کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



در فقه امامیه ” ظاهر” از مفاهیم اساسی محسوب می شود و به عنوان مبنای بسیاری از قواعد و اصول استنباط بکار گرفته شده است. در این گفتار به بررسی قلمرو و جایگاه این مفهوم در فقه امامیه می پردازیم.
بند اول – مفهوم ظاهر در فقه امامیه و تمییز آن از واژه های مشابه
الف - مفهوم ظاهر:
ظاهر در لغت به معنی واضح است و در اصطلاح اصول فقه عبارت از لفظی است که دلالت ظنی آن بر یکی از دو معنی که احتمال آن را دارد، راجح تر از دیگری است مثلاً کلمه ی شیر احتمال معنی حیوان درنده یا آدم شجاع را هر دو دارد، لیکن دلالت آن بر معنی اول راجح و بر معنی دوم مرجوح است این رجحان یا بر حسب لغت است؛ مانند لفظ شیر یا بر حسب شرع است؛ مانند کلمه صلوه ( به معنای نماز و نه دعا ) یا بر حسب عرف است؛ مانند لفظ دابه که نزد اهل عرف به معنی چهار پا است و نه جانور درنده.[۷] غزالی ، ظاهر را به ” ما یغلب علی الظن فهم معنی منه من غیر قطع ” تعریف کرده است.[۸]
آقای دکتر ابوالحسن محمدی ظاهر را کلمه یا کلامی می داند که دلالت آن بر معنا و مقصود ظنی باشد و اصطلاحات مقابل آن را نص، مجمل و مؤول دانسته است . [۹]
بنا بر تعریفی که آقای دکتر جعفری لنگرودی از واژه ظاهر بدست داده اند، ” ظاهر ” هر چیزی است که بطور ظنی دلالت بر امری داشته باشد خواه آن ظن حجت باشد یا نباشد[۱۰] ایشان در جای دیگر چنین می گوید: ظاهر به فارسی پیدایی است و رویا روی باطن بکار می رود (الظاهر عنوان الباطن ). “ظاهری ” نام مکتبی است افراطی و قشری که احمد بن حنبل و داود ظاهری اصفهانی، بنیانگذار آن هستند و به ظاهر الفاظ متکی اند و از اعمال نظر خودداری می کنند و هیچ اعتقادی به موارد سکوت (مالا نص فیه) ندارد. [۱۱]
در تألیفی دیگر موارد کاربرد ظاهر توسط ایشان چنین بر شمرده شده است:
اول – ” ظاهر ” در برابر ” باطن ” چنانکه در آیه ی ۴ از سوره حدید آمده است ” هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن ” یعنی ذات خدا آغاز و انجام و پیدا و پنهان هستی است و ذره ای از هستی جدای از او نیست. “ظاهر ” به این معنی جنبه اثباتی دارد و “باطن ” جنبه ثبوتی.
دوم –"ظاهر"در برابر"مخفی” پس ظهور در این فرض،ضد خفاء است، پس در نمونه های زیر، ظهور نیست بلکه خفاء وجود دارد؛ مانند شک، جهل، ظن. مؤلفان کتب فقهی در تعریف “ظاهر” می گویند:
” الظاهر مایوجب الظن بخلاف ما اقتضاء الاصل ” یعنی ظاهر چیزی است که بتواند مستوجب ظن و گمانی بر خلاف یکی از اصول حقوقی باشد. بنابراین تعریف، زوجین که در یک خانه زندگی می کنند و زوجه دعوی ندادن نفقه را مطرح می کند ، ظاهر این است که نفقه داده شده؛ زیرا چگونه ممکن است زن و مردی زیر یک سقف زندگی کنند و شوهر غذا بخورد و به زوجه ندهد. این ظن بر خلاف اصل عدم پرداخت نفقه است.[۱۲]
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
ب -اقسام ظاهر
در فقه امامیه برای ظاهر اقسامی شمرده اند که اجمالاً به معرفی آن می پردازیم:
۱- ظاهر مامون و ظاهر غیر مامون: یکی از تقسیمات “ظاهر ” به مامون و غیر مامون است. ” ظاهر مامون ” در عرف و عادت، علم عادی به شمار می آید و از ردیف ظنون خارج است و برای انسان، امنیت خاطر پدید می آورد این امنیت بدون علم عادی میسر نمی شود. ” ظاهر مامون ” حجت است مگر خلاف آن اثبات شود. ” ظاهر مامون ” نمونه و مظهری از علم عادی است اما هر علم عادی ظاهر مامون نیست، پس میان آنها رابطه عموم و خصوص مطلق است. برای مثال اگر بخواهیم برای اثبات عدالت شاهد از ” ظاهر مامون ” استفاده کنیم کافی است که شاهد را معروف و مشهور به فسق ندانیم.همین یک “ظاهر مامون” است اما ” ظاهر غیر مامون ” وقتی است که از راه تحقیق و جستجو و تفتیش درباره ی عدالت شاهد بررسی شود یعنی باید معدل از راه معاشرت مستمر با شاهد دعوی ، عدالت او را کشف کند.[۱۳]
۲- ظاهر آماری و غیر آماری: آقای دکتر جعفری لنگرودی ” غلبه ” را زیر عنوان و نام ” ظاهر آماری ” آورده و بدین ترتیب تقسیم بندی جدیدی از ظاهر بدست داده اند. [۱۴] ” غلبه ” از مجموع چهار عامل ذیل فراهم می شود.
اول، وجود یک مفهوم کلی شرعی .
دوم، وجود یک وصف مشترک که بین افراد و مصادیق آن کلی دیده می شود. چون این وصف مشترک از طریق آمارگیری بدست می آید لذا به آن ” ظاهر آماری ” گفته اند . حالت اشتراک این وصف در اغلب مصادیق آن کلی، غلبه نام دارد.
سوم، مجهول بودن وضع اقل افرادی که در برابر اکثریت قرار دارند و نمی دانیم این اقلیت با آن اکثریت در آن وصف مشترک است یا خیر؟
چهارم، راه حلی که آن مجهول را روشن گرداند در قانون نباشد.
بدین ترتیب “ظاهر آماری ” یا ” غلبه ” ، اقلیت را ملحق به اکثریت می کند.
متقابلاً ” ظاهر غیر آماری ” یعنی ظاهری که متکی بر آمار نیست بلکه طبع مسئله با ظهور همراه است، مثل دادن مال به دیگری که طبع و ذات آن ظهور در مجانی نبودن (غیر تبرعی) دارد.[۱۵]
در تعارض میان “ظاهر آماری ” و ” ظاهر غیر آماری ” می توان گفت که: اولی از قدرت و نیروی بیشتری برخوردار است بنابراین اگر با “ظاهر غیر آماری ” معارضه کند بر آن مقدم است، مثلاً دستبندی زنانه در تصرف مردی است لیکن زن او می گوید این دستبند از آن من است. تصرف ( ید ) یک “ظاهر آماری ” است زیرا اغلب متصرفان، مالک مورد تصرف خود هستند اما طبع دستبند زنانه هم به گونه ای است که یک “ظاهر غیر آماری ” به سود مدعی (زوجه ) ایجاد می کند [۱۶] لیکن در تعارض میان این دو، ظاهر آماری مقدم است و قول زوج پذیرفته می شود.
بند دوم- ارتباط مفهوم ظاهر با مفاهیم مشابه
الف- نص و ظاهر: از این منظر “ظاهر ” وسیله ای برای ارزشیابی عبارات قانونی از حیث قدرت دلالت آنها بر مراد مقنن است و در برابر ” نص ” قرار می گیرد. ” نص ” عبارت از کلامی است که مقنن به حد کاملاً روشن بیان کرده و احتمال خلاف آن به ذهن نمی آید. بالعکس “ظاهر ” عبارت از قانونی است که معنی آن هر چند روشن است ولی احتمال خلاف آن به ذهن می رسد. در تعارض “نص ” و “ظاهر ” ، البته ” نص ” مقدم است.[۱۷]
ب- اصل و ظاهر: در حقوق مدنی ایران” ظاهر “که ناشی از غلبه است بر"اصل عملی “، مقدم می باشد؛ چرا که ” ظاهر ” نتیجه داوری عقل بر مبنای واقعیات خارجی است، لیکن ” اصل “، صرفاً بر طرف کننده شک بوده و برای رفع تردید کارآیی دارد. در این خصوص ماده ۲۶۵ قانون مدنی بطور صریح متعرض تعارض ” اصل ” و ” ظاهر ” شده است. این ماده مقرر می دارد: ” هر کس مالی به دیگری بدهد ظاهر در عدم تبرع است بنابراین اگر کسی چیزی به دیگری بدهد بدون اینکه مقروض آن چیز باشد می تواند استرداد کند “. در اینجا دهنده مال می تواند علیه گیرنده آن طرح دعوی کند و مدعی در این دعوی مستظهر به ” ظاهر ” مستفاد از ” غلبه ” است، چون غالباً هرگاه کسی مالی به دیگر بدهد بعنوان رایگان و مجانی محسوب نمی شود، اما در مقابل خوانده مستظهر به ” اصل برائت ” که یک اصل عملی است، می باشد و مدلول ” اصل برائت ” این است که مال را تبرعاً دریافت کرده باشد.
بدین ترتیب ” ظاهر ” و ” اصل برائت ” تعارض دارند که قانونگذار جانب ” ظاهر ” را ترجیح داده است. از آنجاییکه ” ظاهر از جنس اماره بوده و مبتنی بر غلبه و وضع خارجی و ظاهری است باید هم مقدم بر اصل عملی که صرفاً جهت رفع شک بکار می رود، باشد. معلوم نیست چرا آقای دکتر جعفری لنگرودی در کتاب ترمینولوژی حقوق گفته اند که در مقام تعارض ” ظاهر ” و ” اصل ” ، گاهی ” اصل ” مقدم است !! در حالی که اصل بنا بر طبیعت وجودی و اقتضای ذاتی خود نمی تواند بر ظاهر مقدم باشد. مثلاً در عقد حواله هر گاه محال علیه وجه حواله را بپردازد، اصل بر برائت ذمه محال علیه از دینی است که محیل نسبت به او ادعا می کند، بویژه که حواله بر بری هم ممکن است. ماده ۷۲۷ قانون مدنی). لیکن ” ظاهر ” این است که قبول حواله و پرداخت وجه آن توسط محال علیه به محال له بر مبنای غلبه ، ظهور در بدهی قبلی محال علیه دارد و به مناسبت همین ظهور نیز در حقوق اسناد تجاری، قبولی براتگیر ( محال علیه ) در برات ، اماره مدیونیت قبلی وی ( به برات دهنده ) محسوب می شود [۱۸] و بدین ترتیب بنا به مقتضای ” ظاهر “، باید فرض را بر مدیونیت قبلی براتگیر و محال علیه گذاشت ( هر چند که اثبات خلاف این مدلول ظاهری هم وجود دارد ) و نه بر برائت او یعنی مقتضای ظاهر مقدم بر مقتضای اصل عملی ( برائت ذمه ) می باشد و عکس آن مطابق گفته آقای دکتر جعفری لنگرودی صادق نیست. البته هر گاه “ظاهر"، خارج از قلمرو امارات قانونی و قضایی بدست آید مستفاد از غلبه نبوده و در صورت تعارض چنین ” ظاهری ” با ” اصل عملی “، هیچ قاعده ای مبنی بر تقدم یکی بر دیگری نداریم.[۱۹]
بند سوم- اقسام ظهور: آقای دکتر جعفری لنگرودی، ظهور را به سه قسم تقسم کرده اند :[۲۰]
ظهور الفاظ – ظهور اعمال – ظهور اشیاء
ایشان چیزی راجع به ظهور اشیاء نگفته اند و احتمالاً بدین خاطر بوده که این قسم از ظاهر، کاربردی در علم حقوق نداشته است لیکن پیرامون ظهور الفاظ و اعمال مطالبی بیان کرده اند.
الف- ظهور الفاظ : دلالت لفظ بر معنا از سه صورت خارج نیست[۲۱] گاهی نص است گاهی ظاهر و گاه مجمل [۲۲]
” نص ” قطعی و حجت است، ” مجمل ” مشکوک است و حجت نیست، ” ظاهر ” فقط مفید ظن است. ظهور الفاظ هر روزه مورد استفاده مردم در محاورات است، برای مثال یک نمونه از ظهور الفاظ عقد و نمونه دیگر از ظهور الفاظ قانون را می آوریم:
ابتدا یک نمونه از ظهور الفاظ عقد – زمین وقفی، ده ساله به اجاره داده می شود با اذن مستأجر در احداث بنا و با شرط ضمن العقد اجاره مبنی بر اینکه هر گاه مستأجر قصد فروش اعیان احداثی را داشته باشد اداره اوقاف حق تقدم دارد. حال اگر مستأجر، اعیان را به رهن شخص ثالث دهد و منتهی به مزایده و خرید ثالث گردد آیا شرط مندرج در عقد اجاره مذکور در خصوص بیع اعیان شامل مزایده اعیان نیز می گردد یا خیر؟
فی الواقع محل نزاع در این است که لفظ فروش اعیان در عقد اجاره مورد بحث ظاهر در فروش اختیاری است یا فروش قهری ( مزایده ) توسط حاکم را نیز در برمی گیرد ؟[۲۳]
و نیز یک نمونه از ظهور الفاظ قانون – بموجب قسمت اخیر ماده ۴۸۲ قانون تجارت، واژه قطعی در خصوص قراردادهای ارفاقی تاجر ورشکسته استعمال شده است در حالی که درسایر متون قانونی، لفظ قطعی مخصوص آراء یعنی احکام و قرارهای مراجع قضایی است. با ملاحظه ماده ۴۸۲ قانون تجارت این سؤال به ذهن می رسد که لفظ قطعی آیا ظهور در معنای عدم قابلیت اعتراض دارد یا ظهور در عدم قابلیت عدول و البته بنابر مستفاد از صدر و ذیل ماده مرقوم و مقایسه آن با ماده ۴۸۵ قانون تجارت که قراردادهای ارفاقی از پس از امضاء (و قطعیت ) قابل اعتراض دانسته چنین استظهار می گردد که منظور از ” قطعی ” در قرارداد ارفاقی، عدم قابلیت عدول از قرارداد است و نه عدم قابلیت اعتراض.[۲۴]
ب- ظهور و اعمال: سؤال این است که اعمال اشخاص اعم از عادی یا رسمی، ظهور در جهت معینی دارد؟ برای مثال آیا زندگی کردن زن و مردی در خانه مشترک، ظهور در رابطه زوجیت ایشان دارد و آیا این ظهور حجت است و دادگاه می تواند به آن متوسل شود؟ اعمالی که به ظهور آنها توجه می شود ممکن است بصورت عقود یا ایقاعات یا سایر اعمال ارادی یا غیر ارادی باشد. در مثال زیر یک ترک فعل را که از نوع عقد یا ایقاع نیست مورد توجه قرار می دهیم و ظهور آن را استخراج می کنیم. در سال ۱۳۳۶ بیع قطعه زمینی از طریق تنظیم سندی رسمی در دفتر خانه انجام، لیکن صرفاً فروشنده آن را امضاء می کند و خریدار و سردفتر سند را امضاء نمی نمایند و نتیجتاً سند مزبور به ثبت نمی رسد. در سال ۱۳۵۰ خریدار به سر دفتر مراجعه و می خواهد سند را امضاء کند. مسلماً با توجه به عدم امضای طرفین عقد در سال ۱۳۳۶ باید گفت عقد بیع هنوز واقع نشده از طرفی عدم تنظیم این سند در طول ۱۴ سال فاصله زمانی بعنوان یک ترک فعل، ظهور عرفی در اعراض از عقد بیع دارد، لذا با توجه به ظهور این عمل ( ترک فعل ) باید گفت برای تنظیم سند در سال ۱۳۵۰ باید یک سند جدید با حضور هر دو طرف معامله مجدداً تنظیم و امضاء گردد و امضای یکطرفه سند تنظیمی قبلی در سال ۱۳۳۶ کافی نیست.
بطور کلی شکی نیست که اعمال اشخاص دارای ظهور عرفی است، ولی اینکه آیا قاعده ای بنام ” ظهور عمل شخص در صحت ” وجود دارد یا خیر باید گفت اعمال مختلف با یکدیگر تفاوت دارند و نمی توان بطور کلی عمل هر شخص را ظاهر در صحت دانست بلکه در مورد هر عمل باید با توجه به اوضاع و احوال مربوط به آن عمل، نظر داد. البته در حقوق اسلام در این خصوص حدیث ضعیفی وجود دارد که اعمال اشخاص را به ۵ دسته تقسیم کرده و ظهور عمل در صحت را نسبت به یکایک این اعمال مشخص نموده لیکن این حدیث بدلیل ضعف سند قابل اعتنا و ترتیب اثر نمی باشد.[۲۵]
ج- اصاله الظهور: مقدمتاً این تذکر ضرروری است که ” ظاهر” از جنس ” اصل ” نبوده، بلکه همانطور که گفتیم دلالتی متفاوت و بالاتر از ” اصل ” دارد، لیکن در اینجا مسامحتاً برای ” ظهور ” یک اصالتی قائل شده و یک اصل عقلی تأسیس کرده اند که تا خلاف ” ظاهر ” اثبات نشده، مدلول آن حجیت دارد پس در اینجا، واژه ” اصل ” را بصورت مجاز و استعاره بکار برده اند.
” اصل ظهور ” در جایی بکار می رود که لفظ در معنی خاصی ظاهر باشد و در این صورت عقل به ما حکم می کند تا وقتی بر خلاف معنی ظاهری، دلیلی اقامه نشده باید همان معنای ظاهری کلام را اخذ کنیم و به آن پای بند باشیم و برای گوینده و شنونده حجت خواهد بود. این اصل آنچنان عمومیت و گستردگی دارد که همه اصول لفظی دیگر را در برگرفته است و جمیع اصول لفظیه به همین اصل بر می گردند. بنابراین در مورد اصاله حقیقت می توانیم بگوییم لفظ با احتمال اراده مجاز، ظاهر در حقیقت است و ظاهر حجت است و در مورد اصاله بگوییم لفظ با احتمال تخصیص ، ظاهر در عموم است و ظاهر حجت است و یا در ” اصاله الاطلاق ” بگوییم لفظ با احتمال تقیید، ظاهر در مطلق است و ظاهر حجت است و یا در اصل ” عدم تقدیر ” بگوییم کلام با احتمال تقدیر، ظاهر در عدم تقدیر است و ظاهر حجت است.[۲۶]
پس اگر بجای غالب اصول لفظی، فقط به ” اصاله الظهور ” در معنی عام و شامل آن اکتفا شود غرض از همه آنها حاصل می شود و نیازی به ذکر یکایک آنها نیست بنابراین می توان گفت مادر حقیقت یک ” اصاله الظهور ” داریم که بر اساس آن در فهم معانی الفاظ عمل می کنیم و می گوییم اگر سخنی ظهور در معنی مجازی داشته باشد و در عین حال احتمال خلاف یعنی اراده معنی حقیقی هم برود، بنا بر اصل ظاهر باید بر معنی مجازی پای بند بود و لفظ را بر معنی مجازی که در آن ظهور دارد حمل کرد لذا ملاحظه می کنیم که ” اصاله الظهور ” در رابطه با کلیه اصول لفظی هم در جهت اصل و هم در جهت عکس، کاربرد دارد و در همه جا معتبر است.[۲۷]
این اصل مهم مبتنی بر بنای عقلاست، چه عقلای قوم در گفتگوها و مکاتبات خود برای ظاهر کلام یکدیگر اعتبار قائلند و بدان اعتماد می کنند و به احتمال خلاف ظاهر وقعی نمی گذارند چنانکه به احتمال اشتباه و شوخی غفلت نیز اعتنا نمی کنند و هرگاه در سخنی یا نوشته ای احتمال خلاف ظاهر برود باعث نمی شود که آنان را از اخذ به ظاهر سخن یا نوشته جلوگیری کند. بنای عقلا در عمل به ظاهر مورد تأیید و تنفیذ شارع اسلام نیز قرار گرفته است، چرا که اگر قانونگذار اسلام این اصل عقلی را تأیید نکرده بود باید مراتب مخالفت خود را به آگاهی همگان می رسانید و ما را از پیروی آن باز می داشت و اگر روش ویژه ای در مقام تفهیم و تفاهم داشت به همه ابلاغ میکرد حال آنکه می بینیم چنین کاری نکرده و دلیلی بر آن وجود ندارد.
از آنچه گفته شد بطور قطع استنباط می شود که ظاهر در نظر حقوق اسلامی حجت است همانگونه که در نظر عقلا معتبر است.[۲۸]
برخی نویسندگان ” اصاله الظهور ” را مهمترین اصل لفظی پنداشته اند؛ چون در مذاکرات و مکاتبات، مواقع شک بسیار است و در این مواقع، ذهن بطور ناخودآگاه مقصود گوینده و نویسنده را بر معنای ظاهری کلام حمل می کند و لذا بیشترین استفاده عملی را برای بشر دارد. به زعم ایشان ” اصاله الحقیقه ” یکی از فروع این اصل است؛ یعنی جایی که لفظ در معنی حقیقی خود (ما وضع له ) ظاهر باشد و نه در معنای مجازی ( غیر ما وضع له).[۲۹]
د- حجیت ظواهر: بطور خلاصه ظهوری که کاشف از مراد واقعی متکلم باشد حجت است و کاشفیت نوعیه در آن ملاک می باشد؛ یعنی اگر برای نوع مردم این ظهور کاشف از مراد باشد، حجت خواهد بود ولو اینکه برای شخص مخاطب به لحاظ پاره ای عوامل ، این کاشفیت را نداشته باشد.
و اما در خصوص مدرک و دلیل حجیت ظواهر باید گفت که برای حجیت ظواهر دلیل قرآنی در دست نداریم و همچنین از سنت هم مدرکی بر حجیت ظاهر وجود ندارد و اجماعی از علماء هم در کار نیست که همه بر حجیت ظواهر فتوی داده باشند بنابراین یگانه دلیل حجیت ظواهر عبارت از بناء قطعیه عقلا و یا سیر عملی آنهاست.
هنگامی که به عقلاء عالم و توده های میلیونی مردم مراجعه می کنیم و عملکرد آنها را مورد مطالعه قرار می دهیم مشاهده می کنیم که عقلاء عالم در غالب موارد برای فهماندن مقاصد خودشان به دیگران بر ظواهر امر اعتماد و اتکاء می کنند و ضرورتی نمی بیند از نصوص استفاده کنند. تا بحال مشاهده نشده که عقلاء عالم، متکلمین را ملزم کنند به اینکه باید تصریح کنی و یا مستمعین را ملزم کنند که حتماً و فقط باید به نصوص متکلم اعتماد کنی و حق نداری ظاهر کلام ایشان را اخذ نمایی و این سیره در منازعات و دعاوی و اقاریر و وصایا و سراسر شئون زندگی مردم حاکم است و اگر بخواهند از ظواهر دست بردارند اختلال نظام معاش حادث می شود.
سوال این است که آیا مردم احتمال نمی دهند که متکلم خلاف این ظاهر را اراده کرده باشد؟پاسخ این است که چنین احتمالی وجود دارد ولی هیچکس به چنین احتمالاتی اعتنا نمی کند و عند العرف همه ظواهر عبارات ملاک عمل قرار می گیرد.از طرفی وقتی به شرع مقدس مراجعه می کنیم می بینیم حتی در یک مورد شارع از اخذ به ظواهر در خصوص مقاصد خویش جلوگیری ننموده، بلکه عملاً همه جا بر همین سیره حرکت کرده و از همین ظواهر برای بیان مقاصد و نیات خود استفاده کرده است. بعلاوه شرع مقدس هم یکی از عقلاء عالم بلکه رئیس العقلاء است و علی القاعده باید از همین مسلک عقلاء پیروی نماید و در عین حال مانعی هم از متحد المسلک بودن شارع با سایر عقلاء وجود نداردو بنابراین با توجه به مقدمات پیش گفته فوق من حیث المجموع یقین حاصل می کنیم که تکیه بر ظاهر نزد شارع هم ممضی و مورد تأیید می باشد و همانطور که عقلاء در شئون زندگی خود اخذ به ظواهر می کنند و عندالعقلاء، ظواهر حجیت دارد. همچنین شارع مقدس نیز در احکامش به همین ظواهر اعتماد نموده و در شرع انور نیز ظواهر حجت و متبع است .[۳۰]
در خصوص حجیت ظواهر قرآن نیز فقهای پای بند به اجتهاد معتقدند که ظواهر قرآن حجت بوده و قابل استناد برای استخراج احکام فقهی است .[۳۱]
ه - نتیجه
بدین ترتیب ملاحظه می کنیم که بشر در چرخه زندگی روزمره و نیز در تفهیم احکام شرعی اسلام همواره به ظاهر اعتماد کرده و بر مبنای آن عمل نموده و ظواهر الفاظ و اعمال را حجت دانسته است.
از همین رو تئوری استفاده و عمل به ظاهر در علم اصول فقه اسلام جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده و مباحث سنگینی از کتب اصولی به تشریح این امر پرداخته اند. به همین ترتیب، شاخه علمی فقه و حقوق اسلام در اشعار احکام مختلف فقهی از همین حجیت ظاهر بهره جسته و بطور نمونه قواعد فقهی زیر ، نتیجه اعتماد به همین ظاهر می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 05:10:00 ق.ظ ]




