاقیت را شامل ۵ مرحله میداند که به شرح ذیل می باشد. (آمابیل ترزا، ۱۹۸۹)

 

۱- ارائه مسأله[۶]: ارائه مسأله اولین فرایند مرحله خلاقیت می باشد، این مرحله زمانی است که وظیفه فرد تعیین می گردد و فرد میداند که چه کاری می بایست انجام دهد.

 

۲- آماده کردن[۷]: در این مرحله فرد به فعالیت هایی جهت حل کردن مسأله می پردازد ،شخص منابع و اطلاعات لازم را برای حل مسأله جمع آوری می نماید.

 

۳- ایجاد ایده ها یا امکانات[۸]: غالب مردم خلاقیت را به معنی این مرحله می گیرند. فرد در این مرحله از طریق ترکیب و تلقیق منابع موجود ایده های جدید می آفریند در این مرحله موضوعی به نام (در نهفتگی) مطرح می گردد. در نهفتگی[۹] بدین معنی است که فرد مسأله را برای مدتی رها می کند.  رها کردن مسأله موجب سهولت در رسیدن به جنبه های جدیدی از مسأله می گردد و این فرایند در مرحله سوم رخ می دهد.

 

۴- اعتباریابی[۱۰]: در این مرحله فرد به آزمون ایده ها و امکانات مختلفی که در مرحله سوم ایجاد شده است می پردازد و درستی و صحت آن ها را برآورده می نماید.

 

۵- ارزیابی نتیجه[۱۱]: در این مرحله فرایند خلاقیت متوقف و یا فرایند رضایتبخش بوده و به نتیجه رسیده است و کار پایان یافته می باشد و یا اینکه نتیجه کاملاً حصول پیدا نکرده و فرایند نیاز به بازبینی و اصلاح دارد.

 

آلبرشت معتقد است خلاقیت پنج مرحله دارد این مراحل عبارتند از:

 

شخص خلاق ابتدا اطلاعات اطراف خود را جذب میکند و به بررسی و جستجوی راه های مختلف میپردازد. در این هنگام، ذهن فرد خلاق با بهره گرفتن از اطلاعات خام به طور غیر محسوس آغاز به کار میکند و پس از تجزیه و تحلیل و ترکیب اطلاعات ،راه حلی برای مسأله عرضه میکند . در مرحله ای که الهام نامیده میشود فرد خلاق احساس میکند راه حل جالبی پیدا کرده است ،بنابراین سعی میکند راه حل جدید را بیازماید . با کمی انعطاف پذیری میتوان طرح و ایده را تعدیل و به طرحی کامل و قابل اعتماد تبدیل نمود . شاید هم لازم باشد راه حل بررسی شود . در نهایت نوبت به عرضه اندیشه به طوری قابل اجرای میباشد. مراحل خلاقیت یا پذیرش اندیشه کامل خواهد شد. (مشبکی،تیمورنژاد،۱۳۸۰ )

 

[۱]- S.Robbins

 

[۲]- Stein

 

[۳]- Remon

 

[۴]-Dollinger

 

[۵]-Amabile

 

[۶]- Problem Presentation

 

[۷]- preparation

 

[۸]- Generation of ideas

 

[۹]- Incubation

 

[۱۰]Validation

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-09-15] [ 06:44:00 ب.ظ ]




تحقیقات زیادی برای پی بردن به ویژگی های افراد خلاق انجام شده است و هرکدام از محققان ویژگی هایی را شرح داده اند گیلفورد در تحقیقات خود سه ویژگی را مستقیما بر خلاقیت مؤثر میداند:

 

 

۱-روانی و سیالی جریان فکر.

 

۲- انعطاف پذیری نیروی فکر.

 

۳- اصالت اندیشه و تصمیم گیری .(آقایی فیشانی،۱۳۸۱ )

 

استین و گری[۱]ویژگی های افراد خلاق را شامل موارد زیر میداند:

 

۱-مسائل و وضعیت های گوناگون را با دقت و به گونه ای که قبلا به آن توجه نشده است .

 

۲-دیدگاه ها و فکرها و تجربیات حاصل از منابع گوناگون را به هم ارتباط میدهندو آنها را با توجه به نقاط قوت وضعفشان ارزیابی میکنند.

 

۳- معمولاَ برای حل مسأله چندین راه کار بدیل ارائه میکند یعنی از سلامت فکر مطلوب برخوردار هستند.

 

۴- تردید در مورد صحت پیش فرض های قبلی را نیز روا میدانند ،خود را به راه ورسم و عادت محدود نمیکنندو استقلال فکری دارند.

 

 

۵- فی البداهه میتوانند از نیروهای حسی، ذهنی، بینشی ، مدد بگیرند.

 

۶- فراگردهای فکری و عملی را به نحوی بسیار منعطف بکار میگیرند. (رضاییان،۱۳۸۰ ،سلیمانی ،۱۳۸۲ )

 

 

 

۲-۹- عوامل مؤثر بر خلاقیت

 

مایرون و دیگران (۲۰۰۴) تحقیقات مربوط به عوامل مؤثر بر خلاقیت را به دو گروه تقسیم میکنند : یکی در سطح فردی که در آن خصوصیات فردی را که منجر به کاهش یا افزایش خلاقیت میشود مورد بررسی قرار میدهند . و دیگری در سطح سازمانی ، که عوامل سازمانی که بر خلاقیت تأثیر میگزارند را مورد مطالعه قرار میدهند . البته تحقیقاتی هم وجود دارد که این دو جریان را با هم دنبال میکنند . (رایس [۲]به نقل از آمابیل ،شلی[۳], ودیگران ،۲۰۰۶  )

 

تحقیقاتی که برای مشخص ساختن عوامل مؤثر بر خلاقیت انجام شده اند ،عوامل و فاکتورهای زیادی را بر خلاقیت مؤثر شمرده اند ، این زنجیره طولانی از عواملی در سطح گروهی مثل ساختار شغل ،نوع ارتباط ،استقلال شغل و همچنین عوامل سازمانی مثل ساختار سازمانی ، فرهنگ و جو سازمانی و نیز منابع در دسترس را در بر میگیرد. (جونگ و دیگران،۲۰۰۸ )

 

آمابیل برای تحلیل عناصر مؤثر در خلاقیت انگیزه، مهارت های مربوط به موضوع را مطرح میکند. (حسینی،به نقل از آمابیل ،۱۳۸۰)

 

علاوه بر این تحقیقات مختلف عوامل مؤثر بر خلاقیت را به این صورت نیز تقسیم بندی کرده اند:

 

متغیر های شناختی (شامل هوش ،مهارت های علمی و…) .

 

متغیرهای محیطی(عوامل فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی ).

 

متغیرهای شخصی (انگیزه ،اعتماد به نفس و…) .(فرگین[۴]،۲۰۰۷ )

 

از جمله عوامل دیگری که در خلاقیت افراد تأثیر  گزار بوده و اگر به طور صحیح بکار گرفته شوند باعث بروز و پرورش آن میشود عبارت است از :

 

۱-اطلاعات در خلاقیت : اطلاعات یکی از عوامل اساسی خلاقیت و ماده خام آن است و به گفته ویلیامز “خلاقیت مهارتی است که اطلاعات پراکنده را به هم پیوند میدهد. “(رمضانی ،۱۳۸۸ )

 

۲- انگیزش و خلاقیت : انگیزش به حالت های درونی ارگانیکی اشاره دارد که موجب هدایت رفتار به سوی نوعی هدف شود .(سیف،۱۳۸۵  )

 

۳- خلاقیت و میزان خود پذیری : تعادل در میزان خود پذیری در صورتی که سایر شرایط موجود باشد باعث میشود که انسان در صدد به فعلیت در آوردن استعداد های بالقوه خود از جمله خلاقیت باشد .(رمضانی ،۱۳۸۸  )

 

۴- تخیل و خلاقیت : تخیل نوعی تفکر آزادانه میباشد ، که با بهره گیری از آن به عنوان خمیر مایه خلاقیت ،دنیای بزرگ و پهناور در مقابل چشمان افراد گشوده میشود و فرد را قادر میسازد آزادانه خیال پردازی کند . (افروز،۱۳۷۱  )

 

۵- خانواده و خلاقیت :بدون شک خانواده مهمترین نقش را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیت دارد . خانواده ها باید شرایط لازم را برای فعالیت های متنوع ،برای فرزندان را فراهم نموده و فرصت های لازم را برای سؤال کردن ،کنجکاوی ،و کشف محیط به آنها بدهند. (رمضانی ،۱۳۸۸)

 

۶- آموزش و خلاقیت : در اکثر تعاریف خلاقیت بر ضعیف بودن نقش وراثتی و ذاتی آن تأکید شده است . همچنین بر توانایی هایی که قابل پرورش بوده و میتوان آن ها را افزایش داد. پس خلاقیت قابل تعمیم به تمام افراد جامعه است و همگی دارای درجاتی از خلاقیت هستند. (فیض بخش ،۱۳۸۱ )

 

 

 

۲-۱۰- خلاقیت و نوآوری :

 

خلاقیت و نوآوری چنان به هم عجین شد که شاید بدست آوردن تعریف مستقل از هرکدام دشوار باشد . اما برای روشن شدن ذهن میتوان آنها را بگونه ای مجزا از هم تعریف نمود . خلاقیت پیدایی و تولید یک اندیشه و تفکر نو است ، در حالیکه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است . به عبارت دیگر خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو تازه است . (آقایی فیشانی ،۱۳۸۱ )

 

آلبرشت[۵](۱۹۷۸ )وجه تمایز خلاقیت و نوآوری را به این صورت مطرح کرده است که خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلایی برای بوجود آوردن اندیشه جدید و بدیع است . و نوآوری تبدیل این خلاقیت و اندیشه نو به عمل و یا نتیجه (سود ) است. (غلامپور،۱۳۷۹)

 

نوآوری به اجرا گذاشتن محصول جدید ،خدمات ،اصول و یا قبول روش های نو به صورت اقتصادی میباشد . نوآوری با طرح و برنامه است، جهت گیری آن در راستای ایجاد فایده و منفعت اجتماعی است . بدین ترتیب یک شرکت نسبت به احتیاجات و شرایط محیطی انطباق پذیر میگردد. تقلید هم یک نوع تغییر به حساب می آید. (امیرکبیری،۱۳۸۵)

 

 

 

[۱]-Stein and gray

 

[۲]-Rice

 

[۳]-shally

 

[۴] -Forgionne

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:43:00 ب.ظ ]




۱-سنت ها : هرچند نمیتوان اهمییت سنت ها را نادیده گرفت اما وجود بعضی از سنت ها و روش های سنتی مانع بروز اندیشه های تازه میشود بنابراین تأکید و پای بندی بیش از حد بر آنها موجب کاهش خلاقیت ها میشود.

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

۲- تأیید طلبی و ترس از عدم استقبال اجتماعی :افرادی که نیازمند تأیید دیگران هستندو از نقد و عدم پذیرش اجتماعی میترسند ،نمیتوانند از خود خلاقیتی نشان دهند. افراد خلاق معمولاَ به کار و ابتکار خویش بیش از استقبال دیگران بها میدهند، و آن را قربانی انتظارات دیگران نمیکنند.

 

۳- مطابقت : منظور از مطابقت همرنگ جماعت شدن است. مطابقت به علت نگرانی از متفاوت بودن از دیگران و تنها ماندن رخ میدهد، وبدین ترتیب امکان ابتکار و ارائه روش های تازه محقق نمیشود.

 

۴- قوانین و مقررت :گرچه رعایت قوانین و مقررات برای هر فرد واجب است تا نظم در جامعه حکمفرما باشد، اما برخی مواقع عدم انعطاف در برابر قوانین مانع رشد تفکر خلاق است . مثلاَ قوانین آموزشی در تعلیم و تربیت ، بدون توجه به تفاوت های فردی مانعی برای بروز خلاقیت دانش آموز است .

 

۵- شغل : برخی مواقع فعالیت های یکنواخت در شغل و حرفه باعث میشود که فرد به آن فکر نکرده و از روی عادت به صورت مکانیکی بدون تعمق و تفکر به امور زندگانی بپردازد.

 

۶- نگرانی و ترس از عدم استقبال اجتماعی: امور خلاق با جنبه نوآوری و تازه و جدید خود ممکن است مورد توجه قرار نگیردو افراد از تحقیر و سرزنش ترس داشته باشند و دست از تفکر خلاق خود بردارند. تاریخ جهان بشریت چه بسیار اندیشمندانی را به خود دیده است که مورد تمسخر ، تحقیر و توهین واقع شده اند . پس ترس و نگرانی مانعی برای خلاقیت است.

 

خانواده نیز با برخی برخوردهای نا مناسب مانند ایجاد خودپنداری ، ضعف ، اجازه اشتباه ندادن وتوبیخ اشتباهات آنان ، ایجاد رقابت نامناسب ،عدم توجه به پرورش قدرت تخیل ، بی توجهی نسبت به کنجکاوی ها و پرسشها و….باعث سرکوب شدن تفکر خلاقانه کودکان و نوجوانان میشوند.

 

 

۲-۱۲-قسمت دوم پیشینه تحقیق

 

۲-۱۲- ۱-تحقیقات انجام شده در ایران پیرامون سلامت سازمانی

 

۱-اسکندری درسال تحصیلی ۱۳۷۸به بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و عملکرد مدیران مدارس متوسطه مشکین شهر پرداخته است . در پژوهش او ویژگی های هفت گانه ،انسجام نهادی،نفوذ مدیر و… عوامل اصلی مورد سنجش در سلامت سازمانی و عملکرد مدیران آموزشی و همچنین میان سلامت سازمانی وهریک از ابعاد هفت گانه قلمرو عملکرد مدیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.

