واحد تهران مرکزی دانشکده حقوق پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد(M.A) گرایش: حقوق جزا و جرم شناسی عنوان: جرم سیاسی استاد راهنما: دکتر بهروز گلپایگانی استاد مشاور: دکتر نادر نوروزی تکه هایی از متن به عنوان نمونه : مقدمه . ۱ فصل اول: سیر تاریخی جرم سیاسی ۴ گفتار اول: دوره اول از قدیمالایام تا اوایل قرن نوزدهم. ۴ گفتار دوم: دوره دوم دوره رشد و شکوفایی جرم سیاسی از قرن ۱۹ تا زمان وقوع جنگهای جهانی۵ گفتار سوم: بعد از جنگ جهانی (دوران افل جرم سیاسی). ۶ فصل دوم: تعاریف ارائه شده از جرم سیاسی ۸ گفتار نخست: تعریف جرم سیاسی از نظر حقوق جزای اختصاصی ۸ گفتار دوم: تعریف جرم سیاسی از دیدگاه علوم سیاسی. ۹ گفتار سوم: تعریف جرم سیاسی از نظر طرح مصوب مجلس ۱۰ فصل سوم: ماهیت و مفهوم جرم سیاسی ۲۳ گفتار نخست: جرایم سیاسی محض (بسیط). ۲۶ گفتار دوم: جرایم سیاسی نسبی ۲۷ گفتار سوم: برخی جرایم مرتبط با جرم سیاسی ۲۹ گفتار چهارم: مصادیق جرم سیاسی . ۳۱ بخش دوم: ماهیت و اثرات جرم سیاسی ۳۴ فصل اول: ارکان عمومی جرم سیاسی. ۳۷ گفتار نخست: رکن قانونی جرم. ۳۷ گفتار دوم: رکن معنوی جرم ۳۹ گفتار سوم: رکن مادی جرم ۴۰ فصل دوم: ارتباط جرایم سیاسی با سایر جرایم ۴۲ گفتار نخست: تفاوتهای اصولی جرایم سیاسی با جرایم عمومی. ۴۲ گفتار دوم: شباهت جرم سیاسی و جرم مطبوعاتی ۴۷ فصل سوم: بررسی قوانین مربوط به جرایم سیاسی. ۴۹ گفتار اول: قوانین و مجازات جرایم سیاسی در ایران قبل از انقلاب اسلامی ۴۹ گفتار دوم: قوانین و مجازات جرایم سیاسی در ایران بعد از انقلاب ۵۱ بخش سوم: آثار جرم سیاسی در اجتماع و حقوق ۵۵ فصل اول: بررسی تفکرات اجتماعی در مورد مجرم سیاسی. ۵۶ گفتار نخست: تاریخچهی پدیده روشنفکری. ۵۷ گفتار دوم: مفهوم روشنفکری. ۵۹ گفتار سوم: نظر اجتماع در خصوص روشنفکر یا مجرم شناسی. ۶۲ فصل دوم: آئین دادرسی مجرمین سیاسی. ۶۶ گفتار نخست: حضور هیأت منصفه در جلسه دادرسی. ۶۶ گفتار دوم: عدم استرداد مجرمین سیاسی. ۶۹ گفتار سوم: رسیدگی در محاکم اختصاصی. ۷۲ گفتار چهارم: دادرسی علنی ۷۴ فصل سوم: امتیازات و حقوق خاص مجرمین سیاسی و مجازات آنها ۷۶ گفتار اول: امتیازات مجرمین. ۷۶ گفتار دوم: مجازات مجرم سیاسی ۸۰ بخش دوم: اجرای مجازات جرم سیاسی ۸۲ فصل چهارم: راههای جلوگیری از وقوع جرم سیاسی. ۸۸ نتیجه گیری. ۹۲ فهرست منابع ۹۴ چکیده: انسان سالها بدون خانه روزها بدون آب ساعتها بدون غذا و چند ثانیهای بدون اینکه نفس بکشد میتواند زنده بماند ولی لحظهای بدون فکر و اندیشه و احساس نمیتواند حتی دم برآورد. هیچ کسی مجرم به دنیا نیامده بلکه این جامعه و شرایط زندگی و تا حدودی نفس اماره آدمیاست که او را به مرور زمان تبدیل به مجرم میکند. پس میتوان گفت هر گناهکاری مجرم است ولی هر مجرمیگناهکار نیست که یکی از این مجرمین، مجرمین سیاسی میباشد که با کمیدقت در مورد انها به این موضوع پی میبریم. افرادی که به خاطر هوا و هوس و قدرت طلبی خود دست به اعمالی زده و با تشکلهای مختلف در پی رسیدن به خواستههای شخصی و گروهی خود هستندهیچ موقعی نمیتوان انها را مجرم سیاسی نامید. ولی افرادی را که به خاطر آرمان خواهی و اصلاحطلبی زمان خویش به پا میخیزند و حتی جان و مال خود را در راه ارمان ملی خود و اصلاح طلبانه خود فدا میکنند را میتوان مجرم سیاسی نامید هرچند که این نام شایسته انان نیست. مجرمین سیاسی همیشه در تقابل با نظام حکومتی هستند نه مردم و اجتماعات مردم و پیوسته با اشاعه فرهنگ و تفکر نواندیش خود در پی