کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



 

  • آزادی(شرایط وحدود آن)،محمود صناعی، مجله سخن،دوره دهم، ش۲،اردیبهشت ۱۳۳۸،ص۱۲۱ ↑
  • – همانطور که داعیه همه حکومت های استبدادی این است که مردم سرشت واحد دارند و باید دارای اهداف و خواست های مشترک باشند و هر کس خواسته ای مغایر با میل صاحب این حکومت باشد، مبغوض واقع خواهد شد. ↑
  • -«به نظر سارتر انسان هیچ گونه ماهیت و تعریفی ندارد،سارتر حمل هیچ مفهومی را برانسان نمی پسندد. به نظر سارتر تنها یک قضیه سالبه را درباره انسان می توان گفت: انسان هیچ نیست؛ نه زشت است نه زیبا. نه هنرمند و نه حیوان ناطق. بلکه ظرفی توخالی است که در مسیر زندگی شکل می گیرد. «بشر تنها آنچه از خود تصور می کند نیست، بلکه او آن چیزی است که اراده می کند.. بیشتر چیزی جز آنکه از خویشتن می سازد نیست) ص ۲۹۹٫ در دیدگاه سارتر انسان خود خالق ارزش های تازه است و الزامی برای اطاعت از غیر ندارد … انسان در ابتدا هیچ ماهیتی ندارد، بلکه بعد از وجود یافتن، آن گونه خواهد بود که خودش تصور و اراده می کند» .هستی لنفسه در فلسفه سارتر و نقد آن؛رضا امیری،فصلنامه علمی- پژوهشی دانشگاه قم، سال ۸، ش ۴ و۳ ،ص ۳۰- شیخ مطهری نیز معتقد بود انسان آن چیزی است که خودش خودرا می سازد وآن چیزی است که بخواهد باشد نه آن چیزی که خلقت اورا قرار داده است.«….انسان زمان خود را مى سازد، گاهى زمان خود را خوب مى کند و گاهى بد، بر خلاف حیوان که ساخته شدۀ زمان و محکوم زمان است. انسان تا حدودى خالق زمان خویش است و حیوان صددرصد مخلوق زمان خویش است.»مجموعه آثارج۲۱،ص۴۳
    – به نظر استوارت میل حتی از روی حق وعدالت نمی توان کسی را مجبور کرد کاری را بکند یا نکند، بدان علت که کردن یا نکردن آن کار برای خود او سودمند است ویا اینکه به خوشبختی او منجر می شود و یا بدان دلیل که آن کار در نزد دیگران عاقلانه یا صحیح است….فرد در آن قسمت از اعمال خود که تنها مربوط به خود است، آزادیش مطلق است وحدی برای آن متصور نیست. فرد بر خویشتن، بر تن وجان خویش سلطان مطلق است. صناعی، محمود.آزادی فرد وقدرت دولت، ص۲۰۷ ↑

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

  • – باید متذکر شد که این ادعا تا وقتی درست است که متعلق خواسته مربوط به انسانی دیگر نباشد. ↑
  • – در مورد کاربرد قاعده تساوی در حقوق تعهدات ر.ک: کاتوزیان، قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، شرح ماده ۱۵۳، ص ۱۳۹٫ برای ملاحظه بکارگیری این قاعده توسط قانونگذار ر.ک: مواد ۷۲۱، ۸۵۳، ۹۴۲، ۱۱۹۲ و ۱۲۰۱ قانون مدنی. ↑
  • -منتظری نجف آبادى، پیشین، ص۲۷ ↑
  • – نقل از کاتوزیان، فلسفه حقوق، ج۱،ش ۲وش ۱۶۸ص ۴۵۱- نظریه عمومی تعهدات، ش۲۰،ص ۳۹ ↑
  • – برای مطالعه تفصیلی در باره مفهوم عدالت ر.ک:کاتوزیان، فلسفه حقوق ج۱، ش۲۴۸-۲۳۴- استوارت میل،جان، فایده گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، نشر نی، ۱۳۸۸ صفحات۱۶۱-۱۲۳- جعفری تبار، مبانی فلسفی تفسیر حقوقی، ص۲۲۲-۲۱۰ ↑
  • – برلین، آیزایا، دو مفهوم آزادی، مندرج در لیبرالیسم و منتقدان آن، ساندل، مایکل، ترجمه احمد تدیّن، ص ۲۷ ↑
  • -مولانا جلال الدین مولوی، مثنوی دفتر ششم بیت شماره ۲۵۶۰٫ نقل از کاتوزیان، پیشین، ش ۲۳۵ و ص۶۱۳ ↑
  • – صفاعی، محمود، آزادی فرد و قدرت دولت، ص ۲۸۸ ↑
  • – علائم ولایت جائر، محسن کدیور، بازتاب اندیشه ش ۴۸،ص ۵۹ به بعد. ↑
  • -a human being regarded as a person, that is, as the subject of a morallypractical reason, is exalted above any price; for as a person he is not tovalued as merely a means to the ends of others or even to his own ends,but as an end in himself, that is, he possesses a dignity (an absoluteinner worth) by which he exacts respect for himself from all other rationalbeings in the world. He can measure himself with every other beingof this kind and value himself on a footing of equality with them; emphasis in the original. Grounding for the Metaphysics of Morals.Translated by James W.Ellington. Indianapolis: Hackett Publishing Company, 1993 [1785], p.434–۵ ↑
  • – Nadler. Jennifer. What right does unjust enrichment law protect? Oxford journal of legal studies, vol. 20 No.2 (2008), p 248 ↑
  • -….می بایست چنان کرد که حکمران با ملت یکی شودبه صورتی که خواست وسود او جز خواست و سود ملت نباشدو وقتی حکمران خود ملت باشدحفظ ملت از ستمگری خویش، معنا نخواهد داشت و بیم آن نخواهد بود که ملت بر خود ستم کند استوارت میل، درباره آزادی،مندرجدر مجموعه آزادی فرد وقدرت دولت،ص۱۹۹ ↑
  • -کنفوسیوس از دامنه کوه تایی می گذشت وزنی را دیدکه برسر گوری زاری می کند.استاد به سوی آن زن راند وآنگاه تسه لورا پیش فرستاد تا ازآن زن سوال کند.گفت:«زاری تو به کسی می ماند که اندوه براندوهش افزوده باشند.» زن پاسخ داد:«چنین است .یک بار پدرشوهرم را ببری در اینجاکشت.شوهرم نیز کشته شد،واکنون پسرم به همان طریق جان داده است.»استاد گفت:«چرا از اینجا نمی روی ؟»زن پاسخ داد: «اینجا حکومت ستمگری نیست.» آنگاه استاد گفت:«فرزندان من،این را به یاد داشته باشید:حکومت ستمگر از ببرهولناکتراست.» راسل، برتراند، قدرت، ص۲۸۸ ↑
  • – ساندل، مایکل، لیبرالیسم و منتقدان آن، ص ۱۹۰، ز.ن ش ۳۴ ↑
  • -کاتوزیا ن؛فلسفه حقوق،ج ۲،ش۱۹۸٫۱۹۹ ↑
  • – ر.ک :همان و نیز آزادی فرد و قدرت دولت، ص ۱۹۹ ↑
  • – صناعی، همان، ص ۲۵۹ و ۲۶۰ ↑
  • – ر.ک :فلسفه حقوق، ج۱، ش ۲۴۲، ص ۶۲۳ ↑
  • -ویل دورانت او را «پیشاهنگ دو انقلاب»فرانسه وآمریکا و «ولتر امریکا و منادی قرن روشن گری» لقب داده است.برای ملاحظه کتاب حقوق انسان او به سایت زیر رجوع کنید:
    http://manybooks.net/build/pdf_builder.php/painethoetext03twtp210/.pdf/custiliad/painethoetext03twtp210custiliad.pdf ↑
  • – یکی از اندیشمندان، آزادی را که عدم ولایت مساوی با مفهوم منفی آن است، یک هدف می داند و مخالف نگرش ابزاری به آن می باشد.آزادی عادلانه، عبدالکریم سروش،کیان، ص ۷ ↑
  • – صناعی، همان، ص ۲۶۰ ↑
  • – در مورد یکسان نبودن تجربه احساسی انسان ها نسبت به اشیاء واحد وتاثیری که خصوصیات فردی در تصمیم متفاوت انسان ها از موضوع واحد می گذرد ر.ک: فی ، برایان، فلسفه امروزین علوم اجتماعی، فصل ۱ با عنوان «آیا باید همان کسی باشد تا آن کس را بشناسی؟» ص ۲۱ به بعد. و فصل دهم با عنوان «آیا می توانیم درکی عینی از دیگران داشته باشیم؟»ص۳۴۵ به بعد ↑
  • – در این مورد ر.ک: مسئولیت شخصی؛ پرفسور حسن امین، مجله چشم انداز ایران، مرداد و شهریور ۱۳۸۸- مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری، هانا آرنت، بینا. نویسنده در این مقاله به توجیه رد دفاعیاتی می پردازد که فرماندهان آلمانی پس از جنگ دوم جهانی برای اثبات معذور بودن خود و فرار از مجازات به آن متوسل می شدند. ↑
  • – ر.ک: گلاسر، ویلیام، تئوری انتخاب (روانشناسی جدید در آزادی فردی) ترجمه نورالدین رحمانیان، بخش اول، ص ۱۴ – ۴۱
    http://www.wglasserbooks.com/index.php?option=com_jbook&task=view&Itemid=90&catid=28&id=9 ↑
  • – همان، ص ۲۸ ↑
  • -http://www.psych.rochester.edu/SDT/theory.php ↑
  • – صناعی، همان، ص ۲۶۸ ↑
  • ۱-اصل عدم ولایت در حقوق عمومی نیز می تواند آثار بخش باشد:- طبق این اصل، دولت به جای تصدی گری منحصرانه در حوزه ی اقتصاد، باید نقش یک حامی و داور را داشته باشد و فقط وقتی وارد شود که متوجه نقض عدالت معاوضی بین متعاملین شود. به عبارت دیگر اصل عدم ولایت عدالت توزیعی را بر نمی تابد و روی به سمت عدالت معاوضی دارد.به همین دلیل هرجا در حدود صلاحیت و اختیار دولت شک شود اصل بر عدم اختیار و ولایت است. جعفری لنگرودی،حقوق اسلام ،ص۱۸۶ ،نقل از ،عدالت به مثابهقاعده فقهی، اصغری،ص۱۷
    -در امور غیرمالی نیز دولت، فقط تابع اراده ی مردم خواهد بود، دولت غیرولایی و به تعبیر کارل پوپر دولت حد اقلی یا عدالت پیشه، هیچگاه درصدد تغییر و تکمیل اخلاق مردمان نیست اما با تغییر آراء اخلاقی آنان، او نیر آماده است تا با آن همگام شود. کار دولت امروز نه امرو نهی اخلاقی مردم که پذیرش بایدها و نبایدهای آنان است – (جامعه ی باز و دشمنانش، ص ۳۱۶٫ نقل از جعفری تبار. فلسفه و ادبیات آزادی بیان در ایران،ص ۸۸٫)طبق این گفته و در پرتو اصل عدم ولایت، دولت نباید معروف و منکری ابدی داشته باشد و با وجود عدم پذیرش مردم به محتسب و عسس خودش این اختیار را بدهد که این ارزشهارا بر مردم تحمیل کند.
    در مورد مفهوم دولت داخلی و کارکرد آن ر. ک: جعفری تبار همان – موحد، محمدعلی،در عدای حق و عدالت، ص ۳۲۹ و
    رابرت نازیک، محدودیت های اخلاقی و عدالت توزیعی، مندرج در مجموعه ی لیبرالیسم و منتقدان آن، ص ۱۶۵ – ۲۰۳
    – قسمت اعظم نظم و ترتیب موجود میان افراد بشر از حکومت بدست نمی آید. ریشه ی آن در اصول اجتماع و تشکیلات طبیعی مردم است. این اصول و تشکیلات پیش از حکومت ها وجود داشت و اگر روزی هم حکومت رسماً ملغا شود باز بر جای خواهد ماند… تمامی آن چیزی که به حکومت ها نسبت داده می شود ساخته و پرداخته ی خود اجتماع است. (منتسکیو، روح القوانین ،نقل از ویل. دورانت، لذات فلسفه، ص ۳۱۷٫ – دولت دروغ گویی است که از زبان خیر و شر دورغ می گوید، هرچه می گوید دروغ است و آنچه دارد از راه دزدی است… آنجا که دولت متوقف شود انسانیّت آغاز می گردد زیرا که دیگر چیززایدی نیست. (نیچه: چنین گفت زرتشت. –نقل از پیشین
    نایینی تئورییسین فقهی مشروطیت، سلطنت را به دو نوع تملیکیه و ولایتیه تقسیم می کندو درتمایز آنها می نویسد:و این دو قسم از سلطنت هم به حسب حاقّ حقیق، متباین و هم در لوازم و آثار، متمایزند؛ چه مبناى قسم اول به جمیع مراتب و درجاتش، بر قهر و تسخیر مملکت و اهلش در تحت ارادات دل بخواهانۀ سلطان و صرف قواى نوع از مالیّه و غیرها در نیل مرادات خود و مسئول نبودن در ارتکابات، مبتنى و متقوّم است، هر چه نکرد باید ممنون بود! اگر کشت و مثله نکرد یا قطعه قطعه به خورد سگان نداد و یا به نهب اموال قناعت و متعرّض ناموس نشد، باید تشکّر نمود! نسبت تمام اهالى به سلطان، نسبت عبید و اماء، و بلکه اذلّ از آن و به منزلۀ احشام و اغنام و حتى از آن هم پست تر و به منزلۀ نباتات است که فقط فائدۀ وجودیّۀ آنها رفع حاجت غیر و خود، بهره و حظّى از وجود خود ندارند. و بالجمله حقیقت این قسم از سلطنت به اختلاف درجاتش عبارت از خداوندى مملکت و اهلش، که درجات این خداوندى هم مختلف است، خواهد بود، به خلاف قسم دوم؛ چه حقیقت واقعیّه و لبّ آن عبارت است از ولایت بر اقامۀ وظائف راجعۀ به نظم و حفظ مملکت نه مالکیّت، و امانتى است نوعیّه در صرف قواى مملکت که قواى نوع است در این مصارف، نه در شهوات خود و از این جهت اندازۀ استیلاى سلطان، به مقدار ولایت بر امور مذکوره، محدود و تصرّفش، چه به حق باشد یا به اغتصاب، به عدم تجاوز از آن حد مشروط خواهد بود، آحاد ملّت با شخص سلطان در مالیّه و غیرها از قواى نوعیّه شریک و نسبت همه به آنها متساوى و یکسان و متصدّیان امور، همگى امین نوعند نه مالک و مخدوم، و مانند سائر امناء و أجراء در قیام به وظیفۀ امانت دارى خود، مسئول ملت و به اندک تجاوز مأخوذ خواهند بود؛ و تمام افراد اهل مملکت به اقتضاى مشارکت و مساواتشان در قوى و حقوق، بر مؤاخذه و سؤال و اعتراض قادر و ایمن، و در اظهار اعتراض خود آزاد و طوق مسخّریّت و مقهوریّت در تحت ارادات شخصیّۀ سلطان و سایر متصدّیان را در گردن نخواهند داشت؛ و این قسم از سلطنت را مقیّده و محدوده و عادله و مشروطه و مسئوله و دستوریّه نامند و وجه تسمیه به هر یک هم ظاهر است و قائم به چنین سلطنت را حافظ و حارس و قائم به قسط و مسئول و عادل، و ملّتى را که متنعّم به این نعمت و داراى چنین سلطنت باشند محتسبین و اباه و احرار و احیاء خوانند و مناسبت هر یک از اسماء مذکوره هم معلوم است. (نائینى، میرزا محمد حسین غروى، تنبیه الأمه و تنزیه المله، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۴۲۴ ه‍ ق،ص۴۵-۴۴)
    یکی از فقهای معاصر می نویسد:دولت اسلامى متصدى امور عمومى جامعه است؛ و حق دخالت در امور خصوصى و شخصى مردم را ندارد و نمى تواند سلیقۀ خاصى را بر آنان تحمیل کند.مردم در اینگونه امور- تا زمانى که به حقوق جامعه یا افراد دیگر ضررى وارد نیاید- آزادند و وظیفۀ دولت تنها ارائۀ خطوط کلى، آموزش، راهنمایى و تهیۀ امکانات لازم براى بهره مندى همگان- در چهارچوب شرع و مصالح جامعه- مى باشد. به عبارت دیگر در احوال شخصیه، اصل بر آزادى مردم است؛ مگر در موارد ضرورت،صلوا
    تى، محمود و شکورى، ابوالفضل، مبانى فقهى حکومت اسلامى (ترجمه دراسات فی الولایت الفقیه)، قم، مؤسسه کیهان،چاپ اول، ۱۴۰۹ ه‍ ق، ج ۸ ،ص ۲۷۷ ↑
  • -کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها،ج۳،ش۵۱۹ ،ص۴۱ ↑
  • -م۱۹۷ ق.آد.م:اصل برائت است.بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشدباید آنرا اثبات کند، در غیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد. ↑
  • -همان، مسولیت مدنی ،ج۲، ش۵۸۵،ص۳۵۸ ↑
  • -در مورد صحت اجیر شدن ورشکسته ر.ک: کاتوزیان،عقود معین ج۳، ش۴۱۴،ص۵۷۷ . ↑
  • -این ادعا تحت عنوان نفوذ یا عدم نفوذ اجاره ملک محجور برای مدت پس از رفع حجر مورد بحث قرار گرفته است.برای ملاحظه بیشتر ر.ک: امامی،حقوق مدنی ، ج۲ ،ص۵۶-۵۷ کاتوزیان، همان، ش۲۴۷ص۳۶۷-۳۶۸ ↑
  • -محقق داماد، سید مصطفى، قواعد فقه، جلد۳،تهران، مرکز نشر علوم اسلامى، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ ه‍ ق،ص۱۹۱ ↑
  • – کاتوزیان، عقود معین، ج ۴، ش ۸۸، ص۱۵۷، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، شرح ماده ۶۷۱، ص ۴۴۴ برای ملاحظه استفاده از جنبه ی عملی اصل در فقه ر.ک: عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، کتابفروشى داورى، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ ه‍ ق، جلد۴، ص۳۸۶(و لو اختلفا فی أصل الوکاله حلف المنکر لأصاله عدمها) ↑
  • – جعفری لنگرودی، دکتر محمدجعفر،دایره المعارف علوم اسلامی،ج ۳، ص ۱۲۸۲ در مورد فوری بودن حق تنفیذ ورد معاملات غیر نافذ به استناد اصل عدم ولایت ر.ک: همین نویسنده، تأثیر اراده در حقوق مدنی، ش ۶۰۳ و ۶۰۴ ↑
  • – البته حقوق دانان دیگر لزوم فوریت اعمال خیار را در مواردی که قانون تصریحی به آن ندارد مثل خیار شرط و تبعّض صفقه …، با استناد به اصل استحجاب یا قاعده لاضرر نپذیرفتند- ر. ک :کاتوزیان، عقود معین ،ج ۴، ش ۲۷۴ ،ص ۴۳۸ – قواعد عمومی قراردادها ج ۵،ش ۸۸۶ -امامی، دکتر حسن، حقوق مدنی ،ج ۱،ص ۵۲۱ ↑
  • – جعفری لنگرودی، فلسفه حقوق مدنی، ج ۲،ش ۴۲۶ ↑
  • – کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، ص ۲۸، عقود معین، ش ۹۶ ،ص ۲۰۵- لنگرودی،وصیت، ص ۱۱۲ ↑
  • – کاتوزیان، عقود معین، ج ۳، ش ۳۵ ↑
  • – صفایی و قاسم زاده، همان، ش ۲۲۴،ص ۲۳۳- کاتوزیان، عقود معین، ج ۴،ش ۸۳، ص ۱۴۶ ↑
  • -مسؤلیت لازمه ی داشتن اختیار است،به همین جهت، نیچه حکیم آلمانی، از مسؤلیت به عنوان امتیاز یاد می کنند.کاتوزیان، مسؤلیت مدنی، ج ۱، ش ۷ ،ص ۳۴ ↑

 

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 06:38:00 ب.ظ ]




ای کوتاه بر حقوق بشر، ترجمه مینو آقایی خوزانی، تهران، نشر گرایش، ۱۳۸۹

 

  • کیوان فر، شهرام، مبانی فلسفی تفسیر قانون، تهران، شرکت سهامی انتشار،۱۳۹۰

 

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

 

  • لوین، لیا، پرسش و پاسخ درباره حقوق بشر، محمد جعفر پوینده، تهران، نشر قطره، ۱۳۷۷
  • مالوری، فیلیپ، اندیشه های حقوقی، ترجمه ی مرتضی کلانتریان، تهران، نشرآگه، ۱۳۸۳
  • محمد نسل، غلامرضا، مجموعه مقررات دیوان بین المللی کیفری، نشر دادگستر، ۱۳۸۵

 

پایان نامه

 

  • مشهدی، علی، صلاحیت تخییری، معاونت تحقیقات آموزش و حقوق شهروندی ریاست جمهوری، ۱۳۹۱
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، جلددوم، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۳

 

ممتاز، جمشید، مجموعه مقالات پیرامون رأی دیوان بین المللی دادگستری در قضیه سکوهای نفتی: دعوی جمهوری اسلامی ایران علیه ایالات متحده آمریکا ( صلاحیت و قابلیت پذیرش دعوای متقابل در قضیه سکوهای نفتی، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۴

  1. موراوتز، توماس، فلسفه حقوق مبانی و کارکردها، ترجمه ی بهروز جندقی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،۱۳۷۹
  2. میرعباسی، سید باقر، حقوق بین الملل عمومی، جلد اول کلیات و منابع، تهران، نشر دادگستر، سال ۱۳۷۶

نجابتخواه، مرتضی و دیگران، آیین های تصمیم گیری در حقوق اداری (مطالعه تطبیقی)، انتشارات خرسندی، ۱۳۸۸

  1. نیوجنت، نیل، سیاست و حکومت در اتحادیه اروپا، ترجمه محسن میردامادی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، پاییز ۸۴
  2. هایک، فدریش فون، قانون، قانونگذاری و آزادی، ترجمه مهشید معیری و موسی غنی نژاد، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰
  3. والاس، ربکا، حقوق بین الملل، ترجمه: سید قاسم زمانی و مهناز بهراملو، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، ۱۳۸۲

ب- مقالات فارسی

    1. احمدی، ستار، «شورای امنیت و امکان کنترل اعتبار قطعنامه های آن توسط دیوان بین المللی دادگستری»، مجله سیاست خارجی،شماره ۶۸،زمستان ۱۳۸۲
    2. احمدی نژاد، مریم،«منشور سازمان ملل به مثابه قانون اساسی جامعه جهانی»،فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست و ششم،پائیز۹۱
    3. افتخاری، اصغر، «امنیت در حال گذر:تحول مفهوم امنیت در قرن بیست و یکم»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال سوم،شماره چهارم، زمستان ۱۳۷۹
    4. آمپارو سن خوزه، جیل، «مسئولیت بین المللی دولتها در قبال نقض حقوق بشر»، ترجمه ابراهیم بیگ زاده، مجله تحقیقات حقوقی، شماره ۲۹-۳۰، ۱۳۷۸
    5. امین رعیا، یاسر، «تحقیقات علمی در منطقه انحصاری اقتصادی دریایی»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست و ششم،شماره ۳، پاییز ۱۳۹۱

عکس مرتبط با اقتصاد

  1. امین رعیا، یاسر، «جایگاه تفکیک قوا در ساختار سازمان ملل متحد»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست و ششم، زمستان ۱۳۹۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:38:00 ب.ظ ]




ویژگی‏های مهارت اجتماعی

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • ارتباط فرد به فرد که شامل تبادل و تفسیر پیام هاست.
  • عوامل موثر در یادگیری رشد پیدا می‏کنند و علاوه بر شخصیت فرد تجارب گذشته و تعامل بین فردی او نیز در رسیدن به هدف موثر است.
  • به صورت کلامی (سخن، لغات یا جملات) و یا غیرکلامی (استفاده از چشم، تن صدا بیان چهره‏ای و ژست ها) می‏باشد.
  • از فرهنگ و گروه اجتماعی که فرد در آن زندگی می‏کند، تاثیر می‏پذیرد.
  • از طریق تقویت اجتماعی رشد پیدا می‏کند. این تقویت در صورتی موثر است که مورد علاقه فرد بوده برانگیزاننده باشد.
  • طبیعت دوجانبه دارد و رفتارهای دوسویه را می‏طلبد، از عوامل محیطی، سن، جنس و موقعیت دیگر افراد تاثیر می‏پذیرد (کامبز و کی[۱]، ۲۰۰۲).

 

شش عنصر اصلی در ارزیابی نشانه‏های مهارت اجتماعی

ماتسون و دیگران (۲۰۰۳) در ارزیابی نشانه‏های مهارت اجتماعی به شش عنصر اصلی اشاره می‏کند:

  • مهارت‏های اجتماعی به طور معمول آموخته می‏شوند.
  • شامل مجموعه از رفتارهای کلامی و غیرکلامی گوناگون و ویژه اند.
  • مستلزم داوطلب شدن و ارائه پاسخ‏های مناسب فرد هستند.
  • تقویت اجتماعی دیگران را به حداکثر می‏رسانند.
  • ماهیتی تعاملی دارند و به زمان بندی مناسب و تاثیر متقابل برخی از رفتارها احتیاج دارند.
  • تحت تاثیر عوامل محیطی همچون سن، جنس، پایگاه طرف مقابل می‏باشند.

تراور[۲] (۲۰۰۴) مهارت‏های اجتماعی را به دو بعد تقسیم می‏کنند. اجزاء مهارت و فرایندهای مهارت اجزاء، مهارت را فرآیندهای واحدی نظیر نگاه کردن، تکان دادن سر، یا رفتارهایی در روابط اجتماعی مانند سلام، خداحافظی تشکیل می‏دهند. فرایندهای اجتماعی به توانایی فرد در ایجاد رفتار ماهرانه بر اساس قواعد و اهداف مربوطه و در پاسخ به بازخوردهای اجتماعی اشاره دارد. این تمایز نیاز فرد را به نظارت بر موقعیت‏ها و تغییر رفتار در برابر واکنش سایر افراد می‏سنجد. (نریمانی و همکاران، ۱۳۸۱)

ایلسر و فردریکسن[۳] (۲۰۰۷) مهارت‏های اجتماعی را هم دارای جنبه‏ه ای مشهود و هم دارای عناصر شناختی نامشهود می‏دانند. عناصر شناختی نامشهود افکار و تصمیماتی است که باید در ارتباطات متقابل بعدی گرفته شود یا انجام گیرد این عناصر همچنین مقاصد و بینش فرد دیگری را شامل می‏شود که واکنش در برابر آن احتمالا بر اندیشه‏های طرف مقابل تاثیر می‏گذارد (دهقان، ۱۳۸۲).

تراور (۲۰۰۷) به این نکته اشاره دارد که مهارت اجتماعی نه تنها امکان شروع و تداوم روابط متقابل و مثبت را با دیگران فراهم می‏آورد بلکه توانایی به اهداف ارتباطی را نیز در شخص ایجاد می‏کند.

الیوب و گریشمن[۴] (۲۰۰۷) کنش متقابل اجتماعی را به یک فرایند مرحله‏ای که هر مرحله نیازمند یک مجموعه از مهارت‏های متفاوتی است تجربه نموده اند، مرحله اول ارتباط، نیازمند مهارت گیرندگی است که شامل مهارت‏هایی است که برای توجه کردن و درک درست اطلاعات اجتماعی متناسب که در موقعیت‏ها وجود دارد لازم می‏باشد، چون متناسب بودن رفتار بیان فردی ما معمولا وابسته به موقعیت‏ها است، انتخاب رفتار اجتماعی درست، بستگی زیادی به شناخت صحیح نشانه‏های میان فردی و محیطی دارد که ما را به پاسخ‏های موثر رهنمون می‏شوند. مثال‏های مهارت‏های گیرندگی شامل شناخت متناسب اشخاصی است که با آنها تعامل می‏کنیم. شناخت صحیح احساسات و امیالی که دیگران بیان می‏کنند در واقع شنیدن صحیح آنچه دیگران بیان می‏کنند و دانستن اهداف شخصی فردی که با ما تعامل می‏نماید، می‏باشد (ده بزرگی، ۱۳۸۲). در مرحله بعدی ما نیازمند مهارت‏های پردازشی می‏باشیم رای موفق شدن در رویارویی میان فردی، نیازمند به این هستیم که بدانیم می‏خواهیم چه چیزی را به دست آوریم و چگونه می‏توانیم به بهترین وجه آن را کسب کنیم. انتخاب مهارت‏هایی که برای کسب اهداف نزدیک تر موثرترند مستلزم توانایی حل مشکل به شیوه منظم و سازمان یافته می‏باشد. بعد از درک صحیح اطلاعات اجتماعی متناسب با موقعیت (مهارت‏های گیرندگی) و شناخت مهارت‏های لازم برای تعامل مهارت‏های پردازشی می‏بایستی مهارت‏ها را به طرز شایسته‏ای برای تکمیل موفقیت آمیز مبادله‏های میان فردی به اجرا درمی‏آوریم.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

[۱] – Kamps and Kay

[۲] – Traver

[۳] – Ilser and Fridriksen

[۴] – Ghirshman

تأثیر یادگیری مشارکتی (جیگ ساو) بر مهارت‏های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش ‏آموزان دختر پایه هفتم شهرستان جم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:37:00 ب.ظ ]




نقش هوش هیجانی در گزینش [۱]و بالندگی شغلی [۲]نیروی انسانی

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

سالهای مدیدی هوش بهر بعنوان مهمترین شاخص موفقیت زندگی قلمداد می شد.از این رو ، استعداد علمی در آموزش ، مورد تاکید قرار داشت.تحقیق اخیر بیانگر آن است که بهره هوشی به تنهایی درصد اندکی از موفقیت در محیط کار یا زندگی را نیز تبیین می کند.زمانی که رابطه نمرات تست هوش با نحوه عملکرد مطلوب افراد در مشاغل مورد تحلیل قرار گرفت،  تحلیلها نشان داد که درصد سهمی را که بهره هوشی در عملکرد مطلوب تبیین می کند ، ممکن است بیش از ۱۰ درصد نباشد و حتی در حدود ۴ درصد نیز در برخی تحقیقات بدست آمده است(بلوچ، ۱۳۷۹ : ۲۹)

در حالی که به تعبیر فیلدمن ، هوش هیجانی به ۵ صورت در عملکرد موفقیت آمیز دخالت دارد:

۱- هوش هیجانی قدرت کار فردی و گروهی را افزایش می دهد.افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند با دیگران بهتر کار می کنند و به راحتی دیگران را درک می کنند . این افراد بخشی از موفقیت خود را مدیون خوب گوش دادن و همدلی هستند ، در واقع آنها همکاری موثری را به نمایش می گذارند.

۲- هوش هیجانی باعث تصمیم گیری راحت تر می شود.این افراد قادرند که خود را با شرایط     وفق دهند و مشکلات را به راحتی حل کنند.

۳- توسعه هوش هیجانی منجر به بهبود روابط با مشتریان می شود . این افراد قادرند سریعاً اعتماد و اطمینان بین طرفین را رشد دهند.در واقع آنها قادرند ، اثر مثبتی بر مشتریان خود   باقی گذارند.

۴-هوش هیجانی در افزایش خلاقیت افراد برای حل تعارضات و مشکلات موثر است.افراد دارای هوش هیجانی بالا قادرند پیامهای درونی را درک کنند در عین حال خود را با شرایط مختلف وفق دهند.آنها همیشه احساسات خود را تحت کنترل داشته و از قابلیت انعطاف پذیری بالایی برخوردار می باشند.

۵- هوش هیجانی ، مهارتهای کار گروهی و مدیریت بر دیگران را افزایش می دهد.

مدیریت موفقیت آمیز نیازمند قدرت بالا برای حل مشکلات است.اگر شما خواهان شرکتی موفق هستید باید به کارکنان خود نه تنها مهارتهای فنی را بیاموزید بلکه مهارتهای هیجانی را نیز باید به آنها آموزش دهید.سازمانی را مجسم کنید که در آن افراد یکدیگر را درک می کنند ، به یکدیگر احترام می گذارند،اهداف مشترکی را پی گرفته و در آن راستا گام بر می دارند.چنین مکانی محل اعتماد متقابل خواهد بود و در آن صورت با چنین روند مشترکی قادر خواهد بود که سازمانی موفق داشته باشید.

هوش هیجانی عامل مهمی در گزینش افراد برای احراز شغل و ارتقای شغلی آنان است.البته به شرطی که این امر بخشی از فرایند و رویکرد فراگیر باشد.

با بهره گرفتن از پرسشنامه ضریب هوشی هیجانی   بار-آن (۱۹۹۷) که نوعی مقیاس خود سنجی بوده و در برگیرنده ۱۵ صفت شخصیتی با توانشهای هیجانی ، جرات ورزی ، خود آگاهی ، همدلی ، انعطاف پذیری ، شادکامی ، کنترل تکانه ، استقلال ، روابط بین فردی ، خوش بینی ، توانایی حل مساله ، واقعیت آزمایی ، خودشکوفایی ، عزت نفس ، مسئولیت پذیری اجتماعی و تحمل استرس می باشد می توان به اطلاعات گسترده ای در مورد مشاغل و هوش هیجانی مرتبط با آنها دست یافت.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

[۱]-Selection

[۲]-Job Development

بررسی تاثیر هوش عاطفی بر عملکرد شغلی کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:36:00 ب.ظ ]




حدیث مصطفی آخر همین استنِکو بشنو که البته چنین استدرون خانه ای چون هست صورتفرشته ناید اندر وِی ضرورتبرو بزدای روی تخته دلکه تا سازد ملک پیش تو منزل[۲۲۶]

رغبت به دنیا باعث طول امل می شود و طول امل هم باعث کوری دل می گردد.
قال رسول الله۶: «من رغب فی الدنیا، و طال فیها أمله أعمی الله قلبه علی قدر رغبته فیها.»[۲۲۷] هرکس شیفته دنیا گردد، پس آرزویش در آن دراز شود، خداوند به اندازه شیفتگی اش به دنیا دلش را کور می گرداند.

۹- محبّت دنیا مانع بزرگ معرفت

همانگونه که تقوای الهی به فرموده قرآن و روایات عمده ترین شرط معرفت است، محبّت دنیا نیز سخت ترین مانع معرفت محسوب می شود. «حبّ الدنیا رأس کل خطیئه»[۲۲۸] «راس کل خطیئه حبّ الدنیا»[۲۲۹] بزرگان اخلاق اساس خطاها را محبّت دنیا می دانند و قائلند که باعث انسداد مجاری ادراکی انسان می گردد.
«محبت دنیا چیزی نیست که تنها مانع تهذیب عملی انسان باشد بلکه مانع تصویب علمی انسان شده و دانش او را نیز تباه و فاسد می کند.»[۲۳۰]

۱۰- شرک باعث پیدا نکردن راه راست

قرآن به صراحت می فرماید: مشرکان ایمان نمی آورند چرا که به خاطر شرک بر گردن هایشان غل هایی نهاده شد و دست ها هم به غل ها و گردن بسته است و این ها حتّی جلوی پای خود را نمی توانند ببینند.
)إِنَّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِیَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ)(وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ‏أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ([۲۳۱]

۱۱- نفاق سبب عدم فهم

نفاق که از رذایل نفسانی و اخلاقی بسیار خطرناک است، عوارض و آثار مخرّبی بر روح و روان و رفتار و کردار شخص منافق ایجاد می کند. و باعث گرفتاری های دنیوی و اخروی خطرناکی می شود.
)هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَفْقَهُونَ([۲۳۲]
۱- منافقین دچار فقدان شعور واقعی می شوند. «لایشعرون- بقره/۱۲» «هم السّفهاء-بقره/۱۳».
۲- منافقین اندیشه و فهم نمی کنند. «لایفقهون- توبه/۸۷» «لایعلمون- بقره/۱۳».
۳- منافقین دچار حیرت و سرگردانی می شوند. «یعمهون»- بقره/۱۵ «لایبصرون- بقره/۱۷».
۴- به سبب دوروغ هایی که می بافند در کفرشان پایدار می شوند و هدایت نمی یابند. ما «کانوا مهتدین- بقره/۱۶».

۱۲- تکذیب آیات الهی و جدل در آیات الهی مانع گشایش درهای آسمان

)إِنَّ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلاَّ کِبْرٌ ما هُمْ‏ بِبالِغِیهِ([۲۳۳] جدل، ناشی از کبر است و کبر چرکی است که صفحه شفاف دل را تیره و تار می کند. آئینه اگر غبار آلوده گشت هرگز دیگر چیزی در آن دیده نمی شود و نوری را منعکس نمی کند.
)أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ أَنَّى یُصْرَفُونَ([۲۳۴]
تکذیب الهی نیز که یکی از رذایل می باشد آثار سویی در ادراک آدمی بجای می گذارد.
)إِنَّ الَّذِینَ‏کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ…([۲۳۵]
همانگونه که در هر دو آیه غافر۵۶ و اعراف۴۰ می بینید علّت تکذیب آیات الهی و جدل بدون علم، کبری است که در دل انسان ها رخنه کرده است و ما سابقاً گفتیم که تکبّر از حجاب های اکبر است که انسان را از درک معارف و حقایق باز می دارد.

۱۳- ظلم علّت محرومیّت از هدایت الهی

یکی از معارف برجسته ای که قرآن شریف آن را ذکر کرده و در آیات بسیاری درباره اش تأکید هم نموده این است که: «ظلم» که عبارت است از انحراف از حدّ وسط و عدول از آن عملی که باید انجام شود بسوی عملی که نباید انجام گیرد، خود علّت محرومیت از هدایت به سوی هدف اصلی است و کار آدمی را به خسران و ضلالت و عدم فلاح می کشاند. به این آیات شریف که یک حقیقت ثابت در قرآن اشاره دارد توجّه فرمایید:
)وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ([۲۳۶]
)وَ یُضِلُّ اللَّهُ‏الظَّالِمِینَ ([۲۳۷]
)إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ([۲۳۸]
و ظلم معنای وسیعی دارد که به هرگونه انحراف از مسیر حق می تواند تعمیم پیدا نماید. و علماء علم اخلاق آن را در برخی از کتب اخلاقی به ظلم در حق خالق و ظلم در حق مخلوقات الهی و ظلم به نفس تقسیم نموده اند. و آثارش که از جمله آنها محرومیت از هدایت الهی و عدم رستگاری است به مراتب بزرگی هر ظلمی متغیّر می باشد.

۱۳- دروغگویی

رسول مکرّم اسلام۶: «الکذب ینقص الرّزق» دروغ از روزی انسان می کاهد.[۲۳۹]
امام صادق۷:
«انّ الرّجل لیکذب الکذبه فیحرم بها صلاه الیل، فإذا حرم صلاه اللّیل حرم بها الرّزق»[۲۴۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ب.ظ ]