کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



شکایت از واحد های دولتی:

به نظر می رسد، با توجه به مطالب پیش گفته و دقت در آرای دیوان بتوان گفت که دیوان در دو مورد به شکایت واحدهای دولتی رسیدگی می کند:

  1. در خصوص دعاوی موضوع ماده ۱۲ قانون دیوان عدالت اداری که تقاضای ابطال آیین نامه ها و مقرّرات دولتی است و در هیئت عمومی دیوان مطرح می شود. این تقاضا طبق ذیل اصل ۱۷۰ قانون اساسی که بیان می دارد: «… هر کس می تواند ابطال این گونه مقرّرات را از دیوان عدالت اداری تقاضا کند»، می تواند از طرف واحدهای دولتی نیز طرح شود و اطلاق عبارت «هرکس» دستگاه های دولتی را نیز دربر می گیرد. عبارت «… جز نسبت به مصوبات و نظامات دولتی…» در دادنامه مذکور (دادنامه ۱۵۵) نیز شاهد و مؤید این مطلب است.

۲٫در خصوص دعاوی موضوع ماده ۱۰ قانون دیوان عدالت اداری، باید در مورد هر بند آن جداگانه بحث کرد. با دقت در قانون دیوان عدالت اداری ملاحظه می شود که رسیدگی به شکایات و تظلمات اشخاص حقیقی یا حقوقی ـ که طبق رأی وحدت رویه ۳۷، ۳۸ و ۳۹ مورخ ۱۰/۷/۶۸ هیئت عمومی دیوان، باید شخص حقیقی یا حقوقی حقوق خصوصی باشد ـ از تصمیمات و اقدامات واحدهای دولتی و مأموران آنها موضوع بند ۱ ماده ۱۰ قانون، به این دلیل است که اشخاص مزبور جدا و مستقل از حاکمیت اند و برای جلوگیری از اینکه با اعمال حاکمیت دولت ستمی بر آنها وارد شود قانون گذار شکایت آنها را از دولت پذیرفته است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

اما دستگاه های دولتی بخشی از حاکمیت موجود در هر جامعه اند و در این موضع نیستند که از تصمیمات و اقدامات دولت متضرر گردند. بنابراین شکایت واحدهای دولتی تا زمانی که از این منظر و حیث باشد پذیرفته نمی شود، مگر آنکه واحد دولتی از حیث دیگری اقامه دعوا کنند، مانند دعوای اداره کل اوقاف به عنوان متولی وقف از طرف اشخاص خصوصی.

اما در خصوص بند ۲ ماده ۱۰ به نظر می رسد، زمانی که دستگاه دولتی از آرا و تصمیمات قطعی دادگاه های اداری و هیئت های تشخیص و حل اختلاف (به طور کلی مراجع موضوع بند ۲ ماده ۱۰ قانون دیوان) شکایت می کند. به عنوان یکی از طرفین دعوا در دیوان طرح دعوا می کند نه به اعتبار دولت بودن. بنابراین، دستگاه های دولتی که بر ضد آرای قطعی مراجع موضوع بند ۲ ماده ۱۳ در دیوان طرح دعوا می کنند، اعتبار یکی از اصحاب دعوا شکایت می کنند نه به اعتبار دولت، و در موضع اعمال حاکمیت نیستند.

با این تفسیر، شرکت های دولتی می توانند بر ضد مراجع حل اختلاف مالیاتی به عنوان مؤدی مالیاتی شکایت کنند. شکایت اشخاص حقوقی حقوق عمومی از این نظر در موارد بند ۱ ماده ۱۳ قانون دیوان پذیرفته نمی شود؛ زیرا آنها جزئی از حاکمیت بوده اند و از امتیاز حاکمیت برخوردارند. اما در موارد بند ۲ همان ماده یعنی بر ضد آرای مراجع شبه قضایی از این امتیاز استفاده نمی کنند.

ماهیت اموری که موضوع بند ۱ ماده ۱۳ قانون دیوان است، با اموری که موضوع بند ۲ همان ماده است متفاوت است. تصمیماتی که طبق بند ۱ می تواند موضوع شکایت قرار گیرد ماهیتی اداری دارد و تصمیمی یک جانبه و لازم الاجراست که توسط دولت به اعتبار حق حاکمیت اتخاذ می شود. اما ماهیت تصمیماتی که مراجع موضوع بند ۲ اتخاذ می کنند، قضایی است؛ یعنی یک نوع عمل قضایی و در جهت احقاق حق و فصل خصومت است.

دولت در هنگام اتخاذ تصمیمات موضوع بند ۱ اعمال حاکمیت می کند. ولی در مورد بند ۲ نخست به عنوان یکی از اصحاب دعوا به مانند سایرین حضور می یابد و بعد از حق قانونی خود در جهت اعتراض و احقاق حق استفاده می کند. اگرچه با تحلیل مذکور می توانیم این نظر را تقویت کنیم که واحدهای دولتی در موارد موضوع بند ۲ ماده ۱۰ می توانند در دیوان عدالت اداری دعوا اقامه نمایند، اما رویه دیوان عدالت اداری و رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور خلاف آن را تأیید می کند. با توجه به آنچه گفته شد، اصولاً رسیدگی به شکایات علیه مراجع شبه قضایی صرف نظر از اینکه شاکی دستگاه دولتی باشد یا اشخاص حقیقی و حقوقی حقوق خصوصی، باید در دیوان عدالت اداری صورت گیرد.

مسئولیت دولت در خصوص محیط زیست ناشی از آلودگی هوا

عکس مرتبط با محیط زیست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 09:14:00 ب.ظ ]




۲ـ۱ـ۱ـ۱٫ اطلاق استغراقی
اطلاق استغراقی یعنی مفهوم به طور مستقل تمام مصادیق طبیعت را در برگیرد. این اطلاق در جایی است که مفهوم به صورت فراگیر تمامی افراد طبیعت را به کمک مقدمات حکمت در بر میگیرد؛ به عبارت دیگر مفهوم، تک تک افراد ماهیت را به طور جداگانه و مستقل پوشش میدهد، به گونهای که انجام هر یک از آنها، یک امتثال و ترک هر یک از افراد، یک معصیت است.[۱۲] مانند: «فی الغَنَم زکاه» که مراد، همه افراد عنوان کلی «غنم» است. و یا مانند: «الماء اذا بلغ قدر کر فلم ینجسه شیء» و مثل: «احل الله البیع» که در اینجا لفظ «الماء» و «البیع» شامل همه افراد و مصادیق این مفاهیم و به طور مستقل و در عرض هم در نظرگرفته میشود. مثال دیگری که در این نوع اطلاق میتوان بیان کرد، ماده ۱۱۳۵ ق. م. است که مقرر میدارد: «طلاق باید منجز باشد». که در اینجا قانونگذار همه افراد و مصادیق طلاق را در عرض هم مورد نظر قرار داده و تنجیز را شرط آن دانسته است؛ بنابراین، حکم مزبور در مورد تک تک مصادیق و انواع طلاق جاری است. به بیان دیگر، هر یک از مصادیق و افراد طلاق، به طور مستقل موضوع حکم بوده و اجرای حکم در یک مصداق،کفایت از دیگر مصادیق نمیکند.
۲ـ۱ـ۱ـ۲٫ اطلاق بدلی
اطلاق بدلی یعنی حکم به صورت علی البدل بر همه افراد صادق باشد و این اطلاق در جایی است که مفهوم به صورت بدلیّت (صدق بر یکی از افراد در عرض هم) تمام افراد طبیعت را به کمک مقدمات حکمت در بر میگیرد. به بیان دیگر حکم روی همه افراد طبیعت میرود؛ زیرا عنوان فرد نامعین بر تمامی افراد آن صادق است ولی با انجام یکی ازآن افراد، امتثال تحقق مییابد.[۱۳] مانند: «اَعتق رقبه». در این مثال مراد یکی از افراد عنوان کلی «رقبه» است و شامل رقبه مسلمان، کافر، سفید، سیاه و… میشود و با امتثال یکی از این مصادیق تکلیف ساقط خواهد شد. در ماده ۲۹۵ ق. م. ا. آمده است: «در قتل خطای محض، باید دیه پرداخت گردد». کلمه «دیه» در این ماده مطلق است و شامل همه مصادیق و اصناف ششگانه دیه (مقرر در ماده ۲۹۷ همان قانون) میشود، و آنچه در اینجا مسلم است تنها پرداخت یک دیه بر عهده شخص است و باید به اولیای دم بپردازد. به بیان دیگر شمول و فراگیری لفظ دیه نسبت به تمام مصادیق و اصناف آن به صورت علیالبدل است و با پرداخت یکی از این افراد و مصادیق تکلیف او ساقط میشود.
۲ـ۱ـ۱ـ۳٫ اطلاق مجموعی
در اطلاق مجموعی حکم شامل همه افراد به عنوان یک مجموعه واحد میشود. این اطلاق در موردی است که مفهوم به طور فراگیر تمامی افراد طبیعت را به صورت یکجا از این نظر که یک مجموعه را تشکیل میدهند و با کمک مقدمات حکمت در بر میگیرد، به بیان دیگر تمامی افراد یک ماهیت را به عنوان یک کل و به صورت یکجا زیر پوشش میگیرد. به طوری که انجام تمام افراد، یک امتثال محسوب میشود، ولی ترک هر یک از افراد، عصیانی مستقل شمرده میشود؛ بنابراین اگر تنها یک فرد از این مجموعه واحد انجام نشود، امتثال صورت نگرفته است.[۱۴] مانند آنکه گفته شود: «اکرم العالم» و قرینهای اقامه شود که منظور اکرام مجموع علما من حیثالمجموع (از این جهت که یک کل و یا یک مجموعه را تشکیل می دهند)، است و یا مثل« وجوب ایمان به امام معصوم» از این حیث که یک کل را تشکیل میدهند. و یا مثل اینکه معصوم (ع) در بیان حکم فقهی بفرماید: «کلُ مفطرٍ بحرامٍ فعیلهِ الکفاره» یعنی کسی که روزه خود را با کار حرامی افطار کند، باید کفاره بدهد، و ما از قرائن دیگر بدانیم که منظور ایشان کفاره جمع است؛ از این رو مفطر به وسیله حرام باید مجموع کفارات را امتثال کند. مثال دیگر اینکه به موجب ماده ۶۸۶ ق. م.: «ضامن باید برای معامله اهلیت داشته باشد». که منظور قانونگذار از اهلیت اعم از شرایط اهلیت از جمله: قصد، اختیار، بلوغ و عدم حجر میباشد و در صورت نداشتن حتی یکی از این شرایط صلاحیت ضمانت را دارا نمیباشد.
برای تشخیص موارد اطلاق استغراقی، بدلی و مجموعی باید به شواهد و قرائن موجود در هر مورد و نیز هدف و مقصود گوینده کلام مراجعه کرد. اما به طور معمول، الفاظ مطلقی که در اوامر شرعی و الزامات قانونی به کار میرود، مفید شمول بدلی است.[۱۵] مثلاً بر اساس ماده ۶۵۰ ق. م.: «مقترض باید مثل مال را که قرض کرده است رد کند». لفظ «مثل» در این ماده شامل همه افراد و مصادیق آن به نحو علیالبدل میشود و با پرداخت یک مورد، تکلیف مقترض ساقط میشود، ولی در نواهی شرعی و قانونی و نیز احکام وضعی شمول و فراگیری الفاظ مطلق غالباً به صورت استغراقی است؛ زیرا آنچه در موضوع اخذ میشود، نفس طبیعت است و مقتضای این طبیعت در اوامر، ایجادش در خارج است و با ایجاد یک فرد از آن در خارج، مطلوب حاصل میشود و امر ساقط میشود؛ ولی از آنجایی که حقیقت نهی عبارت است از: ترک طبیعت فعل، و این طبیعت با زیاد بودن افرادش، گوناگون میشود و هر آنچه از این طبیعت فرض میشود، ترک فعل نسبت به آن وجود دارد و طبیعت آن جز با ترک همه افراد، محقق نمیشود.[۱۶] برای مثال در اصل ۲۵ ق. ا. آمده است: «بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفن… ممنوع است مگر به حکم قانون». الفاظ مطلقی که در این اصل به کار رفته، دارای شمول استغراقی هستند. همچنین شمول لفظ «اکراه» در ماده ۲۰۳ ق. م.، «اکراه موجب عدم نفوذ معامله است»، نسبت به صورتهای مختلف اکراه از نوع شمول استغراقی است. اما در مورد تشخیص اطلاق مجموعی به نظر میرسد کاربرد و استعمال این اطلاق، علاوه بر نیاز بودن به قرینه برای صدق این شمول

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

، نسبت به اطلاق بدلی و استغراقی کمتر میباشد. از این رو فقط به کمک قرینه مشخص میشود.
۲ـ۱ـ۲٫ اطلاق افرادی، احوالی و ازمانی
شمول و فراگیری مطلق به اعتباری دیگر نسبت به افراد و حالات و زمان های مختلف،گاهی به اطلاق افرادی، گاهی به احوالی و گاهی به ازمانی تقسیم میشود:
۲ـ۱ـ۲ـ۱٫ اطلاق افرادی
عمومیت حکم به حسب افراد را اطلاق افرادی میگویند و این اطلاق در جایی است که لفظ مطلق، دارای مصادیق و افراد بوده، نسبت به همه آنها شمول و فراگیری داشته باشد.[۱۷] برای مثال، در جمله «کافر از مسلمان ارث نمیبرد»،[۱۸] و در اصل ۱۶۷ ق. ا. که مقرر میدارد: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدوّنه بیابد و…»، الفاظ «کافر» و «قاضی» عاری از قید اند و مطلق میباشند؛ از این رو نسبت به افراد و مصادیق خود شیوع دارند و شامل همه آنها میشوند.
۲ـ۱ـ۲ـ۲٫ اطلاق احوالی
در اطلاق احوالی حکم، حالات متفاوت مصداق جزئی را در بر میگیرد. به بیان دیگر اطلاق احوالی عبارت است از، در نظر گرفتن اطلاق در معنای جزئی، به حسب احوال متفاوتی که برای آن امکان دارد. این اطلاق در مواردی است که برای معنای جزئی، احوال متفاوتی باشد. در این حالت اگر چه معنا دارای یک فرد میباشد، ولی این فرد حالات مختلفی دارد، مثل حالت مرض یا سلامتی و یا حالت سواره یا پیاده بودن که بر زید عارض میشود؛ بنابراین لفظ زید به لحاظ این احوال، اطلاق دارد؛ یعنی قابلیت صدق بر هر یک از این حالات را دارد و اگر گفته شود: «اکرم زیداً»، اطلاق احوالی، تمام حالات او را در بر میگیرد.[۱۹] و یا مانند آیه ۸۳ سوره بقره که میفرماید: «… و بِالوالدینِ احساناً…» در این آیه لفظ «والدین» هر چند دارای افراد متعدد نیست و یک مصداق بیشتر ندارد، ولی نسبت به حالات و صفات مختلف والدین، اطلاق دارد و شامل احوال گوناگون، مانند پیری، جوانی، سلامتی، فقر و غنا و… میشود. در اصل ۴۹ قانون اساسی مقرر شده است: «دولت موظف است ثروتهای ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت و… را گرفته و به صاحبان حق رد کند…». در این ماده هر یک از الفاظ «ربا»، «غصب»، «رشوه»، «اختلاس» و «سرقت»، دارای یک فرد و مصداق میباشند. اما نسبت به حالتهای مختلف، مانند: کم بودن یا زیاد بودن، مسکوک بودن یا غیر مسکوک، خوردنی یا پوشیدنی و…، اطلاق دارد و شامل همه حالات میشود.
۲ـ۱ـ۲ـ۳٫ اطلاق ازمانی
اطلاق ازمانی از اقسام اطلاق احوالی، و به معنای شمول حکم بر موضوع در تمامی زمانها است. بنابراین در مواردی که مطلق، فردی از افراد ماهیت بوده و لحاظ شمول در آن به حسب تمام زمانهایی است که فرد را در بر میگیرد، اطلاق آن ازمانی است. به بیان دیگر این اطلاق در جایی است که لفظ مطلق، مقید به زمان، مدت یا دوره خاصی نشده باشد و همه زمانها را در بر میگیرد. برای مثال هنگامی که گفته میشود: «یجب الصدق» و یا گفته میشود: «یحرم الکذب» مراد وجوب صدق و حرمت کذب در همه زمانها است.[۲۰] و یا مانند اینکه در ماده ۱۱۴۴ ق. م. آمده است: «در طلاق بائن، برای شوهر حق رجوع نیست». این ماده نسبت به رجوع در مدت عده و بعد از آن اطلاق ازمانی دارد؛ لذا شوهر در هیچ یک از این دو زمان حق رجوع ندارد.
با توجه به این توضیحات، رابطهای که بین این اطلاقات برقرار میباشد، عموم و خصوص من وجه است؛ چرا که گاهی ممکن است برای لفظی اطلاق احوالی جاری باشد ولی اطلاق افرادی نداشته باشد. مانند اینکه مولا بگوید: «اکرم زیداً». در اینجا لفظ «زید» اسم علم و جزئی میباشد و متصف به اطلاق افرادی نیست ولی از لحاظ احوال، اطلاق دارد؛ یعنی شامل احوال سفر، حضر، سلامت و بیماری میشود.
گاهی ممکن است عکس صورت بالا باشد؛ یعنی در مواردی لفظی دارای اطلاق افرادی است ولی دارای اطلاق احوالی نیست. مانند اینکه گفته شود: «اَعتق رقبه» و گوینده از جهت حالات آن در مقام بیان نباشد. پس لفظ «رقبه» از حیث افراد اطلاق دارد ولی از حیث احوال چنین نیست.[۲۱]
در مواردی نیز ممکن است هر یک از اطلاقات مذکور (افرادی، احوالی و ازمانی) با یکدیگر در یک لفظ جمع شوند؛ به این معنا که لفظی ممکن است نسبت به افراد و مصادیق خود مطلق باشد (اطلاق افرادی) و در عین حال مقید به حالت یا صفت خاص نیز نشده، در نتیجه شامل تمام حالات افراد خود باشد (اطلاق احوالی). همچنین ممکن است مقید به زمان خاص نشده باشد و از نظر زمان نیز شمول داشته باشد (اطلاق ازمانی). مثلاً در اصل ۱۶۷ ق. ا. گذشته از اطلاق افرادی که در مورد لفظ «قاضی» بیان شد، اطلاق احوالی و ازمانی نیز وجود دارد؛ یعنی قاضی در هر حالت و در هر زمان، موظف به وظیفه یاد شده است.[۲۲]
گفتنی است که اطلاق افرادی به طور غالب در مورد اسم جنس مطرح میشود، اما اطلاق احوالی و ازمانی در مورد بیشتر اسمها قابل تصور است. بنابراین، در اسم جنس، اسم خاص و علم شخصی و نیز الفاظ عموم، اطلاق احوالی و ازمانی امکان دارد.[۲۳] مثلاً ماده ۵ ق. م. مقرر میدارد: «کلیه سکنه ایران اعم از اتباع داخله و خارجه مطیع قوانین ایران خواهند بود…»، با اینکه «کلیه سکنه ایران» عام است، در عین حال نسبت به حالات مختلف افراد آن اطلاق احوالی دارد؛ یعنی کلیه افراد، چه در سن بلوغ، چه پیش از آن، چه محجور و چه غیر محجور، چه عالم به قانون و چه جاهل به آن، مشمول حکم این ماده هستند. بدین ترتیب روشن میشود که لفظ عام نیز میتواند در برخی موارد مطلق احوالی یا ازمانی باشد.
۲ـ۱ـ۳٫ اطلاق لفظی و مقامی
شمول و فراگ
یری مطلق به اعتباری دیگر نسبت به لفظ و غیر لفظ، گاه به صورت «اطلاق لفظی» و گاه به صورت «اطلاق مقامی» است.
۲ـ۱ـ۳ـ۱٫ اطلاق لفظی
اطلاق لفظی مقابل اطلاق مقامی است و آن، شمول مفهومی است که از لفظ و به کمک مقدمات حکمت به دست میآید و تمامی افراد طبیعت را در بر میگیرد. هرگاه کلمه اطلاق بدون هیچ قیدی ذکر شود، به اطلاق لفظی انصراف دارد.
در اطلاق لفظی، متکلم، صورتی از مفهومی را که در کلام وی موضوع حکم است در ذهن دارد، که آن نزد متکلم «تمام موضوع» برای تعلق حکم است؛ زیرا اطلاق، وصفی است که بر معنای لفظ (مفهوم موضوع) عارض میشود؛ به این ترتیب که، حکم در کلام به لفظ موضوع، به صورت رها از هرگونه قید و حیثیتی تعلق گرفته است. در چنین مواردی آن لفظ را رها از قید میگویند و مفهوم آن دارای صفت اطلاق میباشد.[۲۴] به بیان دیگر، اطلاق لفظی مستقیماً با مدلول لفظ در ارتباط است. بدین معنا که گوینده مفهومی را تصور کرده و برای بیان آن لفظ مطلق را به کار برده است. در چنین مواردی ظاهر کلام گوینده آن است که در مقام بیان تمام مراد خویش است و از آنجا که لفظ خود را مقید به قید خاصی نکرده، معلوم میشود مراد واقعی او نیز مطلق است.[۲۵]
در مواردی که تردید میشود آیا صورت ذهنی موجود در ذهن متکلم «تمام موضوع» برای حکم اوست یا اینکه قید یا حیثیت دیگری نیز در تعلق حکم به آن دخالت دارد، به عبارت دیگر در موارد شک در اینکه آیا صورت ذهنی، مقید به قیدی است که متکلم در کلام خود آن را ذکر نکرده است، مقتضای مقدمات حکمت تمسک به اطلاق لفظی است.[۲۶] تمام مطالب و مثالهایی که در مورد مطلق و مقید گفتیم، ناظر به اطلاق لفظی است؛ لذا از ذکر مثالهای دیگر خودداری میکنیم.
۲ـ۱ـ۳ـ۲٫ اطلاق مقامی
اطلاق مقامی به این معناست که اگر مولا در مقام بیان تمام اجزا و شرایط یک ماهیت بود و میخواست تمام خصوصیاتی را که در غرض او دخیل هستند، بیان نماید و ما ملاحظه کردیم که قسمتی از این اجزا و شرایط را متعرض شده و قسمت دیگری را مطرح نکرد، این سکوت در مقام بیان به عنوان اطلاق مقامی قابلیت تمسک دارد.[۲۷] مثلاً هر گاه شارع در مقام تبیین اجزاء و شرایط نماز بگوید: فاتحه جزء نماز است، رکوع جزء نماز است و همین طور بقیه اجزاء یازدهگانه نماز را بشمارد و آنگاه ساکت شود، و بخواهیم به سبب عدم ذکر سوره از جانب شارع ثابت کنیم که سوره جزء نماز نیست، چنین چیزی اطلاق مقامی خواهد بود. بنابراین اطلاق مقامی یعنی شمول مستفاد از عدم ذکر متمّم جعل در قیود مربوط به تقسیمات ثانویه ماهیت. این اطلاق مدلول لفظ خاص نیست، بلکه صرفاً از سکوت و عدم بیان گویندهای که در مقام بیان است استفاده میشود و در مواردی به کار میرود که اطلاق لفظی محال است.[۲۸]
توضیح بیشتر اینکه در مواردی که مولا عملی را از عبد میخواهد گاهی مطلوب وی، ذات عمل بدون هیچ قید و خصوصیتی است؛ در اینجا به ذات فعل امر میکند. برای مثال، در نماز، طهارت بدن و لباس از نجاست مطلوب مولا است و قصد قربت در آن شرط نمیباشد؛ پس مولا چنین امر میکند: «طهّر ثیابک و بدنک لصلوه». اما گاهی عمل با قیدی خاص مطلوب مولاست؛ در اینجا اگر قید از موارد تقسیمات اولیه باشد، تقسیماتی که بر ذات ماهیت بدون انضمام خصوصیت دیگری عارض میشود، تقیید به این قید و خصوصیت ممکن است، و چون این خصوصیت در تحقق غرض مولا دخالت دارد، مولای حکیم در مقام بیان باید متعلَّق امر خود را مقید به آن قید کند و اگر مقید نکرد، به اطلاق لفظی کلام او استناد گردیده و گفته میشود مولای حکیم در مقام بیان بود و قیدی نیاورد؛ پس آن قید در غرض او دخالت ندارد وگرنه کلام خود را مقید به آن مینمود. اما اگر قید از موارد تقسیمات ثانویه بود – یعنی تقسیماتی که بعد از عروض امری بر ماهیت و ضمیمه چیزی به آن انجام میگیرد، مثلاً تقسیم نماز به حسب قصد امر، بعد از تعلّق امر به ماهیت نماز صورت میگیرد؛ زیرا قبل از آن امری وجود ندارد که مورد قصد قرار گیرد، چون اطلاق و تقیید لفظی در مورد آن محال است؛ یعنی اگر قیدی مطلوب مولا باشد نمیتواند آن را از طریق تقیید بیان کند، در این صورت – اطلاق نیز محال است، زیرا رابطه اطلاق و تقیید، عدم و ملکه است و در تقسیمات ثانوی چون صلاحیت تقیید وجود ندارد، پس صلاحیت اطلاق لفظی نیز وجود نخواهد داشت، در چنین مواردی اگر آن قید واقعاً در غرض مولا دخیل باشد مولا باید آن را برای مکلف بیان کند، و چون بیان آن از طریق تقیید لفظی ممکن نیست باید از طریق دیگری (جعل ثانوی) که نام آن متمِّم جعل (تکمیل کننده جعل اول) است، غرض خود را بیان کند. به همین دلیل باید دستور دیگری بدهد و در آن، قید مورد نظر را بیان کند.[۲۹]
بنابراین از سکوت و عدم بیان شارع که در مقام بیان است از طریق تمسک به اطلاق مقامی (عدم ذکر متمّم جعل)، عرفاً فهمیده میشود که آن قید در تحقق غرض وی دخالت نداشته است. به عبارت دیگر اطلاق مقامی در جایی است که قانونگذار در مقام وضع قانون و تعلیم حکمی باشد و خصوصیات آن حکم را بیان کند و سپس ما، در دخیل بودن قید یا شرط یا مانعی برای این حکم شک کنیم؛ در نتیجه با توجه به موقعیت و در مقام بیان بودن او، کشف میشود که احتراز این قیود و خصوصیات در تأثیر حکم مذکور منتفی است. برای مثال، شارع در مورد غسل ترتیبی همه احکام آن را اعّم از واجب و مستحب بیان کرده است، اما در مورد اینکه شستن اعضا از بالا به پایین باشد یا به عکس، چیزی بیان نکرده است.
چنانکه اشاره شد در اطلاق مقامی به ا
طلاق یک لفظ یا یک جمله تمسک نمیشود، بلکه گوینده به طور کلی نسبت به مورد مشکوک سکوت کرده و یا در مرحله قانونگذاری آن را بیان نکرده است و ما از طریق سکوت او، به مراد واقعی گوینده، پی میبریم .مثلاً، قانونگذار در مواد ۱۰۴۵ به بعد قانون مدنی به ذکر موانع نکاح پرداخته و ظاهراً در صدد بیان همه موانع نکاح برآمده است؛ حال اگر در مورد مانع بودن امری که در موانع فوق نیامده است شک کنیم، میتوانیم به اطلاق مقامی موارد مزبور تمسک کنیم و ذکر نشدن آن مورد خاص را دلیل بر مانع نبودن آن بدانیم. فرضاً در مورد صحت ازدواج شیعه با سنّی یا ازدواج زانی با زانیه، میتوان گفت، اختلاف در مذهب یا داشتن رابطه نامشروع در مواد قانون مدنی جزء موانع نکاح ذکر نشده و از آنجایی که قانونگذار در مرحله قانونگذاری این حکم، در صدد بیان تمام موانع نکاح بوده و با این حال از اختلاف در مذهب و رابطه نامشروع سخنی به میان نیاورده، پس مشخص میشود که در نظر قانونگذار قیود فوق و موارد دیگر از این قبیل، جزء موانع نکاح محسوب نمیشوند. و چنین ازدواجی با فراهم بودن سایر شرایط صحیح است.
در اینجا ذکر چند نکته، لازم میباشد:

  1. آوردن قید از طریق متمّم جعل را «نتیجه التقیید» میگویند؛ زیرا هر چند تقیید اصطلاحی نیست، اما در نتیجه با تقیید لفظی مشترک است و همان کار تقیید یعنی تضییق دایره مأمورٌبه را انجام میدهد. همچنین به عدم ذکر متمّم جعل «نتیجه الاطلاق» میگویند؛ زیرا در نتیجه با اطلاق لفظی مشترک است.[۳۰]
  2. برای استفاده از اطلاق مقامی باید اثبات و احراز شود که گوینده درصدد بیان همه اجزاء، شرایط یا موانع موضوع مورد نظر است؛ در غیر این صورت نمیتوان از این اطلاق استفاده کرد؛ زیرا اگر متکلم تنها درصدد بیان برخی از شرایط یا موانع یا خصوصیات و… باشد، نمیتوان از سکوت او در خصوص یک مورد مشکوک، استفاده اطلاق کرد.[۳۱]مثلاً در مورد «موانع ارث» در قانون مدنی، قانونگذار تنها درصدد بیان برخی موانع ارث بوده و به همین دلیل فصل سوم از مقررات ارث را با عنوان «شرایط و جملهای از موانع ارث» مطرح نموده است. بنابراین اگر در موضوعی خاص شک شود که آیا از موانع ارث هست یا نه، نمیتوان از اطلاق مقامی استفاده کرد؛ چرا که ممکن است همین مورد مشکوک واقعاً از موارد ارث بوده باشد و قانونگذار بنابر دلایلی از ذکر آنها خودداری کرده باشد.
  3. هر یک از اطلاقهای لفظی و مقامی از لحاظ تحقق قابل جمع هستند؛ به این معنا که در مواردی گوینده، حکمی را در قالب یک گزاره بیان میکند و یکی از الفاظ این گزاره دارای اطلاق لفظی میباشد؛ در این حال ممکن است خود این لفظ یا جمله نیز دارای اطلاق مقامی باشد؛ مثلاً: در روایتی بعد از سؤال کردن شخصی در مورد آبی که پرندگان از آن نوشیدهاند، آمده است: «کُلُ شَیِ مِنَ الطَیرِ یتوضأ مِما یشربُ مِنهُ اِلّا اَن تَری فی مِنقاره دَماً [۳۲]؛ از هر چیزی که پرندگان از آن آب مینوشند، میتوان وضو گرفت مگر اینکه در منقارش خونی ببینی». مستثنای این گزاره، یعنی « الّا ان تَری فی منقاره دماً» دارای اطلاق مقامی و لفظی است. توضیح بیشتر اینکه واژه «دماً» دارای اطلاق لفظی میباشد. پس شامل: دم متخلَّف، دم مسفوح،[۳۳]دم ما له نفس سائله،[۳۴] دم ما لیس له نفس سائله، دم قابل عفو، دم غیر قابل عفو، دم جراح و دم ثلاثه میشود؛ بنابراین اگر در مورد یک قطره خونی شک کردیم که جزء کدامیک از خونهای فوق است که در نتیجه حکمش متفاوت میباشد، با تمسک به اطلاق مقامی و احراز اینکه شارع در مقام بیان است، حکم به نجاست این خون میشود. و اگر در واقع این خون پاک باشد، شارع میبایست با وضع حکمی مستقل آن را بیان میکرد. و چون اینجا نیاز به تفصیل و تفسیر دارد، ولی شارع ترک تفصیل کرده (تفصیلاتی همچون: این آب، آب قلیل باشد یا آب کر باشد و یا غیره)، فهمیده میشود که قیدی در نظر وی دخیل نبوده است.[۳۵] پس، از این عدم تفسیر کشف میشود که آنچه مد نظر او بوده، اطلاق میباشد؛ بر همین اساس با توجه به روایت فوق، برخی از فقها،[۳۶] یکی از مدارک نجاست خون در موارد مشکوک را (اصاله النجاسه در خون)، روایت مزبور میدانند.

با توجه به آنچه گفته شد، مطالب فوق را میتوان چنین خلاصه نمود: اطلاق مقامی در برابر اطلاق لفظی قرار دارد و این دو هرچند از حیث شمول مشابه هستند ولی از جهاتی نیز با هم افتراق دارند که عبارتند از:

  1. در اطلاق لفظی به حکم مقدمات حکمت، اراده تمام افراد از این لفظ میشود؛ ولی در اطلاق مقامی، لفظ، مراد نیست.
  2. در اطلاق لفظی همان دلیل اول قابل تقیید است؛ بر خلاف اطلاق مقامی که دلیل اول قابل تقیید نیست.
  3. اطلاق لفظی همواره ظهور ساز است و این در اصل به اصول لفظیه که همان اصاله الاطلاق است بر میگردد؛ در حالی که اطلاق مقامی گاه مفید علم به واقع است.
  4. نتیجه اطلاق لفظی، اراده شمول است؛ اما نتیجه اطلاق مقامی عدم اراده شارع نسبت به امر مشکوک میباشد.
  5. در اطلاق لفظی – همچنانکه بیان خواهد شد – نیازی به احراز اینکه متکلم در مقام بیان باشد، نیست ولی در اطلاق مقامی احراز، لازم است.

