براساس مکتب روان پویایی عزت نفس افراد این گونه شکل میگیرد:
نوزاد پس از تولد به طور فزاینده از وابستگی و ناتوانی خود و نیاز به بزرگسالان آگاه میشود. اگر نوزاد در خانوادهای متولد شود که آن خانواده پذیرندهی او باشند و مورد محبت و نوازش و علاقهی والدین قرار گیرد در طی رشد و تکامل خود احساس ارزشمندی میکند و والدین را به عنوان موضوعات خوب، درونی میسازد که این خود بر عزت نفس او تاثیر میگذارد و باعث میشود فرد در طول زندگی خود از عزت نفس بالایی برخوردار باشد ولی اگر نوزاد در خانوادهای متولد شود که مورد پذیرش و نوازش قرار نگیرد از همان ابتدا دچار احساس فقدان ارزشمندی میشود و این در طی فرایند رشد روان به گونههای مختلف بر رفتار فرد اثر میگذارد و عزت نفس فرد پایین میآید. (استور ۱۹۷۹ به نقل از مهدی دلفی موسوی ۱۳۸۰ بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر متغیرهای عزت نفس، اضطراب اجتماعی بر دانشجویان پسر مقطع اول دبیرستانهای نظام جدید شهرستان اهواز. طرح پژوهشی ) در نحوه شکل گیری عزت نفس کیفیت روابط در کودکی اهمیت اساسی دارد زیرا در این زمان است که بذرهای عزت نفس کاشته میشود. که مادر یا (جانشین مادر) از این لحاظ نقش محوری ایفا میکند. اگر رابطه مادر- فرزند سالم باشد (یعنی کودک احساس کند که مادرش قادر است به احساسات و نیازهای او به سرعت و به طور مؤثر واکنش نشان دهد و آنها را درک کند)، کودک خواهد توانست، در مورد خود و توانایی برقراری روابط شخصی صمیمیدر بزرگسالی، احساس مثبت داشته باشد که عکس این موضوع نیز، در صورت ضعیف بودن رابطۀ مادر فرزند میتواند صادق باشد. شکست در ایجاد، دلبستگی عاطفی به مادر میتواند به اضطراب دایمیناشی از بی توجهی یا طرد منجر شود.
پیامهایی که کودکان، به مرور و با گذشت زمان، از افراد مهم پیرامون خود در مورد خودشان دریافت میکنند، برای عزت نفس آنها بسیار مهم است. کودکان معمولاً همه چیز را به عنوان حقیقت قبول میکنند در واقع این مسئله به جذابیت آنها میافزاید.
عزت نفس خود پدر و مادر نیز میتواند بر روی فرزندان تاثیر بگذارد. این عقیده وجود دارد که فعالیت پدر و مادر برای کاربر روی عزت نفس شخصی خودشان بیشتر از آموزش مستقیم این موارد، بر کودکانشان تاثیر دارد. در دوران کودکی ابتدا یاد میگیریم که با نسخه برداری از رفتار پدر و مادر با خودمان رفتار کنیم، در نتیجه اگر پدر و مادر ایرادگیر باشند، خود انتقادی ما بیشتر خواهد شد.
پس عملکرد و ساختار خانواده نیز در عزت نفس مهم است. مطالعات نشان میدهد که فرزندان والدین طلاق گرفته و بی خانمانها از عزت نفس ضعیفی برخوردارند (ایلین شیهان ۱۹۶۴ به نقل از مهدی گنجی ۱۳۷۸).
نظر فرد نسبت به خویشتن و حس عزت نفس به تدریج در طول زندگی شکل میگیرد و تکامل پیدا میکند. این حس از کودکی آغاز میشود و طی مراحلی که بتدریج پچیدهتر میشود، پیشرفت میکند. فرد از هر یک از این مراحل عقاید، احساسها و بالاخره افکار پیچیدۀ جدیدی نسبت به خود دارد و مجموع همه اینها موجب میشود که او خودش را موجودی ارزشمند یا بی کفایت بداند. (هریس کلمز، امینه کلارک ۱۹۲۹ به نقل از پروین علیپور، ۱۳۷۵).
وقتی کودک بزرگتر میشود، یادگیری زبان را آغاز میکند، خود را در شرایط مختلف میآزماید، و واکنش دیگران به ویژه پدر و مادر را نسبت به خود درک میکند، به تدریج حسی نسبت به خودش در او رشد مییابد. او در ۲ سالگی بیش از آن که خود را پارهای از وجود پدر و مادر بداند، احساس استقلال وجود میکند و خود را موجودی جدا از پدر و مادر میداند. طی همین مراحل اولیه زندگی است که نخستین نظر نسبت به خویشتن در فرد شکل میگیرد این نظر تقریباً از طریق واکنشهای دیگران نسبت به کودک به وجود میآید. وقتی پدر یا مادری به کودک میگویند «تو چه دختر خوب، دوست داشتنی، باهوش هستی» کودک به تدریج این واژههای مثبت را در درون خویش جمع میکند تا به همراه احساسات، شور و گرمیلحن صداها و ابراز احساسات جسمانی نظیر در آغوش گرفتن، ناز و نوازش، گرفتن دست نخستین نظر نسبت به خویشتن را شکل دهد.
نخستین نظر و احساسی که کودک نسبت به خویشتن پیدا میکند. برداشت پیچیدهای است که از واکنشهای سایر افراد مهم ناشی شده است. اگر مادر حضور داشته باشد معمولاً مهمترین نقش را در زندگی کودک دارد. پس از او پدر و سایر بستگان برحسب میزان تاثیری که بر کودک دارند، در این برداشت سهیمند (هریس کلمز، امینه کلارک، ۱۹۲۹ به نقل از پروین علیپور ۱۳۷۵).
علل پیدایش عزت نفس
دلیل عمده ایجاد عزت نفس را باید در رابطهی فرد با جامعه او به خصوص در دوران پراهمیت کودکی و نوجوانی جست و جو کرد و این رابطه را میتوان به چند نوع بیان کرد:
واکنش دیگران: مهم ترین منشأ پدیدآمدن عزت نفس، رفتار واکنش دیگران نسبت به فرد (به خصوص کودک) است. این را نظریه «آینه خودنما» مینامند. یعنی فرد برای دیدن خود به واکنشهای دیگران توجه کرده، تصویر خود را در آن واکنشها میبیند. اگر والدین به کودک بگویند باهوش است و یا قابل اطمینان نیست، این نوع مفاهیم قسمتی از خودپنداره یا هویت کودک میگردد.
مقایسه با دیگران: به تدریج که کودک رشد میکند خود را با دیگران، مانند خواهر، برادر، دوستان و … مقایسه میکند این مقایسه یکی از منابع اصلی عزت نفس در کودکان است.
همانندسازی با الگوها: کودک با بعضی افراد مهم زندگی خود مثل والدین، معلمان همانندسازی میکند و آنان را به عنوان الگوی رفتار خود انتخاب میکند و میل دارد شبیه آنان شود که این همانندسازی در ذهن کودک انجام میشود بر روی عزت نفس تأثیر میگذارد.
نیاز به احساس ارزش و عزت نفس: همراه با زیستن در شرایط اجتماعی، نیاز به احساس ارزشمندی به نحو سالم و متعادل آن در انسان به وجود میآید که در سلامت و تعادل روانی فرد ضروری است ولی اگر به این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت و یا خودبزرگ بینی در فرد ایجاد میشود و عزت نفس شخص پایین میآید (بیابانگرد ۱۳۷۳ به نقل از هرمزی نژاد ۱۳۸۰).
افکار هم میتواند نقش بسیار مهمیدر چگونگی ادراک و احساسات ما و علل پیدایش عزت نفس داشته باشد.
مثلاً فرض میکنیم شخصی در آینه به خودش نگاه میکند و میگوید: «چه هیکل بدی پیدا کرده ام» این فکر میتواند بر عزت نفس او اثر منفی بگذارد اما اگر در آینه نگاه کند و فکر کند به نظر میرسد مدل موهایم خیلی خوب شده است اثر آن روی عزت نفس کاملاً برعکس خواهد بود. در این دو مورد تصویر فرد در آینه همان است، تنها افکار فرق کردهاند پس اگر شرایط خارجی تعیین کننده عزت نفسش باشند آن گاه کافی است شخص شرایط خود را بهبود بخشد تا عزت نفس افزایش یابد (ماتیومک کی، پاتریک فنینگ، ۱۹۹۷ به نقل از مهرناز شهرآرای، ۱۳۸۶)
همهی افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جمعیت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند عزت نفس بر همهی سطوح زندگی اثر میگذارد. بررسیهای گوناگون روان شناختی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، نیازهای گستردهتر نظیر نیاز به آفریدن، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه، محدود میماند. ولی زمانی که کسی کارش را تحسین کند یا وقتی میداند که طرحی را به بهترین نحو به پایان رسانده احساس خوبی نسبت به خود دارد و با اطمینان با مشکلات و مسئولیتهای زندگی مواجه میشود و از عهده آنان بر میآید (هریس کلمز و امینه کلارک ۱۹۲۹ به نقل از پروین علیپور ۱۳۷۵).
نشانههای عزت نفس
عزت نفس را میتوان در حالات چهره، رفتار، صحبت و حرکات اشخاص مشاهده کرد. شخصی که عزت نفس بالایی دارد. احساست خوبی را که نسبت به خود و دیگران دارد. به روشهای گوناگون ابراز میکند. لبخند میزند، از نگاه کردن فرار نمیکند، راست میایستد به طور کلی یک احساس مثبت ارائه میدهد، دیگران هم به احساس مثبت او بر راههای مختلف پاسخ میدهند، او را میپذیرند و جذب او میشوند. در نتیجه چنین شخصی نسبت به خود احساس خوبی پیدا میکند. برعکس شخصی که عزت نفس پایین دارد، احساسات بی کفایتی خود را به صورت نوعی درماندگی مبهم آشکار میکند. کسی که عزت نفس سالم دارد در برخورد با دیگران از قدرت ابراز وجود برخوردار است. چنین شخصی هرگز اجازه نمیدهد که احساس اضطراب یا نبود احساس امنیت، خاطر او کلافه کند، واقع بین است یعنی به واقعیتها احترام میگذارد، از نیروی خلاقانه خود استفاده میکند، برای رسیدن به اهداف خود مسئولیت پذیر است و استقلال رای دارد، از انعطاف پذیری کافی برخوردار است. یعنی با تغییر در شرایط کار و زندگی به راحتی کنار میآید و هراسی به دل راه نمیدهد و هرگز از اینکه بگوید اشتباه کردم ترسی ندارد و قبول هر اشتباه را به حساب تحقیر شدن خود نمیگذارد (براندن ۱۹۹۰ به نقل از چراغه داغی ۱۳۷۹).
ویژگیهای عزت نفس زیاد
نوجوانی که عزت نفسش زیاد است:
مسئولیت پذیر است. سریع و با اطمینان عمل میکند. گاهی مسئولیت کارهای عادی روزانه نظیر شستن ظرفها و نظافت حیاط را بر عهده میگیرد. یا بی آنکه از او خواسته شود به کمک دوستش میشتابد.
به پیشرفتهایش افتخار میکند. هنگامیکه از پیشرفتهایش حرفی به میان میآید، با مسرّت تصدیق میکند و حتی به سبب آنها، گاهگاه از خودش تعریف میکند.
دامنه وسیعی از هیجانها و احساسات را نشان میدهد میتواند بخندد، فریاد بکشد، گریه کند، به گونهای خود به خودی محبتش را بروز دهد و هیجانات مختلفی را ابراز میکند.
ناکامیرا به خوبی تحمل میکند هنگام روبرو شدن با ناکامیها میتواند واکنشهای گوناگونی مثل شکیبایی، خندیدن به خود، بلند حرف زدن و … از خود نشان دهد و قادر است از آنچه موجب ناکامیاش شده است سخن بگوید.
احساس میکند که میتواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد از نفوذی که بر افراد خانواده، دوستان و حتی بر اولیای امور نظیر معلمها، رؤسا، کارفرماها و … دارد مطمئن است.
به چالشهای جدید، مشت
اقانه رو میآورد، مشاغل ناآشنا، آموزشها و فعالیتهای جدید، توجهش را جلب میکند و او با اطمینان، خود را درگیر آنها میکند (هریس کلمزو امینه کلارک ۱۹۲۹ به نقل از پروین علیپور ۱۳۷۵).
ویژگیهای عزت نفس کم
نوجوانی که عزت نفسش کم است:
احساس میکند که دیگران ارزشی برایش قایل نیستند در محبت و پشتیبانی والدین یا دوستانش تردید دارد و یا احساس میکند که آنها اصلاً به او علاقه ندارند و از او حمایت نمیکنند.
احساس ناتوانی میکند. عدم اطمینان، یا حتی احساس درماندگی بر بیشتر نگرشها و اعمالش سایه میافکند با مسائل و مشکلات، قدرتمندانه مقابله نمیکند.
به آسانی تحت تأثیر دیگران قرار میگیرد. اندیشهها و رفتارش غالباً متأثر از کسانی است که اوقاتش را با آنها میگذارند، به او اغلب تحت نفوذ شخصیتهای قوی قرار میگیرد.
دامنهی محدودی از عواطف و احساسات را نشان میدهد، به طور مکرر فقط رفتارهای خاصی چون بی قیدی، خشونت، بدخلقی را از خود بروز میدهد.
از موقعیتهای نگرانی زا میگریزد. در برابر فشارهای روانی، به ویژه ترس، خشم و یا شرایطی که موجب آشفتگی اش میشود کم تحمل است.
بهانه جویی میکند و زودناامید میشود. نازک نارنجی است، نمیتواند انتقاد و یا درخواستهای غیرمنتظره را بپذیرد، و برای انجام ندادن آن درخواستها عذر و بهانه میآورد. (هریس کلمز و امینه کلارک ۱۹۲۹ به نقل از پروین علیپور ۱۳۷۵).
پس هرچه افراد خود را بیشتر بپذیرند احتمال بیشتری خواهد داشت که دیگران را بپذیرند. برعکس هرچه نظرشان نسبت به خود نامطلوب تر باشد، دیگران را نیز کمتر پذیرا خواهند بود که این نظریه بر افزایش و کاهش عزت نفس تأثیر دارد. (کارل راجرز ۱۹۶۴، به نقل از مهدی گنجی ۱۳۷۸).
تکنیکهای تقویت عزت نفس
۱٫ خود را سرزنش نکنید: سرزنش و سرکوفت زدن به خود، نشاط و شادمانی را از شما سلب میکند. زیرا نسبتهای ناروا به خود دادن، در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند و از ضمیر ناخودآگاه پیامهای منفی به ذهن مخابره میشود ودر این شرایط احساس میکنید که توان انجام کاری را ندارید. البته این گفته بدان معنا نیست که اشتباهات را نادیده بگیرید. بلکه نشان میدهد که راجع به نقاط ضعف و قدرت، باید قضاوت منصفانه داشت.
۲٫ انتظار نداشته باشید که دیگران از شما تعریف کرده و یا شما را تشویق کند:چون ممکن است بی توجهی یا حسادت و نظایر آن باعث شود که دیگران کمتر شما را تشویق کنند. ولی خودتان را هرچند وقت یکبار تحسین کنید و پاداش بدهید. این امر وجودتان را از شور و شوق و شادمانی لبریز میکند.
۳٫ بر نقاط قوت خود پافشاری کنید: بالیدن به تواناییهای خود، برچسب منفی به خود نزدن و برجسته کردن امتیازات، احساس رضایت و خرسندی به شما خواهد داد. پس با هر نوع تفکر منفی برخورد کنید تا غم و غصه شما را فرا نگیرد.
۴٫ محدودیتها و کمبودهای خود را بپذیرید و با آنها کنار بیایید: از مشکلات نهراسید و به شکستها نیندیشید بلکه به موفقیتها فکر کنید و بدانید که فقط شما نیستید که دارای این مشکل هستید. از این طریق جرأت پیشروی و مسئولیت پذیری پیدا میکنید و شادی بر زندگی تان حاکم میشود. (مایکل آیزنک ۱۹۹۲ به نقل از خشایار بیگی و مهرداد فیروز بخت ۱۳۸۴).
فواید عزت نفس زیاد برای نوجوانان
نوجوانی که عزت نفس زیاد دارد طی این زمان مناسب، یعنی زمانی که برای بزرگسالی آماده میشود و هنوز ناگزیر نیست تمام مسئولیتهای زندگی اش را به عهده بگیرد، بهترین فرصت را برای پی بردن به هویت خویش، به دست خواهد آورد.
سایر اثرات عزت نفس که موجب تقویت تواناییهای فرد برای زندگی آینده اش میشود عبارتنداز:
– روشن شدن توانایی های فردی، منابع، علایق و جهتهای خویش، یعنی:
فردی که منابع خود را میشناسد و به آنها توجه دارد، فرصتها را غنیمت خواهد شمرد و از آنها استفاده خواهد کرد.
– مؤثر بودن و احساس رضامندی کردن در روابط میان فردی، یعنی:
نوجوانی که یاد میگیرد چگونه به نحو مؤثر با دیگران رابطه برقرار کند، توانایی زیاد خواهد داشت که در طول زندگی نیازهای فردی و اجتماعی اش را برآورده کند.
– روشن شدن جهت، یعنی:
نوجوانی که اعتماد به نفس دارد بهتر میتواند راههای گوناگون را بسنجد و مناسبترین آنها را برای دوره بزرگسالی برگزیند.
– سودمندی شخصی، درخانه، مدرسه و درکارش درآینده، یعنی:
نوجوانی که احساس میکند با کفایت و ارزشمند است، میل دارد پای به میدان عمل بگذارد و بیاموزد که چگونه به نحو مؤثر و مفیدی از وقتش استفاده کند. (مایکل آیزنک ۱۹۹۲ به نقل از خشایار بیگی و مهرداد فیروزبخت ۱۳۸۴).
چگونه می توانیم سه نوع اصلی و اساسی از عزت نفس را در خود به وجود آوریم ؟
سه نوع اصلی عزت نفس عبارتند از : عزت نفس رفتاری، احساسی، عاطفی و در نهایت روحی و معنوی
به منظور آن که اقتدار شخصی لازم را به دست آورده. و رضایتی که استحقاقش داریم تجربه کنیم به هر سه نوع عزت نفس نیاز داریم.
عزت نفس رفتاری، به معنای قابلیت و توانایی درعمل کردن و انجام دادن کارهاست مثل به تحقق رساندن رویاها این عزت نفس مورد نظر اغلب ماست که چهار ویژگی دارد:
۱- اعتماد و ایمان به قابلیت وتوانایی درعمل کردن
۲- اعتماد وایمان به این که پشتکار خواهیم داشت و مداوم به اقدامهای خود ادامه خواهیم داد تا به نتیجه مطلوب و نهایی برسیم
۳- اعتماد و ایمان به قابلیت و توانایی خو
د در، از سر راه برداشتن مانعها و مشکلها
۴- اعتماد و ایمان کامل داشتن به این که قابلیت و توانایی آن را داریم تا در صورت لزوم از دیگران کمک بخواهیم.
نوع دوم، عزت نفس احساسی و عاطفی است. وبه معنای توانایی در تسلط و به کنترل در آوردن دنیای احساسی وعواطف خودمان این که بدانیم چه احساساتی داریم، معنای آنها را بفهمیم و بتوانیم انتخابهای احساسی درستی بکنیم و از خود درمقابل درد و رنج روحی و لطمه و صدمههای عاطفی محافظت کنیم و بدانیم که چگونه روابطی صمیمی، سالم و ماندگار خلق کنیم. که ویژگیهایی دارد:
۱- اعتماد و ایمان داشتن به این که احساسات خود را میفهمیم، درک میکنیم و با آنها در تماس هستیم.
۲- اعتماد و ایمان داشتن به این که میتوانیم احساسات خود را بیان کنیم و آنچه در درونمان هست بیرون بریزیم.
۳- اعتماد و ایمان داشتن به قابلیت وتوانایی در برقراری ارتباط و دوستانه، محبت آمیز و با معنی با سایر انسانها
۴- اعتماد وایمان داشتن که میتوانیم عشق، درک متقابل عشق و شور حرارت را در تمامی موقعیت زندگی خود به خصوص موقعیتیهای دشوار بیابیم و از آن بهره جوییم.
۵- اعتماد وایمان داشتن به این که چیزهای ارزشمند و فوق العادهای برای تقدیم کردن به دیگر انسانها داریم.
سومین نوع، عزت نفس که مهمترین آنها میباشد اعتماد به نفس روحی و معنوی است. که همان اعتماد وایمان ما به جهان هستی و کل آفرینش و موجودات است. این ایمان روحی که زندگی، هدف و نهایتی مثبت را در پی خواهد داشت و ما به خاطر هدفی این جا هستیم و زندگی ۷۰، ۸۰ یا ۹۰ سالهمان بر روی این کرهی خاکی هدف و مقصودی را دنبال می کند. به عقیده دی آنجلیس بدون این نوع از عزت نفس، کسب و به دست آوردن دو نوع دیگر مشکل خواهد بود. که ۳ ویژگی دارد اعتماد و ایمان داشتن به این که جهان هستی وموجودات پدیدههایی اسرا آمیز و اعجاز گونهاند، که همواره روبه تحول وتکامل دارند و جریان هستی خود به خود، به سوی خوبی وکمال پیش میرود.
۲- اعتماد وایمان داشتن به نظم برتر نظام هستی و ایمان به این که معنی و مفهومی در آن نهفته است.
۳- اعتماد و ایمان داشتن به این که ما نیز انسانی هستیم که مظهر نمود و مخلوقی از خداوند روح وهوش برتر یا هر چیز دیگری که آن را مسئول و مبدأ آفرینش و خلقت جهان هستی میدانیم هستیم. (باربارادی آنجلیس ۱۹۹۵ به نقل از هادی ابراهیمی ۱۳۸۲).
چگونه میتوانید عزت و نفس و خود باوری را از همین الان در خود تقویت کنید؟
اولین قدم در راه تقویت عزت نفس و خود باوری آن است که وا نمود نکنید عزت نفستان از آنچه به راستی حقیقت دارد بیشتر است. یعنی در مورد ناامنی ها و بی اعتمادی هایتان با خودتان صادق باشید.
عزت نفس، یک احساس درونی است نه یک «ادعا» یا «لاف»
هنگامی که فقط دست به کارهایی میزنید که میدانید و مطمئن هستید از دستتان بر می آید و توان انجامش را دارید، هرگز به عزت نفس واقعی دست نخواهید یافت.
عزت نفس حقیقی این نیست که نترسید. عزت نفس واقعی آن است که بدانید و مطمئن با این که میترسید اما بیگمان دست به عمل خواهید زد.
عزت نفس یا خود باوری هرگز با غرور، منیت و خود بزرگ بینی یکی نیست. عزت نفس به این معناست که خودتان را باور کنید. غررو و منیت آن است که بخواهید به دیگران اثبات کنید از آنان مهمتر و برترید(باربارادی آنجلیس۱۹۹۵ به نقل از هادی ابراهیمی ۱۳۸۲).
[سه شنبه 1400-03-11] [ 10:02:00 ب.ظ ]
|