این عوامل خود از دو جنبه قابل بررسی است :
۳-۱) تفاوت زبان بومی و فرهنگی با زبان فرهنگ عمومی جامعه:
در بسیاری از نقاط جهان زبانهای محلی متعدد و متفاوتی وجود دارند که مردم آنها با آن تکلم می کنند و تفکر انان نیز عموما تحت تاثیر این زبانهای محلی شکل میگیرد که عموما ساختی گسترده تر و پیچیده تر داشته و ارائه کننده مفاهیم و تجارب وسیع تر می باشد.بدین صورت دانش آموزانی که با زبان محلی تکلم می کنند عموما به زبان رسمی که در مدارس برای دانش آموزان مورد استفاده قرار میگیرد آشنا نشیند و این امر پیشرفت آنان را با مانع مواجه می سازد.
۳-۲) نگرش اجتماعی محل و خانواده نسبت به تربیت دانش آموزان از نظر جنسیت:
در بسیاری از کشورهای جهان بخش عظیمی از کودکان ،نوجوانان و جوانانی که از آموزش و پرورش محروم مانده اند یا پس از طی دوره ابتدایی اموزش و پرورش را ترک نموده انددختران می باشند. این واقعیت تا اندازه زیادی مولد کمبود امکانات و نیروهای لازم مخصوصا معلمان زن برای آموزش و پرورش و عمدتا در نقاط روستایی است و بخش عظیمی از آن نیز از نگرش کلی افراد در خانواده ها نسبت به تعلیم و تربیت دختران است که بر اثر عدم توجه به نقش مهم زنان در ساختن اجتماع و خانواده و احراز مشاغل و فعالیتهای اقتصادی دختران را نیازمند به آموزش پیشرفته نمی دانند و علی الرغم پیشرفت تحصیلی مطلوب دختران در نظام آموزشی با ازدواج زودرس آنها را از تحصیل علم و دانش باز داشته و باعث ترک تحصیل انها می شوند و مشکلات و مسائل فراوان روانی فاجتماعی و فرهنگی و اقتصادی برای آنان و جامعه به طور کلی فراهم می نمایند (پولادی،محمد علی، ۱۳۷۵).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

عکس مرتبط با اقتصاد

۴) شرایط و عوامل خانوادگی :

مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد یکی از عوامل اصلی موثر بر این پدیده مسائل خانوادگی به ویژه از هم گسیختگی خانواده ،کم سوادی والدین ، مشکلات عاطفی ،انزوا ،جو اجتماعی روانی خانواده ،عدم ارتباط صمیمانه با پدر و مادر ،میزان درآمد خانواده ،شغل والدین ،میزان تفاهم والدین، حضور و یا عدم والدین ،وضعیت تحصیلی سایر خواهران و برادران می باشد که در سلامت روحی و جسمی دانش اموز تاثیر فراوانی می گذارد .دانش آموزی که از شرایط خانوادگی مناسب و پشتیبانی و حمایت عاطفی والدین خود برخوردار نیست و نیازهای روحی و روانی اش تامین نمی شود در پی ارضای احتیاجات خود دچار بی توجهی به تحصیل یا ترک آن می شوند.پاسخ گفتن به نیازها از سوی والدین لازمه موفقیت هر دانش آموز است درحالیکه برخی از والدین بدون آگاهی از وظیفه خود در قبال دانش آموز فقط از او انتظار موفقیت دارند.
نتایج یک تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات والدین تاثیر فراوانی در کیفیت تحصیلی دانش آموز داردزیرا والدین تحصیل کرده به ویژه پدران در حل مشکلات درسی فرزندان بهترین یاور آنها خواهند بود. و می توانند برای فرزندان خویش الگوی بسیار زیبایی از تعلیم و تربیت باشند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۵) تحصیلات والدین:

ازآن جا که تحصیلات والدین می تواند نقش مهمی در امر تربیت فرزندان داشته باشند و والدین تحصیلکرده به دلیل احراز مشاغل بهتر و مفید تر به خودی خوداز فرهنگ بالاتر ومحیط وموقعیت بالاتر ومحیط وموقعیت بهتری برخوردار خواهند بود و برخورداری از موقعیت خوب اجتماعی به نوبه خود تأثیر روی نگرش فرزندان نسبت به والدین واحساس امنیت و اعتماد به نفس آنها می شود ودرنتیجه بهتر می توانند با محیط خود ارتباط برقرار کنند و همین امر موجب رشد وشکوفایی استعدادآن ها می شود. درحالی که کودکی که والدین وی تحصیلات خوبی ندارند نه تنها نمی توانند به وجودآنها افتخار کنند بلکه در خود احساس حقارت می کنند. وارتباط وتعامل آنها از سایرین کمتر است .البته تحصیلات به تنهایی نمی توانند عامل پیشرفت فرد محسوب شود. اما ازآنجا که تحصیلات میتواند موجب آگاهی بیشتر وقرار گرفتن در وضعیت اجتماعی، اقتصادی بالاترگردد و نیز در تحقیقات ثابت شده که شغل و سطح اجتماعی والدین نیز رابطه مستقیمی با پیشرفت تحصیلی فرزندان دارند. بنابراین ملاک انتخاب تحصیلات والدین و تأثیری که بر روی پیشرفت تحصیلی فرزند آن ها می گذارد به این دلیل منظور شده است که خانواده های با تحصیلات بالاتر فرزند کمتری دارند و بنابراین بهتر می توانند با آنها در ارتباط باشند. معمولاً وقت بیشتری برای رسیدگی به مسائل آن ها را دارند.
کودکی که در کنار بزرگسالان تحصیلکرده واهل مطالعه وبا حوصله پرورش یافته و بزرگ می شود مسلما پیشرفت تحصیلی او از سایر کودکانی که ازچنین محیط مساعدی بی بهره اند به مراتب بالاتر است.(گورگی , معصومی ۱۳۸۱ ).
بی سوادی والدین :
« بی سوادی والدین نیز یکی از پارامتر هایی است که می تواند در افت تحصیلی دانش آموزان مؤثر باشد ، زیرا عدم توانایی والدین جهت کمک به فرزندان در امر تحصیل و نبودن پشتیبان در جهت راهمایی فرزندان ، می تواند سبب سر در گمی دانش آموز و ایجاد اضطراب در او گردد. همین عدم اطمینان در مورد آن چه که دانش آموز انجام می دهد و نبود راهنما در منزل سبب می شود تا دانش آموز با یقین و اطمینان کامل نتواند به پیش ببرد. البته این مطلب کلیّت ندارد و دانش آموزان با استعداد می توانند بدون راهنما نیز به سر منزل مقصود برسند و لیکن این موضوع ، مربوط به دانش آموزانی است که دارای استعداد کمتری هستند و جهت پیشرفت ، نیاز به یاری دهنده دارند. » .(گورگی , معصومی ۱۳۸۱ ).

۶) محدودیت های محلی و جغرافیایی و توزیع نامناسب امکانات ورزشی:

بررسی وضع آموزش و پرورش کشورهای مختلف مخصوصا کشورهای جهان سوم مشخص می کند که امکانات آموزش در مناطق روستایی به مراتب نامناسب تر و ناچیز تر از مناطق شهری است که هم مربوط به محدودیتهای مالی و کمبود بودجه آموزش و هم تا اندازه ای نیز ناشی از شرایط طبیعی و موقعیت جغرافیایی این مناطق است که هم به علت دور بودن و وجود جاده های نامساعد و نبود امکانات جاذبه ای برای معلمان با تجربه و کارآمد نداشته و از تاسیسات لازم نیز برخوردار گشته اند این عوامل همراه سایر شرایط ادامه موفقیت آمیز آنرا برای دانش اموزان ساکن در این مناطق غیر ممکن ساخته باعث ترک تحصیل و مردودی و افت می گردند.

