کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



شکل ۴-۶: میزان تضعیف در الگوریتم­های وفقی بر حسب فرکانس داپلر

شکل ۴-۷: مقاسیه میزان تضغیف تداخل بر حسب فرکانس داپلر در دو الگوریتم RLS و FT-RLS
با مباحث ارائه شده در این قسمت نتیجه می­گیریم که روش LMS و حالت نرمالیزه آن با وجود آن­که پیچیدگی محاسباتی کم­تری نسبت به الگوریتم RLS دارند اما عملکرد مناسبی از نقطه­نظر تضعیف تداخل و آشکارسازی هدف ندارند. در روش LMS و NLMS با انتخاب مناسب پارامترها نه تنها بیش­ترین مقدار تضعیف سیگنال­های تداخلی از مقدار متناظر در الگوریتم RLS بسیار کم­تر است، بلکه میزان تغییر تضعیف تداخل بر حسب فرکانس هم سیر نزولی نداشته و این امر از نقطه­نظر آشکارسازی اهداف مطلوب نخواهد بود. در این میان الگوریتم VSLMS و حالت نرمالیزه آن عملکردی بهتر نسبت به الگوریتم­های LMS و NLMS دارد، اما تضعیف تداخل بر حسب تغییر فرکانس داپلر کلاتر در این دو الگوریتم نیز با انتخاب پارامتر مناسب سیر نزولی قابل توجهی ندارد. در کل الگوریتم RLS و FTF-RLS در زمینه حذف سیگنال­های تداخلی و آشکارسازی اهداف رفتار بهتری نسبت به الگوریتم­های خانواده LMS دارند ولی در کاربردهای عملی بحث پیاده­سازی یک الگوریتم نیز بسیار مهم بوده و این عامل استفاده از الگوریتم RLS در رادار پسیو مبتنی بر سیگنال DVB-T در بردهای زیاد کلاتر را با مشکل مواجه می­ کند. بنابراین پیشنهاد ما برای پیاده­سازی یک الگوریتم وفقی با عملکرد مناسب و پیچیدگی محاسباتی کم جهت حذف سیگنال­های تداخلی، در بردهای زیاد مورد توجه در رادار پسیو مبتنی بر سیگنال DVB-T، الگوریتم FTF-RLS می­باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
همان طور که در قسمت قبل بیان شد در این پایان نامه شبیه­سازی­ها با دو سیگنال به طول­های ۲۰ و ۶۰ میلی­ثانیه انجام شده است. از نظر سرعت همگرایی الگوریتم­های مذکور، تفاوتی بین دو حالت استفاده از سیگنال با طول ۲۰ و ۶۰ میلی­ثانیه وجود ندارد اما از نظر توانایی حدف تداخل با بهره گرفتن از سیگنالی با طول ۶۰ میلی­ثانیه چند dB بهبود حاصل می­ شود. در شکل ۴-۸ مانند آن­چه در شکل ۴-۶ نشان داده شد، میزان تضعیف الگوریتم­های وفقی مذکور بر حسب فرکانس داپلر کلاتر از صفر تا ۱۰ هرتز برای داده به طول ۲۰ میلی­ثانیه نشان داده شده است. همان طور که از مقایسه دو شکل ۴-۶ و ۴-۸ مشخص است روند عملکرد فیلترهای وفقی از جهت حذف تداخل برای داده با طول ۶۰ و ۲۰ میلی­ثانیه تفاوتی با یکدیگر ندارد تنها در حالت استفاده از داده با طول ۲۰ میلی­ثانیه میزان تضغیف تا حدی کم­تر می­باشد. نکته دیگری که در اینجا لازم به ذکر است این است که گرچه افزایش زمان انتگرال­گیری (طول سیگنال تولیدی) از ۲۰ میلی­ثانیه به ۶۰ میلی­ثانیه بهبود نزدیک به dB3 در میزان تضعیف را ایجاد می­ کند اما افزایش زمان انتگرال­گیری تا حدی بهبودبخش میزان تضعیف است برای مثال اگر برای الگوریتم RLS یا VSNLMS طول سیگنال را به ۳۰۰ میلی­ثانیه افزایش دهیم نزدیک به dB5/2 بهبود در میزان حذف تداخل خواهیم داشت یعنی ماکزیمم میزان تضعیف برای الگوریتم­های RLS و VSNLMS به ترتیب از dB45 و dB47 به dB5/47 و dB5/49 خواهد رسید که این میزان افزایش از آن­چه انتظار می­رود کم­تر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-22] [ 10:53:00 ب.ظ ]




NaOH

 

 

MERCK

 

 

 

آب مقطر

 

 

 

H2O

 

 

 

 

 

 

 

 

مشخصات متیل اورانژ:

این ماده به شدت رنگزا به صورت پودر نارنجی رنگ مورد استفاده قرار گرفته است. مشخصات کامل آن در جدول زیر آمده است.
جدول(۳-۳):مشخصات متیل اورانژ

 

 

نام علمی

 

Methyl orange

 

 

 

فرمول شیمیایی

 

C14H14N3Na OS

 

 

 

شرکت تولید کننده

 

MERCK

 

 

 

وزن مولکولی

 

۳۲۷/۳۳g/mol

 

 

 

 

شکل(۳-۱): ساختار متیل اورانژ

 

روش انجام آزمایش:

آزمایش ها توسط همزن مغناطیسی ، یعنی یک هیتر و مگنت مغناطیسی انجام شد. حجم تمام محلول ها ۵۰ سی سی در نظر گرفته شد. بعد از هر آزمایش محلول از کاغذ صافی عبور داده شد و محلول خارج شده از کاغذ در دستگاه اسپکتوفتومتر قرار داده شد و مقدار جذب مشخص شد. با توجه به غلظت اولیه و ثانویه درصد جذب بررسی شد. برای تعیین شرایط بهینه نخست pH مورد بررسی قرار گرفت . به این ترتیب که ۵۰ سی سی محلول رنگی ppm 40در بشر ۲۵۰ سی سی ریخته شد و روی همزن قرار گرفت بعد از آن ۴۵/۰ گرم جاذب مورد آزمایش به آن اضافه شد و به مدت ۱۵ دقیقه محلول به طور یکنواخت هم خورد . این عمل در pHهای مختلف از ۱ تا ۱۱ تکرار شد ، دما در تمام موارد دمای محیط یعنی ۲۰ درجه بود،بعد از صافی نمودن نمونه در دستگاه اسپکتوفتومتر در λmax =656n قرار داده شد ، بعد از pH، تست های زمان بهینه،جرم جاذب و غلظت محلول انجام شد .برای تعیین زمان مناسب همان آزمون در شرایط pH بهینه در زمان های مختلف از ۱ تا ۱۹ به فاصله ۲ دقیقه انجام شد و به این ترتیب زمان بهینه تعیین شد. برای تعیین جرم جاذب بهینه، همان آزمون pH در شرایط زمان و pHبهینه تکرار شد و جرم های مختلف جاذب مورد آزمون قرار گرفت.و به همین ترتیب با تکرار آزمون در شرایط بهینه و با غلظت های مختلف محلول شاهد محلولی که در آن جذب به حالت ثبات می رسد مشخص شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
راندمان جداسازی برای این سری از آزمایشات از رابطه‌ی زیر به دست می آید.
(۳-۱)
%Removal =
که در آن:
(mg/l) Ci غلظت اولیه و (mg/l) Cf غلظت نهایی مواد جذب شده می‌باشد.
(mg/g)qt،ظرفیت جذب در زمان t،نیز از رابطه‌ی زیر محاسبه می‌شود :
(۳-۲)
که در آن :
Ci و Ct به ترتیب غلظت اولیه و غلظت در زمان t می‌باشد.V، حجم محلول(lit) و m،جرم جاذب(g) می‌باشد.
qe که ظرفیت جذب در حالت تعادلی می‌باشد از معادله زیرمحاسبه می‌شود :
)۳-۳(
که در آن Ci غلظت اولیه و C eغلظت در حالت تعادل می‌باشد و V و m بر اساس تعریف بالا استفاده می‌شوند]۱ [.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ب.ظ ]




۴-۴ عناصر تشکیل‌دهنده طریقت نوری
نورسی چهارعنصر اساسی یا چهار مرحله طریقت خود را بر پایهعجز، فقر، شفقت و تفکر استوار و آن را حقیقتی برگرفته از فیض قرآن، طریقتی کوتاه‌تر و نزدیک‌تر از هر نوع طریقت دیگر می‌داند که این چهار مرحله در قرآن و سنت نبوی آمده است. وی ضمن بیان اهمیت و فواید آن‌ ها برای جامعه، آن‌ ها را در کلمات روحی و ایمانی خلاصه و به‌طور مختصر شرح کرده است.[۴۵۸]
دانلود پایان نامه
۴-۴-۱ مرحله اول طریقت نوری؛ عجز (ناتوانی)
نورسی اولین گام را به وجود آمدن عجز در وجود انسان برای رسیدن مستقیم به قدیر ذی‌الجلال می‌داند.[۴۵۹] و بارها به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: در این طریقت عجز (ناتوانی) انسان را از راه عبودیت، به محبوبیت می‌رسد.[۴۶۰] نورسی طبق آیه شریفه «… فَلَا تُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ…» (نجم،۳۲): پس خودتان را پاکیزه نسازید. این آیه نشان از عدم تزکیه نفس دارد؛ چون انسان به اقتضای آفرینش و فطرت خود به‌طور مسلم دوستدار نفس خود است. بلکه خودش را بیش از هر چیز دیگر دوست دارد و درراه نفس همه‌چیز را قربانی می‌کند و به‌گونه‌ای که شایسته معبود است، فقط از نفس خود تعریف می‌کند و خود را منزه و مبرا می‌داند و به شکلی مشابه عبادت، از نفس خود دفاع و با انکار ابزارهایی که خداوند برای عبادت و ستایش در وجود او قرار داده، به‌سوی خود (نفس‌پرستی) منحرف می‌شود درنتیجه آیه شریفه درباره او است که می‌فرماید: «مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ»(فرقان،۴۳): (کسی که هوای نفس خود را معبود خود گرفته است) مغرور و خودپسند می‌شود و به نفس اعتماد می‌کند، بنابراین تزکیه نفس ضرورت پیدا می‌کند اما لازمه آن عدم تزکیه است، به این معنا که نباید نفس خود را پاکیزه جلوه داد.
- نورسی ضمن استناد و اقرار به عجز و ناتوانی در قدرت انسان به قرآن کریم[۴۶۱] می‌گوید: این موضوع به‌حسب ظاهر درست نیست، اما مؤمن در عجز، نیرو و قوت می‌گیرد.[۴۶۲] لذتی است که بالاتر از آن لذتی نیست؛ و کمال‌یافتگان ایمان، بالاترین لذت را در عجز و بیم از خدا یافته، حتی در پیشگاه خداوند، از قوت و توان خود تبری می‌جویند و با عجز خود به خدای متعال پناه برده و این عجز و ترس را دو وسیله و شفیع در محضر خالق جلیل قرار داده‌اند[۴۶۳] ازنظر نورسی: هر فرد مؤمنی با بصیرت خود می‌داند، زیبای حقیقی کیست و به‌اندازه میزان فهم و ذوق خود می‌تواند زیبایی را بفهمد، ولی لذت پنهان در عجز است… و نمی‌توان آن را با لذت‌های دیگر برابر دانست.»[۴۶۴]؛ نورسی برای نمایاندن جایگاه عجز می‌گوید: عجز معدن نیاز و احتیاج و منبع دعا.[۴۶۵]؛ راهی که انسان را به سرانجام می‌رساند[۴۶۶]؛ طریقتی هدایت‌کننده و اتصال‌دهنده در کوتاه‌ترین زمان با آسان‌ترین وسیله‌ها و روش‌ها است و همراهی عجز با فقر را دارای لذت می‌داند.[۴۶۷]
- نورسی اظهار عجز و ناتوانی را با نشانه‌هایی همانند رکوع، فروتنی و سجده کردن همراه تعظیم و اخلاص در مقابل کمال و جمال تغییرناپذیر خداوند می‌داند. ازاین‌رو اگر انسان این مطلب را نفهمد، نباید خود را انسان بنامد.[۴۶۸] نمازخواندن و عبادت کردن برای پناه بردن به معبودی لم‌یزل و مناجات دائمی ابدی در این دنیا همانند عموم مردم و نماز را از نشانه عجز انسان فانی می‌داند تا با آن مناجات خود را در زوایای عالم گسترانده و آینده‌اش را روشن کند و زخم ناشی از زوال، فراق محبوبان، یاران و رفیقان را پانسمان کند و با دیدن توجه رحمت رحمان و رحیم و درخواست نور هدایت خداوند، به‌نوبه خود دنیای مورد انسش را فراموش کند. نورسی عجز را روزنه‌ای جهت فعلیت اهداف نماز در نفس مؤمن تعریف می‌کند.[۴۶۹]
نورسی موازین عجز را درک قدرت الهی و غنای خداوند با میزان عجز، ضعف، بینوایی و نیازمندی موجود در نفس می‌داند؛ و بر این باور است که درجات قدرت و ثروت مطلق الهی به‌وسیله عجز و بینوایی نامتناهی با عبادت و مناجات همانند عموم مردم درک و امکان‌پذیر می‌شود. هرچند این سخن را جز فرد متکبر همه می‌پذیرند.[۴۷۰]
وی اظهار عجز در پیشگاه خداوند را موجب احساس زندگی و اثربخش در فاعلت انسان می‌داند، زیرا احساس عجز کامل، قدرت ایمان و شناخت انسان را افزایش و وظیفه فطری انسان که تکامل از راه دعا است ایجاد و تقویت می‌کند. ازاین‌رو نورسی پس از ایمان، دعا را اساس و مغز عبادت می‌شمارد.[۴۷۱]
به باور نورسی، راه بندگی مانند عشق، با ابراز عجز، ناتوانی و رسیدن به خداوند میسر است، زیرا رسیدن به محبوب از راه عبادت به‌وسیله عجز و ناتوانی، سالم‌ترین و نزدیک‌ترین راه است؛ عجز و ناتوانی، رساننده بنده به خداوند؛[۴۷۲] اساس عبادت، درک تقصیر و نقص بنده در مقابل باری‌تعالی است.[۴۷۳]
به نظر وی عجز و ناتوانی اساس دعا است. دعایی که بر اساس راز بیماری، دارای اخلاص باشد و مخصوصاً دعایی که ریشه در عجز، ناتوانی، نیاز و فروتنی داشته باشد، زمان زیادی طول نخواهد کشید و مستجاب خواهد شد. بیماری سرچشمه چنین دعای خالصانه است. بیمار دین‌دار و مؤمنان رسیدگی‌کننده وی، باید از دعا استفاده کنند.[۴۷۴] به باور وی بیماری، موجب یادآوری عجز و ناتوانی انسان است و بر اساس آیه ۷۷ سوره فرقان، دعای صادقانه دارای اسباب و دلایلی است که یکی از آن‌ ها بیماری است.[۴۷۵]
- نورسی عجز را عامل مهم رهایی انسان از خودخواهی می‌داند و می‌گوید: عجز عنصر اساسی درک مؤمن به ذات خود است، زیرا نفس دائماً خیر را به خود نسبت می‌دهد. این امر موجب برتر بینی، خودپسندی و تفاخر می‌شود. درنتیجه لازم است انسان به قصور، ناتوانی و فقر خود توجه کند و تمام محاسن و نیکی‌ها را از طرف خداوند بداند و به‌جای تفاخر و خودپسندی، سپاس گذار باشد.[۴۷۶]
- در باور وی عجز عنصر اساسی در ماهیت انسان است تا بتواند، قدرت بی‌انتهای خداوند را ببیند. ماهیت انسان با عجز، ضعف و نیازمندی بی‌حد همراه است اما ماهیت واجب‌الوجود، یعنی خدای مقتدر، توانمند، بی‌نیاز و متعال در نقطه مقابل آن است.[۴۷۷] خداوند برای نمایاندن قدرت بی‌حد و رحمت بی‌پایان خود، در انسان عجز بی‌حد و فقر بی‌نهایت قرار داده است.[۴۷۸]
- نورسی، عجز خالی از ایمان را مرگ دائمی و درد همراه و علاج آن را همراهی عجز باایمان دانسته است. ایمان کوتاه‌ترین و پرشتاب‌ترین راه برای رسیدن به‌سوی عجز و فقراست، زیرا عجز و فقر بیماری‌های مادی را که پرده غفلت روی آن است، کنار می‌زند. پرده‌هایی که انسان را در برگرفته و مانع معرفت قادر ذی‌الجلال و رحمت جامع و کامل است.[۴۷۹]
۴-۴-۲ مرحله دوم طریقت نوری؛ فقر (نیازمندی)
این گام به فقر (نیازمندی) و مانند آن اشاره دارد که انسان را به خدای «الرحمن» می‌رساند. نورسی با استناد به آیه شریفه: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ» (حشر،۱۹): (مانند آن‌ ها نشوید که خدا را فراموش کردند، آنگاه خدا کاری کرد که خود را فراموش کردند) می‌گوید: انسان غافل از خود، بافکر کردن به مرگ، آن را به چیز دیگری تغییر می‌دهد و با دیدن فنا و زوال، آن را به دیگری حواله می‌دهد که گویی هدفی ندارد. علت آن این است که نفس اماره چنین اقتضا می‌کند که خود را در مقام دریافت پاداش و نصیب یادآور می‌شود و به‌شدت طالب و ملتزم آن است، درحالی‌که خود را در مقام خدمت، کار و وظیفه فراموش می‌کند؛ بنابراین، تزکیه، پاکیزه کردن و تربیت نفس در این مرحله عبارت است از: اقدام به‌عکس این حالت، یعنی عدم فراموشی در عین فراموشی. نفس درخواسته‌ها، نصیب‌ها، اجرت، اندیشیدن و تفکر در آن به‌وقت خدمات و مرگ خود را فراموش کند.[۴۸۰]
مراد از فقر در ادبیات نورسی، اظهار فقراست اما نه در مقابل مردم، بلکه در مقابل خدای سبحان است.[۴۸۱] برای همین انسان به خدا اظهار فقر می‌کند و آن از مظاهر اسم «الرحیم» خداوند است. از نگاه نورسی انسان درنهایت ناتوانی، فقر و نیازمندی است که به‌وسیله نماز نزد معبودی لم یزل و محبوبی پابرجا پناه می‌گیرد و به مناجات می‌پردازد.[۴۸۲] رشد و پیشینه فقر در سایه قرآن و سنت است و از جهت استمداد هیچ تفاوتی با عجز ندارد. تمامی مواردی که برای عجز بیان شد، در فقر هم صادق است، لذا نیازی به تکرار آن در اینجا نیست.
۴-۴-۳ مرحله سوم طریقت نوری؛ شفقت؛ (مهربانی و رقت قلب)
این گام به شفقت اشاره دارد.[۴۸۳] شفقت مانند عشق است جز اینکه از عشق غنی‌تر و درخشان‌تر و ازلحاظ راه و مسیر فراخ‌تر است، چون انسان را به اسم «الرحیم» می‌رساند.
نورسی با استناد به آیه: «مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَهٍ فَمِن نَّفْسِکَ…»(نساء، ۷۹): (هر چه از خوبی‌ها به تو می‌رسد از جانب خداست؛ و آنچه از بدی به تو می‌رسد از خودتوست…) می‌گوید: چون نفس اقتضای نفس این‌گونه است که همیشه خیر را به خود نسبت می‌دهد این امر او را به‌سوی فخرفروشی، مباهات، خودپسندی و غرور می‌کشاند. در این مرحله ضروری است انسان قصور، نقص، ناتوانی و فقر خود را ببیند و تمام نیکویی‌ها و کمالات خود را بخشش و موهبت و نعمتی از جانب خالق بزرگوار بداند و به‌جای فخرفروشی و افتخار، سپاس گذار خداوند باشد و به‌جای تمجید از خود، به ستایش خداوند بپردازد. پس تزکیه نفس در این مرحله عبارت است از راز این آیه شریفه: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا»(شمس،۹): (آنکه نفس را تزکیه کرد، رستگار شد) یعنی کمال نفس در شناختن عدم کمال خودش است و قدرتش در ناتوانی‌اش در مقابل خدا و در فقر خود است.
شفقت در طریقت نوری مهم‌ترین رکن از ارکان چهارگانه مسلک، مشرب و در زندگی نورسی محسوب می‌شود»[۴۸۴] نورسی شفت را اسمی از محبت می‌داند. وارد شدن اسم «الرحمن الرحیم» در بسمله و ذکر آن در ابتدای هر کاری حکمت بسیار دارد. با اسم «الرحمن الرحیم» نور بسیار بزرگی دیده می‌شود. نورسی مهم‌ترین وسیله برای رسیدن به این نور بزرگ را با همراه شدن «فقر با شکر» و «عجز با شفقت» و «عبودیت با فقر» دانسته است. حتی وی احساسات حضرت یعقوب (ع) نسبت به یوسف (ع) را احساس محبت و عشق نمی‌داند، بلکه آن را ناشی از شفقت می‌داند که از عشق و محبت بانفوذتر است.[۴۸۵]
نورسی موازین شفقت و مهربانی را متأثر از عناصر هستی دانسته است. تا حدی که حتی پرورش بچه حیوان توسط پدر و مادرش و مهر و محبتی که به آن بچه‌دارند را بیانگر بی حدی رحمت خداوند می‌داند. نورسی اذعان می‌کند آنچه از جریانات مختلف در هستی می بیبنیم، بیانگر این است که در پشت پرده، ربوبیتی باشکوه، با سلطنت بزرگ حکومت و فرمانروایی می‌کند.[۴۸۶] وی بین شفقت ایمانی و شفت عادی بین انسان‌ها تفاوت قائل است.[۴۸۷] هرگاه شفقت و مهر و محبت بر خلق خدا بیشتر شود، روح شاداب‌تر، وسیع تر و خیر و برکت افزایش پیدا می‌کند و رشد آن باعث خدمت به انسان‌ها و همکاری و شناخت یکدیگر می‌شود؛ اما شفقت و مهربانی به وجود آمده از غفلت و توهم، روح را در فشار و تنگنا می‌گذارد و به درد، ظلمت و نابودی دچار می‌کند.[۴۸۸]
۴-۴-۳-۱ اساس شفقت در طریقت نوری
منابع شفقت در قرآن: نورسی که طریقت خود را با توجه به فهم خود از قرآن بنا کرد و درباره شفقت، از قرآن شاهد می‌آورد. می‌گوید: من دیدم که دو اسم «الرحمن» و «الرحیم» نور بزرگی دارند به حدی که تمام هستی را پرکرده و دریافتم که بهترین وسیله برای رسیدن به این دو نور بزرگ، همراه داشتن «فقر با شکر» و «عجز با شفقت» است و به‌عبارتی‌دیگر؛ در مبحث عبودیت و فقر، نظر من مخالف علمای محقق حتی مخالف استادم امام ربانی است. آنچه یعقوب (ع) بدان دچار شد، محبت و عشق نبود، بلکه نشأت‌گرفته از شفقت او بود، چون شفقت از محبت و عشق نافذتر و به مقام نبوت شایسته تراست. محبت و عشق در وجود مخلوقات و محبوبات مجازی شدیدتر است، ولی شایسته مقام نبوت نیست. وسیله ای که موجب دست پیداکردن یعقوب به اسم «الرحیم» شد، مقام بالای شفقت بود، زیرا شفقت پاک، از کسی که به او شفقت شده است، درخواست اجرت و عوض نمی‌کند اما عشق، اجرت و عوض می‌خواهد، لذا شفقت از عشق برتر است.[۴۸۹]
منابع شفقت در سنت پیامبر:[۴۹۰] نورسی اهمیت شفقت را در آثارش متذکر شده و انواع گوناگون شفقت ازنظر کمی، کیفی، سطحی و عمیقی را جدا کرده است. وی شفقت بین انسان و خداوند، شفقت بین پیامبر اسلام (ص) با پیروان؛ شفقت با حیوانات و هستی را شرح و توضیح داده است. نورسی شفقت پیامبر (ص) با پیروان را از ناحیه رحمت الهی یادآور شده است. پیامبر (ص) در میان وظایف کلی و عمومی پیامبری، با نظر یک پدر دلسوز با پیروانش رفتار گاه در برخورد با امور جزئی و خاص، مهربانی‌های بزرگی نشان داده است. مهربانی‌های بزرگ او در برخورد با امور جزئی و خاص، در ظاهر، به نظر می‌رسد که با مسؤولیت پیامبری او تناسبی ندارد. مثلاً محبت فوق‌العاده و توجه فراوان رسول اکرم (ص) در حق حضرت حسن (ع) و حضرت حسین (ع) در سنین خردسالی، محبتی نبود که صرفاً از شفقت خانوادگی و احساس خویشاوندی سرچشمه بگیرد، بلکه محبت به یکی ازسرسلسله‌های خط نورانی رسالت پیامبری و یک وظیفه از وظایف نبوت بزرگ[۴۹۱] و سرمنشأ گروه خیلی مهمی بود که وارث نبوت و نماینده و چکیده آن بود.[۴۹۲] به باور نورسی چون اهل‌بیت (ع) حافظ رسالت و نبوت بودند و در آینده نفاق، جدایی و پراکندگی امت اسلام را به اتحاد و یکپارچگی حول خود جمع می‌کردند، بنابراین پیامبر با توجه به شفقت پیامبری، به خاندان و اهل‌بیت خود که ذخیره رسالت بودند، با نظر شفقت و مهربانی رفتار می‌کردند.
۴-۴-۳-۲ ویژگی‌های شفقت در طریقت نوری
- نورسی بر این باور است که شفقت و مهربانی مهم‌ترین پایه از چهارپایه اساسی مسلک و مشرب او است؛ و همچنین ترحم و مرحمت را بزرگ‌ترین حقیقت رساله نور می‌داند که از افعال و حالات و درس‌های معنوی مادرش فراگرفته است. نورسی برای اثبات شفقت موجود در میان انسان‌ها باهم و نیز بین حیوانات مثال‌هایی می‌آورد. ازجمله زنان را که دست به فداکاری‌های قهرمانانه می‌زنند و در مقابل، هیچ مزدی نیز درخواست نکرده و بدون این‌که در به دنبال خودنمایی یا سود شخصی باشند، روح و جان خود را فدا می‌کنند را به علت شفقت، مهربانی و همچنین پرنده را نیز که برای نجات جوجه‌اش به شیر حمله‌ور می‌شود و خود را فدا می‌کند، نمونه بسیار کوچک شفقت معرفی می‌کند. درنهایت می‌گوید: لازم‌ترین و ارزشمندترین پایه در تربیت اسلامی و اعمال اخروی، اخلاص است و اخلاص حقیقی در فعل قهرمانانه شفقتی که گفته شد، به وجود می‌آید.[۴۹۳]
شفقت و بندگی حضرت محمد (ص) تجلی اسم «المجیب» و «الرحیم» است.
آیا ممکن است پروردگاری که دارای رحمتی وسیع و شفقتی بی‌پایان است و پنهان‌ترین مخلوق را می‌بیند و بامحبتی بی‌حد و رحمتی بی‌حساب، دردها را درمان می‌کند… و نیاز همه نیازمندان را اجابت می‌کند، نیاز بزرگ‌ترین بندگان و محبوب‌ترین خلق خود را برآورده نکند و آرزوهای آن‌ ها را برآورده نکند آیا معقول است چنین ربوبیتی متصف به کمال شفقت و مهربانی، زیباترین دعای بافضیلت ترین مخلوق خود را اجابت نکند؟[۴۹۴]
نورسی، شفقت، رحمت و حکمت الهی را موجب برخورداری از منزلت و رشد و پیشرفت انسان می‌داند که این‌ها را خداوند به خاطر ضعف و عجز انسان به وی بخشیده و اسباب آن را ایجاد کرده و در اختیار انسان قرار داده است، لذا انسان غرور و خودپسندی را باید از خود دور کند و با زبان دعا و خضوع نیاز خود را بیان کند.[۴۹۵] نورسی در باب شفقت الهی به حیوانات می‌گوید: «اگر به سراغ جوجه و حیوانات کوچک برویم که در دریا یا خشکی زندگی می‌کنند، در کمال رحمت و شفقت الهی پرورده می‌شوند، بپرسیم که چه می‌گویند: حتماً با زمزمه خود می‌گویند: یا جمیل یا جمیل… یا رحیم یا رحیم »[۴۹۶]
- نورسی منفعت و سود بسیار برای شفقت قائل است و آن را مانند عشق اما غنی‌تر و درخشان‌تر از آن و ازلحاظ راه و مسیر فراخ‌تر از آن می‌داند، چون انسان را به اسم “الرحیم ” می‌رساند».[۴۹۷] در نامه‌هایی به زندانیان می‌نویسد: «… مدت ایستادگی در مقابل دشمن و کارهای طاقت‌فرسا را با انجام فرایض، به یک سال عبادت تبدیل کنید، اگر فرایض انجام دهید، هر ساعت از عمرتان که در سختی زندان می‌گذرانید، به ساعت‌های بی‌شمار عبادت تغییر می‌شود و مشقات و سختی‌های زندان، به رحمت و بخشش تبدیل می‌شود[۴۹۸]
برای خلق کسی شفیق‌تر از خدا برای خلق نیست، زیرا او رحیم است همان‌طور که تحقیر کردن از شأن او نیست و در شفقت، تحکیم ابعاد فرهنگی، اجتماعی بلکه حتی معرفتی است.[۴۹۹]
- نورسی در بیان نفوذ و قدرت تأثیر شفقت می‌گوید: همراه کردن شفقت و معانی آن در بعد عقلی و قلبی در هنگام تعلیم و تبلیغ تأثیر بسیاری دارد، زیرا زیباترین، پاک‌ترین الطاف تجلیات رحمت الهی و اکسیر نورانی و بانفوذی است، حتی از عشق بالاتر و وسیله سریع‌تر برای رسیدن به‌حق تعالی محسوب می‌شود.[۵۰۰]
- نورسی شفقت موجب ارتباط قلب انسان به خداوند سبحان می‌شود. این ارتباط از کوتاه‌ترین راه و به ناب‌ترین و پاک‌ترین شکل بدون وجود هیچ مشکلی، آن‌گونه که در عشق تصور می‌شود، انجام می‌پذیرد.[۵۰۱]به عبارتی سهولت، آسانی و راحتی همراه آن است.
- نورسی ضمن باور به لزوم اعتدال در شفقت، آن را یکی از جلوه‌های مرحمت پروردگار می‌داند که نباید از حد رحمت تجاوز کند و حد شفقت ذات خداوند را پشت سر گذارد؛ زیرا در این صورت، دیگر شفقت و مرحمت نیست، بلکه بیماری روحی و قلبی است که سر از بی‌دینی و گمراهی درخواهد آورد. برای نمونه کسی نتواند سوختن کافران و منافقان در جهنم و یا مسائلی چون عذاب و جهاد را با شفقت خداوند توجیه کند، به سمت تأویل منحرف شود، درواقع به انکار و تکذیب بخش بزرگی از حقایق قرآن و ادیان آسمانی می‌رسد و مرتکب ستم بزرگ و امری به‌دوراز رحمت خداوند مرتکب شده است.[۵۰۲]
۴-۴-۴ مرحله چهارم طریقت نوری (تفکر)
این مرحله به تفکر (اندیشیدن) اشاره دارد که سالک را به اسم «الحکیم» خدا می‌رساند[۵۰۳] نورسی ضمن توجه و استناد به آیه شریفه: «… کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ…» (القصص،۸۸): (جز ذات او، همه‌چیز نابود شونده است) بر این باور است که چون نفس تصور می‌کند به اینکه آزادی و استقلال ذاتی دارد، ادعای نوعی خدایی دارد و در درون خود مقابل معبود حقیقی خود گردنکشی می‌کند. پس رستگاری انسان با درک حقیقت آینده است. حقیقتی که حتمی آینده و عبارت است از اینکه: هر چیز در حد ذات خود و به معنی اسمی آن نابود شدنی و حادث است، جز اینکه در معنای حرفی‌اش (همانند وظیفه آینه) منعکس‌کننده اسمای صانع جلیل و به اعتبار وظایف مهم آن، شاهد، مشهود و یگانه موجود است. پس تزکیه نفس در این مرحله عبارت است از: شناختن اینکه عدمش در وجودش و وجودش در عدمش قرار دارد؛ یعنی با دیدن ذات خود و وجود دادن به خود، در تاریکی عدم به گسترش و وسعت تمام هستی است، غرق می‌شود و اگر از خدا (هستی‌بخش حقیقی خود)، غافل و به وجود شخصی خود مغرور شود، خود را به‌تنهایی در تاریکی فراق و نیستی بی‌نهایت غرق می‌شود اما با کنار گذاشتن خودخواهی و غرور، درواقع خودش ازنظر ذات هیچ، بلکه فقط آینه‌ای انعکاس‌دهنده تجلیات هستی‌بخش حقیقی می‌بیند، به وجود بی‌نهایت می‌رسد. به‌این‌ترتیب هر کس خدا را پیدا کند، همه‌چیز را یافته است و تمام موجودات به‌جز تجلیات اسمای حسنی خدا، چیزی نیستند.[۵۰۴]
نورسی در آثار خود، همواره انسان را به تفکر دعوت می‌کند و آموزش می‌دهد. معرفت الهی به‌دست‌آمده با علم و تفکر، روح را به گستردگی هستی، وسعت می‌دهد. در طریقت نوری تفکر دارای ارزش و اهمیت بسیار و یکی از چهار رکن و مرحله این طریقت است و انسان متعبد به تفکر، انسانی واقعی است که بهترین حالات در درونش نمایان است که به یمن دارا بودن ایمان و برکت، شایسته امانت بزرگ و خلیفه درستکار در زمین است.[۵۰۵]
قرآن کریم و سنت نبوی یکی از پایه‌های اساس تفکر در طریقت و مشرب نوری است. اهمیت این تفکر قرآنی وی به‌اندازه‌ای است که اصولاً یکی از پایه‌های مشرب مأخوذ وی از قرآن است. او در آثار خود همواره انسان را به تفکر و اندیشیدن دعوت می‌کند. درجایی می‌گوید: معرفت خداوند که با علم و تفکر به دست بیاید، برای روح وسعتی به گستردگی کائنات تأمین می‌کند؛ و با ذکر این عبارت که «و فی کل شیء له آیه تدل علی انه واحد» می‌گوید: در هر چیز نشانه‌ها و دلایل و آیه‌ای از صانع واحد وجود دارد. به همین جهت بر اساس راز «تفکر ساعه خیر من عباده سنه»[۵۰۶] حرکت می‌کرد.
در خلاصه، خاتمه آیات و جاهای دیگر قرآن کریم به تفکر توجه و تذکر داده‌شده است: ازجمله تأکید بر این‌که جزئیات مادی در حال تغییر و دگرگونی، به کیفیت‌ها و احوال مختلف بستگی دارد. سپس به خاطر تغییر و دگرگونی جزئیات مادی به حقیقت‌های ثابت، آن را مقید می‌کند و همان جزئیات را با اسمای نورانی و کلی الهی به‌اجمال می‌آورد، یا خلاصه‌ای ذکر می‌کند که عقل به تفکر و عبرت گرفتن کشیده می‌شود.[۵۰۷] قرآن عظیم بارها مردم را به اندیشیدن و توجه کردن به هزاران دلیل عقلی قطعی (همانند آیات ۱۴ سوره نوح و ۷۹ سوره یس) دعوت کرده است.[۵۰۸]
نورسی تفکر را جستجویی در پی راز و اسرار دانسته.[۵۰۹] و آن را تفکر ایمانی نامیده است. تفکری که در آن قلب باعقل انسان یکی شده است. نورسی با بهره‌گیری از آیاتی که به تفکر کردن تشویق و دستور می‌دهد همانند: «لعلکم تتفکرون»، «لعلهم یتفکرون»، «أوَ لم یتفکروا فی أنفسهم ما خلق الله السموات والأرض»، «لآیات لقوم یتفکرون» و همانند این‌ها و نیز حدیث شریف پیامبر که تشویق فراوانی به تفکر در آن است: «تفکر ساعه خیر من عباده سنه.»[۵۱۰] روش تفکر قرآنی را در پیش‌گرفته است.
نورسی از جهت اهمیت و جایگاه تفکر در طریقت خود، رساله تفکر خود را (ابتدای لمعه ۲۹) جلیل‌القدر و اینکه امام علی (ع) آن را «آیه الکبری» نامیده است دارای ارزش والا دانسته است. نیز آن معرفت ایمانی است که در بین اذکار نماز به عین‌الیقین بر قلبش واردشده، دارای ثمرات بسیار، خوراک عقل و علاج (بیماری) عقل و فکر در طول سی سال است.[۵۱۱]
۴-۴-۴-۱ویژگی‌های تفکر در طریقت نوری
از ویژگی‌هایی که نورسی درباره ماهیت این تفکر در طریقت خود بیان کرده، تعهد به قرآن؛ سادگی و آسانی؛ جمع بین عقل و قلب؛ عدم ایجاد ملال و خستگی از تکرار؛ از بین برنده غفلت؛ دارو و درمان بودن؛ کلید جهان هستی بودن می‌توان نام برد.- تفکر در طریقت نوری از تعهد و پایبندی به قرآن نشأت‌گرفته و آن وسیله تفکر ایمانی معروف قرارگرفته است. همچنین این تفکر قرآنی وسیله‌ای برای معرفت خدا، عبادت او، معراج ترقی و عروج در نردبان مقام اخروی است.[۵۱۲]
- تفکر در طریقت نوری آشکار، روشن، نورانی، ساده، غنی‌تر از عشق و بزرگراهی است که سالک را به اسم «الحکیم» خدا می‌رساند.[۵۱۳] به‌شرط آنکه تفکر ایمانی باشد، طوری که از پوچی و بیهودگی جدا و برای رسیدن به مقاصد شریعت ربانی انتخاب‌شده باشد.
- از عناصر طریقت نوری جامع بودن میان عقل و قلب است. مسلک تفکر ایمانی نوری به همراهی و ارتباط قلب و عقل تشویق می‌کند[۵۱۴] و در آن به آیات و احادیث نبوی اشاره می‌شود. در رسائل النور عقل و قلب در کنار یکدیگر با منطق و دلیل عقلی در ترکیب با حقائق علمی و مشاهده جهان مادی و فیزیکی، ایفای نقش می‌کنند.[۵۱۵] رسائل النور همانند بقیه تألیفات عالمان دینی و حکما و متکلمان تنها بر طبق تدریس عقل و عقلانیت نیست و همچنین تنها بر پایه ذوقیات قلبی، کشف و شهودات اولیای متصوفه نیست، بلکه عقل و قلب را باهم ترکیب می‌کند و با همکاری دوجانبه این دو قوه، به بالاترین نقطه تعالی و به مرحله‌ای می‌رسد که فلسفه مهاجم غربی به آن دست نمی‌یابد و انوار حقایق ایمانی را برای چشم‌های نابینا بیان می‌کند.[۵۱۶] نورسی ضمن جامع دانستن و ترکیب رسائل النور از عقل، روح و قلب،[۵۱۷] مسلمانان را شاگردان قرآن و پیرو برهان معرفی می‌کند که باعقل، فکر و قلب خویش به حقایق ایمانی وارد می‌شوند. نورسی در نامه‌ای به یکی از شاگردانش می‌نویسد: ازآنجایی‌که مسیر تفکر و اندیشه را انتخاب کرده، سعید قدیمی به سعید جدید تبدیل‌شده است.
اهمیت دادن به تفکر در آرای نورسی را می‌توان در کتاب «خلاصه الخلاصه» دید. وی شکل «آیه الکبری»،[۵۱۸] به‌ضمیمه «جوشن کبیر»[۵۱۹] و مختصر «آیه الکبری» را به زبان عربی با عنوان «خلاصه الخلاصه» شکل داد.[۵۲۰] که شامل تأمل و تفکر انسان در مورد تمام موجودات و هستی است که آن را به شکل مسافران در رساله «آیه الکبری» آورده و وحدت و یگانگی خالق را بیان می‌کند.
نورسی حقیقت واقعی را در تفکر می‌بیند. «یک ساعت تفکر از یک سال عبادت والاتر است» بعد از گذشت بیست سال تفسیر و توضیح، در طریقت نوری معنی «یک ساعت تفکر» و عبادت کامل آشکارشده است. وی می‌گوید: من مشاهده کردم که «جوشن کبیر»، «رسائل النور» و «حزب نوری» کل کائنات را روشن، تاریکی‌ها و جهل را پراکنده ساخته و بی‌پروایی را از بین برده و حجاب‌هایی که باعث گرفتاری انسان‌ها به جهل و نادانی هستند را پاره کرده است. آن‌ ها نور الهی را از پشت دورترین و بزرگ‌ترین حجاب‌های جهل نشان می‌دهند. کل هستی همانند آینه‌ای جلوه‌گر اسمای و صفات الهی است. هیچ مانعی بر وجود حق نیست. من دیدم که در تصوف - اهل طریقت و حقیقت- کائنات را فهم نمی‌کنند و به فراموشی سپرده‌اند. درباره هستی به‌مجرد دستیابی به حضور دائمی، تفکر نمی‌کنند، ولی من تفکر را در مرتبه حضور، وسعت کائنات و در دایره بندگی که در وسعت کائنات نهفته است، به‌طورقطع پیداکرده‌ام.[۵۲۱]
دیدگاه نورسی در استفاده همزمان از عقل و قلب و تأکیدی که بر این موضوع در رسائل خود دارد، حائز اهمیت بسیاری است. نورسی درباره همراهی عقل و قلب می‌گوید: درست است که کتب عالمان گذشته و بیشتر کتب اولیای صالح از نتایج و ثمرات ایمان و فواید معرفت خدای تعالی بحث می‌کنند اما به دلیل اینکه در دوره ایشان ایمان محدود نشده بود و هجوم جهت از بین بردن ریشه‌ها و اساس ایمان اتفاق نیفتاده بود، بنابراین اساس ایمان محکم و استوار بود،[۵۲۲] اما اکنون یک هجوم منظم، فراگیر و خشن بر ارکان و اساس ایمان شده است. لذا غالب آن کتب و رسائل فقط افراد و مؤمنین خاص را مخاطب قرار می‌دهد و در برابر جریان هولناک و نیرومند این دوره نمی‌تواند مقاومت کند؛ اما ازآنجاکه رسائل النور معجزه معنوی قرآن کریم است، اساس و ارکان ایمان را نجات می‌دهد و آن‌هم با تثبیت و نجات ایمان در دل‌ها و نجات ایمان از شبه‌ها و اوهام به‌وسیله دلایل بسیار و برهان قوی تا جایی که وی ایمان را همانند نان و دارو ضروری این عصر می‌داند.[۵۲۳] بنابراین رسائل النور از سویی نه همانند بقیه تألیفات علمی بر طبق جریان عقلی و دلایل و نظرات آن است و از سوی دیگر، نیز نه همانند آثار اولیای صوفی که پایه ذوق و کشفیات قلبی هستند، بلکه رسائل در مسیر اتحاد عقل با قلب و ممزوج بودن آن‌ ها و همکاری روح با لطایف دیگر سیر می‌کند. پس حلقه وار به‌طرف اوج و بالا حرکت می‌کند و به‌جایی می‌رسد که فلسفه مهاجم (فلسفه مادی) به آن نمی‌رسد.[۵۲۴]
نورسی بر تلفیق مباحث اعتقادی و عقلی و نیز تلاش برای آمیزش دو روش «عقل» و «قلب»؛ و ارائه شیوه جدیدی که مباحث کلامی و اعتقادی متضمن هر دو باشد،[۵۲۵] تأکید داشت و ضمن یادآوری اهمیت عقل و قلب در زندگی، بر این باور بود که آن‌ ها قابلیت برای جهت دادن به حیات سیاسی و اجتماعی انسان و بالطبع تضمین سعادت واقعی او رادارند.[۵۲۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ب.ظ ]




استانداردهای عملکرد عبارت از شرایطی که کار از لحاظ کمی وکیفی در حد قابل قبول انجام می شود.
ارزشیابی دقیق عملکرد:
فرآیندی است که کلیه مراحل زیر در آن طی می شود:
الف: گفتگو یا مصاحبه آغاز دورهشامل برنامه ریزی عملکرد- تعیین وظایف یا ابعاد مهم شغل یا طراحها و تدوین حدود انتظار یا استانداردهای عملکرد.
ب: بررسی طی دوره:شامل بررسی مستمرد تلاش و کوشش و نحوه انجام وظایف کارکنان – تشخیص و ثبت نقاط ضعف و قوت- ارشاد- راهنایی وارائه تدابیری برای اصلاح وبهبود عملکرد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
ج: سنجش عملکرد: ارزشیابی عملکرد بر اساس اطالاعات جمع آوری شده در طی دوره و در مقایسه با حدود انتظار یا استانداردهای عملکرد.
د: گفتگو یا مصاحبه پایان دوره: شامل آگاه نمودن کارکنان از نتیجه ارزشیابی- بحث و بررسی در زمینه نقاط قوت و ضعف عملکرد- ارائه راهنماییهای شغلی در جهت بهسازی وی
۷- سابقه تاریخی موضوع:
د رخصوص بررسی تکنیکهای ارزیابی عملکرد در سازمانها تحقیقات کتابخانه ای بسیای انجام گرفته است لیکن پیرامون علل نظام ارزیابی عملکرد موجود در شرکت الکتریک خودرو شرق که به طرح ارزشیابی مشهور است در این شرکت تحقیقاتی علمی و ارزشمند انجام نگرفته است.
۸- روش تحقیق
درهر تحقیقی از آنجائیکه تحقیقی بایستی بر مبنای اطلاعات علمی روز انجام گیرد. لذا جهت پر بارکردن هر چه بیشتر اطلاعات علمی و کلاسیک موضوع نیاز به تحقیق کتابخانه‌ای می باشد. پس از آن نیز برای اثبات یا عدم اثبات فرضیه ها پرسشنامه ای تنظیم و با توجه به حجم کم جامعه مورد نظر ۰مدیران و سرپرستان شرکت الکتریک خودرو شرق) جمع آوری اطلاعات را انجام و سپس با بهره گرفتن از تکنیکهای آماری به نتیجه گیری در خصوص فرضیه ها خواهیم پرداخت.
۹- حیطه تحقیق
این تحقیق در مرداد ماه سال ۱۳۸۴ در شرکت الکتریک خودرو شرق در رابطه با بررسی نظام ارزیابی عملکرد کارکنان که حدود ۲۳۰ نفر پرسنل غر تولید دارد انجام گرفته است و از هر یک از قسمتهای شرکت مزبور چند نفر انتخاب گردیده ایت.
۱۰- موانع و محدودیتهای تحقیق
از آنجائیکه موضوع تحقیق- موضوع نسبتا جدید است و هر مدیری نیز خواهان اصلاح روشها و تکنیکهای ارزشیابی عملکرد و بالا بردن کار آیی نظام ارزیابی عملکرد است واز طرفی کارکنان هر سازمان نیز خواهان ارزیابی صحیح از عملکردشان می باشند لذا احتمال اینکه با موانع خاصی از جمله عدم همکاری مدیریت آن شرکت یا عدم همکاری کارکنان روبرو شویم خیلی کم است لیکن وجود مشکلات دیگری در هنگام تحقیق ازجمله تکثیر پرسشنامه و زمان مورد نیاز برای تحقیق و مواردی از این خصوص است.
فصل دوم - پیشینه پژوهش
تئوریهای مدیریت
نظری اسناد
عموما از فریتس هاید به عنوان مبدا این نظریه نام می برند هایدر عقیده داشت که هم نیروهای درونی (اسنادهای شخصی نظیر استعداد و توانایی مساعی وخستگی) وهم نیروهای خارجی (اسنادهای محیطی مانند مقررات و شرایط جدی) بر روی هم تعیین کننده رفتار هستند وی تاکید می کرد که آنچه برای رفتار اهمیت دارد به جای آنکه عوامل تعیین کننده واقعی باشد عوامل تعیین کننده ادراک شده است اگر انسانها پس از اداراک اسنادهای خارجی اسنادهای درونی رفتار خودشان را ادراک کنند رفتاری متفاوت خواهند داشت همین مفهوم اسنادهای متفاوت است که در انگیزش کاری اهمیت فراوان دارد[۱] مع الوصف لازم است در آینده ابعادی غیر ازجایگاه نظارت درونی و بیرونی مورد توجه و مطالعه قرار گیرد. به عنوان مثال یک روال شناس اجتماعی پیشنهاد می کند که ابعاد ثبات (اعم از ثابت یا متغییر) نیز باید مورد توجه قرار گیرد. احتمالا کارکنان مجرب درباره توانایی های خود یک اسناد درونی ثابت دارند در صورتیکه اسناد درونی آنان نسبت به بذل تلاش غیر ثبات است. علاوه بر بعد ثابت محققان دیگر عقدیه دارند که ابعادی همچون توافق عمومی تداوم وتمایز در نوع اسنادهای انجام شده موثر است برای مثال اگر توافق در عمومی تداوم و تمایز زیاد باشد اسنادها به علل درونی نسبت داده می شود. در حالیکه اگر توافق عمومی و تمایز کم و تداوم زیاد باشد اسناد متوجه علل درونی خواهد بود[۲].
تئوری انتظار جذابیت
فرض اساسی این تئوری این است که در مقابل کوشش موجود زنده انتظار دسترسی به عمرکد خوب و از ماحصل آن رسیدن به پیامهای با ارزش درونی بوجود می آید.[۳]
بر پایه این تئوری انتخاب رفتار فرد از بدیلهای مختلف آگاهانه صورت می پذیرد و بطور منظم با فرآیندهای روان شناختی به ویژه ادراک و ساخت باورها و نگرشهای وی مربوط است.[۴]
جذابیت در تئوری جذابیت وسیله ای انتظار به سطح مورد انتظار خشنودی که از پیامدهای کار عاید می شود اطلاق می گردد.[۵]
وروم وسیله بودن را احتمال ارتباط یک پیامد ( سطح عملکرد) با پیامدهای دگر می داند احتمال در صورتی (۱-) است که اگر پیامد اول تحقق یابد دستیابی به پیامد دوم حتمی باشد. احتمال در صورتی صفر (۰) است که رابطه‌ای بین تحقیق پیامد اول و دستیابی به پیامد دوم وجود نداشته باشد احتمال در صورتی منهای یک (۱-) است که دستیابی به پیامد دوم بدون دخالت پیامد اول مفهوم انتظار عبارت ازاحتمال ذهنی برای رسیدن به پیامد ویژه‌ای است که در مقابل کوشش مشخصی عاید می شود[۶].
با توجه به توضیحات فوق اگر کارمندی خوب کار کند ولی در پایان سال نتیجه ارزشیابی اش به گونه یک فرد معمولی باشد خلاف انتظارش خواهد بود و از کار دلسرد خواهد شد.
نظریه برابری
معمولا اهمیت و اعتبار نظریه برابری به عنوان یک نظریه انگیزش کاری به جی استیی آدامز نسبت داده می شود. به زمان بسیار ساده بحث نظریه مبین آن است که میزان ادراک برابری (یا نابرابری) از شرایط کاری یک داده مهم درعملکرد و رضایت خاطر است به بیان دیگر این نیز یک نظریه انگیزش دیگر مبتنی بر شناخت است و آدامز فرایند خاص چگونگی پیدایی آن را مشخص می کند آدامز با بهره گرفتن از اصلاح (شخص) ( هر کس که برابر یا نابرابری برایش وجود داشته باشد) و دیگری(هرکسی) هر گاه ادات شخصی این باشد که نسبت به نتایج او در داده ها و نسبت نتایج دیگران در داده های دیگران برابر نباشد، برای او برابری وجود خواهد داشت.[۷]
هم داده ها و هم بازده شخص ودیگری بر ادراک شخص استوار است سن، جنس- تحصیلات- پایگاه اجتماعی- ارتقاء- ترفیع و علاقه درونی به شغل را شامل می شود. اساسا نتایج به ادراک مشخصی از آنچه می دهد ( داده) وآنچه دریافت می کند ( ستانده) در مقایسه با آنچه دیگری می دهد و می ستاند استوار است این شناخت ممکن است با شناخت شخص دیگر از نسبتهای مذکور نیز با شرایط عملی و واقعی یکسان یا با آن مغایر باشد اگر نسبتی که شخص ادراک می کند نسبتی که دیگری ادراک می کند مساوی نباشد شخص خواهد کوشد تا نسبت مذکور را به سمت برابری سوق دهد. از این کوشش برای ایجاد برابری در تبیین انگیزش کاری استفاده می شود.[۸]
تئوری تقویت اسکز
بر پایه این تئوری اگر کارکنان با پیامدهای مثبتی از عملکرد روبه رو شوند بهتر برانگیخته خواهند شد. در ضمن در قبال رفتار غیر موثر آنان نیز نباید به تقویت مثبت و یا تنبیه متوسط گردید. عمدتا برنامه های زمان بندی شده تقویت تاثیرات مشخصی در رفتار بوجود می آورد.[۹]
بعد از رفتار کنشگر موجود زنده می توان محرک یا رویدادی را ارائه کرد که احتمال تکرار رفتار مورد نظر را افزایش دهد به چنین فرآیندی تقویت و محرک بعد از رفتار را که سبب افزایش احتمال بروز رفتار می شود. محرک تقویت کننده یا تقویت کننده گویند.
اگر پس از ارائه محرک موجود زنده جهت دریافت مجدد آن از خود کوشش نشان دهد در این صورت محرک تقویت کننده مثبت است و اگر با توسل به رفتار کنشگر خود درصدد احتراز یا قطع تماس با آن براید در اینصورت محرک تقویت کننده منفی است.[۱۰]
رابطه همخوانی پاداش یا رفتار (عملکرد) اهمیت دارد عملکرد در مقابل پاداشهای سازمانی (معمولا حقوق و دستمزد) یا وابسته است و یا غیر وابسته مثلا پرداخت حقوق و دستمزد حقوق و دستمزد به روال سنتی در سازمانها یک تقویت غیر وابسته و پرداخت کارمزدی در سازمانها یک پاداش وابسته است. در ارزشیابیها اگر نتیجه ارزشیابی و پرداخت پاداش به فرد با عملکردش همخوانی داشته باشد در اینصورت موجب برانگیختگی فرد خواهد شد و در غیر اینصورت رفتار منفی را در او تثبیت خواهد کرد.
پژوهش همروهمرنشان می دهد که مدیران موثر وکارآمد در سازمانهای مورد مطالعه آنان برای تامین سه شرط یاد شده برنامه های انگیزشی تقویت مثبت را در چهار مرحله بکار بسته اند.
ترتیب دادن برنامه ای برای رسیدگی به عملکرد به منظور تعیین الگوهای عملکردی مورد علاقه و سنجش میزان عملکرد جاری
تعیین هدفهای ویژه و معقولانه برای هر یک از کارکنان
آموزش هر یک از کارکنان برای کسب تجربه کاری
تقویت ابعاد مثبت عملکرد آنان توسط سرپرستان [۱۱]
در چنین برنامه چهار مرحله ای، کارکنان دو شانس موفقیت بدست آورند: می توانند سطح عملکرد پیشین را بهبود بخشند و در ضمن به هدف تعیین شده نیز برسند. همچنین در این نظام تقویت چون کارکنان از مسائل و دشتواریهای رسیدن به هدف آگاهی دارند خود درجریان باز خورد منفی قرار می گیرند در حالیکه باز خورد مثبت هم از سوی کارکنان و هم از سوی سرپرستان بدست می آید.[۱۲]
نظریه تعیین هدف
سرمربی ورزش دانش آموزان دبیرستانی که به صورت سراسری (آمریکا) انجام می شد به گروه ورزشی خود در مسابقه نهایی چنین گفت: هر یک از شما از نظر بدنی در آمادگی کامل به سر می برد حالا باید خود را نشان داده و نهایت سعی خود را بنمایید. هیچ کس نمی تواند چیزی بیش از آن از شما بخواهد. هر یک از ما بارها این جمله را شنیده‌ایم نهایت سعی خود را بکنید از شما همین را می خواهند و بس ولی پرسش در این است که نهایت سعی خود را بکنید چه معنی دارد؟
آیا هرگز ما می توانیم پیش بینی کنیم که آیا به آن هدف نه چندان روش رسیده ایم یا خیر؟ آیا آن گروه ورزشی نسبت به بقیه سرعت بیشتری داشت و آیا سرمربی مزبور هدف خاصی را برای آنان تعیین کرده بود؟ پدر و مادر به شما می گفتند که در امتحان زبان انگلیسی نهایت سعی خود را بکند آیا اگر به شما گفته بودند که بکوشید و سعی کنید تا هفده از بیست یا نمره بالاتری بگیرید آیا شما بهتر عمل می کردید؟ در تحقیقی که بر روی نظریه تعیین هدف انجام می شود به این مسائل می پردازیم و همانگونه که خواهید دید هدفهای خاص برای عملکردها اثر می گذارد.
در آخرین سالها دهه ۱۹۶۰ ادوین لاک پیشنهاد کرد که باید در جهت تامین هدف خاصی اقدام نمود و اینکه چنین مسئله ای می تواند یکی از محرکهای اصلی کار حساب آید یعنی هدف مشخص می نماید که کارگر یا کارمند چه باید بکند و باید چه مقدار تلاش کند.
نتیجه تحقیقات نظریه ارزش هدف را تایید کرده اند برای اینکه مطلب را به صورتی دقیقتر بیان کرده باشیم می توانیم بگوییم که هدفهای خاص موجب افزایش عملکرد می گردند و اینکه اگر تامین هدف مشکل باشد کسی که آنرا بپذیرد عملکرد بهتری خواهد داشت و سرانجام اینکه بازخور نمودن نتیجه کار موجب عملکردهای عالی تر خواهد شد(البته در مقایسه باکارهایی که نتیجه کار بازخور نمی شود).
نتیجه کلی که از بحث مزبور می گیریم این است که قصد یا نیت افراد (که ما این پدیده را به صورت هدفهای مشخص و سخت بیان می کنیم) به عنوان یک نیروی محرک به حساب می آید که باعث انگیزش فرد میگردد آنها باعث می شوند که عملکرد در سطحی عالی تر باشد ولی در این مورد که هدفهای مزبور با بالا رفتن رضایت شغلی همراه است. هیچ سند یا مدرکی در دست نیست.
نظریه تناسب شغل با شخصیت [۱۳]
این نظریه توسط جان هالند به بهترین طریقه بیان شده است نظریه مزبور بر این تصور قرار دارد که رغبت یا علاقه فرد (با فرض اینکه آن نشان دهنده شخصیت فرد باشد) با محیط کارش متناسب است این محقق شش نوع شخصیت ارائه می کند و پیشنهاد می نماید که رضایت شغلی و نیل به ترک شغل به درجه ای بستگی دارد که فرد می تواند به صورتی موفقیت آمیز شخصیت خود را با یک محیط شغلی وفق دهد هر یک از این شش نوع شخصیت مناسب محیط شغل خاص خود است.
به نظریه مزبور بیانگر این مطلب است که اگر شخصیت افراد و نوع شغل آنها با هم متناسب باشد رضایت شغلی به بالاتری حد و جابجایی کارکنان به پایین ترین حد می رسد باید با توجه به نوع شخصیت فرد کار مناسب به وی واگزار کرد اگر کسی از نظر شخصیتی دارای مهارت فنی- بهینه قوی و رفتاری پرخاشگرانه باشد در مشاغل کشاورزی و جنگلبانی شمارده شود دارد بگذارند بسیار نامناسب خواهد بود.
نکات اصلی الگوی مزبور عبارت از
افراد از نظر شخصیتی تفاوتهای ذاتی و واقعی دارند
مشاغل متفاوتند
افرادی که در مشاغلی متناسب با شخصیتشان گمارده شوند رضایت شغلی بیشتری خواهند داشت و احتمال کمتری است که بصورت اختیاری از کار خود استعفا دهند.[۱۴]
تئوری دو عاملی هرز برگ[۱۵]
فرض اساسی این تئوری این است: عواملی که در خشنودی شغلی مداخله می کند متفاوت از عواملی هستند که در ناخشنودی شغلی دخالت دارند یعنی خشنودی شغلی و ناخشنودی شغلی دو مفهوم متفاوت بوده حالت متضاد یک مفهوم نمی باشند. عواملی انگیزشی موجب خشنودی و انگیزش کارکنان در سازمان می گردند پیشرفتی را که فرد درکار بدست آورده و در قبال آن شناخته می شود احراز مسئولیت و ایکان فرصتهای لازم برای مسئولیتهای بیشتر و با اهمیت تر وجود زمینه برای رشد و تعالی فردی و نقش کار نیازهای انگیزشی را برآورده می سازند.[۱۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ب.ظ ]




رابطه اخلاق و تغذیه‏
شاید در ابتداى امر، عنوان بالا براى بعضى مایه شگفتى شود، که چگونه می‌‏تواند تغذیه در اخلاق و روحیات و ملکات نفسى اثر بگذارد؟ چرا که آن مربوط به جسم است و این مربوط به روح، ولى با توجه به رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگى که در میان جسم و روح آدمى است، جایى براى این تعجب باقى نمی‌‏ماند.
بسیار می‌‏شود که یک حالت‏ بحرانى روحى و غم و اندوه شدید جسم را در مدت کوتاهى، ضعیف و پژمرده و ناتوان می‌‏سازد، موهاى انسان را سفید، چشم را کم نور، قوت و توان را از دست و پا می‌‏گیرد؛ عکس این مساله نیز صادق است که حالات خوب جسمانى در روح انسان اثر می‌‏گذارد، روح را شاداب و فکر را قوت می‌‏بخشد.
عصبانیت بی دلیل، اضطراب، بی دقتی، مشکلات رفتاری، تغییر دستخط، گیجی، افسردگی، زود رنجی، نداشتن اعتماد به نفس و کم شدن حافظه مواردی هستند که میتوانند بر اثر مصرف مواد غیر طبیعی یا شیمیایی به وجود آیند.
رابطه میان تغذیه و سلامت جسمانی برای همه کاملا مشخص است، اما بسیاری از ما اطلاع چندانی از تغییرات رفتاری به دلیل مصرف غذاهای مختلف نداریم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بسیاری از مردم از شنیدن این که مواد غذایی بر رفتار آنها تآثیر دارد شوکه میشوند اما جالب است بدانیم مواد غذایی روی سلولهای مغزی هم به اندازه هر سلول دیگر بدن تأثیر گذارند.
بسیاری از مواد به دلیل شباهت ساختاری با مواد مترشحه در مغز باعث بی نظمی در کل بدن میشوند. بسیاری از دانشمندان حذف یک ماده خاص و سپس وارد کردن ان به رژیم غذایی باعث بروز بسیاری از بیماریها مثل جنون وهم و خیال افسردگی و سوءظن میدانند.
با کمی دقت میتوان متوجه این تغییرات شد از احساس نشاط با نوشیدن یک دم نوش گیاهی مانند به لیمو و دمنوش میوه به در صبح گرفته تا زود رنجی و رخوتی که بر اثر گرسنگی بیش از حد یا پر خوری بوجود میآید.[۱۷۳]
از قدیم الایام تأثیر غذاها بر روحیات اخلاق انسانى مورد توجه دانشمندان بوده است و حتى این مطلب جزء فرهنگ توده‏‌هاى مردم شده است مثلاً، خونخوارى را مایه قساوت و سنگدلى می‌شمردند، و معتقد بودند که عقل سالم در بدن سالم است. براساس دلیل وجدانی هم برای ما پیش آمده است که بعد از صرف غذای مورد علاقه، احساس آرامش و نشاط شده است؛ نیز گاهی اتفاق افتاده است که با شرایطی استرس‌زا مواجه شده‌ایم که در این شرایط، ناخودآگاه به سمت مواد خوراکی رفته‌ایم تا به این طریق، استرس را از خود دور کنیم یا بسیاری از زنان دچار کم‌خونی هستند، که این مسأله باعث افسردگی و خستگی زودرس می‌شود بنا براین هر یک از ما در خود می‌یابیم که بین خصلت‌های اخلاقی و تغذیه، ارتباط برقرار است و بهداشت در تغذیه، می‌تواند در بهبود اخلاق نقش داشته باشد. در آیات قرآن مجید و روایات اسلامى نیز نشانه‏ هاى روشنى براى این معنى دیده می شود.
از جمله در آیه‏ ۴۱ سوره (مائده) درباره گروهى از یهود که مرتکب کارهاى خلافى از قبیل جاسوسى بر ضد اسلام و تحریف حقایق کتب آسمانى شده بودند، می‌‏فرماید:
«آنها کسانى هستند که خدا نخواسته است دلهایشان را پاک کند « اولئک الذین لم یرد الله ان یطهر قلوبهم …» و بلافاصله در آیه‏ بعد می ‏فرماید: «سماعون للکذب اکالون للسحت؛ آنها بسیار به سخنان تو گوش فرا می‌‏دهند تا آن را تکذیب کنند و بسیار مال حرام می‌‏خورند» .
این تعبیر نشان می‌‏دهد که آلودگى دلهاى آنها بر اثر اعمالى همچون تکذیب آیات الهى، و خوردن مال حرام بطور مداوم بوده است، زیرا بسیار از فصاحت و بلاغت دور است که اوصافى را براى آنها بشمرد که هیچ ارتباطى با جمله «لم یرد الله ان یطهر قلوبهم‏» نداشته باشد. و از این جا روشن می‌شود که خوردن مال حرام سبب تیرگى آیینه دل و نفوذ اخلاق رذیله و فاصله گرفتن با فضائل اخلاقى است.
در آیه‏۹۱ سوره مائده درباره شراب و قمار مى‏فرماید: «شیطان مى‏خواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار، عداوت ایجاد کنند؛ «انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم‏العداوه و البغضاء فى‏الخمر و المیسر».
بى شک عداوت و بغضاء دو حالت درونى و اخلاقى است که در آیه‏بالا رابطه میان آن و نوشیدن شراب ذکر شده، و این نشان مى‏دهد که غذا و نوشیدنى حرامى همچون شراب مى‏تواند در شکل گیرى رذائل اخلاقى همانند پرخاشگرى و ستیزه‏جویى و عداوت و دشمنى اثر بگذارد.
در آیه‏۵۱ سوره مؤمنون مى‏خوانیم: «اى پیامبر از غذاهاى پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید؛ یا ایها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا».
هرگز ما نمى‏گوئیم غذاها علت تامه براى اخلاق خوب یا بد است، بلکه همین اندازه مى‏دانیم که طبق روایات یکى از عوامل زمینه‏‌ساز پاکى و اخلاق، تغذیه است هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها.
دانشمندان امروز نیز معتقدند بسیارى از پدیده‏هاى اخلاقى به خاطر هورمونهائى است که غده‏ هاى بدن تراوش می‌‏کند و تراوش غده‏ها رابطه نزدیکى با تغذیه انسان دارد؛ بر همین اساس، بعضى معتقدند که گوشت هر حیوانى حاوى صفات آن حیوان است، و از طریق غده‏ ها و تراوش آنها در اخلاق کسانى که از آن تغذیه مى‏کنند اثر می‌‏گذارد. گوشت درندگان انسان را درنده‏ خو می‌‏کند، و گشت‏ خوک صفت ‏بى‏ بندوبارى جنسى را که از ویژگیهاى این حیوان ست ‏به خورنده آن منتقل می‌‏سازد.
این از نظر رابطه طبیعى و مادى، از نظر رابطه معنوى نیز آثار خوردن غذاى حرام غیر قابل انکار است، غذاى حرام قلب را تاریک و روح را ظلمانى می‌‏کند و فضائل اخلاقى را ضعیف می‌‏سازد.
بررسی روایی
با نگرشی در روایات پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) در مورد نقش تغذیه بر اخلاق و رفتار آدمی، اهمیت بحث مشخص میشود، ما در این جا برای روشن شدن بیشتر موضوع نمونهای از روایات را به صورت گزینشی میآوریم:
خوردن گوشت

 

    1. امیرالمومنین (ع) میفرماید: گوشت بخورید همانا گوشت از گوشت است و گوشت گوشت میرویاند و فرمودند هر کسی خوردن گوشت را چهل روز ترک کند بد اخلاق میشود.[۱۷۴]

 

    1. رسول خدا (ص) میفرماید: هر کس چهل روز پیاپی گوشت بخورد، سخت‌دل خواهد شد.[۱۷۵]

 

از این روایات به‌خوبی استفاده می‌شود که در “گوشت” ماده یا مواد‌ی است که اگر برای مدت طولانی از بدن انسان قطع شود، در روحیات و ویژگی‌های اخلاقی فرد اثر می‌گذارد و کج‌خلقی و بد اخلاقی به بار می‌آورد و همچنین اگر ماده‌ یا مواد مذکور زیاد شود، قساوت قلب می‌آورد.
زیتون
رسول خدا (ص) فرمود: بر شما لازم است که از زیت (روغن زیتون ) استفاده کنید؛ زیرا صفرا را برطرف و بلغم را از بین می‌برد و عصب را محکم و تقویت، بیماری را نابود و اخلاق انسان را نیکو می‌کند و نفس انسان را خوش بو و غم را از بین میبرد.[۱۷۶]
خرما
رسول خدا (ص) فرمود: به زن باردار در ماهی که در آن وضع حمل می‌کند، خرما بخورانید که فرزند او بردبار و پرهیزکار خواهد شد.[۱۷۷]
کشمش
رسول خدا (ص) فرمود: بر شما سفارش میشود به خوردن کشمش؛ چون ‌که صفرا را خاموش می‌کند، بلغم را می‌برد، به بدن سلامتی می‌بخشد، خُلق را نیکو، عصب را محکم و قوی و بیماری را نابود می‌کند.[۱۷۸]
انگور
امام صادق (ع) فرمودند: نوح(ع) از غم و اندوه به پیشگاه خداوند شکایت کرد، خدای متعال به او وحی کرد: انگور سیاه بخور؛ چون ‌که انگور سیاه، غم و اندوه را می‌برد.[۱۷۹] در روایت دیگری از حضرت امام صادق (ع) امده است که ایشان فرمودند: یکی از پیامبران الهی از اندوه به پیشگاه خداوند شکایت کرد، خدای متعال به او دستور داد که انگور بخورد.[۱۸۰]
انار
امام صادق (ع) میفرماید: هرکس اناری بخورد قلبش نورانی میشود و کسی که قلبش نورانی شود شیطان از او دور است.[۱۸۱]
به مقتضای روایات، بین خوردن انار و از میان رفتن وسوسه‌های شیطانی و به وجود آمدن نورانیت دل، رابطه‌ای برقرار است.
به
رسول خدا (ص) فرمود: به بخورید که خوردن آن، قلب را تقویت می‌کند و ترسو را شجاع می‌سازد.[۱۸۲]
در حدیث دیگری امام صادق(ع) فرمود:
«إِنَّ فِی السَّفَرْجَلِ خَصْلَهً لَیسَتْ فِی سَائِرِ الْفَوَاکِهِ»؛ همانا در به خاصیتی وجود دارد که در دیگر خوراکی‌ها نیست.
حضرت در توضیح فرمود:
«یشَجِّعُ الْجَبَان» به آدمی، شجاعت می‌بخشد.[۱۸۳]
عدس
یکی از پیامبران در مورد قساوت قلب قومش به درگاه خداوندی شکوه نمود؛ در حالی که در عبادتگاهش بود، از سوی خداوند ـ عزّ و جلّ ـ به او وحی شد که: امتت را به خوردن عدس دستور بده؛ چون‌عدس باعث رقت قلب می‌گردد و اشک را از چشم جاری می‌کند و کبر را می‌زداید و غذای نیکان است.[۱۸۴]
ما در این بحث بیشتر نمونه هایی از تأثیرات مثبت تغذیه بر اخلاق را متذکر شدیم و الا اثرات پرخوری و غذاهای حرام و نجس و حتی غذاهای مکروه بر اخلاق، را باید دریک مقاله جداگانهای بررسی کرد.
از دیدگاه مبانی طب سنتی و حکماء بزرگ ما هم علم طبّ به دو بخش تقسیم می‌شود: جزء نظری و جزء عملی. در بخش نظری به مطالب و مسائلی پرداخته می‌شود که صرفاً جنبه نظری دارند؛ همچون مباحث ارکان، طبایع، مزاج و… . و در بخش عملی، مسائلی مطرح می‌شود که عبارتند از راهکارها و دستورالعمل‌هایی که در مقام عمل، به کار طبیب می‌آیند؛ مانند مباحث مختلفی که درباره علاج امراض مطرح می‌شود. این جزء دوم (بخش عملی طب) خود به دو جزء تقسیم می‌شود: علم صحّت و علم علاج؛ چراکه گاه در پی حفظ صحّت و تندرستی موجود هستیم و گاه صحّت، به بیماری تبدیل شده است و ما به دنبال بازگرداندن صحّتِ از دست رفته‌ایم. آن بخش از علم طبّ که راه‌های حفظ صحّت موجود و به عبارت دیگر، تدبیر ابدان صحیحه را به ما می‌آموزد، «علم حفظ الصحّه» و آن قسمت که طرق علاج بیماری‌ها و بازگرداندن صحّتِ از دست رفته و به عبارت دیگر، تدبیر ابدان مریضه را متکفّل است، «علم علاج» می‌نامند.
در علم حفظ الصحّه، مسائلی مطرح می‌شود که با رعایت آن‌ ها می‌توان به حفظ تندرستی، امید بیشتری داشت و از بروز بیماری‌ها - تا جایی که در توان و امکان آدمی است- جلوگیری کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم