در تحقیقات گوناگون برای سرمایه اجتماعی، ابعاد گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است. « گروتارت و دیگران[۱]» (۲۰۰۴ و ۲۰۰۵) شش بُعد را برای سرمایه اجتماعی بیان کردهاند: ۱) گروهها و شبکهها ۲) اعتماد و انسجام ۳) کنش جمعی و تعاون ۴) ارتباطات و اطلاعات ۵) پیوند اجتماعی و شمول ۶) تقویت واکنش سیاسی. «وولکاک دو ناریان[۲]» (۲۰۰۰) و «جنیفر پرس[۳]» (۲۰۰۳) سرمایه اجتماعی را در دو بُعد درون گروهی، (پیوند دهنده) و پیوندهای برون گروهی ( متصل کننده) سنجیدهاند. ویژگی اصلی سرمایه اجتماعی گروهی، وجود پیوندهای قوی (چسبهای اجتماعی) در بین اعضای مثلا̋ یک خانواده یا یک گروه قومی است و ویژگی اصلی سرمایه اجتماعی قوی است(شارعپور، ۱۳۸۵). «هافمن و دیگران[۴]» (۲۰۰۵) نیز با بررسی پیشینه سرمایه اجتماعی آن را به پنج بُعد: ۱) کانالهای اطلاعاتی ۲ هنجارهای اجتماعی ۳) هویت ۴) وظایف و انتظارات و ۵) ساختار اخلاقی تقسیم می کنند.
پاملاپاکسون[۵]، برای سرمایه اجتماعی دوبعد قائل میشود: پیوندهای عینی و پیوندهای ذهنی.
۱-پیوندهای عینی: منظور از این نوع سرمایه اجتماعی، پیوندهای عینی میان افراد و ساختار شبکهای عینی است که افراد را به یکدیگر پیوند میدهد. این بعد، ارتباط افراد را درفضای اجتماعی نشان میدهد.
۲-پیوندهای ذهنی: پیوندهای ذهنی به مفهوم خاص آن به معنای متقابل، اعتمادزا و دربرگیرنده احساسات مثبت است (پاکستون، ۲۰۰۲: ۲۵۷).
در هر صورت، سرمایه اجتماعی در هریک از سطوح خرد، میانه و کلان، اثر خود را بر توسعه به عنوان کنش میان دو نوع سرمایه اجتماعی مشخص اعمال می کند:سرمایه اجتماعی ساختاری و سرمایه اجتماعی شناختی
بعد ساختار به جنبهای قابل رؤیت و عینیتر سرمایه اجتماعی اطلاق میشود؛ مانند شبکهها، تشکلها، نمادها، قوانین و تشکیلات شکل گرفته توسط آنها. سرمایه اجتماعی ساختاری بیشتر با شبکهها در ارتباط است که از طریق آنها همکاری، به خصوص فعالیتهای جمعی دارای منافع متقابل شکل میگیرد. گروههای ورزشی و گردهمایی با همسالان مثالهای سرمایه اجتماعی ساختاری هستند.
بعد شناختی که گاهی از آن با عنوان سرمایه اجتماعی ذهنی یاد میشود به ارزشها، اعتماد، گرایشها و عقاید مشترک ناظر است و به همین دلیل بیشتر امری ذهنی و نامحسوس است(میشل و بوسرت[۶]، ۲۰۰۷).
۲-۲-۱۰ گونههای سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی برحسب نوع گروهی که در آن سرمایه اجتماعی پدید میآید به دو گونه تقسیم میشود:
۱-سرمایه اجتماعی درون گروهی: در این گونه از سرمایه اجتماعی اشاره به روابطی مبتنی بر اعتماد و همکاری میان اعضای یک گروه دارد و سایر گروهها برای این گروه غریبه میشوند و منافع حاصله از سرمایه اجتماعی فقط توسط اعضای گروه مورد بهره برداری قرار میگیرد.
۲-سرمایه اجتماعی برونگروهی: این گونه از سرمایه اجتماعی روابط مبتنی بر اعتماد گروهها با یکدیگر(گروه با غریبهها) اشاره دارد. ولکاک علاوه بر دو نوع مذکور، گونه دیگری به سرمایه اجتماعی اضافه می کند.
۳-سرمایه اجتماعی اتصالی: که مبین همبستگی بین افراد غیرهمانند در موقعیتهای متفاوت را نشان میدهد(ولکاک، ۲۰۰۱: ۱۴-۱۳).
۲-۲-۱۱ مزایای سرمایه اجتماعی
بنابر عقیده لینا و وان بورن[۷]، سرمایه اجتماعی از چهار طریق منجر به پیامدهای سودمند میگردد:
۱-سرمایه اجتماعی به منزله یک مجوز برای تعهد فردی: وقتی سرمایه اجتماعی در یک جامعه یا سازمان، بالاست افراد برای صرفنظر کردن از منافع فردی کوتاه مدت خود به نفع منافع و هدفهای بلند مدت مبنا و دلیل عقلایی دارند. اگر افراد معتقد باشند که تلاشهایشان برای موفقیت کل جامعه یا سازمان، ضروری است؛ احتمال بیشتری وجود دارد که به انجام کارهایی بپردازند که از نظر جامعه یا سازمان مفید است و احتمال انجام اعمالی که تنها منافع فردی آنها را برآورده میسازد، کاهش مییابد.
۲-سرمایه اجتماعی به منزله تسهیل کننده ایجاد یک سازمان کاری انعطافپذیر: سرمایه اجتماعی می تواند به ایجاد انعطافپذیری در انجام کارها به جای سختی و عدم انعطاف، کمک نماید. سرمایه اجتماعی سازمانی با تأکید بر هویت و عمل جمعی و اتکاء بر اعتماد ایجاد میشود و به جای نظارت رسمی و مشوقهای اقتصادی؛ قابلیت انطباق و اثربخشی وظایف کاری انعطافپذیر در کنار عملکرد بالا را تسهیل مینماید.
۳-سرمایه اجتماعی به منزله ابزار اداره عمل جمعی: سرمایه اجتماعی می تواند به انجام وظایف به صورت جمعی، کمک شایانی نماید؛ زیرا به عنوان یک عامل جایگزین برای قرادادها، مشوقها و مکانیزمهای نظارت رسمی که در سیستمهایی با سرمایه اجتماعی کم یا بدون سرمایه اجتماعی ضروری هستند، عمل مینماید. در زبان اقتصاددانان، سرمایه اجتماعی هزینه های مبادله را کاهش میدهد و در زبان رفتار سازمانی می تواند به عنوان جایگزینی برای رهبری عمل نماید.
۴-سرمایه اجتماعی به منزلهی تسهیلکننده ایجاد سرمایه مفهومی: ناهاپیت و گوشال شرح دادهاند که چگونه اشکال مختلف سرمایه اجتماعی، میتوانند ایجاد سرمایه مفهومی درون جامعه یا سازمان را به وسیله ارائه یک محیط سازنده برای ترکیب و مبادله اطلاعات و دانش، تسهیل نمایند. بر طبق نظر ناهاپیت و گوشال این امر به چندین طریق اتفاق میافتد؛ مثلاً سرمایه اجتماعی می تواند ابزاری برای دستیابی و توزیع اطلاعات ارائه نماید که اغلب نسبت به مکانیزمهای رسمی کاراکتر بوده و هزینه کمتری دارد. زبان، استعارهها و دیدگاههای مشترک که اغلب در سازمانهایی با سرمایه اجتماعی بالا یافت میشوند، میتوانند از جمله راههای مؤثر و کارایی انتقال دانش و افزایش سرمایه مفهومی سازمان باشند. از دیدگاه آدلر و وان[۸]، اولین مزیت مستقیم سرمایه اجتماعی، توزیع اطلاعات است. سرمایه اجتماعی دسترسی به منافع و وسیعتر اطلاعات را تسهیل نموده و کیفیت، مربوط بودن، مناسبت و به جا بودن اطلاعات بهبود میبخشد. این دو محقق، ایجاد راههای نفوذ و کنترل و قدرت به منزله دومین مزیت سرمایه اجتماعی در نظر میگیرند. همچنین بیان میدارند که انسجام، سومین مزیت سرمایه اجتماعی است. از نظر این دو محقق، هنجارها و اعتقادات اجتماعی قوی که با درجه بالایی از همبستگی شبکه اجتماعی همراه است، اطاعت از قوانین مرکزی را تشویق نموده و نیاز به کنترلهای رسمی را کاهش میدهد(درانی و رشیدی،۱۳۸۷: ۴).
۱٫Grvtart et al.
۲٫Woolcock Do Narian
۳٫Jennifer Press
۴٫Haffman et al.
۱٫Pamlapaksvn
۲٫Michelle & Bvsrt
۱٫Linav & Van Buren
[شنبه 1399-09-15] [ 06:59:00 ب.ظ ]
|