د) میزان آمادگی دولت مبدأ، وبسته به شرایط، دولت در معرض خطر برای پرداخت هزینه های پیش گیری؛
پایان نامه - مقاله - پروژه
و) صرفه اقتصادی فعالیت نسبت به هزینه های پیش گیری و امکان انجام فعالیت در مکان دیگر یا با ابزار دیگر یا جایگزین نمودن آن با یک فعالیت جایگزین؛
ه) استاندارد های پیش گیری ای که دولت در معرض خطر بر فعالیت های مشابه یا قابل قیاس اعمال نموده و استانداردهایی که در رویه قابل قیاس منطقه ای یا بین المللی اعمال می گردد.
ماده ۱۱. رویه های قابل اجرا در صورت عدم اخطار

 

    1. در صورتیکه یک دولت دلایل منطقی دارد که باور کند فعالیتی که در دولت مبدأ در حال طراحی یا اجرا است ممکن است خطری برای ایجاد آسیب فرامرزی قابل توجه به آن را در پی داشته باشد، می تواند از دولت مبدأ بخواهد شرط ماده ۸ را به اجرا گزارد. این درخواست با شرح مستندی از دلایل همراه خواهد بود.

 

    1. در صورتیکه دولت مبدأ خود را متعهد به ارائه اخطار طبق ماده ۸ نمی داند، باید در زمانی معقول، با ارائه شرحی مستند از دلایل خود، دولت درخواست دهنده را از این امر مطلع سازد. اگر این امر دولت درخواست دهنده را راضی نکرد، به درخواست این دولت، هر دو دولت بلافاصله به روش مشروح در ماده ۹ وارد مشورت خواهند شد.

 

    1. در جریان مشورت ها، دولت مبدأ، در صورت درخواست دولت دیگر، برنامه ریزی لازم را جهت انجام اقدامات مناسب و عملی برای کاهش خطر، و بسته به شرایط، به تعلیق درآوردن فعالیت مورد بحث برای مدت زمانی معقول صورت خواهد داد.

 

ماده ۱۲. تبادل اطلاعات
زمانیکه فعالیت در جریان است، دولت های درگیر تمام اطلاعات لازم را در مورد فعالیت در رابطه با پیش گیری از آسیب فرامرزی قابل توجه یا در هر حادثه ای کاهش خطر ناشی از آن در زمان مناسب در اختیار هم قرار خواهند داد. چنین تبادل اطلاعاتی تا زمانی که دولت های درگیر مناسب تشخیص دهند، حتی پس از پایان یافتن فعالیت ادامه می یابد.
ماده ۱۳. اطلاع رسانی به عموم
دولت های درگیر، به هر وسیله ممکن، عموم مردمی را که احتمال می رود با فعالیتی تحت شمول مواد حاضر مورد آسیب واقع شوند، با اطلاعاتی در خصوص آن فعالیت، خطر موجود و آسیب احتمالی آگاه ساخته و در خصوص نظرات آنان اطمینان یابند.
ماده ۱۴. اسرار صنعتی و امنیت ملی
دولت ها می توانند از ارائه داده ها و اطلاعاتی که برای امنیت ملی دولت مبدأ یا جهت حفاظت از اسرار صنعت حیاتی بوده و یا به مالکیت معنوی مربوط می شوند، خودداری نمایند، اما دولت مبدأ باید در ارائه حداکثر اطلاعات تحت اوضاع و احوال با حسن نیت به همکاری بپردازد.
ماده ۱۵. عدم تبعیض
در صورت عدم وجود توافق بین دولت های درگیر برای حفاظت از منافع اشخاص حقیقی یا حقوقی که ممکن است در نتیجه فعالیتی تحت شمول مواد حاضر، در معرض خطر آسیب فرامرزی قابل توجه قرار گرفته و یا در معرض چنین خطری واقع باشند، بر اساس نظام حقوقی خود، یک دولت در اعطای دسترسی به رویه های قضایی و مانند آن برای برخورداری از حمایت یا سایر اقدامات جبرانی به افراد، از نظر ملیت یا محل اقامت یا محل وقوع آسیب احتمالی هیچ تبعیضی اعمال نخواهد نمود.
ماده ۱۶. آمادگی برای مواقع اضطراری
دولت مبدأ برنامه های خاصی را برای پاسخگویی به موارد اضطراری، بسته به شرایط، با همکاری دولت در معرض خطر و سازمان های بین المللی ذیصلاح ترتیب خواهد داد.
ماده ۱۷. اخطار در خصوص یک وضعیت اضطراری
دولت مبدأ، بدون تأخیر و با سریع ترین وسیله در اختیار خود، دولت در معرض خطر را از یک وضعیت اضطراری حاصل از فعالیتی تحت شمول مواد حاضر آگاه ساخته و تمامی اطلاعات مرتبط و موجود را در اختیار آن قرار خواهد داد.
ماده ۱۸. ارتباط با سایر قواعد حقوق بین الملل
مواد حاضر هیچ تأثیری بر تعهد دولت ها تحت معاهدات مربوطه یا قواعد حقوق بین الملل عرفی ندارد.
ماده ۱۹. حل و فصل اختلافات

 

    1. هر اختلافی ناظر بر تفسیر یا اعمال مواد حاضر فوراً با راه کار های صلح آمیز حل اختلاف که از طریق توافق دوجانبه طرفین انتخاب می شود، حل و فصل می گردد. این راهکارها عبارتند از مذاکره، میانجیگری، سازش، داوری یا حل و فصل قضایی.

 

    1. در صورت عدم توافق بر سر راهکار صلح آمیز حل و فصل اختلاف در طول شش ماه، طرفین اختلاف، با درخواست هر یک از آنان، به ایجاد یک کمیسیون حقیقت یاب بی طرف روی خواهند آورد.

 

    1. این کمیسیون حقیقت یاب از یک عضو انتخابی توسط هر یک از طرفین اختلاف و عضو دیگری که تابعیتی غیر از این دو دولت را داشته و ریاست این کمیسیون را بر عهده خواهد داشت، تشکیل می یابد.

 

    1. در صورتیکه بیش از یک دولت در یک طرف اختلاف وجود داشته و آن دولت ها نتوانند بر سر تعیین عضو مشترکی برای کمیسیون به توافق برسند و هر یک از آنان یک عضو معرفی نمایند، طرف دیگر نیز این حق را دارد که به همان تعداد برای کمیسیون عضو برگزیند.

 

    1. در صورتیکه اعضای منتخب طرفین اختلاف پس از گذشت سه ماه از درخواست ایجاد کمیسیون نتوانند بر سر ریاست کمیسیون به توافق برسند، هر یک از طرفین اختلاف می تواند از دبیرکل سازمان ملل بخواهد رئیسی انتخاب نماید که تابعیت هیچ یک از طرفین اختلاف را نداشته باشد. اگر پس از گذشت سه ماه از درخواست اولیه طبق ماده ۲، یکی از طرفین نتواند عضوی انتخاب نماید، هر یک از طرفین دیگر اختلاف می تواند از دبیرکل سازمان ملل بخواهد فردی را که تابعیت هیچ کدام از طرف های اختلاف را ندارد، برگزیند. فردی که به این طریق منصوب شود، یک کمیسیون تک عضوی را تشکیل خواهد داد.

 

این کمیسیون گزارش خود را با اکثریّت آراء به تصویب خواهد رساند، مگر آنکه یک کمیسیون تک عضوی باشد، و آن گزارش را که در بردارنده یافته ها و توصیه های ای است که طرفین اختلاف با حسن نیت آن ها را لحاظ خواهند کرد، به آنان ارائه خواهد داد.
طرح ۲۰۰۶:
تعیین زیان در مواقع بروز آسیب فرامرزی ناشی از فعالیت های خطرناک[۴۹۵]
مقدمه
مجمع عمومی،
با تأیید دوباره اصول ۱۳ و ۱۶ اعلامیه محیط زیست و توسعه ریو،
با یادآوری مواد پیش نویس پیش گیری از آسیب فرامرزی ناشی از فعالیت های خطرناک،
با آگاهی از اینکه حوادثی که دربرگیرنده فعالیت های خطرناک می باشند، حتی با وجود رعایت تعهدات مربوط به پیش گیری از آسیب فرامرزی ناشی از فعالیت های خطرناک توسط دولت مربوطه ممکن است به وقوع بپیوندد،
با ذکر این نکته که در نتیجه چنین حوادثی دولت های دیگر و/ یا اتباع آنان ممکن است در معرض آسیب و خسارت جدی قرار گیرند،
با تأکید بر اینکه اقدامات مناسب و مؤثری باید صورت گیرد تا این افراد حقیقی و حقوقی، شامل دولت ها، که در نتیجه چنین حوادثی متحمل آسیب و خسارت شده اند بتوانند به جبران خسارت فوری و کافی دست یابند،
با ابراز نگرانی از اینکه اقدامات فوری و مؤثربعدی می بایست با هدف کاهش آسیب و خسارت ناشی از چنین حوادثی انجام گیرد،
با ذکر این نکته که دولت ها برای نقض تعهدات خود در زمینه پیش گیری طبق حقوق بین الملل مسئول می باشند،
با یادآوری اهمیت موافقتنامه های بین المللی موجود که انواع خاصی از فعالیت های خطرناک را پوشش داده و نیز با تأکید بر اهمیت انعقاد موافقت نامه هایی از این دست،
با میل به کمک به توسعه حقوق بین الملل در این زمینه،
اصل ۱
شمول اعمال
اصول پیش نویس حاضر به خسارت فرامرزی ناشی از فعالیت های خطرناکی که در حقوق بین الملل منع نشده اند اعمال می گردد.
اصل ۲
کاربرد اصطلاحات
برای اهداف اصول پیش نویس حاضر:
الف) منظور از «خسارت»، خسارت قابل توجه به افراد، اموال یا محیط زیست است؛ و موارد زیر را در بر می گیرد:

 

    1. از دست دادن جان یا آسیب فردی؛

 

    1. زوال، یا خسارت به، مال، شامل مالی که بخشی از میراث فرهنگی را تشکیل می دهد؛

 

    1. زوال، یا خسارت در نتیجه آسیب به محیط زیست؛

 

  1. هزینه های اقدامات معقول انجام شده برای بازسازی اموال، یا محیط زیست، شامل منابع طبیعی؛
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:09:00 ق.ظ ]




شکل ۳-۱٫ سلسله مراتب پیچیدگی توابع هدف در مسائل زمان­بندی ۲۴
شکل ۳-۲٫ تقاطع تک­نقطه­ای ۲۹
شکل ۳-۳٫ تقاطع دو نقطه­ای ۲۹
شکل ۳-۴٫ نحوه تخصیص کشورهای مستعمره به کشور استعمارگر ۳۲
شکل ۳-۵٫ حرکت خطی مستعمره در راستای استعمارگر ۳۴
شکل ۳-۶٫ زاویه انحراف رسیدن کشور مستعمره به امپریالیسم ۳۴
شکل ۳-۷٫ مسیر انقلاب در یک کشور مستعمره ۳۵
شکل ۳-۸ .جا­به­جایی قدرت مابین کشورهای استعمارگر و مستعمره ۳۶
شکل ۳-۹٫ سقوط امپراطوری­های ضعیف­تر ۳۷
شکل ۴-۱٫ ساختار دو بخش و نحوه کدگشایی کروموزوم ۴۲
شکل ۴-۲٫ نحوه عملکرد عملگرهای تقاطع ۴۴
شکل ۴-۳٫ نمایش و نحوه عملگر جهش ۴۵
شکل ۴-۴٫ مقادیر سطوح مختلف پارامترهای الگوریتم GA در نسبت S/N 49
شکل ۴-۵٫ مقادیر سطوح مختلف پارامترهای الگوریتم ICA در نسبت S/N 51
شکل ۴-۶٫ نمودار RPD مربوط به الگوریتم ژنتیک و رقابت استعماری ۵۵
شکل ۴-۷٫ نمودار زمان محاسباتی الگوریتم ژنتیک و رقابت استعماری ۵۶
فصل اول
کلیات تحقیق
۱- نگاهی به مسئله ی زمان بندی
۱-۱٫مقدمه:
زمان­بندی[۱] فرایند تخصیص منابع به فعالیت­ها با درنظرگرفتن دوره­ های زمانی مربوط به آن­ها به منظور بهینه­سازی یک یا چند هدف می­باشد. این فرایند به عنوان یک فرایند تصمیم ­گیری مبنای کار بسیاری از صنایع تولیدی و خدماتی محسوب می­ شود. زمان­بندی کارای فعالیت­ها زمینه ساز بهبود عملکرد سیستم­های تولیدی می­باشد و ضرورتی برای بقا در فضای رقابتی بازار به شمار می ­آید. تئوری زمان­بندی در ارتباط با مدل­های ریاضی است که فرایند زمان­بندی را تشریح می­ کنند. چشم انداز تئوریک یک نگرش کمی برای بدست­آوردن ساختار مسائل در چهارچوب مدل­های ریاضی بدست می­دهد که این امر با تشریح منابع و فعالیت­ها و تبدیل اهداف تصمیم ­گیری به یک تابع هدف، صورت می­پذیرد. درنتیجه، منابع، فعالیت­ها و توابع هدف عناصر کلیدی مدل­های زمان­بندی محسوب می­شوند. منابع برحسب قابلیت ­های کمی و کیفی خود مشخص می­شوند. به طوری که هر مدل نشان­دهنده نوع و میزان منابع به کاررفته در آن می­باشد. از سوی دیگر، فعالیت­ها برحسب اطلاعاتی از قبیل منابع موردنیاز، مدت زمان انجام، زمان آغاز و زمان پایان آنها توصیف می­شوند. توابع هدف نیز دربرگیرنده هزینه­ های سیستم برای اجرای تصمیمات مربوط به تخصیص منابع به فعالیت­ها می­باشند. تصمیمات عمده در فرایند زمان­بندی شامل بهره برداری کار از منابع، پاسخگویی سریع به تقاضا و انطباق دقیق زمان های تحویل با موعدهای تحویلی تعیین شده می شوند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
انگیزه بسیاری از توسعه­ها و پیشرفت­های علمی در حوزه زمان­بندی برخاسته از محیط­های صنعتی است و به طورطبیعی در بیان مفاهیم زمان­بندی از واژه­ های به کار رفته درصنعت استفاده می­ شود. به همین خاطر منابع با عنوان ماشین به کار می­روند و به هرکدام از فعالیت­ها، کار اطلاق می شود بطوری که کارها اغلب به وسیله مجموعه ­ای از ماشین­ها در ایستگاه­های مختلف کاری با توالی مشخص پردازش می­شوند.
به طورکلی، مسائل زمان­بندی به صورت مسائل بهینه­سازی محدودیت­دار بیان می­شوند که در آن­ها به بررسی تصمیمات مربوط به تخصیص ماشین­ها و توالی پردازش کارها پرداخته می­ شود. درحالتی که تنها یک ماشین موجود است، تعیین توالی پردازش کارها یک برنامه زمانی کامل را تشکیل می­دهد. مسائل تک ماشینه با وجود سادگی ذاتی، سنگ بنای درک فراگیر مفاهیم زمان بندی را تشکیل می­ دهند. در مقابل، زمان­بندی مسائل چند ماشینه شامل سیستم­های موازی، سیستم­های متوالی و سیستم­های ترکیبی می­باشد. در سیستم­های موازی، هریک از کارها با انجام یک عملیات همانند مسائل تک ماشینه بر روی یکی از ماشین­های موازی موجود پردازش می­شوند و مسائل مربوطه ساختار نسبتاً پیچیده تری را تجربه می­ کنند.
۱-۲٫ تعریف مسئله:
مسئله زمان­بندی ماشین­های موازی نامرتبط ، به عنوان دسته مهمی از مسائل زمان­بندی که دارای اهمیت فراوان از نقطه نظر تئوری و تجربی است شناخته می­ شود. مسائل ماشین­های موازی نامرتبط[۲] حالت عمومیت یافته مسائل تک­ماشینه و مسائل کلاسیک ماشین­های موازی محسوب می­شوند.در مسائل کلاسیک ماشین­های موازی ، مجموعه ­ای از کارهای مستقل وجود دارد که هرکدام از آن­ها بر روی یکی از ماشین­های موازی یکسان پردازش می­ شود و زمان پردازش کار j بر روی تمامی ماشین­ها یکسان است ولی در حالت نامرتبط بودن ماشین­ها، زمان پردازش کارها بر روی ماشین­ها نه تنها به نوع کار بلکه به نوع ماشین نیز وابسته است و رابطه مشخصی بین زمان­های پردازش کارها بر روی ماشین­های مختلف وجود ندارد.
در بسیاری از محیط­های کاری انسان به عنوان عنصر اصلی به شمار می­رود. در فعالیت­هایی که در آن انسان سهم بسزایی دارد مسئله یادگیری مهم است و تاکنون در اکثر مقالات فرض رایج بر این بوده که زمان پردازش کارها ثابت و مستقل از توالی است، در حالی که در بسیاری از موارد عملی با تکرار کارهای مشابه توانایی و مهارت اپراتور افزایش و در نتیجه آن ، زمان پردازش کارها کاهش می­یابد. این امر باعث بهبود مستمر عملکرد تسهیلات تولیدی مخصوصا نیروی انسانی می­شودکه به آن تاثیر یادگیری می­گویند، که از جمله این فعالیت­ها می­توان به تمام کارهایی که سیستم دستی را شامل می­ شود اشاره کرد.
یکی از پرکاربرد ترین توابع هدف در مسائل بهینه­سازی ماشین­های موازی ، کمینه کردن بیشترین زمان تکمیل کارها [۳]می­باشد. چرا که رسیدن به این هدف سبب می­ شود کارها تا حد ممکن با یکنواختی بیشتری بین ماشین­ها توزیع شوند و به نحوی از ظرفیت کاری تمامی ماشین­ها تا حد مطلوب استفاده شود و در نتیجه از تجمع کارها بر روی یک یا تعدادی از ماشین­ها جلوگیری به عمل آید . از اینرو معیار بیشترین زمان تکمیل کارها به عنوان معیار بهینه سازی در مدل پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفته است.
در این تحقیق ، مسئله زمان­بندی ماشین­های موازی نامرتبط با در نظر گرفتن اثر یادگیری و استهلاک به طور همزمان و در نظر گرفتن فعالیت نگهداری با هدف کمینه سازی بیشترین زمان تکمیل کارها معرفی و مورد بررسی قرار می­گیرد. در ادامه برای مسئله بیان شده یک مدل ریاضی ارائه می­ شود. همچنین از الگوریتم­های فراابتکاری شامل الگوریتم ژنتیک و الگوریتم رقابت استعماری برای حل آن استفاده می­ شود.
از جمله کاربردهای مدل پیشنهادی در تحقیق پیش رو را می­توان در یک سیسنم خدماتی همانند بانک مشاهده نمود. در یک بانک، چند اپراتور به صورت موازی وجود دارند که هر کدام مسئول رسیدگی به بخشی از امور بانکی هستند. بر فرض مثال اپراتور اول وظیفه بازگشایی حساب ، صدور انواع حواله­های بانکی و انجام امور مرتبط با انتقال وجه را بر عهده دارد و اپراتور دوم به سایر امور بانکی نظیر رسیدگی به درخواست­های وام مشتریان، صدور گواهی سپرده ، خرید و فروش اوراق مشارکت و .. می ­پردازد. در این سیستم بانکی به دنبال این هستیم که بهترین توالی از انجام امور بانکی مشتریان را به نحوی بدست آوریم که بیشترین زمان تکمیل امور بانکی کمینه شود.
۱-۳٫ اهداف این تحقیق:
اهداف این تحقیق عبارتند از:
بررسی اثر استهلاک و یادگیری به طور همزمان در ماشین­های موازی غیر مرتبط
مروری بر مطالعات صورت گرفته ئر محیط ماشین­های موازی غیر مرتبط، نگهداری و تعمیرات، اثر یادگیری و اثر استهلاک
توسعه مدل ریاضی برای مسئله مطرح­شده
توسعه روش فراابتکاری برای حل مدل مطرح­شده
۱-۴٫ فرضیات مسئله ماشین های موازی این مطالعه:
فرضیاتی که در این مطالعه زمان­بندی لحاظ شده است در زیر لیست شده ­اند:
هرکار باید روی یک ماشین انجام شود.
تمام کارها در لحظه صفر آماده می­باشند.
مدت زمان انجام هرکار بستگی به موقعیت کار بعد از آخرین عملیات نگهداری دارد.
شکست کار مجاز نمی ­باشد.
هر ماشین در هر لحظه می تواند فقط یک کار انجام دهد.
زمان انجام عملیات نگهداری تنها می تواند بعد از اتمام یک کار باشد.
زمان نگهداری روی هر ماشین ثابت فرض شده است.
هر ماشین بعد از انجام عملیات و نگهداری به شرایط اولیه خود بازگشته و استهلاک از نو آغاز می­گردد.
تمام ماشین ها توانایی پردازش همه کارها را دارند.
زمان پردازش کلیه کارها به یکدیگر نزدیک می­باشد.
۱-۵٫ جنبه های نوآوری تحقیق:
تحقیق موجود از دوجنبه صورت مسئله و روش حل نسبت به تحقیقات پیشین دارای نوآوری می­باشد. در این تحقیق یک مدل ریاضی جدید برای مسئله زمان­بندی ماشین­های نامرتبط هدف حداقل کردن بیشترین زمان تکمیل و درنظرگرفتن اثر یادگیری و استهلاک بطور همزمان و فعالیت­های نگهداری توسعه داده شده است. همچنین یک رویکرد ابتکاری با بهره گرفتن از الگوریتم­ ژنتیک و الگوریتم رقابت استعماری برای حل مسئله ارائه شده است.
۱-۶٫ محتویات تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:09:00 ق.ظ ]




    • مزیت رقابتیمزیت رقابتی زمانی وجود دارد که سازمان بتواند خدمات مشابه رقبا را با هزینه کمتر تحویل دهد (مزیت هزینه ) یا ارزشی بیش از آنچه محصولات رغیب دارند خلق کند ( مزیت تفاوت ).بارنی (1991) می گوید که منابع کمیاب و با ارزش می توانند مزیت رقابتی باشند و اگر این منابع تجدید ناپذیر و غیر قابل چایگزینی باشند می توانند باعث حفظ مزیت شوند. بنابراین مزیت رقابتی توانایی اول بودن در رقابت موجود یا آتی است ( خزایی پور و همکاران ، 1391، ص 10 ).

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

2-3-10) بازاریابی ، کارآفرینی و مزیت رقابتی
بسیاری از کارآفرینان در خلق و ایجاد یک محصول جدید و منحصر به فرد مهارت دارند. اما تعداد زیادی از کارآفرینان ، از تعیین یا ایجاد بازاری که محصول یا خدمت آن ها را تقاضا کند ، غفلت می ورزند. تحقیقات متعدد نشان می دهند که یکی از عوامل عمده شکست کسب و کارهای کوچک مشکلات مرتبط با بازاریابی و بازارشناسی است.اگر تحلیل بازار به صورت کامل تری انجام شود و کارآفرین از نتایج آن استفاده نماید ، نرخ شکست کسب و کارهای جدید به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت. پیتر دراکر اقتصاددان نامدار قرن بیستم اعتقاد دارد هر موسسه تجاری با توجه به هدفش که خلق یک مشتری است ، دو و تنها دو کارکرد بنیادین دارد : بازاریابی و نوآوری این دو مورد کارکردهای کارآفرینانه سازمان هستند. بازاریابی در واقع ” متمایز کردن ” است.چیزی که یگانه وظیفه یک کسب و کار محسوب می شود. یک کسب و کار برای محصول یا خدمتی بازاریابی می کند ، این مشخصه ای است که یک کسب و کار را از سایر سازمان های انسانی متمایز می کند. هر سازمانی که در آن بازاریابی وجود نداشته باشد یا یک فعالیت ضمنی محسوب شود ، یک کسب و کار نیست. بنابراین از بین دو کارکرد فوق ، بازاریابی را می توان یگانه کارکرد اصلی یک موسسه اقتصادی دانست. اولین فردی که بازاریابی را به عنوان یگانه کارکرد اصلی یک موسسه اقتصادی برشمرد و خلق مشتری را یک وظیفه مدیریت به شمار آورد ، کایروس مک کورمیک [154]بود. او را می توان به واقع پدر مدیریت کسب و کار دانست.
انقلاب اقتصادی آمریکا از ابتدای قرن بیستم را می توان تا حدود زیادی یک انقلاب بازاریابی دانست که منشا آن بازاریابی خلاقانه ، پر تکاپو و پیشگام بود. در ابتدای این قرن نگرش یک مدیر نوعی در آمریکا به بازاریابی این گونه بود ” واحد فروش ، هر آنچه که کارخانه می سازد را خواهد فروخت “. اما امروزه این نگرش به شکل فزاینده ای به این سو می رود : ” وظیفه ما این است که آنچه بازار می خواهد را تولید کنیم". به واقع بازاریابی آن چنان مهم است که داشتن یک واحد بازاریابی قوی و سپردن بازاریابی به این واحد ، به تنهایی کافی نیست. بازاریابی یک فعالیت بسیار گسترده است و تمام موسسه را دربرمی گیرد.بازاریابی مشاهده کل کسب و کار از دیدگاه نتایج نهایی یا همان دیدگاه مشتری است.بازاریابی و مطالعات آن به مهندس ، طراح و تولید کننده می گویند که مشتری از یک محصول خاص چه می خواهد ، چه قیمتی را حاضر است پرداخت کند ، و این نیاز در چه موقعیت مکانی و زمانی وجود دارد. بنابراین بازاریابی مسایل گوناگونی از قبیل برنامه ریزی و زمان بندی تولید و کنترل موجودی ها و… را تحت تاثیر قرار می دهد.بازاریابی تنها به معنای فروش کالا نیست.هدف از بازاریابی بیشینه کردن فروش است و این ممکن نخواهد شد مگر اینکه مشتری و نیازهای او در ارتباط با محصول ، شناسایی و درک شوند.یکی از تعاریف، کارآفرین را کسی می داند که منابع ارزشمند را از محلی که بازدهی کافی ندارند به محلی که بازدهی مناسب و شایسته آنها را می شود.روشن است که بدون شناسایی بازار شناسایی محل هایی که بازدهی مناسبی دارند، برای انتقال منابع به آنجا امکان پذیر نیست.کارآفرینی را در واقع می توان طیفی از رفتارهای دانست که عموم صاحب نظران وجه تمایز آن را نوآوری ، شناسایی و پیگیری فرصت ها می دانند.دراکر در کتاب نوآوری و کارآفرینی هفت منبع فرصت های نوآوری را برشمرد.وی اعتقاد دارد که یک نوآوری هدفدار و ساخت یافته ، که پایبندی به آن ( تکرار ساخت یافته نوآوری ) وجه تمایز کارآفرین و کارآفرینی از سایر رفتارهاست ، با بررسی و تعمق در مورد فرصت های نوآوری آغاز می گردد.بررسی سه دسته از این منابع ( تغییرات بازار یا صنعت ، ناسازگاری ها و تغییر بینش ) به طور مستقیم با شناسایی بازار در ارتباط است.در واقع کارآفرینانی را که به راه اندازی یک کسب و کار کوچک می پردازند ( توجه داشته باشید که کارآفرینی الزاما به معنای راه اندازی یک کسب و کار نیست ) ، می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد : دسته اول گروهی هستند که ایده ای نوآورانه در سر دارند و می خواهند به این رویا ، جامه عمل بپوشانند و دسته دیگر گروهی هستند که با شناسایی یک فرصت به فعالیت و کسب و کار در یک زمینه مشخص روی می آورند.گروه دوم یعنی افرادی که یک فرصت را شناسایی کرده اند ، فرایند بررسی و شناسایی بازار را حتی پیش تر و قبل از شناسایی فرصت ( شناسایی فرصت ، نتیجه بررسی و تحلیلی بازار است ) انجام داده اند.هر موسسه ای به منظور تامین نیاز مشتریان به وجود می آید و هیچ موسسه ای بدون مشتری نمی تواند وجود داشته باشد. بنابراین نخستین سوالی که در ارتباط با یک ایده مطرح می شود (سوالی که دسته اول کارآفرینان باید به آن پاسخ دهند ) این است که آیا این ایده قابلیت تجاری شدن را دارد یا نه ؟ ادبیات موجود در زمینه کارآفرینی عمدتا بر بی توجهی کارآفرینان نسبت به بررسی بازار و تکیه آنان بر قضاوت های شخصی شان تاکید دارد.دلایل کم توجهی کارآفرینان به بازاریابی ، متنوع هستند. یکی از دلایل عمده این کم توجهی ، عدم آشنایی کارآفرینان با فرایند تحقیق است ( فیض بخش ، 1381، صص10-9 ). نویسندگانی مانند کوین، اسلوین، دراکر، لامپکین، دس، میلر[155]، موضوع کارآفرینی سازمانی را یک فرایند سازمانی که موجب بقا و رشد عملکرد شرکت ها می شود ، می دانند.کارآفرینی یادگیری کلی شرکت را بهبود داده و باعث ایجاد دانشی می شود که منابع مزیت رقابتی شرکت را ساخته و تنظیم مجدد می کند.نتایج تحقیقات نشان می دهد که کارآفرینی سازمانی عملکرد تجاری را به وسیله افزایش پیشگامی ، ریسک پذیری ، ارتقا محصول و فرایند ، و نوآوری خدمات بهبود می دهد. کوین و اسلوین[156] ( 1991 ) از تاثیر مثبت کارآفرینی بر عملکرد تجاری دفاع می کنند. اگرچه کارآفرینی به عنوان عامل محرک برای خلق ارزش در بازارهای محلی و بین المللی در نظر گرفته شده است ،به نظر می رسد مطالعات تجربی کمی در مورد روابط کارآفرینی و عملکرد وجود داشته باشد (ابراهیم پور و همکاران ، 1390،صص129-128 )
2ـ 3-11) ابعاد کارآفرینی سازمانی

 

  • نوآوری [157]تبدیل خلاقیت ( ایده نو ) به عمل و یا نتیجه ( سود ) است ( صالحی ، 1387،ص25 ). نوآوری سومین مرحله از فرایند سه مرحله ای تکامل تکنولوژی است : 1- اختراع ، رویداد فکری ، ایده 2- توسعه ، تبدیل ایده به چیزی که اجرا می شود و 3- نوآوری ، تبدیل چیزی که اجرا می شود که آن هم منجر به ماندن در بازار می شود. به طور عرفی ، هریک از این سه واژه اغلب به جای هر سه مرحله استفاده می شود. یک کارآفرین مبتکری است که هر سه مرحله را با هم انجام می دهد ، اما کارآفرین زمانی موفق است که سومین مرحله را انجام دهد تا عنوان کارآفرین را به دست آورد.نوآوری یک ضرورت محیطی در حوزه کارآفرینی است ، نوآوری ها به توانایی شرکت برای ایجاد محصولات و معرفی موفقیت آمیز آن ها به بازار گفته می شود. نوآوری به عنوان یکی از ابزارهای ضروری رقابتی برای موفقیت و بقای بلند مدت شرکت ها محسوب می شود. آمابیل نوآوری را از دیدگاه سازمانی تعریف کرده و توضیح می دهد که نوآوری به عنوان اجرای موفق ایده های خلاق درون سازمان هاست ( ابراهیم پور و همکاران ،1390،صص126-125 ).

 

  • ریسک پذیری[158]رهبران سازمان های کارآفرین روحیه ای ریسک پذیر دارند و شکست هایی را که در مقاطعی از عملکرد سازمان به وجود می آید می پذیرند. ریسک پذیری به این معنی نیست که مدیر به نظرات همه کارمندان جامعه عمل بپوشاند و به آن منابع مالی و انسانی تخصیص دهد، بلکه بدان معناست که اگر مدیر با تحقیق و بررسی کافی نظری را برای عملی شدن پذیرفت عواقب آن را در صورت شکست در نظر بگیرد ، ریسک را شناسایی کند و از پیش تصمیمات لازم را برای حالتی که طرح با شکست یا موفقیت همراه باشد اتخاذ کند ( فیض بخش ، 1387 ، ص123 ). مطالغات سازمانی بروچووس [159]( 1980 ) ، شپیرا [160]( 1995 ) نشان می دهد که ریسک پذیری به عنوان وظیفه جدایی ناپذیر کارآفرینی تلقی می شود که منجر به موفقیت می شود. این ریسک دربرگیرنده ریسک مالی ( شامل تعهد به میزان زیادی از دارایی ها یا وام سنگین ) و ریسک شخصی است که چنین تصمیماتی را دربرمی گیرد.به نظر شلی و گلیسون [161]( 2004 ) ریسک پذیری ، خلاقیت را در سازمان پرورش می دهد .ریسک پذیری یعنی آرایش شرکت برای پشتیبانی از پروژه های نوآورانه ، حتی وقتی که این فعالیت ها در عدم اطمینان صورت گیرد. به طور کلی ، فعالیت هایی که می تواند توانایی شرکت را با تشخیص و بهره برداری از فرصت های بازار افزایش دهد تا در مقابل رقیبان خودش پیشرو باشد ، ریسک پذیری گفته می شود. سازمان ریسک پذیر احتمالا تمایل به ارتقا داشته و رفتارهایی را نشان می دهد که منجر به فرایند تقویت و نهایتا محصولات و خدمات جدید با فنون نوآوری می شود. مارچ و شپیرا ( 1987 ) معتقدند ریسک از طریق مهندسی ریسک و مدیریت ریسک قابل اداره کردن و کنترل است. در تایید گفته های مارچ و شپیرا ، دس و لامپکین ( 2005 ) نیز اشاره می کند که مدیران می توانند عوامل ریسک را کاوش و ارزیابی کنند ، به عبارت دیگر برای مدیریت ریسک عدم اطمینان را کاهش دهند و فنون مفیدی را به کار گیرند.بنابراین مدیران در عوض اینکه یک سطح قابل قبولی از ریسک را به طور ساده قبول کنند می توانند ریسک را تعدیل کنند ( ابراهیم پور و همکاران ، 1390، صص127-126 ).

 

  • پیشگامی[162]سومین ویژگی عملکرد کارآفرینی چگونگی پیشگامی در اقدامات در مقایسه با رقبا و در به دست آوردن اطلاعات در مورد فرصت های بازار است.در حالی که فعالیت های نوآورانه بر فاز اجرا تاکید دارد ، بعد پیشگامی بر ادراک فرصت های بازار جهت تحریک نوآوری تاکید می کند. پیش قدم شدن به وسیله پیش بینی و پیگیری فرصت های کسب و کار جدید و همچنین به وسیله پیش بینی بازارهای جدید اغلب پیشگامی نامیده می شود.پیش کامی مربوط به دیدگاه مدرنی است که شرکت ها فعالانه به دنبال پیش بینی فرصت هایی برای توسعه و معرفی محصولات جدید برای به دست آوردن مزایای پیشگامی و شکل دادن به رهبری محیط هستند. به نظر لامپکین و دس[163] ( 2001 ) پیشگامی یعنی رهبری در محیط با استفاده ابتکاری از فرصت های بازار ، یا به نظر مایلز ، پائول و ویل هایت[164] ( 2003 ) اتخاذ مزیت های رقابتی در بازارهای موجود پیشگامی نامیده می شود. افزایش ادراک شرکت به سیگنال های بازار و آگاهی از نیازهای مشتری ( آشکار و پنهان ) دو مزیت اصلی است که پیشگامی بر آن ها تاکید می کند.مطالعات انجام شده بیانگر این است که شرکت های فعال عملکرد بالایی از خود نشان می دهند ، زیرا آن ها به سیگنال های بازار پاسخ می دهند .شرکت های فعال به وسیله پیش بینی فعال و آمادگی برای تغییر در موقعیت بهتری برای استفاده کردن از سهم بازار قرار دارند ( ابراهیم پور و دیگران ، 1390،ص 127 ).

 

2-3-12) موانع کارآفرینی در ایران :
واژه کارآفرین را اولین بار در اوایل سده شانزدهم برای کسانی به کار بردند که در ماموریت نظامی بودند .از حدود سال 1700 میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکاران امور عمرانی بودند ، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است. علیرغم این که در کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه 1970 به موضوع کارآفرینی توجه جدی شده است و حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه هم از اواخر دهه 1980 این موضوع را مورد توجه قرار داده اند ، لیکن در کشور ما تا شروع اجرای برنامه توسعه سوم ، توجه چندانی به کارآفرینی نشده بود.حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد نادر ، تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. مشکل بیکاری و پیش بینی حادتر شدن آن در دهه 1380 موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه ، موضوع توسعه کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد.انتقال نادرست مفهوم واژه کارآفرینی ، موجب گردیده است که صرفا معنی ایجاد کار و یا اشتغال زایی از این واژه برداشت می شود.در حالی که کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر و کارکردهایی بیش از اشتغال زایی است.برداشت ناصحیح از این مفهوم و همچنین تورم نیروی انسانی بیکار در جامعه ، موجب شده بسیاری از سیاست هایی که برای توسعه آن اتخاذ شده و نیز در بخشنامه ها و سخنرانی های مسئولان در این خصوص ، صرفا جنبه اشتغال زایی برای آن در نظر گرفته شود.در حالی که کارآفرینی دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری دارد از جمله : بارور شدن خلاقیت ها ، ترغیب به نوآوری و توسعه آن ، افزایش اعتماد بنفس ، ایجاد و توسعه تکنولوژی ، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی . لیکن در صورتی که فقط به جنبه اشتغال زایی آن توجه شود ، از سایر پیامد های آن بی بهره خواهیم ماند. براساس مطالعات انجام شده در خصوص کارآفرینی و موانع آن در ایران موارد زیادی وجود دارد که اهم موانع ایجاد و توسعه آن را به شرح زیر می توان بیان کرد :

 

  • عدم پذیرش تغییر و انجماد فکری

 

  • عدم اعتماد به نفس و خودباوری

 

  • رخوت اجتماعی و ایده آل گرایی به جای عمل گرایی

 

  • ترس و روحیه محافظه کاری

 

  • تمایل به همرنگی با جماعت و ترس از متفاوت عمل کردن

 

  • نظام ناکارآمد بوروکراتیک

 

  • آموزش های نامناسب

 

  • تغییرات و محدودیت های سیاسی و اجتماعی

 

  • عدم شناسایی و استفاده صحیح از منابع انسانی

 

  • عدم استفاده صحیح از منابع مالی و تخصیص نادرست منابع

 

با افزیش سریع تحولات جهانی و گذر از جامعه سنتی به جامعه اطلاعاتی ، توجه به استراتژی های جدید برای استفاده بهینه از فرصت ها و ارزش های جدید ، نظام بانکی را بیش از پیش ملزم به تحول نموده است و امروزه گرایش به کارآفرینی ، یکی از استراتژی های جدید در سازمان ها محسوب می شود.در این راستا ، شناخت وضعیت گرایش به کارآفرینی و عوامل موثر برآن از اهمیت بالایی برخوردار است تا با تقویت نوآوری ، ابتکار عمل و ریسک پذیری ، شرایط ورود موثر بانک ها به فرایند کارآفرینی فراهم شود.
ضرورت وجود استراتژی گرایش به کارآفرینی از سه نیاز اساسی یعنی افزایش رقبای جدید ، حس بی اعتمادی به شیوه های مدیریت سنتی ، و خروج بهترین نیروهای کاری و اقدام آن ها به کارآفرینی مستقل نشات گرفته است و در این میان ، گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی پیشرفته افزایش چشمگیری داشته است. با وجود این ، خدمات نظام بانکی کشور از تنوع ، کیفیت و سرعت[165] لازم برخوردار نیست و در فرایند تجهیز منابع و تخصیص آن و نیز خدمات رسانی به مشتریان با ناکارآمدی مواجه است. برای برطرف کردن مسائل و چالش های نظام بانکی ، ایجاد بسترها و زمینه های مناسب برای افزایش گرایش به کارآفرینی می تواند الگویی اثربخش برای دستیابی به اهداف نوآوری ، ابتکار عمل و ارائه محصولات و فرآیندهای کاری جدید و در نهایت ، بهبود کیفیت خدمات رسانی محسوب شود.در این میان ، بررسی ها نشان می دهد که عوامل سازمانی ، اقتصادی ، فرهنگی ، و سیاسی نقش مهمی در افزایش گرایش به کارآفرینی در نظام بانکی کشورها دارند و بسترسازی مناسب در حوزه های اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی به منظور بهبود شرایط کارآفرینی در بانک ها ضروری است.به عبارت دیگر ، عوامل محیطی می تواند میزان تاثیر عوامل سازمانی بر استراتژی گرایش به کارآفرینی در سازمان ها را تعدیل نماید.تحقیقات نشان داده است که مدیران در سطوح مختلف ، نقش های متفاوتی در ایجاد ساختاری دارند که در آن بتوان ایده های کارآفرینانه را اجرا کرد و مدیران ارشد در مقایسه با مدیران عملیاتی ، از قدرت ساختاری بیشتری برای پیاده سازی ایده های کارآفرینانه برخوردارند ( باقری ، 1391 ).
بخش چهارم
قابلیت ها
2-4 -1) مقدمه
قابلیت ها، نقش کلیدی را در سازمان ها ایفا می کنند و امکان وفق دادن ، ترکیب کردن و پیکربندی مجدد مهارت های سازمانی و منابع داخلی و خارجی را فراهم می آورند تا با توجه به نیازهای محیط متغیر بیرونی، سازمان خود را سازمان دهی نماید. در واقع هر سازمانی دارای مجموعه ای از منابع است اما هر سازمانی منابعش را به بهترین وجه به کار نمی گیرد. سازمان ها در چگونگی به کارگیری منابعشان متفاوت هستند. قابلیت ها به توانایی سازمان در بهره برداری از منابعش وابسته است. در این سطح از سلسله مراتب شایستگی ها ، که مرکب از مجموعه ای از فرآیندهای سازمان است ، سازمان ، تعامل میان منابع را مدیریت می کند. فرایند ، مجموعه ای از فعالیت ها است که یک داده را به ستاده تبدیل می نماید. برای مثال برای کسب قابلیت بازاریابی، یک سازمان می تواند بر تعامل میان منابع نیروی انسانی ( متخصص های بازاریابی)، فن آوری ( سخت افزار و نرم افزار ) و مالی استوار باشد ( ساعدی ، 1388 صص74-73 ). در نگرش منبع مدار ، قابلیت ها عبارتند از مهارت های مورد نیاز یک شرکت برای کسب مزیت کامل از منابع در اختیارش. به زبان دیگر ، قابلیت ها عبارتند از مهارت های یک شرکت در هماهنگ سازی منابع و استفاده بهره ور از آن ها. این مهارت ها در رویه های یک سازمان نهفته هستند که شامل روشی می شود که یک شرکت بدان طریق تصمیماتش را اخذ می نماید و فرآیندهای درونی را به منظور دستیابی اهداف سازمانی مدیریت می نماید. به عبارت بهتر ، قابلیت های یک سازمان ، محصول ساختار سازمانی و سیستم های کنترل آن هستند. این ها مشخص می نمایند که چگونه و در کدام سطح یک شرکت ، تصمیمات اخذ می شوند ، رفتاری را که از نظر شرکت مطلوب است را مشخص می نمایند و هنجارها و ارزش های فرهنگی شرکت را بیان می نمایند.باید به خاطر داشت که بر اساس تعریف فوق ، قابلیت ها ، ناملموس هستند.قابلیت ها به آن اندازه که در طرفی که افراد با یکدیگر تعامل می نمایند و تصمیماتی که در بافت سازمانی می گیرند وجود دارد ، در درون خود افراد وجود ندارد و از خود برنمی آیند ( مهدی نیای رودپشتی ، 1386 ، ص 85 ).
الریخ[166] ( 1987 ) ، قابلیت سازمان را به عنوان برای تغییر و پذیرش تحولات مالی ، فن آوری و استراتژیکی تعریف می کند. یک شرکت ممکن است از منابع منحصر به فرد و ارزشمندی برخوردار باشد ، اما تا زمانی که از قابلیت استفاده موثر از این منابع برخوردار نباشد ، قادر نخواهد بود صلاحیتی متمایز را احراز و حفظ نماید ( Hill et al , 1998 , p 108 ). درباره تعریف قابلیت ها و صلاحیت ها ، توافقی وجود ندارد و تمایز قابلیت ها از صلاحیت های بنگاه عموما کار ساده ای نیست (Teece et al , 1997 , p517 ). برای فهم اینکه چه چیز باعث ایجاد یک صلاحیت متمایز می گردد لازم است تفاوت میان منابع و قابلیت ها درک شود. یک شرکت ممکن است از منابع منحصر به فرد و ارزشمند برخوردار باشد ، اما تا زمانی که قابلیت استفاده موثر از آن منابع را نداشته باشد قادر نخواهد بود تا یک صلاحیت متمایز را تولید و حفظ نماید. همچنین مهم است بتوان تشخیص داد که یک شرکت ممکن است برای ایجاد صلاحیت متمایز نیازمند منابع منحصر به فرد و ارزشمند نباشد چون دارای قابلیت هایی است که سایر رقبا فاقد آن هستند. تفاوت عمده ای میان منابع منحصر به فرد و قابلیت ها وجود دارد. منابع ، ورودی های سیستم ها می باشند. برای مثال ، در صنایع کوچک فرآوری مواد غذایی، مواد خام عالی ، کارکنان ماهر ، سرمایه مالی ، محل جغرافیای مطلوب و نزدیکی به مشتری ، منابع منحصر به فرد می باشند. یک قابلیت ، توان و ظرفیت مجموعه ای از منابع جهت انجام یک وظیفه یا اقدام می باشد. مانند قابلیت های بازاریابی و توزیع ( علی احمدی ، 1382 ، ص44 ).
2-4-2) قابلیت ­های نوآوری
امروزه بعضا ثبات در محیط کار ، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان داده است و صنایع سنتی و قدیمی نیز جای خود را به انواع جدید و توسعه یافته واگذار کرده اند. بخش خدمات به عنوان بخشی که بهه وری آن روز به ورز در حال افزایش است و به طور روز افزونی بر گستره فعالیت آن افزوده می شود ، به طور قابل ملاحظه ای می تواند از فرایند های نوآوری متاثر شود. بنابراین مدیریت صحیح و جهت دهی به نوآوری ها و خلاقیت های موجود ، اهمیت بالایی پیدا خواهد کرد. امروزه مفهوم نوآوری اساس یک کسب و کار موفق است. با تغییرات سریع در محیط کسب و کار ، یک شرکت نمی تواند بازار فروش خود را نگه دارد و یا سود زیادی را در بلند مدت به دست آورد ، مگر این که نوآوری داشته باشد ) داستانی ، 1388 ، ص31 ).
نوآوری را می توان ، فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول ، خدمات و روش های جدید عملیات تعریف کرد ( آقایی فیشانی ، 1377 ، ص26 ) . برخی محققان ، خلاقیت را با توجه به ویژگی های فرد تعریف می کنند. برخی خلاقیت را با توجه به محصول تعریف می کنند ، مثلا خلاقیت عبارت است از شکل دادن و ارائه ایده جدید و مفید توسط فرد یا گروه کوچکی از افراد که با هم کار می کنند ، و یا تعریف نیکولسون ( 1995 ) که بیان می کند ، خلاقیت شکل گرفتن ایده یا محصولی که هم نو و هم مناسب ( صحیح ، مفید و با ارزش ) باشد ، تلقی می شود ( زکی ، 1385 ، ص224 ). نوآوری را می توان محصولات یا خدمات ابداع شده برای اولین بار که منجر به یک موفقیت تجاری می شوند ، نام برد . نوآوری، فرایند کسب اندیشه ای خلاق و تبدیل آن به محصول و خدمت و یا یک روش عملیاتی مفید است. سه مجموعه از متغیرها وجود دارند که می توانند نواوری را ایجاد کنند. آن ها به ساختار سازمانی ، فرهنگ و توانایی منابع انسانی مربوط می شوند .نوآوری با تقلید نیز تفاوت دارد ، نواوری وقت گیر است و نیاز به تفکر و پیشرفت دارد. در بعضی موارد ، نوآوری سازمان ها را ملزم می کند تا بودجه طرح های کوتاه مدت را قربانی طرح های بلند مدت کنند. به عبارتی دیگر نوآوری مکانیزم محرکی است که به تفکر ” روز بعد از فردا ” نیاز دارد نه به تفکر امروز یا فردا ( داستانی ، 1388 ، ص 32 ) . با بهره گرفتن از نوآوری می توان به سراغ تازه ها رفت ، با آن ها سازگاری یافت و آن ها را به فرصت های قابل بهره برداری برای سازمان تبدیل کرد و به یک مزیت رقابتی پایدار و رشد در دراز مدت و سودآوری رسید.امروزه ، نوآوری در سازمان ها به سه صورت مختلف طبقه بندی می شود ( بهرامی و همکاران ، 1390 ، ص 32 ) :
الف) نوآوری اداری و فنی- تمایز بین نوآوری های اداری و فنی بر ساختار اجتماعی استوار است. نوآوری اداری با تغییر در ساختار سازمانی و فرآیندهای اداری سرو کار دارد ، به صورتی که نوآوری سازمان اداری ارتباط نزدیکی با فعالیت های اداری سازمان و ارتباط غیر مستقیمی با فعالیت های کاری سازمان دارد. نوآوری فنی با تغییر در محصول ، خدمات و فناوری فرایند تولید ارتباط دارد.این نوع نواوری سازمانی مستقیما با فعالیت های کاری یک سازمان سرو کار و با تغییرات در محصولات و فرآیندها ارتباط دارد. نوآوری اداری با روابط بین افراد و چگونگی انجام یافتن وظایف کاری و اهداف سازمان سرو کار دارد و شامل نقش ها ، قوانین ، رویه ها و ساختارهایی است که با ارتباط بین افراد و محیط وجود دارد. نوآوری فنی با تغییر در محصول ، خدمات و فناوری تولید سروکار دارد و این نوآوری مستقیما به شکل تغییرات در تولید و فرآیندهای سازمانی صورت می گیرد.
ب )نواوری محصول و فرایندسازمان عموما از این دو نوع نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی استفاده می کند. نوآوری محصول به ” تولید محصولات تازه یا پاسخ به یک مصرف کننده خارجی یا نیاز بازار ” و نوآوری های فرآیندی در واقع ، ” عناصر جدیدی هستند که در تولیدات یا فعالیت های خدماتی سازمانی به کار می روند “
ج) نوآوری بنیادی و توسعه اینوآوری بنیادی به تغییر نگرش مدیران و تقویت منابع دانش فنی سازمان و نوآوری توسعه ای بر پیچیدگی ساختار و عدم تمرکز تاکید دارد. هنگامی که سازمان ها محصولات تازه ای را تولید می کنند و فرآیندهای مدیریتی را بهبود می بخشند ، آن ها به انگیزه و استعداد سرمایه انسانی برای خلق ایده های تازه ، توسعه رویکردهای نوآوری و ایجاد فرصت های تازه نیاز دارند

 

  • انواع نوآوری را می توان به صورت زیر شرح داد( دهقان نجم، 1388 ، ص 148 ):

 

  • نوآوری های مستمرکه تغییرات مختصری در رفتار یا محصول را در برمی گیرد.

 

  • نوآوری های مستمر پویاکه تغییر اساسی در رفتار مصرف کننده همراه با تغییرات مختصری در محصول را در برمی گیرد.

 

  • نوآوری های غیر مستمرکه تغییر اساسی در رفتار مصرف کننده و محصول را به همراه دارد همچنین انواع نوآوری از دیدگاه سازمان و به صورت کاربردی عبارتند از( دهقان نجم ، 1388 ، ص 148 ):

 

  • نوآوری بنیادیاین نوآوری بنیادی منجر به به خلق بازارهای جدید می شود.

 

  • نوآوری های توسعه عملکرد ( محصول )وقتی نوآوری در محصولی به وجود می آید ، شرکت ها تلاش می کنند که کاربرد این محصول جدید را افزایش دهند.

 

  • نوآوری تجدید ساخت تکنولوژیتجدید ساخت تکنولوژی مستلزم وارد کردن مواد یا تجهیزاتی از دیگر حوزه های صنعت برای تولید هر محصول جدید می باشد.

 

  • نوآوری نام گذاری و در تبلیغ برچسب کالانوآوری در برچسب کالا ، ایجاد تمایل به خرید یک محصول خاص را در برمی گیرد.تحقیقات نشان می دهد که حدود 24 درصد از فروش محصول به تبلیغ آن برمی گردد.

 

  • نوآوری در فرایندنوآوری در فرایند تولید باعث می شود که شرکت ، مزیت هایی بر رقبا به دست آورد که عبارتند از : افزایش سرعت فرایند تولید و افزایش قابلیت انعطاف تولید از یک محصول به محصول دیگر.

 

  • نوآوری در طراحییکی از مسایل مهم در طراحی ، قابلیت انعطاف است به این معنی که کالا با توجه به شرایط بازار و تغییر علائق مصرف کنندگان ، قابلیت تعدیل داشته باشد.

 

  • نوآوری در زمینه تجدید فرمول سازیتجدید فرمول سازی شامل تغییر در ساختار محصول فعلی بدون تغییر در اجزا آن می باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:09:00 ق.ظ ]




دو گوششچو دو پرده پهنودراز برونرستهدندان چو یشکگراز[۹۲]
دراینجا نیز گرشاسب با او در کنار دریا، اما در بن غاری به نبرد میپردازد.گرشاسب ابتدا تیری در کمان میگذارد و به سوی او پرتاب میکند که این تیر از چشمان دیو عبور میکند و او را کور میسازد. سپس با سنگ و گرز برسر او میکوبد و بی هوشش می سازد. گرشاسب دندان دیو را از بن میکند و دستانش را به خم کمند میبندد و به کمک سپاهیانش او را به کشتی میآورد اما وقتی منهراس دیو را به کشتی انداختند از سنگینیاش کشتی غرق میشود و منهراس بر روی آب می ایستد. سرانجام پساز توصیف ماجراهای دیگر میشنویم که آن دیو را با زنجیر در میدان شهر به چهار دار می بندند.
اما در سامنامه باز دو بار گندرو را درهیئت موجودات زیانکار دیگری میبینیم. یک بار به صورت موجود سهمگینی به نام نهنگال دیو که دریای کنگ و یا به روایتی دیگر در دریای چین میزیسته است.فغفور چین برای رهایی از شر سام او را به جنگ با این پتیاره میفرستد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
نهنگال دیوی است پرمکر و فن ز دستش زبونتر بــود اهرمن
بــه هـر سال ناپــاک دیو لعین خرابی بسازد به ماچین و چین
رسد بر سر خلق توران زیانش بـود آب دریای چین تا میانش
دوگوشش به مانند دوگوش پیل رخ او سیه همچـو دریای نیل[۹۳]
گرشاسب در دریا با این دیو چندین نبرد میکند و در نبرد نخستین نهنگال به کشتی گرشاسب حمله میکند و قلوش دوست گرشاسب را اسیر میکند و میگریزد. گرشاسب برای رهایی دوستش به دریا میآید و درمیان آب با آن غول مهیب در می آویزد و بر دوشش سوار میشود و به نیروی گرز هوش ازسرش میرباید سپس او را همچون گندرو دست و پا بسته به اسارت میبرد. بعدها در داستان آمده که نهنگال همچون گندور درغیاب سام خود را از بند میرهاند و به لشگرگاه سام حمله میکند و بسیاری از یاران او را می کشد و گنج های او را تاراج می کند. سام بار دیگر در مبارزهای هراس انگیز او را از پای در میآورد و جانش را میستاند.
موجود افسانهای دیگری که بتوان آن را با گندرو یکی دانست غول معروف داستان های عامیانه، یعنی عوج بن عنق است که وصفی که از این هیولای آبزی در سامنامه آمده بسیار شبیه به اوصاف گندرو درمتون کهن است.
کـه دریای چین تا میانش بدی همه روی گیتی نشانش بدی
که برروی دریای مغرب شکار نهنگان گـرفتی ز دریا کــنار
به دریا درون بودزانوش و بس نهنگان گریزنده از پیش و بس
به دریــا ز ناگه نهنگی گرفت چگونه نهنگی به غایت شگفت
بهخورشیدرخشنده بریانشکرد از آن تابش شید بیجانش کرد
یکـی کشتی باده در دست او سر کــوه خارا شده پست او
نشسته دو فرسنگ بالای او یک ونیم فرسنگ پهنای او[۹۴]
سام که هیکلی بس سترگ داشت به طوری که قدش نود رش و پهنایش چهل رش بود. در پیش این غول کودکی بیش نمینمود. امادر طی سه نبرد سهمگین توانست این غول مهیب را با ضربۀ گرز گاو روی خود بیوژند.
نام دیو دیگری که از دشمنان اصلی گرشاسب به شمار میرود و به دست او به هلاکت میرسد «سناویذکَ» است.در زامیاد یشت بند۴۳و ۴۴ او موجودی شاخدار و سنگین دست معرفیشده که در آوردگاه لاف میزند که «من هنوز نابرنایم. بدان هنگام که برنا شوم زمین را چرخ و آسمان را گردونۀ خویش سازم.اگر گرشاسب دلیر مرا نکشد،من سپند مینو را از گرزمان درخشان فروکشم و انگرَ مینو را از دوزخ تیره برآورم تا آن دو - سپندمینو و انگرمینو- گردونۀ مرا بکشند.»
گرشاسب دلیر جان او بگرفت و نیروی زندگانی اش را نابودکرد.
۳-۲-۵-پایان کارگرشاسب در اوستا:
گرشاسب در آیین مزدیسنا، در شمار جاودانان و بی مرگان است و از یاوران سوشیانس محسوب میشود و تاروز رستاخیز باید زنده بماند، اما به سبب گناهی که مرتکب شده موهبت جاودانگیاش را از دست داده و بهخواب عمیق فرو رفته است.دراساطیر ایرانی بزرگانی همچون جمشید، فریدون و کیکاووس نیز در شمار جاودانان بودهاند، اما به سبب گناهی که از آنان سرزده جاودانگی خود را ازدست دادهاند و مرگ نصیبشان شدهاست. اینکه فریدون،جمشید و کیکاووس با از دست دادن جاودانگیشان میمیرند، اما گرشاسب فقط به خواب عمیق فرو میرود، به دلیل نقش ویژهای است که گرشاسب درپایان جهان ایفا میکند.او نباید بمیرد،زیرا اگر او نباشد فرشگردی هم نخواهدبود.
در اوستا از گناهی که گرشاسب مرتکب شده و عقوبتی که به سبب این گناه متحملشده بهروشنی مطلبی نیامده است، تنها در وندیداد آمده:
«هفتمین کشوری که من اهورامزدا بیافریدم واکَرتَه است.اهریمن بد کنش درانجا «خَنَثَئیتی» پری را که به گرشاسب پیوست، بیافرید.»
نام این پری فقط دو بار در اوستا آمده است آن هم بدون هیچ توصیف یا توضیحی. بنابراین از اینکه این پری به چه طریق گرشاسب را فریب داده و به او پیوسته، اطلاعی بدست نمیتوان آورد و باید به حدس و گمان متوسل شد.
از آنجا که در گزارش پهلوی وندیداد نام این پری را kamakih گزارش کردهاند میتوان حدسزد که رابطه او باپهلوان جنبه مهرجویی و کام ورزی داشته است.
در آیین مزدیسنا پریان ازمظاهر شر انگاشته شدهاند و از آنان همیشه به زشتی یاد شده است. این موجودات اهریمنی که از نیروی جادو نیز برخوردار بودهاند، میتوانستند به کمک سحر و جادو تغییر شکل دهند و صورت کریه خود را به منظری زیبا و جذاب مبدل سازند و باعث فریب و اغواگری شوند. بسیار محتمل است که گرشاسب نیز فریب این پری را خورده و به او پیوسته باشد.
دراوستا به نقش رستاخیزی سام/ گرشاسب اشارهای نشده است فقط در فقرات ۶۱ و ۱۳۶ فروردین یشت آمده که ۹۹۹۹۹ فروهر از روان به خواب رفتهی گرشاسب پاسبانی میکنند.
۳-۳-چهره گرشاسب درمتون پهلوی:
درمتون پهلوی نیز مطالبی درمورد گرشاسب/ سام آمده است.در این متون بسیاری از اعمال گرشاسب به سام نسبت داده شده است. هرچند خود گرشاسب نیز دراین متون حضور دار د و این نشان از آن است که هنوز اسطورهی گرشاسب دچار شکستگی کامل نشده است.
بعضی از وصفهایی که در اوستا از گرشاسب شده،در این متون دیده نمیشود و برعکس در متون پهلوی بعضی اعمال گرشاسب ازجمله اعمال پهلوانی او به تفضیل بیان شده است.
۳-۳-۱-نام و صفات گرشاسب در متون پهلوی:
نام گرشاسب در متون پهلوی نیز به صورت keresaspa آمده است.همچون اوستا، نام گرشاسب در متون پهلوی در اغلب موارد به همراه نام خانوادگی او یعنی (sama) و گاهی به صورت سام و گاه گرشاسب آمده است.از صفاتی که برای گرشاسب در اوستا نام برده شده، در هیچ یک از متون پهلوی اثری دیده نمیشود.
۲-۳-۲-خاندان گرشاسب در متون پهلوی:
از تبار گرشاسب در متون پهلوی، فقط در بندهش مطالبی آمده است. بنابر روایت بندهش، گرشاسب پسر اثرط پسر سام پسر تورگ پسر سپئنیاسپ پسر دُورُوشاسب پسر توگ پسر فریتون است.[۹۵]همچنین درفصل ۳۱ از بندهش هندی فقرات ۳۶-۴۱ روایتی کوتاه در مورد فرزندان سام وجود دارد و آن چنین است: سام شش جفت فرزند داشت که از هر جفتی یکی پسر و دیگری دختر و هر دو را یک نام بود.نام این شش توأمان چنین بود: دمنگ – خسرو- مارگَندک- اپرنگ- سپرَنگ- دستان. هریک از شش پسر سام سلطنت یکی از ولایات او را داشتهاند و مرکز آن ولایات در شرق ایران واقع بود و ری و پشتخوارگر(طبرستان) نیز جزءآن شمرده می شده است. دستان برولایت سگان سی(سیستان) حکومت میکرد و روت ستَخم و اوزوارگ(زواره) ازپسران او بودند.[۹۶]
از روایاتی که راجع به برادر گرشاسب، اوروخشیه و پدرش اثرط درمتن اوستا مشاهده میشود،در متون پهلوی نشانی دیده نمیشود.
۳-۳-۳-اعمال مذهبی گرشاسب در متون پهلوی:
درهیچ یک از متون پهلوی اشارهای به ستایش ایزد وای و آناهیتا یا ایزدان دیگر به وسیله گرشاسب نشده است.
۳-۳-۴-اعمال پهلوانی گرشاسب در متون پهلوی :
اغلب اعمال پهلوانی چه آنهایی که در اوستا به آن ها اشاره شده و چه آنهایی که در متن اوستا موجود نیست، درمتن روایات پهلوی آمده است.این اعمال از زبان روان گرشاسب هنگامی که در یک دادگاه ایزدی مورد محاکمه قرار گرفته برای تبرئه خود از گناهی که مرتکب شده بازگو میشود:
۱- کشتن اژدهای شاخدار: روان گرشاسب گفت: «… من اژدهای شاخدار را کشتم که بلعندهی اسب و بلعندهی انسان بود.اژدهایی که دندانهای او به اندازه بازوی من بود و گوشش به اندازه چهارده نمد. چشم او به اندازه گردونهای و شاخش به بلندی شاخهای. من یک نیمروز برپشت او تاختم تا سر او را بدست آوردم. گرزی برگردنش زدم و او را کشتم.اگر من این اژدها را نمیکشتم آفرینش تو نابود میشد و تو هرگز راه چاره اهریمن نمیدانستی».[۹۷]در مینوی خرد از این اژدها به نام «مار شاخدار» یاد شده است[۹۸].
در اوستا (هوم یشت) اشاره شده که گرشاسب نادانسته بر پشت این اژدها به گرم کردن غذایش مشغول میشود ولی دراین متن پهلوی اشاره ای به این موضوع نشده است.
۲- کشتن گندرِوَ : گرشاسب گفت: «گندرو را بکشتم که به یک بار، دوازده ده را جوید. چون به دندان گندور بنگریستم مردم مرده اندر دندان گندرو آویخته بودند.او ریش مرا گرفت و مرا به سوی دریا کشید. ما نه شبانه روز در دریا کارزار داشتیم و من از گندرو نیرومندتر بودم.ته پای گندرو را گرفتم. پوست او را تا سرکندم. دست و پای او را با آن بستم. او را از دریا به کنار کشیدم و به آخرورگ سپردم و پانزده اسب بکشتم و خوردم و درسایه ستور بخفتم.گندرو آخرورگ دوست مرا کِشید. او آن را که همچون زن من بود، کِشید: او پدر و دایه مرا کشید.همه مردم را از خواب بیدار کردند. برخاستم و باهرگامی هزار گام بجستم و آنچه از پای من بجست و بر هر چه کوفت، آتش بر آن افکند.به دریا شدم و ایشان را باز آوردم و گندرو را گرفتم و کشتم. اگر من او را نمی کشتم، اهریمن برآفرینش تو مسلط میشد».[۹۹]
در مینوی خرد تنها به کشتن دیو آبی گندرو اشاره شده است.[۱۰۰]درمتون پهلوی نیز گندرو دیوی است که در آب زندگی میکند، اما همان طور که ملاحظه میشود، به صفات اوستایی گندرو، یعنی «زرین پاشنه» و «زفرگشوده» اشاره نشده است.
۳- کشتن راهزنان: درمتن روایت پهلوی در این مورد آمده است که:
«گرشاسب گفت: بهشت و گروتمان به من بده، زیرا من راهزنان را کشتم که به تن چنان بزرگ بودند که چون میرفتند، مردمان می پنداشتند که آنان زیر ستاره و ماه و زیر دوش خورشید میروند.آب دریا تا زیر زانوانشان بود. من تا مچ پای آنان بودم. به مچ پای آنها زدم. آنها افتادند.آن ها کوه برروی زمین را درهم ریختند. اگرمن آن راهزنان برافتاده را نمیکشتم، اهریمن برتومسلط میشد.»[۱۰۱]
درگزیدههای زادسپرم آمده است : « و گرشاسب (به سبب) کشتن راهداران و همۀ دزدان، برای باز ایستادن آزار دزد کرداران خوانده شود.»[۱۰۲]
درباره هویت این راهزنان نه در اوستا و نه در متون پهلوی سخنی نیامده است و روایاتی که راجع به آنها در اوستا و سایر متون پهلوی آمده ظاهراً به دلیل آوازه و شهرت این داستان های پهلوانی در ایران باستان کامل نیست.گویا این راهزنان درمسیر عبور مردم راه را بر آنان می بستند و اموال و احشام آنها را غارت میکرده اند.
۴- مهارکردن باد: گرشاسب با باد نیز به سبب آنکه فریفته دیوان میشود و در جهان تباهی به بار میآورد در میآویزد و او را مهار میکند. توصیف این کردار پهلوانی گرشاسب در متن روایت پهلوی چنین آمده است:
«گرشاسب گفت:… من باد را آزردم و به ستوه آوردم. دیوان باد را بفریفتند و آنها به باد گفتند: در تو از هر آفریدهای نیرومندتری و چنین میاندیشی که کسی ازتو نیرومندتر نیست. گرشاسب براین زمین میرود و دیوان و مرزدمان را خوار میدارد و تو نیز که باد هستی، ترا نیز خوار میدارد.» باد چون آن سخن شنید چنان سخت برفت همه دار و درختی که بر سر راهش بود، کند و زمینی که بر راه بود، بپراکند و تاریکی برقرار شد و چون به سوی من که گرشاسب هستم آمد،او را توان اینکه پای مرا از زمین بردارد نبود.من برخاستم و آنچه اورمزد فرمان داد که زمین و آسمان را نگاه دار بکردم. اگر من آن کار را نمی کردم، اهریمن بر دام تو مسلط میشد.»[۱۰۳]
۵- کشتن مرغ کَمَک:یکی دیگر از اعمال پهلوانی گرشاسب پیکار او با دیو پرندهای موسوم به کمک است.این پرندۀ اهریمنی که در لغت به معنای «قیف» است، هنگام بارش باران با بالهای گشوده بر سراسر ایران شهر سایه میافکند و مانع رسیدن باران به زمین میشده است. هرچند در اوستا به نبرد میان گرشاسب و مرغ کمک _که میتواند گونۀ تحول یافتهای از مبارزه یک یل مژده آور باران با ابرهای تیره آسمان باشد که گاه به صورت دیو یا اژدهای بازدارندۀ آبها تصورشده است، اشارهای نشده، اما بسیاری از متون پهلوی و روایات متأخر زرتشتی به روایت آن پرداختهاند و در «سد درنثر» و با اختلافی اندک در متن روایات «داراب هرمز دیار» چنین آمده است که گرشاسب هنگام بازداشتن روانش از ورود به بهشت میگوید:
«ای دادار اورمزد! مرا بیامرز و روان مرا در بهشت جایگاه کن. بدان پاداش که چون مرغ کمک پدید آمد و پر بر سر همهی جهانیان بازداشت و جهان تاریک کرد و هر باران که میبارید، همه بر پیش او میبارید و به دم همه باز و به دریا میریخت و نمیگذاشت که قطرهای درجهان باریدی. همهی جهان از قحط و نیاز خراب شد و مردم میمردند و چشمه ها و رودها و خانیها خشک شد و مردم و چهارپای مانند آنکه مرغ گندم چیند، او می خورد و هیچ کس تدبیر آن نمیتوانست کردن.من تیر و کمان برگرفتم و هفت شبان روز مانند آنکه باران بارد، تیری انداختم و به هر دو بال میزدم، تا بالهای او چنان سست شد که به زیر افتاد بسیار خلایق در زیرگرفت و هلاک کرد. به گرز من منقار وی خرد کردم. اگر من آن نکردمی عالم را خراب کردی و هیچ کس بنماندی و این زور و قوت که تو دادار اورمزاد مرا داده بودی والا مرا این توانایی نبودی.»[۱۰۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:08:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم