ویژگیهای آموزش و یادگیری فعال
برونر (۱۹۷۲)مدعی است تدریسی که بر ساخت (که خصوصیت اساسی روش اکتشافی مورد نظر وی است )تکیه می کند ،موضوع درس را قابل فهمتر می کند، فراموشی را به حداقل می رساند، برای انتقال شانس بیشتری دارد و پیشرفت دانش آموز را از سطوح بالا ساده تر می کند.او همچنین معتقد است که این بهترین راه برای تشویق کاملترین شیوه تفکر عادی سرانجام مدعی میشود که این تدریس به درک شهودی منتهی میشود. درکی که نه تنها برای دانش آموز لذت بخش است، بلکه به احتمال زیاد، اعتماد تکیه بر خود را افزایش میدهد. کونر واسنیگ در کتاب رفتار فرد متذکر میشوند که دانش آموزی که از طریق روش اکتشافی چیزی آموخته است به احتمال زیاد نگرشهای مناسبی نسبت به موضوع درسی معینی و یادگیری به طور اعم کسب می کند و بدین ترتیب به یادگیری ادامه خواهد داد و پی خواهد برد که معلم کوشیده است احساس دانش آموزان را در مورد آنچه که می آموزند، مورد توجه قرار دهد. ( بیلر، ۱۳۷۸ ،ص ۲۵۲ )
به علاوه کومز و اسنیک با برونر از این نظر هم عقیده اند که دانش آموزی که از طریق اکتشاف می آموزد،احتمالا بیشتر به احساس کفایت دست می یابد.آنها معتقدند که عرضه بیش از حد مطالب متون درسی یا برنامه ها،دانش آموز را به دیگران متکی میکند و احتمال پیدا کردن جوابها یا حل مسائل به وسیله خود او را به حداقل کاهش میدهد. بیگ معتقد است با بهره گرفتن از روش آموزش برای بازاندیشی ( روش اکتشافی مورد نظر وی ) دانش آموزان بسیار با انگیزه می شوند، در تمام آزمونها نمرات بالاتری می آورند، بینش انتقادی پیدا می کنند و احتمال شرکت آنها درمطالعات خارج ازکلاس بیشتر می شود.( بیلر، ۱۳۷۸،ص ۲۵۳ )
برای طرفداران روش اکتشافی ،این نتایج مثبت را می توان معلول این واقعیت دانست که این دانش آموزان فعالانه در یادگیری شرکت دارند .و این به نوبه خود به درک عمیقتر و حافظه بهتر می انجامد.دیگر اینکه کنشهای فکری خود را صرف کشف مفاهیم مهم از خود می کنند وبدین ترتیب برای آنچه که یاد گرفته اند ارزش بیشتری قایل می شوند .
هدف روش اکتشافی این است که بینش نسبی ویژه ای در ذهن بیشتر کودکان ایجاد کند . به عبارت دیگر ،دانش آموزان را وادارد که ادراکات خود را به نحو کم و بیش معینی تجدید سازمان کند تا بتوانند روابط جدید را دریابند.بنابراین بحثهای کاملا بازی که بدون نتیجه ادامه پیدا می کند معمولا مورد توجه نیست ،مگر مواردی که دانش آموزان با عقاید شخصی سرو کار دارند و در معرض عقاید تهییج کننده گوناگون قرار گرفته اند .(همان منبع ،ص ۲۵۳ )
اغلب روش های تعلیم وتربیت باز برای دوره ابتدایی طرحریزی شده است.برداشتی که در آن بر تجربه مستقیم و کنش متقابل با همسالان تاکید می شود ،به خصوص برای دانش آموزانی مناسب است که در مرحله عینی هستند. روش اکتشافی اگر به درستی انجام گردد ،موجب افزایش خلاقیت در یادگیرنده می شود .(بیلر ،۱۳۷۸ ،ص ۲۶۶ )
سیف امتیازات روش یادگیری اکتشافی را چنین بیان می کند:

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

  1. این روش توانایی ذهنی یادگیرنده راافزایش می دهد و دانش کسب شده ازاین طریق،بیش از روش نمایشی قابل انتقال است .
  2. این روش انگیزش درونی را افزایش می دهد ،و پاداش شخصی حاصل از این نوع اکتشاف موثرترین روش تقویتی است .
  3. این روش به یادداری (نگهداری مطالب در حافظه)موثر تر می انجامد .(سیف ،۱۳۷۴ ،ص ۳۹۵ )

یکی از عناصر اصلی تعلیم و تربیت، برنامه درسی می باشد. در بخش برنامه ریزی درسی، مرحله ای به نام انتخاب و سازماندهی محتوا وجود دارد که با تعیین جهت دهی ارزشی اهداف و آماده سازی رئوس برنامه و تعیین استانداردهای آموزشی تعیین و به صورت برنامه طرح ریزی شده در می آید.
بر این اساس است که دو نوع شیوه تألیف و تدوین در محتوای کتب درسی و برنامه های آن خواهیم داشت. شیوه ارائه فعال و شیوه ارائه غیرفعال
شیوه ارائه فعال محتوا:به اهمیت ساخت در آموزش موضوعات درسی توجه خاصی دارد و این ساخت را زمانی قابل دستیابی می داند که فرد در جریان یادگیری فعالانه شرکت داشته باشد. برونر ساخت مطالب را باعث درک اصولی موضوع و قابل فهم شدن آن برای یادگیرنده می داند. انتقال یادگیری به سطوح بالاتر حیطه شناختی آن گونه که بلوم و همکاران ۱۹۵۶ مطرح کرده اند، نیازمند ایجادموقعیتهای مناسب برای فعالیت یادگیرنده می باشد.( مصفا،۱۳۸۴،ص ۱۳ )
با توجه به شیوه فعال ارائه محتوا ،یادگیری فعال محقق میشود که عبارت است از: یادگیری است که عمل یادگیری باحداقل دخالت عامل خارجی صورت می گیرد. به عبارت دیگر معلم، کتب درسی یا هر وسیله دیگر فقط عوامل تسهیل کنند. یادگیری یا یاد گیرنده باشند.یادگیری فعال ،یادگیری اثر بخشی است که فراگیر بطور فعال در عمل یادگیری درگیر بوده و عمل یادگیری در کنترل خود او باشد.( بالدوین و ویلیامز ، ۱۹۸۸ ، ص ۴ )
شیوه ارائه غیر فعال محتوا:بر بیان حقایق و اصول کلی و تعاریف استوار است و سؤالات مطرح شده در این نوع از ارائه محتوا نیز با پاسخهای بلافاصله مؤلف همراه می باشد و یادگیرنده در جهت آموزش متکی بر انباشتن حافظه سوق می یابد.( مصفا،۱۳۸۴،ص ۱۴ )
باید متذکر شد که دیگر انتقال صرف معلومات و انباشتن ذهن شاگردان از اطلاعات نازا و عقیم ، ره به جایی نخواهد برد، بلکه در انتخاب محتوا و تجربیات آموزشی باید به عوامل اساسی و متنوعی همچون ارتباط و تناسب آن با سطوح رشد یادگیرنده، ارتباط وتناسب با مسائل روز و واقعیتهای موجود، ارتباط و تناسب با شرایط و موقعیتهای محیطی، فرهنگی و اجتماعی، توجه به روحیه تحقیق و تخصص و یادگیری خارج از مدرسه، این که محتوا باید با ساعات و زمان اختصاص یافته به موضوع تناسب داشته باشد، توجه شود. (همان منبع)
در سالهای اخیر شاهد تحقیق و بررسی کتب از جنبه مختلف( بررسی نحوه تالیف و تدوین کتب درسی، بررسی ارتباط عمودی وافقی مطالب کتابها، مقایسه با اهداف در نظر گرفته شده و…)جهت پر بار کردن محتوا هستیم. با توجه به اهمیت کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی که باید حس کنجکاوی دانش آموزان را برانگیزد و زمینه را برای رشد و پیشرفت در سایر علوم و فنون مهیا سازد، بر آنیم که ایا محتوای ارائه شده در این کتاب از چنین ویژگی برخوردار هست یا خیر؟ و ایا به شیوه فعال تالیف شده است یا خیر؟
دیدگاه ویلیام رومی و ارتباط آن با یادگیری فعال
ویلیام رومی متخصص آموزش علوم ،روش ارزشیابی از کتب درسی را در کتاب تکنیکهای پژوهش برای آموزش علوم مطرح سازد ، وی شیوه آموزش علوم را فرایندی پژوهشی و اکتشافی در نظرمی گیردازاین رو پیوسته بر آن تاکید دارد که نحوه آموزش علوم باید به صورت فعال و تحقیقی باشد. به نظر وی برای سازمان دادن اطلاعات و محتوا باید از مدل زیر پیروی نمود.
مشاهده حقایق و اطلاعات مفاهیم، تعمیم ها، اصول طرحهای مفهومی به عقیده رومی مشاهده بررسی حقایق در پایین ترین سطح قرار دارد. یادگیرنده پس از این کار باید به یک دسته اصول و مفاهیم دست اول دست یابد و سرانجام بتواند طرحهای مفهومی را در ذهن خود مجسم سازد و با توجه به این عقیده رومی محتوایی را که حقایق را ارائه می کنند و نتایج یا اصولی را بلافاصله مطرح می کنند در زمره محتوای غیرفعال دسته بندی می کند.(رومی، ۱۹۶۸، ص ۱۲)
عقاید صاحب نظران دیگر در این زمینه نیز شباهت زیادی با نظرات رومی دارد، به عنوان مثال برونر نیز معتقد است که فرد در برخورد با مسایل بحث انگیز باید با بهره گرفتن از تفکر شهودی، اصول و مفاهیم را درک کند و به راه حل برسد.

دیویی (۱۰۸۵) نیز معتقد است که در فرایند پژوهش ابتدا مساله باید عمیقا روشن شود و بعد فرد با جمع آوری اطلاعات و یافتن راه حل مسایل به اصول و تعمیمات برسد. بنابراین افکار دیویی و برونر در این زمینه با نظرات رومی شباهت دارد.
جدول شماره (۱-۲) مقایسه نظریه های یادگیری

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...