فروش پایان نامه روانشناسی : بررسی افت تحصیلی و عوامل موثر در آن در چند کشور خارجی |
به رغم تلاشهای مستمر جهت افزایش نرخ ثبت نام و تخصیص بودجه بیشتر برای آموزش و پرورش، مشکل تکرار پایه و ترک تحصیل در کشورهای گوناگون منطقه همچنان به قوت خود باقی است. کشورهای یمن، تونس و عراق دارای میزان بالای تکرار پایه هستند، در حالی که این مشکل آموزشی در امارات متحده عربی و کویت کمتر دیده میشود. آمار نشان میدهد که امارات متحده عربی، تونس، لبنان، ایران و لیبی از نظر جذب دختران به مدرسه تفاوت قابل توجهی با مراکش، عربستان سعودی، سودان، یمن و جیبوتی دارند. به طوری که ۱۰۰ درصد دختران در امارات متحده عربی و تنها ۳۱ درصد دختران لازم التعلیم در جیبوتی به مدرسه میروند. در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، نرخ تکرار پایه دختران نسبت به پسران کمتر است. در حالی که ترک تحصیلی در میان دختران بیشتر مشاهده میشود. این امر به دلیل آن است که دختران در پایان رساندن پایهای که در آن مشغول به تحصیل هستند موفق تر از پسران میباشند، امّا چنانچه در پایان رساندن پایه شکست بخوردند از مدرسه بیرون کشانده میشوند. (به عبارتی ترک تحصیل میکنند) در حالی که به پسران اجازه تکرار پایه داده میشود. در حقیقت شانس دومی برای ادامه تحصیل دارند، شانسی که دختران اغلب از آن محروم هستند.
طبق مدارک موجود، ترک تحصیل دختران در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به طور عمده در پایههای چهارم و پنجم رخ میدهد. آمار نشان میدهد که تکمیل پایه تحصیلی توسط دختران با افزایش پایهها کاهش مییابد، به طوریکه نرخ تکیمل پایههای نهایی دوره ابتدایی کمتر از نرخ تکمیل پایه چهارم است. این موضوع در تمامی کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا صدق میکند. دلیل آن نیز معمولاً بلوغ دختران، فقر مادی و نیازهای خانواده به کار دختر در امور خانهداری و اقتصاد میباشد
۲ – ۱۱- دلایل ترک تحصیل در منطقه خاورمیانه
دلایل ترک تحصیل در منطقه خاورمیانه را میتوان حول سه محور طبقهبندی کرد.
الف) علل مدرسه – مدار که دانشآموز را پس از ثبت نام از مدرسه میراند و این به عواملی مربوط میشود که مستقیماً به نظام آموزش رسمی مربوط میباشد که باز می توان آن را در چهار گروه یعنی ۱- مدرسه / کلاس درس ۲- آموزشگاه / روش تدریس ۳- محتوای آموزشی / کتابهای درسی ۴- ارزشیابی آموزشی طبقه بندی کرد که با دخالت عوامل زیادی در هر گروه، دانشآموزان را به ترک تحصیل نزدیکتر میکند.
ب) علل خانواده – مدار که دانشآموز را به دلایل واقعیتهای اقتصادی – سیاسی یا باورهای اجتماعی – فرهنگی از مدرسه بیرون میکند.
پ) علل کودک – مدار، که دانشآموز ممکن است به علت فشارهای دائمی یا با میل خود مدرسه را ترک نماید. در هر حال دلایل زیادی از جمله: بی علاقگی، شکاف بین فرهنگ مدرسه و فرهنگ خانه، ترس از تنبیه و غیره باعث میشود تا این مساله رخ دهد. (مهران، ۱۳۷۵، ۲۵ الی ۱۴)
همچنین آمارهای موجود در مورد ۱۲۱ کشور جهان نشان میدهد که نسبت تکرار در سالهای تحصیلی در ۴۲ کشور آفریقایی ۱۶ درصد و در ۲۴ کشور افریقای لاتین ۱۲ درصد و در ۳۲ کشور اسیا و اقیانوسیه ۸ درصد و در ۲۳ کشور منطقه اروپایی ۲ درصد بوده است و نسبت متوسط همه این نواحی در حدود ۱۰ درصد بوده است. (امینی فر، ۱۳۶۵، ۱۱۷)
آمار دیگری نشان می دهد که تعداد تکرار کنندگان پایههای تحصیلی در جهان از ۶/۱۵ میلیون نفر در سال ۱۹۷۰ به ۴/۱۸ میلیون نفر در سال ۱۹۸۰ یعنی بالغ بر ۱۸ درصد افزایش داشته است. تعداد تکرار کنندگان پایههای تحصیلی در همه مناطق به استثناء اروپا افزایش داشته است( دفتر پژوهش نظامهای آموزشی جهان، ۱۳۶۵).
بررسی بر عمل آمده در کشورهای جهان سوم نشان میدهد که اکثر دانشآموزان با وضعیتی بسیار نامناسب از جهت اقتصادی، امکانات آموزشی، وضعیت ساختمانی ناقص، تجهیزات ضعیف، بودجههای آموزشی بسیار کم، نابرابری شدید از فرصتهای آموزشی و غیره روبرو هستند و همین مسائل باعث افزایش نرخ افت تحصیلی در این کشورها شده است. مثلاً به طور متوسط سرانه لوازم آموزشی برای هر محصل در پایه ابتدایی در کشورهای جهان سوم کمتر از ۲ دلار برآورد شده است در حالیکه این سرانه در جوامع صنعتی ۵۲ دلار برآورد شده است. اکثر محصلین این جوامع مبتلا به سوء تغذیه مزمن و اغلب گرسنه هستند.
در جهان سوم کلاسهای مدارس ابتدایی بیش از ۵۰ شاگرد دارند و در حالیکه در جوامع صنعتی این رقم به ۲۰ نفر میرسد از نقطه نظر جامعهشناس علم و تکنولوژی، این نکته شایان توجه است که بین محتوا و روش های آموزشی با محیط طبیعی و فرهنگی و اجتماعی که آمورش در آن به افراد عرضه میشود میبایست پیوند و سازگاری معقول و موجهی وجود داشته باشد. در کشورهای روبه رشد که تازه به استقلال رسیدهاند، آموزش. تحت تاثیر نظامهای بازمانده از دوران استعمار هنوز با اوضاع و نیازهای واقعی منطبق نیست. گر چه از سال ۱۹۶۰ به این طرف پیشرفت قابل ملاحظهای در ارتباط با وضع سواد و آموزش در بسیاری از کشورهای جهان سوم به عمل آمده است و از آن سال به بعد ۷۸ کشور از ۱۰۴ کشور جهان سوم در نقاط آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین گزارش کرده اند که تا سال ۱۹۸۰ نسبت ثبت نام خود را به بیش از ۹۰درصد از افراد لازم التعلیم افزایش دادهاند ولی افت تحصیلی و مردودی زیاد در این ممالک گزارش شده است که خود مشکلات اجتماعی و تربیتی فراوانی را به دنبال آورده است. (شیخی ، ۱۳۷۳،۱۰۴ الی ۹۹)
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-09-15] [ 03:39:00 ب.ظ ]
|