تکالیف مدیریت با اموال عمومی//پایان نامه آلودگی هوا |
حقوق و تکالیف مدیریت با اموال عمومی
نکته قابل توجه اینکه رابطه انفال را با خدا و پیامبر(ص) با رابطهای که حاکمیت و مدیریت مشروع عرفی با این دست از اموال دارد، نباید یکسان دانست. به یقین رابطه اموال عمومی با مدیریتهای عادی رابطه حق و تکلیف است؛ یعنی از طرفی هیچکس جز مدیریت مشروع حق مداخله ندارد و از طرف دیگر مدیریت موظف و مسئول حفظ و صیانت اموال عمومی و هزینه کردن به مورد و بهجاست. متأسفانه این نکته معمولاً از انظار مغفول میگردد. بیشتر نویسندگانی که در زمینه انفال قلم زدهاند، صرفاً به احصای اقلام بسنده کرده و سپس به این نکته پرداختهاند که در قانون اساسی انفال در اختیار حکومت قرار داده شده است، ولی از اینکه حکومت نسبت به حفظ این منابع چه وظیفهای دارد، سخنی به میان نیاوردهاند. مدیریت در تصرف در انفال مطلقالعنان نیست و حدود اختیاراتش در تصرف در انفال و موارد هزینه آن کاملاً محدود است.
مدیریت اولاً موظف به حفظ و صیانت از تجاوز متجاوزان است، ثانیاً مجاز نیست که انفال را به نسل خاصی اختصاص دهد و بیش از نیاز اجازه بهرهبرداری صادر نماید. هیچکس بدون اجازه مدیریت، مجاز به تصرف در هوا و زمین و جنگل و آبهای عمومی و… نیست و متقابلاً مدیریت، در حفظ انفال مسئولیت دارد.
بنا به مراتب اولین مسئول نسبت به منابع زیستمحیطی قدرتهای مدیریتی هستند که باید در مقابل ملتها پاسخگو باشند. چنانچه در حفظ آنها کوتاهی کرده و یا بالعکس با صدور اجازه بهرهبرداری بیرویه و غیرمعقول موجبات تخریب جنگلهای کشور را فراهم آورده باشد و یا مستقیماً دست به اقداماتی زده که موجب تضییع منابع زیستمحیطی شدهاند، در مقابل ملت مسئول خواهد بود. امروزه که حفظ برخی منابع زیستمحیطی به دست شورای شهرها و شهرداریها سپرده شده، براساس مسئولیتی که دارند، اقتضا میکند که همه ساله بیلان صدور اجازه واگذاری هوای شهر تحت عنوان تراکمفروشی را در اختیار شهروندان بگذارند و اعتراضات مردم را پاسخگو باشند.
حفظ و صیانت جنگلها و مراتع عمومی
جنگلها و مراتع که از رئوس انفال و ثروتهای عمومی هستند به یقین نقش عمده در محیطزیست سالم بشری دارند. این منابع به گونههای مختلف مورد آسیب قرار دارند. از سویی اقدامات دولتی برای توسعههای شهری و کشوری تماس با این منابع عظیم دارند و از سوی دیگر این منابع همیشه مورد چشم داشت افراد و اشخاصی بوده که به قصد سودجویی و تکاثر ثروت آشکارا و مخفیانه به بریدن درختان دست مییازند، گاه جنگل را تبدیل به زمین زراعی و گاه مستقیماً به احداث ساختمان و ویلا مبادرت میورزند.
دولتها اولاً در تصمیمات توسعهای باید کاملاً محتاط باشند و هرگز مصالح ملی را فدای مصلحت اندیشی موردی و انفعالی ننمایند و اینگونه تصمیمات چنان باید حساب شده باشد که همواره خود را آماده پاسخگویی به آحاد ملت بکنند و ثانیاً با تمام قوا برای قطع دستان خائنان به زیست انسانها و متجاوزین به منابع زیستمحیطی بیدار و هوشیار باشند. با کمال تأسف نگاهی هرچند اجمالی، به سرگذشت جنگلهای کشورمان حیرتزا و غمانگیز است.
«سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی (فائو) در گزارشی اعلام کرد در ایران هر سال 6500 هکتار از مناطق جنگلی بر اثر آتشسوزی نابود میشود. این رقم معادل 06/0 درصد کل مناطق جنگلی ایران است. بدین ترتیب هر سال 06/0 درصد از مناطق جنگلی ایران بر اثر آتشسوزی از بین میرود.» ( http://sasan11.blogfa.com/post-713.aspx) «در حال حاضر سطح پوشش جنگلی در کشور ایران 7/5 درصد میباشد. سرانه جنگل در جهان 8/0 هکتار است؛ ولی در ایران 2/0 هکتار، بنابراین ایران یکی از کشورهایی است که از لحاظ منابع جنگلی بسیار فقیر میباشد. سطح جنگلهای کشور ایران از 40 سال گذشته تا کنون حدود 11 درصد کاهش را نشان میدهد و به گفته کارشناسان جنگل، بیشترین تخریب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته است.»( گزارش روزنامه ایران، شماره 3878)
در گزارش شماره 145 معاونت پژوهشهای روابط بینالملل مرکز مطالعات راهبردی وابسته به مجمع تشخیص مصلحت/ گروه مطالعاتی توسعه پایدار و مــحیــطزیســت آمده است: «طبق آمارهای موجود در خلال چند دهه گذشته، جنگلهای کشور از حدود 18 میلیون هکتار به 2/14 میلیون هکتار و سطح جنگلهای شمال نیز از حدود 4/3 به 9/1 میلیون هکتار کاهش یافته است. این نکته حائز اهمیت است که ایران بین 56 کشور دارای جنگل در جهان، مقام 45 را داراست.
با توجه به جمعیت کشور در حال حاضر، سهم هر ایرانی 2/0 هکتار میباشد و بدیهی است که با توجه به سرانه جهانی جنگل (8/0 هکتار)، این میزان از فقر و کمبود شدید کشور ما در این زمینه حکایت دارد. لازم به توضیح است که ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشکی جهان، به لحاظ تراکم پوشش گیاهی بسیار فقیر میباشد؛ اما به دلیل تنوع شرایط اقلیمی، جغرافیایی و خاکشناسی از تنوع زیستی قابل ملاحظهای برخوردار میباشد و از نظر تعداد گونههای گیاهی در زمره کشورهای غنی جهان به لحاظ تنوع گیاهی طبقهبندی میشود.»( ببران، 1386،12)
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 11:48:00 ب.ظ ]
|