الف) مفهوم حیات:

 

واژه‌ی حیات از ریشه‌ی «حیّ» در مقابل میّت و به معنای زندگی و زیست است و در مقابل «موت» و «ممات» به معنای مرگ و مردن به کار می‌رود و نیز در معنای قوه‌ی نامیه‌ی موجود در نبات و حیوان و قوه‌ی حس کننده، قوه‌ی عاقله و روز واپسین هم استعمال شده است. راغب در مفردات حیات را به معنای نیروی حس کننده و حساس، قوه و نیروی عمل‌کننده عاقله می‌داند… (راغب اصفهانی، واژه‌ی حی)

 

پایان نامه

 

در معجم الوسیط حیات به معنای رشد، نمو، بقا، منفعت، سود زندگانی، چیزهایی که جانداران و جمادات را از هم جدا می‌کند؛ می‌باشد. (بند ریگی،۱۳۸۴)

 

در «التحقیق فی کلمات القرآن» اصل ماده حیات یکی و ضدش مرگ دانسته شده و از آثار آن به تحرک اشاره‌کرده است. (دیسناد، به نقل از مصطفوی،۱۳۶۰: ۳۳۷)

 

 

 

 

 

 

 

ب) مفهوم طیب:

 

واژه‌ی «طیب» در برابر کلمه‌ی «خبیث» به معنای پاکیزه، پاک و دل‌چسب و طبع پسندی است. راغب می‌گوید: «طیب در اصل چیزی است که حواس و نفس آدمی از آن لذت ببرد.»(راغب اصفهانی، المفردات)

 

بنابراین به هر چیزی که از آلودگی ظاهری و درونی، پاک باشد و خوشایند و دل‌نشین و طبع پسند است «طیب» می‌گویند. طیب، بر وزن فعل است و الطیب صفت می‌باشد و متضاد پلید است.

 

 

طیب به معنای دل‌چسبی، طبع پسندی یعنی دل‌چسب و طبع پسند شد. اصل آن طیب است که حواس از آن لذت می‌برد. (قرشی،۱۳۷۸)

 

حسینی دشتی طیب را به معنای بوی خوش، پاک و پاکیزه و طاهر می‌داند. طیب به معنای دور بودن از هرگونه ناپاکی، هر چیزی که از آلودگی ظاهری و باطنی به دور باشد و خود نیز خوشایند و شایسته باشد، است. (فرزند وحی و رحیمی،۱۳۹۰)

 

به عبارتی طیب ضد خبیث است و در معانی زیر به‌کاررفته است:

 

۱ ـ صاحب پاکی و به انسان طیب گفته‌شده ازآن‌جهت که از رذایل و اعمال زشت منزه شده است و خود را به اخلاق پسندیده و اعمال نیک آراسته است. (الخوری الشرتونی البنانی، ج ۳: ۴۰۸)

 

۲ ـ طیب وقتی صفت طعام قرار گیرد، دارای معانی زیر است: الف: لذیذ ب: آنچه شارع حلال کرده است. ج: پاکیزه د: آنچه برای بدن ضرر نداشته باشد.

 

۳ ـ طاهر و پاک، در بسیاری از موارد در این معنا استعمال شده است. (ابن منظور، ج ۱: ۵۶۳)

 

۴ ـ طیب وقتی صفت مال قرار می‌گیرد، به معنای مالی است که از هر نقص، عیب و آفات پاک است؛ و باید توجه داشت که معنای اولیه واصلی طیب نیز به همین معنا است که بعداً خداوند از آن به‌عنوان صفت مالی که حلال است، یادکرده است. (الخوری الشرتونی البنانی، ج ۳: ۴۰۸)

 

۵ ـ پاک شدن از شرک و از همین جهت صفت شهر مدینه قرارگرفته است. (الطربحی، مجمع البحرین، ج ۲)

 

۶ ـ کسی که فریب نمی‌دهد و عهد و پیمانش را نمی‌شکند. زمانی که صفت سببی (بنده) قرار می‌گیرد. (ابن منظور، همان)

 

ابعاد و مراتب حیات طیبه

 

حیات پاک در اصطلاح اسلامی، نوعی زندگی است که انسان در ارتباط باخدا به آن دست می‌یابد و با دست یافتن به آن، در همه‌ی ابعاد وجودی خود از پلیدی برکنار خواهد بود. دکتر باقری این ابعاد را شامل جسم، اندیشه و اعتقاد، میل، اراده و عمل می‌داند؛ و هر یک از این ابعاد را توضیح می‌دهد.

