کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



 

فصل اول:

  1. کلیات

 

  • مقدمه
  • بیان مساله
  • ضرورت و اهمیت پژوهش
  • اهداف پژوهش
  • سوالات پژوهش
  • تعریف واژگان کلیدی پژوهش

    • ناباروری
    • فن­آوری‌های کمک باروری (ART)
    • اهدای تخمک
    • عوارض درمان­های پیشرفته ناباروری
    • بارورخواهی، درمان­خواه ناباروری و ناباروری

 

 

 

 

 

  • مقدمه

ناباروری[1] در تعریف پزشکی آن به «رخ ندادن حاملگی به­دنبال یک سال نزدیکی جنسی محافظت نشده (بدون استفاده از روش­های جلوگیری از حاملگی)»، گویند(بِرِک، 2007 :1090). بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی(WHO)، ناباروری در سراسر جهان به­طور تقریبی در 8 تا 12 درصد زوج­هایی که در سن باروری (15 تا 49 سال) هستند وجود دارد. در مورد ایران نیز مطالعه سال 2000 که توسط سازمان بهداشت جهانی انجام شد، نرخ ناباروری در تهران را 12 درصد گزارش کرد که نشان­دهنده اهمیت پرداختن به موضوع ناباروری است.

مداخلات پزشکی نوین برای درمان ناباروری که با نام فن­آوری­های کمک باروری[2] (ART) خوانده می‌شود در سال­های اخیر امید بسیار زیادی به زوج های نابارور برای رسیدن به آرزوی خود و داشتن فرزند بخشیده است. طی این روش اسپرم مرد و تخمک زن (یا تخمک زن اهدا کننده) در خارج از بدن، در محیط آزمایشگاه، با هم ترکیب می‌شوند و بعد از لقاح و تشکیل جنین، جنین حاصل به رحم زن منتقل می‌شود. جنین منتقل شده غالباً در رحم کاشته می‌شود و رشد می‌یابد. به دنبال رشد روزافزون موفقیت حاصل از این فن­آوری­ها بخصوص درمان­های به کمک شخص سوم و تخمک اهدایی، شاهد تقاضای روزافزون زنان ناباروری هستیم که به دلیل مشکلات تخمدان قادر به باروری با تخمکِ خود نیستند و برای ورود به این درمان در لیست­های طولانی انتظار در مراکز درمان ناباروری هستند.

این در­حالی است که با وجود اهمیت بسیار زیاد ابعاد روان­شناختی و جامعه­شناختیِ این شیوه درمانی، پژوهش­های بسیار اندکی با توجه خاص به پدیده ناباروری و شناخت نمود آن در ذهن فرد نابارور پرداخته­اند و پژوهش­های موجود بیشتر با نگاهی درمانی، برابعاد پزشکی آن متمرکز هستند، حال آن­که ابعاد غیرپزشکی این پدیده، دارای اهمیتی حیاتی­ است؛ اگرچه یافته­ های مطالعات قبلی باعث گسترش دانش در زمینه ناباروری شده ولی انتخاب درمان ناباروری با تخمک اهدایی به عنوان راهی برای دستیابی به مادری از دیگر موضوعات با اهمیت است که تجربه­ی آن درک نشده و یا گزارش نشده است و افراد حرفه­ای کمک‌رسان به درمان خواهان ناباروری را با شواهد بسیار کمی برای راهنمای کار با این افراد مواجه ساخته‌ است.

پایان نامه حاضر به بررسی و شناخت تجربه­ی زیسته­ی زنان نابارورگیرنده­ی تخمک اهدایی با روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی می ­پردازد. نگارنده در

 فصل اول به توضیح بیان مسئله، ضرورت و اهمیت، اهداف و سئولات پژوهش و تعریف واژگان کلیدی می ­پردازد. پیشینه نظری و مفاهیم بنیادین پدیدارشناسی که در پژوهش مورد استفاده قرار گرفته و مرور پیشینه تجربی پژوهش در فصل دوم آورده شده است. در بخش نخست این فصل تحت عنوانِ “چیستی پدیدارشناسی” به طرح تاریخچه­­­ی پیدایش پدیدارشناسی و صورت­بندی رویکرد­های پدیدارشناختی خواهیم پرداخت که ضمن تعریف خودِ واژه­ی پدیدارشناسی وریشه ­های تاریخی آن، جایگاه پژوهش حاضر در میان نگاه­های مختلف و متفاوت این مکتب مشخص خواهد شد؛ این بخش به ما می­گوید که “کجای جریان پدیدارشناسی ایستاده­ایم! ”

بخش آخر این فصل به مرور پیشینه­ی تجربی پژوهش اختصاص دارد. در این بخش، پژوهش­های  داخلی و خارجی انجام شده به تفکیک اشاره خواهد شد و در پایانِ همان بخش، جدولی از خلاصه­ی این پژوهش­ها ارائه گردیده که از آن  در مقایسه با نتایج حاصل از این پایان نامه در فصل پنجم استفاده خواهد شد تا یافته­ های پایان نامه ­ی حاضر، با سایر پژوهش­های مرتبط مقایسه گردد.

در فصل سوم به مبانی روش­شناسی پژوهش و نیز روش تحقیق پدیدارشناسانه خواهیم پرداخت. در این فصل روش تحقیق، روش انتخاب نمونه­ها ، نوع مصاحبه و گام­های پدیدار­شناسی در تحلیل داده ­ها به تفصیل می­آید.

یافته­ های این پژوهش که شامل30 تم اصلی و78 تم فرعی است و در 7 خوشه­ طبقه ­بندی شده است، به تفصیل همراه با جداول نقل قول مشارکت کنندگان در فصل چهارم آورده شده و خلاصه یافته­ های پژوهش، بحث و نتیجه ­گیری در فصل پنجم پرداخته خواهد شد.

 

 

 

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

 

 

 

 

1-2 بیان مساله

ناباروری[3] به «رخ ندادن حاملگی به­دنبال یک سال نزدیکی جنسی محافظت نشده (بدون استفاده از روش­های جلوگیری از حاملگی)»، گویند( بِرِک، 2007 :1090). بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی(WHO)، ناباروری در سراسر جهان به­طور تقریبی در 8 تا 12 درصد زوج­هایی که در سن باروری (15 تا 49 سال) هستند وجود دارد. آماری که در مورد ناباروری زنان در آمریکا وجود دارد حاکی از آن است که «نرخ ناباروری زنان براساس داده ­های حاصل از “بررسی ملی رشد خانواده در ایالات متحده”، 7/13 درصد در سال 1988 بوده­ است که در مقایسه با آمارهای سال­های قبل، درصد زنان مبتلا به ناباروری اولیه[4] به­طور قابل توجهی افزایش یافته است»(همان:1091). در مورد ایران نیز مطالعه سال 2000 که توسط سازمان بهداشت جهانی انجام شد، نرخ ناباروری در تهران را 12 درصد گزارش کرد که نشان­دهنده اهمیت پرداختن به موضوع ناباروری است.

زوج نابارور- به ویژه زنان- با فشار اجتماعی[5] بسیار زیادی برای باروری و داشتن فرزند روبرو هستند. فشار نقش مادری، حتی شامل زنان شاغل با موقعیت شغلی و اجتماعی بالا نیز می­شود به گونه­ای که آنان نیز مادری را مهم­ترین نقش اجتماعی خود می­پندارند (رفعت جاه، 1383).

بنابراین مادری[6]  مهم­ترین نقشی تلقی می­گردد که هر زن، می­بایست در زندگی بر عهده گیرد به گونه­ای که زنان در جامعه، به مادر شدن مجبورند. فشار برای پذیرش نقش مادری به اندازه­ای شدید است که گویی زنی که مادر نیست، هویت جنسیتی[7]­اش دچار اختلال است. این وضعیت حکم مادری[8]  نامیده می­شود. تا آن­جا که طبق پژوهش­های انجام شده افرادی که به طور خودخواسته تصمیم می­گیرند فرزندی نداشته باشند، به عنوان افرادی با سازگاری ضعیف و گمراه در نظر گرفته می­شوند. (پترسون، 1983 به نقل از هاید،2008)

علل ابتلا به ناباروری، آسیب شناسی مسایل اجتماعی زنان نابارور، بررسی بیماری­های روان­شناختی و به طور کلی سلامت روانی زنان نابارور و مشکلاتی از قبیل افسردگی  که در میان زنان به واسطه درمان ناباروری شیوع دارد، فشار نقش[9] در میان زنان نابارور، بررسی مشکلات اجتماعی زنانی که وارد فرایند درمان ناباروری شده ­اند و … موضوعاتی هستند که در مواجهه با پدیده­ ناباروری قابل طرح هستند که بعضاً در پژوهش­های قبلی مورد بررسی قرار گرفته­اند. اما موضوع پایان نامه حاضر هیچ­یک از این مسایل نیست!

از میان زنان نابارور که برای درمان به مراکز درمان­های پیشرفته مراجعه می­ کنند، زنانی هستند که به دلیل مشکلات تخمدان قادر به باروری با تخمکِ خود نیستند و از طرف تیم پزشکی، کاندید دریافت درمان تخمک اهدایی[10] که از درمان­های باروری به کمک شخص سوم[11] هستند.

محقق بر آن است ،”تجربه زیسته”­[12] زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی را با رویکرد پدیدار شناسی[13] مورد بررسی قرار دهد. روش پدیدار شناسی می­کوشد تا تجربیات انسان را در متن و زمینه­ای که در آن روی می­دهد، توصیف نماید لذا قبل از فهم الگوهای رفتار و تعامل، باید پدیده ناباروری، دریافت تخمک اهدایی و اینکه زنان چه احساسی به آن دارند و چگونه آن را درک و تفسیر می­نمایند شناخت و بررسی کرد. به این منظور باید به بررسی این زنان که به طور مستقیم پدیده مورد نظر را تجربه کرده اند، یعنی دارای تجربه زیسته هستند(که در تقابل با تجربه دست دوم است)، پرداخت. یعنی پرداختن به تجربه زندگی به همان صورتی که واقع شده است.(محمد پور، 262:1389)

موضوع[14] این پژوهش، زنانی هستند که در درمان ناباروری وارد شده ­اند و بایستی از درمان تخمک اهدایی استفاده کنند. این اشخاص زنانی هستند که به دلیل مشکلات تخمدان، سایر روش­های درمانی برای آنان پاسخگو نیست و آن­ها امکان بچه دار شدن با تخمک خود را نداشته و بنابراین به ناچار حلقه­ی اتصال ژنتیک آنان با جنین، به علت ورود شخص سوم (اهداکننده­ تخمک) گسسته می­شود؛ زنان گیرنده تخمک اهدایی زنان ناباروری هستند که می­خواهند به طریق بیولوژیک مادر شوند.[15]

در مواجهه  با پدیده­ ناباروری با یک جهان اجتماعی[16] مواجهیم ولی به دنبال شناخت این جهان اجتماعی، مشخصه­ها و مسایل آن نیستیم بلکه این تجربه­ی زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی، از آن جهان اجتماعی است که برای ما مهم است.

 

به بیان دیگر، مساله­ی ما در این پژوهش، بررسی پدیده[17]­  ناباروری به مثابه بود[18] نیست بلکه پدیدار[19]  ناباروری به مثابه­ نمود[20]  در ذهنیت زنان نابارور است.

در مطالعه­ پدیده­ ناباروری، مشاهده و مطالعه­ رفتارگرایانه­[21]ی زنان نابارور و  نیز شناخت روابط عِلی میان ناباروری و سایر متغیر­ها از قبیل سن، میزان تحصیلات، خانواده، فرهنگ اقوام و … دارای یک پیش فرض متدولوژیک است: ابژه نسبت به  پدیده ، خودآگاهی دارد. اما  ما به دنبال عرصه­ای هستیم که در ناخودآگاه این افراد قرار دارد و دقیقا  به همین دلیل است که در این پژوهش از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی استفاده می­شود زیرا به دنبال آن هستیم که علاوه بر جنبه­ های خودآگاه، بدانیم که در ناخودآگاه زن نابارور نسبت به این مساله چه می­گذرد؟

به طور مثال زنان نابارور در خانواده با مشکلاتی از قبیل زخم زبان اطرافیان به خصوص از جانب خانواده همسران­شان مواجه­اند(میرزا نژاد، 1388). این­ها جنبه­ هایی هستند که این زنان نسبت به آن­ آگاهی دارند! هدف پدیدار شناسی برگشت از مشاهده به یک قدم عقب­تر و شناخت چیزهای کاملا بدیهی فرض شده است که وارد آگاهی[22] نمی­شوند. شناخت این مسایل با روش های مرسوم میسر نیست. به­طور مثال وقتی سخن از تجربه مادری است، در وهله­ی اول با مفهوم بدیهی انگاشته شده­ی غریزه­ی مادری یا عشق مادری مواجه هستیم. در حالی­که، تجربه­ی زیسته­ی مادری طبیعی با تجربه­ی زیسته­ی مادریِ اجتماعی ناشی از فرزند پذیری متفاوت است. در سنت پدیدار شناسی، این نگاه بدیهی­انگارانه از مفهوم مادری را اصطلاحا اپوخه[23] می­کنیم. اپوخه اولین گام از تقلیل[24] پدیدار­شناسی است که در بخش نظری به تفصیل به توضیح آن خواهیم پرداخت.

در حقیقت آن­چه در مادری رخ می­دهد جمع سه گونه تجربه است:

  1. مادری ژنتیک : ناظر بر ابعاد ژنتیکی است که به واسطه­ی تخمک به جنین منتقل می­گردد.
  2. مادری بیولوژیک : در بردارنده­ی تجربه بارداری درون رحم و زایمان است .
  3. مادری اجتماعی : منظور مرحله­­ی پس از تولد نوزاد است؛ مادری که کودک را بزرگ می­ کند.

در بررسی  پدیده باروری با تخمک اهدایی نیز، آن­چه اپوخه می­شود، افکار قالبی، پیش­فرض­ها و قضاوت­های رایج درباره­ی مفهوم مادری است که  تا به ابعادی ورای آن دست­یابیم.[25]

آن­چه در ذیل اشاره می­­گردد، مسایلی است که در این پایان نامه به آن پرداخته می­شود:

  • تجربه زیسته­ی “مادری” از طریق درمان تخمک اهدایی، نه از جنس مادری طبیعی است، زیرا فاقد عنصر ژنتیک است (مادر و کودک حاصل از تخمک اهدایی، به لحاظ ژنتیک رابطه­ا­ی ندارند) و نه مانند  فرزند پذیری تنها ناظر بر بعد مادریِ اجتماعی است زیرا مادرانِ تحت درمان ناباروری در صورت درمان موفق، دارای تجربه­ی بارداری و زایمان خواهند بود. بنابراین لازم است تجربه زیسته­ی آنان از مادری مورد بررسی قرار گیرد.

 

  • وجود ابعاد ناشناخته­ی ورود فن­آوری­های کمک باروری[26] (ART) به مقوله مادری در زنان گیرنده­ی تخمک اهدایی این سوال را ایجاد می­ کند که آیا بارداری حاصل از یک رابطه­ جنسی با همسر، مشابه بارداری به واسطه­ی تولید[27]  و کاشت جنین  از طریق درمان پیشرفته ناباروری است؟  بنابراین این پژوهش به­دنبال بررسی چگونگی این پدیده و تأثیر آن بر تجربه زیسته­ی این زنان است.

 

  • توصیف این­که ناباروری، درتجربه زیسته­ی یک زن گیرنده تخمک اهدایی چگونه فهم می­شود؟ “تجربه زیسته” به دریافت هر فرد از یک پدیده­ خاص معنا می­بخشد. به طور مثال، وقوع عادت ماهیانه در زنان نشانه­ای از آمادگی باروری است. اما هستند زنان ناباروری که با وجود ناباروری در آنان عادت ماهیانه دیده می­شود! مواجهه­ی زن نابارور با حقیقتی به نام ناباروری در او تجربه­ی زیسته­ای از عادت ماهیانه را رقم می­زند. یکی از اهداف این پژوهش دست­یابی به ذات مشترک[28] (جوهر) همین تجربه­ها نیز است. در اینجا بسط مثال بالا می ­تواند در روشن کردن مفهوم تجربه زیسته موثر باشد:

وقتی سخن از عادت ماهیانه است، ما با یک پدیده مواجه­ایم؛ پرسش از این پدیده به مثابه بود از جنس سئوالات ذیل است:

معمولا در چه سنی رخ می­دهد؟ چرا رخ می­دهد؟ چه زمان به­پایان می­رسد (یائسگی)؟ علائم ناشی از آن چیست؟ مراقبت­های بهداشتی زمان وقوع آن چیست و… مساله این است که یک تحقیق پدیدار شناختی از این سنخ نیست!!

اما بیایید ببینیم این پدیده در هر حالت چگونه در ذهن زن  نمود می­یابد: احساس ترس و نگرانی از خون­ریزی به عنوان بیماری در دختری که برای نخستین بار عادت ماهیانه می­شود، احساس خوشحالی در زنی که ترس از بارداریِ ناخواسته دارد، احساس غم و اندوه فراوان در زنی که در جریان درمان پیشرفته ناباروری است و عادت ماهیانه برای وی به­ معنای عدم موفقیت در پروسه­ی طولانی و سخت درمان است! برای او عادت ماهیانه، فقط خون حاصل از ریزش جداره­ی رحم نیست بلکه از بین رفتن تمام آمال و آرزوهای وی برای مادری است!  از دست دادن فرزندی که می­توانست داشته باشد!

بنابراین، یک پدیده­ واحد می ­تواند موجب بروز احساسات متفاوتی گردد که منشا این تفاوت در تجربه­ی زیسته­ی متفاوتی است که فرد در مواجهه با آن پدیده دارد.

 

  • رهیافت “برساخت[29]” جهان اجتماعی، آگاهی را موقعیت­مند و وضعیت­مند می­داند. در این نگاه، واقعیت بیرونی غریزه مادری که خیلی سخت انگاشته می­شود، یک برساخته­ی اجتماعی است و ما به دنبال فهم “میان اذهانی[30]” مادری برساخت شده در جهان اجتماعی هستیم. به بیان دیگر عنصر “میان اذهانی” است که شرایط محیطی را می­سازد و موجد شکاف در آگاهی است. آن اکلی[31]  این شکاف را میان تصور از مادری (زایمان) و واقعیت آن صورت بندی می­ کند تا آن­جا که وجود نسبت معنی­داری میان این شکاف و افسردگی پس از زایمان را مطرح می­ کند (میرزا نژاد، 1388). برساختگی مادری به مثابه جهان اجتماعی در چارچوب “ساخت اجتماعی واقعیت”[32] در این پژوهش مورد بررسی قرار می­گیرد. به بیان دیگر، در اینجا به مساله­ی مادری به عنوان یک واقعیت بیرونی در جهان اجتماعی بر­می­خوریم و پرسش ما  این است که تجربه­ی زنان – نابارور گیرنده تخمک اهدایی-  از این واقعیت بیرونی (مادری) چیست؟

پرسش بنیادین این پژوهش ناظر بر چرایی و یافتن علیت­­ها نیست بلکه پرسش از چیستی[33] است. چیستی تجربه­ی زیسته­ی زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی.

1-3  ضرورت و اهمیت پژوهش

با توجه به رشد روزافزون موفقیت فن­آوریهای کمک باروری[34] (ART ) و به تبع آن درمان­های به کمک شخص سوم[35]  و به طور مشخص درمان ناباروری با تخمک اهدایی[36] که موضوع مورد مطالعه این پژوهش است، شاهد تقاضای روزافزون مراجعینی هستیم که برای ورود به این درمان در لیست­های طولانی انتظار در مراکز درمان ناباروری هستند. این در­حالی است که با وجود اهمیت بسیار زیاد ابعاد روان­شناختی و جامعه­شناختیِ این شیوه درمانی، پژوهش­های بسیار اندکی با توجه خاص به پدیده ناباروری و شناخت نمود آن در ذهن فرد نابارور پرداخته­اند و پژوهش­های موجود بیشتر با نگاهی درمانی، برابعاد  پزشکی آن متمرکزهستند، حال آن­که ابعاد غیرپزشکی این پدیده، دارای اهمیتی حیاتی­ است؛ خانواده­های درگیر با ناباروری، به عنوان بخشی از این جامعه می­بایست موضوع پژوهش­ باشند زیرا این پدیده تنها ابعاد پزشکی ندارد. اگرچه یافته­ های مطالعات قبلی باعث گسترش دانش در زمینه ناباروری شده ولی انتخاب درمان ناباروری با تخمک اهدایی به عنوان راهی برای دستیابی به مادری از دیگر موضوعات با اهمیت است که تجربه­ی آن درک نشده و یا گزارش نشده است و افراد حرفه­ای کمک رسان به درمان خواهان ناباروری را با شواهد بسیار کمی برای راهنمای کار با این افراد مواجه ساخته ­است. این  مساله ریشه در فضای گفتمانی حاکم بر موسسات درمان ناباروری دارد که منبعث از گفتمان پزشکی است و کمتر بر سایر ابعاد آن تاکید دارند. بنابراین بررسی و شناخت تجربه­ی زیسته­ی زنان نابارورگیرنده­ی تخمک اهدایی با روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی تلاشی نو در این حوزه می­باشد.

[1]. Infertility

[2] Assisted Reproductive Technologies

[3]. Infertility

[4]. Primary infertility

[5]. Social Strain

[6]. Motherhood

[7]. Gender Identity

[8]. Motherhood mandate

[9]. Role Strain

[10]. Egg Donation Treatment

[11]. Third Party Reproduction

[12]. Lived Experience

[13]. Phenomenology

[14]. Object

  1. 6. تجربه زیسته زنانی که هم­زمان از تخمک و رحم شخص سوم استفاده می­ کنند در دامنه­ی این پژوهش نیست.

[16]. Social World

[17]. Nomenon

[18]. Existence, positing of  being

[19]. Phenomenon

[20]. Appearance

[21]. Behavioristic

[22]. Consciousness

[23]. Epoche

[24]. Reduction

  1. هوسرل اپوخه را یک عمل تعلیق صرف و امتناع از حکم می­داند و نه نفی یا حدس یا فرض یا شک(هوسرل به نقل از رشیدیان، 1388).

[26]. Assisted Reproduction Treatment

[27]. Product

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-07-04] [ 10:17:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

فهرست جداول

2-1   برر سی مطالعات تجربی امنیت اجتماعی در داخل کشور 53
2-2   برر سی مطالعات تجربی امنیت اجتماعی در خارج از کشور 62
2-3   امنیت در جامعه شناسی خرد و کلان 74
2-4    ماهیت همبستگی در جامعه از دید دورکیم 80
2-5     ابعاد علقه امنیت 88
2-6    اشکال امنیت از دید مالر 104
3-1  ابعاد علقه امنیت 127
3-2  شاخص­های سنجش استفاده از اینترنت به تفکیک هر یک از ابعاد آن 132
4-2-1  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “جنس” 138
4-2-2  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “سن” 139
4-2-3  توزیع فراوانی پاسخگویان از حیث “مقطع تحصیلی “ 140
4-2-4  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” وضعیت تأهل” 141
4-2-5  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “وضعیت اشتغال” 142
4-2-6  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان درآمد ماهیانه خانوار” 143
4-2-7  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “میزان برخورداری افراد از امنیت مالی” 144
4-2-8  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “میزان برخورداری از امنیت جانی” 145
4-2-9  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “میزان برخورداری از امنیت فکری” 146
4-2-10 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “میزان برخورداری افراد از امنیت جمعی” 147
4-2-11 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “میزان استفاده از اینترنت در روز” 148
4-2-12 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “سابقه استفاده از اینترنت” 149

4-2-13 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” استفاده از انواع سایت های ابزاری اینترنت”

 

150
4-2-14  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب پاسخ به گویه های طیف  “میزان استفاده از سایت های ابزاری مختلف” 151
4-2-15 توزیع فراوانی پاسخگویان از حیث ” استفاده از انواع سایت های ارتباطی اینترنت” 152
4-2-16 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان استفاده از سایت های ارتباطی اینترنت” 153
4-2-17  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “نوع سایت مورد استفاده” 154
4-2-18   توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “الگوی استفاده(سایت های فیلتر شده و فیلتر نشده)” 155
4-2-19 توزیع فراوانی “میزان استفاده پاسخگویان از کل سایت های ابزاری” 156
4-2-20  توزیع فراوانی ” میزان استفاده پاسخگویان از کل سایت های ارتباطی “ 157
4-2-21 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان برخورداری از امنیت اجتماعی” 158
4-3-1 مربوط به رابطه بین میزان استفاده افراد از اینترنت و میزان برخورداری آنها از احساس امنیت اجتماعی 159
4-3-2 مربوط به رابطه بین مدت زمان (سابقه) استفاده افراد از اینترنت و میزان برخورداری آنها از احساس امنیت اجتماعی 160
4-3-3 مربوط به رابطه بین میزان استفاده ابزاری افراد از اینترنت و میزان برخورداری آنها از احساس امنیت اجتماعی 161
4-3-4 مربوط به رابطه بین نوع استفاده ابزاری افراد از اینترنت و میزان برخورداری آنها از احساس امنیت اجتماعی
این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :
پایان نامه : داوری،
162
4-3-5 مربوط به رابطه بین میزان استفاده ارتباطی افراد از اینترنت و میزان برخورداری آنها از احساس امنیت اجتماعی 163
4-3-6 مربوط به رابطه بین نوع استفاده ارتباطی افراد از اینترنت و میزان برخورداری آنها از احساس امنیت اجتماعی 164
4-3-7 مربوط به آزمون شفه استفاده ارتباطی افراد از اینترنت 165
4-3-8 مربوط به رابطه بین الگوی استفاده افراد از اینترنت و میزان برخورداری آنها از احساس امنیت اجتماعی 166
4-3-9   مربوط به آزمون شفه الگوی استفاده افراد از اینترنت 167
4-3-10  مربوط به رابطه بین استفاده افراد از سایت­های اینترنتی و میزان برخورداری آنها از احساس امنیت اجتماعی 168
4-3-11  مربوط به آزمون شفه استفاده افراد از سایت­های اینترنتی 169

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست نمودار

2-1   مدل مفهومی تحقیق 39
4-2-1  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب جنس 138
4-2-2  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب سن 139
4-2-3   توزیع فراوانی پاسخگویان از حیث “دوره تحصیلی” 140
4-2-4   توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” وضعیت تأهل” 141
4-2-5   توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “وضعیت اشتغال” 142
4-2-6  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان درآمد ماهیانه خانوار “ 143
4-2-7  توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان استفاده از اینترنت در روز “ 146
4-2-8 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “سابقه استفاده از اینترنت” 147
4-2-9 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “نوع استفاده ابزاری از اینترنت” 148
4-2-10 توزیع فراوانی پاسخگویان از حیث “فعالیت های گوناگون در اینترنت” 150
4-2-11 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب “نوع سایت مورد استفاده” 152
4-2-12 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب”الگوی استفاده(سایت های فیلتر شده و فیلتر نشده)” 153
4-2-13 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” استفاده ابزاری از اینترنت” 154
4-2-14 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” استفاده بیانگر(ارتباطی) از اینترنت” 155
4-2-15 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان برخورداری افراد از امنیت مالی “ 156
4-2-16 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان برخورداری از امنیت جانی ” 157
4-2-17 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان برخورداری از امنیت فکری “ 158
4-2-18 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان برخورداری از امنیت جمعی “ 159
4-1-19 توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ” میزان برخورداری از امنیت اجتماعی “ 160

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

تحقیق حاضر به بحث درباره احساس امنیت اجتماعی به عنوان یکی از نیازهای ضروری بشر در دوران امروز که خصوصاً ارتباطات و اطلاعات یکی از لوازم ضروری آن به نظر می رسد،          می پردازد. مطابق با برخی رویکردها، جهانی شدن به طور عام و جهانی شدن فرهنگی یکی از عواملی است که امروزه امنیت اجتماعی را به خطر انداخته است. بدین اعتبار سوال اصلی این است که آیا استفاده از اینترنت که از لوازم جهانی شدن فرهنگی است باعث تضعیف احساس امنیت اجتماعی می شود؟

این نوشتار با بهره گرفتن از روش پیمایش و در بین نمونه ای 191 نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان اجرا شده است. چارچوب نظری، یک چارچوب تلفیقی از نظریه های مکتب کپنهاگ و نظریه چلبی بر اساس آجیل پارسنز می باشد. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهد که هرچه میزان و سابقه استفاده از اینترنت بیشتر شود، احساس امنیت اجتماعی کاهش پیدا        می کند. همچنین بین نوع و میزان استفاده از اینترنت و احساس امنیت اجتماعی نیز رابطه وجود دارد. به گونه ای که از یکسو استفاده بیانگر از اینترنت در مقایسه با مصرف ابزاری آن احساس امنیت اجتماعی را بیشتر کاهش می دهد و از سوی دیگر کسانی که از سایت های فیلتر شده استفاده می کنند، احساس امنیت اجتماعی پایین تری نیز نسبت به بقیه دارند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1

فصل اول: کلیات پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1 مقدمه:

انسان برای تسلط بر طبیعت، فرار از ناامنی[1] و تهدید، تأمین نیازهای اساسی خود و در یک کلمه برای دستیابی به امنیت و احساس ایمنی، زندگی اجتماعی را برگزید. وانگهی به موازات گسترش اجتماعات و یا پیچیده­تر شدن روابط و تعاملات اجتماعی، وارد روابط گوناگونی شد که عرصه­های زندگی را تحت عناوین اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… از هم متمایز کرده و امنیت او را تحت الشعاع قرار داد. بدین ترتیب، بشر با تجمع و تشکیل جامعه، بستری نو برای تهدید امنیت خود فراهم آورد که از زندگی جمعی او ناشی می­شد؛ او که برای فرار از ناامنی و دستیابی به احساس امنیت، جامعه را تشکیل داده بود، به زودی دریافت که این بار امنیتش نه تنها از سوی طبیعت و عوامل طبیعی، بلکه از سوی انسان ها و عوامل گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز تهدید می­شود. از این رو دغدغه همیشگی او جهت دستیابی به امنیت در مقوله تحت عنوان امنیت اجتماعی ظهور کرد. در مجموع پس از اینکه امنیت فردی مورد شناسایی قرار گرفت، افراد برای تحقیق و تحکیم امنیت و جایگاه خود ناگزیر از عضویت در اجتماعات یا گروه­های مختلف اجتماعی هستند، این سطح از امنیت تحت عنوان امنیت اجتماعی[2] مورد توجه و بحث قرار می گیرد. امنیت اجتماعی نوع و سطحی از احساس اطمینان خاطر است. باید توجه داشت که احساس امنیت اجتماعی از خود امنیت اجتماعی مهم­تر است زیرا در یک جامعه ممکن است امنیت اجتماعی وجود داشته باشد اما در نتیجه فقدان احساس آن، هزینه بسیار زیادی باید صرف شود تا احساس امنیت به وجود بیاید.

عوامل متعددی می ­تواند احساس امنیت را بهم زده و مختل نماید که از جمله آنها می­توان   رسانه های نوین به طور عام و استفاده از اینترنت را به طور خاص نام برد.

بسیاری از نظریه پردازان ارتباطات، اینترنت را گام مهمی در پیشرفت کشورهای در حال توسعه قلمداد می­ کنند. در جامعه امروز ما، گرایش به اینترنت و استفاده از آن چنان رایج شده است که بیشتر خانواده­ها، رایانه شخصی دارند و اعضای خانواده بخش زیادی از وقت خود را در استفاده از اینترنت سپری می­ کنند، اینترنت در میان همه گروه­های اجتماعی اعم از زن و مرد، پیر و جوان، کم­­سواد و باسواد از جذابیت خاصی برخوردار است. گسترش اینترنت مانند هر نوآوری دیگری به ایجاد دگرگونی­هایی در جنبه­ های مختلف زندگی انجامیده و استفاده از آن، امری اجتناب­ناپذیر شده است. با گسترش سریع ورود اینترنت به بیشتر جنبه­ های زندگی روزمره نیازمند آنیم که تأثیر اجتماعی استفاده از این ابزار را بر این جنبه­ های مختلف درک کنیم؛ از طرفی باید توجه داشت که داشتن یک اجتماع سالم و توسعه یافته نیازمند میزان بالای مشارکت مردم در عرصه­های عمومی است و یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده حضور مردم در فضای عمومی ترس از بزه­دیدگی می­باشد. به عنوان مثال همانگونه که گوردون گراهام و بسیاری دیگر گفته­اند در اینترنت بسیار آسان است که افراد را با خلق شخصیت­های کاملاً تخیلی فریب داد؛ کاری که امکان آن در واقعیت بسیار مشکل­تر است. بنابراین روابط اینترنتی در مقایسه با روابط واقعی و همراه با حضور جسمانی، روابطی ضعیف و در عین حال پیچیده است. شواهد نشان می­دهد که گسترش و توسعه روزافزون فناوری­های جهانی اطلاعاتی و ارتباطی بیش از آنکه در راستای تأمین امنیت اجتماعی باشد به نوعی تهدید علیه امنیت تبدیل شده ­اند.(رفیع و جانباز، 1389 :88) علیهذا امکانات وسیع ارتباطی، دنیای داده و اطلاعات، صرفه جویی در زمان، کاهش تأثیر بعد مکان، سرعت در انجام کارها و بسیاری از مزایای دیگر اینترنت تنها یک جنبه آن می­باشد و این فضا دارای مشکلات و تهدیدات متعددی از جمله تهدید در زمینه به خطر افتادن امنیت اجتماعی است. به نظر می­رسد برخی از ابعاد امنیت اجتماعی مانند امنیت هویتی، فرهنگی، فکری و جمعی بیشتر در معرض تهدید توسط اینترنت قرار دارند. با این وجود بدون تردید اینترنت از جمله مظاهر جامعه مدرن امروزی است که علاوه بر مزایای غیرقابل انکار، در بسیاری موارد امنیت وجودی را به خطر انداخته است و تا حدی باعث تقویت محیط مخاطره­آمیز در فضای مجازی و به تبع آن کاهش احساس امنیت اجتماعی شده است که با توجه به نقشی که شبکه ­های اجتماعی مجازی در جنگ نرم ایفا می­ کنند انجام پژوهش­هایی در زمینه بررسی رابطه بین مصرف اینترنت و احساس امنیت اجتماعی به منظور ارائه راهبرد مناسب اجتناب ناپذیر می­باشد.

 

1-2 بیان مسئله:

انسان از آغاز شکل­ گیری حیات اجتماعی خود، همواره با مسئله محافظت از خویش در مقابل تهدیدات مواجه بوده است. مواجهه­ی بشر با مسئله­ صیانت نفس، در واقع از جوامع بدوی تا اجتماعات امروزی وی را با مسائلی چون ایجاد ثبات و محیطی امن روبرو ساخته است. باید توجه داشت که حدود و ثغور مفهوم امنیت در مقاطع مختلف حیات بشر به یک اندازه نبوده است. روشن است که در جوامع جدید و با توجه به گسترش نهادهای جدید اجتماعی و پیچیده­تر شدن حیات اجتماعی- سیاسی، مفهوم امنیت از جمله مفاهیمی است که در طی سده اخیر مورد توجه قرار گرفته است (باومن، 162:1384).

امنیت از جمله پدیده­های مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورت­های اساسی فرد و جامعه به شمار می­رود و فقدان آن یا اختلال در آن، پیامدها و بازتاب­های نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد به طوری که با زوال آن آرامش خاطر انسان از بین می­رود و اضطراب و ناآرامی جای آن را می­گیرد. مرتفع شدن بسیاری از نیازهای آدمی نیز در گرو تأمین امنیت است.

به طوری که آبرهام مازلو نیز در سلسله مراتب نیازها، احساس امنیت را بلافاصله پس از ارضای نیازهای اولیه قرار می­دهد (کاهه، 1384: 133). امنیت به معنای سنتی آن عبارت است از: امنیت نظامی و توسل به قوای قهریه برای حصول آرامش و فرار از خطر. اما امروزه این مفهوم از رویکرد نظامی محور خود فاصله گرفته و پارامترهای نرم­افزاری جایگزین پارامتری سخت­افزاری گشته­اند و روز به روز ابعاد نظامی آن نمود کمتری می­یابند (جهان­بین، 1382: 96). تا جایی که می­توان گفت، امنیت در معنای عینی، فقدان تهدید نسبت به ارزش­های کسب شده و در معنای ذهنی یعنی فقدان هراس از اینکه ارزش­های مزبور مورد حمله قرار گیرد محسوب می­شود (بوزان، 1378: 86). به همین ترتیب گستره و دامنه­ی امنیت اجتماعی با توسعه و گسترش فناوری­های پیشرفته، توسعه یافته است و از صرف مقوله­های بهداشتی، رفاهی و اقتصادی خارج شده و به مقوله­هایی نظیر هویت، ساخت شخصیت هستی و وجود فرد، اجتماع و جامعه گسترش یافته است. بنابراین هم مطالعه­ پدیده­ امنیت اجتماعی حائز ظرافت و پیچیدگی­های مفهومی و اداراکی شده و هم تأمین و پایداری آن از اهمیت خاص خود برخوردار گردیده است.

از سوی دیگر به عقیده­ی برخی از متفکران، احساس امنیت اجتماعی از خود امنیت اجتماعی مهم­تر است. زیرا در جامعه­ای ممکن است امنیت اجتماعی وجود داشته باشد اما در نتیجه­ی فقدان احساس آن، هزینه­ بسیار زیاد باید صرف شود تا احساس امنیت به وجود بیاید. احساس امنیت اجتماعی را می­توان نوعی ذهنیت و جهت­گیری روانی مثبت (رضایت­بخش، قانع کننده و آرام­بخش) افراد نسبت به عدم تأثیرگذاری حضور و بروز رویدادها و وقایع ضد امنیتی (تهدیدها) در شرایط فعلی و آتی در حوزه­ امنیت اجتماعی، ثبات سیاسی، انسجام هویتی، یکپارچگی و امنیت سرزمین دانست (حاجیانی، 1384: 28). به اعتبار این تعریف، عوامل متعددی می ­تواند احساس امنیت را به هم زده و مختل نماید که از جمله­ی آنها می­توان رسانه ­های نوین به طور عام و استفاده از اینترنت که در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار گرفته است را به طور خاص نام برد. چرا که اینترنت زمینه­ای را برای ارتباطات مثبت و منفی برای افراد فراهم می­آورد (احمدی و اسماعیلی، 1389: 327).

شواهد نشان می­دهد که گسترش و توسعه­ی روزافزون فناوری­های جهانی اطلاعاتی و ارتباطی بیش از آنکه در راستای تأمین امنیت اجتماعی باشد. به نوعی تهدید علیه امنیت تبدیل شده ­اند. انقلاب فناوری، به شیوه ­های ارتباطات (اینترنت، ارتباطات ماهواره­ای و رایانه­های پیشرفته) اشاره دارد که با کمک پیشرفت­های فناوری، فاصله و مکان را به عوامل غیر مهم تبدیل کرده است (رفیع و جانباز، 1389: 88) و از طریق ایجاد اختلال در فرهنگ و هویت ملی، قومی و مذهبی، امنیت را زائل می­سازند (کاستلز، 1380: 37 و 323). فناوری جهانی اطلاعات و ارتباطات و در رأس آنها اینترنت سبب شده است تا آسان­ترین و کم­هزینه­ترین تهدید متوجه امنیت اجتماعی شود (رفیع و جانباز، 1389: 93). شکی نیست که اینترنت موجب وسعت افق دید ما می­شود و فرصت­های بی سابقه­ای برای برقراری تماس با دیگران در اختیار ما می­گذارد؛ اما ضرب آهنگ لگام گسیخته­ی رشد و گسترش اینترنت، نشانگر تهدیدها و چالش­هایی برای شکل­های سنتی تعامل انسانی نیز هست (گیدنز، 1386: 684).

نتیجه­ی نظر خواهی مرکز افکار سنجی ایرانیان (ایسپا) مبین آن است که 81 درصد ایرانیان به گونه­ای احساس ناامنی می­ کنند (کلاهچیان، 1384: 154). در عین حال بر اساس آمار ارائه شده از سوی پایگاه اینترنتی «داده ­ها و آمار اینترنت» که در آمریکا مستقر است از جمعیت حدوداً 7 میلیاردی جهان تقریباً 2 میلیارد نفر، از اینترنت استفاده می­ کنند. بر اساس گزارش همین پایگاه، ایران با داشتن 33 میلیون و 200 هزار کاربر معادل 43 درصد جمعیت 77 میلیونی خود مقام سیزدهم را در جهان داراست. بدین ترتیب بیش از نیمی از کاربران اینترنت خاورمیانه به کشور ایران اختصاص دارد. از این رو ایران پر کار برترین کشور خاورمیانه است. در صورت بی­توجهی به این پدیده به جای بهره­ گیری از آن، با تهدیدهای ناشی از آن مواجه خواهیم شد که ممکن است در نهایت شاهد زوال احساس امنیت در جامعه­ خود باشیم و از آنجایی که جمعیت کشور ما جوان است و در این میان دانشجویان تأثیرپذیری و دسترسی بیشتری به فضای مجازی و اینترنت داشته و به عنوان گروه­های پیشگام جامعه، تأثیرگذاری بیشتری بر جامعه دارند، بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر که به آن پرداخته­ایم این است که آیا استفاده از اینترنت بر احساس امنیت اجتماعی دانشجویان در جامعه­ آماری مورد مطالعه تأثیرگذار می­باشد؟

1- 3 سوالات تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ب.ظ ]




5-3- پیشنهادات کاربردی.. 117

5-4- پیشنهادات پژوهشی.. 118

5-5- محدویت ها 119

5-6- خلاصه فصل. 120

منابع فارسی.. 123

منابع انگلیسی.. 127

 

 

فهرست جداول

عنوان                                                                                               صفحه

جدول(2-1) نحوه استخراج متغیرهای تحقیق………………………………………………………………………… 54

جدول 3-1 : ضرایب آلفای کرونباخ متغیرهای  مختلف تحقیق………………………………………………….. 68

جدول 3-2:گویه های سنجش پایگاه اجتماعی- اقتصادی در بعد عینی…………………………………………. 71

جدول 3-3: گویه های سنجش پایگاه اجتماعی- اقتصادی در بعد ذهنی……………………………………….. 72

جدول 3-4:گویه های سنجش متغیر مشارکت فرهنگی…………………………………………………………….. 74

جدول 3-5 :گویه های سنجش متغیر مشارکت اجتماعی…………………………………………………………… 75

جدول 3-6 :گویه های سنجش متغیر مشارکت سیاسی…………………………………………………………….. 76

جدول 3-7 :گویه های سنجش متغیر هویت اجتماعی………………………………………………………………. 77

جدول 3-7 :گویه های سنجش متغیر هویت ملی.. 79

جدول 3- 8: گویه های سنجش متغیر میزان استفاده از رسانه……………………………………………………… 80

جدول 3-9 :گویه های سنجش متغیر دینداری……………………………………………………………………….. 80

جدول 3-10 :گویه های سنجش متغیر حقوق شهروندی…………………………………………………………… 82

جدول (1-4): توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گروه های سنی……………………………………………. 86

جدول (4-2) آماره های توصیفی مربوط به متغیر جنس…………………………………………………………… 86

 

جدول (4-3) آماره های توصیفی مربوط به متغیر وضعیت تاهل…………………………………………………. 87

جدول (4-4) توزیع فروانی پاسخگویان بر حسب متغیر تحصیلات.. 87

جدول (4-5) آماره های توصیفی مربوط به متغیر قومیت………………………………………………………….. 88

جدول (4-6)توزیع فراوانی پاسخ گویان برحسب متغیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی در بعد عینی………. 89

جدول (4-7)توزیع فراوانی پاسخ گویان برحسب متغیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی در بعد ذهنی………. 90

جدول (4-8) : آماره های توصیفی مربوط به متغیرهای مستقل…………………………………………………… 90

جدول (4-9)آماره های توصیفی مربوط به متغیر آگاهی از حقوق شهروندی………………………………….. 91

جدول (4-10)رابطه بین متغیرهای مشارکت فرهنگی و آگاهی از حقوق شهروندی…………………………. 92

(جدول 4-11) رابطه بین متغیرهای مشارکت سیاسی و آگاهی از حقوق شهروندی.. 92

جدول (4-12) رابطه بین متغیرهای مشارکت اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی.. 93

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

جدول (4-13) رابطه بین متغیرهای هویت ملی و آگاهی از حقوق شهروند………………………………… ی 93

جدول 4-14- رابطه بین متغیرهای هویت اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی…………………………… 94

جدول (4-15) رابطه بین متغیرهای استفاده از رسانه و آگاهی از حقوق شهروندی………………………….. 95

جدول (4-16) رابطه بین متغیرهای میزان دینداری و آگاهی از حقوق شهروندی……………………………. 95

جدول (4-17)رابطه بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی و آگاهی از حقوق شهروندی…………….. 96

جدول (4-18)رابطه بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی عینی و آگاهی از حقوق شهروندی……… 96

جدول (4-19) رابطه بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی ذهنی و آگاهی از حقوق شهروندی……. 97

جدول (4-20)رابطه بین متغیرهای« سن» و « آگاهی از حقوق شهروندی » 97

جدول (4-21) آزمون تفاوت میانگین (T) آگاهی از حقوق شهروندی برحسب جنسیت………………….. 98

جدول (4-22) آزمون تفاوت میانگین (T) آگاهی از حقوق شهروندی برحسب وضعیت تاهل…………… 99

جدول (4-23)آزمون آنالیز واریانس یک طرفه آگاهی از حقوق شهروندی برحسب قومیت………………. 100

جدول (4-24)آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تحصیلات و آگاهی از حقوق شهروندی…………………… 101

جدول (4-25) تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره متغیرهای مستقل و آگاهی از حقوق شهروندی…… 107

جدول (4- 26) نتایج حاصله از رگرسیون چند متغیره فرضیه های تحقیق…………………………………….. 107

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

1-1- مقدمه

شهروندی[1] از مشتقات شهر[2] و حاصل رابطه دو سویه فرد و دولت است،این رابطه از یک سو متضمن وفاداری فرد به دولت و از سوی دیگر مستلزم حمایت دولت از فرد می باشد. به باور برخی از صاحب نظران شهرنشین ها آن هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به حقوق و تکالیف خویش در قبال شهر و اجتماع عمل کنند به شهروند ارتقاء یافته اند،یک شهروند عضو رسمی یک شهر،ایالت یا کشور است،افرادی که به یک دولت ـ ملت خاص تعلق دارند، دارای اسناد و مدارکی هستند که این اسناد و مدارک را قانون اساسی هر دولتی تعیین می کند. که معمولاً تابع دو معیار می باشد: یک محل تولد و دیگری ملیت پدر و مادر،البته شهروندی از راه ازدواج با زن یا مرد شهروند هر کشوری نیز بدست می آید. اما این گونه شهروندی همه حقوق شهروندی را شامل نمی شود.

در هر حکومتی دو گروه وجود دارد، که هر کدام دو نقش متمایز را بازی می کنند: یک گروه نقش فرمانروا و گروه دیگر نقش فرمانبردار،آن هنگام که به گروه فرمانروایان عنوان دولت داده شود،گروه فرمانبرداران شهروندانی هستند که حاکمان با رأی و نظر آنها انتخاب شده و نماینده آنها می باشند (قاضی، 1385 :19). شهروندی اصلی است، که بر روابط دولت و اعضاء جامعه نظارت می­ کند، یعنی از یک سو با امتیازات دولت و حقوق افراد و از سوی دیگر به مناسبات و فرایندهای تاریخی مربوط می­شود. شهروندی اعتبار فرد را در جامعه مشخص می­ کند (ربانی، 1387 :247).

شهروند عضو یک اجتماع سیاسی است که بهرمند از حقوقی است که البته وظایف عضویت برای او محفوظ است. اگر به این تعریف دقت شود،نمی­توان هیچ شهروندی را بدون مسئولیت واجد حق دانست. (افروغ،18:1387)

از دیدگاه سنتی شهروندی مستلزم داشتن حقوق و تکالیف معین، واقعی و عینی نسبت به یک دولت حاکم است نه وظایف و حقوق غیر دقیق و داوطلبانه نسبت به یک حکومت جهانی و همه افراد بشر (امام جمعه زاده ،1380:28).

از دیدگاه مدرن در دوران جهانی شدن شهروندی مفهوم جدید و گسترده­ای یافته است، به نحوی که این مفهوم دیگر تنها از طریق دولت ـ ملت تبیین نمی­گردد. بلکه بطور فزاینده ای تبدیل به یک مفهوم غیر سرزمینی گردیده و گفتمان های جدیدی از حقوق ،مشارکت و … را مطرح می کند که رفتار شهروندان و کیفیت مشارکت آنان در امور جامعه از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب  می شود.

جذابیت شهروندی صرفا به خاطر منافعی نیست که به فرد می­رساند. شهروندی همواره یک ایده­ی دو جانبه و بنابراین، یک ایده­ی اجتماعی است. قابل تصور است که یک جامعه بتواند بدون بیان رسمی حقوق به درستی کارکند اما به سختی می­توان وجود یک جامعه انسانی با ثبات را بدون وجود حس تعهد میان اعضایش تصور نمود. بنابراین، حقوق شهروندی[3] مبنای عالی برای ادره­ی امرو انسان به شمار می­رود و زندگی آن­ها که از پیش به وسیله نژاد، مذهب، طبقه، جنسیت یا صرفا یکی از هویت­شان تعیین می­شد به وسیله شهروندی تعیین می­شود، چرا که شهروندی بیش از هر هویت دیگر قادر است انگیزه­ی سیاسی اساسی انسان­ها را، که هگل[4] آن را ” نیزا به رسمیت شناخته شدن” می­نامد، ارضا نماید (ویلیامز[5]، 1997). این ایده نمی ­تواند صرفا مجموعه ­ای حقوقی باشد که فرد را در تعهد به یدگران رها کند بلکه حقوق شهروندی همیشه به چارچوبی برای پذیرش و مکانیزم­هایی برای تحقق شان نیاز دارند. چنین چارچوبی، که شامل دادگاه­ها، مدارس، بیمارستان­ها و پارلمان­ها می­شود، نیاز دارد که همه شهروندان وظیفه خود را در حفظ آن ایفا کنند (هزارجریبی و امانیان،1390).

با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر آگاهی از حقوق شهروندی می باشد. از این رو با بهره گرفتن از چهارچوب نظری مشخص و بهره­ گیری از پیشینه تجربی بحث حاضر، به تبیین آگاهی از حقوق شهروندی در این پژوهش خواهیم پرداخت.

1-2- بیان مساله

شهروندی یکی از مهمترین عرصه های سیاسی – اجتماعی است که در طول تاریخ به اشکال گوناگون و با تعابیر مختلف حقوقی ، سیاسی و فلسفی رواج داشته است. صاحب نظرانی که به قصد بررسی چگونگی تحول مفهوم شهروندی کتاب تاریخ را ورق زده اند، در یک نکته اتفاق نظر دارند ، و آن اینکه شهروند موقعیتی است که هم حق افراد را برای برخورداری از حقوق به رسمیت می شناسند، و هم مسئولیت جمعی شهروندان را که اداره با ثبات امور بر آن مبتنی است (شیانی و دادوندی ،1389)

آشنایی با مفهوم شهروندی به خوبی نشان می دهد که این ایده در اصل به حقوق اقتصادی و سیاسی دسترسی و مشارکت مربوط می شود و کسانی که برای پوشش حقوق اجتماعی فراسوی آنها حرکت می کنند ، فقط ارتقاء برابری را به منظور حمایت از یکپارچگی اقتصادی هدف قرار می دهند ( شیانی ،1384 :18). بنابراین شهروندی به یک فرد حق مشارکت در قدر ت سیاسی و برخوداری از حقوق مدنی و اجتماعی را می دهد. این مفهوم ترجمان حقوق و آزادی های اساسی و عمومی جامعه بوده و اساسی ترین نیازهای هر ملت را در برمی یگرد. « حقوق شهروندی»  در تعریف خود ناظر بر حقوق فردی و رابطه فرد با دولت و دیگر شهروندان است و در برگیرنده ابعاد سیاسی ، مدنی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و جنسیتی می شود. بنابراین در یک برداشت شهروندی موقعیتی است که به موجب آن شهروند از حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و جنسیتی برخوردار می شود. شهروندان به موجب  قانون دارای حقوق و تامین برابر آن بریا تمام شهروندان فارغ از تعلقات قویم، نژادی، فرهنگی، مذهبی، جنسیتی و اقتصادی آنان است.

اگر چه در تعاریف مختلف مفهوم شهروندی ، جنبه های حقوقی آن مورد تاکید قرار گرفته است ، در برگیرنده مجموعه ای از تعهدات و تکالیف است. اهمیت این مطلب از آن جهت است که طبق این تعریف مسئولیت شهروندی همان « خودآگاهی مردم از حقوق شهروندی و احساس نیاز همگانی برای اجرای این حقوق است » (نوروزی ، 1385 :28) بدین معنا که افراد تا نسبت به حقوق شهروندی خودآگاهی نداشته باشند، از وظایف خودآگاه نخواهند شد و به آن عمل نخواهند کرد. چرا که حقوق بر مسئولیت ها دلالت داشته و در خلاء شکل نگرفته است. پس برای اینکه حقوق شهروندی موثر باشد، شهروندان باید حقوق یکدیگر  را بشناسند و آنها را محترم شمارند.

در چند دهه اخیر حقوق شهروندی به یکی از پیچیده ترین مسائل سیاسی و اجتماعی تبدیل شده و توجه متفکران و سیاستمداران زیادی را به خود جلب کرده است. جایگاه حقوق برای حل موفقیت آمیز مسائل مهم حکومت داری یعنی نیاز به توزیع عادلانه منابع و حفظ نظم بسیار حیاتی بوده و نقش مهمی را در حل برخوردهای اجتماعی ایفا کرده است. چرا که رعایت حقوق شهروندی منوط به شناسایی این حقوق در جامعه ، چگونگی عمل به آنها و نحوه ضمانت اجرایی آنهاست که خود عملی مهم در جهت رشد شخصیت فردی و اجتماعی به شمار می­رود. براین اساس، آگاهی از حقوق شهروندی به فرد اجازه دخالت آگاهانه در سرنوشت خود را می­دهد و منجر به احقاق حقوق خود و زندگی بهتر برای خود و دیگر اعضای جامعه می شود. بنابراین میزان آگاهی افراد از حقوق و تعهداشان و شیوه های فعال شدن آن ها در جامعه، در میزان تحقق شهروندی و ارتقاء آن نقش موثری دارد. بنابراین شهروندی بیش از آن که نیازمند بحث درباره شاخص­ها و مولفه­های حقوق و وظایف باشد، ضرورت بررسی پیرامون عوامل مؤثر بر میزان آگاهی افراد از حقوق شهروندی را بازتاب می کند.  باتوجه مباحثی که تاکنون ذکر شد، هدف اساسی تحقیق حاضر پاسخگویی به این سوال اساسی است که میزان آگاهی از حقوق شهروندی شهروندان شهر اهواز در چه حد است ؟ و عوامل تاثیرگذار بر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ب.ظ ]




نمودار ‏4‑19: سکولاریسم بر حسب رشته تحصیلی.. 98

نمودار ‏4‑20: سکولاریسم بر حسب میزان تحصیل در دانشگاه 99

نمودار ‏4‑21: سکولاریسم بر حسب سن.. 100

نمودار ‏4‑22: سکولاریسم بر حسب محل تولد. 100

نمودار ‏4‑23: سکولاریسم بر حسب محل سکونت… 101

نمودار ‏4‑24: سکولاریسم بر حسب وضع تأهل.. 101

نمودار ‏4‑25: سکولاریسم بر حسب میزان تحصیلات پدر. 102

نمودار ‏4‑26: سکولاریسم بر حسب دینداری.. 103

 

نمودار ‏4‑27: سکولاریسم بر حسب دینداری اظهار شده 103

نمودار ‏4‑28: بررسی روند سکولاریسم با در نظر گرفتن همزمان دینداری شخص و والدین.. 104

نمودار ‏4‑29: سکولاریسم بر حسب نگاه به غرب… 107

نمودار ‏4‑30: سکولاریسم بر حسب دینداری.. 108

نمودار ‏4‑31: سکولاریسم بر حسب موضع نسبت به نظام. 109

نمودار ‏4‑32: توزیع فراوانی جامعه آماری در سنخهای مختلف…. 110

نمودار ‏5‑1:موضوعات مشخصاً دینی بر اساس پاسخهای سکولار دریافت شده 113

 

 

 

فهرست جداول

جدول ‏2‑1: معانی مختلف مفهوم سکولار شدن فردی.. 37

جدول ‏3‑1: تأمین پایایی با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرومباخ.. 61

جدول ‏3‑2: تأمین اعتبار با بهره گرفتن از ضریب اعتبار سازه ای KMO.. 62

جدول ‏3‑3: توزیع جمعیت دانشجوین دانشگاه در شریف در دو طبقه جنیست ومیزان تحصیلات… 64

 

جدول ‏3‑4: تعداد پرسشنامه های مورد نیاز در هر طبقه. 65

جدول ‏4‑1:توزیع جسنیتی جامعه نمونه. 67

جدول ‏4‑2: توزیع کلی جامعه نمونه بر اساس طبقات جنسیتی و تحصیلی.. 68

جدول ‏4‑3: توزیع جمعیتی جامعه نمونه بر حسب رشته. 69

جدول ‏4‑4: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی.. 71

جدول ‏4‑5: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه آموزش و پرورش… 72

جدول ‏4‑6: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه اقتصاد. 72

جدول ‏4‑7: برآیند نظرات درباره حضور دین در حوزه اقتصاد. 73

جدول ‏4‑8: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه سیاست داخلی.. 75

جدول ‏4‑9: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه سیاست داخلی.. 76

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

جدول ‏4‑10: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه سیاست خارجی.. 77

جدول ‏4‑11: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه سیاست خارجی.. 78

جدول ‏4‑12: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه قضاوت… 78

جدول ‏4‑13: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه قضاوت… 79

جدول ‏4‑14: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه تقنین.. 80

جدول ‏4‑15: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه تقنین.. 81

جدول ‏4‑16: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه توسعه و پیشرفت… 81

جدول ‏4‑17: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه توسعه و پیشرفت… 82

جدول ‏4‑18: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه علم.. 83

جدول ‏4‑19: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه علم.. 84

جدول ‏4‑20: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه زندگی روزمره 85

جدول ‏4‑21: برآیند نظرات درباره حضور دین در زندگی روزمره 86

جدول ‏4‑22: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه تعاملات اجتماعی.. 88

 

جدول ‏4‑23: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه تعاملات اجتماعی.. 89

جدول ‏4‑24: ریز نتایج پرسشنامه در حوزه تصمیمات فردی.. 90

جدول ‏4‑25: برآیند نظرات درباره حضور دین درحوزه تصمیمات فردی.. 91

جدول ‏4‑26: برآیند نظرات درباره حضور دین در جامعه (مجموع 11 حوزه) 92

جدول ‏4‑27: شمای کلی گویه ها و حوزه های اجتماعی بر اساس پاسخهای سکولار. 93

جدول ‏4‑28: همبستگی درونی گویه ها و تشخیص عاملها از طریق آزمون تحلیل عاملی.. 106

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1           فصل اول: کلیات

1.1          مقدمه

جامعه‌ی ایرانی جامعه‌ای است کهن که دینداری و دین‌ورزی آنچنان در تاریخ آن با روح و جان مردمان در آمیخته که انفصال دین از هویت این قلمرو فرهنگی را ناممکن می‌سازد. با اینحال چند صباحیست که ورود تمدنی دیگر در دو ساحت عینیت و ذهنیت به عالم بیرونی و درونی انسان ایرانی، «جایگاه دین» را در حیات او سخت دستخوش چالش و آشوب کرده است، بطوریکه ایرانی شیعه قرن چهاردهم هجری امروز خود را در بسیاری موارد، مجبورِ به انتخابِ میان دین، و جهان جدید می‌بیند. انتخابی بس سخت و سترگ که تمام وجود او را به چالش فرا می‌خواند.

با اینحال چنین به نظر می‌آید که دوران بحرانیِ تنگنای این دوگانه، برای نسل جدید سپری شده است. ایرانیِ مسلمان که به تدریج از اوان مشروطه با پدیده جدید «غرب» آشنا می‌شود، فراز و نشیبهای بلندی را برای تعیین نسبت خویش با عالم جدید می‌گذراند که انعکاس تام خویش را در تاریخ روشنفکری معاصر به ظهور می‌رساند، تاریخی که در دو دوره «شریعتی و سروش» در دهه‌های 50 و 70 به اوج خود می‌رسد و پاسخهایی متناسب با زمینه تاریخی و نیازهای دوره خود کسب می‌کند. امّا مواجهه نسل جدید با پدیده «مدرنیته» نه از جنس مواجهه «نظری و روشنفکرانه» بلکه از جنس مواجهه‌ای «عینی و انضمامی» با دنیایی است که عمده زیست‌جهان او را تشکیل می‌دهد.  گرچه سابقه تجربه انضمامی ایرانیان از مدرنیته به دوره رضاخان بازمی‌گردد، با اینحال این مواجهه تجربه‌ای عمدتاً سیاسی است که در شرایط استعمار و نفوذ مستقیم بیگانگان در امورات کشور اتفاق می‌افتد و به قول دکتر حائری درکی است که تنها از مواجهه با رویه‌ی استعماری غرب بدست می‌آید.(حائری، 1387)

امّا مواجهه نسل جدید نه با رویه استعماری غرب است و نه آنچنان که حائری می‌گوید با عقلانیت و علم و تفکر مدرن، بلکه مواجهه‌ای مستقیم و عینی با ساختارهای اجتماعی و محصولات تکنولوژیک و رسانه‌های جهانی غرب -به عنوان حاملان آگاهی مدرن (برگر و دیگران، 1381، 106) – است که آنچنان غلبه‌ای در فضای فرهنگی کل جهان ایجاد کرده که سپهر فرهنگیِ زیستِ یک جوان مسلمان در ایران بعد از انقلاب، بصورتی ناخودآگاه و پنهان به شدت آمیخته و آلوده به عناصر عقلانیت، تفکر، علم و فرهنگ مدرن است. عناصر پنهان ساختارهای اجتماعی و گفتگوهای روزمره مدرن که چون ناخودآگاهند، به تدریج در لایه های زیرین باورها و دیدگاه های افراد نشت می‌کنند و تغییرات فرهنگی عظیمی را در مدت کوتاه گذار یک نسل پدید می‌آورند.

این تغییرات فرهنگی شگرف که در بازه زمانی کوتاهی در لایه‌های زیرین جامعه اتفاق می‌افتد، با سرعت کمتری خود را در عینیت رفتاری افراد ظاهر می‌کند به گونه‌ای که حتی تا مدتها بخاطر در آمیختگی شدید با عناصر حیات سنتی و دینی غیرقابل تشخیص است و از چشم ناظران عینی صحنه و طراحان مطالعات انضمامی دینداری پنهان می‌ماند. (میرسندسی، 1390، 90) همینجاست که ضرورت طراحی و اجرای مطالعاتی برای سنجش اینگونه تغییرات فرهنگی که در لایه «نگرشی» افراد اتفاق می‌افتد نمایان می‌گردد. امری که به مدد الهی مورد نظر این تحقیق است.

1.2         طرح مسأله

حیات فردی و اجتماعی ایرانی دو نسل پیشتر از این و پیش از نزول سیاسی، فرهنگی و اجتماعی غرب بر سر شرق، حیاتی سنتی بود که با تسامحی جامعه‌شناختی می‌توان آنرا دینی تصور نمود. در واقع هرچند حوزه‌های اجتماعی جهان قدیم به وجه امروزین توسعه یافته و تفکیک شده نبود و اقتصاد و سیاست و تربیت و خانواده به نسبت جوامع امروز سخت در هم‌تنیده و کم‌دامنه به نظر می‌رسید، معنابخشی، تفسیر و هنجاربخشی زندگی فردی و جمعی مردمان را «دین» تکفّل می‌کرد. مردم در جهان یکپارچه‌ای زندگی می‌کردند که مفاهیم و عناصر دینی کافی برای توضیح وضعیت و تبیین هنجارها و معانی خوب و بد وجود داشت. هرچند لزوماً التزام عملی به بینش دینی و شریعت اسلامی مثل همه اعصار تام و تمام نبود، اما آنچه سپهر فرهنگیِ عرفی جامعه را می‌ساخت اعتقادات و احکام دینی بود که تولد و مرگ، آداب کاسبی، هنجارهای خانوادگی، اخلاق معاشرت، مناسک عمومی و تمام لحظات فردی و اجتماعی را تفسیر و تجویز و اداره می‌کرد.

چنین تصویری از نقش دین در جهان سنت که توسط جامعه‌شناس امریکایی، پیتر برگر، با تعبیر درخشان «سایبان مقدس» مطرح می‌شود با ورود مدرنیته به جامعه سنتی به شدت دستخوش چالش می‌گردد. مدرنیته در شکل متأخر آن به صورت جامعه‌ای با نهادهای اجتماعی تمایزیافته و مستقل درآمده است که هریک نظامهای معنابخشی خود را نه از دین که از عقلانیت و دانش ابزاری فایده‌گرایی می‌گیرد که به مرور زمان مستقل از دین بالیده و اکنون درون این حوزه ها متمرکز و نهادینه شده است و مشروعیتی خودبنیاد[1] را برای این نهادها حاصل کرده است. ورود مستقیم این نهادهای عرفی دنیای مدرن در فرایند مدرنیزاسیون به کشورهای شرقی و جهان سوم، این سایبان مقدس را در گیرودار یک انتخاب بزرگ برای تطبیق با شرایط جدید مخیّر می‌کند: یا خود را گسترش دهد تا بتواند بار دیگر چتر قدسی خویش را بر عناصر اجتماعی سایه‌افکن کند یا به گوشه‌ای ایمن از دنیای مدرن بخزد تا بدون دستبرد روحیه سکولار و دین‌زدای مدرن بقا یابد، گوشه‌ی ایمنی که برگر «قلمرو خصوصی»  شهروندان را تنها مصداق آن می‌داند. (برگر و دیگران، 1381، 88) گرچه برگر از شق اول فوق‌الذکر چیزی نمی‌گوید و حتی انقلاب ایران را بعنوان جوشش دین از حوزه خصوصی که به حوزه عمومی هم سرایت می‌کند تعبیر می‌کند(Berger, 1974 به نقل از یوسف‌زاده،1388، 162) اما ناگفته پیداست که یکی از داعیه‌های همیشگی اسلام در ایران، تمشیت و هدایت امور اجتماعی بوده است که با ظهور حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی تجلّی عینی می‌یابد.

در گیرودار این کشمکش که عالمان دینی، روشنفکران، دولتها، احزاب، رسانه‌ها و خودِنهادها و ساختارهای اجتماعی بازیگران اصلی آن هستند، صحنه پیچیده‌ای در ایران امروز ما پدید آمده است که گفتمانهای متعارضی از هردو سوی طیف پیش‌فرض انگاشته شده و مورد عمل قرار می‌گیرد و این درحالیست که بر خلاف یک دهه پیش، اصل این گفتمانها و مطالبات صریحاً و مستقیماً مورد بحث قرار نمی‌گیرند.مناقشه‌ای که در دهه اول در دو جبهه انقلابی-لیبرال و در دهه دوم با عنوان اصلاح‌طلب-اصولگرا دنبال می‌شد، در دهه سوم صورت‌بندی نظری ویژه‌ای نیافت و حال آنکه به شکلی پنهان در تمام مناقشات در جریان بود.

در واقع به خوبی می‌توان این ادعا را مطرح کرد که مناقشه بر سر «محدوده حضور اجتماعی دین» محور اصلی تمام مناقشات اجتماعی ایران معاصر و بویژه سالیان پس از انقلاب است. مناقشه‌ای که از یکسو ریشه در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:11:00 ب.ظ ]




کلیات:

بررسی فرهنگ و هویت یک قوم، ملت و یا فرهنگ طبیعتا با یک دید تک جهتی، تک رشته ای و محدود به زمان و مکان خاصی نمی تواند تبیین مناسبی از آن به دست بدهد. در واقع هویت و فرهنگ یک مساله فرهنگی است که در بستر و چارچوباجتماعی، روانی، سیاسی، جمعیت شناختی و .. رخ می دهد و پرداختن به آن مثلا فقط از دید فرهنگی و تلاش برای توضیح و تبیین آن از منظری منفرد شاید اطلاعات مفیدی به ما بدهد، ولی بدون شک یافته هایمان ناقص خواهد بود. و به همین دلایل است که عموما بحث های مربوط به تحقیقات میان رشته ای بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.مطالعه میان رشته‌ای را کثرت گرایی روش شناختی مبتنی بر تعامل اثر بخش بین گستره‌ها در تحلیل مسأله‌ای واحد و شناخت پدیدار در پرتو تعامل مؤثر بین رهیافتهای دانشهای مختلف تعریف کرده‌اند(فرامرز قراملکی، 1385 : 392).[1]

به هرحال ما نیز در این تحقیق اگرچه شاید نمی توانیم به طور کاملا میان رشته ای به موضوع بپردازیم اما تا جای ممکن به منظور بهره وری از مطالب مختلف در رشته های گوناگون با پرداختن به پیشینه و تاریخ هویت و فرهنگ ترکهای آذربایجان و نیز ریشه ها و علل مهاجرت و برخورد فرهنگی آنان که منجر به نتایجی خاص شده را بررسی کرده ایم، تا موضوع را برای تبیین بهتر هدایت کنیم. زیرا همان طور که اشاره شد بدون توجه به تاریخ، ریشه و علل مهاجرت آذربایجانیها به تهران و نیز توصیفی کلی از روند هویتی آنان در طول تاریخ خود و نیز حضورشان در تهران نمی توان به نتایجی دقیقی رسید.

 

 

 

فصل اول:

طرح تحقیق:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیان مساله:

صنعتی­شدن، گسترش شهرها و به­دنبال آن افزایش مهاجرت، درکنار پیامدهای مهم اجتماعی، سیاسی، تکنولوژیکی و اقتصادی در حوزه فرهنگی نیز بی

 تاثیر نبوده و به اعتقاد بسیاری شاید مهمترین و اساسی­ترین  پیامد مهاجرت نتایج فرهنگی آن بوده است. همانطور که دکتر زنجانی هم اشاره می­ کند کلمه مهاجر خودبه­خود تفاوت درنگرش­ها و خلق و خوی افراد را به ذهن متبادر می­ کند (12،1380).  «هدف جامعه شناس نیز بررسی کلی مهاجرت و رفتار مهاجران با جامعه مدرن و همچنین شناخت انتظارات مهاجران از جامعه مربوطه است. آنها بیشتر در پی تشخیص تغییرات رفتاری مهاجران در جامعه جدید هستند» (خباز بهشتی، 1381: 47-48). با افزایش مهاجرتهای درون­کشوری و برون­کشوری و مخصوصا مهاجرت از روستاها به شهرها، شاهد به وجود آمدن کلان­شهرهایی هستیم که ویژگی بارز آنها گمنامی، فردگرایی و وجود گروه ها و فرهنگها و خرده­فرهنگهای گوناگون هست که مجبورند در کنار یکدیگر زندگی کرده و در سایه یک فرهنگ غالب به حیات خود ادامه دهند و یا در غیر این صورت به انزوای فرهنگی کشیده شوند. این پدیده به ویژه در کشورهای جهان سوم نمود بیشتری دارد؛ در این گونه جوامع یک یا دو شهر بیش از معمول بزرگتر شده و شهرهای دیگر را تحت­الشعاع  خود می گیرند که در ادبیات علوم شهری به پدیده ماکروسفالی یا بزرگ­سری معروف است.

کشور ما ایران نیز از این قضیه مستثنی نیست و کلان شهر تهران با رشد خیره کننده خود به جامعه ای تبدیل شده که محبوبترین و جذابترین مکان برای مهاجران به حساب می آید به طوری که در سال 1335 از جمعیت نزدیک به 19 میلیونی ایران سهم تهران یک میلیون و پانصد هزار نفر بود. اما جمعیت ایران پس از گذشت 40 سال (در سال 1375) کمی بیش از سه برابر و نفوس تهران نزدیک به هفت برابر شده بود و در سال 1385 نیز جمعیت تهران به نزدیک 14 میلیون نفر رسیده است (مرکز آمار ایران). که یک ششم جمعیت کشور را در خود جای داده است و این در معیار جمعیت شناسی نسبتی ناسالم است که درصد بسیار بالای مهاجرت به این استان را نشان می دهد.

اما خود مهاجرت یکی از پیچیده ترین پدیده های اجتماعی است چرا که مستلزم سازگاری است. البته تا جایی که این سازگاری به صورت به هنجار و متعادل برآورده شود، نیازهای فرد مهاجر برآورده می شود. مهاجرت عملا فرد مهاجر را در یک شبکه جدید تبادل اجتماعی در تمامی حوزه­های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قرار می­دهد که اگر این شبکه ظرفیت پاسخ گویی به این نیازها را داشته باشد، برای فرد مهاجر همنوایی به معضل تبدیل نخواهد شد. اما اگر موانع ساختاری موجود از ادغام فرد در جامعه جدید جلوگیری کند، اینجاست که بسیاری از مشکلات اجتماعی پدید می آید.

بنابراین آن چیزی که مبرهن است تبدیل شدن تهران به جامعه­ای با فرهنگ­های مختلف و بنابراین تقابلها و تضادهای فرهنگی است؛ به طوری که در سال

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

https://urlscan.io/result/b8e3db6e-fe96-42a1-8fae-bd199bd37050/

 1385بیش از دوسوم جمعیت تهران متولد این استان نبوده اند(سایت شهرداری تهران، 1385) و در نتیجه از قومیتهای مختلف ایران بوده اند. بنابراین فرهنگی متفاوت داشته اند.

و از آنجایی که بیشترین جمعیت شهر تهران از استانهای آذری نشین به این شهر مهاجرت کرده اند، لذا تفاهم بین آنها و دیگر قومیت­های ایران در تهران و چگونگی انطباق با آنها مساله­ای است که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. آذریهای تهران بیشتر از سالهای بعد از مشروطه وارد تهران شده و همیشه بیشترین فراوانی مهاجرت به تهران را داشته اند به طوری که فقط 18% مهاجران در سال 1385 از استان آذربایجان شرقی بود و بعد از دیگر استانهای آذری نشین مانند اردبیل، زنجان، همدان، اذربایجان غربی است(همان) و بدون شک تفاوتهای فرهنگی آنان با تهرانی­ها به طور حتم در چگونگی ارتباط بین این دو فرهنگ مختلف تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین ما در این تحقیق بر آن شده ایم تا چگونگی سازگاری و فرایندهای سازگاری  آذریهای مهاجر به تهران را بررسی کنیم. البته به دلیل غلبه فرهنگیِ متفاوت با فرهنگ این مهاجران در تهران و با توجه به عدم دسترسی آنان به رسانه و ابزار مستقل که بتواند در راستای بازتولید فرهنگ آنان به صورت پویا به کار بسته شودکه عملا موجب رکود فرهنگی در فضای جدید می شود، منابع هویت ساز فرهنگ مهاجر را ازکار انداخته و موجب می شود فرهنگ مهاجر بیش از پیش در معرض دست شستن از هویت اصلی خود و بازسازی هویتی قرار گیرد. این سازگاری ویا هویت طلبی منفعلانه می تواند آسییب های جدی اجتماعی و روانی در بر داشته و مهاجران را در خطر از دست دادن پیوندهای خود با جامعه بزرگتر و به انزوا کشیده شدن قرار دهد؛ پدیده ای که می توان آنرا در کشورهای توسعه یافته در قالب محله های چینی نشین، سیاه پوست نشین و…دید و متناظر با آن می توان از یکجا نشینی های قومی و سکونت های دسته جمعی در شهرهای بزرگ کشورهای جهان سوم یاد کرد و یا منجر به بحرانهای فردی و یا اجتماعی شود. هر چند که آذریهای تهران به دلیل کثرت جمعیتی بیشتر به انزوای فرهنگی کشیده می شوند تا اجتماعی.

وبه همین دلایل و پیامدهای فردی و اجتماعی است که بررسی هویت و هویت های اجتماعی از دغدغه های اصلی علوم اجتماعی محسوب می شود. اگرچه مباحث مربوط به هویت در آغاز متوجه بحران هویت بود ولی مسیر بعدی آن به سمت بازسازی هویت در جوامع گوناگون کشیده شده است. هویت پیوندهایی را میان افراد و جهانی که در آن زندگی می کنند، ایجاد میکند. هویت چگونگی نگاه من به خودم و نگاه دیگران به من را به یگدیگر ما محق می سازد و هویت عناصر درونی، ذهنی و بیرونی را شامل می شود (WOOD WARD,2004:6-7).

و در واقع وجود بحران هویتی و ازخودبیگانگی فرهنگی نیز از تبعات چگونگی سازگاری مهاجران است که خود را در مشکلات روانی مانند خودکشی ها و یا انزوا و مشکلات اجتماعی مانند افزایش انواع جرم و جنایت نشان میدهد.

لذا موضوع اصلی در این تحقیق بررسی سازگاری مهاجران آذری در تهران است و اینکه چه گروه هایی زودتر و راحت تر فرهنگ و هویت غالب در تهران(هویت ملی) را می پذیرند. به عبارتی دیگر چه گروه هایی از ارزشها و فرهنگهای خود که همانا فرهنگ آذری در سطح کلان و فرهنگهای محلی و بومی در سطح خرد است، در مقابل فرهنگ غالب در تهران(فرهنگ ملی) مقاومت می کنند و چه گروه هایی زودتر آن را می پذیرند؟

 پس در این تحقیق سعی می شود تا چگونگی برخود آذریها با هویت آذری خود و نیز سازگاری فرهنگی و فرهنگ پذیری آنان بررسی شده و در صورت فرهنگ پذیری کامل، عوامل سازگاری و بازسازی هویتی یا ازدست دادن هویت آذریِ ترکهای تهران در بعد فردی، گروهی و اجتماعی بررسی شده و نیز به این نکته بپردازیم که چه گروه های بیشترین تاثیر را از این مساله می پذیرد.

 

اهمیت و ضرورت تحقیق :

تهران به دلیل پایتخت بودن و بالا بودن حساسیت­ها و کارکردهای سیاسی از اهمیت خاصی برخوردار است لیکن ازکارکردهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن نیز به هیچ وجه نمی توان چشم پوشی کرد.  جمعیت زیاد و همیشه درحال گسترش که بیشتر از راه مهاجرت به این استان وارد می شوند،  لزوم توجه به سبک زندگی، ارزشها و فرهنگی که آمال و آرزوهای مردم در قالب آن طرح­ریزی می شود، از اولویت بالایی برخوردار است. از این خلال توجه به چگونگی شکل­ گیری هویت و فرهنگ مهاجران که در سطحی گسترده جامعه تهران را تشکیل می دهند، از اهمیت بیشتری برخوردار است و شناخت ویژگیهای افراد و گروه های ساکن در این استان برای برنامه ­ریزیهای خاص از ضروریات است. همچنین به علت تفاوت ساختار اجتماعی و فرهنگی مناطق گوناگون تهران و پراکندگی فرهنگی موجود در این مناطق ایجاب می کند تا از دیدگاه جامعه شناسی به چگونگی تعامل و سازگاری این فرهنگها با یکدیگر پرداخته شود. که بعضا این ساختارهای اجتماعی-فرهنگی که بیشتر از طریق مهاجرت به تهران ایجاد شده است خود را در فعالیتهای اجتماعی این گروه ها نشان میدهد که نشان از عدم انطباق درست با جامعه بزرگ است.

در این رابطه می توان به آمار بالای جرم و جنایت در تهران تحت تاثیر مهاجرت های بی رویه نیز اشاره کرد به طوری که نزدیک به 12 در صد کل جرمهای کشور مربوط به تهران است(پوراحمد، کلانتری، 1381).

اما مهمترین دلیل اهمیت این تحقیق در بعد فرهنگی آن است و جایی که مهاجرت فرهنگ مهاجران را تحت تاثیر و سیطره خود قرار می دهد. در این بین به دلیل سهم بالای آذری­ها از جمعیت انبوه تهران، لزوم پرداختن به تغییرات حاصل در فرهنگ و هویت آنان را بعد از مهاجرت به تهران اهمیتی افزون می بخشد. چرا که خواه ناخواه  جمعیت غیرآذری تهران ناگزیر از تعامل اجتماعی، اقتصادی و به ویژه فرهنگی با آذری ها است و بدیهی است ارزشهای آنان بر نوع رابطه شان تاثیر گذار خواهد بود. و این تاثیر گذاری دوسویه بوده؛ و اگر نتواند روی نقاط مشترک یکدیگر تکیه کنند و یا هردو فرهنگ در مقابل یکدیگر مقاومت کرده و خواهان پذیرش یا سازگاری با دیگری نباشند، می تواند تا حد بحران هویت نیز پیش برود. بحران هویت عبارت است از عدم توانایی فرد در قبول نقشی که جامعه از او انتظار دارد; چون شخصی که فاقد یک هویت متشکل قابل قبولی باشد در طول زندگی با مشکلات بسیار زیادی روبه­رو خواهد شد. چنین شخصی در درجه اول از حقیقت وجودی خود و استعداد و توانمندی هایی که دارد، آگاهی لازم ندارد و در درجه دوم، از هدف خلقت و نقشی که در نظام هستی بر عهده اوست بی اطلاع است، در نتیجه از تشخیص شیوه درست ارتباط با دیگران و برخورد با پیش­آمدهای حادث در فضای بیگانه و نیز پاسخ به اصلی ترین پرسش های زندگی عاجز می شود. مجموعه این امور در نهایت، او را دچار سردرگمی در اغلب موضع­گیری های هویتی-فرهنگی می کند.

باید توجه شود که اگر این بحران هویت با پاسخهای مناسبی با خاستگاه های فرهنگ بومی مواجه نشود، ممکن است جمعیت مهاجر مواجه با بحران هویت در جریان فرهنگ پذیری و بازسازی هویتی خود، در تشخیص هویت اصیل خویش با مشکل مواجه شده و در دام هویت­های فرقه­ ای و کذایی بر ساخته دوران تجددی و مابعد تجددی مانند انواع فرقه ها انحرافی، شیطان پرستی و…گرفتار آید. و پرداختن به هویت های خرده گروه ها به ویژه مهاجرین به  جای تاکید بر همسان سازی تمام و کمال، می تواند آنها را از دچار شدن به بحرانهایی هویت که خود را در انواع خرده گروه های جرم و بزه کاری ویا اجتماعات آسیب پذیر جوانان و پیوستن به انواع فرقه ها و مسلک های بیگانه و تهی کمک کند. و در واقع احیای هویت های بومی و متنوع می تواند به عنوان سپری در برابر انواع هویت های انحرافی حاصل از جهانی سازی(آمریکایی سازی) که آن نیز در جهت یکرنگ کردن تمام فرهنگها عمل می کند، باشد.

و بنابراین شناخت عوامل این بحرانها که موجبات پذیرش یا رد فرهنگ غالب و انطباق یا عدم انطباق با فرهنگ و ارزشهای جامعه مقصد به ویژه در نسلهای اول مهاجرین برای شناخت فرایندهای بازسازی هویتی در این نسلها و نسلهای بعدی دارای اهمیت فراوان است.

همچنین به این نکته نیز باید اشاره کرد که لزوم وجود تگثرگرایی فرهنگی در جامعه نیز توسط بسیاری از اندیشمندان اجتماعی مورد تاکید قرار می گیرد، بنابراین شناخت نقش سیاسی و اجتماعی جامعه و سیاستهای آن در قبال تقویت و یا نابودی آن نیز دارای اهمیت است چرا که به قول جواد مسکینی(به نقل از نرسیسیانس)” تنوع فرهنگی و زبانی نه تنها تهدیدی برای ملتها نیست بلکه تنوع زبانی و فرهنگی ثروت ملی و باعث غنای فرهنگی کشورهاست” (مسکینی،1390). بنابراین سیاستهای کلان فرهنگی و اجتماعی جامعه مبدا برای جهت دهی به فرهنگ های مهاجران دارای اهمیت فراوان است.

از دیگر ضرورت های این تحقیق این است که  نگاهی به کشورهای چند زبانه آشکار می کند که اقلیت های قومی_زبانی غالبا خواستار برابری قومی و زبانی در چارچوب قوانین این کشورها هستند و در صورتی که در چارچوب قوانین موجود امکان برآوردن خواستهای آنها نباشد، به مشکل قومی و اجتماعی و حتی سیاسی تبدیل می شود(مدرسی، 1384). و با توجه به افزایش آگاهی قومی در میان آذریها(نصیبلی، 2006) لزوم پرداختن به این موضوع و نحوه انطباق مهاجرین به تهران و توجه به آرمانهای فرهنگی و ارزشی آنان در فرایند این سازگاری و فرهنگ پذیری  از اهمیت زیادی برخوردار است.

همچنین می توان گفت که سیاستگزاریهای ملی و شهری بویژه شهرداری تهران قادر به استفاده از پتانسیل فرهنگ ها و گروه های مهاجر در مدیریت مسایل و معضلات همین گروه ها نبوده اند. انسجام حاصل از نزدیکی هویت این اقوام از توان بسیار بالایی برای ساماندهی و حل مسایل خود برخوردارند. و می تواند سازمانهای مختلف اجتماعی از جمله شهرداری، نیروی انتظامی، شوراهای محلی، سازمانهای فرهنگی و… را برای مدیریت مسایل مختلف از طریق به کار گیری خود آنها و تاکید بر فرهنگ و ارزشهای آنان یاری نماید. بنابرای شناخت نقاط قوت خرده فرهنگها و به ویژه مهاجرین می تواند نهادهای اجتماعی را در مقابله با مسایل مختلف شهری، اجتماعی و فرهنگی یاری کند. و نیز آنها را در سازگاری بهتر و متقابل با فرهنگ اصلی کمک کند.

در اهمیت انجام این رساله باید به این نکته نیز اشاره کنیم که با آنکه کارهای مختلفی در رابطه با فرهنگ و سازگاری مهاجرین انجام گرفته است. اما راجع به اهمیت این مساله در تهران، سوای از چندین مقاله راجع به افغانیهای ایران، صورت نگرفته است. و با توجه به اینکه آذریها برخلاف افغانی ها جزء یکی از فرهنگ های متنوع داخل ایران است، لذا پرداختن به چگونگی برخورد فرهنگی آنان به عنوان یک فرهنگ متفاوت با دیگر قومیتهای ایران به ویژه فارسهای ساکن تهران از ضروریات انجام این تحقیق است. و بالاخره اینکه مهاجرت آذریها با توجه به آمارهای مختلف و از جمله آمار مرکز آمار ایران همچنان به صورت فراوان وجود دارد وعلیرغم اینکه آذریها به عنوان گروهی قومی-زبانی دارای مشکلات فراوان هستند، شناخت این مشکلات و اینکه چه عواملی در پیدایش آن  و اینکه آذریها با این نوع مشکلات از جمله هویت چگونه برخورد می ککنند از ضروریات این تحقیق است.

بنابراین اگر بخواهیم اهمیت و ضرورت های این تحقیق را به صورت تیتروار بیاوریم این گونه می شود که:

اهمیت نظری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]