۲-۱۲-۳ سود ثابت به علاوه حاشیه متغیر:

در این سیاست شرکت یک مبلغ معمولا پایین را به طور دائم به سهام‌داران پرداخت می‌کند و با افزایش یا کاهش سود درصدی را به آن اضافه می‌کند. در سال هایی که سودآوری خوب بوده شرکت مبلغ اضافه را پرداخت و سال هایی که سودآوری خوب نبوده یا شرکت به منابع مالی نیاز دارد مبلغ اضافه را پرداخت نمیکند.

۲-۱۲-۴ سود مازاد :

در این نوع سیاست تقسیم سود شرکت ابتدا کلیه نیازهای سرمایه گذاری و مالی خود را از سود سال کسر می‌کند. هر چه قدر سود علاوه بر نیازهای سرمایه گذاری و مالی شرکت باقی ماند بین سهام‌داران عادی تقسیم می شود. به سود مازادی که در شرکت باقی می ماند جریانات نقدی آزاد نیز می‌گویند. پرداخت سود نقدی نباید بر روی ثروت سهام‌داران تاثیر بگذارد، زیرا قیمت سهام به میزان سود نقدی پرداخت شده کاهش می‌یابد. این کاهش به دلیل این است که اگر سهام قبل از مجمع خریداری شود سود نقدی توسط خریدار دریافت خواهد شد. اما اگر بعد از مجمع خریداری شود سود نقدی به آن تعلق نخواهد گرفت و سود نقدی را سهامدار قبلی دریافت خواهد کرد.

۲-۱۲-۵ پرداخت سود سهام با اعطای سهام جایزه:

بعد از سود نقدی، انتشار سهام جایزه دومین شیوه رایج در پرداخت سود از نظر شرکت هاست. اما از دیدگاه قانون، سهام جایزه یکی از طرق افزایش سرمایه و تامین مالی از داخل شرکت به شمار می رود. سهام جایزه عبارت است از انتشار سهام عادی از طریق تبدیل و انتقال اندوخته ها به سرمایه و توزیع رایگان آن در میان سهام‌داران، سهام جایزه یک روش تامین مالی خودکار به شمار می رود، زیرا بدون اینکه دیون شرکت را افزایش دهد یا سهام‌داران را تحت فشار قرار دهد منجر به افزایش سرمایه می‌گردد.

۲-۱۲-۵-۱ دلایل انتشار سهام جایزه :

در توجیه انتشار سهام جایزه تاکنون فرضیات متعددی ارائه شده است که می توان آن ها را به چهار گروه طبقه بندی نمود :

۱- فرضیه پیام رسانی:

این فرضیه بیان می‌دارد که اعلان سهام جایزه برای بازار حاوی اطلاعات جدیدی است به عبارت دیگر مدیران می‌توانند از سهام جایزه برای علامت دادن و رسانیدن اخبار خوب یا انتظار خوش بینانه به سهام‌داران و مشارکت در بازار سرمایه استفاده کنند.

۲- فرضیه نقدینگی:

این فرضیه اعلام می‌دارد که سهام جایزه به دلیل افزایش تعداد سهام مورد معامله و کاهش قیمت پیشنهادی خریدار و فروشنده قابلیت نقدینگی سهام را افزایش می‌دهد.

۳- فرضیه دامنه قیمت معاملاتی:

این فرضیه که با فرضیه نقدینگی در ارتباط است اظهار می‌دارد که انتشار سهام جایزه موجب می شود سهام وارد یک دامنه قیمتی مطلوب تر شود. و این باعث می شود که معاملات آن در بازار افزایش یافته در نتیجه قابلیت نقدینگی آن هم بالاتر رود.

۴- فرضیه جایگزینی سود نقدی:

این فرضیه بیان می‌دارد که مدیران می‌توانند با انتشار سهام جایزه به عنوان جانشینی برای سود نقدی، وجوه نقد شرکت را حفظ نمایند و آن را صرف سرمایه گذاری در طرح های شرکت نمایند.

۲-۱۲-۶ تجزیه سهام:

تجزیه سهام به عمل کاهش ارزش اسمی سهام گفته می شود. تصمیم به تجزیه سهام زمانی اتخاذ می شود که قیمت بازار سهام و یا قیمت اسمی آن بالاتر باشد به گونه ای که همه اقشار سهام‌داران قادر به خرید آن نمی باشند.

تجزیه سهام مانند سهام جایزه تغییری در جمع کل حقوق صاحبان سهام ایجاد نمی کند و بر خلاف آن باعث تغییر در حجم کل حساب سرمایه نیز می شود.

۲-۱۲-۷ تجمیع سهام:

به جای افزایش تعداد سهام منشره، شرکت ممکن است بخواهد آن ها را کاهش دهد این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که قیمت بازار سهام به شدت کاهش یافته باشد و با این روش قیمت افزایش می‌یابد، البته افزایش قیمت بستگی به عایدات گذشته و مورد انتظار شرکت نیز دارد.

۲-۱۲-۸ بازخرید سهام:

به جای پرداخت سود نقدی تعدادی از سهام شرکت را از بازار خریداری نموده و آن ها را در شرکت نگهداری می‌کنند. این روش برای کنترل بیشتر شرکت بر قیمت بازار اعمال می شود. هرگاه قیمت سهام در بازار کاهش یابد بازخرید سهام مانع کاهش زیاد قیمت می شود. زیرا با افزایش تقاضا، حجم عرضه را کنترل می‌کند و هنگامی که عرضه کاهش یافت و تقاضا زیاد شد طبق مکانیسم عرضه و تقاضا باید قیمت افزایش یابد در این حالت که قیمت افزایش یافت، شرکت می‌تواند سهام بازخرید شده را در بازار به قیمت بیشتری بفروشد.

۲-۱۲-۹ سود سهام به صورت اوراق قرضه:

در این مورد شرکت ها برای جلوگیری پرداخت مالیات به سود سنواتی، بخشی از درآمدهای جاری و سود انباشته خود را به حساب بدهی های جاری انتقال می‌دهند. و از این طریق اقدام به انتشار اوراق قرضه یا سهام ممتاز برای پرداخت سود می کند. این عمل باعث افزایش حجم بدهی های شرکتی می شود. توزیع قرضه های بلند مدت نیز به عنوان یک روش پرداخت سود سهام به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرد. مسئله قابل توجه در این شیوه این است که اگر سهام‌داران شرکت به طبقات متعددی تقسیم شده باشند، در صورتی می‌توانند از اوراق قرضه به عنوان سود سهام استفاده کنند که این اوراق را بین کلیه گروه سهام‌داران توزیع نمایند، در غیر این صورت اگر توزیع قرضه ها به یک گروه خاص صورت گیرد این امر باعث می شود که عملا جمع بدهی های مستقیم و ثابت شرکت افزایش یابد در حالی که ریسک مالی نهایی را تمامی ‌گروه‌های سهام‌داران متحمل خواهند شد. به طور کلی مدیریت شرکت هایی که اقدام به انتشار اوراق قرضه به عنوان سود نهایی می نمایند. با این کار در تلاشند تا در ذهن سهام‌داران این تصور را به وجود آورند که شرکت از نظر مالی وضعیت سالم تر و مناسب تری نسبت به آنچه که دیده می شود دارد.

۲-۱۲-۱۰ سود سهام به صورت دارایی:

ممکن است شرکتی به جای توزیع سود سهام نقدی، مقادیری از دارایی هایش را بین سهام‌داران توزیع نماید. این دارایی ممکن است شامل موجودی کالا، زمین و وسایل دیگر گردد. دلیل عمده توزیع سود از این طریق، منفعت نقدینگی شرکت در پرداخت سود سهام نقدی می‌باشد. در این نحوه پرداخت معمولا قیمت بازار دارایی

ها محاسبه شده و تفاوت آن از ارزش دفتری و قیمت بازار که به سهام‌داران داده می شود در دفاتر شرکت ثبت می‌گردد. این نوع توزیع، ساختار شرکت را تغییر داده و به قیمت اعتباری شرکت تاثیر می‌گذارد. همچنین ارزش حقوق صاحبان سهام را کاهش می‌دهد.

۲-۱۳ عوامل مؤثر بر سیاست تقسیم سود :

عواملی که ‌در مورد سیاست تقسیم سود در مؤسسات انجام شده نشان می‌دهد که سیاست های تقسیم سود کار گرفته شده از سوی مؤسسات عملا مبینی بر هیچ یک از فرضیات و مدل های ارائه شده نیست حال اینسوال مطرح است که مؤسسات چگونه سیاست های تقسیم سود خود را اتخاذ می‌کنند پاسخ ‌به این سوال نیاز به توضیح علل اختلاف های تقسیم سود در تئوری وعمل است یعنی عواملی که مدیران مالی مجبورند در هنگام اتخاذ سیاست های تقسیم سود بلند مدت مؤسسه‌ خود آن ها را در نظر بگیرند، به مهمترین این عوامل در زیر اشاره می شود.

۲-۱۳-۱ محتوای اطلاعاتی تقسیم سود :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...