5-3- پیشنهادات کاربردی.. 117

5-4- پیشنهادات پژوهشی.. 118

5-5- محدویت ها 119

5-6- خلاصه فصل. 120

منابع فارسی.. 123

منابع انگلیسی.. 127

 

 

فهرست جداول

عنوان                                                                                               صفحه

جدول(2-1) نحوه استخراج متغیرهای تحقیق………………………………………………………………………… 54

جدول 3-1 : ضرایب آلفای کرونباخ متغیرهای  مختلف تحقیق………………………………………………….. 68

جدول 3-2:گویه های سنجش پایگاه اجتماعی- اقتصادی در بعد عینی…………………………………………. 71

جدول 3-3: گویه های سنجش پایگاه اجتماعی- اقتصادی در بعد ذهنی……………………………………….. 72

جدول 3-4:گویه های سنجش متغیر مشارکت فرهنگی…………………………………………………………….. 74

جدول 3-5 :گویه های سنجش متغیر مشارکت اجتماعی…………………………………………………………… 75

جدول 3-6 :گویه های سنجش متغیر مشارکت سیاسی…………………………………………………………….. 76

جدول 3-7 :گویه های سنجش متغیر هویت اجتماعی………………………………………………………………. 77

جدول 3-7 :گویه های سنجش متغیر هویت ملی.. 79

جدول 3- 8: گویه های سنجش متغیر میزان استفاده از رسانه……………………………………………………… 80

جدول 3-9 :گویه های سنجش متغیر دینداری……………………………………………………………………….. 80

جدول 3-10 :گویه های سنجش متغیر حقوق شهروندی…………………………………………………………… 82

جدول (1-4): توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گروه های سنی……………………………………………. 86

جدول (4-2) آماره های توصیفی مربوط به متغیر جنس…………………………………………………………… 86

 

جدول (4-3) آماره های توصیفی مربوط به متغیر وضعیت تاهل…………………………………………………. 87

جدول (4-4) توزیع فروانی پاسخگویان بر حسب متغیر تحصیلات.. 87

جدول (4-5) آماره های توصیفی مربوط به متغیر قومیت………………………………………………………….. 88

جدول (4-6)توزیع فراوانی پاسخ گویان برحسب متغیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی در بعد عینی………. 89

جدول (4-7)توزیع فراوانی پاسخ گویان برحسب متغیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی در بعد ذهنی………. 90

جدول (4-8) : آماره های توصیفی مربوط به متغیرهای مستقل…………………………………………………… 90

جدول (4-9)آماره های توصیفی مربوط به متغیر آگاهی از حقوق شهروندی………………………………….. 91

جدول (4-10)رابطه بین متغیرهای مشارکت فرهنگی و آگاهی از حقوق شهروندی…………………………. 92

(جدول 4-11) رابطه بین متغیرهای مشارکت سیاسی و آگاهی از حقوق شهروندی.. 92

جدول (4-12) رابطه بین متغیرهای مشارکت اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی.. 93

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

جدول (4-13) رابطه بین متغیرهای هویت ملی و آگاهی از حقوق شهروند………………………………… ی 93

جدول 4-14- رابطه بین متغیرهای هویت اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی…………………………… 94

جدول (4-15) رابطه بین متغیرهای استفاده از رسانه و آگاهی از حقوق شهروندی………………………….. 95

جدول (4-16) رابطه بین متغیرهای میزان دینداری و آگاهی از حقوق شهروندی……………………………. 95

جدول (4-17)رابطه بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی و آگاهی از حقوق شهروندی…………….. 96

جدول (4-18)رابطه بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی عینی و آگاهی از حقوق شهروندی……… 96

جدول (4-19) رابطه بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی ذهنی و آگاهی از حقوق شهروندی……. 97

جدول (4-20)رابطه بین متغیرهای« سن» و « آگاهی از حقوق شهروندی » 97

جدول (4-21) آزمون تفاوت میانگین (T) آگاهی از حقوق شهروندی برحسب جنسیت………………….. 98

جدول (4-22) آزمون تفاوت میانگین (T) آگاهی از حقوق شهروندی برحسب وضعیت تاهل…………… 99

جدول (4-23)آزمون آنالیز واریانس یک طرفه آگاهی از حقوق شهروندی برحسب قومیت………………. 100

جدول (4-24)آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تحصیلات و آگاهی از حقوق شهروندی…………………… 101

جدول (4-25) تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره متغیرهای مستقل و آگاهی از حقوق شهروندی…… 107

جدول (4- 26) نتایج حاصله از رگرسیون چند متغیره فرضیه های تحقیق…………………………………….. 107

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

1-1- مقدمه

شهروندی[1] از مشتقات شهر[2] و حاصل رابطه دو سویه فرد و دولت است،این رابطه از یک سو متضمن وفاداری فرد به دولت و از سوی دیگر مستلزم حمایت دولت از فرد می باشد. به باور برخی از صاحب نظران شهرنشین ها آن هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به حقوق و تکالیف خویش در قبال شهر و اجتماع عمل کنند به شهروند ارتقاء یافته اند،یک شهروند عضو رسمی یک شهر،ایالت یا کشور است،افرادی که به یک دولت ـ ملت خاص تعلق دارند، دارای اسناد و مدارکی هستند که این اسناد و مدارک را قانون اساسی هر دولتی تعیین می کند. که معمولاً تابع دو معیار می باشد: یک محل تولد و دیگری ملیت پدر و مادر،البته شهروندی از راه ازدواج با زن یا مرد شهروند هر کشوری نیز بدست می آید. اما این گونه شهروندی همه حقوق شهروندی را شامل نمی شود.

در هر حکومتی دو گروه وجود دارد، که هر کدام دو نقش متمایز را بازی می کنند: یک گروه نقش فرمانروا و گروه دیگر نقش فرمانبردار،آن هنگام که به گروه فرمانروایان عنوان دولت داده شود،گروه فرمانبرداران شهروندانی هستند که حاکمان با رأی و نظر آنها انتخاب شده و نماینده آنها می باشند (قاضی، 1385 :19). شهروندی اصلی است، که بر روابط دولت و اعضاء جامعه نظارت می­ کند، یعنی از یک سو با امتیازات دولت و حقوق افراد و از سوی دیگر به مناسبات و فرایندهای تاریخی مربوط می­شود. شهروندی اعتبار فرد را در جامعه مشخص می­ کند (ربانی، 1387 :247).

شهروند عضو یک اجتماع سیاسی است که بهرمند از حقوقی است که البته وظایف عضویت برای او محفوظ است. اگر به این تعریف دقت شود،نمی­توان هیچ شهروندی را بدون مسئولیت واجد حق دانست. (افروغ،18:1387)

از دیدگاه سنتی شهروندی مستلزم داشتن حقوق و تکالیف معین، واقعی و عینی نسبت به یک دولت حاکم است نه وظایف و حقوق غیر دقیق و داوطلبانه نسبت به یک حکومت جهانی و همه افراد بشر (امام جمعه زاده ،1380:28).

از دیدگاه مدرن در دوران جهانی شدن شهروندی مفهوم جدید و گسترده­ای یافته است، به نحوی که این مفهوم دیگر تنها از طریق دولت ـ ملت تبیین نمی­گردد. بلکه بطور فزاینده ای تبدیل به یک مفهوم غیر سرزمینی گردیده و گفتمان های جدیدی از حقوق ،مشارکت و … را مطرح می کند که رفتار شهروندان و کیفیت مشارکت آنان در امور جامعه از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب  می شود.

جذابیت شهروندی صرفا به خاطر منافعی نیست که به فرد می­رساند. شهروندی همواره یک ایده­ی دو جانبه و بنابراین، یک ایده­ی اجتماعی است. قابل تصور است که یک جامعه بتواند بدون بیان رسمی حقوق به درستی کارکند اما به سختی می­توان وجود یک جامعه انسانی با ثبات را بدون وجود حس تعهد میان اعضایش تصور نمود. بنابراین، حقوق شهروندی[3] مبنای عالی برای ادره­ی امرو انسان به شمار می­رود و زندگی آن­ها که از پیش به وسیله نژاد، مذهب، طبقه، جنسیت یا صرفا یکی از هویت­شان تعیین می­شد به وسیله شهروندی تعیین می­شود، چرا که شهروندی بیش از هر هویت دیگر قادر است انگیزه­ی سیاسی اساسی انسان­ها را، که هگل[4] آن را ” نیزا به رسمیت شناخته شدن” می­نامد، ارضا نماید (ویلیامز[5]، 1997). این ایده نمی ­تواند صرفا مجموعه ­ای حقوقی باشد که فرد را در تعهد به یدگران رها کند بلکه حقوق شهروندی همیشه به چارچوبی برای پذیرش و مکانیزم­هایی برای تحقق شان نیاز دارند. چنین چارچوبی، که شامل دادگاه­ها، مدارس، بیمارستان­ها و پارلمان­ها می­شود، نیاز دارد که همه شهروندان وظیفه خود را در حفظ آن ایفا کنند (هزارجریبی و امانیان،1390).

با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر آگاهی از حقوق شهروندی می باشد. از این رو با بهره گرفتن از چهارچوب نظری مشخص و بهره­ گیری از پیشینه تجربی بحث حاضر، به تبیین آگاهی از حقوق شهروندی در این پژوهش خواهیم پرداخت.

1-2- بیان مساله

شهروندی یکی از مهمترین عرصه های سیاسی – اجتماعی است که در طول تاریخ به اشکال گوناگون و با تعابیر مختلف حقوقی ، سیاسی و فلسفی رواج داشته است. صاحب نظرانی که به قصد بررسی چگونگی تحول مفهوم شهروندی کتاب تاریخ را ورق زده اند، در یک نکته اتفاق نظر دارند ، و آن اینکه شهروند موقعیتی است که هم حق افراد را برای برخورداری از حقوق به رسمیت می شناسند، و هم مسئولیت جمعی شهروندان را که اداره با ثبات امور بر آن مبتنی است (شیانی و دادوندی ،1389)

آشنایی با مفهوم شهروندی به خوبی نشان می دهد که این ایده در اصل به حقوق اقتصادی و سیاسی دسترسی و مشارکت مربوط می شود و کسانی که برای پوشش حقوق اجتماعی فراسوی آنها حرکت می کنند ، فقط ارتقاء برابری را به منظور حمایت از یکپارچگی اقتصادی هدف قرار می دهند ( شیانی ،1384 :18). بنابراین شهروندی به یک فرد حق مشارکت در قدر ت سیاسی و برخوداری از حقوق مدنی و اجتماعی را می دهد. این مفهوم ترجمان حقوق و آزادی های اساسی و عمومی جامعه بوده و اساسی ترین نیازهای هر ملت را در برمی یگرد. « حقوق شهروندی»  در تعریف خود ناظر بر حقوق فردی و رابطه فرد با دولت و دیگر شهروندان است و در برگیرنده ابعاد سیاسی ، مدنی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و جنسیتی می شود. بنابراین در یک برداشت شهروندی موقعیتی است که به موجب آن شهروند از حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و جنسیتی برخوردار می شود. شهروندان به موجب  قانون دارای حقوق و تامین برابر آن بریا تمام شهروندان فارغ از تعلقات قویم، نژادی، فرهنگی، مذهبی، جنسیتی و اقتصادی آنان است.

اگر چه در تعاریف مختلف مفهوم شهروندی ، جنبه های حقوقی آن مورد تاکید قرار گرفته است ، در برگیرنده مجموعه ای از تعهدات و تکالیف است. اهمیت این مطلب از آن جهت است که طبق این تعریف مسئولیت شهروندی همان « خودآگاهی مردم از حقوق شهروندی و احساس نیاز همگانی برای اجرای این حقوق است » (نوروزی ، 1385 :28) بدین معنا که افراد تا نسبت به حقوق شهروندی خودآگاهی نداشته باشند، از وظایف خودآگاه نخواهند شد و به آن عمل نخواهند کرد. چرا که حقوق بر مسئولیت ها دلالت داشته و در خلاء شکل نگرفته است. پس برای اینکه حقوق شهروندی موثر باشد، شهروندان باید حقوق یکدیگر  را بشناسند و آنها را محترم شمارند.

در چند دهه اخیر حقوق شهروندی به یکی از پیچیده ترین مسائل سیاسی و اجتماعی تبدیل شده و توجه متفکران و سیاستمداران زیادی را به خود جلب کرده است. جایگاه حقوق برای حل موفقیت آمیز مسائل مهم حکومت داری یعنی نیاز به توزیع عادلانه منابع و حفظ نظم بسیار حیاتی بوده و نقش مهمی را در حل برخوردهای اجتماعی ایفا کرده است. چرا که رعایت حقوق شهروندی منوط به شناسایی این حقوق در جامعه ، چگونگی عمل به آنها و نحوه ضمانت اجرایی آنهاست که خود عملی مهم در جهت رشد شخصیت فردی و اجتماعی به شمار می­رود. براین اساس، آگاهی از حقوق شهروندی به فرد اجازه دخالت آگاهانه در سرنوشت خود را می­دهد و منجر به احقاق حقوق خود و زندگی بهتر برای خود و دیگر اعضای جامعه می شود. بنابراین میزان آگاهی افراد از حقوق و تعهداشان و شیوه های فعال شدن آن ها در جامعه، در میزان تحقق شهروندی و ارتقاء آن نقش موثری دارد. بنابراین شهروندی بیش از آن که نیازمند بحث درباره شاخص­ها و مولفه­های حقوق و وظایف باشد، ضرورت بررسی پیرامون عوامل مؤثر بر میزان آگاهی افراد از حقوق شهروندی را بازتاب می کند.  باتوجه مباحثی که تاکنون ذکر شد، هدف اساسی تحقیق حاضر پاسخگویی به این سوال اساسی است که میزان آگاهی از حقوق شهروندی شهروندان شهر اهواز در چه حد است ؟ و عوامل تاثیرگذار بر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...