در این نظریه، اضطراب درجه‌ای که مکانیزم‌های بازداری می‌توانند پاسخ‌های خودکار را تنظیم کنند، تعریف می‌شود که دو کارکرد اجرایی مرکزی مرتبط با کنترل توجه را مختل می‌کند؛ بازداری[۲] و تغییر[۳].

 

 

بازداری به توانایی بازداری یا تنظیم پاسخ‌های خودکار یا غالب و تغییر به توانایی تغییر توجه بین تکالیف وابسته به زمینه برمی‌گردد. آیزنک[۴]، درخشان[۵]، سانتوس[۶] و کالوور[۷] (۲۰۰۷) این کارکردها را بر حسب پردازش‌های نزولی[۸] و صعودی[۹] مطرح می‌کنند. بدین مفهوم که اضطراب کنترل تنظیمی نزولی را تضعیف می‌کند. رفتاری که این اثر ممکن است در آن آشکار شود، دشواری بازگیری توجه از محرک تهدیدآمیز است. از طرف دیگر، اضطراب درجه‌ای را که توجه از یک تکلیف به دیگری تغییر می‌کند، افزایش می‌دهد؛ یعنی پردازش صعودی را افزایش می‌دهد. رفتاری که این اثر در آن آشکار می‌شود، تسهیل کشف محرک تهدیدآمیز است.

 

 

 

۲-۱-۲-۱-۲-۷- مدل بار–هیم (۲۰۰۷)

 

بار-هیم، لیمی، پرگامین، باکرمن-کراننبرگ و ون‌ایجزندورن (۲۰۰۷) یک مدل چند بعدی پیشنهاد کردند که در آن بدکارکردی هر مؤلفه در این زنجیره زمانی ممکن است منجر به سوگیری توجه شود. نخست، سیستم ارزیابی تهدید پیش توجهی، محرک محیطی را ارزیابی می‌کند. محرک تهدیدآمیز سیستم تخصیص منابع را تغذیه و برانگیختگی فیزیولوژیکی و تخصیص منابع شناختی بر روی محرک را فرامی‌خواند. سیستم ارزیابی تهدید هدایت شده، زمینه تهدید و منابع مقابله‌ای را می‌سنجد. اگر تهدید را کم‌اهمیت پنداشت، درون‌داد سیستم ارزیابی تهدید پیش توجهی ممکن است توسط سیستم درگیری هدف محو شود. اگر تهدید را با اهمیت ارزیابی کرد، ممکن است توجه روی تهدید بماند و منجر به افزایش اضطراب موقعیتی گردد (به نقل از سیسلر و کاستر، ۲۰۱۰).

 

۲-۱-۲-۲- سوگیری تفسیر در اضطراب اجتماعی

 

مبهم بودن اغلب موقعیت‌ها و سرنخ‌های اجتماعی، زمینه را برای تحریف معنای آن‌ها فراهم می‌سازد (کلارک و ولز، ۱۹۹۵؛ امیر و برد، ۲۰۰۸). در اختلال اضطراب اجتماعی، این تحریف به صورت سوءتعبیر موقعیت‌های اجتماعی و دریافت نتایج منفی از محرک‌های اجتماعی رخ می‌دهد. در تبیین این سوءتعبیر، امیر و فوآ (۲۰۰۱) فرض کرده‌اند که معانی مختلف یک رویداد مبهم، معمولاً به صورت ناخواسته فعال می‌شوند اما پس از آن برای ورود به هوشیاری از طریق فرآیند بازداری متقابل با هم رقابت می‌کنند. در این فرآیند رقابتی، معانی‌ای که در گذشته مکرراً دریافت شده‌اند تمایل دارند چیره شوند زیرا بدون نیاز به انتخاب هوشیارانه پذیرفته می‌شوند.

 

 

در این شرایط، سوگیری تفسیر یعنی تمایل به تفسیر اطلاعات مبهم به شیوه‌ای تهدیدکننده مطرح می‌شود. سوگیری تفسیر تحت تاثیر دو برآورد تخمینی رخ می‌دهد: نخست تهدید ادراک شده از نشانه‌های اجتماعی و سپس هزینه هیجانی نشانه‌های اجتماعی که منظور از هزینه هیجانی، تاثیر ادراک شده موقعیت اجتماعی بر فرد است (شفیلد[۱۰]، کولز[۱۱] و گیب[۱۲]، ۲۰۰۷). در مجموع باید گفت از آنجا که سوگیری تفسیر اضطراب انتظاری برای موقعیت‌های اجتماعی آینده را موجب می‌شود (اسمیت و کلارک، ۲۰۰۷)، در وهله نخست با افزایش پریشانی شخص مبتلا و سپس از طریق تقویت اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی، تداوم اضطراب اجتماعی را منجر می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲-۲- پیشینه عملی

 

 

 

۲-۲-۱- سوگیری توجه در اضطراب اجتماعی

 

جریان عظیم اطلاعات در دسترس و در عین حال محدودیت ظرفیت سیستم پردازش، سازوکارهایی را ایجاب می‌کند که فرآیند گزینش و پردازش محرک‌ها هدایت شود. توجه و به طور اختصاصی توجه انتخابی، مکانیزم هدایت‌گر این فرآیند گزینشی است؛ نشانه‌های مورد توجه به مراحل بعدی پردازش راه می‌یابند و نشانه‌هایی که مورد توجه قرار نگرفته‌اند، به مرحله بعدی پردازش نمی‌رسند (کلارک و فربورن، ۱۳۸۶).

 

در این میان، الگوهای توجهی از انگیزش و وضعیت هیجانی فرد تاثیر می‌گیرند و حتی آنچه که مورد توجه قرار می‌گیرد، بر هیجانات و اهداف فرد اثرگذار است (تمیر[۱۳] و رابینسون[۱۴]، ۲۰۰۷). در سطح بالاتر، محرک‌های هیجانی که همخوان با وضعیت خلقی فعلی فرد هستند، سریع‌تر از دیگر اطلاعات مورد توجه و پردازش قرار خواهند گرفت (لی[۱۵]، تان[۱۶]، کوان[۱۷] و لیو[۱۸]، ۲۰۰۸). در این شرایط، مفهوم سوگیری توجه مطرح می‌شود؛ بدین معنا که به‌رغم تلاش‌های فرد برای نادیده گرفتن محرک، تمام نیروی توجه به سمت آن سوق می‌یابد (ویلیامز و همکاران، ۱۹۹۶؛ به نقل از عسگری، ۱۳۹۰).

 

همخوان با تبیین تعامل دو طرفه وضعیت هیجانی و توجه و در حمایت از مدل‌های شناختی، گستره وسیعی از پیشینه پژوهشی اثبات می‌کند که افراد با اضطراب اجتماعی، توجه خاصی به اطلاعات تهدیدکننده اجتماعی دارند؛ اطلاعاتی مانند احساسات و رفتارهای مرتبط با اضطراب (پینلس[۱۹] و مینکا[۲۰]، ۲۰۰۵) و نشانه‌های عدم پذیرش از جانب دیگران (موگ، فیلیپات و بردلی، ۲۰۰۴).

 

 

 

در یکی از مطالعات اولیه در خصوص دستکاری آزمایشی سوگیری توجه، مک‌لئود، راترفورد، کمپبل، ابسوورثی و هولکر (۲۰۰۲) از طریق تکلیف پروب دات، شرایط آزمایشی را ترتیب دادند تا بتوان ارتباط سوگیری توجه و اضطراب را بررسی نمود. طرح آزمایش به این ترتیب بود که شرکت‌کنندگان غیرمضطرب، به تصادف در دو گروه آموزش توجه به اطلاعات تهدیدکننده و آموزش توجه به اطلاعات خنثی قرار گرفتند. تکلیف پروب دات با ۶۷۲ کوشش و جفت لغت‌های تهدیدکننده و خنثی ارائه شد. در شرایط آموزش توجه به اطلاعات تهدید، پروب بین لغات تهدیدکننده جابه‌جا می‌شد در حالی که در شرایط آموزش توجه به اطلاعات خنثی، پروب بین لغات خنثی جابه‌جا می‌شد و شرکت‌کنندگان می‌بایست به محض ردیابی پروب دکمه‌ای را فشار می‌دادند. نتایج نشان داد افرادی که آموزش توجه به اطلاعات تهدیدکننده دریافت کرده بودند نسبت به افرادی که به اطلاعات خنثی توجه می‌کردند، اضطراب و خلق منفی بالاتری را پس از اجرای تکالیف استرس‌آمیز گزارش نمودند. این مطالعه شواهدی را فراهم کرد مبنی بر اینکه توجه انتخابی به اطلاعات تهدیدکننده واکنش‌پذیری اضطرابی به تکلیف آزمایشی را افزایش می‌دهد. موگ و بردلی (۲۰۰۲) نیز نتیجه‌ای مشابه گزارش نمودند.

 

این نتایج در مطالعات بعدی، با تکلیف پروب دات کلمه‌ای و در نمونه با اضطراب اجتماعی نیز تکرار شد (موسی[۲۱]، لپین[۲۲]، کلارک، مانسل و اهلرز، ۲۰۰۳) اما با توجه به اینکه برای افراد با اضطراب اجتماعی تصاویر چهره محرک‌های بالقوه تهدیدآمیزتری هستند، پیشیار، هریس و منزس (۲۰۰۴؛ به نقل از مک میلان، ۲۰۰۸) نتایج حاصل از پروب دات کلمه‌ای (خنثی-خنثی، خنثی-مثبت، خنثی-منفی) و پروب دات تصاویر چهره (خنثی-خنثی، خنثی-مثبت، خنثی-منفی) را مقایسه کردند. برخلاف مطالعات قبل که سوگیری توجه را صرفاً تحت شرایط تهدید اجتماعی گزارش نموده بودند (مانسل و همکاران، ۱۹۹۹؛ بوئن[۲۳] و همکاران، ۱۹۹۴؛ به نقل از مک میلان، ۲۰۰۸) شرکت‌کنندگان با اضطراب اجتماعی بالا، سوگیری توجه نسبت به محرک چهره‌ای منفی نشان دادند. این افراد در کوشش‌های خنثی-مثبت ترجیحاً به چهره خنثی توجه می‌کردند و از چهره‌های مثبت حتی در شرایط بدون تهدید اجتماعی نیز اجتناب می‌کردند. در مطالعه دیگری که توسط همین محققان صورت گرفت، نتایج مشابه به دست آمد. پژوهش (مانسل، کلارک و اهلرز[۲۴]، ۲۰۰۳) نیز این یافته را تایید نمود؛ بنابراین این نکته استنباط می‌شود که افراد با اضطراب اجتماعی، سوگیری توجه پایداری را نسبت به محرک‌های تهدیدکننده اجتماعی نشان می‌دهند و البته تصاویر چهره نسبت به لغات اضطراب بیشتری را موجب می‌شوند.

 

در مسیر تبیین نظری مکانیزم‌های سوگیری، خط جدید تحقیقاتی شکل گرفت تا مؤلفه‌ها و الگوهای سوگیری توجه بررسی شود. در این راستا، موگ، فیلیپات و بردلی (۲۰۰۴) به بررسی تاثیر مدت زمان ارائه محرک بر الگوی توجه به چهره‌های هیجانی در یک نمونه بالینی با فوبی اجتماعی پرداختند. در این مطالعه چهره‌های خشمگین، شاد و خنثی با مدت زمان ۲۵۰ هزارم ثانیه، ۵۰۰ هزارم ثانیه و ۱ ثانیه به آزمودنی‌ها ارائه شد. یافته‌ها گوش به زنگی بیماران را با ارائه محرک ۵۰۰ هزارم ثانیه نسبت به چهره‌های خشمگین نشان داد اما در شرایط ۱ ثانیه و ۲۵۰ هزارم ثانیه ارائه محرک، سوگیری توجه معناداری دیده نشد. این نتایج این فرضیه را تایید نمود که در اضطراب اجتماعی، سوگیری در جهت‌گیری اولیه به علائم تهدیدی بروز می‌یابد.

 

کاستر، ورشر، کرومبز، ون‌دم (۲۰۰۵) در راستای تبیین و بسط یافته فوق، در یک تکلیف پروب دات چهره‌های تهدیدی با شدت کم و زیاد، با سه مدت زمان ۱۰۰ هزارم ثانیه، ۵۰۰ هزارم ثانیه و ۱۲۵۰ هزارم ثانیه به آزمودنی‌ها ارائه کردند. نتایج نشان داد که تمام افراد به چهره‌های تهدیدی بالا در شرایط ۱۰۰ هزارم ثانیه توجه می‌کنند که این سوگیری در شرایط ارائه بسیار کوتاه نشان از دخالت فرآیندی خودکار است. همچنین تنها افراد با اضطراب بالا به سمت محرک‌های تهدیدی خفیف، سوگیری توجه را نشان دادند. در شرایط ۱۲۵۰ هزارم ثانیه این افراد توجه خود را به دور از تصاویر تهدیدی با شدت خفیف و بالا معطوف نمودند.

 

در مطالعه‌ای دیگر کاستر، ورشر، کرومبز، ون‌دم و ویرسما (۲۰۰۶) در دو آزمایش به بررسی این موضوع پرداختند که سوگیری توجه با تسهیل توجه به تهدید مرتبط است یا مشکل در بازگیری توجه از تهدید. در اینجا نیز با بهره گرفتن از آزمایه پروب دات، نتایج نشان داد که در ارائه ۱۰۰ هزارم ثانیه محرک، افراد با اضطراب بالا نسبت به افراد با اضطراب پایین توجه بیشتری به تصاویر به شدت تهدیدکننده نشان می‌دهند. علاوه بر این افراد مضطرب تمایل بیشتری به اجتناب توجه در ۱۲۵۰ هزارم ثانیه دارند. مشاهده اینکه سوگیری‌های توجه در مدت زمان‌های ارائه متفاوت دیده می‌شود، از آنجا مهم است که نشان می‌دهد سوگیری توجه وابسته به یک مرحله خاص از پردازش اطلاعات نیست اما ماهیت آن ممکن است وابسته به مرحله پردازش اطلاعات باشد.

 

[۱]Attentional Control Theory

 

[۲] Inhibition

 

[۳] Shifting

 

[۴] Eysenck

 

[۵] Derakhshan

 

[۶] Santos

 

[۷] Calvo

 

[۸] Top-Down

 

[۹] Bottom-Up

 

[۱۰] Schofield

 

[۱۱] Coles

 

[۱۲] Gibb

 

[۱۳] Tamir

 

[۱۴] Robinson

 

[۱۵] Li

 

[۱۶] Tan

 

[۱۷] Qian

 

[۱۸] Liu

 

[۱۹] Pineles

 

[۲۰] Mineka

 

[۲۱] Musa

 

[۲۲] Lepine

 

[۲۳] Bowen

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...