پذیرش فرضیه
بین کیفیت گزارشگری مالی و فاصله مالیاتی شرکتها با تاکید بر استراتژی تنوع رابطه مستقیم وجود دارد.
پذیرش فرضیه
بین کیفیت گزارشگری مالی و فاصله مالیاتی شرکتها با تاکید بر شرایط عدم اطمینان رابطه مستقیم وجود دارد.
پذیرش فرضیه
در مجموع، یافته ها حاکی از این می باشند که بین فاصله مالیاتی مبتنی بر اختلاف مالیات پرداختی با مالیات قطعی و سرعت اعلان سود، ارتباط معکوس و معنادار برقرار می باشد. همچنین، ارتباط بین فاصله مالیاتی مبتنی بر انحراف معیار مالیات پرداختی و دقت پیش بینی سود، معکوس بوده است. همچنین، بین فاصله مالیاتی (مبتنی بر هر دو معیار اختلاف مالیات پرداختی با مالیات قطعی و انحراف معیار مالیات پرداختی) با استراتژی تنوع و سرعت اعلان سود، ارتباط معنادار به لحاظ آماری وجود نداشته است. این در حالی است که مطابق با یافته های بدست آمده، بین فاصله مالیاتی (مبتنی بر هر دو معیار اختلاف مالیات پرداختی با مالیات قطعی و انحراف معیار مالیات پرداختی) با استراتژی تنوع و دقت پیش بینی سود، ارتباط مستقیم و معنادار برقرار می باشد. مطابق با نتایج بدست آمده، بین فاصله مالیاتی مبتنی بر اختلاف مالیات پرداختی با مالیات قطعی با عدم اطمینان و هر دو معیار کیفیت گزارشگری مالی، ارتباط معنادار به لحاظ آماری وجود نداشته است. این در حالی است که مطابق با یافته های بدست آمده، بین یافته ها حاکی از این می باشند که بین فاصله مالیاتی مبتنی بر انحراف معیار مالیات پرداختی با عدم اطمینان و هر دو معیار کیفیت گزارشگری مالی، ارتباط مستقیم و معنادار برقرار بوده است.
۳-۵) نتیجه گیری
فرضیه اول: بین کیفیت گزارشگری مالی با فاصله مالیاتی شرکتها رابطه معکوس وجود دارد.
جهت آزمون فرضیه فوق، از یک رابطه رگرسیونی استفاده شد که در آن، فاصله مالیاتی، به عنوان متغیر وابسته و تابعی از متغیرهای مستقل می باشد. در راستای برازش رابطه رگرسیونی، ابتدا مدل مناسب از طریق آزمون های چاو و هاسمن، تشخیص داده شد. یافته ها حاکی از این بود که مدل پانل با اثرات ثابت، مناسب ترین مدل می باشد. سپس، به تحلیل پیش فرض های رگرسیون، پرداخته شد. جهت بررسی نرمال بودن داده ها از جارکو-برا استفاده شد. بررسی نرمال بودن متغیر(های) وابسته نشان داد که متغیرهای وابسته تحقیق از توزیع نرمال پیروی نمی کنند. برای نرمال سازی داده ها از لگاریتم طبیعی داده ها (Ln) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از جارکو-برا بعد از فرایند نرمال سازی، حاکی از نرمال بودن متغیرهای وابسته بوده است. همچنین، معیارهای به سمت یک میل کردن ضریب تعیین، استقلال خطی X ها یا متغیرهای مستقل(ماتریس همبستگی متغیرهای تحقیق)، عدم خود همبستگی باقیمانده ها و نرمال بودن باقیمانده ها نیز آزمون شدند و نتایج حاصل از آنها حاکی از مطلوب بودن رابطه های رگرسیونی برازش شده بوده است.
یافته ها حاکی از این می باشند که بین فاصله مالیاتی مبتنی بر اختلاف مالیات پرداختی با مالیات قطعی و سرعت اعلان سود، ارتباط معکوس و معنادار برقرار می باشد. همچنین، ارتباط بین فاصله مالیاتی مبتنی بر انحراف معیار مالیات پرداختی و دقت پیش بینی سود، معکوس بوده است. این یافته ها با ادعای مطرح شده در فرضیه اول تحقیق، مطابق می باشند و نشان می دهند که با افزایش کیفیت گزارشگری مالی، راهبردهای مالیاتی شرکتها بهبود می یابد. در نتیجه، فرضیه اول تحقیق در سطح اطمینان ۹۵ درصد، پذیرفته می شود. این یافته ها با مبانی نظری تحقیق و با نتایج گالمور و لابرو(۲۰۱۴)، مطابق می باشد. این محققین نیز دریافتند که بین فاصله مالیاتی با سرعت اعلان سود، ارتباط معکوس و معنادار برقرار می باشد و این ارتباط در خصوص هر دو معیار فاصله مالیاتی، مصداق داشته است. یافته های فرضیه اول تحقیق را می توان بر اساس کارکرد به موقع بودن اطلاعات، نتیجه گیری نمود. مطابق با مفاهیم نظری، اطلاعات باید بموقع باشد و قبل از اینکه ارزش خودرا از دست بدهد باید در دسترس استفاده کنندگان قرار گیرد(همتی،۱۳۸۴). بنابراین، به نظر می رسد که ویژگی به موقع بودن می تواند به طور بالقوه برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی(بخصوص استفاده کنندگان خارج از شرکت مانند دولت) مفید باشد و آنان از ابزارهای خود برای دریافت اطلاعات به موقع از مدیران استفاده کنند. بنابراین، می توان به دو استدلال کلی دست یافت، اول اینکه، شرکتهایی که اطلاعات خود را به موقع منتشر می کنند؛ کیفیت اطلاعات بالاتری دارند و از این نظر، درآمدها و هزینه های گزارش شده آنها به درآمدها و هزینه های قابل قبول توسط ممیزان مالیاتی، نزدیک تر است و در نهایت، فاصله مالیاتی کمتری را تجربه می کنند. دوم اینکه، افشای سریع تر اطلاعات و اظهار درآمد مشومول مالیات، موجب می شود که شرکت بتواند از برخی از معافیتهای مرتبط، استفاده نماید و در نتیجه، بین مالیات پرداختی با مالیات قطعی شده، تفاوت کمتری وجود داشته باشد.
مطابق با یافته ها، بین انحراف معیار مالیات پرداختی (به عنوان یکی از معیارهای فاصله مالیاتی) با دقت پیش بینی سود (به عنوان یکی از شاخص های کیفیت گزارشگری مالی)، ارتباط معکوس و معناداری برقرار می باشد. به عیارت دیگر، شرکتهایی که پیش بینی های دقیقتری داشته اند؛ نوسان کمتری در مالیات پرداختی داشته اند. این یافته با مبانی نظری تحقیق و با نتایج گالمور و لابرو(۲۰۱۴)، مطابق می باشد. دقت در پیش بینی سود، به عنوان یکی از ویژگی های افشای داوطلبانه اطلاعات تلقی می شود که نقش قابل توجهی در ایجاد آگاهی برای استفاده گنندگان از اطلاعات دارد. چن و همکاران (۲۰۱۱) استدلال نمودند که پیش بینی سود مدیریت اطلاعاتی را بصورت داوطلبانه به بازار ارائه می نماید و کیفیت این قبیل اطلاعات نیز امکان را می دهد تا نسبت به ایجاد بینش در مورد رابطه میان موارد افشای داوطلبانه با ارزش شرکت ها اقدام نمایند. در خصوص یافته ها، می توان چنین نتیجه گیری نمود که لازمه وجود پیش بینی های دقیق این است که مدیران، در راستای دستیابی به سود پیش بینی شده تلاش کنند و از این جهت، سودهای پیش بینی شده به عنوان یک مکانیسم حاکمیتی عمل نموده و مدیران را واردار به ارائه اطلاعاتی می کند که از طریق آن، تعیین مالیات به صورت دقیق و نزدیک به واقعیت، امکان پذیر بوده است.
فرضیه دوم: بین کیفیت گزارشگری مالی و فاصله مالیاتی شرکتها با تاکید بر استراتژی تنوع رابطه مستقیم وجود دارد.
جهت آزمون فرضیه فوق، از یک رابطه رگرسیونی استفاده شد که در آن، فاصله مالیاتی، به عنوان متغیر وابسته و تابعی از متغیرهای مستقل می باشد. در راستای برازش رابطه رگرسیونی، ابتدا مدل مناسب از طریق آزمون های چاو و هاسمن، تشخیص داده شد. یافته ها حاکی از این بود که مدل پانل با اثرات ثابت، مناسب ترین مدل می باشد. سپس، به تحلیل پیش فرض های رگرسیون، پرداخته شد. جهت بررسی نرمال بودن داده ها از جارکو-برا استفاده شد. بررسی نرمال بودن متغیر(های) وابسته نشان داد که متغیرهای وابسته تحقیق از توزیع نرمال پیروی نمی کنند. برای نرمال سازی داده ها از لگاریتم طبیعی داده ها (Ln) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از جارکو-برا بعد از فرایند نرمال سازی، حاکی از نرمال بودن متغیرهای وابسته بوده است. همچنین، معیارهای به سمت یک میل کردن ضریب تعیین، استقلال خطی X ها یا متغیرهای مستقل(ماتریس همبستگی متغیرهای تحقیق)، عدم خود همبستگی باقیمانده ها و نرمال بودن باقیمانده ها نیز آزمون شدند و نتایج حاصل از آنها حاکی از مطلوب بودن رابطه های رگرسیونی برازش شده بوده است.
یافته های حاصل از آزمون فرضیه فرعی دوم نشان داد که بین کیفیت گزارشگری مالی و استراتژی تنوع با انحراف معیار مالیات پرداختی(به عنوان یکی از معیارهای فاصله مالیاتی) شرکتها رابطه مستقیم وجود دارد. این یافته در خصوص هر دو معیار کیفیت گزارشگری مالی، مصداق داشته است. این یافته با مبانی نظری تحقیق و با نتایج گالمور و لابرو(۲۰۱۴)، مطابق می باشد. همچنین، یافته های فرضیه دوم در راستای نتایج پارک و جانگ(۲۰۱۳) است. این نتایج، با ادعای مطرح شده در فرضیه دوم تحقیق مطابق می باشد و بر این اساس، می توان فرضیه دوم تحقیق را در سطح اطمینان ۹۵ درصد، پذیرفت.
استراتژی تنوع، منعکس کننده سیاستهای شرکتها در توزیع ساختار عملیاتی و گستردگی نوع کالا و خدمات ارائه شده می باشد. پارک و جانگ(۲۰۱۳) یک رابطه مستقیم و معنادار بین استراتژی تنوع با عملکرد شرکتها را گزارش نمودند. بر این اساس، یافته های فرضیه دوم تحقیق، می تواند دو استدلال را در پی داشته باشد. اول اینکه، شرکتهای با استراتژی تنوع بالا، کمتر دچار نوسانات بالایی در سود دوره های مختلف می شوند، زیراکه توقف یا زیان در یک محصول، تاثیر بزرگی بر درآمدها ندارد. از این جهت، نوسان در مالیات پرداختی نیز پایین خواهد بود. دوم اینکه، شرکتهای با استراتژی تنوع بالا، فرصتهای بیشتری برای تحریف ارقام حسابداری و به ویژه رقم درآمد فروش دارند، زیراکه با توجه به تنوع در محصولات، تعداد فروش ها بالا می باشد و مدیران انگیزه ها و فرصتهای بیشتری برای دستکاری این حساب خواهند داشت.
فرضیه سوم: بین کیفیت گزارشگری مالی و فاصله مالیاتی شرکتها با تاکید بر شرایط عدم اطمینان رابطه مستقیم وجود دارد.
جهت آزمون فرضیه فوق، از یک رابطه رگرسیونی استفاده شد که در آن، فاصله مالیاتی، به عنوان متغیر وابسته و تابعی از متغیرهای مستقل می باشد. در راستای برازش رابطه رگرسیونی، ابتدا مدل مناسب از طریق آزمون های چاو و هاسمن، تشخیص داده شد. یافته ها حاکی از این بود که مدل پانل با اثرات ثابت، مناسب ترین مدل می باشد. سپس، به تحلیل پیش فرض های رگرسیون، پرداخته شد. جهت بررسی نرمال بودن داده ها از جارکو-برا استفاده شد. بررسی نرمال بودن متغیر(های) وابسته نشان داد که متغیرهای وابسته تحقیق از توزیع نرمال پیروی نمی کنند. برای نرمال سازی داده ها از لگاریتم طبیعی داده ها (Ln) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از جارکو-برا بعد از فرایند نرمال سازی، حاکی از نرمال بودن متغیرهای وابسته بوده است. همچنین، معیارهای به سمت یک میل کردن ضریب تعیین، استقلال خطی X ها یا متغیرهای مستقل(ماتریس همبستگی متغیرهای تحقیق)، عدم خود همبستگی باقیمانده ها و نرمال بودن باقیمانده ها نیز آزمون شدند و نتایج حاصل از آنها حاکی از مطلوب بودن رابطه های رگرسیونی برازش شده بوده است.