مقابله برمیآیند و همیشه ارمان خواه و اصلاح طلب میباشند نه برانداز و آشوبگر. حال با این تفاسیر تعابیر عقل سلیم شماست که باید قضاوت کند. مقدمه: مجرمین سیاسی از قدیمالایام مورد تاخت و تاز دولتها قرار میگرفتند. بدین جهت سیر تاریخی آن را به سه دوره تقسیم میکنیم. دوره اول از قدیمالایام تا قرن نوزدهم است که در این دوره چون حکومتها پایه نظامی داشتند مجرمین سیاسی را با عنوان نیروهای شیطانی در اذهان مردم معرفی کرده و به اشد مجازات میرساندند و هیچگونه امتیازی برای آنان قائل نبودند. دوره دوم از قرن نوزدهم تا وقوع جنگهای جهانی بود که از کشور فرانسه سر منشأ میگرفت و این به علت وجود دانشمندانی چون منتسکیو با نوشتن کتاب روح القوانین و ژان سو با کتاب قراردادهای اجتماعی به گسترش فرهنگ سیاسی مردم پرداختند. برای اولین بار کلمه جرم سیاسی توسط نویسندگان آزادیخواه در مطبوعات فرانسه وارد افکار عمومی جامعه شد به طوری که فاصله سالهای ۱۸۵۲-۱۹۱۴ را دوران تحکیم و تثبیت امتیازات جرم سیاسی نامیدهاند. دوره سوم بعد از جنگهای جهانی را دوران افول جرم سیاسی گویند چرا که بعد از وقوع جنگهای فراوان و تغییر مرزها و بوجود آمدن حکومتها و احزاب مختلف درگیریهای داخلی حکومتها باعث شد مجرمین سیاسی افزایش یابند و حتّی اصول اساسی این مجرم مانند استرداد و هیأت منصفه را نیز لغو کنند که بعدها طی کنوانسیونهای مخلف دوباره احیاء شدند. در قسمت ماهیت و مفهوم جرم سیاسی با انگیزهی جرم روبرو هستیم. آیا مجرم انگیزهی خیرخواهانه و اصلاح طلبانه دارد یا انگیزهی جاه طلبانه و شخصی؟ در اینجاست که انگیزهی مجرم نوع جرم را مشخص می کند. در این بحث باید مجرم و جرم سیاسی هر دو ریشه در سیاست داشته باشند. در بررسی ارکان عمومی جرم سیاسی ابتداء باید به این نکته اشاره کرد که برای تجزیه ارکان جرم باید تعریفی از جرم صورت گیرد تا بعد ارکان تشکیل دهنده آن معلوم شود ولی متأسفانه تا به امروز بجز اصل ۱۶۸ ق. ا که اشاره ضمنی و اجمالی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی دارد قانون مصوب و مدون با ضمانت اجرایی صحیح وجود ندارد. بنابراین رکن مادی در اینجا محلی از اعراب پیدا نمیکند و متعاقب آن ارکان معنوی و مادی نیز در حالهای از ابهام باقی میمانند و باید همواره جرم سیاسی را در قالب سایر جرایم مورد بررسی قرار دهیم که این به ضرر مجرم سیاسی و به نفع هیأت حاکمه است. امّا در این مقاله به دفاع از تفاوتهای اصولی جرایم سیاسی با جرایم عمومی میپردازیم: الف) از نظر انگیزه جرم ب) از نظر نحوه برخورد با مجرمین ج) از نظر صلاحیت دادگاهها و آئین دادرسی د) از لحاظ استرداد مجرمین و) از نظر آثار محکومیت و در کنار این تفاوتها جرایم سیاسی همیشه ضمیمه جرایم مطبوعاتی بوده اند و این نشان دهنده آن است که مجرم سیاسی یک مجرم عادی نیست بلکه اکثریت قریب به اتفاق از قشر فرهیخته جامعه هستند امّا بررسی قوانین مربوط به جرایم سیاسی به دو بخش تقسیم میشوند. یکی قبل از انقلاب که از مشروطه شروع میشود و دومی بعد از انقلاب را شامل میشود که نکتهی مشترک در هر دو این است که مورد خطاب نظام حاکم است نه منافع مالی و مردم و این نشان دهندهی آن است که مجرم سیاسی همیشه از بطن مردم و جامعه خارج میشود پس مجال است که بر علیه مردم اقدام کند بلکه تظلم خواه مردم است نه ظلم کننده به مردم. با این طرز تفکر است که مجرم سیاسی مترادف با روشنفکر قرار میگیرد و در مطالعات انجام گرفته به طور ضمنی و صریح این اصل نمایان میشود که پیوسته روشنفکران و مجرمان سیاسی در تلافی با یکدیگرند که نمونههای بارز آن دکتر مصدق، دکتر فاطمی، دکتر شریعتی و. هستند. در آخر سخن به آئین دادرسی مجرمان سیاسی میپردازیم که در چهار قسمت قابل بررسی است: حضور هیئت منصفه عدم استرداد مجرمین سیاسی دادرسی علنی رسیدگی در محکمه اختصاصی که هر کدام می تواند سر فصلی برای بحث ما باشد. فصل اول: سیر تاریخی جرم سیاسی در این بخش به طور اجمالی به سیر تاریخی جرم سیاسی در اعصار مختلف میپردازیم. جرم سیاسی در قرون گذشته، معاصر و امروزه با دیدگاه های مختلفی روبرو بود. چرا که با رشد فکری مردم و تغییرات فرهنگی جوامع بینش افراد به این پدیده در حال تغییر و تحول بود، بدین جهت تاریخچهی این پدیده را به سه دوره تقسیم میکنیم. گفتار اول: دوره اول از قدیمالایام تا اوایل قرن نوزدهم در این دوره بین جرایم عمومی و سیاسی هیچ فرقی وجود نداشته و مجرمین سیاسی از امتیازات ویژهای بهره مند نبودند و علّتش این بود که زمامداران و حاکمان جوامع انسانی که سلطه خود را از طریق زور و قدر نظامی بدست آورده و تثبیت کرده بودند هیچ اقدامی علیه خود و دستگاه حاکم را تحمل نکرده و با هر گونه مخالفتی به شدت برخورد میکردند و اعمال هر نوع مجازات را نسبت به مجرمین سیاسی به عنوان نیروهای شیطانی و دشمن روا میدانستند، لذا در این دوره نه تنها امتیازی برای مجرمین سیاسی در نظر گرفته نشده بود، بلکه مجازات آن شدیدتر نیز بود. در این دوره به علت قدرت نظامی حکام و عدم درک صحیح مردم از مسائل اجتماعی و روز جامعه همواره مجرمین سیاسی پایگاه و مدافع مردمی در جامعه نداشته و یا اگر داشتند بسیار اندک بود و حتّی در برخی جوامع حاکمان بخاطر خطری که از سوی اینگونه افراد احساس میکردند جرایمی شدید مانند سوزاندن و اعدام با چهار میخ و . را برای آنان در نظر میگرفتند. همچنین با بهره گرفتن از عوامیت مردم با نامهایی همچون نیروهای اهریمنی، روح شیطان و دیگر اسامی که جایگاه بدی در تفکرات افراد داشت مجرمان سیاسی را از جامعه ترد و به انزوا میکشاندند. گفتار دوم: دوره دوم دوره رشد و شکوفایی جرم سیاسی از قرن ۱۹ تا زمان وقوع جنگ های جهانی در دوره دوم که همزمان با رشد فکری جوامع بشری و اختراعات گوناگون همراه بود و همچنین گسترش وسایل و ابزاری مانند مطبوعات، کتاب، مقالات و سخنرانی اندیشمندان جامعه در مجالس مختلف باعث شد تا تغییرات عمدهای در نگرش به پدیده جرم سیاسی بوجود آید. در آن دوره اندیشمندانی چون منتسکیو (۱۹۸۹-۱۷۵۵) با نوشتن «روح القوانین»، ولتر (۱۷۷۸-۱۶۹۴) با نوشتههای انتقادی و معروف خود به نام «زادیک» و ژان ژاک روسو (۱۷۷۸-۱۷۱۲) با کتاب «قرارداد اجتماعی» خود در افکار جامعه تأثیرات بسزایی به جای گذاشته و تمایل عمومی را برای رهایی از قید و موانع آزادی و ایجاد جنبشهای حقیقی و تغییر سیستم حکومتی آماده ساختند. در این دوره بیشترین توجه فکری و فعالیتهای اجتماعی در کشور فرانسه صورت میگرفت و کثرت نویسندگان و اندیشمندان در جامعه فرانسه باعث شده بود که این کشور متمدن اروپایی در مسائل اجتماعی و فرهنگی در اروپا و غرب پیشگام باشد و پیوسته در دورههای مختلف جزء پرچمداران حکومتهای قانون مدار و مدافع حقوق بشر شناخته شود. افکار نویسندگان و متفکران بزرگ فرانسوی که سبب انقلاب شده بودند با خود انقلاب پایان نمییافت و در زمان حاکمیت ناپلئون مجدداً افکار آزادیخواهانه در میان ملّت فرانسه دیده میشد که منجر به تفکیک جرایم سیاسی عادی در قانون جزای سال ۱۸۸۰ م شد. برای اولین بار کلمهی جرم سیاسی توسط نویسندگان آزادیخواه در مطبوعات فرانسه وارد افکار عمومی جامعه ش. چنانچه از دوره لویی هجدهم به بعد مجرمین سیاسی به عنوان منتقدان حکومتها شناخته شدند و کم کم پایگاههای اجتماعی در جامعه برای خود محیا کردند. پس از هر دوره حکومتی در جوامع و گذراندن سختیها و فشارها و نقض آشکار حقوق اساسی افراد جامعه و مبارزه سرکوب شدید مجرمین سیاسی توسط دولتهای حاکم با تأثیرگذاری تألیفات دانشمندان و رشد جوامع انسانی و وضعیت اجتماعی آنان و بهبود و برتری حاصل میشود که نتیجه و حاصل دوران استبداد است. با سپری کردن این دوره پرتلاطم و عبور از فراز و نشیبهای فراوان عنوان جرم سیاسی یک موضوع حقوقی شد و در سراسر جهان انتشار یافت. به طوری که فاصله سالهای ۱۹۱۴-۱۸۵۲ را دوران تحکیم و تثبیت جرم سیاسی نامیده اند. گفتار سوم: بعد از جنگ جهانی (دوران افل جرم سیاسی) جنگ در بسیاری از کشورها تغییرات شگرفی پدید آورد، به گونهای که سیستم ارعاب و تهدید و فشار امپراطوریهای بزرگ اروپایی نسبت به ملل زیردست پایان یافت و دولتهای زیادی بوجود آمد. این تغییرات موجب شد که خطوط مرزی تغییر کند و غالباً قطعاتی از کشوری بریده و به کشور دیگر ضمیمه شود. با بروز نابسامانیهای مختلف در کشورهای جهان فعالیتهای سیاسی نیز از حالت نوشتههای تهدیدآمیز و خطابههای تحریک کننده تظاهرات و اعتصابات به صورت سوء قصد، کشتار، گروگانگیری و جنگهای شهری با بهره گرفتن از وسایل و تجهیزات جدید در آمد. همچنین آنارشیستها و تروریستهای بین المللی گروههی مذهبی و احزاب نیز در گسترش جرایم سیاسی و بیثبات ساختن حاکمیت دولتها نقش داشتند. (انقلاب سال ۱۹۱۷ شوروی با تبلیغات فراوان و با بهره گرفتن از اوضاع وخیم اقتصادی بعد از جنگ احزاب کمونیست را در سایر جرایم سیاسی و نیز بروز اختلاف احزاب با هیئتهای حاکمه و وقوع انقلابات در کشورهای اروپایی و آسیایی بود.) این تغییر و تحولات در جامعه باعث شد که حکومتها در برخورد با جرایم سیاسی تجدیدنظر کنند چرا که کشورها به این نتیجه رسیدند که آزادی مجرمین سیاسی تعرض و تهدیدی برای آنان میباشد که منجر به فروپاشی و انقراض حکومتهاست، به همین جهت با ایجاد، تدوین و تصویب قوانین شدید کیفری و حتّی حقوقی به کلی مجرمین سیاسی را در جامعه خلع سلاح کردند به گونهای که حتّی کشوری مانند انگلستان که مردم آن از دیگر جوامع آزادتر بودند ناچار شدند اقدامات و مقررات شدیدی را برای اینگونه جرایم در نظر بگیرند. بدین ترتیب تمام مجازات هایی که در آنها برای مجرمین سیاسی تخفیف قائل شده بودند از بین رفته و در برخی موارد حتّی اشد مجازات مانند اعدام برای آنان در نظر گرفته شد، عدم استرداد که یکی از اصول سیاسی اینگونه جرایم است لغو شد و حتّی حضور هیدت منصفه نیز منتفی گشت. در واقع در این دوره به علت از هم گسیختگی ساختارهای حکومتی و اجتماعی و نظم دادن به اوضاع نابسامان کشورها و ایجاد امنیت از دست رفته در جنگها و بهینه کردن اقتصاد راکد و شکسته شدهی اغلب حکومتها را به سوی اقتدارگرایی و انحصارطلبی سوق داد تا برای ارضاء نیازهای مردم از نهایت قدرت مطلق در انجام هر کاری برخوردار باشند. ***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است*** متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه) ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است تعداد صفحه : ۱۰۶ قیمت : 14700 تومان
پایان نامه جرم سیاسی متن کامل پایان نامه با عنوان : جرم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی دانشکده حقوق پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد(M.A) گرایش: حقوق جزا و جرم شناسی عنوان: جرم سیاسی استاد راهنما: دکتر بهروز گلپایگانی استاد مشاور: دکتر نادر نوروزی تکه هایی از متن به عنوان نمونه : مقدمه . ۱ فصل اول: سیر تاریخی جرم سیاسی ۴ گفتار اول: دوره اول از قدیمالایام تا اوایل قرن نوزدهم. ۴ گفتار دوم: دوره دوم دوره رشد و شکوفایی جرم سیاسی از قرن ۱۹ تا زمان وقوع جنگهای جهانی۵ گفتار سوم: بعد از جنگ جهانی (دوران افل جرم سیاسی). ۶ فصل دوم: تعاریف ارائه شده از جرم سیاسی ۸ گفتار نخست: تعریف جرم سیاسی از نظر حقوق جزای اختصاصی ۸ گفتار دوم: تعریف جرم سیاسی از دیدگاه علوم سیاسی. ۹ گفتار سوم: تعریف جرم سیاسی از نظر طرح مصوب مجلس ۱۰ فصل سوم: ماهیت و مفهوم جرم سیاسی ۲۳ گفتار نخست: جرایم سیاسی محض (بسیط). ۲۶ گفتار دوم: جرایم سیاسی نسبی ۲۷ گفتار سوم: برخی جرایم مرتبط با جرم سیاسی ۲۹ گفتار چهارم: مصادیق جرم سیاسی . ۳۱ بخش دوم: ماهیت و اثرات جرم سیاسی ۳۴ فصل اول: ارکان عمومی جرم سیاسی. ۳۷ گفتار نخست: رکن قانونی جرم. ۳۷ گفتار دوم: رکن معنوی جرم ۳۹ گفتار سوم: رکن مادی جرم ۴۰ فصل دوم: ارتباط جرایم سیاسی با سایر جرایم ۴۲ گفتار نخست: تفاوتهای اصولی جرایم سیاسی با جرایم عمومی. ۴۲ گفتار دوم: شباهت جرم سیاسی و جرم مطبوعاتی ۴۷ فصل سوم: بررسی قوانین مربوط به جرایم سیاسی. ۴۹ گفتار اول: قوانین و مجازات جرایم سیاسی در ایران قبل از انقلاب اسلامی ۴۹ گفتار دوم: قوانین و مجازات جرایم سیاسی در ایران بعد از انقلاب ۵۱ بخش سوم: آثار جرم سیاسی در اجتماع و حقوق ۵۵ فصل اول: بررسی تفکرات اجتماعی در مورد مجرم سیاسی. ۵۶ گفتار نخست: تاریخچهی پدیده روشنفکری. ۵۷ گفتار دوم: مفهوم روشنفکری. ۵۹ گفتار سوم: نظر اجتماع در خصوص روشنفکر یا مجرم شناسی. ۶۲ فصل دوم: آئین دادرسی مجرمین سیاسی. ۶۶ گفتار نخست: حضور هیأت منصفه در جلسه دادرسی. ۶۶ گفتار دوم: عدم استرداد مجرمین سیاسی. ۶۹ گفتار سوم: رسیدگی در محاکم اختصاصی. ۷۲ گفتار چهارم: دادرسی علنی ۷۴ فصل سوم: امتیازات و حقوق خاص مجرمین سیاسی و مجازات آنها ۷۶ گفتار اول: امتیازات مجرمین. ۷۶ گفتار دوم: مجازات مجرم سیاسی ۸۰ بخش دوم: اجرای مجازات جرم سیاسی ۸۲ فصل چهارم: راههای جلوگیری از وقوع جرم سیاسی. ۸۸ نتیجه گیری. ۹۲ فهرست منابع ۹۴ چکیده: انسان سالها بدون خانه روزها بدون آب ساعتها بدون غذا و چند ثانیهای بدون اینکه نفس بکشد میتواند زنده بماند ولی لحظهای بدون فکر و اندیشه و احساس نمیتواند حتی دم برآورد. هیچ کسی مجرم به دنیا نیامده بلکه این جامعه و شرایط زندگی و تا حدودی نفس اماره آدمیاست که او را به مرور زمان تبدیل به مجرم میکند. پس میتوان گفت هر گناهکاری مجرم است ولی هر مجرمیگناهکار نیست که یکی از این مجرمین، مجرمین سیاسی میباشد که با کمیدقت در مورد انها به این موضوع پی میبریم. افرادی که به خاطر هوا و هوس و قدرت طلبی خود دست به اعمالی زده و با تشکلهای مختلف در پی رسیدن به خواستههای شخصی و گروهی خود هستندهیچ موقعی نمیتوان انها را مجرم سیاسی نامید. ولی افرادی را که به خاطر آرمان خواهی و اصلاحطلبی زمان خویش به پا میخیزند و حتی جان و مال خود را در راه ارمان ملی خود و اصلاح طلبانه خود فدا میکنند را میتوان مجرم سیاسی نامید هرچند که این نام شایسته انان نیست. مجرمین سیاسی همیشه در تقابل با نظام حکومتی هستند نه مردم و اجتماعات مردم و پیوسته با اشاعه فرهنگ و تفکر نواندیش خود در پی مقابله