پایان نامه حماسه در شعر/:توازن واژگانی در شعر |
توازن واژگانی
1- تکرار آوایی کامل
2- تکرار آوایی ناقص
تکرار واژهها و فرارگیری آن ها نسبت به یکدیگر، توازن پدید میآورد که موسیقی نمیآفریند. بسته به اینکه واژههای تکرار شونده در چه نقاطی از شعر قرار گیرند و چه نسبتی با هم برقرار میکنند، گونههای متفاوتی برای توازن واژگانی میتوان در نظر گرفت. اگر تمام شیوهها و گونههای توازن واژگانی را در نموداری بگنجانیم و شکلی طبقه بندی شده به آن بدهیم، چنین نموداری خواهد بود.
الف) تکرار آوایی کامل
-تکرار «یک صورت زبانی»
در این شیوه یک صورت زبانی- یعنی یک واژه، یک عبارت و یا یک جمله عیناً تکرار میشود.
گونههای زیر را برای این شیوه میتوان در نظر گرفت:
تکرار آغازین
1-در آغاز چند بیت و یا چند سطر، یک صورت زبانی عیناً-و بصورت پیاپی- تکرار میشود.
«در کوچه» های سرور و غم راستینی که مان بود.
«در کوچه» باغ گل ساکت نازهایت.
«در کوچه» باغ گل سرخ شرمم.
«در کوچه»های نوازش.
«در کوچه»های شبهای بسیار.
تا ساحل سیمگون سحرگاه رفتن» (اخوان ثالث، آخر شاهنامه، 1379: 140).
در این شعر صورت زبانی «در کوچه» در ابتدای سطرهای پیاپی-عیناً- تکرار شده و نمونهای از «تکرار آغازین» است.
«چون درختی در صمیم سرد و بی ابر زمستانی
«هرچه» برگم بود و بارم بود،
«هرچه» از فر بلوغ گرم تابستان و میراث بهارم بود،
«هرچه» یاد و یادگارم بود،
ریخته ست» (همان، آخر شاهنامه، 1388: 116).
در شعر پیغام هم، چنان که میبینیم، صورت زبانی «هرچه» در آغاز سطرهای پیاپی- عیناً- تکرار شده است.
2-در آغاز هر بند، یا هرچند بیت و سطر، یک صورت زبانی -عیناً- ولی با فاصله تکرار میشود.
«هان، کجاست.
پایتخت این» کج آئین قرن دیوانه؟
با شبان روشنش چون روز
روزهای تنگ و تارش، چون شب اندر قعر افسانه
… … …
«هان، کجاست؟
پایتخت این» دژ آئین قرن پر آشوب
قرن شکلک چهر
بر گذشته از مدار ماه،
لیک بس دور از قرار مهر
… … …
«هان، کجاست؟
پایتخت این» بی آزارم و بی آئین قرن.
کاندر ان بی گونهای مهلت.
هر شکوفه ی تازه رو بازیچه با دست» (اخوان ثالث، آخر شاهنامه، 1379: 113- 116).
همان گونه که دیدیم، اخوان در آغاز بعضی بندهای این شعر، صورت زبانی «هان، کجاست پایتخت این …» را عیناً -و با فاصله- تکرار کرده است.
««چون درختی» در صمیم سرد و بی ابر زمستانی
هرچه برگم بود و بارم بود،
… ریخته است.
… … …
«چون درختی» در زمستانم،
بی که پندارد بهاری بود و خواهد بود،
… … …
«چون درختی» اندر اقصای زمستانم،
ریخته دیری است.
هر چه بودم باد و بودم برگ» (همان، آخر شاهنامه: 1388: 116 و 117).
در این شعر هم صورت زبانی «چون درختی…» و در آغاز بندها تکرار شده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 10:55:00 ب.ظ ]
|