 

 

  • بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و روحیه دبیران عنوان تحقیقی است که در سال ۱۳۸۱ توسط طاهری انجام شده است در این پژوهش ویژگی های هفت گانه عوامل اصلی مورد سنجش در سلامت سازمانی بوده است . نتایج نشان داد که بین سلامت سازمانی و روحیه دبیران همبستگی بالایی وجود دارد.

 

۳-آهنچیان و حیدری (۱۳۸۳) در مقاله ای با عنوان رابطه مهارت های ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی ، وجود رابطه بین این دو متغیر را در دانشگاه فردوسی مشهد تأیید کردند.

 

۴-ذوالفقار نسب (۱۳۸۴)نیز در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی رابطه بین سلامت سازمانی  و تعهد سازمانی معلمان در مقطع ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی ۸۳-۸۲ نشان داد که بین سلامت سازمانی و تعهد سازمانی در جامعه آماری رابطه معنی دار وجوود دارد.

 

۵- مطالعه و مقایسه سلامت سازمانی مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه شهر سنندج از دیدگاه دبیران در سال تحصیلی ۸۵-۸۴ عنوان پژوهش قدسی میباشد . این پژوهش بر اساس الگوی نظری پارسونز ،مقایسه سلامت سازمانی در سطوح فنی ،اداری ،نهادی و ابعاد سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است . نتایج تحقیق نشان داد که بین سلامت سازمانی دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر سنندج تفاوت معنا دار وجود دارد. همچنین نتایج حاصله از تحقیق بیانگر آن بود که بین سلامت سازمانی دبیرستان های دخترانه و پسرانه در سطح فنی وابعاد دو گانه آن (روحیه، تأکید علمی )در سطح اداری به جز نفوذ مدیر در مافوق در سه بعد آن (ملاحظه گری ،       ساخت دهی و حمایت منابع ) در سطح نهادی بعد یگانگی  نهادی تفاوت معنادار وجود داردو مدارس دخترانه از سلامت سازمانی بالاتری برخوردار می باشند.

 

۶- تحقیق دیگری توسط عزیزی مقدم (۱۳۸۵)تحت عنوان بررسی و مقایسه سلامت سازمانی مدارسی که مدیران آنها دارای کانون کنترل بیرونی هستند با میزان سلامت سازمانی مدارس که مدیران آنها دارای کانون کنترل درونی هستند انجام گرفته است . یافته ها ی تحقیق نشان میدهد  که سلامت سازمانی مدارسی که مدیران آنها دارای کانون کنترل بیرونی هستند در سطح ۰٫۰۵ تفاوت معنی داری وجود دارد و این میزان در مدارس با کانون کنترل درونی بیشتر است در سطح نهادی وقتی این تفاوت معنادار نیست اما در سطح اداری با آلفای ۰٫۰۵ تفاوت معنا دار میباشد و میزان سلامت سازمانی  مدارس با مدیران دارای کانون کنترل درونی در این سظح بیشتر میباشد. در ابعاد یگانگی نهادی ،ساخت دهی ،حمایت منابع و تأکید علمی  این تفاوت بین درونیها و بیرونی هامعنی دار نیست ولی در ابعاد نفوذ مدیر ،مراعات ،روحیه در سطح ۰٫۰۱ این تفاوت معنی دار میباشد و سلامت سازمانی درونیها بیشتر است .

 

۷- زاهد بابلان و همکارانش (۱۳۸۷) نیز در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه سلامت سازمانی مدرسه و تعهد سازمانی دبیران دبیرستان های پسرانه اردبیل انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که ، سلامت سازمانی و ابعاد هفت گانه آن با تعهد سازمانی  و انواع سه گانه آن همبستگی مثبت دارد.

 

۸- پژوهش دیگری توسط محمودی در دانشگاه پیام نور شیراز در سال ۱۳۸۸ با عنوان رابطه جو سازمانی و سلامت سازمانی انجام گرفت که نتایج تحقیق به این صورت بیان شده است :

 

الف-بین انواع جو سازمانی و سلامت سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد.

 

ب- بین رفتار نا امیدانه و سلامت سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد.

 

ج –بین رفتار صمیمی و سلامت سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد.

 

د- بین رفتار دستور و سلامت سازمانی رابطه معنی داری ووجود دارد.

 

ه- رفتار مشغول بیشترین سهم در پیش بینی سلامت سازمانی دارد.

 

و- بین افراد و سلامت سازمانی رابطه معنی دار ی وجود ندارد.

 

ز –بین تحصیلات افراد و سلامت سازمانی تفاوت اندکی وجود دارد. (محمودی ،۱۳۸۸)

 

۹- سینایی (۱۳۹۰) در تحقیقی به بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و فرسودگی شغلی در بین معلمان دبستان های دخترانه ناحیه ۲ شهر کرمان در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ پرداخته است و نتایج حاکی از آن نشان میدهد که بین سلامت سازمانی و فرسئدگی شغلی رابطه معنی دار ی وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:43:00 ب.ظ ]




 نگرانی شدید و بیمارگونه –  اختلال اضطراب فراگیر

 

از آن جا که بسیاری از فرایندهای مرتبط با نگرانی در اختلالات روان شناختی نقش دارند، نگرانی هم به لحاظ پژوهشی و هم به لحاظ نظری دارای اهمیت است (دیوی[۱] و ولز[۲]، ۲۰۰۶). داشتن مقداری نگرانی، برای حل مسایل سودمند است، زیرا منجر به رفتار متمرکز بر مساله می شود، اما افزایش میزان نگرانی، نه تنها کارساز نیست که گاه خود بر مشکلات موجود دامن می زند. این مولفه به افکار مداوم و تکراری در مورد دلواپسی های شخصی از یک سو و مشکل در پایان دادن به این زنجیره افکار، از سوی دیگر اشاره دارد (شاهجویی و همکاران، ۱۳۹۰).

 

 

نگرانی فرایند شناختی معمول در جمعیت های عادی است، در حالی که نگرانی شدید و بیمارگونه ویژگی اصلی اختلال اضطراب فراگیر است (انجمن روان پزشکان امریکا[۳]، ۱۹۹۴). با توجه به این که نگرانی خصیصه معمول در اختلالات اضطرابی است (هرچند به گونه معناداری در میان مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر، بیش ترین فراوانی را داراست؛ براون[۴]، آنتونی[۵] و بارلو[۶]، ۱۹۹۲؛ به نقل از بارلو، ۲۰۰۲)، به نظر می رسد که فهم بهتر نگرانی، درک سایر اختلالات اضطرابی را نیز تسهیل کند (بارلو، ۲۰۰۲). تحقیقات نشان می دهد که نگرانی، مانع پردازش های هیجانی می شود بنابراین

 

 

ممکن است در درمان مشکلات روان شناختی از قبیل اختلالات اضطرابی که برای ایجاد تغییرات درمانی در آن ها، وجود چنین پردازش هایی ضروری است، مداخله کند. بنابراین پیشرفت در درمان های موثر بر این حوزه، ممکن است موجب پیشرفت در درمان یا پیش گیری از سایر اختلالات نیز بشود (سیموس[۷]، ۱۳۸۴).

 

کارهای اولیه بر روی نگرانی توسط بورکووک[۸] و همکارانش انجام شد (ولز، ۱۳۸۴). بورکووک (۲۰۰۲؛ به نقل از دلگادو[۹] و همکاران، ۲۰۱۰) نگرانی را به صورت زنجیره ای از عواطف منفی، افکار و تصاویر نسبتا غیرقابل کنترلی تعریف می کند که منجر به گسترش تلاش های ذهنی به منظور اجتناب از تهدیدهای پیش بینی شده ی بالقوه می شود.

 

نگرانی به عنوان شیوه ای برای مقاوم شدن علیه درد و مشکلات احتمالی در نظر گرفته می شود اما اغلب این دیدگاه، نتیجه ی معکوس به بار می آورد (اورسیلو[۱۰]و رومر[۱۱]، ۲۰۱۱). به نظر می رسد که تفکر مداوم در خصوص فجایع بالقوه ای که در آینده ممکن است رخ دهد، باعث اجتناب می شود (رومر و اورسیلو، ۲۰۰۲؛ به نقل از بائر[۱۲]، ۲۰۰۶). اجتناب رفتاری – عمل کردن به شیوه ای که ما را از موقعیات برانگیزاننده ی اضطراب دور کند- مولفه ی کلیدی ترس و اضطراب است. هنگامی که تصور می کنیم یک موقعیت یا فعالیت احتمالا منجر به تهدید بالقوه ای می شود، ممکن است که تصمیم بگیریم از آن اجتناب کنیم. اگر ما دچار ترس یا اضطراب شویم راهبردهای گوناگونی را استفاده می کنیم تا از آن موقعیت فرار کنیم و یا هنگام مواجه شدن با هیجان هایی که ورای تحمل ماست، ممکن است از ترس بی حرکت مانده و یا با این امید، این شرایط را تحمل کنیم که عامل تهدید کننده یا استرس زا، سپری خواهد شد (اورسیلو و رومر، ۲۰۱۱).

 

این عملکرد اجتنابی، پریشانی و استرس تجارب درونی را در کوتاه مدت کاهش می دهد اما با دخالت در پردازش هیجانی در درازمدت، این هیجانات را طولانی تر می کند (رومر و اورسیلو، ۲۰۰۲؛ به نقل از بائر، ۲۰۰۶). واکنش به تجارب درونی همراه با تلاش در سرکوب یا اجتناب از این افکار و احساسات، احتمالا منجر به افزایش این واکنش ها می شود. تقویت این احساسات، خود منجر به کاهش وضوح هیجانات می شود: همان طور که افکار و احساسات از طریق واکنش منفی به آن ها، قضاوت کردن در خصوص آن ها و تلاش برای اجتناب از آن ها، شدیدتر می شود، پاسخ های حقیقی نیز تیره تر شده و از وضوح آن ها کاسته می شود.

 

بنابراین اغلب مواقع افراد نگران، احساس “آشفتگی” و یا “ناراحتی” را گزارش می کنند اما در بیان دقیق و مشخص حالت هیجانی خویش مشکل دارند. فقدان وضوح هیجانات، توانایی افراد را در استفاده مناسب از پاسخ های هیجانی محدود می کند. هم چنین، براین اساس افراد حالت های درونی، به عنوان مثال حالت ناخوشایند و منفی، را به تجربه ی خود اضافه می کنند که این امر چرخه ی نگرانی را دائمی می کند (بائر، ۲۰۰۶).

 

آن چه که منجر به تمایز میان نگرانی با افکار و تصاویر ناخوانده کوتاه مدت می شود، تکرار مستمر نگرانی است. نگرانی در پژوهش بورکووک و اینز[۱۳]، (۱۹۹۰؛ به نقل از کلارک[۱۴] و فربورن[۱۵]، ۱۳۸۵) در مقایسه با تفکر بهنجار یا در پژوهش ولز و موریسون[۱۶]، (۱۹۹۴؛ به نقل از کلارک و فربورن، ۱۳۸۵) در مقایسه با وسواس ها، بیش از آنکه حاوی تصاویر باشد دربرگیرنده ی افکار است.

 

اما ترنر [۱۷]و همکاران (۱۹۹۲؛ به نقل از ریجسورت[۱۸] و همکاران، ۲۰۰۱) معتقدند که میان نگرانی و افکار وسواسی چندین شباهت وجود دارد:

 

۱) هر دو پدیده هم در جمعیت عادی و هم در جمعیت بالینی اتفاق می افتد.

 

۲) به نظر می رسد که محتوا و شکل نگرانی و افکار وسواسی در جمعیت های بالینی و عادی مشابه باشد.

 

۳) اما در جمعیت بالینی نسبت به جمعیت عادی فراوانی و احساس کنترل ناپذیری آن ها بیش تر است.

 

۴) هم نگرانی و هم افکار وسواسی با خلق منفی در ارتباط هستند. و این که

 

۵) عوامل بیمارگونه ی متعددی وجود دارد که نشان می دهد به چه علت بعضی از افراد نگرانی ها و افکار وسواسی بیمارگونه دارند و عده ای، ندارند.

 

با وجود این شباهت ها، به نظر می رسد که براساس چندین مولفه، نگرانی و افکار وسواسی با یکدیگر تفاوت های گسترده ای نیز داشته باشند. از نظر محتوا، نگرانی ها به صورت خود- هم خوان[۱۹] تعریف می شوند یعنی به صورت واقعی و در خصوص مشکلاتی که در زندگی واقعی رخ می دهد، در حالی که افکار وسواسی به صورت خود-ناهم خوان[۲۰] تعریف می شوند به این معنی که نامناسب هستند و یا از دسته ای هستند که فرد انتظار انجام آن ها را از خود ندارد (انجمن رون پزشکان امریکا، ۱۹۹۴). نگرانی معمولا به صورت افکار ظاهر می شود در حالی که افکار وسواسی بیش تر شامل تکانه ها و تصاویر می باشند (بورکووک و اینز، ۱۹۹۰). پاسخ های رفتاری در قبال نگرانی شامل اطمینان جویی و اجتناب است (ولز، ۱۹۹۷؛ به نقل از ریجسورت و همکاران، ۲۰۰۱) و با پاسخ های رفتاری در افکار وسواسی که شامل رفتارهای بی اثرسازی در انواع تشریفات است، یکسان نیست. تمرکز بر احتمال رخداد اتفاقات منفی، ویژگی خاص نگرانی است، در حالی که نگرانی در خصوص معنای شخصی افکار، مولفه ی پردازش خاص در افکار وسواسی است (ریجسورت و همکاران، ۲۰۰۱).

 

گفته شده که افکار نگرانی زا نسبت به تصاویر ذهنی با برانگیختگی هیجانی کم تر ارتباط دارند (بورکووک و هو[۲۱]، ۱۹۹۰) و شاید پایداری آن (بورکووک و اینز، ۱۹۹۰) به دلیل اجتناب از تصویرسازی ذهنی (و بنابراین اجتناب از اضطراب) است (کلارک و فربورن، ۱۳۸۵). به عبارت دیگر، یکی از مهم ترین ویژگی های نگرانی این است که فعالیتی زبانی، کلامی و درونی است. نگرانی بیش از آن که به شکل تصویری باشد، به صورت کلامی تجربه می شود (ولز، ۱۳۸۴).

 

نگرانی ممکن است به منظور کارکردهای انطباقی گوناگون به کاربرده شود (دلگادو و همکاران، ۲۰۱۰). بورکووک و اینز (۱۹۹۰) تاکید کرده اند که نگرانی می تواند به صورت یک عملکرد اجتنابی شناختی عمل کند که افراد مبتلا به GAD از آن برای انحراف توجه خود از تصاویر پریشان کننده استفاده می کنند (ولز، ۱۳۸۴). تالیس[۲۲] و آیزنک[۲۳] (۱۹۹۴؛ به نقل از دلگادو و همکاران،۲۰۱۰) معتقدند که نگرانی به عنوان زنگ خطری عمل می کند که ما را برای مقابله با تهدیدهای پیش بینی شده آماده کرده و نسبت به مسایل حل نشده هوشیار نگه می دارد. به اعتقاد ولز نگرانی می تواند یک شکل مقابله باشد (ولز، ۱۳۸۴) . وی در مدل فراشناختی خود کوشیده است به تبیین شباهت ها و تفاوت های میان نگرانی بیمارگونه و نگرانی بهنجار بپردازد و بر نقش محوری عوامل فراشناختی در شکل گیری و پایداری اختلال اضطرابی تاکید کند (وزیری و موسوی نیک، ۱۳۸۷). براساس مدل ولز، هنگامی که باورهای منفی درباره نگرانی پدید می آید فرد این آمادگی را دارد تا نگرانی را به شیوه ای منفی ارزشیابی کند (فرانگرانی) و احتمالا تلاش هایی را برای کنترل نگرانی به کار می گیرد. بنابراین هنگامی نگرانی بهنجار به نابهنجار تبدیل می شود که فرانگرانی پدیدار شود؛ در واقع وجه تمایز نگرانی GAD و نگرانی های بهنجار، رویداد فزون تر فرانگرانی است (کلارک و فربورن، ۱۳۸۵).

 

نگرانی شامل فاجعه سازی است و کنترل ذهنی آن دشوار است (ولز، ۱۳۸۸). در واقع شماری از تحقیقات به این نتیجه رسیده اند که سیمایه ی اصلی نگرانی بیمارگونه، کنترل ناپذیری آن است

 

(کراسک[۲۴]، همکاران،۱۹۸۹؛ بورکووک و دیگران، ۱۹۹۱؛ رپی[۲۵]، ۱۹۹۱؛ ولز، ۱۹۹۴؛ به نقل از کلارک و فربورن، ۱۳۸۵). افرادی که مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هستند معمولا گزارش می کنند که نگرانی آن ها، بیش تر از حدی است که می خواستند و یا بیش تر از حدی است که دیگران می گویند باید باشند. آن ها هم چنین گزارش می کنند هنگامی که نگرانی هایشان آغاز می شود، متوقف ساختن آن خیلی دشوار است. در جمعیت های غیربالینی نیز افرادی که سطح بالایی از نگرانی دارند نسبت به سایر افراد، در متوقف ساختن نگرانی هایشان، پس از آغاز آن، مشکل دارند (تالیس، دیوی و کاپوزو[۲۶]، ۱۹۹۴؛ به نقل از بارلو، ۲۰۰۲).

 

افرادی که مستعد نگرانی هستند به ویژه کسانی که از نگرانی به مثابه یک راهبرد سازگاری سود می جویند   (و شاید برای دوری کردن از تصاویر ذهنی) احتمالا درگیر فعالیتی هستند که جریان آگاهی را با شمار فزاینده ای از افکار مزاحم آلوده می سازد. این موضوع ممکن است به وسیله فرد چنین تعبیر شود که کنترلی بر فکر نگران کننده ندارد، هر چند این امر در واقع علامتی از کاربرد نگرانی به مثابه یک پردازشگر (و نه کمبود کنترل واقعی) است. کنترل ناپذیری درک شده می تواند ناشی از کنترل بیش از حد باشد. کنترل بیش از حد دست کم به دو شکل وجود دارد: ۱٫ اجرای کنترل شده امور شاق مربوط به نگرانی که تصور می شود به سازگاری کمک کند. ۲٫ تلاش برای به کار گرفتن فعالیت های واپس ران فکر (کلارک و فربورن، ۱۳۸۵).

 

تاکنون مدل ها و ضابطه مندی های شناختی مختلفی از نگرانی در ارتباط با چگونگی شکل گیری و تداوم آن در اختلالات روان شناختی مختلف به ویژه اختلالات اضطرابی انجام شده است (برای مثال بک[۲۷] و امری[۲۸]، ۱۹۸۵؛ بورکووک، ۱۹۹۸؛ فوا[۲۹]و کوزاک[۳۰]، ۱۹۸۶؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶؛ داگاس[۳۱]، مرشاندا[۳۲]، لدوکر[۳۳]، ۲۰۰۵؛ به نقل از خانی پور و همکاران، ۱۳۹۰). در تمامی مدل هایی که تاکنون برای تبیین نگرانی بیمارگونه ارائه شده، تاکید اصلی بر روی جنبه محتوایی شناخت واره های درگیر در نگرانی بوده است اما به نظر می رسد آن چه در تبدیل آن به حالات بیمارگون مانند اختلال اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی، اختلال آسیمگی یا اختلال وسواس فکری و عملی نقش دارد، شیوه های فکر کردن درباره ی افکار (فراشناخت) و راهبردهایی است که افراد برای کنترل توجه و بازبینی افکار خود به کار می گیرند (خانی پور و همکاران، ۱۳۹۰).

 

مشابه با آن چیزی که در حوزه ی اختلال اضطراب فراگیر پدیدار شد، مدل های تفصیلی و دقیقی در خصوص ایجاد و حفظ این اختلال و پروتکل های جامعی در حوزه ی کمک به افراد مبتلا به نگرانی شدید به وجود آمده است (به عنوان مثال: بورکووک و راشی[۳۴]، ۲۰۰۱؛ براون، اولیری[۳۵] و بارلو، ۲۰۰۱؛ داگاس و لدسر، ۱۹۹۸؛ رومر و اورسیلو، ۲۰۰۲؛ ریچ[۳۶] و ساندرسون[۳۷]، ۲۰۰۴؛ ولز، ۱۹۹۷؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). از آن زمان به بعد مداخلات بالینی هم چون کاربرد مراقبه ی ذهن آگاهی[۳۸]و[۳۹]، بازسازی شناختی ارزیابی های نامناسب و نادرست نگرانی (به عنوان مثال باورهای مثبت در خصوص سودمندی و کارکرد نگرانی، عقاید منفی در خصوص نگران نبودن، تحمل احساس نامطمئنی)، آموزش آرام سازی و آموزش کنترل توجه پدیدار شده است (دیوی و ولز، ۲۰۰۶).