یافته های حاصل از آزمون فرضیه فرعی سوم نشان داد که بین کیفیت گزارشگری مالی و عدم اطمینان با انحراف معیار مالیات پرداختی(به عنوان یکی از معیارهای فاصله مالیاتی) شرکتها رابطه مستقیم وجود دارد. این یافته در خصوص هر دو معیار کیفیت گزارشگری مالی، مصداق داشته است. این یافته ها با ادعای مطرح شده در فرضیه سوم تحقیق مطابق می باشد و بر این اساس، می توان چنین نتیجه گیری نمود که می توان فرضیه سوم تحقیق را در سطح اطمینان ۹۵ درصد، پذیرفت. نتایج بدست آمده با مبانی نظری تحقیق و با نتایج گالمور و لابرو(۲۰۱۴)، مطابق می باشد. همچنین، یافته های فرضیه فرعی سوم را می توان در راستای نتایج حبیب و همکاران(۲۰۱۱) دانست. این محققین نشان دادند که واکنش استفاده کنندگان از اطلاعات به ارقام مبتنی بر هموارسازی سود برای شرکتهای فعال در محیط های با عدم اطمینان بالا، شدیدتر از سایر شرکتهاست. تئوری سازمان، عدم اطمینان را مبتنی بر کمبود اطلاعات برای تصمیم گیری تعریف می کند. بر این اساس، زمانی که مدیران اطلاعات مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات آتی در اختیار ندارند؛ محیط عملیاتی واحد انتفاعی را غیرقابل پیش بینی برآورد می نمایند و در نتیجه، کیفیت گزارشگری مالی، نقش مطلوب خود را در کاهش فاصله مالیاتی از دست می دهد. به عبارت دیگر، عدم اطمینان در خصوص رویدادهای آتی، باعث می شود که مدیران، محافظه کاری بیشتری را در خصوص پرداخت مالیات داشته باشند.
۴-۵) پیشنهادها
الف) کاربردی بر مبنای نتایج تحقیق
براساس یافته های فرضیه فرعی اول مبنی بر اینکه بین کیفیت گزارشگری مالی با فاصله مالیاتی شرکتها ، ارتباط معکوس و معنادار وجود داشته است؛ به سیاست گذاران و تدوین کنندگان مقررات مالیاتی پیشنهاد می شود که در ارزیابی محیط اطلاعاتی مودیان مالیاتی، کیفیت گزارشگری مالی را به عنوان یکی از عوامل و معیارهای کاهش فاصله مالیاتی شرکتها موردنظر قرار دهند.
براساس یافته های فرضیه فرعی دوم مبنی بر اینکه بین کیفیت گزارشگری مالی با انحراف معیار مالیات پرداختی(به عنوان یکی از معیارهای فاصله مالیاتی) شرکتها با تاکید بر استراتژی تنوع رابطه مستقیم وجود دارد؛ به مدیران واحدهای انتفاعی توصیه می شود که در راستای بهره گیری از کیفیت اطلاعات منتشر شده شرکت، سعی نمایند در دوره هایی که استراتژی تنوع، اتخاذ می کنند؛ رویه هایی را برای جلوگیری از پیامدهای نامطلوب اتخاذ این راهبری بر کیفیت محیط گزارشگری مالی، به کار بگیرند.
براساس یافته های فرضیه فرعی سوم مبنی بر اینکه بین کیفیت گزارشگری مالی با انحراف معیار مالیات پرداختی(به عنوان یکی از معیارهای فاصله مالیاتی) شرکتها با تاکید بر عدم اطمینان رابطه مستقیم وجود دارد، به مدیران واحدهای انتفاعی توصیه می شود که در شرایطی که با عدم اطمینان اطلاعاتی، رو به رو هستند؛ برای کاهش اثرات نامطلوب عدم اطمینان، سعی کنند که با تحلیل اطلاعات موجود و بهره گیری از منابع اطلاعاتی خارج از شرکت، نقش کیفیت گزارشگری مالی را در برابر کاهش فاصله مالیاتی بالا ببرند.
ب) پیشنهاد جهت تحقیقات آتی
بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی شرکتها با فاصله مالیاتی آنها
بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و کیفیت گزارشگری مالی با فاصله مالیاتی شرکتها
بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی با تصمیمات مالی و سرمایه گذاری شرکتها
۵-۵) محدودیتهای تحقیق
یکی از عمده ترین محدودیت های تحقیقاتی که بر پایه آمار استنباطی انجام می شوند؛ تعمیم نتایج حاصل از آنها به کل جامعه آماری در شرایط زمانی و مکانی مختلف است. بنابراین در تعمیم نتایج این تحقیق و بکارگیری عملی این نتایج نیز باید جانب احتیاط را مدنظر قرار داد.
محدودیت دیگر تحقیق حاضر، تعدد الگوها و معیارهای مرتبط با اندازه گیری کیفیت گزارشگری مالی است که در تحقیقات داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده از این الگوها در برخی موارد ناسازگار است و این امر منجر به ایجاد دوگانگی در نتیجه گیری از فرضیات می شود.
همچنین، استفاده از گزارشات مالی شرکتها که مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی می باشد، در شرایط اقتصاد تورمی، ممکن است به طور بالقوه بر نتایج تحقیق تاثیرگذار باشد.
منابع و ماخذ فارسی
برزگری خانقاه و فیض پور(۱۳۹۲). “حسابرسی مالیاتی مبتنی بر ریسک :تجاربی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه.” پژوهشنامه مالیات. شماره هجدهم )مسلسل ۶۶ (، تابستان ۹۳
پورحیدری، امید، علی رحمانی و مجید مرادی شمیم(۱۳۹۰). “بررسی تاثیر عدم اطمینان های خاص بر بکارگیری روش های پیشرفته بودجه بندی سرمایه ای.” پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران. دانشکده علوم اقتصادی
ثقفی علی و مصطفی عرب مازار یزدی، ۱۳۸۹، “کیفیت گزارشگری مالی و ناکارایی سرمایه گذاری"، مجله پژوهش های حسابداری مالی، سال دوم، شماره چهارم، شماره پیاپی ( ۶)، زمستان ۱۳۸۹، صص۱-۲۰٫
خلیلیعراقی، مریم ، بیت ا… اکبری مقدم ، معصومه عطاءالهی. (۱۳۸۸). “اثر ریسکهای محیط، استراتژی شرکت و ساختار سرمایه بر عملکرد شرکتها در صنعت پتروشیمی” مجله مدیریت توسعه و تحول، شماره اول، صص ۴۱-۴۷٫
جهرومی، مهتاب(۱۳۹۱)،” شفافیت شرکتها وفاصله از مالیات"، رساله جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد حسابداری از دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
حقیقت حمید, محمدی محمدحسن(۱۳۹۲). “بررسی رابطه فاصله مالیاتی با کیفیت افشاء و ارزش شرکت.” نشریه مطالعات کمی در مدیریت. بهار ۱۳۹۲ , دوره ۴ , شماره ۱
حیدرپور فرزانه, خداویسی جلیل, داغانی رضا(۱۳۸۹). “بررسی میزان کارایی اجرایی حسابرسی مالیاتی در کاهش فاصله حسابرسی" پژوهشنامه مالیات : بهار و تابستان ۱۳۸۹ , دوره دوره جدید - ۱۸ , شماره ۸ (مسلسل ۵۶) ; از صفحه ۲۱۱ تا صفحه ۲۲۹
زهی نقی, محمدخانلی شهرزاد(۱۳۸۹)."بررسی عوامل موثر بر فرار مالیاتی (مطالعه موردی استان آذربایجان شرقی)". نشریه پژوهشنامه مالیات پاییز و زمستان ۱۳۸۹ , دوره دوره جدید - ۱۸ , شماره ۹ (مسلسل ۵۷)
[پنجشنبه 1400-07-22] [ 11:12:00 ب.ظ ]
|