این فصل مشتمل بر سه بخش اصلی می باشد. الف) در بخش ادبیات تجربی، به تاریخچه موضوع در جهان و ایران که به مرور مفهومی و سیر تاریخی و تحولی موضوع پژوهش، توجه شده است. در ادامه ی این قسمت، پیشینه پژوهش های انجام شده در جهان و ایران بازگو می شود. مراجعه به سابقه و پیشینه موضوع، آگاهی پژوهشگر را نسبت به موضوع گسترش می دهد؛ و بدین وسیله متغیرهای خود را تعریف مجدد نموده و دامنه ی آن ها را محدود می کند. همچنین ارتباط منطقی میان اطلاعات پژوهش های قبلی با مسئله پژوهش حاضر برقرار می شود و ما را با روش های پژوهش های گذشته آشنا کرده و در نهایت ما را در دستیابی به چارچوب نظری و تجربی کمک خواهد نمود.
ب) در بخش ادبیات نظری به نظریه ها و مدل های مرتبط به موضوع پژوهش پرداخته شده است. بر طبق نظر دواس، نظریه ها صریحاً یا تلویحاً ما را به اینکه کدام مشاهدات به مسئله مورد بررسی مربوط اند، هدایت می کنند؛ بنابراین نظریه آزمایی در امر گردآوری مناسب داده ها اهمیت اساسی دارد. نظریه می تواند با کمک به درک این که مشاهداتمان بازتاب چه مفاهیم کلی تری است به فهم و تفسیر مجمومه ای از مشاهدات کمک کند و تبیین موجهی درباره ی نحوه ی ارتباط مشاهدات با یکدیگر فراهم آورد. همچنین نظریه می تواند زمینه و بستری فراهم کند که مشاهدات خاص را در آن قرار دهیم و به این ترتیب به درک معنا و اهمیت احتمالی مشاهدات کمک می کنند. به این معنا، نظریه ما را به مشاهداتی حساس می سازد که در غیر این صورت ممکن بود از آنها غفلت کنیم. نظریه ها به ما کمک می کنند تا به طرح مسائل جدی بپردازیم و از مسائل خاصی نیز آگاه شویم. نظریه هدایتگر تحلیل است؛ قضایایی از نظریه بر می خیزند که محور اصلی تحلیل داده ها را تشکیل می دهند. این اظهارات نشان می دهد که نظریه در پژوهش، دارای اهمیت اساسی و محوری می باشد، لذا در این فصل سعی شده برخی از نظریات مرتبط با پژوهش حاضر بیان گرددند.
ج) در بخش بعدی چارچوب نظری پژوهش و مدل پژوهش و متعاقباً فرضیه های پژوهش حاضر مطرح گردیده است. چارچوب نظری مبنایی است که پژوهشگر بر اساس آن درباره ی روابط بین عواملی که در ایجاد مسئله، مهم تشخیص داده شده اند؛ نظریه پردازی می کند. کارکردهای چارچوب نظری بیان دقیق تر و فرمول بندی جدید از پرسش آغازین توسط آن و همچنین شالوده ای برای فرضیه های پژوهش می باشد؛ که به اعتبار آن پژوهشگر پاسخ منسجمی به به پرسش آغازین خواهد داد.

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

۲-۲- تاریخچه موضوع در جهان

از آنجایی که مفهوم سازگاری زناشویی از مفاهیم اصلی این پژوهش می باشد، در این قسمت لازم می باشد مروری بر تعریف، تاریخ شکل گیری و تحول آن داشته باشیم.
سازگاری را می توان تطبیق یا وفق دادن شخص را با محیط دانست. مثل وقتی که می گوییم یک فرد نسبت به خود سازگار است، یا در گروهی که به آن تعلق دارد، سازگار می باشد، آن دسته از پاسخ های وی که باعث سازگاری مؤثر و هماهنگ او با موقعیتی که در آن قرار گرفته، مد نظر است. در واقع زمانی انسان بنا به احتیاجات خود نیاز به انجام فعالیتهایی دارد تا بتواند نیاز های خود را تامین کند اما در جریان تامین احتیاجات خود ممکن است با موانعی روبرو شود که در صورت تلاش و برخورد عاقلانه در رفع این موانع نتیجه مثبت که همان رسیدن به هدف و تامین نیازها می باشد منجر می شود که همان سازگاری است.
در واقع سازگاری را می توان چنین تعریف کرد: هر گاه تعادل جسمی و روانی فرد به گونه ای دچار اختلال شود که حالت ناخوشایندی به وی دست دهد و برای ایجاد توازن نیازمند به کارگیری نیروهای درونی و حمایت های خارجی باشد و اگر فرد بتواند روشهایی را به کار گیرد که مسئله را به نفع خود حل کند و یا شرایط را با تغییراتی قبول کند فرایند سازگاری اتفاق افتاده است.
از نظر لیدر(۱۹۹۹) سازگاری عبارت است از رفتار مفید و مؤثر آدمی در تطابق با محیط فیزیکی و روانی به گونه ای که تنها با تغییرات محیط همرنگی نکرده و به پیروی ناهشیار از آن بسنده نمی کند، بلکه خود نیز می تواند در محیط تأثیر گذاشته و آن را به گونه ای مناسب تغییر دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...