 

افراد نگران، اغلب تصور می کنند که ذهن آگاهی شیوه ای است که می توان از طریق آن، آرام شد. تکنیک های ذهن آگاهی (به عنوان مثال، تنفس آگاهانه و یا سایر تمرین ها) گاه ذهن را آرام می کند، اما این آرامش زودگذر است. ذهن آگاهی چیزی فراتر از از این کاربرد، می باشد. در واقع این روش می تواند به افراد کمک کند تا خود را بهتر بشناسند و در زندگی آن ها تغییرات پایداری ایجاد می کند که موجب احساس رضایت در افراد می شود. اما این مساله نیازمند هوشیار و پذیرا بودن در مقابل تمامی تجارب، حتی تجارب دردناک است (اورسیلو و رومر، ۲۰۱۱).

 

از زمان ورود و طرح ذهن آگاهی در گستره ی روان شناسی، تلاش های گوناگونی برای کاربرد آن

 

در کاهش رفتارهای نابهنجار صورت گرفته است (ر.ک. به لانگر[۴۰]، ۲۰۰۰؛ سگال[۴۱]و همکاران، ۲۰۰۲؛ ایوانز[۴۲]و همکاران، ۲۰۰۸؛ دلگادو و همکاران، ۲۰۱۰ و کنگ[۴۳] و همکاران، ۲۰۱۱).

 

در دهه ی ۱۹۹۰، ولز و متیوز مفهوم ذهن آگاهی انفصالی را مطرح کردند و اهمیت آن را در کاهش نگرانی نشان دادند. ذهن آگاهی انفصالی به معنای جداشدن از افکار در حالی است که آن ها را به صورت عینی مشاهده می کنیم. در زمینه ی مدل فراشناختی از نگرانی، انتظار می رود که ذهن آگاهی انفصالی، افراد را تشویق کند تا از ماشه چکان های اصلی نگرانی بدون درگیر شدن در خود نگرانی، آگاهی یابند (ولز، ۲۰۰۲). امروزه کاربرد ذهن آگاهی در موضوعات سلامت و سلامت روان از طریق دامنه ای از رویکردهای مبتنی بر ذهن آگاهی مثل MBSR (کابات زین[۴۴]، ۱۹۸۲؛ به نقل از کانگ[۴۵]، ۲۰۱۱)، MBCT (سگال و همکاران، ۲۰۰۲؛ به نقل از کانگ، ۲۰۱۱)، ACT (هایز[۴۶]و اسمیت[۴۷]، ۲۰۰۵؛ به نقل از کانگ، ۲۰۱۱) و DBT (دیمف[۴۸] و لینهان[۴۹]، ۲۰۰۱؛ به نقل از کانگ، ۲۰۱۱) به خوبی شناخته شده است.

 

افزایش آگاهی و پذیرش غیرقضاوتی تجربه ی لحظه به لحظه، که در ذهن آگاهی وجود دارد به عنوان پادزهر موثری در برابر انواع آشفتگی های روان شناختی – نشخوار فکری، اضطراب، نگرانی، ترس، خشم و نظیر آن- درنظر گرفته می شود که بسیاری از این حالات، شامل گرایشات ناسازگارانه ی اجتناب، سرکوبی یا درگیری بیش از حد با افکار و هیجانات استرس زا است (هایز و فیلدمن[۵۰]، ۲۰۰۴؛ کابات زین، ۱۹۹۰؛ به نقل از کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).

 

در هنگام نگرانی، آگاهی محدود می شود و به جای این که بر دامنه ی وسیعی از تجارب فردی

 

متمرکز شود بر اضطراب و آشفتگی تمرکز می یابد. تمرین های ذهن آگاهی برای افراد مبتلا به نگرانی می تواند سودمند باشد زیرا منجر به گسترش آگاهی از نشانگان درونی و بیرونی در لحظه ی حاضر می شود و پذیرش نسبت به تجارب درونی را افزایش می دهد که این امر خود، می تواند منجر به کاهش قضاوت، واکنش نشان دادن یا تلاش برای کنترل امور شود (بائر، ۲۰۰۶).

 

یافته های تحقیقاتی نشان می دهند که میان ترس و اجتناب از تجارب درونی و نگرانی مفرط و GAD ارتباط معناداری وجود دارد (باهر[۵۱] و داگاس، ۲۰۰۹) و پژوهش های مختلف نشان می دهند که آموزش دو مولفه ی کلیدی ذهن آگاهی (آگاهی متمرکز و پذیرش) واکنش هیجانی به محرکات منفی را کاهش داده و تمایل به حفظ تماس با این محرکات را افزایش می دهد. در واقع مشاهده ی آگاهانه و پذیرش پاسخ های هیجانی که در ذهن آگاهی رخ می دهد، ممکن است به عنوان راهبردی موثر در کاهش اضطراب ذهنی و اجتناب رفتاری تلقی شود (کنگ و همکاران، ۲۰۱۱).

 

بنابراین و با توجه به تمهیدات یادشده، به نظر می رسد که بتوان در کاهش این فعالیت ذهنی مداوم و تکراری، از درمان های ذهن آگاهی سود جست. برهمین اساس، مساله اساسی پژوهش حاضر این است که آیا به کارگیری درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) می تواند در کاهش نگرانی بیمارگونه افراد مبتلا موثر باشد ؟

 

 

 

۱-۲- ضرورت پژوهش

 

نگرانی بیمارگونه به عنوان نگرانی مفرط و غیرواقعی در خصوص دو یا چند موضوع در زندگی فرد تعریف شده است. این نگرانی بیمارگونه برمبنای فراوانی، شدت، مدت نگرانی، توانایی افراد در کنترل نگرانی و تداخل قابل ملاحظه ای که در کارکرد فرد ایجاد می کند، از نگرانی بهنجار متمایز می شود (دلگادو، ۲۰۱۰). بورکووک (۱۹۸۵؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) معتقد است که نگرانی، مولفه ی شناختی اضطراب است و ضروری است که مورد بررسی قرار گیرد. براین اساس و برمبنای سایر پژوهش های انجام شده در این حوزه، می توان نگرانی را با عنوان عامل علی در اضطراب مطرح کرد.

 

اجتناب ذهنی از احتمال وقایع منفی آینده که از طریق مشغولیت به نگرانی به وجود می آید، راهبرد مقابله ای نامناسب و غیرموثر است، زیرا با این اجتناب نه تنها احتمال پیامدهای منفی کاهش نمی یابد بلکه راه حل های موثر در خصوص مشکل نیز ایجاد نمی شود (دلگادو، ۲۰۱۰). این زنگ خطر بالقوه و تهدید پیش بینی شده در نگرانی به فعالیت های واکنش های دفاعی چون جنگ و گریز اشاره دارد (بورکووک، ۲۰۰۲؛ به نقل از دلگادو، ۲۰۱۰). فعالیت مداوم این نوع واکنش های دفاعی بیان کننده وضعیت ثابت استرس و گوش به زنگی در خصوص اطلاعات هیجانی منفی است و از این رو ریسک مشکلات فیزیکی و روانی را افزایش می دهد (دلگادو، ۲۰۱۰).

 

با این که نگرانی یکی از عوامل مهم در اکثر اختلالات هیجانی است اما باید درنظر داشت که سطوح بالای نگرانی در جمعیت غیربالینی نیز یافت می شود. پژوهش تالیس، دیوی و کاپوزو (۱۹۹۴؛ به نقل از بارلو، ۲۰۰۲) نشان داد که در میان جمعیت غیربالینی افرادی که سطوح بالایی از نگرانی دارند نسبت به افراد با سطوح پایین نگرانی، زمانی که نگرانی آغاز می شود مشکل بیش تری در متوقف کردن آن دارند.

 

تحقیقات متعدد روی جمعیت غیربالینی نیز بیان گر وجود سطوح بالای نگرانی بیمارگونه و مزمن در بسیاری از آزمودنی ها است. نگرانی منجر به محدود شدن حوزه ی توجه فرد می شود در نتیجه ورود اطلاعاتی که تصحیح کننده ی فرض های معیوب نگرانی باشد به حیطه آگاهی فرد، دچار مشکل می شود. ادامه یافتن این سیکل معیوب منجر به تداوم مشکل و وخیم تر شدن شرایط می شود. این نگرانی مداوم باعث حفظ سطح بالایی از عاطفه منفی و برانگیختگی فیزیولوژیکی می شود که خود منجر به تنش، خستگی و سایر شکایات هیجانی می شود (انجمن روان پزشکان امریکا، ۲۰۰۰). در این حالت آرام کردن ذهن و توجه نمودن به لحظه حال این امکان را فراهم می کند که بدن در حالت آرمیدگی قرار گیرد و ذهن از تنش های غیر ضروری رها شود. این مساله از طریق درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی میسر می شود.

 

ذهن آگاهی ظرفیت اساسی در انسان ها است (اورسیلو و رومر، ۲۰۰۵). این مفهوم در تمرین ها و آیین بودیسم ریشه دارد و در پی آن است که به افراد کمک کند تا با همه ی هیجانات مثبت و منفی مدارا کرده و آن ها را بپذیرند (کانگ، ۲۰۱۱).

 

فرد دچار نگرانی، ذهن به شدت فعالی دارد که مملو از ترس و هراس در خصوص آینده است. این آرام سازی ذهن و توجه به لحظه ی اکنون در رویکرد ذهن آگاهی، به فرد این امکان را می دهد تا تنش های غیرضروری خود را رها کرده و در حالت آرمیدگی قرار گیرد، این امر منجر به افزایش احساس آرامش و کاهش عصبانیت و اضطراب می گردد. کاهش تنش، خستگی و فرسودگی از طریق تمرین های ذهن آگاهی مسلما در بهبود کیفیت زندگی افراد موثر بوده، میزان رضایت از زندگی را بالا برده و در بهزیستی روانی نقش عمده ای ایفا می کند. در واقع ذهن آگاهی منجر به افزایش احساس شایستگی، بهبود حافظه، خلاقیت و احساسات مثبت، کاهش استرس و تنش و افزایش سلامتی و طول عمر می شود (لانگر، ۲۰۰۰).

 

آن چه که مشخصه ی اصلی نگرانی است، وجود افکار مزاحم و مستمر است؛ در روش ذهن آگاهی آن چه که قابل توجه است چگونگی احساس آزادی برای درک این امر است که بیشتر افکار تنها ساخته ی ذهن ما هستند و واقعیت ندارند. حرکات ساده بازشناسی افکار همان گونه که می تواند فرد را از واقعیت تحریف شده آزاد کند، اغلب باعث بصیرت شده و احساس اداره و کنترل بیش تر زندگی را به وجود می آورد.

 

پژوهش حاضر هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی از اهمیت برخوردار است. نخست این که نگرانی هم در اختلالات روان شناختی و هم افراد غیر بیمار دیده می شود و نیاز به ترمیم آن امری مهم است. دیگر این که یکی از روش های ترمیم روان شناختی، ذهن آگاهی است.

 

پس هر نوع تحقیقی از این نوع می تواند در زمینه های فرهنگی ایران، بدنه ی تحقیقی مناسبی فراهم سازد و امکان مقایسه نتایج به دست آمده را با دیگر تحقیقات فراهم سازد. از طرف دیگر تلاش بالینی در این جهت، امکان فهم دقیق تر یافته های بالینی را در مورد نگرانی، براساس ذهن آگاهی و به کارگیری آن فراهم می کند. بنابراین می تواند یاری گر بالین گرانی باشد که با مشکلاتی از این نوع سروکار دارند.

 

 

 

۱-۳- اهداف پژوهش

 

مبتنی بر مساله پژوهش حاضر ، هدف های ذیل تنظیم شده است :

 

 

    • تعیین اثر بخشی رویکرد MBSRدر کاهش نگرانی نمونه مبتلا به نگرانی بیمارگونه

 

  • تعیین اثر بخشی رویکرد MBSRدر کاهش میزان فرانگرانی نمونه مبتلا به نگرانی بیمارگونه

 

 

 

۱-۴- فرضیه های پژوهش

 

با توجه به مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش و در راستای اهداف پژوهشی ، فرضیه های زیر ارائه شده است:

 

 

    • به کارگیری درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) میزان نگرانی بیمارگونه افراد مبتلا را کاهش می دهد.

 

  • به کارگیری درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) میزان فرانگرانی افراد مبتلا را کاهش می دهد.

 

۱-۵- تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش

 

متغیرهای پژوهش به شرح زیر می باشند:

 

۱-۵-۱-  نگرانی

 

الف) تعریف نظری: نگرانی به صورت زنجیره ای از عواطف منفی، افکار و تصاویر نسبتا غیرقابل کنترلی تعریف می گردد که منجر به گسترش تلاش های ذهنی فرد در اجتناب از تهدیدهای پیش بینی شده ی بالقوه می شود (بورکووک، ۲۰۰۲؛ به نقل از دلگادو و همکاران، ۲۰۱۰). نگرانی یکی از اجزای مهم اضطراب است و به صورت پیش بینی و انتظار وقایع ناخوشایند در آینده تعریف می شود (کابزاسکی[۵۲] و همکاران، ۱۹۹۷؛ به نقل از نیکبخت نصرآبادی و همکاران، ۱۳۸۷).

