رابرت گانیه برای اولین بار طبقه بندی جدیدی از اهداف آموزشی ارائه داده و در آن چگونگی ارائه آموزش و خصوصیات ویژه آموزشی هر یک از اهداف طبقه بندی شده را مطرح کرد.
دانلود پروژه
در طبقه بندی گانیه تأکید بر بازده آموزش است و با شناخت تواناییهایی که قرار است که در انسان به وسیله ای آموزش ایجاد شود آغاز می گردد. بنابراین آنجه در تقسیم بندی اهداف مهم است عملکرد می باشد. هر یک از عملکردهای ویژگی خاص خود را دارد. یعنی از نظر نمره یادگیری و بروز یا نمایش خارجی با سایر موارد تفاوت دارد.( فردانش ، ۱۳۸۲، ص۱۰۳).
” گانیه این عملکردها که به عنوان بازده های یادگیری مشاهده می شوند و به وسیله حالات ذخیره شده درونی یادگیرنده انسانی ممکن می گردند را قابلیت نام نهاد”
گانیه پنج نوع قابلیت را که شرایط یادگیری و نحوه یادگیری آنها در ماهیت با هم تفاوت دارد مشخص کرد که عبارتند از

 

    1. مهارتهای ذهنی( مانند درک قوانین نیوتن).

 

    1. راهبردهای شناختی( مانند حل مسائل جدید زندگی).

 

    1. اطلاعات لغوی یا کلامی(مانند یادگیری وقایع تاریخی).

 

    1. مهارتهای بدنی یا حرکتی( پارک کردن اتومبیل).

 

    1. گرایشها یا نگرشها(احترام به حقوق دیگران).

 

بنابراین اهداف آموزشی یا غایاتی که ارائه هر آموزش را توجیه می کنند از دیدگاه گانیه از پنج دسته مذکور خارج نیست و به همین دلیل قابلیت های پنج گانه گانیه را می توان انواع اهداف آموزشی تلقی کرد( گانیه و دیگران ، ۱۳۷۴، ص ۷۶).
طبقه بندی هدفهای آموزشی معروف به طبقه بندی بلوم
این طبقه بندی به وسیله گروهی از متخصصان آموزش و اندازه گیری(بلوم، انگلهارت، فرست، هیل و کراتون ۱۹۵۶ ، ترجمه سیف و علی آبادی، ۱۳۶۸) تهیه شده به نام دکتر بنجامین بلوم که سرپرستی گروه را بر عهده داشته، شهرت یافته است. در این طبقه بندی هدفهای آموزشی ابتدا به سه دسته کلی با نامهای حوزه شناختی حوزه عاطفی و حوزه روانی- حرکتی تقسیم شده اند و هر یک از این حوزه ها با حیطه ها هم شامل تعدادی خرده طبقه است. حوزه شناختی دانش و معلومات و توانایی های ذهنی را در بر می گیرد. به سخن دیگر، هدفهای حوزه شناختی به جریانهایی که با فعالیتهای ذهنی و فکری سروکار دارند مربوط می شوند. مثلاً وقتی معلم از این بابت نگران است که یکی از دانش آموزان او در حل کردن مسائل درس حساب با مشکل مواجه است، نگرانی او در رابطه با مشکل دانش آموز به حوزه شناختی مربوط می شود. بنابراین، به وضوح پیداست که بخش اعظم فعالیتهای آموزشی معلمان و کوششهای یادگیری دانش آموزان، در رابطه با وظایف آنها در دوران مختلف تحصیل، به حوزه شناختی ارتباط دارد. ( سیف، ۱۳۸۰، ص ۱۳۶ )
حوزه عاطفی با علاقه، انگیزش، نگرش یا قدردانی و ارزش گذاری سرو کار دارد. برای مثال، وقتی معلم از این بابت نگران است که یکی از دانش آموزان او علاقه ای به درس فیزیک نشان نمی دهد، نگرانی او در رابطه با مشکل دانش آموز به حوزه عاطفی مربوط می شود. همه معلمان در ضمن آموزش هدفهای حوزه شناختی، چه مستقیم و چه غیر مستقیم در تحقق بخشیدن به هدفهای عاطفی نیز می کوشند. با این حال چون غالباً محتوای برنامه درسی را هدفهای حوزه شناختی تشکیل می دهند کاربرد حوزه عاطفی در سطح آموزشگاهها به اندازه حوزه شناختی شهرت نیافته است.
حوزه روانی- حرکتی به زمینه مهارتهای حرکتی یا فعالیتهای بدنی ارتباط دارد. به عبارت دیگر، هر فعالیتی که علاوه بر جنبه روانی دارای جنبه جسمانی هم باشد در این حوزه جای دارد. به عنوان نمونه، وقتی معلمی از این بابت نگران است که یکی از دانش آموزان او نمی تواند حروف صدا دار را درست تلفظ کند، نگرانی او در رابطه با این مشکل دانش آموز به حوزه روانی- حرکتی مربوط است.
تفاوت عمده هدفهای این حوزه با هدفهای حوزه شناختی و حوزه عاطفی در این است که هدفهای حوزه شناختی صرفاً به فعالیتهای شناختی ختم و هدفهای حوزه عاطفی عمدتاً به فعالیتهای عاطفی مربوط می شوند. اما هدفهای حوزه روانی- حرکتی هم به فعالیتهای حوزه شناختی و عاطفی و هم به فعالیتهای جسمی نیاز دارند. هدفهای حوزه روانی- حرکتی نیز به اندازه هدفهای حوزه شناختی در سطح آموزشگاهها کاربرد ندارد . در زیر طبقه بندی حوزه های سه گانه مذکور را بیشتر توضیح می دهیم. ( سیف، ۱۳۸۰، ص ۱۳۷)
طبقه بندی هدفهای آموزشی حوزه شناختی:
هدفهای حوزه شناختی به جریانهایی که با ذهن و اندیشه آدمی سروکار دارند مربوط می شوند، مانند حفظ کردن، فهمیدن، استدلال کردن و قضاوت کردن. ما در اینجا طبقه های اصلی و طبقه های فرعی ( خرده طبقه های)این طبقه بندی را با ذکر هدفهای نمونه برای هر یک از آنها معرفی می کنیم. حوزه شناختی به دو بخش دانش و تواناییها و مهارتهای ذهنی تقسیم شده و هر یک از این دو بخش نیز دارای تقسیماتی به شرح زیر است:
۰۰/۱: دانشدانش شامل یادآوری ، بازخوانی و بازشناسی امور جزیی و کلی روشها و فرایندها، الگوها، ساختها، یا موقعیتهاست. در واقع دانش عبارت است از حفظ و نگهداری ذهنی مطالب قبلاً آموخته شده. طبقات فرعی( خرده طبقات ) دانش به شرح زیرند:
۱۰/۱ دانش امور جزیی. یادآوری اطلاعات مشخص و مجزا.
۱۱/۱ دانش اصطلاحات:

 

    • تعریف کردن اصطلاحات علمی و فنی درس فیزیک

 

    • بیان معانی لغات تازه درس زبان خارجی

 

۱۲/۱ دانش واقعیتهای مشخص:

 

    • بازگو کردن وقایع مهم تاریخی مربوط به کشور مورد مطالعه

 

    • بیان خواص فیزیکی و شیمیایی عناصر مختلف

 

۲۰/۱ دانش راه ها و وسایل برخورد با امور جزیی. دانش مربوط به راه های سازمان دادن، بررسی کردن داوری کردن و انتقاد کردن. ( سیف، ۱۳۸۰، ص ۱۳۸)
۲۱/۱ دانش امور قراردادی:

 

    • توضیح دادن قواعد نقطه گذاری مورد استفاده در نوشته های گوناگون.

 

    • بیان قواعدد و قوانین آداب و معاشرت در فرهنگهای مختلف

 

۲۲/۱ دانش روالها و توالی ها:

 

    • توضیح دادن تأثیرات صنعتی شدن یک جامعه بر روابط فرهنگی و بین المللی آن جامعه

 

    • بیان تأثیرات مشترک عومل ارثی و محیطی بر رشد فرد.

 

۲۳/۱ دانش طبقه بندیها و طبقات:

 

    • بیان آثار و نوشته های گوناگون یک رشته

 

    • بیان شکلهای مختلف مالکیت بازرگانی

 

۲۴/۱ دانش ملاکها:

 

    • بیان ملاکهای مورد استفاده در تعیین ارزش غذایی مواد خوراکی

 

    • بیان ملاکهای طبقه بندی علوم و هنرهای مختلف

 

۲۵/۱ دانش روش های یا روش شناسی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...