۲ـ۱ـ۴٫ اطلاق الفاظ مفرد و اطلاق جملات
بحث مطلق و مقید اساساً در مورد الفاظ مفرد، مانند: اسم جنس، اسم معرفه یا نکره و… مطرح شده است. ولی در کنار این بحث، موضوعی که توجه برخی اصولیان را به خود جلب کرده این است که، گذشته از اجزا و عناصر تشکیل دهنده جمله، آیا خود جمله نیز میتواند دارای اطلاق و تقیید باشد؟
در این خصوص بین اصولیان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی از آنها قائل به عدم جریان اطلاق در جملات میباشند و میگویند: اولاً خود جمله جدای از ارکان تشکیل دهنده آن معنای مستقلی ندارد که مورد اطلاق و تقیید قرار گیرد.[۳۷] ثانیاً اطلاق اصطلاحی در جایی است که از عدم ذکر قید با کمک مقدمات حکمت، توسعه و فراگیری نسبت به همه افراد استفاده شود، درحالیکه نتیجه اطلاق جمله، محدود کردن مفاد لفظ و انحصار آن به مورد خاص است.[۳۸]
در مقابل، بسیاری از اصولیان،[۳۹] برآنند که جمله نیز مانند الفاظ مفرد، میتواند مطلق یا مقید باشد. و مثال میزنند به صیغه امر که نسبت به نحوه وجوب عینی، تعیینی، و نفسی اطلاق دارد؛ به عبارتی هر گاه صیغه امر در کلامی وارد شود و قید خاصی برای تعیین نحوه وجوب آن (عینی یا کفایی بودن، نفسی یا غیری بودن و یا تعیینی یا تأخیری بودن) نداشته باشد از اطلاق این جمله (صیغه امر)، میتوان عینی، تعیینی و نفسی بودن وجوب را استفاده کرد؛ مثلاً اگر گفته شود: «خدمت سربازی بر هر جوان ایرانی لازم است»، این جمله خبری که در معنای امر میباشد، مفید وجوب عینی، تعیینی و نفسی است؛ و این معانی از جمله حاصل میشود نه از اجزا و مفردات این جمله. و یا مانند روایتی که در مورد عقد صلح، در صورت جهل به مورد آن، وارد شده، با این بیان که: «لا بأس اذا تراضیا و طابت انفسها[۴۰] ؛ اگر راضی باشند و دلشان بخواهد، اشکالی ندارد». اطلاق این حدیث هم حالت امکان علم و هم حالت عدم امکان علم به مورد صلح را فرا میگیرد که این اطلاق از راه جمله به دست میآید.
مثال دیگری که برخی اصولیان،[۴۱] بیان کردهاند، «اطلاق عقد» است که شامل پول رایج، قبض و اقباض، نقدی بودن، قیمت متعارف میشود. به عبارت دیگر در صورتی که عقد، مطلق باشد و قید خاصی در مورد محل تسلیم مبیع ذکر نشده باشد، اطلاق عقد، اقتضا دارد که تسلیم در محل وقوع عقد، ثمن المثل، پول رایج و نقدی بودن صورت گیرد. ماده ۳۷۵ ق. م. نیز میتواند ناظر به این نوع اطلاق باشد.
بر این اساس، از فتاوی برخی از فقها[۴۲] مشاهده میشود که در مواضعی از این نوع اطلاق، در استنباط احکام شرعی کمک میگیرند؛ مثلاً در صورتی که شخصی به دیگری در مورد خرید کالایی وکالت بدهد و در مورد قیمت، نوع ثمن، نقد یا نسیه بودن آن ذکری به میان نیاورد، اطلاق وکالت مقتضی آن است که وکیل کالای مورد نظر را به قیمت متعارف به پول رایج و به صورت نقدی خریداری نماید. مواد ۱۰۷۲ و ۶۶۱ ق. م. نیز میتوانند ناظر به این نوع اطلاق باشند.
در این بحث، تفاوتی که بنابر نظر برخی[۴۳] از محققان در مورد اطلاق الفاظ مفرد با جملات ترکیبیّه وجود دارد این است که اطلاق الفاظ مفرد مقتضی شمول و توسعه، و تقیید آن مقتضی تضییق میباشد؛ بر خلاف اطلاق جملات که اطلاق آن مقتضی تضییق، و تقیید آن مقتضی توسعه است. برای مثال، هر گاه متکلم لفظ مطلقی را مانند «صلاه» به کار میبرد، این لفظ، شامل همه مصادیق آن اعم از نماز واجب و مستحب میشود؛ اما هر گاه آن را مقید کند و مثلاً بگوید: «نماز صبح»، این لفظ مقتضی تضییق است؛ زیرا محدود به فرد خاص خواهد شد. در قبال آن ممکن است متکلم جملهای را بیان کند که دارای اطلاق باشد، مثلاً اطلاق عبارت «اقیموا الصلاه». مقتضی تعیینی بودن نماز است نه تخییری بودن آن. و هنگامی که چیزی متعیّن شود، در واقع محدود شده است؛ زیرا افراد تعیینی بودن یکی است اما افراد تخییری بیش از یکی میباشد. از این رو اطلاق صیغه امر مقتضی تعیینی، نفسی و عینی است؛ چرا که در غیر این صورت ملزم به لحاظ کردن مؤونه زاید میشویم و این چیزی جز تقیید نیست؛ به عبارت دیگر، عکس آنها یعنی تخییری، غیری و کفایی نیاز به مؤونه اضافی دارد و این امر تقیید است نه اطلاق. در مواردی نیز متکلم جملهای را بیان میکند که دارای تقیید است. برای مثال: اگر شارع بگوید: «اگر قتلی انجام دادی، یک برده آزاد کن یا شصت روز روزه بگیر یا شصت مسکین را اطعام کن». در اینجا تقیید امتثال امر، تخییری است؛ لذا چون افراد آن زیاد میباشد، در نتیجه تقیید آن مقتضی توسعه و شمول است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:14:00 ب.ظ ]




طبق تحقیقات انجام شده در ایران آموزش ریاضی بالاخص بخش هندسه در آموزش ابتدایی با کیفیت پایین مواجه است و دانش آموزان صرفاً فرمول های هندسه را، بدون آگاهی از کاربرد آن ها و عدم درک واقعی از مفاهیم هندسی، حفظ می کنند و لذا نسبت به هندسه علاقه کمتری نشان می دهند (رفیع پور، ۱۳۸۶، ص ۳۳). مشکلات آموزش هندسه در ایران در صد سال اخیر را عدم ارتباط هندسه با دنیای واقعی و عدم ارتباط هندسه با دروس دیگر و عدم اعتماد به نفس قشر عظیمی از دانش آموزان در آموختن هندسه ذکر شده است (ظهوری زنگنه و گویا، ۱۳۷۴، ص ۳۲).
از آنجا که هدف اصلی از ارائه و آموزش هندسه در مدارس فقط ارائه و دریافت دانش نظری دانش آموزان از هندسه و نقشه کشی نیست، بلکه به منظور افزایش درک فضایی دانش آموزان که یکی از هوش های هفت گانه و از جمله ی ضروری ترین و حیاتی ترین هوش ها در آموزش های مهندسی است، توجه ویژه به این موضوع در خور اهمیت است (گارسیا[۱۱] و همکاران، ۲۰۰۷، ص ۶۱۵). هندسه مدرسه ای از یک سو، مهارت دقت در مشاهده و منطقی بودن در استدلال و اثبات را در دانش آموز تقویت می کند و از سوی دیگر، درسی چالش برانگیز، غیر الگوریتمی و مشکل در یادگیری محسوب می شود (ریحانی و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۱۷۹). اما در دهه های گذشته نارضایتی از برنامه درسی هندسه و افت عملکرد تحصیلی فراگیران در هندسه موضوع پژوهش های زیادی بوده است (بورگر و سافنسی[۱۲] ۱۹۸۶، کراولی[۱۳] ۱۹۸۷، فویز[۱۴] و همکاران ۱۹۸۸، گوترز[۱۵] ۱۹۹۱، هالت[۱۶] ۲۰۰۷). در واقع ناهمسطح بودن سطح تفکر هندسی دانش آموزان با مواد آموزشی عرضه شده و طرز بیان از سوی معلمان، فراگیران درس هندسه را با مسائل متعددی مواجه کرده است (فن هیلی، ۱۹۸۶).
بخش مهمی از این مسائل از این واقعیت ناشی می شود که با وجود اهمیت فراوان این درس، بسیاری از دانش آموزان عموماً هندسه را دوست ندارند و در آن موفقیتی کسب نمی کنند. دلایل زیادی برای این نگرش منفی و عدم موفقیت می تواند وجود داشته باشد، اما بخش مهمی از این موضوع به نگرش دانش آموزان بر می گردد چرا که نتایج پژوهش ها نشان داده است که دانش آموزان هنگامی چیزی را به طور مؤثر یاد می گیرند که به آن چیز علاقه داشته باشند (لیاقتدار و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۷۹).
از سوی دیگر، مطالعات بسیاری نشان داده اند که دانش آموزان هنوز هم در یادگیری هندسه و تفکر هندسی مشکلات بسیاری دارند (کلمنتس و باتیسا[۱۷]، ۱۹۹۲،میشل مور[۱۸]، ۱۹۹۷، مولیس[۱۹] و همکاران، ۲۰۰۰، میشل مور و وایت[۲۰]، ۲۰۰۲، به نقل از آسومان و یوباز[۲۱]، ۲۰۰۹، ص ۴). مطالعه ی آسومان و یوباز (همان، ص ۴) نیز نشان داد که بسیاری از فراگیران هندسه را به شیوه ی مورد علاقه ی خود فرا نمی گیرند و یکی از دلایل اجتناب از یادگیری بیشتر هندسه، روش تدریس معلم شناخته شده است.
وقتی معلمان در سطحی بالاتر از سطح فراگیران تدریس می کنند، دانش آموزان مجبورند فقط مطالب را برای گذراندن دوره حفظ کنند و هرگز آن گونه یاد نمی گیرند که بتوانند این مطالب را در دنیای واقعی به کار گیرند (ماسن، ۲۰۰۹)؛ بنابراین به منظور آموزش مطالب هندسی که از جمله پیچیده ترین مسائل آموزشی ریاضی برای فراگیران است، استفاده از روش های نوین تدریس و همچنین ابزارهای تسهیل گر یادگیری اجتناب ناپذیر است. آموزش هندسه به خاطر پیچیدگی مباحث آن نیازمند دو ویژگی عمده است. اول آنکه دانش آموزان مفاهیم را به شکل عینی ببینند و بتوانند آن را به صورت ذهنی بازسازی نمایند و دوم آنکه خود در تمام مراحل آموزش فعال بوده و بتوانند آموزش را هر چند بار که نیاز باشد دریافت نمایند. موضوع اول یعنی درگیری و فعالیت فیزیکی دانش آموزان در فرایند یاددهی – یادگیری در شیوه آموزش مبتنی بر اوریگامی، فراکتال، موزاییک کاری و کتاب سازی و ویژگی دوم، یعنی تکرار نامحدود آموزش از ویژگی های آموزش مبتنی بر انیمیشن است.
با این توضیحات آنچه مسأله ی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد نکات زیر است: الف) هندسه از جمله ی مفاهیم پیچیده در ریاضی است که فهم آن برای فراگیران مشکل است. ب) روش های تدریس فعلی پاسخگوی نیازهای فراگیران در یادگیری مفاهیم هندسی نیست. ج) تأثیر شیوه ی آموزش به روش اوریگامی و انیمیشن در آموزش مفاهیم هندسی مشخص نیست. با این توضیحات مسأله پژوهش حاضر این است که آیا در زمینه ی تأثیرگذاری پنج شیوه ی آموزشی «اوریگامی، انیمیشن، فراکتال، موزاییک کاری و کتاب سازی» بر یادگیری مفاهیم هندسی تفاوت وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن جواب، کدام یک از پنج روش بر روش های دیگر ارجحیت دارد؟ همچنین آیا این روش ها بر ارتقاء سطح هوش منطقی – ریاضی فراگیران مؤثرند و یا در میزان تأثیر گذاری آن ها تفاوت وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
پس از پدیداری اثبات قضایا در مدارس ریاضی در اواخر قرن ۲۰، برنامه های درسی ریاضی در بسیاری از کشورهای موجود، جایگاه مهمی در نیاز دانش آموزان به توجیه و توضیح استدلالات خود یافت (یازلیک و اردهان، ۲۰۱۲). این موضوع در مورد هندسه با شدت بیشتری نمایان گردید. چرا که هندسه از جایگاه عمیقی در ارتقاء سطح توان تجزیه و تحلیلی فراگیران برخوردار است. سال هاست که هندسه در ردیف برنامه های آموزشی مدارس ابتدایی قرار گرفته است و کودکان با نام و اشکال هندسی و فضایی آشنا می شوند. دانش هندسه فهم کودکان را از دنیای اطراف گسترش می دهد. یادگیری هندسه نیازمند قدرت تجسم بالاست و تجسم فضایی یک عنصر مهم در آموزش هندسه به حساب می آید (کوسا و کاراکاس، ۲۰۱۰).
هندسه یک زمینه ی مهم در برنامه ی درسی ریاضیات است و در زندگی روزمره نیز بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. در طول تاریخ هندسه اهمیت بزرگی در زندگی مردم داشته است، ریشه ی این اهمیت به نیاز بشر برای اندازه گیری زمین و ایجاد نقشه بر می گردد. هندسه همچنین در دیگر رشته ها نظیر علوم و هنر، نقش ابزاری مهمی دارد (آسومان و یوباز[۲۲]، ۲۰۰۹، ص ۴). به عنوان مثال در رشته هایی مانند علوم (اپتیک[۲۳])، جغرافیا (ساخت نقشه[۲۴])، هنر (ساخت مدل[۲۵])، موسیقی (الگوی یادداشت[۲۶])، ساخت و ساز، معماری، باغبانی و علائم ترافیکی، مورد استفاده قرار می گیرد (ازدمیر[۲۷]، ۲۰۰۶، ص ۱).
بیشتر روش های آموزشی موجود در مدارس ما امروزه به گونه ای ارائه می گردند که دانش آموزان را از تجسم فضایی مسائل هندسی باز می دارند. از این رو توجه به شیوه ی علمی آموزشی مناسب و بررسی و تأیید تأثیر و چگونگی اجرای آن ها در آموزش هندسه از اهمیت خاصی برخوردار است. این موضوع لزوم بازنگری در آموزش و حتی محتوای هندسه را نیاز دارد. در این راستا، آموزش با بهره گرفتن از شیوه هایی نظیر اوریگامی، فراکتال، موزاییک کاری و کتاب سازی که نیازمند فعالیت دانش آموزان در کار با کاغذ و تا کردن های متوالی آن به منظور فهم موضوع هندسی است و همچنین آموزش با بهره گرفتن از انیمیشن به جهت توان بالای این رسانه در ارائه نمایش دیداری مواد آموزشی در قالب و فرمت های جذاب، می تواند زمینه ای نوین برای آموزش مفاهیم مشکل هندسی به دانش آموزان مقطع ابتدایی باشد. از این رو اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر زمانی نمایان می شود که بدانیم آموزش و یادگیری هندسه بنا به نتایج پژوهش های موجود از جمله ی مباحث پیچیده و مشکل برای فراگیران است و شیوه های آموزشی موجود تاکنون نتوانسته است در ساده سازی فهم این موضوعات مؤثر افتد.
اهداف پژوهش:
هدف کلی:
مقایسه ی تأثیر آموزش هندسه به شش شیوه ی «فراکتال با کاغذ، کتاب سازی، موزاییک کاری با کامپیوتر، فراکتال با کامپیوتر، اوریگامی و موزاییک کاری با کاغذ» بر یادگیری مفاهیم هندسی، خلاقیت، هوش منطقی-ریاضی و هوش فضایی دانش آموزان پایه ششم
اهداف جزیی:

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
  • مقایسه میزان تأثیر آموزش هندسه به شش شیوه ی «فراکتال با کاغذ، کتاب سازی، موزاییک کاری با کامپیوتر، فراکتال با کامپیوتر، اوریگامی و موزاییک کاری با کاغذ» بر یادگیری مفاهیم ساده سطوح شناختی هندسی دانش آموزان پایه ششم
  • مقایسه میزان تأثیر آموزش هندسه به شش شیوه ی «فراکتال با کاغذ، کتاب سازی، موزاییک کاری با کامپیوتر، فراکتال با کامپیوتر، اوریگامی و موزاییک کاری با کاغذ» بر یادگیری مفاهیم متوسط سطوح شناختی هندسی دانش آموزان پایه ششم
  • مقایسه میزان تأثیر آموزش هندسه به شش شیوه ی «فراکتال با کاغذ، کتاب سازی، موزاییک کاری با کامپیوتر، فراکتال با کامپیوتر، اوریگامی و موزاییک کاری با کاغذ» بر یادگیری مفاهیم مشکل سطوح شناختی هندسی دانش آموزان پایه ششم
  • مقایسه میزان تأثیر آموزش هندسه به شش شیوه ی «فراکتال با کاغذ، کتاب سازی، موزاییک کاری با کامپیوتر، فراکتال با کامپیوتر، اوریگامی و موزاییک کاری با کاغذ» بر یادگیری مفاهیم هندسی دانش آموزان پایه ششم
  • مقایسه میزان تأثیر آموزش هندسه به شش شیوه ی «فراکتال با کاغذ، کتاب سازی، موزاییک کاری با کامپیوتر، فراکتال با کامپیوتر، اوریگامی و موزاییک کاری با کاغذ» بر خلاقیت دانش آموزان پایه ششم
  • مقایسه میزان تأثیر آموزش هندسه به شش شیوه ی «فراکتال با کاغذ، کتاب سازی، موزاییک کاری با کامپیوتر، فراکتال با کامپیوتر، اوریگامی و موزاییک کاری با کاغذ» بر هوش منطقی ریاضی دانش آموزان پایه ششم
  • مقایسه میزان تأثیر آموزش هندسه به شش شیوه ی «فراکتال با کاغذ، کتاب سازی، موزاییک کاری با کامپیوتر، فراکتال با کامپیوتر، اوریگامی و موزاییک کاری با کاغذ» بر هوش فضایی دانش آموزان پایه ششم

فرضیات پژوهش:
فرضیه کلی:

  • بین میزان یادگیری مفاهیم ساده شناختی هندسی در شش گروه مورد مطالعه تفاوت موجود دارد.
  • بین میزان یادگیری مفاهیم متوسط شناختی هندسی در شش گروه مورد مطالعه تفاوت موجود دارد.
  • بین میزان یادگیری مفاهیم مشکل شناختی هندسی در شش گروه مورد مطالعه تفاوت موجود دارد.
  • بین میزان یادگیری مفاهیم هندسی در شش گروه مورد مطالعه تفاوت موجود دارد.
  • بین میزان خلاقیت دانش آموزان در شش گروه مورد مطالعه تفاوت موجود دارد.
  • بین میزان هوش منطقی ریاضی دانش آموزان در شش گروه مورد مطالعه تفاوت موجود دارد.
  • بین میزان هوش دیداری فضایی دانش آموزان در شش گروه مورد مطالعه تفاوت موجود دارد.

