با تفحص در آثار این شاعر می توان به این نکته پی برد که عناصر سازنده ی متن با رعایت دقیق نکات دستوری زبان و به صحیح ترین شکل ممکن در کنار هم قرار گرفته اند و بنای سخنان وی را تشکیل داده‎اند.
در شعر سعدی هر چیز در جای خود قرار گرفته است و شاعر جابجایی عناصر دستوری جملات را دستاویزی برای پرداختن به وزن، قرار نداده است. و عناصر دستوری و ساختار دستوری در نظم به دلیل رعایت وزن و موسیقی از بین نرفته و جابجا نشده است.
مقاله - پروژه

۳-۶-۳٫ ایجاز

سخن سعدی پر از اندیشه و درد است. ایجاز ماهرانه ی او دست گزافه گویی را از آثارش کوتاه کرده اما سخن سعدی به هیچ عنوان سبک و تهی نیست بلکه سرشار از اندیشه و حرف پر مغز و معنی است. این اعجاز که مخصوص سعدی است، ایجاز را در آثار وی به یکی از برجسته ترین عناصر چشم نواز آثار این شاعر بدل نموده است به طوری که مخاطب اشعار سعدی علی رغم برداشت و درک نکات سرشار از معنی، هرگز دچار خستگی ناشی از زیاده گویی نمی شود و ایجاز را می توان یکی از مهمترین دلایل اهمیت آثار سعدی برشمرد .

۳-۶-۴٫ موسیقی

انواع جناس و هم حروفی های پنهان و آشکار، تکرار، واج آرایی، تکیه های مناسب، موازنه های هماهنگ لفظی، لف و نشرهای مرتب و . . . آثار سعدی را از نظم موسیقی بی بدیل ساخته است. سعدی همچون معماری ماهر ساختمان شعر و نثر خود را به موسیقی آراسته است و در این راه اوج هنر و ظرافت را با بهره مندی و بکار گیری از فنون ادبی در راه ایجاد موسیقی گوشنواز، بکار برده است. سخن مسجع سعدی بی تردید یکی از زیباترین آثار نثر ادبیات فارسی ایران محسوب می شود.

۳-۶-۵٫ طنز و ظرافت

خاستگاه طنزی که در اشعار و آثار سعدی دیده می شود به نوع نگاه و تفکر شاعر بر می گردد و سرشار از روح حیات و زندگی است. سعدی به لطف سخن طنز، خشکی را از شعر می گیرد و به آن روحی لطیف و طنزی دلپذیر و شیرین می بخشد. این طنز در واقع مانند تیغی برنده و اثر گذار عمل می کند و صلابت شعرش را برای تأثیر بر مخاطب به اوج می رساند. این طنز اثر گذاری شعر سعدی را باعث می شود و نوعی زخم در کنار مرحم است که شعر سعدی را کامل می کند.
گاهی برای بیان موضوعی ظرافت بکارگیری طنزی را به خرج می دهد که سوز و گداز و اثر گذاری عاطفی آن بر مخاطب و عمق جراحت وارد بر احساسات را به حد اعلی می رساند این طنز پخته یکی از ویژگی‎های برجسته ی دیگر از ویژگی های آثار سعدی به شمار می رود .

۳-۷٫ ویژگی های زبان سعدی

زبان سعدی جنبه های مختلفی را شامل می شود. هم نظم و نثری از خود بر جای نهاده که معیار اصالت زبان فارسی امروز به شمار می رود، هم قصیده سراست و هم غزلهای آبدار سروده، هم موعظه کرده و هم به مطایبه پرداخته و هم در اخلاق سخن رانده و هم در سیاست و اجتماع، هم از تصوف و عرفان دم زده و هم مانند متشرع زاهدی از ظواهر دیانت.
خلاصه در بسیاری از نواحی عقلی و روحی و اجتماعی وارد شده است، بطوریکه مظهر خردمندی است و حدود هفت قرن است که جمله ها و مصراعها و ابیات وی مانند امثال سایره دهان به دهان می گردد و گفته‎های وی چکیده ی حکمت به شمار می رود .
شیوه ی بیان سعدی از یک حیث بر شیوه ی بیان متقدمین امتیاز پیدا میکند و آن روانی و آسانی و نزدیک به زبان تکلم و جاری است .
این امتیاز تا یک حد طبیعی و ناشی از تفاوتی است که میان زبان شرق و غرب ایران و میان زبان قرن سوم و هفتم هجری، موجود بوده است. (دشتی، ۱۳۶۴ : ۴۲)
ایجاز و اجتناب از حشو، نشاندن اجزای جمله در جای خود، پرهیز از هجاهای سه حرفی که تلفظ کلمه را سنگین می کند، دقت در تناسب کلمات، اعتدال در تشبیه و استعاره و مبالغه، فرار از هر گونه تنافری در حروف و کلمات و ده ها نکات دیگر، سخن سعدی را در حد اعلای جزالت و انسجام رسانیده است. آنچه در زبان غنایی سعدی نهفته است شیوه ی سخن گفتن اوست که موج بی عایق و همواری است که موسیقی زبان او را تشکیل می دهد و استادان مسلم و بی بدیل ادبیات فارسی چون ناصر خسرو و خاقانی از این حیث نقطه ی مقابل او هستند.
تفسیر قدرت زبان غنایی سعدی کار دشواری است. بدون شبهه، قریحه ی سعدی روشن و مایل به سادگی و وضوح است. سعدی از آن طبقه ای است که صریح و مستقیم به سمت مقصود می رود و این سادگی و روانی، هم طبیعی و هم ارادی و عمدی است، از این روی با تمام چیرگی بر الفاظ به حداقل صنایع لفظی اکتفا می کند و بیشتر به صنایعی توجه دارد که در موزونی سخن و موّاج ساختن جمله از قبیل ترصیع، مراعات نظیر، ایهام و سایر تناسبات لفظی کمک کند و شعر را در عین سادگی خوشاهنگ سازد.

۳-۸٫ برخی ویژگی های غزل سعدی

 

۳-۸-۱٫ ویژگی های آوایی

سعدی از وزن های خوش آهنگ و پرکاربرد شعر فارسی استفاده کرده است. تکرارهای موسیقیایی که از جمله سجع، جناس و توازن نحوی به زیبا تر شده، روانی گفتار و شیوه ی بیان عاطفی او کمک فراوانی کرده است.

۳-۸-۲٫ ویژگی های واژگانی

در حوزه ی واژگان نیز پرهیز از هر گونه تنافری در حروف و کلمات، پرهیز از هجاهای سه حرفی که تلفظ کلمه را سنگین تر کند (علی دشتی، ۱۳۸۱ : ۲۹۷).
به کار گیری کلمات مأنوس و آشنا، دقت در تناسب کلمات، هم از نظر معنا و هم موسیقی، نشاندن اجزای جمله در جای مناسب از ویژگی های بارز است. در غزلیات سعدی اثری از مضمون های غیر طبیعی که بعدها در غزل متداول شد نمی یابیم. تصویر گری و مضمون سازی با اعضاء و جوارح بدن مورد علاقه ی سعدی است و هسته ی مرکزی جمال شناسی (نظر بازی)او را عضو «چشم» بر عهده دارد .
کلمه ای که بیش از همه در غزلیات سعدی به کار رفته است عضو «روی» می باشد (خسرو رشیدی، ۱۳۸۰ : ۲۵).
در شعر سعدی قدرت القایی و شیوایی و روانی کلام به حدی است که ترکیب های عربی طبیعی می نماید و اغلب متوجه شگردهای بیان او نمی شویم :
بیدل گمان نکن که نصیحت کند قبول من گوش استماع ندارم لمن تقول
ای پیک نامه بر که خبر می بری به دوست یا لیت اگر به جای تو من بودمی رسول
هر شاعر در واقع با شعر خود با مخاطبان فرضی گفتگو می کند و به پرسش های خیالی از جانب آنان پاسخ می گوید (قدیمی، ۱۳۶۷ : ۴۶).
در غزل سعدی پویایی افعال و جنبش بیشتر است و ایستایی کمتر دیده می شود .

۳-۸-۳٫ ویژگی های نحوی

از نظر نحوی، طبیعی کردن ساختار جملات را استفاده از زوج های مجاور و صیغه های مختلف یک فعل، برجستگی زبانی خاصی به کلام او داده است. در ادبیات سعدی معمولاً بیش از یک فعل و گاه سه فعل به کار رفته است و این نشان می دهد که در یک بیت عموماً بیش از یک جمله وجود دارد و گاه سه تا چهار جمله مستقل و پیوسته به کار می برد. استفاده بسیار زیاد از افعال متضاد هم بیانگر ایجاد تقابل معنایی در زمینه و موضوع سخن است :
رفتی و نمی شوی فراموش می آیی می روم من از هوش ۳۴۸/۱
به این ترتیب شیوه ی بیان در خدمت توصیف حالات عشق و رفتار و اطوار معشوق و بیان حال عاشق در تقدیر و تثبیت مطلب در آمده است.
کاربرد بسیار زیاد وجه فعلی «گفتن» حاکی از آن است که منطق گفت و گو و سؤال و جواب در شعر عاشقانه ی سعدی بیشتر است (ایران زاده، ۱۳۸۰ : ۳۸).

۳-۸-۴٫ ویژگی های بلاغی

در غزل سعدی بین اجزاء و واژگان تناسب و هماهنگی و نظام مندی بیشتر است و حتی افعال در ایجاد شگردهای ادبی و بلاغی و تأثیرگذاری عاطفی، معنایی و موسیقیایی نقش مهمی دارند. مساوات و ایجاز هنری (اعم از قصر و حذف) و پرهیز از اطناب های ممل در ساخت جملات در کنار واژگان روشن و خوش ندا و در مجموع حاکی از پویایی و نمایش مخیل و سر زنده ی داستان عشق و شور و حال تواند بود.
از جمله پر کارترین شگردهای بلاغی بکار رفته در غزلیات سعدی می توان از مشالکه، استخدام، ایهام، متناقض نمایی، کنایه، استعاره ی مکنیه، استعاره ی تبعی و اسناد مجازی نام برد. از جمله نکات جالب در غزلهای سعدی آغاز بیت و جمله با فعل است و این تقدیم خبر و قرار گرفتن آن در جایگاه مبتدا از نظر معنی شناسی و علم معانی حایز اهمیت است.

۳-۹٫ مضامین غزل های سعدی

بیشتر مضمون هایی که در غزلهای سعدی به کار رفته است عبارتند از : اختیار با معشوق است، عاشق خاک پای معشوق است و آرزو دارد جان خود را هرچند نا چیزی نماید نثار معشوق کند و عاشق جز به معشوق نمی نگرد. این مضامین به نحو جالبی مورد توجه سعدی قرار می گیرند و در کمتر غزلی تکرار نشده اند (رشیدی، ۱۳۸۰ : ۲۵).

۳-۱۰٫ ویژه گیهای غزلهای انوری

غزلهای سعدی و انوری از لحاظ ویژه گیهای زبانی و بلاغی و واژگانی بسیار به هم شبیه هستند؛ برخی از ویژه گی های غزل های انوری عبارتند از:

۳-۱۰-۱٫ سهل و ممتنع بودن

اشعار انوری در عین سادگی و قابل فهم بودن، جزء آن دسته از غزلهای شعر فارسی به شمار می روند که تنها می تواند زاییده ی ذهنی خلاق و شاعری توانا باشد.

۳-۱۰-۲٫ ایجاز

شعر انوری در بخش غزل، پر از درد و اندیشه است ، او هم مانند سعدی دست از گزافه گویی برداشته ست اما این به سبک شدن و بی مغز شدن غزلش منتهی نشده است. بلکه غزل انوری سرشار از حرف پرنغز و نی است.

۳-۱۰-۳٫ موسیقی

انواع جناس و هم آوایی های پنهان و آشکار، تکرار، واج آرایی، موازنه، هماهنگی های لفظی کوچک و بزرگ ، و. . . آثار انوری را به لحاظ موسیقی به رتبه بسیار بالایی رسانده است.
وی همچون شاعر پیش از خود ، در غزل موفق شده است چرا که در حیطه موسیقی ، اوج رافت را با بکار گیری فنون ادبی در راه ایجاد موسیقی گوشنواز ، به کار برده است.

۳-۱۱٫ مضامین غزل های انوری

مضامین مهم شعر (غزل) انوری عبارتند از: وصال، فراق ، اختیار معشوق ، خاک پای مشوق بودن عاشق، و… که باز هم بسیار به مضامین شعر سعدی نزدیک و شبیه هستند.
فصل چهارم
تحلیل غزل ها

۴-۱٫ غزلیات سعدی

 

۴-۱-۱٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...