حدیث مصطفی آخر همین استنِکو بشنو که البته چنین استدرون خانه ای چون هست صورتفرشته ناید اندر وِی ضرورتبرو بزدای روی تخته دلکه تا سازد ملک پیش تو منزل[۲۲۶]

رغبت به دنیا باعث طول امل می شود و طول امل هم باعث کوری دل می گردد.
قال رسول الله۶: «من رغب فی الدنیا، و طال فیها أمله أعمی الله قلبه علی قدر رغبته فیها.»[۲۲۷] هرکس شیفته دنیا گردد، پس آرزویش در آن دراز شود، خداوند به اندازه شیفتگی اش به دنیا دلش را کور می گرداند.

۹- محبّت دنیا مانع بزرگ معرفت

همانگونه که تقوای الهی به فرموده قرآن و روایات عمده ترین شرط معرفت است، محبّت دنیا نیز سخت ترین مانع معرفت محسوب می شود. «حبّ الدنیا رأس کل خطیئه»[۲۲۸] «راس کل خطیئه حبّ الدنیا»[۲۲۹] بزرگان اخلاق اساس خطاها را محبّت دنیا می دانند و قائلند که باعث انسداد مجاری ادراکی انسان می گردد.
«محبت دنیا چیزی نیست که تنها مانع تهذیب عملی انسان باشد بلکه مانع تصویب علمی انسان شده و دانش او را نیز تباه و فاسد می کند.»[۲۳۰]

۱۰- شرک باعث پیدا نکردن راه راست

قرآن به صراحت می فرماید: مشرکان ایمان نمی آورند چرا که به خاطر شرک بر گردن هایشان غل هایی نهاده شد و دست ها هم به غل ها و گردن بسته است و این ها حتّی جلوی پای خود را نمی توانند ببینند.
)إِنَّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِیَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ)(وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ‏أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ([۲۳۱]

۱۱- نفاق سبب عدم فهم

نفاق که از رذایل نفسانی و اخلاقی بسیار خطرناک است، عوارض و آثار مخرّبی بر روح و روان و رفتار و کردار شخص منافق ایجاد می کند. و باعث گرفتاری های دنیوی و اخروی خطرناکی می شود.
)هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَفْقَهُونَ([۲۳۲]
۱- منافقین دچار فقدان شعور واقعی می شوند. «لایشعرون- بقره/۱۲» «هم السّفهاء-بقره/۱۳».
۲- منافقین اندیشه و فهم نمی کنند. «لایفقهون- توبه/۸۷» «لایعلمون- بقره/۱۳».
۳- منافقین دچار حیرت و سرگردانی می شوند. «یعمهون»- بقره/۱۵ «لایبصرون- بقره/۱۷».
۴- به سبب دوروغ هایی که می بافند در کفرشان پایدار می شوند و هدایت نمی یابند. ما «کانوا مهتدین- بقره/۱۶».

۱۲- تکذیب آیات الهی و جدل در آیات الهی مانع گشایش درهای آسمان

)إِنَّ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلاَّ کِبْرٌ ما هُمْ‏ بِبالِغِیهِ([۲۳۳] جدل، ناشی از کبر است و کبر چرکی است که صفحه شفاف دل را تیره و تار می کند. آئینه اگر غبار آلوده گشت هرگز دیگر چیزی در آن دیده نمی شود و نوری را منعکس نمی کند.
)أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ أَنَّى یُصْرَفُونَ([۲۳۴]
تکذیب الهی نیز که یکی از رذایل می باشد آثار سویی در ادراک آدمی بجای می گذارد.
)إِنَّ الَّذِینَ‏کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ…([۲۳۵]
همانگونه که در هر دو آیه غافر۵۶ و اعراف۴۰ می بینید علّت تکذیب آیات الهی و جدل بدون علم، کبری است که در دل انسان ها رخنه کرده است و ما سابقاً گفتیم که تکبّر از حجاب های اکبر است که انسان را از درک معارف و حقایق باز می دارد.

۱۳- ظلم علّت محرومیّت از هدایت الهی

یکی از معارف برجسته ای که قرآن شریف آن را ذکر کرده و در آیات بسیاری درباره اش تأکید هم نموده این است که: «ظلم» که عبارت است از انحراف از حدّ وسط و عدول از آن عملی که باید انجام شود بسوی عملی که نباید انجام گیرد، خود علّت محرومیت از هدایت به سوی هدف اصلی است و کار آدمی را به خسران و ضلالت و عدم فلاح می کشاند. به این آیات شریف که یک حقیقت ثابت در قرآن اشاره دارد توجّه فرمایید:
)وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ([۲۳۶]
)وَ یُضِلُّ اللَّهُ‏الظَّالِمِینَ ([۲۳۷]
)إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ([۲۳۸]
و ظلم معنای وسیعی دارد که به هرگونه انحراف از مسیر حق می تواند تعمیم پیدا نماید. و علماء علم اخلاق آن را در برخی از کتب اخلاقی به ظلم در حق خالق و ظلم در حق مخلوقات الهی و ظلم به نفس تقسیم نموده اند. و آثارش که از جمله آنها محرومیت از هدایت الهی و عدم رستگاری است به مراتب بزرگی هر ظلمی متغیّر می باشد.

۱۳- دروغگویی

رسول مکرّم اسلام۶: «الکذب ینقص الرّزق» دروغ از روزی انسان می کاهد.[۲۳۹]
امام صادق۷:
«انّ الرّجل لیکذب الکذبه فیحرم بها صلاه الیل، فإذا حرم صلاه اللّیل حرم بها الرّزق»[۲۴۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...