با الهام از روش فار کوهر در طبقه بندی تعاریف مختلف کیفیت زندگی، می توان تعریف متعدد و متنوع کیفیت زندگی کاری را نیز با ذکر نمونه هایی از تعاریف به شکل ذیل طبقه بندی کرد:

 

الف) تعاریف غیر حرفه ای (که توسط کارکنان بیان شده است)

 

این تعاریف از تنوع و تعهد بالایی برخوردار است. در کشورهای مختلف، تعاریف مختلفی از «کیفیت زندگی کاری» ارائه شده است. این تنوع تعریف، حکایت از اختلاف تلقی و برداشت کارکنان از این مفهوم دارد.

 

اگر پنج تن از کارکنان پنج سازمان مختلف بخواهند برنامه های کیفیت زندگی کاری سازمان خود را توصیف کنند، احتمالاً پنج تصویر متفاوت از آن بوجود می آید (ابطحی و کاظمی، ۱۳۸۰).

 

 

 

ب) تعاریف حرفه ای (که توسط محققین بیان شده است)

 

این تعاریف به سه دسته قابل تقسیم است:

 

 

    • تعاریف کلی: کیفیت زندگی کاری میزان توان اعضای یک سازمان کاری در برآورده نمودن نیازهای مهم فردی خود در یک سازمان از طریق تجربیات خود
      می باشد (واکر، به نقل از غفار زاده، ۱۳۸۰).

 

    • تعاریف متمرکز: این دسته از تعاریف بر یک یا چند بعد از ابعاد کیفیت زندگی کاری تمرکز و تأکید دارند. تعدادی از این تعریف ها در قسمت های قبل آورده شده است.

 

  • تعاریف جزیی و مؤلفه ای: این دسته از تعاریف بر ماهیت چند بعدی مفهوم کیفیت زندگی کاری تأکید داشته، ابعاد مختلف کیفیت آن را مورد توجه و تأکید قرار می دهند.

 

از میان تعاریف جزئی و مؤلفه ای می توان به نمونه هایی که بعضاً به عنوان الگو و مدل در پاره ای از پژوهش ها نیز مورد استفاده قرار گرفته اند اشاره کرد:

 

۱) الگوی والتون

 

عمده ترین تحقیق در خصوص معیارهای کیفیت زندگی کاری مربوط به والتون می باشد. او معیارهای هشتگانه زیر را برای کیفیت زندگی کاری پیشنهاد می کند:
پایان نامه

 

۱- پرداخت کافی و منصفانه

 

نیروی محرکه اصلی فرد برای استخدام، برخورداری از حقوق و دستمزد برای تأمین زندگی است. علی رغم اینکه بیشتر از هر معیار دیگر کفایت حقوق و دستمزد یک مفهوم نسبی است و هیچ استاندارد ذهنی یا عینی برای قضاوت در مورد کفایت حقوق و دستمزد وجود ندارد با این حال در تعیین نقش حقوق و مزایای در کیفیت زندگی کاری دو عامل مؤثر می باشد:

 

الف) درآمد کافی: یعنی درآمد حاصل از کار تمام وقت در سازمان که هزینه های یک زندگی استاندارد (قابل قبول) را تأمین کند و یا انتظارات دریافت کننده حقوق را برآورده سازد.

 

ب) حقوق و مزایای منصفانه: حقوقی که کارمند برای کار معین دریافت می کند با
دریافت های شاغلین مشاغل دیگر تناسب داشته باشد.

 

 

 

۲- محیط کاری ایمن و سالم

 

این موضوع که کارکنان نباید در معرض شرایط یا موقعیت هایی قرار گیرند که خطرناک و برای سلامتی آنان مضر است تقریباً مورد توافق همگان می باشد. مقررات قانونی و فعالیت
سازمان های کارگری استانداردهای سلامتی محیط کار را به ارمغان آورده است. آثار این بهبود را
می توان در موارد زیر مشاهده کرد:

 

الف) شرایط فیزیکی سالم کار که بیماری، خطرات و آسیب های ناشی از کار را به حداقل برساند.

 

ب) شرایط سنی برای مشاغلی که برای سلامتی اشخاص بالاتر یا پایین تر از سن معینی، مضر است. بطور کلی منظور از محیط کاری مناسب، ایجاد شرایطی است که خطر بیماری و یا حوادث ناشی از کار را به حداقل برساند.

 

 

 

۳- ایجاد فرصت های مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادها و قابلیت های انسانی

 

امروزه مشاغل با هدف قادر کردن کارکنان به استفاده بیشتر و توسعه دانش و مهارت هایشان تغییر کرده اند. خصوصیات عمده این تغییرات عبارتند از:

 

 

    • جایگزینی خود کنترلی و استقلال به جای کنترل های خارجی

 

    • مهارت های چندگانه و گسترش شغلی به جای انجام کارهای تکراری با مهارت های جزیی

 

    • درک ارتباط با مأموریت کل سازمان

 

  • برنامه ریزی امور در کنار اجرای آن

 

۴– وجود فرصت های مناسب برای پیشرفت در مسیر شغلی

 

کارکنان سازمان تمایل به پیشرفت و ارتقا دارند. در اغلب سازمان ها هیچ پیش بینی برای پیشرفت، آموزش و یا ادامه تحصیل کارکنان به عمل نمی آید و درونمای روشنی از آینده شغلی در سازمان وجود ندارد. سازمان ها علاوه بر تأمین امنیت شغلی برای افراد (امنیت در آینده و موقعیت استخدامی) وظیفه دارند به کارکنان کمک کنند تا مسیر زندگی شغلی خود را شناخته و برای طی نمودن آن آمادگی داشته باشند. در این راستا آموزش و بهسازی کارکنان بایستی متناسب با مسیر شغلی زندگی حرفه ای آنان باشد. بدیهی است کوتاهی مدیریت نسبت به رشد و ترقی کارکنان و فقدان برنامه برای زندگی شغلی و حرفه ای آنان موجبات بی انگیزگی، یأس و نومیدی، مجهور ماندن توانایی ها و قابلیت های افراد و در نتیجه کیفیت پایین و نامناسب زندگی کاری می شود.

 

 

 

۵- همبستگی اجتماعی در سازمان محل کار

 

از آنجا که کار در چارچوب سازمان اجتماعی انجام می شود، ماهیت روابط شخص بعد مهمی از کیفیت زندگی کاری را در سازمان تشکیل می دهد. موارد زیر در محیط کار در ایجاد همبستگی اجتماعی مؤثرند:

 

 

    • اجتناب از پیش داوری ها و پذیرش فرد با توجه به ویژگی ها، توانایی ها و قابلیت های او؛ صرف نظر از نژاد، جنسیت، عقیده، مذهب، سبک زندگی و ظواهر فیزیکی

 

    • مساوات و اجتناب از طبقه بندی افراد بر اساس نظام سلسله مراتبی

 

    • وجود تحرک فزاینده در افراد

 

    • عضویت در گروه های چهره به چهره

 

  • باز بودن ارتباط بین افراد

 

۶- آزادی در محیط کار

 

سازمان های کارگری آزادی را در محل کار برای کارکنان به ارمغان می آورند و اقدامات اجباری کارفرمایان را محدود می کنند. مصادیق اصلی آزادی در محیط کار عبارتند از:

 

 

    • محرمانه بودن مسائل شخصی و فعالیت های کارکنان در خارج از سازمان و زندگی خانوادگی

 

    • حق نطق (آزادی بیان) بدون ترس از تنبیه و سرزنش

 

    • حق اختلاف عقیده داشتن

 

    • انتظار رفتار عادلانه در زمینه های حقوق و دستمزد، پاداش ها و ایمنی شغلی

 

  • حاکم بودن قانون به جای حاکمیت افراد

 

 

 

۷- وجود تعادل بین کار و زندگی

 

کار در سازمان نباید موجب اختلال در زندگی شود. ساعات طولانی اضافه کاری می تواند اثرات جدی روی زندگی خانوادگی داشته باشد، همچنین نقل و انتقالات پی در پی کارکنان به مناطق جغرافیایی مختلف ممکن است موجب اختلال در روابط خانوادگی و بریده شدن از دوستان و آشنایان شود.

 

بنابراین وجود توازن بین برنامه کاری و برنامه زندگی یکی از معیارهای اصلی زندگی کاری است.

 

 

 

۸- نقش اجتماعی زندگی کاری

 

نقش های اجتماعی سودمند و یا اثرات زیانبار اجتماعی سازمان کاری به طور فزاینده ای برای کارکنان اهمیت یافته است. موضوعاتی از قبیل رعایت هنجارهای اجتماعی، رعایت موازین اخلاق در معاملات، مراودات و تبلیغات، جلوگیری از الودگی هوا، توجه به استاندارد محصولات، به حداقل رساندن سر و صداهای مزاحم و … در گرایش های کارکنان نقش بسزایی دارد. کارکنان که احساس کنند سازمانشان بطور غیر مسئولانه با مسائل فوق برخورد می کند، کار و حرفه خود را کم ارزش تلقی خواهند نمود که این امر بر احساس احترام به خویشتن در کارکنان لطمه وارد ساخته و از دلگرمی آنان به کار خواهد کاست (فرجوند، ۱۳۷۶).

 

 

 

۲) الگوی کاسیو

 

کاسیو الگوی جامعی را مشتمل بر اجزای زیر ارائه داده است:

 

 

    • مشارکت کارکنان

 

    • پیشرفت شغلی کارکنان

 

    • ارتباطات کارکنان

 

    • حقوق و دستمزد کارکنان

 

    • عمل و انگیزش به کار در کارکنان

 

    • امنیت شغلی کارکنان

 

    • حل و فصل مشکلات کارکنان

 

  • غرور و افتخار ملی (کاسیو، ۱۸۹۸ به نقل از قاسم زاده، ۱۳۸۴)

 

۳) الگوی هریک و مک بوی

 

هریک و مک بوی یک الگوی چهار جزیی ارائه داده اند:

 

 

    • امنیت

 

    • برابری

 

    • دموکراسی

 

  • فردیت (ابطحی و کاظمی، ۱۳۸۰)

 

 

 

۴) الگوی ارائه شده توسط انجمن مدیریت امریکا

 

در تحقیقی که در انجمن مدیریت امریکا به عمل آمده است کارکنان معتقدند که یازده مورد زیر اجزای عمده کیفیت زندگی کاری می باشد:

 

 

    • حقوق و دستمزد

 

    • مزایا (به ویژه مزایای خدمات درمانی)

 

    • امنیت شغلی

 

    • داشتن فرصت انتخاب شغل دیگر در سازمان

 

    • نداشتن تنش های کاری

 

    • شرکت در تصمیماتی که به سرنوشت افراد مربوط می شود.

 

    • دموکراسی در محل کار

 

    • سهیم بودن در سود

 

  • وجود نظام بیمه بازنشستگی

 

۱۰- وجود امکانات و خدمات رفاهی

 

۱۱- چهار روز کار در هفته (میرسپاسی، ۱۳۷۱)

 

 

 

 

 

 

 

۵) الگوی ارائه شده در شرکت جنرال موتورز

 

در شرکت جنرال موتورز معیارهای زیر مورد استفاده قرار گرفته است:

 

 

    • جلب همکاری ومشارکت اتحادیه در فرآیند تولید

 

    • مشارکت آزادانه کارکنان

 

    • تضمین امنیت شغلی

 

    • استفاده از چرخه کیفیت از طریق بحث و بررسی مشکلات مؤثر در عملکرد کارخانه و محیط کار

 

    • تشویق کارکنان به رشد شغلی و توسعه مهارت ها در درون تیم کاری

 

    • دسترسی به آموزش مهارت ها

 

    • مشارکت گروه کاری در پیش بینی نیازهای شخصی، انتخاب اعضا و رهبر گروه

 

    • تشکیل جلسات دوره ای تیم کاری برای بحث پیرامون موضوعاتی چون کیفیت، زمانبندی امور، مسائل ایمنی محیط کار و سفارش های مشتریان

 

  • احساس مسئولیت نسبت به مسائل و مشکلات کارکنان (فرجوند، ۱۳۷۶)

 

 

 

۶) الگوی ارائه شده توسط مورتن

 

در مطالعه دیگری که توسط مورتن انجام شده است کیفیت زندگی کاری به شش قسمت عمده تقسیم بندی شده است که این موارد به اختصار عبارتند از:

 

 

    • حقوق و مزایا: که باید بر اساس میزان دقت، توانایی و کوشش افراد در سازمان به آنان تعلق گیرد. چنانچه حقوق و مزایای تعلق گرفته شده ناکافی باشد ممکن است افراد به سازمان های دیگر روی آورند.

 

    • جدول زمانی کار: عوامل متعددی در این طبقه جای می گیرد؛ از قبیل: کار تمام وقت، کار پاره وقت، چهار روز کار در هفته، زمان کاری شناور، اوقات فراغت بین کار، مرخصی و تعطیلات. زمانی کاری شناور به افراد آزادی بیشتر و فرصت برای پرداختن به فعالیت های غیر کاری دهد. این عوامل در سال های اخیر اهمیت
      ویژه ای یافتند.

 

    • ماهیت شغلی: چنانچه ساختار شغل متناسب با توانایی ها و استعداد فرد باشد در آن صورت احساس رضایت به وی دست می دهد.

 

    • جنبه های فیزیکی شغل: به مرور زمان توجه فزاینده ای به بی حفاظ بودن کارگران در مقابل مواد شیمیایی خطرناک، مخاطرات ایمنی و سر و صدا در محیط کار معطوف می شود. در گذشته نسبت به زیان هایی که از بی توجهی به این عوامل ناشی می شد آگاهی اندک وجود داشت. چنانچه کارکنان در مدت زمان طولانی در محیطی که از نظر شرایط و ابزار کاری نامناسب است به کار گرفته شوند در آن صورت رضایت شغلی آنان کاهش می یابد.

 

    • جنبه های نمادی شده داخل و خارج شغل: عوامل داخلی شامل امنیت شغلی، امکانات رفاهی، رستوران، بهداشت محیط کار می باشد و عوامل خارجی شامل فرصت های تحصیلی، موانع شغلی یا اتحادیه ای برای رشد و پیشرفت، شرایط بازار کار و محدودیت های نژادی، جنس، سن و … می باشد.

 

  • عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر زندگی کاری: رضایت یا عدم رضایت شخص از زندگی ممکن است به محیط کار منتقل شود. مسائلی از قبیل ارتقاء سطح زندگی، هزینه های بالای مسکن، مشکلات انرژی، مشاجرات خانوادگی و آلودگی هوا باعث اضطراب و ناتوانی شده و در نهایت منجر به عدم رضایت می گردند. از طرف دیگر نزدیکی به مراکز فروش، امکانات تفریحی، غذاهای منجمد شده، موفقیت در آموزش های عمومی، وجود وسایل حمل و نقل خوب و کافی و دیگر امکانات رفاهی باعث آرامش و آسایش زندگی افراد شده و رضایت آنان را فراهم می آورد (فرجوند، ۱۳۷۶).

 

 

 

بطور کلی می توان شاخص های مشترکی را که نشانگر کیفیت بالای زندگی کاری باشند به شرح زیر فهرست کرد:

 

 

    • وجود اعتماد در سازمان

 

    • حمایت مدیریت از شیوه های مشارکتی در سازمان

 

    • ایجاد زمینه های رشد و پرورش و فرصت های آموزش و توسعه
      مهارت های کارکنان

 

    • فراهم بودن بازخورد عملکرد

 

    • سرپرستی کمتر و تفویض اختیار بیشتر

 

    • کار گروهی در سازمان

 

    • ایمنی و سلامتی محیط کار

 

    • حقوق و مزایای کافی

 

    • توزیع عادلانه پاداش های سازمانی

 

    • کاهش اخبار و شایعات مربوط به اخراج

 

    • وجود آزادی نطق و بیان

 

    • غنی و با چالش بودن مشاغل

 

    • وجود گزینه های دیگری به جای اخراج

 

    • وجود ارتباطات باز

 

 

  • وجود سازمان های کارگری

 

 

 

در خاتمه باید خاطر نشان ساخت، مفاهیمی چون کیفیت زندگی کاری و مفاهیم مشابه ان نباید بدون در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد. اغلب نظریه ها و اصول در مرحله ی علوم اجتماعی زمانمند و مکانمند هستند وبر اساس نگرش اقتضایی و مدیریتی بومی در اعمال مدیریت نباید مقتضیات زمانی و مکانی به فراموشی سپرده شود. بنابراین کاربرد مفاهیم مورد اشاره نیاز به مطالعه و تحقیق و حصول اطمینان از اثربخشی آن ها در جوامع در حال توسعه دارد.

 

لذا با توجه به شاخص های ارائه شده که مربوط به کشورهای صنعتی می باشد، ضروری است که در سایر کشورها با پژوهش های علمی به شاخص های معرف کیفیت زندگی کاری دست یافت. بالاخص رفتار مردم در کشورهای در حال توسعه که در اکثر آن ها رفتارهای احساس و عاطفی از رفتارهای عقلانی پیش گرفته است. بنابراین لزوم این تحقیق در جامعه صنعتی کشور جهت افزایش کارایی و اثربخشی سیستم های سازمانی است و باعث توسعه خلاقیت ها و نوآوری ها و بهینه سازی کیفیت نظام کار، یا کیفیت زندگی کاری می گردد (سیاحی، ۱۳۷۷).

 

[۱] – Walton

 

[۲]-casive

 

[۳] – Heric & Mc Boy

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...