کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



امروزه بسیاری از بازارها، به شدت رقابتی شده اند و برای باقی ماندن در این فضای رقابتی، سازمان ها باید کالا و خدمات با کیفیت بالا تولید و ارائه کنند تا مشتریان رضایت مند و وفادار کسب کند. ایجاد و کسب مشتریان رضایت مند، هدف اصلی هر کسب و کاری می باشد؛ زیرا رابطه واضع و قوی بین کیفیت محصولات (خدمات)، رضایتمندی مشتری و سودآوری وجود دارد (فدیکوا[۱۶]، ۲۰۰۴: ۴۴).
بانکداری نوین نوع نوظهوری از صنعت بانکداری است که به ارائه خدمات بانکی با بهره گرفتن از محیط های الکترونیکی می پردازد. بانکداری نوین به عنوان پیش نیاز تجارت الکترونیکی مطرح است و تجارت الکترونیکی نیز با اشاعه بانکداری الکترونیکی بیشتر رشد خواهد کرد. با بهره گرفتن از سیستم‏های پرداخت الکترونیکی می توان انتقال منابع پولی و اعتباری را به صورت الکترونیکی انجام داد بدون آن که نیازی به جابجایی فیزیکی باشد (کلاسنس و همکاران[۱۷]، ۲۰۰۲: ۲۷۴۴). که مروری بر ادبیات تحقیقی می‏تواند همانند نوعی چسب ذهنی عمل کند که همه موضوع های تحقیق را به هم بچسباند و از نطر ذهنی موجب انسجام و یکپارچگی آنها شود (پارسائیان و اعرابی، ۱۳۷۷: ۴۶). لذا در این فصل و در ۴ بخش، سعی شده است که ادبیات موضوع در برگیرنده مبانی نظری در ارتباط با موضوع مورد تحقیق باشد، که عبارتند از:
بخش اول: مبانی نظری بازاریابی.
بخش دوم: مبانی نظری سیستم نوین بانکداری۱.
بخش سوم: پیشینه پژوهش که در این قسمت پیشینه پژوهشهای انجام شده در دو بخش تحقیقات انجام شده در داخل کشور و تحقیقات انجام شده در خارج از کشور مورد مطالعه قرار می گیرد.

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

بخش اول- مبانی نظری بازاریابی

 

مدیریت بازاریابی

مدیریت بازاریابی عبارت است از فرایند برنامه ریزی و اجرای پندار، قیمت گذاری، تبلیغات و توزیع ایده، کالا و خدمات به قصد انجام مبادلاتی که به تامین اهداف انفرادی و سازمانی منجر گردد (کاتلر، ۲۰۰۲: ۴۰).http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C
مدیریت بازاریابی تلاش آگاهانه ای است برای به دست آوردن نتایج مثبت در مبادله با بازارهای هدف. مدیریت بازاریابی در هر بازاری کاربرد دارد و قابل اجراست. به طور مثال یک مدیر منابع انسانی با بازار نیروی کار یا یک مدیر خرید با بازار مواد اولیه سر و کار دارند. اما به طور کلاسیک، مدیریت بازاریابی به وظایف آن دسته از کارکنان سازمان اطلاق می شود که با فروش محصولات و خدمات نهایی سر و کار دارند؛ مانند مدیر فروش، مدیر تبلیغات و فروشندگان (جانسون[۱۸]، ۲۰۰۹ : ۳۸۰).
اولین بعد آن «نیازها و خواسته ها» است. منشا و رکن اساسی نظام بازاریابی، نیازها و خواسته های انسان است بشر برای ادامه حیات خود به غذا، آب، لباس و پناهگاه احتیاج دارد. او میل زیادی به آرامش، آسایش، آموزش و خدماتی از این قبیل دارد. محصول زاییده نیازها و خواسته های بشر است. هر چیزی را که خدمتی ارائه دهد یا نیازی را برآورده سازد می توان محصول قلمداد کرد. خواسته در بازاریابی شکل برآورده ساختن نیاز است و تقاضا، توانایی رفع خواسته است.
بعد دوم تعریف فوق مبادله است. بازاریابی از زمانی آغاز می شود که فرد تصمیم می گیرد نیازها و خواسته هایش را از طریقی که آن را مبادله می نامند ارضا کند. در مبادله باید؛ اول: دو طرف وجود داشته باشد؛ دوم: هر طرف چیز با ارزش برای طرف دیگر داشته باشد و سوم هر طرف مجاز به پذیرش یا  رد پیشنهاد طرف دیگر باشد. عمل مبادله آزاد طبیعی باعث افزایش ارزش محسوس برای هر دو طرف می شود.
بعد سوم مفهوم بازاریابی، بازار است. موضوع مبادله به طور طبیعی به بازار منتهی می شود. تعریف  بازار عبارت است از «محلی برای مبادلات بالقوه» البته لزومی به فیزیکی بودن این محل نیست (اپارا و همکاران[۱۹]، ۲۰۰۹: ۲۱).
مدیریت بازاریابی عبارت است از «تجزیه و تحلیل، طرح ریزی، اجرا و کنترل برنامه های تعیین شده برای فراهم آوردن مبادلات مطلوب با بازار های مورد نظر به منظور دستیابی به هدفهای سازمان». تاکید مدیریت بازاریابی بیشتر بر تعیین محصولات سازمان بر مبنای نیاز ها و خواسته های بازار مورد نظر و نیز استفاده از قیمت گذاری، ارتباطات و توزیع موثر جهت آگاهی دادن، ایجاد محرک و ارئه خدمت به بازار است.
اگر چه همه مدیران سازمان به نوعی با بازار ها سروکار دارند، مدیریت بازاریابی مسئول رسیدگی به بازار و مشتریان محصول نهایی سازمان است. مدیران تحقیقات بازاریابی، مدیران خدمات فروش، مدیران محصول، معاون بازاریابی، فروشندگان و مدیران تبلیغات کار رسمی بازاریابی را در سازمان ها بر عهده دارند. هر یک از این شغلها دارای رسالت، هدف و مسئولیت خاص خود است. کار مدیران همه این شغل ها عبارت است از تجزیه و تحلیل، طرح ریزی و اجرای برنامه هایی که سطح مطلوبی از دادوستد ها را با بازارهای خاص فراهم  می آورند.
به طور کلی مدیریت بازار یابی دارای پنج اصل اساسی به شرح ذیل می باشد:
اصل اول : گرایش تولید
بر این پایه استوار است که مصرف کنندگان خواهان محصولاتی هستند که در دسترس بوده و قدرت خرید آن را داشته باشند. که دارای دو حالت است، اول زمانی است که تقاضا برای یک محصول بیشتر تراز عرضه باشد که در این حالت مدیریت باید به دنبال راهی برای افزایش تولید باشد. حالت دوم این که هزینه تولید محصول نهایی در سطح بالایی قرار دارد  که مدیریت باید به دنبال کاهش این هزینه در افزایش تولید باشد.
اصل دوم : گرایش محصول
بر این اصل استوار است که  مصرف کنندگان محصولاتی را که بهترین کیفیت، کارکرد و شکل ظاهری  را دارند خواهند خرید؛ بنا براین سازمان باید انرژی خود را به بهبود دائمی کیفیت محصول نهایی و نوآوری در تولید آن اختصاص دهد.
اصل سوم: گرایش فروش
بر این اصل استوار است که  مشتریان مقدار زیادی از محصول را نخواهند خرید مگر آنکه برای فروش و تبلیغات  برنامه ریزی و فعالیتهای چشمگیری صورت گیرد. در این روش ریسک بالایی وجود  دارد و احتمال از دست دادن مشتری برای همیشه نیز وجود دارد در اینجا فروش نقش اساسی دارد و مشتری مداری در جایگاه دوم اهمیت است.
اصل چهارم: گرایش بازاریابی
بر این اساس است که وظیفه اصلی هر سازمان تعیین نیاز ها، خواسته ها و ارزشهای بازار هدف و تطبیق سازمان برای ارضای آنها به گونه ای موثر تر و مفید تر از رقبا است .
اصل پنجم : گرایش بازار یابی اجتماعی
این گرایش خواهان آن است که بازاریابان بین عوامل زیر توازن بر قرار کنند: خواسته های مشتریان هدف، منافع بلند مدت مشتریان هدف، منافع بلند مدت جامعه، بازده بلند مدت سرمایه شرکت. فلسفه بازاریابی اجتماعی مستلزم آن است که بازاریابان نه تنها خواسته های مشتریان را به حساب آورند و به منافع خود فکر کنند، بلکه خواسته های مردم دیگر را نیز که رفاهشان به عملیات شرکت بستگی دارد در نظر بگیرند و متوجه آن باشند که در داخل یک سیستم اجتماعی بزرگتر فعالیت دارند و نسبت به غیر مشتریان نیزمسئولند (هیل[۲۰]، ۲۰۰۷: ۹۴).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سیر تکامل بازاریابی و اهمیت آن برای سازمانها

باورش شاید سخت باشد. اما وقتی که نگاهی به تاریخچه علم اقتصاد، تولید عملیات، حسابداری و دیگر مباحث تجارت میاندازیم، بازاریابی  نسبت به آنها جوانتر است و قدمت آن به دهه ۱۹۰۰ برمی گردد. قبل از این زمان اکثر موضوعات وابسته به بازاریابی در مفاهیم اقتصادی فرض می شدند. به عنوان مثال به تنظیم قیمت به عنوان یک موضوع ساده عرضه و تقاضا نگریسته می شد. کم کم آگهی (که از سال ۱۹۰۰ به خوبی توسعه یافت) و موارد دیگر مانند رفتار خرید مشتریان و اهمیت توزیع مورد توجه قرار گرفت بررسی هایی که بوسیله محققان بازاریابی در دانشگاههای بزرگ و معتبر انجام گرفت به بخش بزرگی از بازاریابی یعنی به بحث انگیزش و نیازها و جزئیات روابط و رفتارهای موجود بین فروشندگان و خریداران کمک شایان توجهی نمود. بویژه اینکه مطالعه بازاریابی به فروشندگان کمک نمود تا استراتژیهای مطمئن تری را بکار ببرند و این تاکتیک ها میتوانست به طور محسوسی رابطه خریدار و فروشنده را به سود ختم کند. در اوایل (قبل از ۱۹۵۰) بیشتر بازاریابی شامل شناسایی استراتژیها و تاکتیکهایی می شد که فروش کالا و خدمات را با رعایت ناچیز آنچه مشتریها واقعا میخواستند افزایش می دادند(فلسفه فروش) .اغلب شرکتها به فروش بیشتر توجه داشتند و به فلسفه ایجاد ارتباط بلندمدت اهمیت نمی دادند. اما از دهه ۱۹۵۰ به بعد دید شرکتها در مورد فروش و مشتریان شروع به تغییر نمود. بطوریکه رقابت افزایش یافت و در اکثر صنایع و سازمانها به خریدار به گونه ای دیگر نگاه کردند و سعی نمودند تا راه های بهتری را برای این منظور بیابند. آنها فلسفه ای عرضه نمودند مبنی بر اینکه عامل کلیدی در بازاریابی موفقیت آمیز فهمیدن نیازهای مشتریان میباشد و در نهایت این مفهوم مشهور بازاریابی را که ابتدا باید مشتری را شناخت و فهمید که چه میخواهد  را ارائه دادند. چنانچه ملاحظه شده هدف کلیدی یک سازمان از تلاشهای بازاریابی برای توسعه روابط با مشتری است به طوریکه هر دو سود ببرند. این تلاشهای بازاریابی برای ارائه خدمات یک نقش مهم در اغلب سازمانها و جوامع به شمار می آید. در سطح سازمان بازاریابی یک وظیفه حیاتی برای تجارت است که تقریبا در تمام صنایع و سازمانها نیاز به آن احساس می شود، چه سازمان غیر انتفاعی باشد و چه انتفاعی.برای سازمانهای انتفاعی بازاریابی مسئولیتی است در جهت انجام وظایفی که درآمد، امیدواری و سود را برای سازمان به ارمغان بیاورد. برای سازمان های غیر انتفاعی، بازاریابی مسئول جذب مشتریان نیازمند و حمایت از آنهاست. هر دو نوع این سازمانها بعید است که بدون بازاریابی بتوانند به حیات خود ادامه دهند. در نهایت باید توجه داشته باشیم که بازاریابی در سطحی وسیع منافع زیادی برای جامعه به همراه دارد مانند:
۱- محصولات توسعه یافته که نیازها را ارضا کند، شامل محصولاتی که کیفیت زندگی اجتماعی را بالا می برد.
۲- با ایجاد یک محیظ رقابتی کمک می کند تا قیمت محصول پایین تر بیاید.
۳- سیستم های توزیع پیشرفته محصول، محصولات را در مناطق جغرافیایی زیادی در دسترس مشتریان قرار می دهد.
۴- ایجاد تقاضا برای محصولات سازمانها که آنها را به گسترش نیروی کار خود وادار می سازد (ایجاد شغل).
۵- تکنیکهای که می توانند پیامهایی را انتقال دهند به طوری که رفتار اجتماعی را به سمت مثبت تغییر دهد، برای مثال آگهی های ضد سیگار (دانیل و همکاران[۲۱]، ۲۰۰۴: ۷۴).

عکس مرتبط با اقتصاد

بازاریابی رابطه مند

بازاریابی رابطه مند اولین بار در دهه ۱۹۸۰ توسط تنی چند از صاحبنظران بازاریابی مطرح شد. اما اساس و پایه این شاخه از بازاریابی که رابطه تنگاتنگی هم با رفتار مصرف کننده دارد از دل تحقیقات مربوط به روابط بین خریـدار و فروشنده در کسب و کارهای متوسط و نسبتاً بزرگ بیرون آمده است. در این پارادایم به جای نگرش خصمانه به مقوله چانه زنی در هر معامله خریدار و فروشنده برای رسیـــدن به اهداف خود با یکدیگر به توافق می رسند و در یک قـــــالب طرح ریزی شده نسبت به هم تعهداتی پیدا کرده و روابط خود را شکل می دهند (پالمر[۲۲] و همکاران، ۱۹۹۴: ۱۲).
بازاریابی رابطه مند به ایجاد روابط بلندمدت و متقابل با افراد و سازمانها و گروه های ذینفع اشاره می‏کند و اساس آن برقراری ارتباطات مطلوب و موثر به منظور حفظ ونگهداری آنهاست.
در بین گروه های ذینفع، مشتــری مهمترین بوده و بازاریابی رابطه مند مشتـــــری را به دیده یک دارایی می نگرد که مستهلک نمی شود و اگر چه در ترازنامه شرکتها جایی ندارد اما درحقیقت از همه آن اقلام مهمتــر است. بازاریابــــی رابطه مند، صرفاً به دنبال این نیست که خدمات را در مکان، زمان و قیمت مورد تقاضای بازار هدف، دراختیارش قرار دهد، بلکه می خواهد چنان روابطی با بازار هدف ایجاد کند که مجدداً در آینده از او خرید و دیگران را نیز به این کار ترغیب کنند. بازاریابی رابطه مند به دنبال آن است که مشتریان بیشتری را حفظ کرده و مشتریان کمتری را از دست بدهد. برای روشن شدن موضوع به مدل سطل سوراخ دار توجه کنید.
مدل سطل سوراخ دار
اگر ما انباره مشتریان یک شرکت را به یک سطل تشبیه کنیم که چند سوراخ در انتهای آن دارد. در گذشته شرکتها می توانستند این سطل را از مشتریان جدید و فراوان پر کنند و بابت از دست دادن مشتریان قدیمی به علت وجود سوراخ درانتهای سطل نگرانی نداشته باشند. ولی امروزه شرکتها نگران سطح و میزان نگهداری مشتریان خود هستند و می دانند که همواره باید این میزان درحد مطلوبی باشد، آنها می دانند اگر نگران میزان ریزش مشتریانشان نباشند طولی نخواهد کشید که انباره آنان را تنها مشتریان حبس شده تشکیل خواهند داد و بزودی نابود خواهند شد.
اما سوالی که ممکن است مطرح شود آن است که: مشتریان چه احتیاجی به روابط دارند؟
اصولاً روابط در هر جایی که جریانی از منــــافع برقرار باشد به وجود می آید. در دنیای امروز خریداران برای تصمیم گیری در فرایند خرید، با سوالات و اما و اگرهای بسیاری روبرو هستند. کالاها و محصولات مشابه باعث شده مشتریان با حق انتخابهای فراوان روبرو شوند، پیچیدگیها، تغییرات مداوم کالاها و خدمات، عدم قطعیتها همه و همه بر دشواریهــــــای فرایند خرید می‏افزایند لذا مشاهده می شود که مشتریان هم از ایجاد روابط، منافع و اهداف خاص خود را دنبــال می کنند (جان تودر[۲۳]، ۲۰۰۲: ۱۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 05:18:00 ب.ظ ]




هنجارهای اجتماعی: منعکس کننده ی فشار اجتماعی است که شخص برای انجام دادن یک رفتار خاص، احساس می کند؛ به عبارت دیگر، شخص در رفتارش گروهی را به عنوان مرجع در نظر گرفته و رفتار خود را با نیازهای آنان تنظیم می کند (Fayolle et al, 2006, 707).
کنترل رفتاری ادراک شده: کنترل رفتاری ادراک شده همان عقاید افراد در چگونگی تسهیل کردن خلق ارزش از طریق تعامل نوآورانه،فعالیت های مخاطره پذیر و اقدامات فعال در محیط سازمانی در نظر گرفته می شود (Fini et al, 2012).
ویژگی های شخصیتی: افراد دارای یک سری ویژگی های شخصیتی و روانشناختی هستند که آنها را به سوی کارآفرینی سوق می دهد. از جمله می توان به ویژگی هایی چون میل به موفقیت، ریسک پذیری، دارا بودن قوه نوآوری، برونگرایی، تطابق پذیری و … اشاره کرد ( .(Koe et al, 2012
قصد کارآفرینانه: آن را به عنوان اولین اقدامی که فرد، قبل از آغاز رسمی راه اندازی کسب و کاری انجام می دهد، تعریف می کنند که بیانگر شدت نیت و اراده فرد برای انجام رفتار هدف است.(Carr & Sequeira, 2007, 1091)

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۱-۸-۲- تعریف عملیاتی متغیرها

عملیاتی کردن یا تعریف عملیاتی یک مفهوم به این جهت است که آن مفهوم قابل اندازه گیری شود و این امر از طریق دقت در ابعاد و خصوصیات رفتاری متعلق به آن مفهوم، طبقه بندی کردن آن به عناصر قابل مشاهده و قابل اندازه گیری میسر است (سکاران، ۱۳۸۵، ۱۹۵). به منظور سنجش تمامی متغیرها، گویه هایی در پرسشنامه در نظر گرفته شده که پاسخ دهندگان، نظر خود را از بین پنج گزینه (کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم، کاملاً مخالفم) انتخاب می کنند. در جدول شماره ۱-۱ تعریف عملیاتی متغیرها ارائه شده است.
جدول ۱-۱- تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:17:00 ب.ظ ]




۳-۴- ابزار اندازه گیری
ابزار اندازه گیری داده ها (پرسشنامه) براساس مبانی نظری و پیشینه ادبیات طراحی شد. پرسشنامه در چهار بخش مدیر عاملها را از جنبه­ های فردی، اجتماعی، اقتصادی و نهادههای تولید مورد سنجش قرار میداد. در بخش اول پرسشنامه، ویژگیهای فردی مدیران واحدهای کنسانتره (سن، سابقهکاری، تحصیلات) ، در بخش دوم اطلاعات واحد کنسانتره (همچون نوع مالکیت، نوع محصول، محصول دیگر) و ویژگی اجتماعی مدیر عاملها (تحصیلات) مورد سنجش قرار گرفت. بخش سوم نیز مربوط به محصول تولیدی (همچون کل تولید، مقدار تولید) و در بخش آخر نحوه مصرف نهادههای تولیدی (آب، برق، مواد افزودنی ونگهدارنده، نیروی کار) را مورد ارزیابی قرار می دهد.
۳-۵- تجزیه آماری
برای تحلیل اطلاعات از نرمافزار Excel و از نرم افزار DEAP برای محاسبه مقدار کارایی واحدها به روش تحلیل پوششی داده ها استفاده شد.
۳-۶-اندازه گیری کارایی به روش تحلیل فراگیر داده ها (DEA)
روش تحلیل پوششی داده ها به رساله دکتری رودس[۳۲] با راهنمایی دکتر کوپر[۳۳] بر می گردد که عملکرد مدارس دولتی ایالات متحده آمریکا را مورد ارزیابی قرار داد. این روش عمدتا بعنوان روش اندازه گیری کارایی در جهان شناخته شده است، که در حین اندازه گیری کارایی، نوع بازده نسبت به مقیاس تولید را نیز به تفکیک برای بنگاه ها ارائه می کند. در این روش بجای لفظ تولید کننده به منظور جامعیت بخشیدن عموماً، عنوان واحد تصمیم ساز (DMU[34]) بکار برده می شود. این روش که تکنیک برنامه ریزی خطی را به کار می گیرد از جمله روش های ناپارامتریک تخمین توابع هم مقدار تولید (تولید یکسان) می باشد. به طور کلی تخمین توابع تولید یکسان یا تخمین تابع تولید مرزی به عنوان شاخص استاندارد مقایسه، مورد نیاز هر دو روش اندازه گیری کارایی DEA و SFA میباشد.
برای اولین بار فارل نحوه به دست آوردن تابع تولید یکسان را از طریق هندسی بدینصورت تشریح نمود که اگر نقاط مشخص شده در نمودار(۳-۱)هریک نشان دهنده ترکیب استفاده از عوامل تولید X1 و X2 برای تولید یک واحد محصول (Y) در بنگاه های مختلف باشد، با اتصال نقاطی که به محورها و مبدأ مختصات نزدیکتر هستند تابع محدبی به دست میآید که هیچ نقطهای در زیر آن قرار ندارد، منحنی به دست آمده تابع تولید یکسان کارا نامیده میشود. اگر برای تولید یک محصول (Y) نیاز به بیش از دو عامل تولید (X1 و X2) باشد، ترسیم منحنی تابع تولید یکسان از طریق هندسی بسیار مشکل خواهد بود و در واقع روش تحلیل فراگیر داده ها به منظور غلبه بر چنین مشکلی ابداع گشت.
در شرایطی که بنگاه ها برای تولید محصول یا محصولات خود به بیش از دو عامل تولید نیاز داشته باشند، در این مدل هر بنگاه تولیدی با توجه به انواع و میزان تولیدش به مانند نقطهای در فضا در نظر گرفته

نمودار (۳-۱)منحنی تولید یکسان محصول
میشود که ابعاد این فضا توسط تعداد عوامل تولید و مختصات نقطه توسط میزان استفاده از هر عامل تولید تعیین میشود، آنگاه با انتخاب یک بنگاه تولیدی به عنوان بنگاه مورد بررسی به کمک برنامهریزیخطی موقعیت این بنگاه تولیدی (نقطه) نسبت به سایر بنگاه ها (نقاط دیگر موجود در فضا) سنجیده میشود. این عمل باید به تعداد بنگاه ها تکرار شود، بنابراین به تعداد بنگاه ها مدل برنامه ریزی خطی خواهیم داشت. در این مدل بنگاههایی که بر طبق اصول حداقل هزینه (کارا) فعالیت مینمایند، بر روی تابع تولید یکسان قرار میگیرند و برای آنها میزان کارایی صد درصد لحاظ میگردد. برای تحلیل DEA در تخمین تابع تولید یکسان به پیشفرض خاصی در مورد شکل تابع نیازی نیست. این روش کارایی یک بنگاه را نسبت به کارایی سایر بنگاه ها اندازه گیری مینماید. در این محاسبه فرض بر این است که تمام بنگاه ها بر رو و یا بالای منحنی تولید یکسان قرار دارند.
DEA معمولا به شکل نسبت ها معرفی می شود. ابداع کنندگان این روش چارنز، کوپر و رودس[۳۵] (CCR) می باشند و تعریف مهندسی کارایی را که به صورت نسبت یک محصول به عوامل تولید بود، به چند عامل تولید و چند محصول (بدون اینکه به وزنهای از قبل تعیین شده نیاز باشد) تعمیم دادند.
از آنجایی که شاخص بهره وری در مورد واحدهایی که یک نهاده (X) و یک ستانده (Y) را شامل میشود، عبارت است از نسبت ستانده به نهاده (Y/X)، حال اگر در این واحد یا سازمان چند نهاده و چند ستانده وجود داشته باشد، میبایست برای نهادهها و ستاندهها ضرایبی را تخصیص داد. اما مشکلی که قبلاً وجود داشت و لاینحل به نظر میرسید، چگونگی ملحوظ نمودن ضرایب برای این نهادهها و ستاندهها بود. سوال اساسی این بود که آیا همه نهادهها به یک اندازه در ایجاد ستانده نقش دارند و آیا ضریب اهمیت آنها یکسان است؟ مسلماً نقش نهادهها در ایجاد ستانده متفاوت میباشد. لذا میبایست برای آنها ضرایب متناسب با خودشان انتخاب نمود. بعضی از محققان از شاخص قیمتها، هزینه ها و … به عنوان ضرایب Vها و Uها بهره گرفتند، یعنی:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

  (۳-۲)

بنابراین اختلاف نظرهایی در به کارگیری ضرایب فوق وجود داشت و بدین ترتیب محاسبه بهره وری کل عوامل با محدودیت مواجه بود.
مدل CCR درسال ۱۹۷۸ به این علت مشهور گشت که توانست مشکل محاسبه ضرایب را بر طرف کند، جالب آنکه ضرایب به دست آمده در این روش، بیانگر قیمتهای سایهای[۳۶] میباشد. مدل CCR پس از تعیین منحنی مرز کارا، مشخص می کند که واحدهای تصمیم ساز در کجای این مرز قرار دارند و برای رسیدن به مرز کارا چه ترکیبی از نهاده ها و ستانده ها را می بایست انتخاب کنند، که این امر میسر نمی شود مگر به وسیله مشخص کردن ضرایب نهاده ها و ستانده ها برای هر واحد. در واقع شاهکار و نقطه عطف مدل فوق این بود که توانست با بهره گرفتن از روش برنامه ریزی خطی ضرایب ذکر شده را محاسبه کند. چارنز، کوپر و رودس در سال ۱۹۷۸ مدل خود را بر مبنای حداقل سازی عوامل تولید و با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس ارائه نمودند. در سال ۱۹۸۴ با ملحوظ نمودن فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس توسط بانکر، چارنز و کوپر[۳۷] (BCC ) اندازه گیری کارایی به روش DEA بسط یافت. در قسمتهای بعدی، مباحث DEA بر مبنای حداقلسازی عوامل تولید با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس و بازده متغیر نسبت به مقیاس توضیح داده خواهد شد.
۳-۶-۱-مدل بازدهی ثابت نسبت به مقیاس (CRS)
روش DEA حالت چند محصولی و چند عامل تولیدی را به صورت ابتکاری، به حالت ساده یک عاملی و یک محصولی تبدیل می کند. اگر اطلاعات در مورد K عامل تولید و M محصول برای هر کدام از N بنگاه وجود داشته باشد، فرایند محاسبه به صورت زیر خواهد بود:

 

 

 

St. (۳-۳)
   
  ,  

u یک بردار M×۱ شامل وزنهای محصولات و v یک بردار K×۱ شامل وزنهای عوامل تولید و   و   ترانسپوز u و v می باشد. X یک ماتریس K×N از عوامل تولید و Y یک ماتریس M×N از محصولات می باشد. این دو ماتریس نشان دهنده کلیه اطلاعات مربوط به N بنگاه (DMU) خواهند بود.
در رابطه فوق، هدف بدست آوردن مقادیر بهینه u و v می باشد بهگونه ای که نسبت کل مجموع وزنی محصولات به مجموع وزنی عوامل تولید (میزان کارایی هر بنگاه) حداکثر گردد، مشروط بر اینکه اندازه کارایی هر بنگاه بایستی کوچکتر و یا مساوی واحد باشد. رابطه کسری بالا تعداد بیشماری راه حل بهینه دارد. برای مثال اگر V* وU* مقادیر بهینه باشند آنگاه   و   نیز برای مقادیر   بهینه خواهد بود. همچنین این مدل غیر خطی و غیر محدب می باشد. این مشکل (همانطور که اولین بار توسط CCR نشان داده شد) بدین صورت برطرف شد که با قرار دادن مخرج کسر مساوی یک به مدل برنامه ریزی خطی تبدیل گردید و در ضمن این محدودیت (   ) نیز بعنوان قید دیگری به مدل اضافه شد. این تبدیل، ابتکار عمل روش CCR بود. در این روش مسئله به صورت حداکثر نمودن مجموع وزنهای محصول در شرایط نرمالیزه شدن کل مجموع وزنهای عوامل تولید و سایر قیود تبدیل می شود:

 

 

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:16:00 ب.ظ ]




۳-۵- محدودیت تحقیق
بدلیل آنکه اطلاعات منتشره از بازدهی بورس اوراق بهادار که بوسیله شاخص بازده نقدی –قیمت محاسبه می شود از سال ۱۳۷۹ در اختیار محققان است و در بازه مورد نظر محقق در این پژوهش از سال ۶۹ تا ۱۳۸۴ را در بر میگیرد، لذا نیازمند یک شاخص جایگزین برای محاسبه بازدهی بورس هستیم که با توجه به همبستگی بالای تغییرات شاخص بازده نقدی و قیمت با شاخص کل قیمتی، بهترین گزینه شاخص کل قیمت خواهد بود. همچنین به منظور برخورداری از طول دوره مناسب جهت تصریح بهتر آزمونهای آماری اطلاعات به صورت فصلی جمع آوری شده و بکار گرفته خواهد شد.
۳-۶- متغیرهای تحقیق
با عنایت به فرضیه های که مورد آزمون قرار خواهد گرفت، متغیرهای زیر به عنوان ارکان این آزمون و تحقیق معرفی می گردند، تعریف عمومی و کلی این متغیرها در فصل دوم انجام یافته و در اینجا به شکلی مختصر به ذکر نام و تعریفی کوتاه از آنها بسنده می شود:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
  1. شاخص قیمتی بورس اوراق بهادار

بازدهی بورس اوراق بهادار در واقع بیانگر رشد یا افت شاخص کل قیمتی در ابتدا و انتهای هر بازه (فصل) خواهد بود. متداول ترین نقطه شروع برای سرمایه گذاران در موقع خرید سهام بررسی روند تغییرات قیمت سهام می باشد. این قیمت تحت تأثیر دو عامل قرار دارد: نخست عواملی که بر یک سهم به خصوص تأثیرمی گذارندودیگری عواملی که برکل بازار سهام اثر خواهند گذاشت. در این راستا شاخصهای قیمت سهام وبهترازآن تغییرات این شاخصها بیان کننده این تاثیرها خواهد بود.
نمودار ۳-۱- شاخص کل قیمت سهام در پایان دوره SI 
مشاهده می شود که روند قیمت سهام در ایران در طی دوره مورد مطالعه ۱۳۸۴-۱۳۷۹ روندی صعودی داشته است. که در این میان از سال ۱۳۸۳ به دلیل حبابی شدن قیمت سهام، نا اطمینانی های سیاسی ناشی از تحریم اقتصادی به دلیل مسائل هسته ای و بی توجهی به بازار سرمایه در سطح کلان جامعه این شاخص روندی نزولی به خود گرفته است.

عکس مرتبط با اقتصاد

  1. تورم

نرخ تورم، متوسط موزون تغییر قیمت سبدی از اقلام کالا و خدمات است که در سال پایه، بیشترین میزان متوسط هزینه مصرفی را برای خانوارها داشته است. در حال حاضر وظیفه محاسبه و اعلام نرخ تورم بر عهده اداره آمارهای اقتصادی بانک مرکزی است این اداره در هر سال پایه اقدام به بازنگری در سبد محاسبه نرخ تورم می نماید.
 نمودار ۳-۲- نرخ تورم INF

  1. حجم نقدینگی

تعریف عرضه پول: (M) از دیدگاه فدرال رزرو امریکا:
M1 : اسکناس و مسکوک + سپرده های دیداری + حواله های برداشت قابل انتقال[۱۱۳] + حساب خدمات انتقالی خودکار[۱۱۴] + حساب حواله مشترک اتحادیه اعتبار[۱۱۵] و چکهای مسافرتی.
M2 : عبارت است از M1 بعلاوه حسابهای پس انداز و مدت دار،موافقت نامههای بازخرید نزد بانکهای تجاری[۱۱۶] که به مشهورند و سپرده بازار پول و مانده صندوقهای مشترک بازار پول غیرنهادی.
M3 : عبارت از M2 بعلاوه سایر اسناد جانشین ذخیره ارزش- که خاصیت نقدینگی کمتری دارند.- در سیستم بانکی انگلستان(M4) نیز علاوه بر تعاریف فوق به عنوان پول شناخته می شود که شامل اسکناس و مسکوک و سپرده بانکی بانکهای داخلی انگلستان باضافه سپرده ایجاد شده توسط بخش خصوصی است و تقریباً تعریفی اختصاصی برای اقتصاد انگلیس بحساب می آید.از حیث سیاستی عرضه پول متاثر از نرخ تنزیل مجدد – نرخ ذخیره قانونی و عملیات بازار باز بانک مرکزی می باشد. در تحقیق حاضر ما مفهوم M2 (پول و شبه پول)را از دید بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بررسی خواهیم کرد.
روند حجم نقدینگی در ایران در دهه های اخیر همواره صعودی بوده است. صعودی بودن حجم نقدینگی از یک سو به دلیل حجم مبادلات و از سوی دیگر نیاز تولیدکنندگان به نقدینگی برای تامین مواد اولیه و تجهیزات سرمایه ای، پرداخت دستمزد و سایر عوامل بوده است. افزایش نقدینگی برای شرکت های سرمایه ای در بازار بورس جهت خرید و فروش سهام نیز موضوع مهمی است.
اما اینکه بنگاه ها تا چه اندازه از تامین مالی برخوردار بوده اند، مستلزم اطلاعات از منابع مالی و نقدینگی آنها می باشد. اطلاعات بنگاهی مستلزم پژوهشی جداگانه در این عرصه است.
نمودار ۳-۳- حجم نقدینگی

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

  1. تولید ناخالص داخلی

متغیری که عملکرد کلی اقتصاد معمولا با آن معرفی می شود، تولید ناخالص داخلی است. طبق تعریف “تولید ناخالص داخلی” ارزش کل تولیدات کالاها و خدمات نهایی است که در یک بازه زمانی معین مثلا در طول یک سال در یک کشور تولید می شود و با واحد پول جاری آن کشور اندازه گیری می شود. تولید ناخالص داخلی به چندین شکل و در چندین بیان قابل محاسبه است روش های محاسبه عبارتند از روش مخارج- روش تولید- و روش درآمدی. بیانهای قیمتی متفاوت عبارتند از تولید ناخالص داخلی به قیمت عوامل تولید – تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار همچنین نظر به اهمیت حذف تورم از حسابهای ملی دو دسته بیان تولید ناخالص داخلی خواهیم داشت: به قیمت اسمی(جاری) و به قیمت ثابت ( حقیقی – نسبت به یک سال پایه که مبنای سنجش تورم در اقتصاد است) بنابه رویه انتشار داده های آماری اقتصاد ایران در سالهای اخیر، سال پایه ۱۳۷۶ در نظر گرفته شده و در این تحقیق داده های آماری تولید ناخالص داخلی به قیمت سال ۱۳۷۶ مورد استفاده خواهد بود.
روند تولید ناخالص داخلی در ایران در دهه اخیر همواره صعودی بوده است. اگر چه نوسان در نرخ رشد تولید ناخالص داخلی دیده می شود اما این نوسانات صرفاًنرخ رشد اقتصادی را کاهش داده است.در مجموع نرخ رشد اقتصادی در ایران تا حدود زیادی متاثر از نوسانات درآمد های نفتی، روند سرمایه گذاری بخش خصوصی، هزینه های تولید، نرخ تورم، دوره های رونق و رکود تجاری می باشد.به شکل شهودی انتظار می رود که رونق در تولید نا خالص داخلی ناشی از رونق فعالیت ها و سود آوری کسب و کار بنگاه ها باشد. بنابر این در دوره های رشد اقتصادی، فعالیت بنگاه ها از رشد برخوردار خواهد بود و انظار می رود بنگاه ها چه در تولید و چه در ارائه خدمات سهمی فزاینده از بازار داشته باشند.
نمودار ۳-۴- GDP (1376=100) GDP

  1. نرخ ارز

بر اساس عرفی چندین و چند ساله بانک مرکزی کشورها ارز قدرتمندی را برای تعاملات با دنیای خارج بر می گزیند این ارز پایه معمولاً دلار انتخاب می شود و کلیه امور مربوط به صادرات و واردات کشور بویژه صادرات نفتی با آن محک زده می شود هر چند در سال ۸۵ و ۸۶ بدلیل ضعف دلار آمریکایی، بانک مرکزی اقدام به بازنگری در این ارز پایه نمود. بنابراین مراد از نرخ ارز تغییرات برابری ریال ایران در مقابل دلار امریکاست که سیاستهای ارزی متنوعی را در خصوص برخورد بانک مرکزی با نوسانات این ارز شاهد بوده ایم.
نمودار ۳-۵- نرخ ارز اسمی در بازار آزاد(ریال-دلار) EF
3-7- تصریح مدل
اگر متغیر وابسته یک مدل، متغیر توضیحی مدل دیگری باشد، میتوان بین دو مدل ارتباطی مشاهده کرد و آنها را در قالب یک دستگاه معادلات مورد بررسی قرار داد. به این ترتیب یک سیستم معادلات همزمان ساختاری شکل خواهد گرفت که متغیر وابسته که میتواند در درون مدل شناسایی شود (یعنی متغیر درونزا) در مدل دیگر، به عنوان متغیر مستقل به توضیح عنصر دیگری بپردازد. واقعیت این است که در اقتصاد، درونزا بودن مدلها بسیار حائز اهمیت است، زیرا باعث میشود با کمترین دخالت بیرونی (در تعیین متغیرهای برونزا) یک سیستم اقتصادی شکل گرفته و به حرکت خود ادامه دهد. معادلات همزمان با دو مساله مهم روبرو هستند، اول تورش همزمانی ( یعنی روش حداقل مربعات برای تخمین این الگو ناکارآمد است.) و دیگر مسئله تشخیص است که آیا میتوان با بهره گرفتن از فرم خلاصه شده، پارامترهای فرم ساختاری[۱۱۷] را محاسبه کرد یا خیر؟
الف- ویژگی الگو های برداری خود رگرسیونی (VAR)
بررسی رفتار متغیرها در یک زنجیره زمانی، مستلزم توجه به وابستگیها و ارتباطات متقابل بین آنها در قالب یک سیستم معادلات همزمان است. در چنین الگوهایی برخی از پارامترها درونزا تعیین میشوند و برخی با مقادیر از پیش تعیینشده (برونزا) در مدل قرار داده میشوند. بنابراین همیشه باید در پی آن بود که آیا این معادلات قابل شناسایی هستند یا خیر. در طبقهبندی پارامترها به درونزا و برونزا نیز همواره یک بینظمی وجود دارد، یعنی دستهبندی اینکه کدام متغیر در مدل درونزا و کدام برونزا تعیین شود، در اختیار محقق است. “این موضوع منجر به انتقاد سیمز در سال ۱۹۸۰ شد. اساس نظر وی بر این است که اگر بین یک دسته از پارامترها همزمانی وجود دارد نباید تمایزی بین آنها در تعیین به روش درونزا و برونزا قائل شد، بلکه باید آنها را به یک چشم نگریست، به همین دلیل وی مدلهای خود بازگشتی(رگرسیونی) برداری را معرفی کرد. در این مدل متغیر برونزایی وجود ندارد و کلیه متغیرها درونزا هستند”[۱۱۸] در واقع مانند یک زنجیره، متغیر در زمان t توسط متغیرهای وقفه های پیشین خود، مورد شناسایی قرار میگیرد:
(۳-۱) 
لازمه تخمین الگوی خود رگرسیون برداری اطمینان از مانایی متغیرهای الگو و برخورداری از توزیع نرمال پسماندهای الگو است. بنابراین نخستین کار تعیین مانایی با بهره گرفتن از روش ریشه واحد است که توسط آزمون دیکی فولر تعمیم یافته، قابل انجام است.
ارتباط نزدیکی بین هم انباشتگی و مدل های تصحیح خطا و خودرگرسیون برداری وجود دارد. ایده اصلی در تجزیه و تحلیل هم انباشتگی آن است که اگر چه بسیاری از سری های زمانی اقتصادی نامانا بوده و یک روند تصادفی افزایشی یا کاهشی دارند، اما ممکن است در بلندمدت یک ترکیب خطی از این متغیرها همواره ساکن و بدون روند تصادفی باشد.
اگر یک نظریه اقتصادی صحیح باشد ما انتظار داریم ترکیب خطی این متغیرها در بلندمدت ساکن و بدون روند تصادفی باشد. در غیر اینصورت اعتبار نظریه مورد سؤال خواهد بود.
بنا به قضیه گرنجر[۱۱۹] متناظر با هر رابطه بلندمدت اقتصادی می باید یک رابطه کوتاه مدت به صورت مکانیسم تصحیح خطا (ECM) برای حصول به تعادل بلندمدت وجود داشته باشد.[۱۲۰]
ب- پردازش تابع خودرگرسیون برداری
مدلهای خودرگرسیون برداری تقریباً دارای سابقه طولانی (حداقل از سال۱۹۵۷ تا کنون)، به عنوان ابزار تحلیل سریهای زمانی هستند.
در ابتدا مدلهای خطی هم در عمل و هم در تئوری به راحتی بکار گرفته میشدند. به همان ترتیب محاسبات این مدلها نیز ساده بود؛ اما با پیشرفت تکنولوژی و ابداع رایانه های پرقدرت با توانایی محاسبات گسترده و پیچیده راه برای اجرای مدلهایی نظیر VAR هموار گردید. تا اینکه در سال ۱۹۸۰ سیمز رسماً به معرفی مدل VAR بجای مدلهای معادلات شبیه سازی اقدام نمود. به این ترتیب VARبه شکل عمومی به جامعه اقتصاددانان معرفی و پیشنهاد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:16:00 ب.ظ ]




دشمن ، حتی توسل به اشد مجازات نیز جایز می باشد .”
مقررات لاهه ۱۹۰۷ کشتن و مجروح ساختن خائنانه افراد ارتش و غیر نظامیان دشمن
را ممنوع کرده و بعد ها پروتکل اول به طور خاص توسل به خیانت جنگی را با ارائه
تعریف دقیق از آن مشمول ممنوعیت های بشر دوستانه قرار داد .[۲۷۵]
تا قبل از پروتکل اول شیوه های خائنانه ، به مجموعه ی گسترده ایی از رفتار های
پنهانی و دور از صداقت و حسن نیت با دشمن اشاره داشت.
جایزه گذاشتن برای زنده یا مرده ی فرماندهان نظامی و یا سران غیر نظامی دشمن
،تعیین مبلغ برای سر دشمن ، فرستادن مزدور جهت ترور افراد دشمن و کشتن افراد
تعیین شده از دشمن در پشت جبهه ، نقض آتش بس و نادیده گرفتن موافقت نامه ی
متارکه ی جنگ ، سوء استفاده ی نماینده ای که جهت مذاکره به دشمن گسیل شده بود ،
از حمایت هایی اعطایی در جهت جاسوسی ، کارشکنی و تحریک سربازان ، می تواند
مصداق رفتاری خارج از اصول جوانمردی و خائنانه تلقی شود .یکی از محدودیت
های مهم بر روش های جنگی ، شیوه هایی می باشد که علاوه بر حقوق معاهده ای
باعرف حاکم در جنگ هم مغایر است .[۲۷۶]
ممنوعیت شیوه های خائنانه با پیچیدگی هایی نیز مواجه بوده است .قانون گذاری داخلی
کشور ها گاه مصادیق متفاوتی را ذیل این ممنوعیت بر شمرده اند و گاهی نیز تفکیک
شیوه های خائنانه از روش های مجاز جنگی مثل حیل مشروع دشوار بوده است .
از این رو در هنگام تصودب پروتکل سعی شد، با ارائه ی تعریف مشخص و ذکر برخی
مصادیق از حیله ی مشروع و خیانت ممنوع در جنگ ، مرز های دقیقی بین آنچه که
مجازات است و آنچه که غیر مجازات است ترسیم گردد.[۲۷۷]
علاوه بر آن ، بسیاری از روش هایی که در مفهوم کلی خائنانه تلقی شده و مشمول
ممنوعیت های مختلف حقوق بشر دوستانه هستند از شمول تعریف خیانت جنگی پروتکل
خارج گشتند .[۲۷۸]
بخش دوم:
دلایل ممنوعیت خیانت جنگی
اقدام به خیانت جنگی تبعاتی رادر پی خواهد داشت ، که حقوق بشر دوستانه جهت گریز از
آن ، قاعده ی منع خیانت جنگی را وضع نموده است . مهمترین این تبعات ، نقض اصل
حسن نیت و تضعیف حقوق بشر دوستانه است که در این بخش به آنها خواهیم پرداخت.
بند اول:
نقض اصل شرافت سربازان در میدان نبرد
قبل از آنکه حقوق در جنگ ها حاکم شود ، از روزگاران کهن سربازان تابع برخی
اصول انسانی و اخلاقی بوده اند . انسان دوستی در روح و وجدان بشر ریشه دارد و
حقوق بشر دوستانه تبلور این وجدان و اخلاقیات ناشی از آن است . سربازان که
قهرمانان قومی و ملی سرزمین خویش محسوب می شدند ، لزوما ملتزم به اصول فتوت
و شرافت بودند .مسئله ی شرافت که بر گرفته از مفهوم محض انصاف است [۲۷۹]، سرشت
بسیاری از قواعد حقوق بشر دوستانه بوده و رزمندگان با تکیه بر آن می توانند حس
نفرت و انتقام جویی از دشمن را در خود از بین ببرند .[۲۸۰]
همواره در طول تاریخ و عرض جغرافیا ، ۳ عنصر اساسی الهام بخش کمال بشریت و
پیدایش اخلاقیات بوده است :
مذهب ، میل به آزادی و شرافت .فلسفه ی ممنوعیت خیانت را پیش از قواعد حقوقی می
توان در حس شرافت سربازان مشاهده کرد [۲۸۱].این مفهوم که طی قرون وسطی و توسط
مرام شوالیه گری ، بویژه در لوای مسابقات نبرد با نیزه رواج یافت ، در پیدایش و
استقرار قواعدی که نهایتا در عرف و معاهداتی که حقوق رایج جنگ را شکل داده اند ،
سهم بسیاری داشته است . میان شوالیه ها قواعدی برای حمله و دفاع وجود داشت که

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:15:00 ب.ظ ]