۷) ارتباط با دوستان:

یکی از عوامل دیگر که سبب افت تحصیلی شدید دانش آموزان می شود معاشرت با افراد ناباب است. فراموش نکنید که دوستان در سرنوشت فرزندان شما نقش خیلی موثری دارند. بکوشید به طور غیر مستقیم کنترلی روی دوستان فرزندان خود داشته باشید و مراقب ارتباطهایی که آنها با دیگران در خارج از محیط خانواده برقرار می کنند باشید. در مدرسه دانش آموزان زیادی با افکار و شخصیت های متفاوت وجود دارند که همگی آنها می توانند تاثیرات مثبت و گاه نامطلوبی روی فرزند شما داشته باشند. طبیعتا شما همیشه نمی توانید همراه فرزند خود باشید ، ولی می توانید به او بیاموزید هر کسی را به دوستی قبول نکند. بکوشید علاوه بر داشتن شناختی از دوستان نزدیک فرزندان خود شناختی نیز از خانواده آنها داشته باشید.
کشش به سوی غیر همجنس
خیلی از دانش آموزان در فاصله سالهای راهنمایی – دبیرستان دل به عشقهای زودرسی می دهند که سبب انحراف فعالیت های ذهنی آنها از مطالب درسی به احساسات زودگذر می شود. در چنین شرایطی دانش آموزان به جای صرف انرژی خود برای مطالعه دل به احساسات خود و طرف مقابل می دهند و تمام تلاش خود را برای جلب توجه طرف مذکور متمرکز می کنند و از مسیر اصلی منحرف می شوند. باید دانست کمبود عاطفه در دانش آموزان به سرعت خود را نشان می دهد.
والدین می توانند برای بازگشت مجدد فرزند دانش آموز خود به مسیر اصلی زندگی نقش موثری در این خصوص ایفا کنند. ارتباط برقرار کردن با غیرهمجنس در طول تحصیل در سال های آخر دبیرستان که سالهای سرنوشت سازی در آینده دانش آموزان هستند سبب تغییر هدف و علاقه می شود. به دانش آموزان خود بیاموزید که دوست داشتن درس و نه دوست داشتن دیگران آنها را به پیروزی می رساند. دانش آموزانی که از درس راهی برای رسیدن به هدف نساخته اند انگیزه هم برای پیروزی ندارند.

۸) عدم وجود انگیزه تحصیلی در دانش آموز :

شاید به جرات بتوان گفت مهمترین عاملی که می تواند در نظام آموزشی ما اختلال ایجاد کند.این است که دانش آموزان نمی دانند چرا و با چه هدفی باید مدرسه بروند که این موضوع به عدم اطمینان دانش آموزان نسبت به آینده شغلی آنها مربوط می شود .ترس از قبول نشدن در امتحانات عدم استفاده از برنامه غذایی مناسب در روستاها و حاشیه شهر ها به علت فقر مالی در خانواده و فقدان برادر و خواهر تحصیل کرده ارتباط دانش آموزان با افراد شکست خورده تحصیلی خارج از مدرسه که به نوعی او را ترغیب ، به ترک تحصیل می کنند ،عدم ارتباط عاطفی دانش آموز با دبیر خود که گاهی مجبور است در برابر روش غلط تدریس دبیرش سکوت کند ،عدم تشویق دانش آموز از سوی مدرسه حتی به صورت جزیی که این امر در مورد دانش آموزانی که از اعتماد تشویق درونی نیز بی بهره اند آثار زیان بار بیشتری دارد.

 

 

نقش معلمان در افت تحصیلی دانش آموزان :

در گذشته معلم اساسأ منبع دانش و اطلاعات به شمار می رفت و نقش اصلی او عبارت بود از انتقال دانش و اطلاعات به ذهن دانش آموزان و وادار کردن آنها به تمرین و تکرار برای به خاطر سپردن هر چه بیشتر این اطلاعات،تنبیه مهمترین روش برای وادار کردن دانش اموزان به یادگیری بود زیرا این اعتقاد وجود داشت که عدم یادگیری دانش آموز صرفا به سبب بی میلی او به یادگیری است و بعبارت دیگر نمی خواهد یاد بگیرد.اما در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی رادیو ، تلویزیون ،روزنامه ها ،مجلات ،فیلمها و غیره بعنوان منابع اطلاعات مهم به شمار می روند.بنابراین در جهان امروز معلم نه بعنوان منبع دانش و اطلاعات به شمار می رود و نه آنکه نقش او تنها انتقال دانش به ذهن دانش اموزان است .در چنین شرایطی نقش معلم آن است که به دانش آموزان بیاموزد که چگونه بیاموزند؟ به عبارت دیگر راه آموختن را به آنها یاد بدهد.معلم مناسب ترین شرایط را برای یادگیری دانش آموزان فراهم می آورد .کنجکاوی طبیعی آنان و فعالیت هایشان را در جهت سازنده هدایت کند و فرصت هایی را فراهم سازد که هر دانش آموز تا حداکثر ظرفیت خود رشد کند و استعداد و توانایی هایش را پرورش دهد(شریفی ،حسن پاشا ،رشد معلم اذرماه ۶۹-۷۰)

معلم کارآمد کیست؟

هرگاه دانش آموزان متوجه شوند که آنچه معلم به هنگام وعظ و خطابه در کلاس بیان می دارد، با آنچه وی عملااز خود بروز می دهد متفاوت است، یعنی هماهنگی بین عقیده وعمل او وجود نداشته باشد، آنان به چنین موعظه هایی توجه نخواهند کرد و در پی عمل کردن به آنها برنخواهند آمد. این تفاوت و ناهماهنگی ممکن است بین انتظارات معلم از دانش آموزان و امکاناتی که عملابه آنان داده می شود نیز مشاهده شود. اگر معلم به دانش آموزان گوشزد کند که مجاز نیستند قبل از آنکه زنگ تفریح زده شود کلاس را ترک کنند اما در عمل نتواند این قانون را جامه عمل بپوشاند اعتماد دانش آموزان نسبت به قدرت رهبری معلم به تدریج کاهش می یابد.
رفتار دانش آموزان همچنین تحت تاثیر اعمال معلم در موارد زیر است: معلم به اهمیت مطالعه و خواندن کتاب تاکید فراوان می گذارد، اما خود او حتی یک کتاب هم نمی خواند.
معلم رعایت اصول اخلاقی را محترم و مهم می شمارد ولی دائما بر سر مسائل جزئی با خشم و فریاد با دانش آموزان روبرو می شود. معلم تاکید می کند که احترام به عقاید و نظریات دیگران و بویژه دانش آموزان همواره موردنظر اوست، ولی مکررﭐ عقاید دانش آموزان را که به نظر خودش نادرست و احمقانه است به مسخره می گیرد. در تمام موارد دانش آموزان به جای توجه به آنچه معلم به شکل نظری بیان می دارد، به رفتارها و واکنش هایی که عملااز خود نشان می دهد گرایش پیدا می کنند. معلمان قاهر و زورگو با رفتارهای خصمانه اثرات زیان بخشی بر روی رفتار دانش آموزان دارند، در حالی که معلمان مهربان با رفتارهای غیرتهاجمی می توانند به سازگاری اجتماعی دانش آموزان خود کمک کنند. بعضی از نشانه های رفتارهای خصمانه عبارتند از اعمال قدرت، خجالت زده کردن و پافشاری در مطیع بودن دانش آموزان. برای رفتارهای ملایم و منطقی نیز می توان از تائید نظرات دانش آموزان، تشویق دانش آموزان به شرکت در بحث های کلاسی، اظهار علاقه نسبت به فعالیت های دانش آموزان و همدردی و درک دانش آموزان نام برد. دانش آموزان در کلاس هایی که توسط معلم مهربان و منطقی اداره می شود رفتارهای سازگارتر و ملایم تری از خود نشان می دهند و عکس این قضیه نیز صادق است. به این ترتیب نباید فراموش کرد که معلم می تواند تاثیر فوق العاده ای بر محیط کلاس و در نتیجه بر رفتار دانش آموزان داشته باشد. بین معلم و شاگرد نباید تاثیر دانش آموزان بر رفتار معلم را نادیده انگاشت، زیرا که این تاثیر و تاثر الزاما در یک فرایند دوطرفه انجام می گیرد. در اغلب موارد الگوی رفتاری و واکنش های (مثبت و منفی) معلم در کلاس رابطه و هماهنگی قابل توجهی با نوع رفتارها و واکنش های دانش آموزان در کلاس دارد. به طور کلی تدریس در کلاس به شکل یک رابطه دو جانبه رخ می دهد که در آن، دانش آموزان و معلمان یک واحد در هم تنیده را تشکیل می دهند. مثلاهنگامی که دانش آموزان در کلاس بدرفتاری می کنند برنگرش معلم نسبت به آنان تاثیر گذاشته و این نیز به نوبه خود بر نگرش دانش آموزان نسبت به معلمشان اثر خواهد گذاشت. این تاثیر و تاثرها نقش اساسی در بالاو پایین بردن سطح یادگیری دارد. (شریفی ،حسن پاشا ،رشد معلم اذرماه ۶۹-۷۰).

معلم واقعی کیست؟

بسیاری از معلمین تازه کار غالبا مقدار زیادی از وقت خود را به طراحی و تمرکز بر روی دروس و موضوعات صرف می کنند و فراموش می کنند که تدریس خوب صرفا به شیوه ها و کارافزارهای یادگیری خلاصه نمی شود. گروه زیادی از معلمین به هنگام تدریس، به جای آنکه شخصیت و رفتاری واقعی و طبیعی برای برقراری ارتباط با دانش آموزان از خود نشان دهند به ایفای نقش و بروز رفتارهای مصنوعی می پردازند. این گروه فکر می کنند که ایفای نقش می تواند آنان را در جلوگیری از بروز مسائل و مشکلات مربوط به نظم و انضباط محیط کلاس یاری دهد. رفتارهای سرد، خشن و دور از انسانیت بعضی از معلمان در محیط کلاس با فلسفه آموزش و نقش و رسالتی که به عهده آنان گذارده شده مغایرت دارد. این گونه رفتارها گاهی به این علت از آنان سر می زند که فکر می کنند در صورتی که رفتاری مهربانانه و روابطی دوستانه با دانش آموزان داشته باشند ممکن است آنان را افرادی سهل اندیش، بی کفایت و سست نظر قلمداد کنند. متاسفانه به دفعات زیاد مشاهده شده که معلمین تازه کار را با رهنمودهای غیرمنطقی و به دور از احساسات انسانی نظیر “از همان آغاز با سرسختی صدای دانش آموزان را خفه کنید” و یا قدرت و ریاست خود را به دانش آموزان نشان دهید و “به آنان اجازه ندهید در هیچ موردی اعتراض کنند” مواجه ساخته و بسیاری از این گونه معلمین نیز چنین رهنمودهایی را در تدریس خود به کار گرفته اند. این نگرانی وجود دارد که معلم ضمن اینکه به ایفای نقش می پردازد ممکن است آن را کاری راحت یا حداقل موفقیت آمیز بیابد و به تدریج در این قالب فرو برود. کم کم رفتارش بر محور اعتقادات سنتی سازمان می گیرد؛ به طوری که دیگر قادر نیست خود را از چنین قالبی رها سازد(شریفی ،حسن پاشا ،رشد معلم اذرماه ۶۹-۷۰) .

ویژگی های معلمان موفق و ناموفق

از دیدگاه انسان گرایانه می توان گفت معلمان کارآمد کسانی هستند که به مفهوم دقیق کلمه “انسان” هستند. آنان با برخورداری از زیباترین احساسات انسانی با روشی منصفانه، آزادمنشانه و فارغ از گرایش های دیکتاتور مآبانه با دانش آموزان رفتار می کنند و قادرند به راحتی و به شکل طبیعی با آنان روابط دوستانه و انسانی برقرار کنند. معلمان نالایق و ناموفق نیز به نظر می رسد که از احساسات انسانی بی بهره اند و همواره در پی جاه طلبی، اعمال قدرت و استفاده از شیوه های دیکتاتوری در کلاس هستند و کمتر به نیازهای دانش آموزان خود می اندیشند. گروهی چنین می پندارند که اگر کسی دانشجو یا طلبه خوبی باشد معلم خوبی نیز هست و چنین استدلال می کنند که هرگاه معلمی به موضوع تدریس خود تسلط داشته باشد می تواند به خوبی آن را تدریس کند، اگرچه این امر تا حدودی صحت دارد، ولی میزان دانش و تسلط معلم بر موضوع درس به تنهایی نمی تواند فضای خالی موجود بین تدریس و فراگیری را پر سازد. بهترین مثال این ادعا در مقاطع عالی تحصیلی مشاهده می شود. استادانی که بیشترین دانش را در یک موضوع خاص دارند الزاما از لحاظ تدریس بهترین استادان نیستند. در مورد این گروه معلمین بارها شنیده شده است که “موضوع درس را به خوبی می داند ولی قادر به برقراری ارتباط نیست، گوش دادن به حرف هایش سردرد می آورد یا موضوع درس را به شکل خام ارائه می دهد.” این عبارات نمایانگر آن است که مشکلات مربوط به روابط بین معلم و دانش آموزان صرفا ناشی از میزان دانش معلم نیست. این امر به آن معنا نیست که اهمیت تسلط معلم بر موضوع تدریس، نادیده انگاشته شود، بلکه خود نیز به عنوان آموزگار بر آن تاکید کافی داریم اما نگاهی به میانگین نمرات، ضریب هوشی و میزان آمادگی کارآموزان معلمی به هنگام طی دوره تربیت معلم این حقیقت را آشکار می سازد که بین عوامل مذکور و میزان موفقیت و کارآمدی این افراد در زمان تدریس عملی در کلاس ها همبستگی مختصری وجود دارد.
متغیرهای دیگری نظیر گرمی سخن و مهربانی و احساس مسئولیت در برابر نیازها و علایق دانش آموزان و رغبت به تدریس، رابطه معنی دارتری با موفقیت معلم و میزان آموخته های دانش آموزان دارد. به طور کلی هرچه بیشتر به جنبه های عاطفی و انسانی در کلاس توجه گردد بیشتر می توان به کارآمدی و اثربخشی تدریس معلم امیدوار بود. معلمی که اعتقاد دارد دانش آموزان از توانایی فراگیری برخوردارند، رفتار مطلوب تری از خود بروز خواهد داد تا معلمی که دانش آموزان را فاقد قدرت یادگیری می پندارد. به نظر می رسد که معلمین خوب و موفق را می توان با توجه به اعتقادات زیر نسبت به مردم از معلمین غیرکارآمد و ناموفق متمایز ساخت: معلم خوب، معتقد است که سایرین خود قادر هستند مشکلات و مسائل خویش را بررسی کنند و راه حل موفقیت آمیزی برای آنها بیابند.
دیگران را به منزله دوستان خود می پندارد و اعتقاد دارد که آنان همواره در راه تکامل خود گام بر می دارند.
دیگران در نظر او موجوداتی با ارزش و متعادلی هستند و هرگز کسی را عاطل و بی ثمر نمی انگارد. مردم و رفتار آنان را از دیدگاه رشد توسعه درونی نه محصولی از وقایع بیرونی برای شکل بخشیدن به موجودیت انسان، می نگرد و معتقد است که مردم از خلاقیت و پویایی کافی برخوردارند و این فکر که دیگران فاقد نیروی سازنده هستند هرگز در او راه پیدا نمی کند. می پذیرد که مردم ارزش این را دارند که مورد اعتماد و اطمینان قرار گیرند و به شیوه ای منطقی و قانونی با آنان رفتار گردد. معتقد است که مردم با برخورداری از تعالی بالقوه به سوی رسیدن به کمال در حرکت اند و آنان هرگز به منزله موانعی بر سر راه دیگران و تهدید آنان قلمداد نمی شوند(شریفی ،حسن پاشا ،رشد معلم اذرماه ۶۹-۷۰) .

درآموزش چه خبر است؟

گاهی علت افت تحصیلی یا شکست درسی دانش آموز را باید در مدرسه جستجو کرد. اهم عللی که می توان از این نظر مورد بررسی قرارداد، به شرح ذیل است.

شیوه تدریس معلم :

می توان گفت هر دانش آموز به شیوه خاصی مطالب درسی را درک و فرامی گیرد. وظیفه معلم است که با شناخت دانش آموزان و آگاهی از چگونگی کاربرد شیوه های مختلف تدریس مدل مناسبی برای تدریس انتخاب کند.
گاهی علت افت تحصیلی دانش آموز این است که شیوه تدریس معلم مطابق روش یادگیری دانش آموز نیست.

برنامه درسی مدرسه :

گاهی علت افت تحصیلی این است که برنامه درسی طراحی شده از طرف مدرسه مناسب نیست ؛ مثلا دروس نسبتا سخت را پشت سر هم و یا در ساعاتی گذاشته اند که عموما دانش آموزان خسته هستند.

انتظارات و پیش داوری های معلم :

معلم در اولین برخورد با شاگردان خود سعی می کند، با پیشداوری خود آینده تحصیلی آنها را مجسم کند.
مطالعات نشان داده است که این قضاوت ها بر میزان پیشرفت و یا شکست دانش آموز در دروس تاثیر دارد، به این صورت که اگر دانش آموزی که نمرات متوسط دارد به یک معلم معرفی کنیم و به او بگوییم تیزهوش است و نمرات درخشانی خواهد آورد؛ خود این دادن نگرش در ارتباط با معلم با دانش آموز تاثیر خواهد گذاشت و باعث پیشرفت درسی وی خواهد شد.
نتیجه این که معلمان باید از پیش داوری بویژه از نوع منفی آن بپرهیزند، زیرا خود این امر منجر به شکست او خواهد شد.

شرایط فیزیکی کلاس :

دمای مناسب یکی از ضروریات یک کلاس درس است و در غیر این صورت می تواند به عنوان یک متغیر مزاحم مانع توجه دانش آموزان به معلم و درس شود . بنابراین یک کلاس درس باید از دمای مناسب در فصول سال بهره مند باشد . اگر فضای کلاس برای نشستن و راه رفتن مناسب نباشد، نور کافی نداشته باشد و یا تابلوی کلاس طوری نصب شده باشد که همه به راحتی نتوانند از آن استفاده کنند ، منجر به افت آموزشی خواهد شد . در مورد نقش تراکم کلاس ( تعداد دانش آموزان کلاس ) مطالعات نشان می دهد که در کلاس های کم تراکم ، موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست ، مگر آنکه کلاس کمتر از ۱۵ نفر باشد که در این صورت امکان آموزش انفرادی فراهم می شود . همچنین می توان اظهار داشت که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کشورهای صنعتی در کلاس های بیشتر از ۴۵ نفر و در کشورهای در حال توسعه در کلاس های بیش از ۵۵ نفر کاهش می یابد . جالب توجه است که در مقایسه تطبیقی انجام شده بین دانش آموزان پایه پنجم ۱۵ کشور ، کره با تراکم ۶۰ نفر در کلاس و ژاپن با ۴۲ دانش آموز در کلاس ، رتبه اول را به دست آورده اند . بنابراین آنچه در پیشرفت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند ، تراکم کلاس نیست بلکه مهمتر از آن ، چیزی است که در کلاس اتفاق می افتد . در مورد کلاس های با تراکم بیش از ۶۰ دانش آموز هیچ مطالعه ای در دسترس نیست و به نظر می رسد که عدد ۶۰ را بتوان به عنوان تراکم حداکثر به حساب آورد ، مشروط برآنکه اتاق درس به اندازه کافی باشد و معلم قبلا” با شیوه تدریس در این گونه شرایط آشنا شده باشد .

تعویض مکرر معلمان:

جابه جایی معلمان در طول سال تحصیلی و ناتوانی بعضی دانش آموزان به منظور سازگاری با روش تدریس و خصوصیات معلم ممکن است بویژه در مقاطع آموزشی پایین تر، منجر به افت تحصیلی شود.
ارزیابی نادرست معلمان از عملکرد دانش آموزان ، کنترل نامناسب کلاس از سوی معلم ، فقدان وسایل کمک آموزشی ، کمبود کتب درسی ، عدم همکاری و ارتباط بین اولیا و مدرسه ، عدم وجود نظم و انضباط در کلاس و مدرسه و کمبود فضاهای آموزشی از دیگر علل موثر در افت تحصیلی دانش آموزان هستند

کیفیت پایین امکانات آموزشی:

کمبود و کیفیت پایین امکانات آموزشی نه تنها در افت تحصیلی تاثیر دارد بلکه به خاطر اینکه وجود امکانات کافی و مناسب آموزشی مکمل تلاشهای معلم در آموزش و ارتقاءکارایی او دارد. وقتی سازمانهای آموزشی از امکانات آموزشی لازم برخوردار نباشند تلاشهای دانش آموزان به همراه کادرهای آموزشی و تربیتی ره به جایی نبرده و موجب به هدر رفتن زحمات چندین ساله آنها خواهند شد. کمبود مدارس و فضاهای آمزشی ، کمبود امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی ،هر کدغام به نحوی در کیفیت آموزش تاثیر دارند و زمینه را برای افت تحصیلی آماده می سازند. علاوه بر آنها نامناسب بودن ساختمانهای اختصاص یافته به مدارس نیز علتی از علل می باشد .طبق آمار و تحقیقات به عمل آمده سه استان ،یزد،کرمان و اصفهان که از نظر ساختمانهای آموزشی نسبت به سایر استانها در وضعیت بهتری قرار دارند درصد قبولی بالاتری را به خود اختصاص داده اند که مؤید این علت می باشد. علاوه بر امکانات آموزشی و تفریحی ،حجم زیاد کتابهای درسی نیز به میزان قابل توجهی در میزان افت تحصیلی دخلت دارد . و این موضوع به خصوص در مورد کتابهای نظام جدبد آموزش متوسطه بیشتر صدق می کند. علاوه بر موارد فوق کمبود وسایل کمک آموزشی در مدارس نیز یکی از علل افت تحصیلی در رابطه با امکانات آموزشی می باشد.‍ (بهروش،علی، روزنامه اطلاعات ،۱۳۷۸).

علل افت تحصیلی از نظر گزارشگران یونسکو:

آمارهای موجود در ۲۰ کشور جهان نشان می دهد که نسبت تکرار سالهای تحصیلی در ۴۲ کشور آفریقایی ۱۶ درصد در ۲۴ کشور آمریکای لاتین و جزایر کارائیب ۱۲ درصد و در ۳۲ کشور آسیا و اقیانوسیه ۸ درصد و در ۲۳ کشور منطقه اروپا و شوروی ۲ درصد بوده است و نسبت متوسط همه این نواحی ۱۰ درصد می باشد از این تعداد ۴۲ کشور را از گروه کشورهای در حال توسعه است ۵۹ کشور باقی مانده نسبت افت تحصیلی بین ۱۰ تا ۴۷ درصد دارا می باشند که در کشورهای آسیا و اقیانوسیه بین ۰ تا ۱۸ درصد می باشد(گزارشات یونسکو۱۳۶۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...