ارنست کاسیرر «مورخ و فیلسوف، ۱۹۴۲» دربارأ اسطوره و کاربرد آن می گوید:
«کار اساطیر معمولا آفرینش جهان یا انسان، زایش و مرگ و نظایر آنهاست. در اندیشه و تخیل اسطوره ای با اعترافات فردی روبرو نمی شویم.
اسطوره عینی شدن تجربه اجتماعی بشر است نه تجربه فردی او. اسطوره آرزوی شخصی است که تشخص یافته است. از میان بردن اسطوره ها در توان فلسفه نیست. اسطوره آسیب پذیر است. استدلالهای عقلی راهی بدان ندارند و نمی توان آن را با قیاس منطقی رد کرد.(ارنست کاسیرر،۱۳۶۲،۳۵۲)
کهن ترین افسانه های ایرانی، افسانه های اسطوره ای است که با اندیشه قدرت اهورا و اهریمن رابطه ای عمیق دارد، تفکرات حماسی نیز بر مبنای این اندیشه پدید آمده است. در آن ملتی (اهورائی یان) تمجید شده و ملتی دیگر (اهریمنی یان) نکوهش شده است. در اساطیر نیروهای طبیعی و ماورای طبیعی، جادو و… نقش آفرین بوده اند.
موارد موجود در اشعار شاعران می توانسته در آن زمان اسطوره باشد یا بعد از عصر آنها در صف اسطوره ها ثبت شود. به نظر نگارنده هر امر قهرمانی و حماسی می تواند به شکل اسطوره بروز کند. اسطوره ها زمانی محبوب و سرنوشت ساز می شود که طی سالیان طولانی مردم از آن الگوبرداری کنند و درس بگیرند. می توان اسطوره را به نهالی تشبیه کرد که بتدریج شاخ و برگ می گیرد. ابعاد مختلف اسطوره از جمله: تمدن و فرهنگ، اخلاق اجتماعی، داستان، حماسه، مذهب و… همان شاخ و برگهایی است که در ضمیر جوامع ریشه می دواند و ترکیب آنها باعث ایجاد جامعه ای با مولفه های هویتی مستحکم می گردد. به گفته عماد حجت:
«در بینش اساطیری بین افکار، تصاویر و اشیاء، نوعی همدمی سحرآمیز وجود دارد که سبب می شود جهان اساطیری مانند رویایی عظیم جلوه کند که در آن هر چیز ممکن است از چیز دیگری پدید آید.» (حجت ،۱۳۷۶،۱۰۰)
اسطوره ها انسجام بخش هویت ملی است و در پاره ای زمینه ها بر فرهنگ های دیگر ملل نیز اثر گذاشته است. نمونه هایی از اساطیر چون داستان رستم، بیژن و منیژه در شاهنامه، فرهاد و شیرین نظامی، داستان خضر پیامبر در قرآن وجود دارند که به مرور زمان مردم از مضمون آنها درس گرفته اند و آن را سرلوحه باورهای خود قرار داده اند.
۴-۲-۱-زندگینامه نظامی گنجوی:
شناسنامه: عموما ً نام و نصب او را « الیاس بن یوسف بن زکی بن موید» ضبط کرده اند. تقی الدین اوحدی در خلاصه الاشعار و زبده الافکار نام و نسبش را «احمد بن یوسف بن موید» و کنیه اش را «ابومحمد» و لقبش را نظام الدین آورده است. برخی دیگر از مولفان لقب او را جمال الدین ضبط کرده اند. عوفی در لباب الاباب او را «حکیم الکامل نظامی گنجه ای» نوشته و شرحی دیگر از اسم او نداده است.
اما به تصریح خود نظامی نامش الیاس بن یوسف بنزکی موید بوده است:
گر شد پدرم به سنت جدی یوسف پسر زکی مؤید …
در عین حال در آثار البلاد قزوینی کنیه دیگری نیز به اسم ابو محمد آورده است و بعید نیست صحیح بوده باشد. همچنین حاجی خلیفه نیز در ذیل خمسه نظامی نام کامل نظامی را «جمال الدین الیاس بن یوسف مؤید الگنجوی» دانسته است.
مؤلفان قدیم عموماً وی را به اسم نظامی مطرزی آورده اند. لقب مطرزی در حق نظامی از آن جهت داده شده است که در زمان او یعنی قرن ششم چند نفر شاعر و نویسنده در ایران با تخلص نظامی بوده اند. مانند: نظامی عروضی سمرقندی، نظامی اثیری نیشابوری و نظامی منیری سمرقندی. برای امتیاز از ایشان نظامی گنجوی را ملقب به مطرزی ساخته اند. (ثروت ،۱۳۷۰،۳۳)
ظاهراً پدر و مادر نظامی در زمان کودکی او از این جهان رخت برسته اند. (همان ،۱۳۷۰،۳۳)
خاندان نظامی، با توجه به مادرش (رئیسه کرد) و عنوان خالویش (خواجه) به نظر می آید از مسلک اشراف و بزرگان حداقل قبیله کرد بوده باشند و چون پدر نظامی از عراق به گنجه مهاجرت کرده و با مادرش وصلت نموده معلوم می شود خاندان پدر نظامی نیز از جهت اعتبار و شرافت قرین خاندان مادریش بوده باشد. بعلاوه توصیفهای نظامی بویژه در خسرو و شیرین و هفت گنبد نشان می دهد که محیط زندگی خانوادگی نظامی بالاتر از محیط خانواده های متوسط بوده است. ،(همان،۱۳۷۰،۳۳)
اما نظامی با آنکه سه همسر برگزیده است ظاهراً بیش از یک فرزند پسر نداشته است. نام او محمد بوده است.
نظامی سه زن داشت که هر کدام را پس از مرگ دیگری برگزیده است. از همه بیشتر به آفاق نامی که حکمران دربند به عنوان کنیزی بدو بخشیده بوده است علاقمند بوده و به تصریح در خسرو و شیرین از او یاد می کند و سرنوشت شیرین را مشابه غمهای خود و همسرش می داند:
سبک رو چون بت قبچان من بود گمان افتاد کافاق من بود
در اقبالنامه به مرگ دو همسر دیگرش نیز اشاره ای دارد.
در تاریخ وفات او ما بین ۵۷۶-۶۱۴ هـ. ق اختلاف رای هست. و شورویها در همان سنگ قبر ۵۹۹ را حک کرده اند. (همان ،۱۳۷۰،۳۵)
۴-۲-۲-آثار نظامی :
پنج منظومه نظامی به نام “پنج گنج “یا خمسه معروف است وخود نظامی مثنویهای سروده را گنج نامیده است :
من آن ذره خردم از دیده دور که نیروی توبرمن افکند نور
به نیروی تو چون پدید آمدم در گنج ها را کلید آمدم (اقبالنامه ،۶)
۴-۲-۳--مخزن الاسرار
شامل ۲۲۶۰بیت است اثری است معرف جنبه عرفانی واخلاقی شخصیت نظامی .در این منظومه توجه به دل است که همه عارفان آن را مجلای حقیقت دانند .نظامی پس از ذکر مقدسات در عنوان در توصیف شب وشناختن دل بحثی را آغاز می کند .بعد با خود دوبار خلوت می کند .خلوت اول در پرورش دل ؛از این خلوت ثمره می گیرد .درخلوت دوم ،در عشرت شبانه ؛از این خلوت نیز ثمره می گیرد .پس از دو بار خلوت به ذکر بیست مقالت می پردازد .در واقع مقالات محصول هایی است که از این خلوت ها بدست آمده است .شاعر در هر مقالت یک داستان می آورد این اثر سرودنش در ۵۵۲ .ق تمام شده است .(ثروت ،۱۳۷۰،۵۲).
۴-۲-۴-خسرو وشیرین
شامل ۶۵۰۰بیت در بحر مسدس مقصور ومحذوف سروده شده است .این اثر توسط حسودان نظامی سخت مورد انتقاد قرار گرفته است وآن را بازگشت به پیش از اسلام دانسته اند (همان ،۱۳۷۰،۵۲۹)
این اثر بنام طغرل بن ارسلان سلجوقی واتابیک اعظم شمس الدین محمد جهان پهلوان بن ایلدگز قزل ارسلان بن ایلدگز آغاز وبنام طغرل وقزل ارسلان پایان می یابد .(زنجانی ،۱۳۷۰،۳۲)
اساس منظومه خسرو وشیرین داستان معاشقه خسرو وپرویز وشیرین است که در کتب پیشین مانند المحاسن والاضداد وغررالاخبار ملوک الفرس وشاهنامه فردوسی سابقه دارد (همان ،۱۳۷۰،۳۵)
۴-۲-۵--لیلی ومجنون
شامل ۴۷۲۰بیت به سال ۵۸۴ ه.ق در مدت چهار ماه سروده است .داستان عشق نافرجام قیس بن ملوح از قبیله بنی عامر ولیلی بنت سعد از همان قبیله می باشد .اصل داستان عربی است (ثروت ،۱۳۷۰،۵۳)
بوجود عدم امکان در بسط داستان ،نظامی با تصریفاتی در آن یکی از زیباترین داستان های غنایی را در ادب فارسی به وجود آورد .به وجود این داستان در میان عربها ابن الندیم ،ابن قتیبه ،ابی الفرج اصفهانی ،وابن نباته اشاره کرده اند (همان ،۱۳۷۰،۵۳).
این منظومه بنام شروانشاه جلال الدین ابوالمظفر اخستان بن منوچهر سروده شده موضوع این مثنوی عشق مجنون قیس از قبیله بنی عامر به لیلی بنت سعد اوهم از قبیله بنی عامر بوده است (همان ،۱۳۷۰،۵۳).
۴-۲-۶--هفت پیکر:
این داستان به نام هفت پیکر به مناسبت آنکه هفت داستان توسط هفت کنیزک شاهزاده در هفت گنبدی که بهرام برایشان ساخته بود گفته می شود هفت پیکر نیز گفته شده وبهرام نامه به مناسبت شخصیت اصلی داستان بهرام گور است وهفت پیکر به مناسبت هفت تصویری که در قصر خوزنق بر دیوار نوشته شده بود وآن صورت هفت زیبا روی از هفت اقلیم جهان بوده نامیده شده است تعداد بیت های آن ۵۱۳۶بیت است وبه سال ۵۹۳ه ق .چهارده رمضان اتمام یافته است (ثروت ،۱۳۷۰،۵۴)
۴-۲-۷--اسکندر نامه
در دو بخش شرفنامه واقبال نامه تصنیف شده است قسمت شرفنامه از آنجا که جهانگشاییهای بری اسکندر را نمایش می دهد به نام اسکندر نامه بری وبخش دوم را به مناسبت سفرهای دریایی اسکندر نامه بحری نیز گفته اند همچنین اسکند رنامه به نام خردنامه نیز مشهور شده است .
شرفنامه اسکندر را به عنوان قهرمانی پیروزمند یا جهانگشا وپادشاهی با عظمت تصویر می کند واقبالنامه ،از اسکندر تصویری نظیر حکیم وپیامبر به دست می دهد .
ظاهرا نظامی تصمیم داشته این اثر را در سه بخش تصنیف کند بخش اول شرفنامه شامل اسکندر فاتح ،بخش دوم خردنامه شامل اسکندر خردمند وحکیم وبخش سوم اقبال نامه شامل چهره اسکند پیامبر احتمالا کبر سن نظامی را وتدار ساخته است دو بخش اخیر را با یکدیگر ادغام کند .(همان ،۱۳۷۰،۵۵)
۴-۲-۸-دیوان نظامی :
نظامی دیوانی شامل قصاید ،غزلیات ،قطعات ،ورباعیات داشته که قسمتی از آن از میان رفته است واشعار دیگر شاعران که نظامی یا نظام تخلص داشته اند :
مانند نظامی تبریزی ،نظام استر آبادی ،ونظامی عصر صفوی با اشعار او خلط شده است .(همان ،۱۳۷۰،۵۵)
۴-۲-۹-معلومات نظامی :
بی سبب نیست که نظامی را حکیم نظامی یاد کرده اند اودر علوم زمان خود مطالعه داشته واز هر چمن گلی چیده وگلزاری آفریده است ،نهفته های علوم ودقایق نجوم را خوانده وخداشناسی را بالاتر از همه دانسته است (همان ،۱۳۷۰،۵۵).
علاوه بر زبان عربی وفارسی به زبانهای دیگر نیزآشنایی داشته وتاریخ یهودی ونصرانی وپهلوی را خوانده است ودر نظم اسکندر نامه از آن سود جسته است (همان ،۱۳۷۰،۵۶)
نظامی به پزشکی علاقه زیاد داشت برای فرزندش محمد دو علم را تعریف کرده است وبه او توصیه می کند پزشک باشد یا فقیه واگر بتواند هردو دانش طب وفقه را کسب کند بهتر خواهد بود واو را از شاعری منع می کند (همان ،۱۳۷۰،۵۸).
۴-۲-۱۰-تاریخ اجتماعی و سیاسی عصر نظامی
تاریخ عصر نظامی مقارن است با تلاشی حکومت مرکزی و بزرگان سلجوقیان، و آغاز نبرد قدرت میان بسیاری از سلسله های کوچک و بزرگ و امیران و اتابکان در نواحی گوناگون سرزمین بزرگ ایران این زمان. این تزلزل از میان دشمنیهای وسیع و جنگهای پیاپی سلطان سنجر با آتسز خوارزمشاهی به سال ۵۳۳ شروع می شود و در سال ۵۴۸ که ما بین غزان و سنجر جنگی سخت می گیرد و منجر به اسارت سه ساله سنجر تا ۵۵۱ می شود به اوج خود می رسد. سنجر در همین سال به حیله ای از دست غزان نجات یافت ولی به علت بیماری در قوچان درگذشت.(ثروت ،۱۳۷۰،۱۳)
۴-۲-۱۱-اوضاع فرهنگی عصر نظامی
عصر نظامی، عصر کوردلی، تنگ نظری، تعصبها و سختگیریهای مذهبی، سقوط ارزشهای انسانی- اخلاقی، و ضد خردگرایی است. در کنار اینهمه ارزشهای ضد معنویت، فشارهای اقتصادی، جنگهای خانگی، ستم شاهان تجاوزهای مأموران حکومتی و رؤسای ایلها و طایفه ها بر مردم محروم، و زلزله و قحطی، اجتماعی را می سازد که حتی فریاد شاعران مدیحه پرداز را نیز بر آسمان می رساند. (ثروت ،۱۳۷۰،۲۳)
عصر نظامی، عصر تعصبهای مذهبی است. اصولاً ، شکست معتزله و برقراری اشعریان به معنای پایان دوران آزاد اندیشی در مذهب است. (همان ،۱۳۷۰،۲۴)
بعد از این عهد، بحث و نظر در علوم دینی و غیر دینی متروک شد و تسلیم تقلید امری معتاد گشت. تسلیم به قضا و قدر و تقلید از اسلاف بدون آوردن نظر جدید. از این پس تمام کتابها و آثار یا عبارتست از نقل و اقوال و عقاید پیشینیان در صورتی که مقبول عقاید متعصبانه باشد، و یا عبارتست از اثبات اقوال آنان لاغیر، و از بدبختی، این فکر حتی به فلاسفه و علما نیز سرایت کرد. (همان ،۱۳۷۰،۲۵)
اهداف سیاسی سیاستمداران و سیاستگزاران این عصر نیز در حمایت و گسترش تعصبهای مذهبی بی دخالت نیست. زیرا حکومت سلجوقی که در راس آن ترکان غیر ایرانی از عهد غزنویان تا خوارزمشاهیان در ایران حکومت کردند، در جهت حفظ منافع خویش، حمایت خلیفه بغداد و مذهب تسنن را در برابر مقابله با دشمنان داخلی ایرانی خویش وجهه همت قرار دادند، و یا حربه دفاع از دین مخالفان سیاسی خود را از میدان بدر بردند. بنابراین بخشی از مبارزه ها علیه بد دینی و بد کیشی تنها در راستای سرکوب ایرانیان ضد حکومت غزنوی و در این دوره سلجوقی بوده است. این مقصود از بزرگترین سیاسمتدار قرن ششم و یکی از متعصب ترین افراد در مذهب شافعی یعنی خواجه نظام الملک طوسی می توان ملاحظه کرد. (همان ،۱۳۷۰،۲۶)

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...