او توضیح می دهد که اگر در جمله «۴۱ـ الف» سازه منفی را مفعول اولیه و عنصر قطبی منفی را مفعول ثانویه درنظر بگیریم، رابطه تسلط سازه ای، بین آن ها دقیقاً برعکس می شود.
پول (۲۰۱۱: ۲۷۶) اشاره می کند که برای حل مشکلات یادشده لارسون[۹۹] (۱۹۸۸) پیشنهاد می کند در جایگاهی بالاتر از گروه فعلی، گروه فعلی دیگری قرار دارد که آن را ساختار گروه فعلی پوسته ای می نامد. پول (۲۰۱۱: ۲۷۶) توضیح می دهد که جمله «۴۲» دارای یک گروه فعلی است که در درون آن گروه فعلی دیگری قرار دارد و هسته آن فعل Give است و هسته فعل گروه فعلی بالاتر از فعل سبکی است که چامسکی (۱۹۹۵) آن را فعل کوچک[۱۰۰] می نامد.
۴۲) You gave John a book.
پول نمودار «۴۳» را برای بازنمایی اشتقاق جمله «۴۲» ارائه کرده است.
نمودار «۴۳»
(پول، ۲۰۱۱: ۲۷۶)
سپس پول (۲۰۱۱: ۲۷۷) به ماهیت این فعل کوچک اشاره می کند و یادآور می شود که هله[۱۰۱] و کیسر[۱۰۲] (۲۰۰۲ـ۱۹۹۲) و چامسکی (۱۹۹۵) معتقدند که این فعل کوچک دارای نقش سببی است که نقش معنایی عامل[۱۰۳] را ایجاب می کند. پول (۲۰۱۱: ۲۷۷) جمله های «۴۴» را معادل های سببی ـ آغازی[۱۰۴] یکدیگر می داند.
۴۴ـ الف) John rolled the ball down the hill.
ب) the ball rolled down the hill.
او (۲۰۱۱: ۲۷۸ـ۲۷۷) توضیح می دهد که فعل بزرگ متمم فعل کوچک است و John در مشخص گر فعل کوچک تولید می شود. او نمودار «۴۵» را برای بازنمایی جمله «۴۴» ارائه کرده است.
نمودار «۴۵»
پول (۲۰۱۱: ۲۷۸)
ردفورد (۲۰۰۹: ۳۴۷) گروه فعلی بالاتر را گروه فعلی پوسته ای و گروه فعلی دیگر را گروه فعلی هسته ای[۱۰۵] می نامد.
پس از بررسی تحلیل گروه فعلی پوسته ای لازم است به فرضیه اعطای نقش تتای یکسان (یوتا)[۱۰۶] اشاره شود:

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

  1. روابط معنایی یکسان میان محمول ها و موضوعات، از رهگذر شکل گیری رابطه های ساختاری یکسان بین این عناصر در زیرساخت، نمود نحوی می یابند (بیکر[۱۰۷]، ۱۹۸۸: ۴۶).

برای مثال، این اصل مانع از آن می شود که گروه اسمی دارای نقش عامل در جمله ای در مشخص گر گروه فعلی پوسته ای و در جمله ای دیگر در جایگاه متمم هسته گروه فعلی تولید شود. بر اساس فرضیه اعطای نقش تتای یکسان نقش های معنایی عامل، کنش پذیر[۱۰۸] و هدف[۱۰۹] به ترتیب به صورت زیر تعبیر می شوند:
۴۷ـ الف) گروه اسمی: دختر، گروه فعلی پوسته ای: عامل.
ب) گروه اسمی: دختر، گروه فعلی: کنش پذیر.
پ) گروه اسمی: دختر، گروه فعلی میانی: هدف (اجر، ۲۰۰۳: ۱۳۹).
در پایان لازم به یادآوری است که فعل سبک مورد نظر دارای مشخصه تعبیرناپذیر و قوی فعلی [uV*] است که با حرکت فعل اصلی به گره V و اتصال به آن بازبینی می شود (اجر، ۲۰۰۳: ۱۸۱).
۳ـ۱۰ـ تحلیل گره های نمود کامل و استمراری
اجر (۲۰۰۳: ۱۷۳ـ۱۷۲) اشاره می کند که فعل های کمکی نمود کامل با گروه فعلی پوسته ای ادغام می شوند. او جمله «۴۸» را شاهدی برای این فرایند می داند.
۴۸) I’d planned to have finished, and [finished] I have.
او یادآور می شود که این فعل های کمکی باعث می شوند که فعل ها در وجه وصفی مفعولی[۱۱۰] به کار روند، مانند جمله «۴۹».
۴۹) I have eaten / *eat / *ate / *eating
در ادامه اجر توضیح می دهد که گروه نمود کامل[۱۱۱] مشخصه تعبیرناپذیر تصریف فعل کوچک را ارزش گذاری می کند و پس از آن هسته زمان تهی با برون داد مرحله پیشین ادغام می شود و مشخصه تعبیرناپذیر تصریف بر روی have را بازبینی می کند و سپس فعل کمکی have به گره زمان حرکت می کند. او در نمودار «۵۰» این فرایند را نشان داده است:
نمودار «۵۰»
(اجر، ۲۰۰۳: ۱۷۴)
اجر (۲۰۰۳: ۱۷۵ـ۱۷۴) همین روند را برای فعل های کمکی استمراری درنظر می گیرد و مرحله های اشتقاق جمله «۵۱» را در نمودار «۵۲» نشان داده است.
۵۱) Gilgamesh is fighting Humbaba.
نمودار «۵۲»
(اجر، ۲۰۰۳: ۱۷۵)
در پایان این مبحث اجر سلسله مراتب فرافکن ها را به صورت زیر نشان می دهد.
۵۳) T > (Perf) > (Prog) > v > V
3ـ۱۱ـ تحلیل شاخه ای گروه متمم نما
در چهارچوب برنامه کمینه گرا گروه متمم نما به گروه های نیرو[۱۱۲]، مبتدا[۱۱۳]، کانون[۱۱۴] و ایستایی[۱۱۵] تقسیم می شود. ردفورد (۲۰۰۹: ۳۳۸ـ۳۲۴) با استناد به ریتزی[۱۱۶] (۱۹۹۷، ۲۰۰۱، ۲۰۰۴) به توضیح این چهار گروه می پردازد. ردفورد (۲۰۰۹: ۳۲۶ و ۳۲۵) توضیح می دهد که گروه نیرو مشخص کننده خبری، پرسشی، امری یا سؤالی بودن بند است و گروه کانون از لحاظ گفتمانی معمولاً اطلاعات کهنه و گروه مبتدا اطلاعات نو را نشان می دهند. او با ارائه مثال «۵۳» به تحلیل بخش ایتالیک آن می پردازد.
۵۳)
He had seen someth
ing truly evil – prisoners being ritually raped, tortured, and mutiliated. He prayed that atrocities like those, never again would he witness.
ردفورد توضیح می دهد که در بند ایتالیک شده مثال «۵۳» متمم نمای That مشخص کننده نیروی خبری بند است و atrocities like those که مفعول فعل witness است به منظور مبتداسازی به سمت ابتدای جمله حرکت کرده است و گروه قیدی نفی never again در کانون جمله قرار گرفته است. او نمودار «۵۴» را برای بازنمایی اشتقاق بخش ایتالیک مثال شماره «۵۳» ارائه کرده است.
نمودار «۵۴»
(ردفورد، ۲۰۰۹: ۳۲۶)
ردفورد (۲۰۰۹: ۳۳۴) با ارائه جمله ایتالیایی «۵۵» (برگرفته از ریتزی) اشاره می کند که هسته گروه ایستایی مشخص کننده خودایستا بودن یا نبودن بند است.
۵۵)
Gianni pensa, il tuo libro, di PRO conoscerlo bene.
Gianni thinks, the your book, of PRO know. it well.
‘Gianni thinks that your book, he knows well.’
او نمودار «۵۶» را برای اشتقاق جمله «۵۵» ارائه کرده است.
نمودار «۵۵»
(ردفورد، ۲۰۰۹: ۳۳۴)
۳ـ۱۲ـ مطابقت و حالت
با استناد به آثار اخیر چامسکی، ردفورد به تحلیل فرایندهای نحوی مطابقت و حالت بخشی[۱۱۷] می پردازد. ردفورد (۲۰۰۹: ۲۸۱) با ارائه جمله «۵۶» رابطه مطابقت را تحلیل می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...