پژوهش های انجام شده درباره : روش های نقطه درونی برای بهینه سازی۹۲- فایل ۵ |
.□
حال کاهش نیوتن در نمونه ناتباهیده ( ) را محاسبه میکنیم.
ب) اصطلاحاتی برای جهت نیوتن و کاهش نیوتن: اگر F ناتباهیده باشد و آن گاه جهت نیوتنF در x منحصر به فرد است و عبارتست از:
که به ترتیب گرادیان و هسینF نسبت به ساختار اقلیدسی روی E هستند و کاهش نیوتن به صورت زیر است:
برهان: ]۴[
۶)روش میراشده نیوتن (خاصیت ترمیمی[۲۲]): اگر روی Q متناهی باشد و داده شده است. تکرار میراشده نیوتن را در نظر بگیرید:
e هر جهت نیوتنF درx است. آنگاه:
برهان : از (۵) داریم در نتیجه ، بنابراین به بیضی واحد و باز دیکن به مرکز x تعلق دارد و در نتیجه (با توجه به ۲) و از (۲-۴) داریم:
با توجه به تعریفρ در (۲-۵)
بنابراین:
.□
۷) وجود مینیمم مقدار-الف :
تابع F به مینیمم خودش روی Q میرسد اگر و تنها اگر از پایین روی Q کراندار باشد؛ اگر این رابطه برقرار باشد آنگاه متناهی است و هم چنین .
برهان: واضح است که اگرF به مینیمم خودش روی Q برسد از پایین کراندار است.
برای اثبات عکس آن، فرض کنیم F از پایین کراندار است. ثابت میکنیم به مینمم مقدارش روی Q میرسد.
که متناهی است، در واقع اگر وجود داشته باشد که نامتناهی باشد آنگاه مشتق F در x و در جهت غیرصفر خواهد بود. از (۳) داریم و مشتق مرتبه دوم تحدید F بر روی این صفحه، صفر است بنابراین تحدید ، خطی است (ثابت نیست چون مشتق مرتبه اول F در هر جهت غیرصفر است). تابع خطی و غیرثابت از پایین بی کران است. حال اگر مقطع عرضی[۲۳] باشد که توسط صفحه ایجاد شده است، یک نقطه ثابت و زیر فضای مکمل است. آنگاه مجموعه محدب و باز در است، و با توجه به (۳) ، و از (۴) داریم: F در راستای هر تبدیل ثابت است و این همان اثبات رسیدنF به مینیمم خودش روی Q است و اینکه تحدیدF به به مینیمم خودش روی میرسد. این تحدید یک تابع خود هماهنگ روی است (گزاره ۲-۱-۱) و واضح است از پایین روی کراندار است و زیر فضای بازگشتیاش بدیهی است. با گذر از به ، میتوان بیانیهای مشابه برای تابع خود هماهنگ ناتباهیده از پایین کراندار ایجاد کرد؛ برای سادگی فرض میکنیمF ناتباهیده باشد.
چونF از پایین کراندارست و کمیت صفر است؛ زیرا اگر مثبت باشد:
آنگاه طبق (۶) امکان گذر از هر نقطه به نقطه ی دیگری مانند با حداقل ثابت که کمتر از مقدار F است را خواهیم داشت که این غیرممکن است چون فرض کردیمF از پایین کراندار است. بنابراین در نتیجه نقطهای مانند x وجود دارد که از (۲-۴) داریم:
با توجه به (۲-۱۰):
و با ترکیب (۲-۱۱) نتیجه میگیریم:
(۲-۱۴)
وقتی داریم:
و اگر باشد آنگاه . از (۲-۱۴) به دست میآوریم که هرگاه به مرز بیضی بسته دیکن متعلق باشد و این در صورتی است که زیر مجموعه Q فشرده باشد (یادآور میشویم که فرض کردیمF ناتباهیده است) و نشان میدهد که مینیمم مقدارF بر بیضی )که وجود دارند( یک نقطه درونی بیضی است ؛ بنابراین (چونF محدب است) مینیمم مقدارF روی Q است پسF به مینیمم مقدارش روی Q میرسد .□
در ادامه، مفهوم تبدیل لژاندار را بیان میکنیم.
تابع محدب f روی زیر مجموعه محدب تعریف شده است. تبدیل لژاندارf [۲۴] یعنی به صورت زیر تعریف میشود:
دامنه با توجه به تعریف، شامل آن y هایی است که سمت راست متناهی باشد. بنابراین محدب و تابع روی دامنه اش محدب است (چون f و محدب است، تفاضل ۲ تابع محدب، محدب است و Sup یک تابع محدب نیز محدب است).
فرض کنیم باز شد و f، بطور پیوسته بار مشتق پذیر باشد (روی دامنه اش هسین f نامنفرد (معکوس پذیر) است) .
(۱.L): اگر آنگاه
چون معکوس پذیر است، با بهره گرفتن از قضیه تابع ضمنی مجموعه (مقادیر ) باز است؛ علاوه بر این، چون f محدب است، نگاشت:
۱-k بار به طور پیوسته مشتق پذیر است و نگاشتی یک به یک از به است و معکوس آن هم ۱-k بار به طور پیوسته مشتق پذیر است . (۱.L) نشان می دهد که نگاشت معکوس توسط گرادیان تابع یعنی داده شده است. بنابراین:
(۲.L): نگاشت نگاشتی یک به یک از به مجموعه باز است و نگاشت معکوس به صورت است.
(۳.L): روی بطور پیوسته K بار مشتق پذیر باشد و
(۲-۱۵)
۸- خود هماهنگی تبدیل لژاندر :
اگر هسین تابع خود هماهنگ F نامنفرد باشد ؛ آنگاه یک مجموعه محدب و باز است و تابع روی خود هماهنگ است.
برهان: ابتدا ثابت می کنیم:
از (۲.L) داریم که
حال ثابت می کنیم . فرض کنیم آن گاه بنا به تعریف ، تابع از بالا روی Q کراندار است، یا تابع روی Q از پایین کراندار است. این تابع خود هماهنگ است (بنابه گزاره ۲-۱-۱- قسمت (ب)) و چون از پایین کراندار است به مینیمم مقدارش روی Q می رسد (خاصیت ۷). در مینیمم تابع (یعنی ) داریم:
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-07-23] [ 02:07:00 ق.ظ ]
|