 

نخستین بعد حیات پاک، عرصه‌ی جسم است. دست یافتن به این جنبه از حیات پاک، درگرو آن است که قابلیت‌ها یا مهارت‌ها و عادت‌های مربوط به تأمین پاکیزگی، سلامت و قوت در فرد فراهم گردد.

 

دومین بعد حیات پاک، اندیشه و اعتقاد درست در خصوص مبدأ و غایت جهان است. دست یافتن به این جنبه از حیات پاک، مستلزم آن است که فرد با اندیشه ورزی، دانش و فهمی نسبت به آموزه‌های جهان و شناختی نسبت به دین به دست آورد. این امر متضمن آن است که فرد این آموزه‌ها را نه به‌صورت القا و تلقین بلکه به نحو مدلل دریافت نماید.

 

سومین و چهارمین بعد حیات پاک، گرایش و اراده‌ی معطوف به خیر است. نیل به این ابعاد، درگرو شکل‌گیری منش اخلاقی در فرد است. به‌عبارت‌دیگر، این امر مستلزم فراهم آمدن قابلیتی در فرد، برای ضبط و تدبیر تمایلات درونی و ملازمت با معیارهای اخلاقی است.

 

پنجمین بعد حیات پاک، عمل صالح فردی و جمعی است که در تأمین غنا، عفت، عدالت و رأفت تحقق می‌یابد. تأمین این ویژگی‌ها خود مستلزم فراهم آوردن زمینه‌های معینی است.

 

سرانجام بعد ششم حیات پاک، ناظر به جنبه‌ی زیبایی‌شناختی آن یعنی نیل به ذائقه‌ی حساس و توانایی زیباشناختی است. نیل به این مقصود، درگرو آن است که قابلیت درک و تمییز میان امور زشت و زیبا در فرد، فراهم گردد و به‌علاوه گرایش به امر زیبا در وی نیرومند شود. (باقری،۱۳۸۹: ۱۳۲ ـ ۱۳۱)

 

راه‌های دستیابی به حیات طیبه ازنظر قرآن و روایات

 

رسول خدا (ص) همه‌ی انسان‌ها را به حیات فراخوانده است و حیات موردنظر پیامبر (ص) نیز حیات دینی است یعنی حیاتی که رهاورد دین است و در سوره‌ی مبارکه نحل از آن به «حیات طیبه» تعبیر شده است. اینک این پرسش مطرح است که راه دستیابی به چنین حیاتی چیست و چگونه می‌توان بدان نائل شد؟

 

قرآن کریم راه وصول و نیل به حیات طیبه را نیز بیان کرده است. در آیه‌ی ۹۷ سوره‌ی نحل از دو عامل اساسی نام می‌برد: ایمان به خدا و عمل صالح؛ یعنی هر کس کار صالح بکند ـ خواه مرد و یا زن ـ و مؤمن باشد خدای متعال به او حیات طیب و پاکیزه عطا می‌کند؛ بنابراین برای وصول به حیات طیب دو زمینه و حسن لازم است: نخست حسن فعلی (عمل صالح) و دوم حسن فاعلی (ایمان). به عبارتی کار خوب ریشه گرفته در باور خوب. بر همین مبنا اگر کسی مؤمن باشد ولی عمل خوب و صالح نداشته باشد و به ایمان بدون عمل اکتفا نماید و یا برعکس باشد یعنی کار خوب و صالح انجام دهد ولی ایمان نداشته باشد به حیات طیبه راه نمی‌یابد. منظور از «ایمان» نیز ایمان به مبدأ و معاد و اعتقاد به خدا و قیامت است، چنانکه در آیه‌ای در کنار ایمان به خدا ایمان به معاد نیز ذکرشده است. «إنَّ اَلَّذین آمَنُوا وَ اَلَّذینَ هادُوا وَ النَصری وَ اَلصابِئینَ مَن آمَنَ بِالله ِ وَ الیَومِ الاخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهم وَ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُونَ. (در حقیقت کسانی که [به اسلام] ایمان آورده و کسانی که یهودی شده‌اند و ترسایان و صائبان، هر کس به خدا و روز قیامت ایمان داشت و کار شایسته کرد، اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.)(بقره:۶۲) منظور از عمل صالح نیز در قرآن کریم، عملی است که مطابق با وحی و آموزه‌های دین است. (دیسناد،۱۳۸۸:۲۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...