برمیآیند و همیشه ارمان خواه و اصلاح طلب میباشند نه برانداز و آشوبگر. حال با این تفاسیر تعابیر عقل سلیم شماست که باید قضاوت کند. مقدمه: مجرمین سیاسی از قدیمالایام مورد تاخت و تاز دولتها قرار میگرفتند. بدین جهت سیر تاریخی آن را به سه دوره تقسیم میکنیم. دوره اول از قدیمالایام تا قرن نوزدهم است که در این دوره چون حکومتها پایه نظامی داشتند مجرمین سیاسی را با عنوان نیروهای شیطانی در اذهان مردم معرفی کرده و به اشد مجازات میرساندند و هیچگونه امتیازی برای آنان قائل نبودند. دوره دوم از قرن نوزدهم تا وقوع جنگهای جهانی بود که از کشور فرانسه سر منشأ میگرفت و این به علت وجود دانشمندانی چون منتسکیو با نوشتن کتاب روح القوانین و ژان سو با کتاب قراردادهای اجتماعی به گسترش فرهنگ سیاسی مردم پرداختند. برای اولین بار کلمه جرم سیاسی توسط نویسندگان آزادیخواه در مطبوعات فرانسه وارد افکار عمومی جامعه شد به طوری که فاصله سالهای ۱۸۵۲-۱۹۱۴ را دوران تحکیم و تثبیت امتیازات جرم سیاسی نامیدهاند. دوره سوم بعد از جنگهای جهانی را دوران افول جرم سیاسی گویند چرا که بعد از وقوع جنگهای فراوان و تغییر مرزها و بوجود آمدن حکومتها و احزاب مختلف درگیریهای داخلی حکومتها باعث شد مجرمین سیاسی افزایش یابند و حتّی اصول اساسی این مجرم مانند استرداد و هیأت منصفه را نیز لغو کنند که بعدها طی کنوانسیونهای مخلف دوباره احیاء شدند. در قسمت ماهیت و مفهوم جرم سیاسی با انگیزهی جرم روبرو هستیم. آیا مجرم انگیزهی خیرخواهانه و اصلاح طلبانه دارد یا انگیزهی جاه طلبانه و شخصی؟ در اینجاست که انگیزهی مجرم نوع جرم را مشخص می کند. در این بحث باید مجرم و جرم سیاسی هر دو ریشه در سیاست داشته باشند. در بررسی ارکان عمومی جرم سیاسی ابتداء باید به این نکته اشاره کرد که برای تجزیه ارکان جرم باید تعریفی از جرم صورت گیرد تا بعد ارکان تشکیل دهنده آن معلوم شود ولی متأسفانه تا به امروز بجز اصل ۱۶۸ ق. ا که اشاره ضمنی و اجمالی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی دارد قانون مصوب و مدون با ضمانت اجرایی صحیح وجود ندارد. بنابراین رکن مادی در اینجا محلی از اعراب پیدا نمیکند و متعاقب آن ارکان معنوی و مادی نیز در حالهای از ابهام باقی میمانند و باید همواره جرم سیاسی را در قالب سایر جرایم مورد بررسی قرار دهیم که این به ضرر مجرم سیاسی و به نفع هیأت حاکمه است. امّا در این مقاله به دفاع از تفاوتهای اصولی جرایم سیاسی با جرایم عمومی میپردازیم: الف) از نظر انگیزه جرم ب) از نظر نحوه برخورد با مجرمین ج) از نظر صلاحیت دادگاهها و آئین دادرسی د) از لحاظ استرداد مجرمین و) از نظر آثار محکومیت و در کنار این تفاوتها جرایم سیاسی همیشه ضمیمه جرایم مطبوعاتی بوده اند و این نشان دهنده آن است که مجرم سیاسی یک مجرم عادی نیست بلکه اکثریت قریب به اتفاق از قشر فرهیخته جامعه هستند امّا بررسی قوانین مربوط به جرایم سیاسی به دو بخش تقسیم میشوند. یکی قبل از انقلاب که از مشروطه شروع میشود و دومی بعد از انقلاب را شامل میشود که نکتهی مشترک در هر دو این است که مورد خطاب نظام حاکم است نه منافع مالی و مردم و این نشان دهندهی آن است که مجرم سیاسی همیشه از بطن مردم و جامعه خارج میشود پس مجال است که بر علیه مردم اقدام کند بلکه تظلم خواه مردم است نه ظلم کننده به مردم. با این طرز تفکر است که مجرم سیاسی مترادف با روشنفکر قرار میگیرد و در مطالعات انجام گرفته به طور ضمنی و صریح این اصل نمایان میشود که پیوسته روشنفکران و مجرمان سیاسی در تلافی با یکدیگرند که نمونههای بارز آن دکتر مصدق، دکتر فاطمی، دکتر شریعتی و. هستند. در آخر سخن به آئین دادرسی مجرمان سیاسی میپردازیم که در چهار قسمت قابل بررسی است: حضور هیئت منصفه عدم استرداد مجرمین سیاسی دادرسی علنی رسیدگی در محکمه اختصاصی که هر کدام می تواند سر فصلی برای بحث ما باشد. فصل اول: سیر تاریخی جرم سیاسی در این بخش به طور اجمالی به سیر تاریخی جرم سیاسی در اعصار مختلف میپردازیم. جرم سیاسی در قرون گذشته، معاصر و امروزه با دیدگاه های مختلفی روبرو بود. چرا که با رشد فکری مردم و تغییرات فرهنگی جوامع بینش افراد به این پدیده در حال تغییر و تحول بود، بدین جهت تاریخچهی این پدیده را به سه دوره تقسیم میکنیم. گفتار اول: دوره اول از قدیمالایام تا اوایل قرن نوزدهم در این دوره بین جرایم عمومی و سیاسی هیچ فرقی وجود نداشته و مجرمین سیاسی از امتیازات ویژهای بهره مند نبودند و علّتش این بود که زمامداران و حاکمان جوامع انسانی که سلطه خود را از طریق زور و قدر نظامی بدست آورده و تثبیت کرده بودند هیچ اقدامی علیه خود و دستگاه حاکم را تحمل نکرده و با هر گونه مخالفتی به شدت برخورد میکردند و اعمال هر نوع مجازات را نسبت به مجرمین سیاسی به عنوان نیروهای شیطانی و دشمن روا میدانستند، لذا در این دوره نه تنها امتیازی برای مجرمین سیاسی در نظر گرفته نشده بود، بلکه مجازات آن شدیدتر نیز بود. در این دوره به علت قدرت نظامی حکام و عدم درک صحیح مردم از مسائل اجتماعی و روز جامعه همواره مجرمین سیاسی پایگاه و مدافع مردمی در جامعه نداشته و یا اگر داشتند بسیار اندک بود و حتّی در برخی جوامع حاکمان بخاطر خطری که از سوی اینگونه افراد احساس میکردند جرایمی شدید مانند سوزاندن و اعدام با چهار میخ و . را برای آنان در نظر میگرفتند. همچنین با بهره گرفتن از عوامیت مردم با نامهایی همچون نیروهای اهریمنی، روح شیطان و دیگر اسامی که جایگاه بدی در تفکرات افراد داشت مجرمان سیاسی را از جامعه ترد و به انزوا میکشاندند. گفتار دوم: دوره دوم دوره رشد و شکوفایی جرم سیاسی از قرن ۱۹ تا زمان وقوع جنگ های جهانی در دوره دوم که همزمان با رشد فکری جوامع بشری و اختراعات گوناگون همراه بود و همچنین گسترش وسایل و ابزاری مانند مطبوعات، کتاب، مقالات و سخنرانی اندیشمندان جامعه در مجالس مختلف باعث شد تا تغییرات عمدهای در نگرش به پدیده جرم سیاسی بوجود آید. در آن دوره اندیشمندانی چون منتسکیو (۱۹۸۹-۱۷۵۵) با نوشتن «روح القوانین»، ولتر (۱۷۷۸-۱۶۹۴) با نوشتههای انتقادی و معروف خود به نام «زادیک» و ژان ژاک روسو (۱۷۷۸-۱۷۱۲) با کتاب «قرارداد اجتماعی» خود در افکار جامعه تأثیرات بسزایی به جای گذاشته و تمایل عمومی را برای رهایی از قید و موانع آزادی و ایجاد جنبشهای حقیقی و تغییر سیستم حکومتی آماده ساختند. در این دوره بیشترین توجه فکری و فعالیتهای اجتماعی در کشور فرانسه صورت میگرفت و کثرت نویسندگان و اندیشمندان در جامعه فرانسه باعث شده بود که این کشور متمدن اروپایی در مسائل اجتماعی و فرهنگی در اروپا و غرب پیشگام باشد و پیوسته در دورههای مختلف جزء پرچمداران حکومتهای قانون مدار و مدافع حقوق بشر شناخته شود. افکار نویسندگان و متفکران بزرگ فرانسوی که سبب انقلاب شده بودند با خود انقلاب پایان نمییافت و در زمان حاکمیت ناپلئون مجدداً افکار آزادیخواهانه در میان ملّت فرانسه دیده میشد که منجر به تفکیک جرایم سیاسی عادی در قانون جزای سال ۱۸۸۰ م شد. برای اولین بار کلمهی جرم سیاسی توسط نویسندگان آزادیخواه در مطبوعات فرانسه وارد افکار عمومی جامعه ش. چنانچه از دوره لویی هجدهم به بعد مجرمین سیاسی به عنوان منتقدان حکومتها شناخته شدند و کم کم پایگاههای اجتماعی در جامعه برای خود محیا کردند. پس از هر دوره حکومتی در جوامع و گذراندن سختیها و فشارها و نقض آشکار حقوق اساسی افراد جامعه و مبارزه سرکوب شدید مجرمین سیاسی توسط دولتهای حاکم با تأثیرگذاری تألیفات دانشمندان و رشد جوامع انسانی و وضعیت اجتماعی آنان و بهبود و برتری حاصل میشود که نتیجه و حاصل دوران استبداد است. با سپری کردن این دوره پرتلاطم و عبور از فراز و نشیبهای فراوان عنوان جرم سیاسی یک موضوع حقوقی شد و در سراسر جهان انتشار یافت. به طوری که فاصله سالهای ۱۹۱۴-۱۸۵۲ را دوران تحکیم و تثبیت جرم سیاسی نامیده اند. گفتار سوم: بعد از جنگ جهانی (دوران افل جرم سیاسی) جنگ در بسیاری از کشورها تغییرات شگرفی پدید آورد، به گونهای که سیستم ارعاب و تهدید و فشار امپراطوریهای بزرگ اروپایی نسبت به ملل زیردست پایان یافت و دولتهای زیادی بوجود آمد. این تغییرات موجب شد که خطوط مرزی تغییر کند و غالباً قطعاتی از کشوری بریده و به کشور دیگر ضمیمه شود. با بروز نابسامانیهای مختلف در کشورهای جهان فعالیتهای سیاسی نیز از حالت نوشتههای تهدیدآمیز و خطابههای تحریک کننده تظاهرات و اعتصابات به صورت سوء قصد، کشتار، گروگانگیری و جنگهای شهری با بهره گرفتن از وسایل و تجهیزات جدید در آمد. همچنین آنارشیستها و تروریستهای بین المللی گروههی مذهبی و احزاب نیز در گسترش جرایم سیاسی و بیثبات ساختن حاکمیت دولتها نقش داشتند. (انقلاب سال ۱۹۱۷ شوروی با تبلیغات فراوان و با بهره گرفتن از اوضاع وخیم اقتصادی بعد از جنگ احزاب کمونیست را در سایر جرایم سیاسی و نیز بروز اختلاف احزاب با هیئتهای حاکمه و وقوع انقلابات در کشورهای اروپایی و آسیایی بود.) این تغییر و تحولات در جامعه باعث شد که حکومتها در برخورد با جرایم سیاسی تجدیدنظر کنند چرا که کشورها به این نتیجه رسیدند که آزادی مجرمین سیاسی تعرض و تهدیدی برای آنان میباشد که منجر به فروپاشی و انقراض حکومتهاست، به همین جهت با ایجاد، تدوین و تصویب قوانین شدید کیفری و حتّی حقوقی به کلی مجرمین سیاسی را در جامعه خلع سلاح کردند به گونهای که حتّی کشوری مانند انگلستان که مردم آن از دیگر جوامع آزادتر بودند ناچار شدند اقدامات و مقررات شدیدی را برای اینگونه جرایم در نظر بگیرند. بدین ترتیب تمام مجازات هایی که در آنها برای مجرمین سیاسی تخفیف قائل شده بودند از بین رفته و در برخی موارد حتّی اشد مجازات مانند اعدام برای آنان در نظر گرفته شد، عدم استرداد که یکی از اصول سیاسی اینگونه جرایم است لغو شد و حتّی حضور هیدت منصفه نیز منتفی گشت. در واقع در این دوره به علت از هم گسیختگی ساختارهای حکومتی و اجتماعی و نظم دادن به اوضاع نابسامان کشورها و ایجاد امنیت از دست رفته در جنگها و بهینه کردن اقتصاد راکد و شکسته شدهی اغلب حکومتها را به سوی اقتدارگرایی و انحصارطلبی سوق داد تا برای ارضاء نیازهای مردم از نهایت قدرت مطلق در انجام هر کاری برخوردار باشند. ***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است*** متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه) ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است تعداد صفحه : ۱۰۶ قیمت : 14700 تومان *** —- پشتیبانی سایت : ASA.GOHARII@GMAIL.COM در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید. *** **** ***