 

ب) تعریف عملیاتی: در این پژوهش میزان نگرانی بیمارگونه براساس نمره ای که آزمودنی در     مقیاس نگرانی پنسیلوانیا PSWQ (می یر[۵۳] و دیگران، ۱۹۹۰؛ به نقل از دهشیری و همکاران، ۱۳۸۸) بدست می آورد، تعیین می شود. توضیحات بیش تر در بخش ابزارهای تحقیق، در فصل سوم ارائه خواهد شد.

 

 

    1. ۱٫ Davey, G.C.L.

 

  1. ۲٫ Wellz, A.

 

۳ . American Psychiatric Association (APA)

 

۴ . Brown, T.A.

 

 

    1. ۵٫ Antony, M.M.

 

  1. ۶٫ Barlow, D.H.

 

 

    1. ۷٫ Simos, G.

 

    1. ۸٫ Borkovec, T.D.

 

  1. ۹٫ Delgado, L.C.

 

۱۰٫Orsillo, S. M.

 

 

    1. ۱۱٫ Roemer, L.

 

  1. ۱۲٫ Baer, R.H.

 

 

    1. ۱۳٫ Inz, J.

 

    1. ۱۴٫ Clark, D.M.

 

    1. ۱۵٫ Fairburn, C.

 

    1. ۱۶٫ Morrison, T.

 

    1. ۱۷٫ Turner, S.M.

 

  1. ۱۸٫ Rijsoort, S.V.

 

 

    1. ۱۹٫ ego-syntonic

 

    1. ۲۰٫ ego-dystonic

 

    1. ۲۱٫ Hu, S.

 

    1. ۲۲٫ Tallis, F.

 

    1. ۲۳٫ Eysenck, M.W.

 

  1. ۲۴٫ Crasske, M.G.

 

۲۵ . Rapee, R.M.

 

۲۶ . Capuzzo, N.

 

 

    1. ۲۷٫ Beck, A.T.

 

    1. ۲۸٫ Emry, G.

 

    1. ۲۹٫ Foa,E.B.

 

  1. ۳۰٫ Kozak,M.T.

 

.۳۱ Dugas,M.J.

 

 

    1. ۳۲٫ Marchanda,A.

 

    1. ۳۳٫ Ladoucer,R.

 

    1. ۳۴٫ Ruscio, A.M.

 

    1. ۳۵٫ O Leary,T.A.

 

    1. ۳۶٫ Rygh,J.L.

 

    1. ۳۷٫ Sanderson,W.C.

 

  1. ۳۸٫ mindfulness

 

[۳۹] . ترجمه های متعددی برای واژه ی mindfulness  مطرح شده است. این ترجمه ها، واژگان هوشیاری، ذهن آگاهی، حضور ذهن، توجه عمیق ذهنی، تفکر نظاره ای، توجه آگاهی و… را مطرح ساخته اند. حمیدپور (۱۳۸۸) با نقد و بررسی ترجمه های متفاوت، در نهایت “توجه آگاهی” را بر دیگر ترجمه ها مرجح دانسته است. البته ترجمه ای که در سال های اخیر بیش تر رایج شده، ذهن آگاهی بوده که ما نیز آن را در این پایان نامه به کار برده ایم.

 

۴۰ .Langer,E.J.

 

۴۱ .Segal,Z.V.

 

۴۲ .Evans,S.

 

۴۳ .Keng,S.L.

 

۴۴ .Kabat-Zinn,J.

 

۴۵ .Khong,B.S.L.

 

۴۶ .Hayes,S.C.

 

۴۷ .Smith,S.

 

 

    1. ۴۸٫ Dimeff,L.

 

  1. ۴۹٫ Linehan,M.

 

۵۰٫Feldman, G.

 

۵۱ .Buhr,K.

 

۵۲ . Kubzaskey, L.D.

 

 

    1. ۵۳٫ Meyer, T.J.

 

  1. ۵۴٫ Crane, R.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ب.ظ ]




الف) تعریف نظری: ذهن آگاهی نوعی آگاهی است که از طریق توجه به یک تجربه به شیوه ای خاص به دست می آید : در این حالت توجه متمرکز بر هدف) توجه به شیوه ای آگاهانه بر قسمت های ویژه ای از یک تجربه متمرکز می شود)، متمرکز بر لحظه حال (زمانی که ذهن در افسوس گذشته و ای کاش آینده فرو می رود، آن را به لحظه حال باز می گردانیم) وغیرقضاوتی (این ویژگی حس پذیرش هر آن چه در مرکز آگاهی قرار می گیرد را در پی دارد) است ) کابات زین، ۱۹۹۴؛ به نقل از کرین[۱]، ۲۰۰۹). این حالت نوعی توجه آگاهانه نسبت به اموری است که جریان دارند. براین

 

 

اساس الگوهای درمانی تنظیم شده است که هسته ی آن ها، ذهن آگاهی است .

 

    ب) تعریف عملیاتی: در این تحقیق از یکی از الگوهای درمانی ذهن آگاهی به نام درمان کاهش استرس براساس ذهن آگاهی (MBSR) استفاده شده استدرمان MBSR شامل برنامه ۸ تا ۱۰ هفته ای است. جلسات به صورت هفتگی و هر جلسه حدود ۵/۲-۲ ساعت برگزار می گردند. دستور جلسات شامل تمرین های مقابله ای و تکالیف خانگی می باشد. هم چنین شرکت کنندگان ذهن آگاهی داشتن را در فعالیت های روزمره نظیر پیاده روی، ایستادن و خوردن به کار می گیرند (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷؛ کاسکالسون[۲]، ۲۰۱۱). توضیحات تکمیلی دراین باره در فصل سوم ارائه خواهد شد.

 

۱-۵-۳- فرانگرانی

 

الف) تعریف نظری: به اعتقاد ولز، فرا نگرانی یا نگرانی نوع ۲، به ارزیابی منفی نگرانی و علایم مرتبط به آن، دلالت می کند. هنگامی که فرانگرانی، فعال می شود، فرد دچار نگرانی درباره ی نگرانی می شود (نگرانِ نگران شدن) و همین امر موجب افزایش اضطراب و احساس ناتوانی در مقابله می شود (ولز، ۱۳۸۸). فرانگرانی به ارزیابی منفی نگرانی اشاره دارد، به گونه ای که در آن، نگرانی به صورت غیرقابل کنترل و آسیب رسان تلقی می شود (ولز و دیوی، ۲۰۰۶).

 

    ب) تعریف عملیاتی: میزان فرانگرانی در این پژوهش، براساس نمره ای که فرد در خرده مقیاس فرانگرانی در پرسش نامه ی افکار اضطرابی ولز (ولز، ۱۹۹۴؛ به نقل از فتی و همکاران، ۱۳۸۹) بدست می آورد، تعیین می گردد. توضیحات تکمیلی در قسمت ابزارهای تحقیق، در فصل سوم ارائه خواهد شد.

 

 

 

 

 

  1. ۵۵٫ Chaskalson, M.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:41:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم