بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه۱۰_ ۴۰ با تکیه بر سروده های ۲۰ شاعر- قسمت ۳ |
حماسه
نوع ادبی حماسه با موضوع شرح پهلوانی ها و شکست و پیروزی های یک قوم، به طور مشخص برای ما ایرانیان در اثری سترگ و ماندگار چون شاهنامه فردوسی ظهور و بروز یافته است.
شاهنامه و شخصیت فردوسی همواره برای ما ایرانیان نماد استقامت، پایداری، افتخار و استقلال در ذهن و عین بوده است، عنصر حماسه در زبان فردوسی یعنی روح آزادگی و عزّت نفس مبارزه با ظلم و فساد، حمایت از مظلوم، فتوّت، عیاری، قلندری و … همه این مضامین در شاهنامه فردوسی در خور توجه و تأمل است.
هجا و هزل
از میان انوع مضمون های، ادب، این مضمون شاید عرصه گسترده تری برای ارضای روح انتقادی و طنزآمیز ایرانی در هزار سال گذشته بوده است «روشن است که شوخ طبعان و مسخرگان نه احمق بوده اند و نه طبعاً تندخویی و دشنام گوی بلکه بر عکس، غالباً آنها مردمانی حساس و لطیف ذوق و نکته سنج و فرهیخته بود هاند که با دیدن پریشانی و ناهنجاری اجتماع و ضعف اخلاقی مهتران، خشم و غضب خود را در آثار خویش منعکس می ساخته اند (حلبی، ۱۱: ۱۳۶۰)
رفتار هجا و هزل که صورت مبالغه آمیز طنز است اولاً از روحی مستغنی و متکی به خود سرچشمه می گیرد، یعنی آن که حرکت و رفتار دیگری را با آهنگی طنزآمیز یا هجو آمیز و بعضاً هزل گونه پاسخ می گوید، فردی است با اعتماد به نفس و مطمئن از خود و دلگرم به استواری مرام و مسلک خویش و ثانیاً حرکت طنز و هزل و هجا از روحیه ای شاد سرچشمه می گیرد، اگر مبالغه نباشد قوم ایرانی، قومی شاد و طنّاز است و در طول تاریخ حتی در مواردی که مبتلا به بلایای انسانی و طبیعی بوده از خود روحیه ای شاد و با اعتماد به نفس نشان داده است داشتن دو ویژگی اعتماد به نفس و شادمانگی که خود هر دو محصول آگاهی و دانایی است، به شخص یا به قوم این شهامت را می دهد تا نسبت به ناراستی و نادرستی در امری یا سخنی از کسی یا کسانی، زبان به انتقاد بگشاید و در پاسخ به آن حرکت و سخن نابه جا به طور مستقیم یا غیرمستقیم نادرستی و انحراف عامل را به او گوشزد نماید، روح انتقادی و طنزآمیز قوم ایرانی، در خلق این نوع از ادب تأثیر به سزایی داشته است.
۱-۶-عوامل پیدایش و ظهور شعر اعتراض
در بررسی عوامل مهّم و موثّر در پیدایش شعر اعتراض آن هم در قرن های نخستین تولّد شعر فارسی و هم چنین با توجه به نظراتی که ارائه شده است می توان به طور خلاصه این عوامل را در دو دسته عامل فردی و اجتماعی یا به عبارتی دیگر عوامل درونی و عوامل بیرونی مورد بررسی قرار داد . منظور از عامل فردی یا درونی خصوصیت روحی و روانی خود شاعر و میزان حساسیت و تاثیر پذیری او از محیط پیرامون است و عامل اجتماعی یا بیرونی اوضاع حاکم بر جامعه ی عصر شاعر است .
« زین العابدین مؤتمن » در این باره می نویسد :
« یکی از خصوصیات اخلاقی و ذاتی بشر این است که سعادت و خوشبختی را از لوازم ضروریه ی حیات می پندارد و وجود آن را موجب ادای تشکّر و امتنان و تذّکر نمی داند و هنگامی که غرق در شادخواری و شادکامی است ، متوجه وضع و حالت خود نیست … مادام که عافیتی دارد و قدر آن نمی داند و چون به مصیبتی گرفتار شد نظر به این که آن را از امور عارضی و غیرضروری می داند بانگ و فریادش بلند می شود و زبان به شکوه و شکایت می گشاید در این میان طبقه شعرا که طبعا مردمی زود رنج و کم حوصله و صاحب توقّع هستند زودتر از دیگران صدایشان بیرون می آید و بیش از دیگران اظهار تالم و تحسّر می کنند » ( مؤتمن ، ۲۸۸،۲۸۹:۱۳۷۱ ) .
به طور کلی عوامل پیدایش شعر اعتراض را فهرست وار در دو دسته زیر تقسیم بندی کردیم :
الف ) عوامل درونی : که شامل موارد زیر است:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
- خداپرستی و ایمان به یگانگی خداوند ( توحید )
- تعلیمات دینی و آموزه های مذهبی که روح و روان این شاعران و گویندگان با آن خو کرده بودند و آنان را وا می داشت تا التزام عملی به عقاید و باورهای خود داشته باشند و در زمره آن دسته از کسانی نباشند که « می گویند اما انجام نمی دهند » .
- خردگرایی ووجدان بیدار انسانی
- روح عدالت طلبی و آرمان گرایی به خصوص در میان اندیشمندان مسلمان ، از عوامل مهم ظهور این نوع از ادب در شعر است .
ب ) عوامل بیرونی موثر در پیدایش این آثار :
-
- اوضاع و احوال اجتماع و شرایط سیاسی حاکم .
- احساس تکلیف برای اصلاح ناراستی های اجتماعی با کمک گرفتن از شمشیر سخن و شعر .
- ریاکاری عالمان دروغین که می گفتند و عمل نمی کردند ، اعتراض به ریاکاری های آنان .
- رواج و رونق مجالس لهو و لعب و گرمی مجالس گناه که شاعران مقید را به مقابله وا می داشت .
- رواج بی عدالتی در جامعه و پایمال کردن حقوق انسانی .
- اعتراض به اختناق سیاستمداران و دشمنان آزادی به ویژه آزادی بیان و اندیشه ( به طور عمده در میان نوپردازان ) .
- چاپلوسی و فرومایگی و پستی عده ای از شاعران شعر فروش که منجر به جهت گیری های شاعران آزاده و بلند همت در برابر آنان می شد .
- اندکی هم اعتراض به تبعیضات اقتصادی و مسائل رفاهی .
تمامی این عوامل هر کدام به نحوی باعث می شد که شاعر خیرخواه و آرمان گرا ، تاب تحمل این ناراستی ها را نیاورد و فریاد اعتراض برآورد .
۱-۷-قالب های شعر اعتراض:
تنوع این اشعار ، به شکلی است که در همه سبک ها و قالب های شعری ، با حجم های متفاوت و موضوعات گوناگون شعر اعتراض سروده شده است .
اعتراض در قالب های قصیده ، غزل ، مثنوی ، قطعه ، رباعی ، دوبیتی ، ترجیع بند ، ترکیب بند و مسمط سروده شده اند و قالبی به خصوص ندارند « اما در سبک های گوناگون قالب های مسلّط شکوائیه ها با هم فرق دارند ، چنان که هر چه از سبک خراسانی دور شویم ، کاربرد قصیده در شکوائیه سرایی کاهش می یابد و در مقابل قالب های طبیعی تری چون غزل و مثنوی شایع تر می شود » ( سرامی ، ۲۴۴:۱۳۷۵ ) .
حجم آن ها نیز متفاوت است . گاه شاعر از ایجاز بهره برده است و در یکی دو بیت اعتراضات خود را مطرح کرده و گاه راه اطناب در پیش گرفته و یک قصیده طولانی را به این موضوع اختصاص داده است ، زبان این نوع شعر اغلب ساده و بی پیرایه است و شاعر با الفاظ ساده و بدون هیچ تکلّفی به اعتراض پرداخته است ، اعتراض ها از نظر محتوایی نیز متنوع هستند و در موضوعات شخصی ، اجتماعی ، سیاسی،مذهبی و … سروده شده اند عواملی چون ، شرایط زندگی ، وضعیت روحی افراد ، اعتقادات و اوضاع حاکم بر جامعه و … در این تنوع موضوعی دخیل هستند .
نحوه بیان اشعار اعتراضی نیز ، هم به این طریق است که گاه شاعر به طور مستقیم و بدون هیچ ملاحضه یا ترس ، گله ، شکایت و … اعتراض خود را ابراز می نماید و گاه نیز جانب احتیاط را رعایت کرده و غیر مستقیم اعتراض یا شکایت خویش را نسبت به افراد یا اوضاع جامعه بیان می دارد .
۱-۸-سیری اجمالی بر شعر اعتراض در ادبیات فارسی در قرن دوم وسوم:
ایرانیان در تاریخ تمدّن طولانی خود ، همواره همراه با اتفاقات تلخ و شیرین آسمانی و زمینی چند ویژگی و خصلت خاص پیدا کرده اند از جمله هوشمند ، معنی یاب ، صاحبدل ، نقّاد ، موشکاف ، شاعر و دارای روحی حساس و شوخ طبع و زرنگ « این قوم در رهگذر تاریخ کهنش با مضحک ترین اشکال و به دست احمق ترین اشخاص گرفتار بوده است . این ملّت شوخ طبع و نکته سنج و صاحبدل با خوش سخنی که در شرایط اختناق بر حاکمان وقت دستی نداشته و زبانش نیز یارای سخن گفتن آزاد و صریح نبوده و مجال فریادی هم نداشته است . خواه ناخواه با روحیه ای لطیف و هوش تیز در تنها جولانگاه ممکن اظهار نظر کرده و خودی نشان داده است ؛ در این میدان بوده که در لطیفه ساختن و ظریفه پرداختن و خرده گیری های موشکافانه و نکته سنجی های زیرکانه و پوشیده تاختن و رندانه دست انداختن عقده گشایی کرده است و از پشت پرده های رنگارنگ شعر و شوخی و ضرب المثل و معانی و بیان و صنایع لفظی و معنوی بدیع ، بی شمار به سوی حریف به ظاهر مسلّط تیراندازی کرده و با هزاران لطایف الحیل توانسته است سخن و حرف دل خود را بر زبان آورد و حریف را سر جای خود نشانده است » ( شریعتی ۳۰۵،۳۰۶:۱۳۷۹ ، نقل به مضمون ) .
زبان فارسی از زمانی که در آثار مکتوب قرن های سوم و چهارم هجری به کار گرفته شد . در میان تحصیل کرده های ایرانی ( شاعران ، نویسندگان ، عالمان دینی ، فلاسفه و … ) تا حدود زیادی از حیث محتوا متاثر از زبان و فرهنگ عربی بود ، به ویژه شاعران که پس از آشنایی طولانی با دیوان اشعار عرب جاهلی و اسلامی ، در همان قالب ها و شیوه های اشعار عربی شروع به سرودن اشعار فارسی کردند بدیهی است که در این رهگذر تاثیر پذیری هم در شکل و ساخت شعر و هم در محتوا از شاعران عرب در شعر ایشان آشکار است .
سخنوران ایرانی در مضامینی چون مدح ، وصف معشوق و سوز هجران و شادی وصال و گریستن بر « ربع و اطلال و دمن » منزلگاه قبیله ی معشوق که در فرهنگ و اجتماع ایرانی پیشینه ای نداشت ، صرفا از راه ترجمه و به طور صوری بر اثر تاثیر پذیری از اشعار عرب جاهلی و پس از آن این مضامین را در شعر فارسی وارد کردند ( قصاید وصفی و مدحی منوچهری دامغانی ، عنصری و … ) ؛ اما در قرن سوم و چهارم که ایرانیان به یک فرهنگ اصیل ریشه دار دست یافتند ، پس از این زمان در عالم شعر و ادب مضامین اصیل و مبتنی بر فرهنگ خودی در آثار شاعران ، نویسندگان نمود پیدا کرد و مضامین جدیدی در شعر و ادب وارد شد که با روحیات و نیازهای اجتماعی ایشان متناسب بود .
« فارسی گویان نخستین از مضمون « مدح » ، « وصف » ، « اخلاق » ، « زهد » « هجا » و « هزل » به ویژه با اتکا بر آموزه های قرآنی و سخنان پیامبر ( ص ) و البته فرهنگ ایرانی ، دیگر به وصف صوری مظاهر طبیعت و مدح حاکم نپرداختند ، بلکه صلاح در آن دیدند که مظاهر ارزشمند اخلاقی و سجایای انسانی چون آزادگی ، عزت، زهد و … را بستایند . از زهد و هجا به عنوان وسیله ای برای تقبیح دنیا پرستان ستمگر و نیشخند زدن به ایشان سود جستند و اسالیب امر و نهی و تحذیر و … قرآنی را به منظور اصلاح کجروی ها و ناراستی های سیاسی و اجتماعی در بیان و آثار خود وارد کردند ، از همین جا بود که « ادب اعتراض » بر پایه همان انواع ادب رسمی ، البته با فرهیختگی و روح انتقادی و شاید طنزآمیز ادبا و شاعران و اندیشمندان ایرانی شکل گرفت » ( پشت دار ، ۱۱،۱۲:۱۳۸۵ ) .
شعر اعتراضی در ادبیات فارسی ، در طول تاریخ دارای فراز و نشیب های فراوان بوده است و در طول دهه ها و دوران های گوناگون ، به اشکال مختلف نمود یافته است که این نمودهم از لحاظ کمی بسیار متغیر بوده و هم از لحاظ کیفی ، اصولا می توان اشعار اعتراضی را به سه بخش عمده تقسیم بندی کرد :
۱_ اعتراض اجتماعی که شاعر یا نویسنده در اثر خود از اوضاع جامعه پیرامون خویش ابراز نارضایتی و ناخشنودی می کند .
۲_ اعتراض فلسفی که در آن جا شاعر و یا نویسنده به کل خلقت و نظام هستی معترض است.
۳-بخش سوم که اعتراض سیاسی است و شاعر یا نویسنده به اوضاع نابسامان سیاسی کشور و حکام و سیاستمداران عصر خویش می تازد .
با استناد به آن چه گفته شد ، همه اندیشمندان ایرانی در ظهور این نوع ادبی در زبان فارسی سهیم بوده اند ، لذا در این جا ضروری است تا از شاعران ادب اعتراض از آغاز و فراخور سبک ادبی شان و هم چنین نوع و زبان ادب اعتراضی شان که آیا اجتماعی ، فلسفی یا سیاسی است به اختصار نام برد .
- رودکی ( ۲۶۰-۲۵۰ ه ق )
شاید بتوان گفت از جمله اولین کسانی است که نمونه هایی از اشعار اعتراضی که جنبه ی اجتماعی دارند و بر گرفته از آموزه های دینی و قرآنی هستند و به منظور اصلاح کجروی ها و ناراستی های اجتماعی اند در دیوانش جست و جو کرد .
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-12-17] [ 08:12:00 ب.ظ ]
|