معنی بیت: در هر سرزمینی که بویی از خوشبختی و سعادت هست از جانب درگاه اوست، همچنان که به شهر یثرب آه اویس قرنی از یمن می رسد
۳۱)آن محمّد صفت و نام که عدلش عمری است وان علی مرتبت و علم که خلقش حسن است
بین محمد، عمر، علی و حسن مراعات النظیر یا تناسب وجود دارد.
معنی بیت: پادشاهی که خلق و خوی حضرت محمد(ص) را دارد و هم نام اوست و در عدالت همچون خلیفه دوم عمر است، و قدر و ارزش و دانش حضرت علی(ع) را دارد و در حسن خلقی و رفتار همچون امام دوم شیعیان و فرزند علی(ع) حسن است.
۳۲)جرعه جام جلالش مثلاً موج زنی است که فلک رخنه کن از قوت و قلزم شکن است
جام جلالاضافه استعاری
فلک رخنه کنرخنه ایجاد کننده در فلک
جام جلال: اضافه استعاری
فلک رخنه کن: فلک رخنه کننده، رخنه ایجاد کننده در فلک
قلزم: بحر احمر، بحر خزر (معین). دریا (بطور اعم)، رود بزرگ (همان، بخش ۱).
شاعر در توصیف ممدوح اغراق و غلو کرده است./ در مصرع اول واج آرایی با حرف «ج» وجود دارد.
معنی بیت: یک قطره از جام عظمت و بزرگی او همچون دریای در حال موج زدن می باشد، این قطره به ظاهر ناچیز به واسطه قوت و عظمتی که دارد در ارکان فلک رخنه ایجاد می کند و رودهای بزرگ در پیش او هیچ اند و به حساب نمی آیند.
۳۳)بحر تر دامن و کان خشک لب است از چه؟ از آن که حدیثش حسد گوهر و در عدن است
تر دامن: کنایه از فاسق و فاجر و گناهکار و آلوده دامن (فرهنگنامه شعری).
خشک لب: کنایه از تشنه، گرسنه (همان). اینجا منظور خالی بودن معدن از گهر است.
عدنخلیج عدن: خلیجی است منشعب از اقیانوس هند، واقع در ساحل جنوب غربی شبه جزیره عربستان، نزدیک مدخل بحر احمر (معین).
معدن مروارید دریای عمان یا عدن است.
عدنی بود در درخشانی یمنی بر سهیل نورانی
(هفت پیکر،ص ۶۳۰، به نقل از فرهنگ اشارات).
در این بیت نیز اغراق و غلو وجود دارد.
معنی بیت: با حضورش دریا آلوده و معدن خالی از گوهر است، به خاطر اینکه سخنانش قیمت و ارزش گوهر و مروارید عدن را می شکند و مورد حسادت گوهر و درّ قرار می گیرد.
۳۴)دشمن از گوهر تیغش که چو پرّ مگسی است عنکبوت آسا پیرامن خود پرده تن است
گوهر تیغ: آبداری و برندگی شمشیر و تیغ (فرهنگنامه شعری).
بین مگس، عنکبوت مراعات النظیر و بین عنکبوت و پرده تن تناسب وجود دارد.
شاعر در این بیت نیز مبالغه کرده است.
معنی بیت: شمشیر پادشاه مانند پر مگس نازک است و دشمن او مانند عنکبوت بر تن تار می تند تا از ضربات تیغ او در امان باشد.
۳۵)ور نشیند پس آن پرده نه پی خردگیست که زنست او و زنان را پس پرده وطن است
…..نه پی خردگی است: جای هیچ ایرادی نیست، نتوان خرده گرفت.
بین زن و زنان، جناس زاید وجود دارد.
معنی بیت: اگر او پشت پرده بنشیند و در آنجا مسکن گزیند جای هیچ گونه ایرادی نیست به خاطر اینکه او زن است و محل زنان همواره پشت پرده است.
۳۶)صدر او را به ضرورت کره خاکی جاست یوسفی را ز حسد هفده نبهره ثمن است
صدرمجلسی، مسند
صدر: مجلس، مسند
یوسف:  قصیده ۱۱، بیت ۴٫
نبهرهبه معنی قلب و ناسره باشد، عموماً، و سیم قلب را گویند خصوصاً، به معنی دون و فرومایه هم آمده است. (تعلیقات دیوان مجیر).
هفده نبهرهدر عدد و مبلغ آن علما خلاف کردند، عبدالله عباس و عبدالله مسعود و قناده و سدّی گفتند بیست درم بود، مجاهد گفت بیست و دو درم بود، عکرمه گفت چهل درم بود، و بعضی دگر گفتند هجده درم بود، بعضی از اهل معانی گفتند زیر ده درم بود. (همان، ص ۵۱۳).
ثمن: بها و ارزش و قیمت
مصراع دوم بیت به آیه زیر اشارت دارد:
«و شروه بثمن بخس درهم معدوده . کانوا فیه من الزهدین» (آیه ۲۰ از سوره یوسف).
ترجمه: و او را به بهای اندکی فروختند، به چند درهم، در آن از بی رغبتان بودند. (همان، ص ۵۱۳).
مصرع دوم تمثیل است و نیز تلمیح دارد به داستان حضرت یوسف (ع).
معنی بیت: از روی ناچاری کره زمین جایگاه اوست و گرنه اعتبار و درجه او بسیار بیشتر از اینهاست، او همچون یوسف ارزش و مقام والایی دارد، اما به خاطر حسادت حاسدان ظاهراً ارزش و مقام او ناچیز به نظر می رسد.
۳۷)مشتری هر سحر از منبر شش پایه خویش در ثنای تو زحل فهم و عطارد فطن است
زحل: نماد بلندی.
زحل فهم: دارای فهم و درک بلند. در باره زحل، نیز  قصیده ۱۸، بیت ۸٫
عطارد: دبیر فلک
عطارد فطن: دارای هوش و زکاوت دبیران.
بین مشتری و زحل و عطارد مراعات النظیر دیده می شود.
معنی بیت: سیاره مشتری هر صبحگاه گویی بر بالای منبر می رود و به مدح و ثنای تو می پردازد، او در تعریف و تمجید از تو همچون سیاره زحل دارای فهم و درک بلند و همچون عطارد دارای هوش و ذکاوت دبیران و نویسندگان است.
۳۸)شاد باش ای شه لشکرکش غازی که تر است قاعده لطف و کرم از کرم ذوالمنن است
غازی: جنگجو.

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...