تجمل گرایی در پذیرایی از مهمان
یکی از صفات بسیار پسندیده - که اگر در هر فرد وجود داشته باشد،فضیلتی بزرگ محسوب میشود - مهمانداری و مهماندوستی است.
تمامی پیامبران به این صفت زیبا و پسندیده آراسته بودند و یکی ازصفات بارز آنان مهماندوستی بود. ما هیچ پیامبری را سراغ نداریم که ازمهمان روگردان بوده باشد.
پیامبر گرامی اسلامصلی الله علیه وآله فرمود: اگر مؤمنی مرا به [خوردن] شانه گوسفندیدعوت کند، دعوت او را اجابت میکنم، چون این عمل جزو ایمان است.
امام جعفر صادق(ع)میفرماید: از جمله چیزهایی که رسولخداصلی الله علیه وآله بهفاطمه زهراعلیها السلام، تعلیم داد، این بود: کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد،باید مهمانش را اکرام کند.
امام جعفر صادق(ع)میفرماید: هر کس مسلمانی را سیر گرداند، جزپروردگار عالم هیچ یک از مردمان و فرشتگان مقرب و پیامبران ندانند اجر و پاداش او در قیامت چقدر خواهد بود. سپس فرمود: از جمله چیزهایی که سبب آمرزش خواهد شد، سیر کردنمسلمان گرسنه است.
امام صادق(ع)میفرماید: اگر کسی هزار درهم را صرف طعامی کند ومؤمنی از آن بخورد، اسراف نکرده است.
با تمام اهمیتی که میهمان دارد پذیرائیهای پر تکلف و تجمل و پر زرق و برق از نظر اسلام نه تنها کار خوبی نیست، بلکه رسما از آن نهی شده است. امام صادق(ع) میفرماید:
َ الْمُؤْمِنُ لَا یَحْتَشِمُ مِنْ أَخِیهِ وَ لَا یُدْرَی أَیُّهُمَا أَعْجَبُ الَّذِی یُکَلِّفُ أَخَاهُ إِذَا دَخَلَ أَنْ یَتَکَلَّفَ لَهُ أَوِ الْمُتَکَلِّفُ لِأَخِیهِ؛ « مومن از برادر مؤمن خود خجالت نمی کشد (رو درواسی ندارند)، و من نمیدانم کدامیک از این دو عجیبتر است؟ کسی که به هنگام ورود بر برادر خود او را به زحمت میافکند؟ و یا کسی که خودش، خودش را برای میهمان به زحمت می اندازد »؟.
حارث اعور، یکی از اصحاب خاص علی(ع)، به خدمت حضرت رسید و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، دوست دارم با خوردن غذا در خانه ما، مرا سرافراز فرمایی.حضرت فرمود: «به شرط آنکه خود را به خاطر مهمانی من، به تکلف و دردسر نیندازی!» آنگاه به خانه حارث تشریف برد و حارث قطعه نانی برای حضرت آورد. چون حضرت شروع به خوردن آن قطعه نان کرد، حارث با نشان دادن چند درهم که در گوشه لباسش پنهان کرده بود، گفت: اگر به من اجازه دهید، با این پولی که دارم، چیزی غیر از نان برای شما خریداری و تهیه کنم؟
امام فرمود: «این نان، چیزی بود که در خانهات موجود بود و آوردنش برایت زحمتی نداشت، اما چیز دیگر که مایه سختی و به زحمت انداختن خود باشد، نمیخواهم؛ چون من به شرط تکلف نداشتن، دعوتت را پذیرفتم».
امام جعفر صادق(ع)میفرماید: وقتی برادر مؤمنت به مهمانی تو آمد،آنچه غذا حاضر داری، برای او بیاور. اما اگر او را دعوت کردی، آنچه درتوان داری، برای او حاضر و به این وسیله از او پذیرایی کن.
در این مورد هم هیچ فرقی بین مهمانان نیست. مهمان هر کس که باشد، دستور اسلام این است که انسان نباید خود را به خاطر او به زحمت بیندازد.
میزبان در پذیرایی از مهمان باید طوری رفتار کند که مهمان احساسمزاحمت نکند و اگر بداند میزبان برای پذیرایی از او به زحمت میافتد وبه وسیله قرض گرفتن و مشقت زیاد لوازم پذیرایی را آماده میکند، این کارموجب دلسردی او شده و برای رفع مزاحمتسعی میکند کمتر به دیدن ومهمانی بیاید. این کار موجب دوری مؤمنان از یکدیگر شده و اتحاد و دوستیمیان آنها رو به سردی میگراید. اما اگر تشریفاتی نباشد و میزبان از آنچهخود و خانواده میخورند، بدون تکلف برای مهمان نیز بیاورد، دیگر او نیزاحساس مزاحمت و سربار بودن نمیکند و دفعات بعد نیز به دیدن میزبانخواهد آمد و دوستی میان آنها بیشتر خواهد شد.
روش مسلمانی را باید از حضرت «سلمان» آموخت که اهل قناعت و ساده زیستی بود و پرهیز از تکلف و تجمل . از این رو سامان فارسی در فضیلت ها و ارزشها از «اهل بیت»(ع) به شمار می آمد . نقل خاطره ای از سلمان مناسب این بحث است:
یکی از مسلمانان صدر اسلام به نام «ابووائل» می گوید: من به اتفاق دوستم به خانه ی سلمان فارسی رفتیم و مدتی نشستیم . هنگام غذا فرا رسید. سلمان گفت : اگر نبود آنکه رسول خدا(ص) از تکلف و خویشتن را به زحمت انداختن نهی کرده است ، برایتان غذای خوبتری فراهم می کردم. سپس برخاست و مقداری نان معمولی و نمک آورد و جلوی مهمانان گذاشت . رفیقم گفت : کاش همراه این نمک، مقداری سعتر(مرزه و آویشن) بود !سلمان رفت و ظرف آب خویش را گرو نهاد و کمی مرزه فراهم کرد و سر سفره نهاد . وقتی غذا خوردیم، دوستم گفت: خدا را شکر که به روزی خدا قانعیم ! سلمان گفت: اگر به رزق خدا قانع بودی، الآن ظرف آب من در گرو نبود !…
سلمان اهل تکلف نبود . ولی وقتی مهمان ،خواسته ای را بر زبان آورد و تمنای غذا و طعامی داشت، سلمان ناچار شد که برای رضای خاطر مهمان آن را تأمین کند .
در نتیجه، با همه ی ستایشی که از پذیرایی شایسته از مهمان شده، اگر جنبه ی تعادل رعایت نشود و به مرز اسراف و ولخرجیهایی برسد که اغلب، روی چشم و همچشمی است یا ریشه در خودنمایی و تفاخر دارد ،ناپسند است و همین کار مقدس و خداپسند، از قداست و محبوبیت نزد خدا می افتد.
محمد مهدى نراقى. جامع السعادات ، پیشین ، ج 2 ، ص 155
حلیه المتقین ، ملامحمد باقر مجلسى، چاپ سوم،بی جا ، انتشارات باقرالعلوم، 1370. ص 69
شیخ حر عاملى، پیشین. ج 16 ، ب 40 ، ص 305
ملامحمد باقر مجلسى، حلیهالمتقین ، پیشین. ص 60
محمد بن یعقوب کلینی،پیشین، ج6 ،ص 276
سید علیاکبر صداقت، یکصد موضوع، 500 داستان، قم، نشرنامه، چ 2، ص 512.
شیخ حر عاملى، پیشین. ج 5 ، ص 433 .
محمد محمدی ری شهری ،پیشین،ج5، ص525
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 11:54:00 ب.ظ ]
|