۲-۲-۳ جایگاه علمی و ادبی
در باب جایگاه علمی و ادبی غنی، همین بس که شاگرد فیلسوف و حکیم بزرگی هم­چون ملّا محسن فانی است. مضامین حکمی و فلسفی موجود در شعر او، از چنان غنایی برخوردار است که خواننده را به تأیید درک و دانش متعالی شاعر وا می­دارد.
«آن­چه محقّق است این است که وی در جمیع علوم متداوله، سرآمد روزگار شمرده می­شد. » (آفاقی، ۱۳۵۰: ۴۱) مؤلّف تذکره حسینی، از تحفه هند نامیده شدن شعر غنی سخن می­گوید : «…وقتی کسی از هند وارد ایران می­شد، صائب از او سوال می­کرد که از تحفه شعر غنی با خود چه آورده است..» (همان)
ظفرخان می­نویسد: غنی «قبل از ۱۰۴۲ هجری، شاعری معروف بود و در محافل ادبی و شعری، مقام بلند داشت. »(ظفرخان، ۱۳۴۲: ۴۶)
پروفسور ادوارد براون در تصنیف خود موسوم به تاریخ ادبی فارسی جلد چهارم یادآور شده است که میان شعرای فارسی زبان هند فقط دو شاعر مستند هستند : یکی امیر خسرو و دیگری غنی کشمیری.
۲-۲-۴ ویژگی­های شعری غنی
سبک بیان غنی در سروده هایش کاملاٌ مطابق با خصیصه های بارز سبک هندی است. شعر او نیز به تبع سایر شاعران سبک هندی شعر مضمون است نه موضوع ؛ مضامین اعجاب انگیز این شاعرِ درویش مسلک ِمدح گریز در غزلیات و تک بیتی های ناب و بکرش آشکار می شود. مضامین بدیع ، خیال انگیز و باریک او که در زمینه اخلاق، تصّوف، فقر و ماورائیّت است؛ گاه آمیخته به تعقید و ابهام است . دیوان اشعار او سراسر مشحون است از نازک بندی ها ، تعبیرات و اصطلاحات و ترکیبات ویژه و ارسال المثل های ناب. او شاعری مستند و مسلمّ است از این روی عده کثیری ازسخنوران به تضمین اشعار او پرداخته اند. انواع زیورهای لفظی و معنوی با بسامد های گوناگون چاشنی سخنش شده و بر حلاوت معانی و لطافت الفاظ وی افزوده است.دیدگاه وی در مورد شاعری ، ذمّ سرقت و تکرار و ضرورت تلمّذ نزد استادان فن از اشعارش دریافت می شود.
ویژگی های زبانی

 

    1. به کار گیری واژگان، تعبیرات و مصطلحات عامّه

 

بسامد بالای عناصر محاوره ای و حضور اصطلاحات روزمره در شعر یکی از ویژگی های سبک هندی است علی الخصوص تصویرسازی و مضمون پردازی با اشیاء و لوازمی خاص از قبیل عینک، ساعت، مسواک، شانه ،قبله نما و… که بعضاً سوغات فرنگیان بوده و در آن دوره برای هندیان- مستعمره انگلیسی‌ها بودند- و ایرانیان تازگی داشته در شعر شاعران عموماً و در شعر غنی خصوصاً از بسامد بالایی برخوردار است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
تی.س.الیوت یکی از شاعران و منتقدانی است که نزدیکی زبان شعر به زبان عامیانه را می‌ستاید و معتقد است «البتّه» هیچ شعری دقیقاً با زبانی که شاعر با آن گفتگو می کند و یا آن را می‌شنود، مطابقت نمی‌کند ولی شعر باید چنان پیوند استواری با تداول زمان خود داشته باشد که خواننده یا شنونده بتواند بگوید اگر می توانستم به طریق شعر گفتگو کنم به همین شیوه می بایست سخن می راندم و سبب همین است که بهترین آثار شعرای معاصر می تواند چنان احساس هیجان و رضامندی در ما برانگیزد که با احساسات ناشی از خواندن آثار شعری والاتر اعصار گذشته کاملاً متفاوت است. (اسکات ، ۱۳۶۳ :۱۰۴)

 

تکمه نبود که سر از جیـــب برون آورده   جامــه‌ات گـــوی ز پیراهن یوسف برده
اعتبار پست فطرت یک دو ساعت بیش نیست   گردد آخر ته‌نشیـــن دردی که شــد بالانشین
بـــود کلیــــد در رزق پارســــا مســـواک   کجـــا ز دســـت دهـــد هم چو آسیا مسواک
سنبل زلف تو آخر پنجه از شمشــــاد بــرد   شانه می‌گوید به گوشم این سخن با صد زبان

غنی از تکنولوژی روز در شعراز ساعت، عینک، قبله نما، فراوان استفاده می­ کند. هرچند در اکثر موارد مراد وی از ساعت، همان ساعت شنی معروف است، به نظر می­رسد، این تکنولوژی، عمومیّت یافته و در اکثر خانه­ها یافت می­شده است.
عینک
هر چند بر اساس یکی از فرضیه ­ها، غنی در عنفوان جوانی وفات یافته، ولی به لطف شعرش، می­توان علاوه بر اثبات پیری او، به مواردی دیگر نظیر کم­بینایی و یا نابینایی او و یا افتادن دندان­های او، رسید. به هر روی، در شعر او به عینک، به همین شکل امروزی آن، اشاره شده است:

 

در پیری انتخاب کتب نیست باب چشم   عینــک بود کنـــــون ورق انتخاب من
نیست عینک که نهادیم ز پیری بر چشم
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...