تعریف مفاهیم و اصطلاحات: (به صورت مفهومی):
تعاریف نظری:
روش اوریگامی: اوریگامی یا کاغذ تا شده یا بنا به قولی «کاغذ و تا» هنر تا کردن کاغذ برای به وجود آوردن اشکال و اشیای تزیینی و حتی وسایل مصرفی و سرگرمی های کودکانه است. سابقه ی این هنر سنتی از بازی های ساده کودکانه آغاز می شود و به هنری پیچیده می رسد. این هنر در آموزش مفاهیم مختلف نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد (علاء الدینی، ۱۳۸۳، ص ۹۱).
فراکتالهندسه ی فراکتال یک هندسه ی عملی مورد توافق عمومی بین نظم هندسی دقیق اقلیدسی و بی نظمی هندسی ریاضیات عمومی است (ماندلبروت[۲۸]، ۱۹۸۹، ص ۳).
موزاییک کاریموزاییک کاری در فرهنگ لغت به معنای فرم یا ترتیب مربع های کوچک در یک الگوی شطرنجی یا موزاییکی است. کلمه ی موزاییک کاری (tessellate) از کلمه ی یونانی (tesseres) که در انگلیسی به معنای «چهار» است گرفته شده است. اساس موزاییک کاری بر تقارن است. تقارن بخشی اساسی از هندسه، طبیعت و اشکال است. ایجاد این الگوها به ما کمک می کند تا درک خود را از جهان سازماندهی کنیم (ناشل[۲۹]، ۲۰۰۵، ص ۳).
کتاب سازییکی از روش های هنری که می تواند در کلاس درس هندسه مورد استفاده قرار گیرد، کتاب سازی است. در این روش دانش آموزان می توانند کتابی در مورد هر مبحث در ریاضیات بسازند که به عنوان یک ابزار ارزیابی عمل کند. برای ارزیابی دانش دانش آموزان در مورد اشکال، اجازه دهید دانش آموزان کتاب کودکان بر مبنای اشکال را بنویسند و نشان دهند. این امر به معلمان این امکان را می دهد تا بینشی در مورد مفاهیمی که دانش آموزان فرا می گیرند، به دست آورند. کتاب سازی فرصتی برای نشان دادن دانش و همچنان لذت بخش بودن و خلاق بودن ارائه می کند. کتاب سازی به دانش آموزان اجازه می دهد تا تعاریف را به واقعیت تبدیل کنند (هسکت، ۲۰۰۷، ص ۱۷ و ۱۸).
انیمیشن: بائک و لاین[۳۰] (۱۹۸۸) انیمیشن را به عنوان «فرایند تولید یک سری قاب حاوی یک شیء یا مجموعه ای از اشیاء به طوری که هر قاب متفاوت از قاب قبلی به نظر برسد به منظور نشان دادن حرکت» تعریف نموده اند (ص ۱۳۲). گونزالس[۳۱] (۱۹۹۶) تعریف گسترده تری از انیمیشن ارائه می کند به نظر او «انیمیشن ارائه مجموعه ای از تصاویر مختلف به صورت پویا و مطابق فعالیت کاربر، به گونه ای که کمک کند به کاربر برای درک تغییرات متوالی آنی و گسترش یک مدل ذهنی مناسب برای کار» (ص ۲۷).
یادگیری: یادگیری به فرایند ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه فرد اطلاق میشود که بر اثر تجربه حاصل آید (سیف، ۱۳۸۷).
هوش منطقی – ریاضی: هوش منطقی/ ریاضی یعنی توانایی استفاده از استدلال، منطق و اعداد. این یادگیرنده ها به صورت مفهومی با بهره گرفتن از الگوهای عددی و منطقی فکر می کنند و از این طریق بین اطلاعات مختلف رابطه برقرار می کنند. آن ها همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سؤال های زیادی می پرسند و دوست دارند آزمایش کنند. این هوش مبتنی بر توانایی دست ورزی اعداد با درک نظام های منطقی است. توانایی استفاده مؤثر از اعداد و توانایی استدلال بالا از نشانه های هوش منطقی/ریاضی است. افراد با هوش ریاضی بالا در طبقه بندی، استنباط، تعمیم و محاسبه قوی اند (پیشقدم و معافیان، ۱۳۸۶، ص ۷).
تعاریف عملیاتی:
روش اوریگامی: به منظور آموزش مفاهیم هندسی با بهره گرفتن از روش اوریگامی از کاغذهای سفید و رنگی به روش تازدن استفاده گردیده است. در این شیوه ی آموزشی که با فعالیت دانش آموزان همراه می باشد برای آموزش هر مفهوم هندسی، مفهوم مورد نظر با بهره گرفتن از روش تا زدن کاغذ آموزش داده می شود. مثلاً برای آموزش مفهوم تقارن از تهیه شکل های مختلف با بهره گرفتن از کاغذ و تا زدن آن ها مفهوم خط تقارن برای دانش آموزان ارائه می گردد.
انیمیشن: به منظور آموزش مفاهیم هندسی در قالب دو شیوه ی آموزش هندسه به روش فراکتال با بهره گرفتن از کامپیوتر و آموزش هندسه به روش موزاییک کاری با بهره گرفتن از کامپیوتر، آموزش های هر گروه از دو روش آموزشی در قالب برنامه ی متحرک سازی اشکال نظیر فلش آموزش داده شده است.
هندسه: مباحث هندسی مورد نظر پژوهش عبارت است از هشت مفهوم هندسی در رابطه با چهار شکل لوزی، متوازی الاضلاع، مثلث و ذوزنقه که این مفاهیم شامل مختصات و مساحت مربوط به هر چهار شکل می شود.
یادگیری: منظور از یادگیری عبارت است میزان تفاوت نمرات هر دانش آموز در پس آزمون اول نسبت به پیش آزمون.
خلاقیت: نمره ای است که هر فرد از طریق پاسخگویی به تعداد ۶۰ سؤال سه گزینه ای مربوط به سنجش خلاقیت از آزمون سنجش خلاقیت تورنس به دست می آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:13:00 ب.ظ ]




برنجکاری

رایجترین نوع برنج که در این شهرستان کشت می شود انواع صدری، خزر و بی نام است، کل میزان تولید برنج در سال ۱۳۹۰ در این شهرستان ۲۷,۹۹۷ تن معادل ۸/۳ درصد کل تولید استان است که ۹۱۴۸ تن آن به مصارف خوراک و بذر اختصاص دارد و ۱۸,۸۲۹ تن معادل ۲۲/۳ درصد کل مازاد برنج استان است برای مصارف کشور استفاده می شود. این شهرستان از لحاظ میزان تولید برنج در رتبه نهم استانی قرار دارد.جداول زیر وضعیت برنج را در این شهرستان نشان می دهد.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

جدول شماره (۳۳ ـ ۳ )سطح زیر کشت و عملکرد برنج

 

شرح

سطح:  هکتار، تولید: تن                   عملکرد: کیلوگرم

 

 

ارقام پر محصول

سطح

۱۶۵

عملکرد

۶۱۵۷

میزان تولید شالی

۱۰۱۶

 

 

ارقام بومی

سطح

۸۹۳۵

عملکرد

۴۶۳۰

میزان تولید شالی

۴۱۳۷۳

 

 

جمع کل

سطح

۹۱۰۰

عملکرد

۶۴۵۸

میزان تولید شالی

۴۲۳۸۹

 

منبع: جهاد کشاورزی شهرستان لنگرود ۱۳۹۳

جدول شماره (۳۴ ـ ۳ )تولید برنج

 

شرح

مقدار

  متوسط عملکرد برنج در هکتار( کیلوگرم )

۳۰۷۴

کل برنج تولیدی ( تن)

۲۷,۹۷۷

مقدار بذر مصرفی در هکتار بر حسب شلتوک ( کیلوگرم/ هکتار )

۷۵

مقدار بذر مصرفی در هکتار بر حسب برنج ( کیلوگرم / هکتار )

۵۰

مصرف سرانه ( کیلو گرم )

۶۰

جمعیت ( نفر )

۱۴۴,۸۸۲

مقدار کل مصرف برنج ( تن )

۸۶۹۳

مقدار کل مصرف ( بذری و خوراکی )،( تن )

۹۱۴۸

مازتد تولید برنج ( تن )

۱۸,۸۲۹

 

 

منبع:جهادکشاورزی شهرستان لنگرود۱۳۹۳

 

جدول شماره(۳۵ـ ۳) مکانیزاسیون

 

شرح

مقدار

 

 

ماشینها                                     و ادوات                               فعال                                               در                                       برنجکاری

تراکتور

۴۷

تیلر

۸۲۵

نشاکار

۱۴

دروگر

۴۵

 

 

خرمنکوب

پشت تیلری

۷۴۵

پشت تراکتوری

۳۵

کمباین

۱

کارخانه شالیکوبی

۱۴۸

سطح نشاکاری مکانیزه ( هکتار)

۳۰

سطح برداشت مکانیزه ( هکتار )

۳۰

سطح تسطیح و تجهیز و نوسازی ( هکتار)

۳۰۶

منبع: جهاد کشاورزی شهرستان لنگرود ۱۳۹۳

 

 

 

جدول شماره(۳۶ ـ ۳ ) هزینه های تولید

 

شرح

مقدار

سطح بیمه شده ( هکتار )

۲۴۲,۰۲۶

 

 

هزینه های تولید در یک هکتار ( ریال)

کاشت

۷۷۰,۳۶۹

داشت

۴۵۴,۵۰۶

برداشت

۲۹۷,۲۸۴

بعد از برداشت

۳۱۵,۸۶۴

جمع کل هزینه( ریال)

۱,۸۳۸,۰۲۳

منبع: جهاد کشاورزی شهرستان لنگرود ۱۳۹۳

 

 

 

جدول شماره(۳۷ـ ۳) خلاصه وضعیت برنجکاری

 

شرح

مقدار

سطح راتون ( هکتار )

۴۰۷

عملکرد راتون( کیلو گرم )

۷۸۰

میزان تولید شلتوک ( راتون) کیلو گرم

۳۱۷

عملکرد کل شلتوک در هکتار ( کیلو گرم )

۴۶۹۳

میزان تولید شلتوک ( تن)

۴۲,۷۰۶

عملکرد برنج در هکتار ( کیلو گرم )

۳۰۹۷

کل تولید برنج ( تن )

۲۸,۱۸۶

مازاد کل تولید برنج ( تن )

۱۹,۰۳۸

منبع: جهاد کشاورزی شهرستان لنگرود ۱۳۹۳

بررسی تأثیر وام های خوداشتغالی در ایجاد فرصتهای شغلی در نواحی روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان لنگرود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ب.ظ ]




هدف اصلی از این تحقیق سنجش روابط احتمالی موجود بین ویژگی های فردی بیمه گر و تمایل بیمه گذاران به خرید خدمات بیمه ای می باشد. از آنجا که مشخصات و ویژگی های فردی بیمه گر در این تحقیق مورد نظر است ، تمایل بیمه گذاران به خرید خدمات بیمه از دیدگاه بیمه گران ارزیابی شده است. در این فصل جامعه و نمونه آماری تحقیق، ابزار تحقیق، روش جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل داده ها بررسی و معرفی شده است.
۳-۲) روش تحقیق
روش پژوهش، توصیفی و طرح آن از نوع همبستگی است، زیرا در این پژوهش، روابط بین عامل ها بررسی شده است. برای سنجش روابط به ضریب همبستگی و جداول توافقی و سطح معنی داری آن اکتفا می کنیم. تحقیق حاضراز لحاظ هدف کاربردی است. ابتدا در این پژوهش با بررسی منابع مختلف مانند کتب دانشگاهی، مقالات علمی و مصاحبه با اساتید ، مهمترین مشخصه های فردی بررسی شد؛ روش تحقیق از نوع پیمایشی است و داده های موجود به صورت میدانی جمع آوری شدند.
۳-۳) جامعه آماری
جامعه آماری به کل افرادی گفته میشود که از جهات خاص مربوطبه نقطه نظرهای تحقیق دارای صفات مشترک بوده و مشمول نتایج پژوهش مورد نظر باشند. با توجه به تعریف بیان شدهو برای سنجش روابط احتمالی موجود بین ویژگی های فردی بیمه گر و تمایل بیمه گذاران به خرید خدمات بیمه ای (از دیدگاه بیمه گران)، کلیه بیمه گرانی که در نمایندگی ها و شعبات بیمۀ البرز شهرستان های رشت، فومن و انزلی مشغول به فعالیت می باشند و خدمات بیمه ای ارائه می دهند، جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهد. با توجه به تعداد نمایندگان بیمه البرز که در شهر رشت ۹ ۹۰ نفر و در شهر انزلی برابر ۳۶ نفر و در شهر فومن برابر ۱۰ نفر بوده اند، جامعه آماری تحقیق از نوع جوامع محدود می باشد.
۳-۴) روش نمونه گیری
از آنجا که تعداد جامعه محدود بوده است پرسشنامه مذبور را در اختیار کلیه افراد جامعه مذکور قرار داده و تکمیل نمودیم، به عبارتی از تمام شماری استفاده نمودیم.
۳-۵) روش جمع آوری اطلاعات
یکی از مهمترین مراحل تحقیق، گردآوری داده است، داده های مورد نیاز برای انجام تحقیق را به طرق مختلف میتوان جمعآوری نمود. ابزارهای گوناگونی شامل مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و اسناد و مدارک و غیره برای به دست آوردن داده ها وجود دارد. هر یک از این ابزارها معایب و مزایایی دارند که هنگام استفاده از آنها بایستی مورد توجه قرار گیرند تا اعتبار پژوهش دچار خدشه نشود و از طرفی نقاط قوت ابزار تقویت گردد. (خاکی، ۱۳۷۸). مهمترین روش های گردآوری داده ها در این تحقیق بدین شرح است :
۳-۵-۱) مطالعات کتابخانهای
برای گرداوری برخی از اطلاعات به مطالعه اسناد و مدارک موجود می پردازیم و به این ترتیب از داده‎های مکتوب در تحقیق جهت انجام بهینه تحقیق استفاده می نماییم. منابع این داده ها عبارتند از: (سالنامه آماری، کتب و مقالات مرتبط داخلی و خارجی، پایاننامهها، پایگاه های اینترنتی).
۳-۵-۲) مطالعات میدانی
در این تحقیق برای انجام مطالعات میدانی از پرسشنامه استفاده گردیده است. پرسشنامه به عنوان یکی از متداول ترین ابزار های جمع آوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی است است و عبارت است از مجموعه‎ای از پرسشنامه هدف مدار که با بهره گیری از مقیاس های گوناگون، دنظر دیدگاه و بینش یک فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار می دهد. در این پژوهش از ۱ نوع پرسشنامه محقق ساخته برای ارزیابی روابط مشخصه‎ها فردی بیمه گر و تمایل بیمه گذاران به خرید بیمه استفاده نمودیم. برای طراحی این سؤالات از طیف پنج گزینهای لیکرت استفاده گردیده که یکی از رایجترین مقیاسهای اندازه گیری به شمار میرود. شکل کلی و امتیازبندی این طیف به صورت ذیل است:
جدول ۳-۱) شیوه امتیازدهی طیف لیکرت

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  بسیار زیاد زیاد متوسط کم بسیار کم
امتیازبندی: ۵ ۴ ۳ ۲ ۱

این پرسشنامه با مطالعه چندین پایان نامه و بررسی مشخصه های قابل اندازه گیری در بیمه گران و توسط خود محقق در ۲ بخش، ساخته شده است:
بخش اول برای اطلاعات دمو گرافیک شامل جنسیت پاسخ دهندگان، گروه سنی و میزان تحصیلات آنان و بخش دوم برای کسب اطلاعات مربوط به سنجش متغیر های اصلی تحقیق تدوین شده است.
همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد؛ پاسخ سوالات بر حسب طیف با عدد(۱) معرّف سطح خیلی کم تا عدد (۵) معرّف خیلی زیاد توسط افراد نمونه امتیاز بندی شدند.
به طوری که سوالات ۱ تا ۴ برای سنجش نحوۀ بیان بیمه گر طراحی شده ، هدف از درج سوالات ۵ تا ۸ در پرسشنامه ارزیابی شاخص نحوۀ رفتار بیمه گر بوده است و به منظور سنجش متغیر صداقت بیمه گر سوالات ۹ تا ۱۲ را تبیین نمودیم و در نهایت جهت ارزیابی تمایل بیمه گذاران به خرید بیمه نامه از دیدگاه بیمه گران سوالات ۱۳تا ۱۶ را در طراحی نمودیم. با توجه به این مطلب که پرسشنامه محقق ساخته بوده است، از روش های محاسبۀ آلفای کرونباخ و آمارۀ kmo Bartlet برای سنجش پایایی و روائی تحقیق استفاده می نماییم.
۳-۶) روائی و پایائی ابزار اندازه گیری
یکی از مهمترین جنبه­ های هر تحقیق، شایستگی و مناسب بودن ابزار اندازه گیری آن است. چرا که داده ها و اطلاعات لازم برای تجزیه و تحلیل و کسب نتایج نهایی، از طریق ابزار اندازه گیری به دست میآید.
۳-۶-۱) روائی (اعتبار) ابزار اندازه گیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم