در نهان خانه جانم گل یاد تو در خشید
نمای سوم : تصویر حالت بی قرار و رویایی عاشق است توصیف مکان و یاد آوری واکنش معقول معشوق دور اندیش است : «ساعتی بر لب آن جوی نشستم»
نمای چهارم : نمای حسرت بار و اندوه زدهِی است که با فعل «رفت» شروع میِشود.
«رفت در ظلمت غم آن شب و شبِهای دگر هم»
نمای پنجم : واگشتی هنرمندانه به مصرع اول شعر است و در یک مصرع، مصرع آخر با حزنی دلچسب به ظهور میِرسد.
«بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم» (همان: ۲۴۴).
هم چنین شعر کوچه، یکی از بارزترین و مشهورترین نمونه شعر رمانتیک مشیری است که از صبغه عاشقانه برخوردار است تمام داستان از زبان من و تو روایت میِشود که خود بیانگر ماهیت رمانتیک آن است.
شاعر در این شعر از وزن عروضی فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) که معمولا برای بیان حالات عاشقانه، فراق، غم و اندوه به کار برده میِشود، بهره گرفته است.
دانلود پایان نامه
«در ابتدای شعر، شاعر با آوردن “بی تو” مفهوم فراق و دوری را بیان میِکند و در کنار آن، از یک ترکیب وصفی (مهتاب شبی) استفاده میِکند که متضمن حس عاشقانه و در عین حال گریزی به طبیعت است که از شاخصهِهای مهم شعر رمانتیک به شمار میِآرود.
شاعر در این شعر از عنصر شب بهره فراوان برده است. شب، محملی برای عشق و وصل و در عین حال نماد هجران میِباشد. حتی بیماران در شب درد بیشتری حس میِکنند و دیوانه هم در شب با نگاه کردن به ماه دیوانهِتر میِشود و اهل تفکر در شب به ظرایف و دقایقی دست میِیابند که در روز رسیدن به آن سختِتر است شاعر با آفریدن فضای شب تصویری رمانتیک از خاطرات وصلش ساخته است، زیرا شب سمبل زمانی روییدن عشق است. شاعر از هجاهای کشیده برای نشان دادن امتداد زمانی فراق و دوری نیز استفاده فراوان کرده است.
یکی دیگر از عواملی که شعر مشیری را در چهارچوب شعر رمانتیک قرار میِدهد نوع نگرش مشیری به طبیعت است. وی انسان را فرزند طبیعت میِداند به همین دلیل میِگوید:
«هر جا که چهار تا درخت و یک چشمه آب میِبینیم مثل بچهِای که به طرف مادرش میِرود، میِرویم و لب آب میِنشینیم. اینِها همه کشش ما به سوی طبیعت است و باید این طبیعت را عزیز بداریم »
(صاحب اختیاری، ۱۳۸۱: ۶۸).
۲-۴-گفتار چهارم: جریانِهای ادبی هند در قرن نوزدهم و بیستم
۲-۴-۱ جریانِهای ادبی هند در قرن نوزدهم و بیستم:
«سنت وابسته به ادبیات باستانی هند ساخته و پرداخته از کالبد ادبیات سانسکریت و زادگاهش ادبیات” پراکریت پالی"(Prakryt palli (است. این سنت ریشه‌های تفکرات مذهبی، فلسفی و علمی‌ هندی را در برمی‌گیرد.
ادبیات"سانسکریت"با زبانِهای"پراکریت” امروزه در سر تا سر بسیاری از قسمتِهای هند رایج و متداول است. تعداد زیادی از این زبانِها که در میانشان بنگالی، ماراتی، گجراتی و هند و نیز وجود دارد، در ادبیات قرون وسطی نیز نفوذ پیدا کرده است. ادبیات‌ در«ایندو-آریان»در قرن نوزدهم در زیر نفوذ انگلیسیِها توسعه‌ یافت و اکنون مهر و نشانه مدرن را بر خود دارد.
ادبیات “دروایدی” ( Dravidi)هند جنوبی مقوله بزرگِتر دیگری را تشکیل می‌دهد. این گونه ادبیات اگرچه با زبان های سانسکریت‌ ارتباط ندارند. سخت متأثر از ادبیات سانسکریت هم از جهت‌ زبان و هم از جهت بن مایه و موضوع است.سایر اشکال با نفوذ بر کالبد ادبیات هندی، قصه‌های عامیانه‌ یا مردمی است که از سنتِهای شفاهی هندی و ادبیات آن، مایه‌ می‌گیرند و در قرن نوزدهم به زبان انگلیسی نوشته شده‌اند ادبیات کلاسیک را در هند نباید ادبیات یک دوره ویژه و یا نوعی خاص به شمار آورد، بلکه باید آن را ادبیاتی سانسکریتی، با زبان روحانی و مذهبی برهمایی، در مراحل گونه‌گون‌ پنداشت.
سانسکریت یکی از زبانِهای هند و اروپایی است که بین‌ سالهای ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ پیش از میلاد به وسیله مهاجران غربی‌ که خود را آریایی(سانسکریت آریا) می‌خواندند، وارد شد. نزدیکِترین خویشاوند آن ایرانی قدیم است. از لحاظ جغرافیایی‌ سانسکریت لهجه‌ای شمالی غربی است که به وسیله عرف و رسم مذهبی و تعلیم و تربیت عالمانه هزاره پیش از میلاد در تمام شبه قاره هند گسترش‌ یافت. ازلحاظ جامعه‌شناسی سانسکریت معیاری برای‌ سخنرانی یا وعظ عالمانه فرقه‌های مذهبی برهمایی در هند است.و اما ادبیات مدرن هند از جریانِهای اجتماعی، سیاسی، تاریخی، اقتصادی و ذهنی و روشنفکری آن که نیروی جنبش و جهت به نمو و پیشرفت این سرزمین می‌بخشد، برکنار نمی‌ماند. سیر تکاملی ادبیات هند نمایانگر تغییراتی است که در تماس با غرب حاصل آمده است.چند رویداد، ادبیات هند و آریایی در اوایل قرن نوزدهم را که‌ به حالت سکون درآمده بود برانگیخت و به حرکت درآورد. از میان این رویدادها باید از تأسیس کالج “فورت ویلیام ) (F. William در کلکته، ابداع چاپ و تصمیم دولت بنگال در ( ۱۸۳۵م.) مبنی بر تدریس زبان انگلیسی در مدارس نام برد.
کالج “فورت ویلیام” برای آن که کارکنان غیر نظامی انگلیسی‌ را با تاریخ، حقوق و آداب و رسوم هند آشنا کند، تأسیس شد. چون وظایف اجرایی و اداری ایجاب می‌کرد که کارکنان‌ غیر نظامی با لهجه‌های محاوره‌ای
هند آشنایی پیدا کنند، بخشی‌ از برنامه تحصیلی کالج به این موضوع تخصیص داده شد. این‌ شناسایی رسمی و اداری از نظر مالی بر عامل و عنصر پیشرفت در میان‌ هندیان تحصیل کرده تأثیر نهاد و در نتیجه افکار غرب در این‌ سرزمین راه یافت. نیروی جنبش اضافی با ماشین چاپ پدید آمد.
به هر حال معارفه با تعلیم و تربیت انگلیسی بود که دانش‌ اروپایی را در دسترس هندیان قرار داد و در نتیجه اشکال ادبی‌ جدید، چون: رمان، داستان کوتاه، مقاله، مقاله روزنامه‌ای، بیوگرافی، انتقاد ادبی، درام و نمایشنامه پدید آمدند و نویسندگان جوان هندی مشتاقانه در این راه گام نهادند.حتی‌ پس از استقلال هند در(۱۹۴۷م.)،زبان انگلیسی نقش مهمی در زندگی هندیان ایفا کرد.پیش از رنسانس( قرن ۱۹) شعر ترکیب اصلی در کار ادبی‌ هند به شمار می‌آمد و مقالات زیادی دربارهِی شعر و شاعری‌ به نگارش درآمد. جنبشِهای نو از سنت فاصله گرفتند. شاعران‌ برای الگوها و قالبِهای شعری خود به ادبیات بیگانه به ویژه‌ ادبیات انگلیسی چشم دوختند. از واردات این گونه ادبیات‌ “شعر سپید” یا شعر بی‌قافیه غربی بود.
نوع ادبی نثر، از خصوصیات برجسته عصر نو بود. در حالی که‌ شعر کاملا آزاد از پای بندهای سنت نبود، نثر بی‌درنگ خود را به‌ تأثیرات نو که بیشتر زبان محاوره‌ای داشت تا ادبی، تسلیم کرد. موضوعِهای غیر روحانی و موردپسند عامه جانشین موضوع های هند مذهبی و رمزی و درونی گشت. توجه نویسندگان به جای تفکر بر کار خدایان و قهرمانان اسطوره‌ای یا رفتار کلیشه‌ایی آنِها بر آدمی و آزمایشِهای زمینی متمرکز شد. رمان‌نویس با آثار اروپایی‌ به عنوان نمونه‌ها و قالبِها، موضوعِهای خود را دربارهِی واقعیتِهای‌ زندگی روزانه و مسایلی که فرد را در جامعه سردرگم می‌کند، برگزید. موضوع و مبحث مطلوب او بهسازی و بازساخت‌ جامعه بود. توجه ویژه نویسنده بر سرنوشت آدمیانی که در بحث‌ و جدلِهای فرقه‌های گونه‌گون مذهبی گرفتار آمده بودند، معطوف شد. رمانِها ی “تاریخی” و “رمزوراز” مقبولیتی همگانی‌ یافت. نویسندگان که در جنبش و نهضت ملت‌گرایی در حال‌ تولد گرفتار آمده بودند، برای گرفتن الهام به گذشته هند نظر دوختند و اعمال درخشان روزگار گذشته را بیانی بیدار شده برای‌ ملت‌گرایی دانستند. در سال (۱۹۲۰م.) داستان کوتاه در هند بر رمان تفوق داشت و از محبوبیت بیشتری برخوردار بود. این‌ شکل ادبی که ساخته شده بود تا تجربه و یا حال مجردی را بیان‌ کند، به وضوح یکی از واردات اروپایی بود و ارتباطی با قصه ی عامیانهِی بومی نداشت و به روشِهای گوناگون ارائه می‌شد. برخی از نویسندگان به شرح حوادث می‌پرداختند. و برخی دیگر چون “پرم چاند Permchand)شخصیت‌پردازی را مدنظر قرار داد. “پرم چاند” نخستین کسی بود که برای بازیگران نمایشنامه‌های خود، بیشتر نمایندگانی از طبقات اجتماعی برگزید تا از روشنفکران. آثار او وضع بد و ناگوار روستایی بدبخت و عجز و محرومیت زن را که قادر نبود با ادبار و مصیبت مبارزه کند، به تصویر می‌کشد. دیگر نویسندگان که فرضیه‌های اجتماعی را تجربه می‌کردند، کلام خود را به شخصیتِهای نمونه‌ای که می‌خواستند وضع بد و ناگوار خود را بهبود بخشند، اختصاص می‌دادند.به چند دلیل داستان کوتاه در این
دوره از رمان برتری داشت. برای نمونه نوشتن رمان وقت بیشتری می‌طلبید و در هند که‌ نویسنده به ندرت برای امرار معاش دست به قلم می‌برد، عوامل‌ قابل توجهی به شمار می‌آید.دوره ی میان جنگ جهانی اول و دوم، دو نهضت یا جنبش عمده‌ در ادبیات هندی پدید آمد که جنبش نخستین “چایاواد ” ،(رمانتیسم) با طغیان و شورش ضد شکل‌گرایی و جدل‌گرایی‌ مشخص می‌شود و بیشتر به شعر و شاعری می‌پردازد. جنبش دوم “پراگاتیوادا"، (پیشرفت‌گرایی) بود که به عنوان‌ واکنشی علیه رمانتیسم “چاپاوادا “توسعه یافت و تحت تأثیر مارکسیسم خود را با واقعیتِهای زندگی روزانه و وضع بد و ناگوار و منکوب شدهِی اجزای جامعه بستگی می‌دهد.پس از جنگ جهانی دورهِی “نایی کاویتا"، (شعر نو) به‌ “آجنیا"، (آیگیا ۱۹۱۱م.) تعلق دارد که “پرایو گاوادا” (آزمایش‌گرایی) را به تصویر می‌کشد. آن گاه رمان‌نویسان توجه‌ خود را بر زندگی، عرف همگان و احساسات عمومی نواحی‌ ویژه ی خود معطوف داشتند.
بسط و نمو ادبیات بنگالی در قرن ۱۹ در حقیقت یک‌ رنسانس ادبی بود که در تماس سرزمین هند اشاعه یافت. “رام موهان روی"(R.Mohan Roy ) (1772-1833م.) مصلح اجتماعی و پیشرو نثر بنگالی یکی از نویسندگان این دوره بود که تمام عناصر اولیه ی شعر بنگالی را در آثار خود به کار گرفت.
در جامعهِی ادب دوست کلکته تغییراتی تحت تأثیر آموزش و پرورش انگلیسی در دانشگاه کلکته پدید آمده بود و خوانندگان آثار ادبی از خواندن فرمِهای سنتی و ادبی هندی روی‌ برتافتند و توجه خود را به سوی آثار اروپایی معطوف داشتند. “بانکیم چاندرا چاترجی” (۱۸۳۳-۱۸۹۴م.) بزرگ ترین‌ رمان‌نویسی بود که از آموزش و پرورش انگلیسی تأثیر گرفت و با دلبستگی به آثار"سر والتر اسکات” و دیگر نویسندگان معروف‌ انگلیسی به نوشتن پرداخت و در نتیجه ادبیاتی نو پدید آمد.
آخرین و بزرگِترین نماینده ی این مکتب رابیندرانات تاگور ) ۱۸۶۱-۱۹۴۱م.) بود. تاگور بی‌شک، شاعر، داستان‌پرداز، نقاش، موسیقیدان و درام‌نویسی پرکار بود که زبان خود را دوست می‌داشت و آن را از اسارت رهانید و از برای خود معیاری در نوشتن ارائه داد. از این رو هوش، لطافت طبع، بذله‌گویی، خشم، بصیرت و همدردی باعث شد که تمام مردم بنگال او را عزیز و گرامی بدارند». (نور احمر،۱۳۷۶:۱۲۵ -۱۲۰).
۲-۴-۲٫ تاگور و رمانتیسم
«دوران جدید زبان هندی از نیمه ی دوم قرن ۱۸ میلادی شروع میِشود. انواع ادبی سنتی، و شعر دینی به طرز عجیبی دامه دارد، ولی موضوع و قالب آنِها به تدریج تغییر پیدا می کند. معمولا لالولعل (lallu lal) (آغاز قرن ۱۹ میلادی) را بنیانِگذار زبان هندی جدید میِدانند. وی یک برهمن گجراتی بود که نثری روان و گیرا، از متون مختلف سانسکریت تقلید میِکرد.
ازسال ۱۹۲۰م. به بعد نوعی گرایش رمانتیک نو، خودنمایی کرده که “جای شانکار- پراساد”
(JayshankarPrasad) (1889-1937م.) شاعر فیلسوف و نویسندهِی نمایشنامهِهای تاریخی نمایندهِی اثر” سوریا کانت – تریپاتهی ” معروف به نیوالا (۱۸۸۹) نماینده ی عکس العملی در مسیر احساس های جدیدتر و آزادانهِتر به معنای جهان وطنی است که تاگور به آن معتقد بود» (رنو،۱۳۸۰: ۱۴۹).
در این دوره گرایشِهای نو با ظهور رمانتیسم انگلیسی، که نویسندگان به شکلِهای مختلف تحت تأثیر آن قرار میِگیرند، خودنمایی میِکند. لیکن نامی که از همان نخست بر نامِهای دیگر برتری یافته و هنوز هم شناختهِِترین نام درنویسندگان هندوستان محسوب میِشود، تاگور است. رابیندرانات تاکهور که به تلفظ انگلیسی تاگور شده است. تاگور جوان تحصیلات خودرا در انگلستان انجام داد و در مراجعت به بنگال شروع به مقاله نویسی در مجلات ادبی کرد. یکی از نخستین کارهای مهم او تقلید از غزلیات قدیمی” براج نولی"، با نام مستعار بود.تاگور ادعا میِکرد که ابیات تازهِای از این غزلیات را پیدا کرده است. شهرت وی از زمانی آغاز شد که گروهی از نویسندگان انگلیسی او را به نام شاعری بزرگ معرفی کردند. و به دنبال آن در سال(۱۹۱۳ م.)، تاگور موفق به دریافت جایزهِی نوبل گردید، وی چند بار دیگر نیز به اروپا مراجعت کرد و از ژاپن و ایالات متحد امریکا نیز دیدن کرد. مدتی نیز به طور فعال وارد سیاست شد. لیکن کار بسیار مهم او، صرف نظر از آثار ادبیش، بنیان گذاشتن نوعی دانشگاه ویشوا بهاراتی در شانتی نیکتان (اقامتگاه صلح) در سال (۱۹۲۱ م.) بود. تاگور با الهام_ گری از صومعهِهای باستان، تعلیم و تربیتی التقاطی بنیان نهادکه در پیوستگی با طبیعت بر اساس انسان دوستی استواری، مستقر شده و ارزشِهای شرقی وغربی، به طور هماهنگ، درآن بهم آمیختهِاند. افزون بر آن، تمام فعالیت ادبی او، که بسیار قابل ملاحظه است، بر این بودکه این حرف “کپلنیگ” انگلیسی را که میِگفت شرق و غرب هرگز به هم نخواهندرسید، تکذیب کند. تاگور، برعکس عقیده دارد که این بهم رسیدن ممکن است و به دست آوردن آن را، در عرصهِی فرهنگی در چارچوب طرز تفکری عاری از تعلق به دینی خاص، که بهرهِمند از قوای طبیعت و سنن هندی باشد توصیه میِکند از این لحاظ وی برای خود رسالتی قائل بود که تا آخر به آن وفادار ماند.
«آثار اصلی وی غزلیاتی است که موضوع و لحن آنها برحسب زمانِهای مختلف تغییرمیِکند. اشعار تغزلی محض:"زورق زرین"، “زیبایی خانه"، اشعار عاشقانه: “باغبان". اشعار متمایل به وحدت وجود: “گیتانجالی” که، بیشتر از همهِی آثار تاگور در غرب معروف است و تا اندازهِای از ادبیات باستانی هند الهام گرفته است. تاگور در نمایشنامهِهایش نشان میِدهد که نجات، در پیوستن به طبیعت است و دربیرون افکندن خود به خارج از جهان» (همان: ۱۵۰-۱۵۲).
ادبیات بنگالی غنیِترین ادبیات نوین هندوستان و شاید هم مهمِترین آنهاست. بدون تردید این ادبیات شامل بیشترین تعداد ترجمه از آثار غربی است. آثار تاگور به خصوص توجه فراوان به خودجلب کرده و موجب شناخته نشدن آثار نویسندگان دیگر شده است. بنابر آنِچه شهرت دارد زبان بنگالی به خصوص خوش آهنگ
است و برای بیان مطالب شاعرانه، قادر به استفاده ازظریفِترین نغمه پردازیِهاست.
۳-۱٫ گفتار اول: شرح حال وتحلیل اشعار فریدون مشیری
۳-۱-۱٫زندگی نامه مشیری
فریدون مشیری در سی‌ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. جد پدری ‌او به واسطه مأموریت اداری به همدان منتقل شده بود و از سرداران نادر شاه بود. پدرش ابراهیم مشیری افشار فرزند محمود در همدان متولد شد و در ایام جوانی به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گردید. او نیز از علاقه‌مندان به شعر بود و در خانوده او همیشه زمزمه اشعار حافظ و سعدی و فردوسی به گوش می‌رسید. مشیری سالِهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران بود و سپس به علت مأموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنون گذراند و آن گاه به دبیرستان ادیب رفت.
به گفته خودش: در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگی‌هایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با این که در همه دوران کودکی خود به دلیل اینکه شاهد وضع پدرم بودم و از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی مشکلات خانوادگی و بیماری مادرم و مسایل دیگر سبب شد که من در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شوم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت. در همین زمینه شعری هم دارم با عنوان عمر ویران. مادرش اعظم السلطنه ملقب به خورشید به شعر و ادبیات علاقه‌مند بوده و گاهی شعر میِگفته، و پدر مادرش، میرزا جواد خان مؤتمن‌الممالک نیز شعر می‌گفته و نجم تخلص می‌کرده و دیوان شعری دارد که چاپ نشده است.
مشیری همزمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان، در اداره پست و تلگراف مشغول به کار شد، و در همان سال مادرش در سن ۳۹ سالگی درگذشت که اثری عمیق در او بر جا گذاشت. سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست مشغول تحصیل گردید. روزها به کار می‌پرداخت و شب ها به تحصیل ادامه می‌داد. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامه‌ها و مجلات کارهایی از قبیل خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر، در ادامه تحصیلش مشکلاتی ایجاد می‌کرد.
مشیری اما کار در مطبوعات را رها نکرد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله"روشنفکر” بود. این صفحات که بعدها به نام “هفت تار چنگ” نامیده شد، به تمام زمینه‌های ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر می‌پرداخت. بسیاری از شاعران مشهور معاصر، اولین بار با چاپ شعرهایشان در این صفحات معرفی شدند. مشیری در سال‌های پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله سپید و سیاه و زن روز را بر عهده داشت.
فریدون مشیری در سال ۱۳۳۳ ازدواج کرد. همسر او اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. فرزندان فریدون مشیری، بهار ( متولد ۱۳۳۴ه.ش) و بابک (متولد ۱۳۳۸ه.ش) هر دو در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشکده معماری دانشگاه ملی ایران تحصیل کرده‌اند.مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. سروده‌های نوجوانی او تحت تاثیر شاهنامه‌خوانی‌های پدرش شکل گرفته بود.
فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ شمسی به آلمان و امریکا سفر کرد، و مراسم شعرخوانی او در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در بیشتر ایالت های امریکا از جمله در دانشگاه‌های برکلی و نیوجرسی به طور بی‌سابقه‌ای مورد توجه دوستداران ادبیات ایران قرار گرفت. در سال۱۳۷۸ شمسی طی سفری به سوئد در مراسم شعرخوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد.
این شاعر گرانقدر در روز سوم آبان ۱۳۷۹ زندگی را بدرود گفت و دوستداران شعر و ادب را اندوهگین کرد.
(شاکری یکتا، ۱۳۸۷: ۱۱ – ۹)
۳-۱-۲٫ معرفی و تحلیل اشعار مشیری
زمانی که فریدون مشیری جوان، غم نامهِهای سودازدگی و عاشقیِهایش را در انزوا میِسرود و سالِهای گریز ناپذیر طغیان غریزهِهای بلوغ را پشت سر میِنهاد، شاید هرگز فکر نمیِکرد در ژرفای جانش تصویرهای کلامی شفافی نهفته است که روزی روزگاری نسل پس از او؛ به شادمانی یا اندوه، زمزمه میِکند. یا بر کاغذی به خط خوش نقش میِزند و تحریر میِکند و یا در آهنگی بهِکار میِرود. شاید فریدون مشیری این انتظار را هم نداشت که شعر کوچهِهای تغزلیش زبانزد خاص و عام خواهد شد و برایش شهرت و اعتبار به دنبال خواهد آورد. در ذهن و زبان مردم کوچه و بازار ردّپایی از شوریدگیِها و عشقِهای زودگذر جوانی از یادرفته را جایگزین تندخوییِهای اجتماعی، زبان دریدگیِهای سیاسی و پناهگاه امنی برای گریز ازدانستنیِهای بیهوده سازد.
دورهِی شاعری فریدون مشیری را میِتوان بر اساس توالی تاریخی آنها به صورت زیر تقسیم بندی کرد:
۱-شعرهای دورهِِی کودکی و نوجوانی از ۸ – ۹ سالگی تا ۱۸ سالگی.
۲-شعرهای جوانی از ۱۹ سالگی تا ۲۵ سالگی.
۳-شعرهای دوره ی میانی شامل آثار منتشر شده در"ابر و کوچه"، ” بهار را باور کن”
۴-شعرهای دورهِی کمال او یعنی آثار منتشر شده در"از خاموشی"، “آه باران"، ” از دیار آشتی"، “با پنج سخن سرا"،"آواز آن پرنده ی غمگین"، “تا صبح تابناک اهورایی". این تقسیم بندی را باید نسبی تلقی کرد، چرا که ذهن و زبان شاعرانه، امری نیست که نادیده انگاشته شود. اما از نظر محتوا و مضمون، شعر مشیری به صورت زیر قابل بررسی است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...