کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



موضوع تعیین کننده های شادکامی و چگونگی ادراک و شناخت آنها ، از مدت ها قبل مورد بحث بوده است و دامنه آن ، دیدگاه های فلسفی و دینی را نیز در بر دارد. این دیدگاه ها در مورد سودمندی تفکرات و شناخت هایی تاکید دارند که باعث هدایت هیجان ها و خلقیات فرد می گردد ( دانیر و ساه ، ۱۹۹۷) . برای مثال در بعضی ادیان برای مقابله با هیجانهای ناخوشایند ، گسلش روانی از دنیا توصیه می گردد و در برخی از آیین های فلسفی مانند دواقیون ، نوعی تفکر به شیوه خاص توصیه شده است که فرد را در برابر مصائب مقاوم می سازد.

 

پایان نامه ها

 

یکی از نظریه های شناختی بهزیستی ذهنی و شادکامی نظریه « اسناد» می باشد که در مورد افسردگی به خوبی شناخته شده است. در این نظریه اعتقاد بر آن است که افراد افسرده ، وقایع منفی را در علل پا بر جا و کلی می دانند که پیوسته برای آنان اتفاق می افتد. از نظر بک ( ۱۹۶۷؛ به نقل از دانیر و ساه ، ۱۹۹۷) افراد افسرده به روش های خود ویرانگری در مورد جهان می اندیشد. نظریه ونیز  ( ۱۹۸۶؛ به نقل از تایلوروهمکاران، ۱۹۹۴) اسنادهای مربوط به موفقیت و شکست را توصیف کرده است. به اعتقاد وی رویدادهای ذهنی ، نقش واسطه را بین متغیرهای مربوط به تکلیف و رفتار بعدی دارند و افراد ، نتایج رفتاری خود را به علل درونی (شخصی) ، بیرونی ( موقعیتی) ،‌ پایدار و ناپایدار و کنترل پذیر یا کنترل ناپذیر اسناد می دهند. این ویژگی ها ، انتظارات متفاوتی در آینده برای آنان ایجاد می کند و منجر به واکنش های عاطفی مثبت یا منفی می گردد. وقتی که موفقیت یا شکست به عوامل بیرونی نسبت داده شود ،‌ غرور، شادی و یا شرمساری و اندوه افزایش می یابد و اگر موفقیت یا شکست به عوامل بیرونی نسبت داده شود ، غرور ، شادی و یا شرمساری و اندوه کاهش می یابد. بنابراین موفقیتی که فرد آن را به خوش اقبالی ( عوامل بیرونی ) نسبت می دهد ، از جنبه تقویتی برخوردار نخواهد بود. یکی از پیامدهای نسبت دادن علی  در رابطه با کنترل درونی و بیرونی ، رابطه آن با یکی از عوامل شادکامی یعنی عزت نفس است. اگر پیامدهای مثبت رفتار به علل درونی مانند توانایی و تلاش نسبت داده شود ،‌ باعث افزایش عزت نفس خواهد بود. بر طبق نظر ونیر ، ‌موفقیت و شکست باعث به وجود آمدن احساس شادی و غمگینی می شود. این هیجان ها به علت اسنادی است که افراد متعاقب شکست یا موفقیت به کار می برند  ( ونیر ، ۱۹۸۶؛‌به نقل از تایلور و همکاران ، ۱۹۹۴) .

 

 

در حیطه موضوع بهزیستی ذهنی و شادکامی ، پژوهشگران نشان داده اند که افراد می توانند هیجانات خود را از طریق افکارشان شدید و ضعیف یا مثبت و منفی نمایند و بدین ترتیب شادمانی یا غمگینی را تجربه نمایند ( داینر و ساه ، ۱۹۹۷) . در نظریه های شناختی اعتقاد بر آن است که افراد شادکام رویدادهای بیشتری را که نظر فرهنگی مطلوب است ، تجربه می کنند و نیز رویدادهای خنثی را به صورت مثبت و رویدادهای مثبت را مثبت تر در نظر می گیرند. در واقع مردم قادرند از طریق کنترل افکارشان بهزیستی ذهنی و شادکامی خود را افزایش دهند. برای مثال، این عقیده که در جهان یک نیرو و مقصد والایی وجود دارد که می تواند به خوشبختی و شادکامی افراد بیفزاید ( رز، ۱۹۹۶ ؛ به نقل از داینر و ساه[۱] ،‌۱۹۹۷).

 

 

 

 دیدگاه های زمینه ای در مورد شادی

 

در بعضی از نظریه ها مانند نظریه وینهون (۱۹۹۶) این اعتقاد وجود دارد که بهزیستی ذهنی و شادکامی معلول برآورده شدن نیازهای اساسی و کلی انسان است. از نظر وی اگر مردم نیازهای گرسنگی ، تشنگی ، سرما و گرمای آنان مرتفع شود ، می توانند شادکام باشند. در مقابل ، نظریه های زمینه ای بر عواملی تاکید می ورزند که از نظر زمان و شرایط زندگی افراد تغییر می یابد ، برای مثال در نظریه سازگاری ، ‌زمینه مربوط به زندگی گذشته فرد مورد توجه قرار می گیرد. در حالی که در نظریه های مقایسه اجتماعی ، زمینه اجتماعی دیگران مطرح می باشد، زمینه های دیگر شامل ارزش ها ،‌ایده آل ها وهدف های آگاهانه فرد است. بررسی و اندازه گیری این زمینه ها این امکان را فراهم می آورد تا بفهمیم چگونه از طریق دنبال کردن ارزش ها ،‌اهداف و نیازهای خود تجارب شادی بخش و خوشبختی خود را شکل می دهند ( داینر و ساه ،‌۱۹۹۷).

 

 

 

شادی در نظریه فروید

 

فروید معتقد است که افراد روان رنجور به شیوه های عجیبی رفتار می کنند که موجب غمگینی می گردد و به نظر می رسد نمی توانند از تجارب خود نفعی ببرند. خاطرات ناخوشایند ، قبیح و رویدادهای فاجعه آمیز دوران کودکی در ضمیر ناهشیار ، پنهان می ماند و مانع شادی فرد می شود. به نظر فروید ، بهترین راه جهت کاهش غمگینی بیماران روان رنجور ،‌بینش دادن به آنها درباره محتوای ضمیر ناهوشیارشان است،‌به همین منظور از هیپنوتیزم ، تحلیل رویا و تداعی کلمات استفاده می شود. البته بر طبق نظر وی ، افراد ،‌ خودشان در مورد غمگینی کار چندانی از دستشان بر نمی آید ، زیرا ضمیر ناهشیار به بخش اعظمی از اطلاعات مربوط به علل عدم شادی ما دسترسی ندارد ( شمس ،‌ ۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-09-15] [ 02:41:00 ب.ظ ]




ممکن است فرض شود که حالات هیجانی مثبت صرفاً نقطه مقابل حالات هیجانی منفی است. اما بررسی دقیق تر شواهد ، حکایت از نتیجه گیری متفاوتی دارد. بر اساس مدل راسل ، وجه مشخصه حالات هیجانی ،‌مثبت ( یا عاطفه مثبت شدید) و لذت بخش بودن آنهاست. اما شدت این حالات ناشی از میزان بالای برانگیختگی است ،‌نیرومندترین عاطفه مثبت در حالتی قرار می گیرد که حاوی حالات هیجانی یا برانگیختگی بالا و لذت بخش است. این حالات عبارتند از : عاشق بودن ،‌هیجان زدگی ،‌خوشی ، اشتیاق و تهییج جنبی. انتهای دیگر بعد عاطفی مثبت ، طبیعتاً‌ شامل عباراتی اسـت که توصیف کننده عدم وجود هر گــونه عــاطفه مثبت است . این عبارات شامل خستگی ،‌ملال ، ‌بی علاقگی  و افسردگی می باشد که همه آنها در قسمت هیجانات با برانگیختگی پایین و غیر لذت بخش قرار دارند. پس نقطه مقابل عاطفه مثبت، عاطفه مثبت ضعیف است نه عاطفه منفی قوی. شدیدترین عاطفه منفی نیز از ترکیب غیر لذت بخش و برانگیختگی بالا حاصل می شود که شامل انواع عبارات هیجانی از قبیل وحشت زدگی ،‌خصومت ،‌عصبانیت ،‌ناکامی ، ترس و رنجاندن دیگران می باشد. نقطه مقابل،  بعد عاطفه ای منفی ،‌در قسمت حالات هیجانی یا برانگیختگی پایین و لذت بخش از قبیل رضایت ، آسایش و راحتی قرار دارد( آیزنک ،‌ ۱۳۷۵).

 

 

 

 

شادی در نظریه الیس

 

بر طبق الیس نقطه شروع به هنگام تلاش برای شاد کردن خود این است که بدانیم غمگینی آخرین مرحله یک زنجیره سه مرحله ای می باشد . مرحله (A) یک رویداد فعال کننده است که مثلاً‌ می توان طرد شدن از سوی دیگران باشد . مرحله (B) ترکیبی از واکنش های عقلانی و غیر عقلانی به آن رویداد است و سرانجام مرحله © حالت افسردگی شدید یا غمگینی است. عمده ترین روشی که درمان عقلانی هیجانی الیس برای خلق مجدد شادی مطرح می نماید ،‌تغییر دادن افکار خود مخرب است که اکثراً‌ در پی تجربه رویدادهای ناخوشایند زندگی روی می دهد( شمس ،۱۳۸۳) .

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

 

نظریه زیست شناختی در مورد شادی

 

از دید علم زیست شناختی ، شادمانی به واسطه قسمت های زیر به وجود می آید:

 

 

    • هیپوتالاموس ، منطقه اصلی برای خود تحریکی پاداش دهنده در میمونهاست و دربردارنده سلول های عصبی مربوط به پاداش های غذایی است.

 

    • آمیگدال ، رابطه بین محرک و تقویت آموخته شده است . مرکز ارتباط عصبی با درون دادهای ناشی از تالاموس ، نئوکورتکس و هیپوکامپ ، برون داد به سیستم اعصاب خودکار است و به عنوان کامپیوتر هیجانی برای مغز توضیح داده شده است ، زیرا بواسطه درون دادهای حسی ،‌کاربردهای هیجانی ایجاد می کند. شادمانی ، ناشی از محرک ها یا فعالیت هایی است که با پاداش های مثبت مرتبط شده اند ( پینگ، ۱۹۹۸).

 

  • کورتکس فرونتال در بروز هیجانات دخالت دارد. اسمیت و توویا(۲۰۰۷) دریافته اند که کورتکس قدامی چپ ، هنگامی که مردم شاد هستند ، ‌فعال می شود.

 

قسمت های مختلف مغز از طریق مجموعه سیناپس های بین سلول های عصبی با هم مرتبط می شوند. اینکه آیا این سیناپس ها پیام ها را منتقل می کنند و یا نه ، کم و بیش به عمل انتقال دهنده ها بستگی دارد. انتقال دهنده ها ، عوامل شیمیایی هستند که ترخیص آنها به وسیله رابطه های عصبی از مناطق مرکزی مغز نظیر بادام کنترل می شود و نورون های سیناپسی را در نقاط مختلف مغز ساخته یا مهار می کنند. تا کنون حداقل ۱۵۰ انتقال دهنده مختلف شناسایی شده است که تعدادی از این ها با تاثیر بر فعال سازی برخی مناطق مغزی منجر به هیجانات مثبت می شوند. سروتونین ، مهم ترین انتقال دهنده عصبی است که باعث خلق مثبت است. این انتقال دهنده همچنین موجب بیداری ، خلق مثبت و معاشرت پذیری می شود و مخالف افسردگی است. سروتونین از چند مرکز مغزی که متوسط ناحیه ای درهیپوتالاموس تحریک می شود، ترشح می شود. در اشخاص دارای حالت خلقی بالا ، میزان سروتونین زیاد است . داروهایی که در درمان افسردگی با پروزاک و سایر ضد افسردگی ها به کار می روند از نظر موفقیت در درمان، مشابه تاثیر شناخت درمانی است ، اما با توجه عوارض دارویی آنها، احتمال عدم موفقیت و هزینه آن ،‌ چندان مقرون به صرفه نمی باشد ( آرگایل ، ۱۳۸۳).

 

 

 

 

 

 

 

شادی در نظریه فاوا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:40:00 ب.ظ ]




تجربه کردن لحظات اوج ،‌یکی از شیوه هایی است که منجر به شادی عظیم در انسان می شود. فرلو تحقیق نظام داری را در زمینه آن دسته از تجاربی انجام داد که به واسطه شادی و لذت وافر متداعی با آن ها در حافظه مردم رسوخ کرده بود. برای خود فرلو گوش دادن به موسیقی کلاسیک مخصوصاً‌ آثار باخ و بهتوون برای او لحظات اوج را به وجود می آورد. وقتی فرلو از ۹۵ نفر فرد افسرده خواست تا اوج تجارب افسردگی خود را توصیف کنند ، متوجه شد تجارب اوج برای آنها تا حدودی اسرار آمیز بوده است. دو مورد از رایج ترین تجارب اوج ، ‌تجارب ناشی از رابطه جنسی و موسیقی بود. سایر عوامل ذکر شده عبارتند از : نیل به برتری و کمال واقعی . زنان نیز از داشتن تجارب اوج پس از تولد فرزندشان خبر دادند ،  البته این تجارب بیشتر برای بزرگسالان مفهوم دارد و چون سن یکی از عوامل مهم در تجربه شادی است. بدیهی است که لذت در دوران کودکی به هیچ وجه شباهتی به لذت در دوران نوجوانی یا میانسالی ندارد. یکی دیگر از عوامل قابل بررسی جنسیت است. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد کودکان با جنس های متفاوت از فعالیت های متفاوتی لذت می برند. در پژوهشی که اسکات بر روی ۷ پسر ۱۱ ساله و همان تعداد دختر انجام داد، از آنها خواست تا شادترین رویداد که تا کنون به وقوع پیوسته را به طور مفصل شرح دهند. وی به این نتیجه رسید که جالبترین جنبه شادی در بین ۱۱ ساله ها این است که تفاوت های جنسی ، پیشاپیش آشکارند. در این مطالعه هیچ دختری وقتی شادترین رویداد زندگی اش را توصیف می کرد ، به پیشرفت خود اشاره نکرد. در حالی که ۲۰ درصد از پسرها به این نکته اشاره داشتند ، از سوی دیگر ،‌۱۰ درصد از دختر بچه ها شادترین رویداد زندگی شان را هنگام دوستی با دیگران تجربه کرده بودند ، اما در مورد هیچ کدام از پسرها چنین نبود(شمس ، ۱۳۸۳ ) .

 

 

 

 

مؤ لفه های تشکیل دهنده شادمانی

 

شادی از عوامل چندی از قبیل رضایت کمی از زندگی ، رضایت از مقوله های خاص زندگی ، وجود عواطف مثبت فراوان (خلق و عواطف خوشایند) و فقدان مبنی عواطف منفی ( خلق و عواطف ناخوشایند ) تشکیل می گردد. این مؤلفه ها را می توان به اجزای کوچکتر تقسیم کرد. عواطف مثبت را می توان تحت مفاهیمی مانند : خوشی ،‌وجد رضایت ، غرور ، محبت ،‌شادی و شور تقسیم بندی کرد. عواطف منفی را نیز می توان به مفاهیمی مانند : احساس گناه ،‌ شرم ، غمگینی ، ‌اضطراب ، نگرانی ،‌خشم ، استرس ، افسردگی و حسادت طبقه بندی کرد. رضایت از زندگی را نیز می توان به اجزایی از قبیل : رضایت از زندگی فعلی ،‌ رضایت از گذشته ، آینده و افراد مهم تقسیم بندی نمود. رضایت از مقوله های مهم را نیز می توان به مقوله هایی مانند: کار ، خانواده ، ‌تفریح ،‌سلامتی ، ‌امور مالی خود و گروه تقسیم بندی نمود ( ادنیگتون و شومن، ۲۰۰۴).

 

 

 

عواطف مثبت و منفی

 

حدود ۶۰۰-۵۵۰ کلمه مختلف در زبان انگلیسی ، تجربیات هیجانی را بیان می کنند که یک شاهد خوب برای رویکرد بعد نگری در تجربیات هیجانی به حساب می آید ( لارسن و دانیر ، ۱۹۸۷).تحقیقهای بسیاری در فرهنگ های مختلف ، روی تجزیه و تحلیل فاکتور خود سنجی هیجان های گوناگون ،‌ مطابقت نشان داده اند. بنابراین تحقیقات گسترده ای روی مفاهیم ابراز هیجان ها توسط اعضای صورت ، انجام گرفته است. دامنه گسترده ای از تجربیات هیجانی به وسیله دو بعد اصلی توضیح داده شده است. به هر حال ، ‌در چگونگی مفهوم سازی این دو بعد یک تضاد به چشم می خورد ، ‌بعضی از محققان مثل لارسن و دانیر( ۱۹۸۷) این ابعاد را مطبوعیت برانگیختگی یا تحول نامیده اند. دامنه سطح برانگیختگی از خیلی زیاد تا کم وجود دارد. دامنه مطبوعیت یا تحول از مثبت یا مطلوب تا منفی یا نامطلوب تقسیم بندی شده است.

 

 

این دو بعد(عاطفه مثبت و منفی) در شکل زیر روی محور افقی و عمودی دیده می شود. محققان دیگر ،‌بخصوص واتسون و تلگن ( ۱۹۸۵) یک چرخش ۴۵ درجه ای را روی محور برای عواطف مثبت و منفی پیشنهاد کردند. این دو بعد توسط خطوط مورب باریکی در شکل ۱-۲ دیده می شود. تفاوتهای فردی در هیجانات مثبت ممکن است توسط الگوهای هیجانی مثبت و منفی اندازه گیری شود.

 

عاطفه مثبت                                      برانگیختگی                                عاطفه منفی

 

 

 

 

 

مطلوبیت                                                             نامطلوبیت

 

 

 

 

 

عاطفه مثبت                                           عاطفه منفی

 

برانگیخته نشدن

 

شکل ۱-۲-مدل چند جانبه هیجان ها ( واتسون و تلگن ، ۱۹۸۵ )

 

 

 

برخی از یافته های مهم ،‌عواطف مثبت و منفی را نشان می دهند ،‌ عواطف مثبت با خصیصه شخصیتی برونگرایی عواطف منفی با خصیصه روان نژندی ارتباط دارند. همبستگی بین عواطف و خصایص شخصیتی بسیار مهم بوده و دامنه ای بین ۹/۰-۴/۰ دارد ،‌عواطف مثبت دارای ابعاد زیرین خوشی (مثل شباشی ،‌شادی و سرزندگی) ،  اعتماد به خود (مثل شجاعت ،‌قوی بودن و راز داری) و هوشیاری (مثل تمرکز داشتن و مصمم بودن) می باشد. عواطف مثبت بعد از ۳۰ سالگی بطور موقتی ثابت باقی می ماند. نقطه اوج هیجان های منفی در اواخر نوجوانی است و بعد از آن با افزایش سن تا اواخر بزرگسالی کاهش می یابد. تفاوت های فردی مشخصی در عواطف مثبت و منفی در دوره های کوتاه مدت خلق مثبت که به دنبال ریتم مشخصی می آیند ( در هنگام صبح پایین تر است ) دیده می شود. عواطف مثبت و منفی با همبستگی۵/۰ تا حدودی جزء خصوصیات ارثی هستند ، با این وجود ، محیط می تواند باعث بهبود عواطف مثبت شود ( واتسون ، ۲۰۰۰). بطور مثال هدی و ویرینگ ( ۱۹۹۲) در طول ۶ سال در ۳۱ درصد از آزمودنیهایشان ، افزایش عواطف مثبت را مشاهده کردند. عواطف مثبت باعث می شود تا مردم از شغل و ارتباطشان لذت برده و در کار و عشق شاد باشند ، عاطفه مثبت کم با  ضد گسترده ای از بیماری های روانی ارتباط دارند ( به نقل از کشاورز، ۱۳۸۴). عاطفه مثبت و منفی نشان دهنده اجزایی تجربی سیستم نوروبیولوژیکی است. عاطفه منفی (مثل خصیصه شخصیتی روان نژندی) یک جنبه از سیستم باز دارند. رفتار اجتنابی آگاهانه می باشد ،‌ عملکرد این سیستم ،‌ تحریک رفتار بازدارنده و فرونشاندن رویکرد رفتاری برای دور نگه داشتن ارگانیسم از موقعیت های خطرناک ، دردناک و تنبیهی است  ولی عاطفه مثبت ، سنجشی از سیستم تسهیل کننده رفتار (مثل خصیصه شخصیتی برونگرایی) می باشد. عملکرد این سیستم به ارگانیسم برای نگهداری منابع لازم و مهم ادامه زندگی مثل غذا خوردن،  داشتن خانه و همسر کمک می کند ( واتسون ، ۱۹۹۸)عاطفه مثبت با فعالیت فیزیکی مداوم ، خواب کافی ، ارتباط اجتماعی با دوستان نزدیک و تلاش برای اهداف با ارزش ارتباط دارد. اهداف با ارزش افزایش یابد ،‌ عاطفه مثبت یک دیدگاه از شادکامی است( واتسون ،‌۲۰۰۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:40:00 ب.ظ ]




تشخیص مهم ترین این صفات کار دشواری است ، اما در سالهای اخیر الگوی پنج عاملی شخصیت بیشترین توجه نظری ،‌ پژوهشی و محبوبیت را به خود اختصاص داده است. این پنج عامل اصلی تشکیل دهنده این الگو عبارتند از : برون گرایی ، روان نژندی ، مطلوبیت اجتماعی ، با وجدان بودن و تجربه پذیری ( انعطاف پذیری )( ادنیگتون و شومن ،‌۲۰۰۴).

 

 

 

برون گرایی و روان نژندی

 

برون گرایی که در بردارنده ویژگی هایی چون معاشرت ، هیجان خواه بودن، تسلط خواهی، ‌فعالیت زیاد و خونگرمی می باشد، از همبستگی عمده با تجربه عواطف مثبت مانند شادی و محبت برخوردار است. روان نژندی در بردارنده ویژگی هایی از قبیل : اضطراب ، بدبینی ، بی قراری ، شکایات بدنی و حساسیت بین فردی است. به عبارت دیگر این عامل گستره وسیعی از افکار و عواطف ناخوشایند را دربر می گیرد( ادنیگتون و شومن ،‌۲۰۰۴). کوستا و مک کری ( ۱۹۸۰؛ به نقل از هیزوجوزف ،‌۲۰۰۲) بیان می کنند که شادکامی با برون گرایی بالا و روان نژندی پایین ارتباط دارد. آرگایل و لو ( ۱۹۹۵) دریافتند که برون گرایان مهارت های اجتماعی بیشتری دارند و این یک دلیل برای شادکامی شان می باشد. همچنین آنها به خاطر مهارت های جرات ورزی بیشترشان شادمان هستند که واسطه رابطه برون گرایی ـ شادکامی قرارمیگیرند . فوجیتا ( ۱۹۹۱) همبستگی۸۰% بین برونگرایی و عاطفه خوشایند را ۸۰/۰ تعیین کرد و اینکه روان نژندی و تجربه عاطفی منفی عملاً غیر قابل تمایز بودند. کوستا و مک کری (۱۹۸۰) کشف کردند که برون گرایی، عاطفه خوشایند و روان شناختی و روان نژندی ،‌عاطفه ناخوشایند را درطول یک دوره ۱۰ ساله پیش بینی می کرد. دنیو و کوپر ( ۱۹۹۸) اظهار می دارند که تمایلات روان نژندی مردم به تجربه کردن عاطفه منفی می باشد و بنابراین تعجب آور نیست که اغلب رابطه قوی با عزت نفس شاخص شادکامی ـ افسردگی دارد . این به خاطر آن است که شاخص شادکامی ـ افسردگی یک مقیاس دو قطبی است که شادکامی بالا بر روی افکار مثبت و احساسات خوب و عزت نفس پایین بر روی افکار و احساسات منفی مشخص می گردد. مگنوس و دانیر ( ۱۹۹۱) نشان دادند که عزت نفس برون گرایی و روان نژندی ، رضایت از زندگی را در طول ۴ سال پیش بینی می کرد. ارتباط بین برون گرایی و شادمانی به حدی زیاد است که مک کری و کوستا دریافتند که برون گرایی میتواند شادمانی را در ۱۷ سال بعد پیش بینی کند. همچنین آنها معتقدند که برون گرایی بر روی عاطفه مثبت تاثیر دارد ،‌در حالی که روان نژندی بر عاطفه منفی تاثیر دارد ، این امر باعث شد که آنها این ۲ بعد از شخصیت را به ترتیب راهنمای عاطفه مثبت و منفی اعلام کنند ( مک کری و کوستا، ۱۹۹۰؛ به نقل از گوتیرز و همکاران ، ۲۰۰۵) . به اعتقاد هیلز و آرگایل ( ۲۰۰۱) شادمانی با برونگرایی مثبت ولی با روان نژندی منفی است ( لیومبرسکی[۱]، ۲۰۰۵ ، هیلز و آرگایل ، ۲۰۰۱) . مطالعه ای که اخیراً‌ بر روی شادی افراد درونگرا  انجام شده است نشان می دهد که برون گرایی همیشه یک ارتباط اساسی با شادمانی ندارد. در این رابطه ، مطالعه فرا تحلیلی نشان داد که روان نژندی ، پیش بینی کننده مهمی برای شادمانی و رضایت از زندگی می باشد(هیلز وآرگایل ،‌۲۰۰۱).

 

پایان نامه ها

 

واتسون و کلارک ( ۱۹۸۵) پیشنهاد می کنند که برون گراها و روان نژندها از یک حساسیت خلقی نسبت به عواطف مثبت و منفی برخوردارند. آنها نظرشان را بر اساس تئوری شخصیتی «گری» ( ۱۹۹۱) می گذارند. افراد حساس به نشانه های پاداش برونگرا می شوند و آنهایی که به نشانه های تنبیه حساس هستند درونگرا هستند. برخلاف یافته های دنیو و کوپر ( ۱۹۹۸) برون گرایی و روان نژندی به طور مساوی پیش بینی کننده تعادل عاطفی نیستند و روان نژندی بطور قوی تری با این متغیر همبستگی دارد( گوتیرز و همکاران ،‌۲۰۰۵).در مورد ارتباط بین برون گرایی و عواطف مثبت ، سه دیدگاه وجود دارد: دیدگاه اول که بر اساس فرضیه خلق قرار دارد ،‌بیان می کند که برون گراها به لحاظ بیولوژیک از استعداد قوی تری برای واکنش نشان دادن نسبت به پاداش ها برخوردارند. دیدگاه دوم آن است که برون گراها وقت بیشتری را در موقعیت های اجتماعی صرف می کنند که این امر به تجربه عواطف مثبت بیشتری برخوردارند. دیدگاه سوم عنوان می کند که برون گراها به دلیل توانایی شان درکسب پاداش ،عواطف مثبت بیشتری را تجربه می کنند. در واقع آنهادریافتندکه برون گراها در مدت زمانی مشخص ،‌ عواطف بیشتری راتجربه می کنند ( هدی و ویرینگ ،‌ ۱۹۹۲).

 

 

 

شخصیت و شادکامی

 

یکی از پرسش های اساسی درباره شادکامی این است که آیا شادکامی حالتی است که به رویدادها و موقعیت های زندگی مربوط می شود یا به شخصیت فرد ارتباط دارد و یا اینکه نتیجه تعامل میان این دو است؟ بیشتر بررسی ها با این رویکرد انجام شده اند که شادکامی یک ویژگی شخصیتی است و در بسیاری از پژوهش های دیگر روشن شده است که شادکامی همان برونگرایی با ثبات در نظریه آیزنگ است ( علی پور و نور بالا ، ۱۳۷۸). دانیر و دانیر ( ۱۹۹۶) نتیجه گرفتند که شخصیت نسبت به نژاد ، طبقه اجتماعی ، پول ، ارتباطات اجتماعی ،‌کار ، تفریح ، مذهب و دیگر متغیرهای محیطی ، اثر تعیین کننده بیشتری بر شادی دارد. شخصیت و موقعیت هر دو بر شادی اثر می گذارند و با یکدیگر در تعامل هستند، بدین نحو که بعضی از افراد نسبت به موقعیت های لذت بخش بیشتر پاسخ می دهند و به این معنا که شادی تا اندازه ای از طریق انتخاب و کنترل موقعیت ها و روابط بدست می آید ( آرگایل ، ۱۳۸۳). پژوهش گوتیرز و همکاران ( ۲۰۰۵) نشان داد که شخصیت بیشترین ارتباط را با بهزیستی ذهنی و به خصوص ابعاد برونگرایی و روان نژندی دارد . این پژوهش از ارتباط بین انعطاف پذیری و عاطفه مثبت و منفی حمایت می کند. آرگایل همبستگی ۴۸% را بین مقیاس برونگرایی پرسشنامه آیزنگ و پرسشنامه شادکامی گزارش کرده است ( علی پور و نور بالا، ‌۱۳۷۸).

 

شخصیت انسان ، مهمترین عامل موثر بر شادمانی است . کوستا و مک کری بیان می کنند که میزان شادکامی ، با شخصیت رابطه دارد و از آنجا که بخش مهمی از شخصیت جنبه ژنتیکی دارد ، بنابراین شادمانی ژنتیکی است ( عابدی ،‌۱۳۸۳). بزرگترین مطالعه در این مورد توسط لیکن و تلگن ( ۱۹۹۶) انجام پذیرفته است. آرگایل ( ۱۳۸۳) اظهار می دارد که عواطف منفی و مثبت در کارها و تفریحات مختلف بیشتر ناشی از شخص است ( ۵۲%) تا ناشی از موقعیت ( ۳۲%) شخصیت و موقعیت هر دو بر شادکامی اثر می گذارد هستند به این معنی که بعضی از افراد نسبت به موقعیت های لذت بخش بیشتر پاسخ می دهند و از نتیجه تعاملی تاثیر فرد و موقعیت ها وجود دارد. کودکان با سطح بالای فعالیت و هیجان های مثبت، ‌برونگرا شده و همچنین بیشتر شاد می شوند . بچه هایی که تحریک پذیر و ترسو اند ، سطوحی از حالات روان نژندی و عاطفه منفی را نشان می دهند ( روث بارت واحدی ، ۱۹۹۴، نقل از آرگایل، ۱۳۸۳).

 

۱ Lyumbomirsky

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:39:00 ب.ظ ]




عزت نفس یکی از عوامل مهم و اساسی در رشد و شکوفایی انسانهاست که در دهه های اخیر مورد توجه بسیاری از روان شناسان و پژوهشگران امور تربیتی قرار گرفته است. عزت نفس به معنای قضاوت شخص از ارزشمندی خود است و به نگرش فرد از خود دلالت می کند.  افراد با بررسی نحوه ی کنار آمدن با استانداردها  و ارزشهای مورد نظر خود و مقایسه ی چگونگی عملکرد خود با دیگران به این قضاوت دست می پردازند. عزت نفس چگونگی احساس خود درباره ی خود است و بر همه ی افکار، ادراکات، هیجانات، آرزوها، ارزشها و اهداف شخصی نفوذ دارد و کلید رفتار آدمی می باشد. بنابراین،  عزت نفس هسته ی مرکزی ساختارهای روانشناختی فرد است که وی را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسایش خاطر وی را فراهم می آورد. عزت نفس نقش محافظت کننده ای در مقابله با فشارهای روانی دارد که از فرد در مقابل وقایع فشار آور منفی زندگی حمایت می کند. فردی که از ارزشمندی بالایی برخوردار است، به راحتی قادر است با تهدیدها و وقایع فشارآور بیرونی بدون تجربه ی برانگیختگی منفی و از هم پاشیدگی سازمان روانی مواجه شود.  عزت نفس پائین به عنوان عامل خطر برای پرخاشگری، بزهکاری، سوء مصرف مواد، افسردگی، عملکرد ضعیف تحصیلی، همسر آزاری، کودک آزاری و نظایر آن مشاهده شده است. اخیراً برخی سیاستمداران و مسئولان مدارس پیشنهاد کرده اند که مدارس و دیگر مؤسسات اجتماعی باید برنامه هایی برای ارتقای عزت نفس افراد طراحی کنند. این پیشنهاد بر این فرض استوار است که عزت نفس علت و نه معلول مشکلات اجتماعی است، مستقل از موقعیت های خاص وجود دارد و می تواند با مداخلات خارجی ارزیابی شود. بی تردید عزت نفس یکی از مهمترین و اساسی ترین جنبه های شخصیت و تعیین کننده ویژگیهای رفتاری ما است .توجه به این امر، به ویژه در مورد کودکان دارای نیازهای آموزشی ویژه و نیز کسانی که به آنها آموزش می دهند، از اهمیت خاصی برخوردار است. عزت نفس به مانند یک سرمایه ی ارزشمند حیاتی از مهمترین عوامل پیشرفت و شکوفایی استعداد و خلاقیت افراد می باشد. افراد دچار ناتوانی، به دلیل نگرشهای منفی والدین، تجارب منفی در برخورد با همسالان عادی و ناکامی های پی در پی در مدرسه به تدریج دلسرد و سرخورده شده و توالی چنین شکست ها و مشکلاتی موجب می شود که آنها نسبت به خود احساس بی ارزشی داشته باشند و در نتیجه این احساس منجر به آسیب در عزت نفس آنها شود(ولی زاده و همکاران،۱۳۷۱).

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

عزت نفس یک شاخص بسیار مهمی در شخصیت افراد است و به مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می دهیم و فکر می کنیم دیگران برای ما قائل هستند، گفته می شود. قدمت تاریخی این موضوع به مباحثی که علما و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند برمی گردد. در طول صد سال گذشته بسیاری از روان شناسان این نظر را پذیرفته اند که انسان دارای یک نیاز به عزت نفس می باشد(آدلر۱۳۹۰).

 

بعضی از نظریه پردازان اظهار می دارند که به طور کلی ارزش گذاری نسبت به خویشتن را می توان عزت نفس نامید(آلپورت [۲]۱۹۳۷، راجرز ۱۹۵۹ ، سالیوان۱۹۵۳، طارن هورنی۱۹۳۷، جیمز۱۸۹۰،مازلو ۱۹۷۰ به نقل از بیابانگرد). بالدوین(۱۹۹۶) عزت نفس را عنصری از خود پنداره می دانند که به قضاوت ما نسبت به تواناییهای بالقوه و بالفعل دلالت دارد. فردی که عزت نفس بالایی دارد خود پذیرا و خود ارزشمند است. روانشناسان اجتماعی عزت نفس را ارزیابی مثبت و منفی از خود می دانند. به طور کلی فرض می شود عزت نفس تا حدودی باثبات است. همچنین عزت نفس به عنوان یک احساس کلی از خود ارزش و کفایت شخصی یا به عنوان احساس عمومی پذیرش خود، خوبی و احترام به خود تعریف می شود(کوپر اسمیت ۱۹۶۷، وایلی ۱۹۹۰، شهرآرای۱۳۸۷). عزت نفس یا همان خود بزرگواری یکی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشکیل می دهد و به طور حتم روی سایر جنبه های شخصی انسان اثر می گذارد و کمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبه های شخصیت یا ناموزونی آنها خواهد شد و حتی ممکن است پایه گذار بیماریهای روانی گوناگونی مانند افسردگی، کمرویی و ترس و… شود(بیابان گرد،۱۳۷۲).

 

تحقیقات نشان داده است که بچه هایی که دچار ناتوانی یادگیری هستند احتمالا سیکل منفی از عزت نفس پایین را تجربه می کنند، انگیزه و پشتکارشان برای انجام تکالیف کاهش می یابد و این باعث می شودشکست بیشتری راتجربه کنند(کاور، بروکواسکی ۱۹۹۹، گریز ۱۹۹۴، گارنی ۱۹۸۸، به نقل از کوزن ۱۹۹۹).

 

 

 

عزت نفس درقرآن مجید :

 

قرآن مجید در سه مورد، همه را از آن خداوند می داند و می فرماید:

 

ولله العزه ولرسوله وللمومنین؛(منافقون آیه،۸)یعنی اینکه عزت،مخصوص خدا ورسول اوو مومنان است .

 

این آیات بیانگر آن است که خصلت عزت نفس، از صفات الهی است. آنان که دارای این خصلت برزگ هستند، مظهر یکی از صفات الهی می باشند.

 

در قرآن آمده است که: لیتغون عندهم العزه فان العزه الله جمعیاً؛( نساء ،آیه ۱۳۹) یعنی اینکه آیا آنان(منافقان عزت را نزد غیر خدا می جویند،  با این که) قطعا همه عزت نزد خداست .

 

در جای دیگری از قرآن کریم آمده است که: من کان یرید العزّه فللّه العزّه جمیعا( فاطر آیه، ۱۰) یعنی اینکه کسی که خواهان عزت است(باید از خدا بخواهد ، چرا که) تمام عزت برای خدا است.با توجه به این آیات، پایه اساسی و شرایط اصلی تحصیل عزت، اعتقاد به خداست. بنابراین در کارها و برنامه های غیر خدایی، هیچ گونه عزتی به دست نخواهد آمد.

 

عزت نفس درجه  و ارزشی است که یک فرد برای خود قایل می شود. عزت نفس به منزله بیان تأیید یا عدم تایید فرد نسبت به خویشتن است و نشان می دهد که تا چه  اندازه فرد خود را توانا، ارزنده و پر اهمیت می داند و به عبارت دیگر عزت نفس یک تجربه شخصی است که ترجمان آن را می توان در سطح گفتار و در سطح رفتار های معنادار مشاهده کرد. عزت نفس می تواند بالا یا پایین باشد. زمانی که خود ادراک شده و خودآرمانی با یکدیگر همتراز باشند، فرد از عزت نفس بالایی برخوردار است. بر عکس چنانچه خودآرمانی با خود ادراک شده تفاوت فاحش داشته باشد، فرد از عزت نفس پایین برخوردار خواهد بود. هرگاه  فرد ارزیابی مثبتی از عملکرد خود داشته باشد، باعث افزایش عزت نفس وی می شود در حالی که فرد اگر ارزیابی منفی از عملکرد خود داشته باشد، عزت نفس او کاهش می یابد جایگاه مهار سلامت باور فرد به این امر است که سلامت وی تا چه حد تحت کنترل عوامل درونی (خود) و یا بیرونی )افراد موثر یا با نفوذ و ساختار اولیه جایگاه مهار سلامت از  بخت و اقبال) می باشد. در نظریه یادگیری اجتماعی گفته می شود که یادگیری در فرد بر پایه تقویت های گذشته انجام می شود و طی آن افراد انتظارات خاص و عمومی را در خود شکل می دهند. جایگاه درونی مهار سلامت با آگاهی و نگرش مثبت، وضعیت روانشناختی، رفتارهای بهداشتی و سلامت همراه و همگام می شود. در مقابل، بیشتر منابع بیرونی جایگاه مهار سلامت( به خصوص افراد  موثر و با نفوذ؛ بخت و اقبال) با رفتارهای بهداشتی منفی و وضعیت روانشناختی ضعیف همراه می شوند(مشکی و همکاران، ۱۳۸۷).

 

 

 

 

 

 

 

عزت نفس کلی:

 

عزت نفس به طور کلی عبارت است از ارزشیابی که شخص نسبت به خویش دارد. در واقع عزت نفس، قضاوت شخص نسبت به میزان ارزشمندی و توانایی های خود می باشد. این خاصیت عمومی است و در  همه انسان ها وجود دارد و نه یک حالت محدود گذرا بلکه ثابت و دائمی است( شاملو، ۱۳۸۳).

 

 

 

عزت نفس اجتماعی:

 

منظور تصوری است که کودک از خودش به عنوان یک دوست برای دیگران دارد. بدین صورت که کودکان دیگر، او را دوست دارند و افکار و عقاید او برای آنها ارزشمند است و او را در فعالیت هایشان شرکت می دهند و از ارتباط و تعامل با همسالان خود احساس رضایت می کند(بیابانگرد ، ۱۳۷۲).

 

 

 

عزت نفس تحصیلی:

 

مبتنی بر ارزشی است که فرد به عنوان یک دانش آموز در رابطه با تحصیل و جایگاه تحصیلی اش دارا است، موفقیت های تحصیلی افراد باعث ارزیابی مثبت دراین زمینه خواهد شد( بیابانگرد،۱۳۷۲).

 

 

 

مولفه های اساسی عزت نفس:

 

پنج مولفه عزت نفس از دیدگاه جامع نگر«اینرونر» در ذیل مطرح شده است، توصیف موارد با استناد به عزت نفس بالا و پایین توسط بربا( ۱۹۸۹) مطرح شده است:

 

۱-امنیت: احساسی از اطمینان قوی است که شامل این نکات می شود، احساس راحتی، وقوف در آنجا که از وی انتظار می رود، توانایی وابستگی به افراد و موقعیت ها و درک قواعد و محدودیت ها، دارا بودن احساس قوی امنیت( می توانم از پشتیبانی دیگران بر خودار شوم) پایه ای است که ساختار مولفه های دیگران برآن اساس پایه ریزی می گردد از این رو کودکان باید قبل از انجام هر عملی نسبت به آن اطمینان خاطر حاصل نمایند، چنانچه کودک احساس ناراحتی نماید( نسبت به آنچه که از من انتظار می رود مطمئن نیستم) در جذب مولفه های دیگر عزت نفس با مشکل مواجه خواهد شد.

 

۲-خود پذیری: احساس فردیتی است که اطلاعاتی درباره خود و توصیف دقیق و واقع بینانه را بر حسب نقش ها، اسنادها و ویژگیهای جسمانی را در بر می گیرد. کودکانی که واجد خود پذیری قوی باشند( من خود را دوست دارم و می پذیرم) احساس فرد گرایی، شایستگی، کفایت و تحسین از خود دارند وکودکانی که احساس خود پذیری ضعیفی دارند( من خودم را دوست ندارم) در پذیرش خود فاقد اراده اند.

 

۳-پیوند جویی: احساسی از پذیرفتن و مقبولیت است به ویژه در روابطی که مهم قلمداد می شوند، همچنین به معنای احساس پذیرفته شدن و مورد احترام قرار گرفتن از سوی دیگران به کار می رود. کودکانی که دارای احساسات پیوند جویی قوی باشند(احساس تعلق داشتن) رابطه راحت و رضایتمندی با دیگران برقرار می کنند. حال آنکه احساس پیوند جویی ضعیف درکودک( کسی نمی خواهد با من باشد) منجر به انزوا طلبی و احساس بیگانگی وی خواهدشد.

 

۴-شایستگی: این مولفه به احساس موفقیت و فضیلت در کارایی اشاره دارد و شامل وقوف بر نیرومندی ها، توانمندی ها و پذیرش ضعف ها نیز می شود. کودکانی که واجد احساس شایستگی می باشند( من احساس توانایی می کنم، بنابراین می توانم با هر خطری رو برو شوم).

 

 

۵-تعهد: در این مولفه دارا بودن هدف وانگیزه درزندگی مورد نظر است به طوری که به خویشتن اجازه دهد تا اهداف واقع بینانه و قابل حصولی داشته باشد و در قبال پیامدهای تصمیمات خود احساس مسئولیت نماید.

 

۱- Adler

 

[۲] – Allport

 

۳ – Rogers

 

۴- Sullivan

 

۵- Horn

 

۶-James

 

۷- Maslow

 

[۸]- Asmet

 

[۹]- Veilly

 

۱۰ – Cover-brokovaski

 

۱۱ -Kris

 

۱۲ – Garni

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:39:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم