انواع معلق علیه در شرط فاسخ
معلق علیه در شرط فاسخ می تواند ارادی یا غیر ارادی باشد. صورت غیر ارادی روشن است و نیازی به بحث ندارد. ولی در صورتی که معلق علیه وابسته به اراده یکی از طرفین باشد ـ به طور مثال نقض عمدی قرارداد ـ شاید این شبهه به وجود آید که از نهاد شرط فاسخ دور و به خیار شرط نزدیک شدهایم. این شبهه با کمی دقت در ماهیت این شرط قابل دفع است. در خیار شرط حق فسخ معامله برای مشروط له به وجود میآید و بعد از انعقاد قرارداد، فسخ معامله نیازمند انشاء او است. ولی در این جا منظور از معلق علیه ارادی این است که، معلق علیه عملی ارادی است ولی خود فسخ و انشاء آن نیست. برای مثال اگر رد ثمن موجب انفساخ عقدی باشد، روشن است که در این صورت رد ثمن عملی ارادی است ولی به هیچ وجه معادل انشاء فسخ معامله نیست. آن چه تحت اراده مشروط له است سبب انفساخ است ولی انفساخ، ناشی از ارادهی او نیست.[1]
5 ـ 2 ـ تفاوت شرط فاسخ با خیار شرط
همانطور که در کتب فقهی و کتب حقوقی بیان شده است خیار شرط برای یکی از دو طرف یا هر دو یا شخص ثالث ایجاد حق می کند که اگر مایل باشند عقد را در مهلتی معین فسخ کنندبه عبارت دیگر در شرط خیار همه چیز منوط به ارادۀ مشروط له است و منوط به انشاء عمل حقوقی است که از سوی او میباشد. در حالی که نتیجه تحقق شرط فاسخ انحلال قهری و خودبهخودی عقد است و انحلال عقد در این حالت نیاز به انشاء فسخ ندارد. تحقق شرط فاسخ قهراً انحلال عقد را در پی دارد، هر چند پس از آن طرفین عقد رضایت به این انفساخ نداشته باشند.
6 ـ 2 ـ شرط فاسخ در قانون مدنی
در مورد اعتبار شرط فاسخ در قانون مدنی نص صریح وجود ندارد.[2] ولی حقوقدانان آن را مطرح کرده اند. و هر یک با توجه به دیدگاه خود، توضیحی مختصر در این رابطه دادهاند.
7 ـ 2 ـ تفاوت شرط فاسخ با شروط تعلیقی
شرط فاسخ در مورد عقدی صدق می کند که به طور منجز واقع شده باشد و تعهدات ناشی از آن به وجود آمده باشد و با تحقق شرط، این وضع به هم میخورد و تعهدات به جای خود باز میگردد. ولی در شرط تعلیقی اثر عقد منوط به تحقق حادثه خارجی است، حادثهای که اگر رخ ندهد تعهدها به وجود نمیآیند. برای مثال اگر خریدار بگوید این اسب را خریدم مشروط به این که در مسابقه برنده گردد، شرط تعلیقی است، ولی هرگاه اسب را بخرد و در آن شرط کند که اگر در مسابقه برنده نشد بیع منفسخ گردد، شرط فاسخ است. در فرض نخست ملکیت اسب بعد از برنده شدن و در فرض دوم از زمان انعقاد بیع، انتقال مییابد.[3]
ب ـ مبانی قهری انحلال قرارداد
در این گفتار از پایان نامه که مربوط به مبانی قهری انحلال قرارداد میباشد ابتدا به انفساخ قرارداد و سپس بطلان قرارداد مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[1]ـ همانجا.
[2]ـ محبوبه شاه ابراهیم، انحلال قهری یا انفساخ عقد در فقه و حقوق مدنی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد مدرسه عالی شهید مطهری، ص54.
[3]ـ ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، (پیشین)، ج5، ص401.
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 11:11:00 ب.ظ ]
|