رابطه اخلاق و تغذیه
شاید در ابتداى امر، عنوان بالا براى بعضى مایه شگفتى شود، که چگونه میتواند تغذیه در اخلاق و روحیات و ملکات نفسى اثر بگذارد؟ چرا که آن مربوط به جسم است و این مربوط به روح، ولى با توجه به رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگى که در میان جسم و روح آدمى است، جایى براى این تعجب باقى نمیماند.
بسیار میشود که یک حالت بحرانى روحى و غم و اندوه شدید جسم را در مدت کوتاهى، ضعیف و پژمرده و ناتوان میسازد، موهاى انسان را سفید، چشم را کم نور، قوت و توان را از دست و پا میگیرد؛ عکس این مساله نیز صادق است که حالات خوب جسمانى در روح انسان اثر میگذارد، روح را شاداب و فکر را قوت میبخشد.
عصبانیت بی دلیل، اضطراب، بی دقتی، مشکلات رفتاری، تغییر دستخط، گیجی، افسردگی، زود رنجی، نداشتن اعتماد به نفس و کم شدن حافظه مواردی هستند که میتوانند بر اثر مصرف مواد غیر طبیعی یا شیمیایی به وجود آیند.
رابطه میان تغذیه و سلامت جسمانی برای همه کاملا مشخص است، اما بسیاری از ما اطلاع چندانی از تغییرات رفتاری به دلیل مصرف غذاهای مختلف نداریم.
بسیاری از مردم از شنیدن این که مواد غذایی بر رفتار آنها تآثیر دارد شوکه میشوند اما جالب است بدانیم مواد غذایی روی سلولهای مغزی هم به اندازه هر سلول دیگر بدن تأثیر گذارند.
بسیاری از مواد به دلیل شباهت ساختاری با مواد مترشحه در مغز باعث بی نظمی در کل بدن میشوند. بسیاری از دانشمندان حذف یک ماده خاص و سپس وارد کردن ان به رژیم غذایی باعث بروز بسیاری از بیماریها مثل جنون وهم و خیال افسردگی و سوءظن میدانند.
با کمی دقت میتوان متوجه این تغییرات شد از احساس نشاط با نوشیدن یک دم نوش گیاهی مانند به لیمو و دمنوش میوه به در صبح گرفته تا زود رنجی و رخوتی که بر اثر گرسنگی بیش از حد یا پر خوری بوجود میآید.[۱۷۳]
از قدیم الایام تأثیر غذاها بر روحیات اخلاق انسانى مورد توجه دانشمندان بوده است و حتى این مطلب جزء فرهنگ تودههاى مردم شده است مثلاً، خونخوارى را مایه قساوت و سنگدلى میشمردند، و معتقد بودند که عقل سالم در بدن سالم است. براساس دلیل وجدانی هم برای ما پیش آمده است که بعد از صرف غذای مورد علاقه، احساس آرامش و نشاط شده است؛ نیز گاهی اتفاق افتاده است که با شرایطی استرسزا مواجه شدهایم که در این شرایط، ناخودآگاه به سمت مواد خوراکی رفتهایم تا به این طریق، استرس را از خود دور کنیم یا بسیاری از زنان دچار کمخونی هستند، که این مسأله باعث افسردگی و خستگی زودرس میشود بنا براین هر یک از ما در خود مییابیم که بین خصلتهای اخلاقی و تغذیه، ارتباط برقرار است و بهداشت در تغذیه، میتواند در بهبود اخلاق نقش داشته باشد. در آیات قرآن مجید و روایات اسلامى نیز نشانه هاى روشنى براى این معنى دیده می شود.
از جمله در آیه ۴۱ سوره (مائده) درباره گروهى از یهود که مرتکب کارهاى خلافى از قبیل جاسوسى بر ضد اسلام و تحریف حقایق کتب آسمانى شده بودند، میفرماید:
«آنها کسانى هستند که خدا نخواسته است دلهایشان را پاک کند « اولئک الذین لم یرد الله ان یطهر قلوبهم …» و بلافاصله در آیه بعد می فرماید: «سماعون للکذب اکالون للسحت؛ آنها بسیار به سخنان تو گوش فرا میدهند تا آن را تکذیب کنند و بسیار مال حرام میخورند» .
این تعبیر نشان میدهد که آلودگى دلهاى آنها بر اثر اعمالى همچون تکذیب آیات الهى، و خوردن مال حرام بطور مداوم بوده است، زیرا بسیار از فصاحت و بلاغت دور است که اوصافى را براى آنها بشمرد که هیچ ارتباطى با جمله «لم یرد الله ان یطهر قلوبهم» نداشته باشد. و از این جا روشن میشود که خوردن مال حرام سبب تیرگى آیینه دل و نفوذ اخلاق رذیله و فاصله گرفتن با فضائل اخلاقى است.
در آیه۹۱ سوره مائده درباره شراب و قمار مىفرماید: «شیطان مىخواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار، عداوت ایجاد کنند؛ «انما یرید الشیطان ان یوقع بینکمالعداوه و البغضاء فىالخمر و المیسر».
بى شک عداوت و بغضاء دو حالت درونى و اخلاقى است که در آیهبالا رابطه میان آن و نوشیدن شراب ذکر شده، و این نشان مىدهد که غذا و نوشیدنى حرامى همچون شراب مىتواند در شکل گیرى رذائل اخلاقى همانند پرخاشگرى و ستیزهجویى و عداوت و دشمنى اثر بگذارد.
در آیه۵۱ سوره مؤمنون مىخوانیم: «اى پیامبر از غذاهاى پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید؛ یا ایها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا».
هرگز ما نمىگوئیم غذاها علت تامه براى اخلاق خوب یا بد است، بلکه همین اندازه مىدانیم که طبق روایات یکى از عوامل زمینهساز پاکى و اخلاق، تغذیه است هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها.
دانشمندان امروز نیز معتقدند بسیارى از پدیدههاى اخلاقى به خاطر هورمونهائى است که غده هاى بدن تراوش میکند و تراوش غدهها رابطه نزدیکى با تغذیه انسان دارد؛ بر همین اساس، بعضى معتقدند که گوشت هر حیوانى حاوى صفات آن حیوان است، و از طریق غده ها و تراوش آنها در اخلاق کسانى که از آن تغذیه مىکنند اثر میگذارد. گوشت درندگان انسان را درنده خو میکند، و گشت خوک صفت بى بندوبارى جنسى را که از ویژگیهاى این حیوان ست به خورنده آن منتقل میسازد.
این از نظر رابطه طبیعى و مادى، از نظر رابطه معنوى نیز آثار خوردن غذاى حرام غیر قابل انکار است، غذاى حرام قلب را تاریک و روح را ظلمانى میکند و فضائل اخلاقى را ضعیف میسازد.
بررسی روایی
با نگرشی در روایات پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) در مورد نقش تغذیه بر اخلاق و رفتار آدمی، اهمیت بحث مشخص میشود، ما در این جا برای روشن شدن بیشتر موضوع نمونهای از روایات را به صورت گزینشی میآوریم:
خوردن گوشت
-
- امیرالمومنین (ع) میفرماید: گوشت بخورید همانا گوشت از گوشت است و گوشت گوشت میرویاند و فرمودند هر کسی خوردن گوشت را چهل روز ترک کند بد اخلاق میشود.[۱۷۴]
-
- رسول خدا (ص) میفرماید: هر کس چهل روز پیاپی گوشت بخورد، سختدل خواهد شد.[۱۷۵]
از این روایات بهخوبی استفاده میشود که در “گوشت” ماده یا موادی است که اگر برای مدت طولانی از بدن انسان قطع شود، در روحیات و ویژگیهای اخلاقی فرد اثر میگذارد و کجخلقی و بد اخلاقی به بار میآورد و همچنین اگر ماده یا مواد مذکور زیاد شود، قساوت قلب میآورد.
زیتون
رسول خدا (ص) فرمود: بر شما لازم است که از زیت (روغن زیتون ) استفاده کنید؛ زیرا صفرا را برطرف و بلغم را از بین میبرد و عصب را محکم و تقویت، بیماری را نابود و اخلاق انسان را نیکو میکند و نفس انسان را خوش بو و غم را از بین میبرد.[۱۷۶]
خرما
رسول خدا (ص) فرمود: به زن باردار در ماهی که در آن وضع حمل میکند، خرما بخورانید که فرزند او بردبار و پرهیزکار خواهد شد.[۱۷۷]
کشمش
رسول خدا (ص) فرمود: بر شما سفارش میشود به خوردن کشمش؛ چون که صفرا را خاموش میکند، بلغم را میبرد، به بدن سلامتی میبخشد، خُلق را نیکو، عصب را محکم و قوی و بیماری را نابود میکند.[۱۷۸]
انگور
امام صادق (ع) فرمودند: نوح(ع) از غم و اندوه به پیشگاه خداوند شکایت کرد، خدای متعال به او وحی کرد: انگور سیاه بخور؛ چون که انگور سیاه، غم و اندوه را میبرد.[۱۷۹] در روایت دیگری از حضرت امام صادق (ع) امده است که ایشان فرمودند: یکی از پیامبران الهی از اندوه به پیشگاه خداوند شکایت کرد، خدای متعال به او دستور داد که انگور بخورد.[۱۸۰]
انار
امام صادق (ع) میفرماید: هرکس اناری بخورد قلبش نورانی میشود و کسی که قلبش نورانی شود شیطان از او دور است.[۱۸۱]
به مقتضای روایات، بین خوردن انار و از میان رفتن وسوسههای شیطانی و به وجود آمدن نورانیت دل، رابطهای برقرار است.
به
رسول خدا (ص) فرمود: به بخورید که خوردن آن، قلب را تقویت میکند و ترسو را شجاع میسازد.[۱۸۲]
در حدیث دیگری امام صادق(ع) فرمود:
«إِنَّ فِی السَّفَرْجَلِ خَصْلَهً لَیسَتْ فِی سَائِرِ الْفَوَاکِهِ»؛ همانا در به خاصیتی وجود دارد که در دیگر خوراکیها نیست.
حضرت در توضیح فرمود:
«یشَجِّعُ الْجَبَان» به آدمی، شجاعت میبخشد.[۱۸۳]
عدس
یکی از پیامبران در مورد قساوت قلب قومش به درگاه خداوندی شکوه نمود؛ در حالی که در عبادتگاهش بود، از سوی خداوند ـ عزّ و جلّ ـ به او وحی شد که: امتت را به خوردن عدس دستور بده؛ چونعدس باعث رقت قلب میگردد و اشک را از چشم جاری میکند و کبر را میزداید و غذای نیکان است.[۱۸۴]
ما در این بحث بیشتر نمونه هایی از تأثیرات مثبت تغذیه بر اخلاق را متذکر شدیم و الا اثرات پرخوری و غذاهای حرام و نجس و حتی غذاهای مکروه بر اخلاق، را باید دریک مقاله جداگانهای بررسی کرد.
از دیدگاه مبانی طب سنتی و حکماء بزرگ ما هم علم طبّ به دو بخش تقسیم میشود: جزء نظری و جزء عملی. در بخش نظری به مطالب و مسائلی پرداخته میشود که صرفاً جنبه نظری دارند؛ همچون مباحث ارکان، طبایع، مزاج و… . و در بخش عملی، مسائلی مطرح میشود که عبارتند از راهکارها و دستورالعملهایی که در مقام عمل، به کار طبیب میآیند؛ مانند مباحث مختلفی که درباره علاج امراض مطرح میشود. این جزء دوم (بخش عملی طب) خود به دو جزء تقسیم میشود: علم صحّت و علم علاج؛ چراکه گاه در پی حفظ صحّت و تندرستی موجود هستیم و گاه صحّت، به بیماری تبدیل شده است و ما به دنبال بازگرداندن صحّتِ از دست رفتهایم. آن بخش از علم طبّ که راههای حفظ صحّت موجود و به عبارت دیگر، تدبیر ابدان صحیحه را به ما میآموزد، «علم حفظ الصحّه» و آن قسمت که طرق علاج بیماریها و بازگرداندن صحّتِ از دست رفته و به عبارت دیگر، تدبیر ابدان مریضه را متکفّل است، «علم علاج» مینامند.
در علم حفظ الصحّه، مسائلی مطرح میشود که با رعایت آن ها میتوان به حفظ تندرستی، امید بیشتری داشت و از بروز بیماریها - تا جایی که در توان و امکان آدمی است- جلوگیری کرد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت