کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو




آخرین مطالب


 



عدالت از ارکان اصلی جامعه قرآنی است زیرا اولین نشانه جامعه دینی همان اقامه حقوق عمومی و ایستادگی در برابر ظلم است. با در نظر گرفتن اهمیت عدالت در عرصه اجتماع و توجه به این امر که عدل از صفات الهی است که در تمامی هستی تجلی نموده، اولین قدم برای اجرای عدالت، ایمان به خداوند و پاکی عقیده نسبت به خالق موجودات و ناظم نظام طبیعت است. اعتقاد به نظام علی و معلولی حاکم بر طبیعت و خارج نشدن از سیره حکومت حق الهی، مشوقی است برای افراد مختلف تا برای رسیدن به حقوق خود تلاش کنند و در این راه پافشاری ورزند. از جمله این تلاش ها سعی در تشکیل حکومت اسلامی است؛ چرا که اولین گام ها برای پرستش و عبودیت خداوند با ایجاد جامعه ای عدل محور برداشته می شود و اسلام بهترین راهکارها را برای تشکیل مجتمعی عادل ارائه نموده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در پی اعتقاد به رفع آثار بی عدالتی در جامعه، تلاش برای روشنگری افکار عمومی و ایجاد پشتوانه های فرهنگی عدالت، از جمله آگاهی مردم از حقوق اجتماعی خویش و لزوم مقابله با مخالفان و دست اندازان به اموال عمومی، زمینه برای تقویت و گسترش روحیه عدالت خواهی در جامعه ایجاد می گردد. روحیه عدالت خواهی جامعه را به عدالت واقعی سوق خواهد داد یعنی عدالت، گفتمان غالب فضای جامعه می شود و هر فرد یا گروهی به مطالبه حق واقعی خود می پردازد.
بیداری مردم و آگاهی زمامداران نسبت به وظایف و حقوق خویش عاملی است که اسباب لازم را در جهت ایجاد و اقامه عدالت و آشنایی با موانع روبروی آن به وجود می آورد و جامعه ای که بیشترین نیروی خود را صرف چنین کوششی نماید به عدالت قیام کرده است.[۱۸۴]
وضع قوانین عادلانه در جامعه و پای بندی به اجرای آنها، مهم ترین وسیله اجرای عدالت است. در سایه همین قوانین عادلانه است که میزان حق و تکلیف هر فرد در برابر تلاش و کوشش او به طور عادلانه مشخص می شود.
به دنبال آن تغییراتی اساسی در نگرش جامعه نسبت به حیات اجتماعی روی می دهد؛ ایجادا نگیزه تعاون وهمکاری اجتماعی، نفی روحیه اشرافیگری و تجمل پرستی، مقابله با انحصارگرایی و ویژه سازی امکانات برای عده ای قلیل و در ادامه، تلاش برای رفع کمبودها و نواقص طبقه مستضعف جامعه و رساندن آنها به سطح متوسط جامعه از لحاظ اقتصادی، تلاش هایی است که هم از سوی مردم و هم از جانب مسئولان در این جهت انجام می پذیرد. به علاوه اجرای درست قوانین اسلامی که جهت تعدیل ثروت وضع شده اند همچون خمس و زکات، صدقات و وقف اموال برای استفاده عموم مردم از امکانات اجتماعی، گامی دیگر در این جهت است.
از دیگر ضروریات اجرای عدالت، ایجاد وگسترش روحیه نظارت بر عملکردهای مسئولین و آزادی انتقاد از عملکردها از جانب عموم مردم و در مقابل تقویت روحیه انتقاد پذیری و حس مسئولیت پذیری مسئولان است که آنها را به بهبود کارکرد خدمت رسانی به مردم یاری می نماید. به دنبال توجه و بازبینی در رفتار عوامل اجرایی و شناسایی مهره های ناکار آمد در رأس حکومت، زمینه برای حذف آنان و جایگزینی آنان با کارگزاران شایسته در جهت بهبود کیفیت خدمت رسانی فراهم می آید.
به طور خلاصه مهم ترین گام ها در راه اجرای عدالت را می توان فرهنگ سازی عدالت در میان اقشار جامعه، وضع قوانین عادلانه، ایجاد ضمانت های لازم برای اجرای قوانین و بازدارندگی قوانین برای متخلفان، گسترش فرهنگ نظارت بر مسئولان و ارزیابی خدمات ارائه شده از سوی ایشان ایشان و… بر شمرد.
اجرای همه این عوامل در سایه اصل تقویت بنیادهای اعتقادی و حق جویی افراد در سایه ایمان واقعی به عدالت به عنوان لازمه جامعه اسلامی امکان پذیر می باشد؛ جامعه ای که تحت نظارت ولی امر الهی است که به عنوان نماینده ای از جانب خداوند بر مردم حکومت و دستورات الهی را در جامعه اسلامی اجرا می نماید. مسیر حرکت آن جامعه در راستای دست یابی به مصالح اجتماعی عامه مردم و مقصد آن در نهایت وصول به رضایت حق تعالی می باشد. هر گامی که در مسیر عدالت برداشته شود، می تواند گامی در مسیر قرب الهی باشد.
۳-۱- عوامل اجرای عدالت اجتماعی از منظر قرآن کریم
قرآن بزرگترین منادی بشر و داعی او به عدالت اجتماعی می باشد و فلسفه ارسال رسل را نیز همین امر بیان نموده است.[۱۸۵]
قرآن تنها کتاب انذار نسبت به قیامت، مرگ و جهنم یا تبشیر بهشت و نعمت های فراوان آن نیست. اوامر و نواهی قرآن کریم در بردارنده حکمت هایی است که تمسک به آن، اصلاح رفتار فردی شخص در برابر خداوند متعال و اصلاح رفتار فرد در برابر دیگر افراد جامعه اسلامی را به دنبال دارد.
قرآن کریم که بزرگ ترین کتاب هدایت بشر در تمام عصر ها است؛ به طور اجمال به بررسی و اصلاح همه جوانب زندگی دنیوی و اخروی بشر پرداخته است. در آنجا که از مصالح زندگی اجتماعی بشر سخن به میان آورده، دعوت به اصلاح ذات البین، رفق و مدارا و گذشت و تقویت دوستی ها نموده و با وضع احکام و قوانین عبادی و اجتماعی همچون نماز و زکات و خمس زمینه هایی را برای ایجاد آرامش در پرتو جامعه ای عادل و صالح قرار داده است به نحوی که عدالت حاکم در جامعه بشری، افراد را برای رسیدن به حسن عاقبت در آخرت نیز یاری می رساند و ارتباطی وثیق را بین زندگی دنیوی و اخروی بشر برقرار ساخته است؛ آن گونه که دنیا را مزرعه و محل رشد و نمو روح بشر در آخرت قرار داده است.
در بخش اول فصل پیش رو به مهم ترین عواملی اجرای عدالت اجتماعی از منظر قرآن کریم اشاره می گردد.
۳ـ۱ـ۱ـ حاکمیت قانون عادلانه الهی در جامعه
یکی از بنیان های اساسی حکومت اسلامی، حاکمیت قانون عادلانه الهی در جامعه است. ضرورت وجود قانون در جامعه غیر قابل انکار است. علامه جعفری در مورد اهمیت قانون می نویسد: « چون عدالت عبارت است از رفتار مطابق قانون، برای درک و برقرار کردن عدالت درباره یک فرد یا در قلمرو اجتماعی از انسان ها، مجبوریم قوانین طبیعی و روانی و محیطی آن فرد و اجتماع را که نمایشگر واقعیاتی معین از آنهاست بپذیریم؛ سپس آن قوانین را مطابق اصول و قواعد سازندگی که برای فرد یا اجتماع در نظر گرفته ایم توجیه کرده آنها را به حرکت در آوریم»[۱۸۶]
خداوند در قرآن کریم، مؤمنان را به پیروی از قانون عادلانه الهی که توسط پیامبران گرامی در هر عصری ابلاغ شده، فرا می خواند. در رأس این قوانین، عبادت خداوند و پرستش عملی او و نفی شریک برای ذات باریتعالی و اعتقاد به حق حیات مساوی برای همگان و بهره برداری یکسان از تمامی نعمت ها و نفی سلطه غیر خدا قرار دارد.[۱۸۷]
ذات باریتعالی احکام و قواعد شرعی و حدود الهی را به واسطه رسولانش به مردم ابلاغ نموده و در برخی موارد، پیامبر خداوند به خاطر ولایتی که از جانب خداوند بر مؤمنین دارد می تواند در امور آنان دخل و تصرف نماید، لذا هر گونه سر پیچی از امر رسول خدا سبب ضلالت و گمراهی می باشد.[۱۸۸]
انکار معجزات انبیاء الهی از روی ظلم و تکبر موجب گسترش فساد میان امت های پیشین بوده و هلاکت آنان را به دنبال داشته است.[۱۸۹] خداوند علت نابودی قوم ثمود را ظلم ایشان می داند[۱۹۰]و در سوره هود ویرانی و عذاب وارده بر جوامع را سزای رواج ظلم میان آنان دانسته است.[۱۹۱]
عدالت، مطابق فطرت وعقل سلیم است و هر انسانی هر چند از ظلم منفعت برد عدالت را پسندیده و ظلم را ناگوار می داند و گسترش ظلم سبب رنجش وجدان انسانی است[۱۹۲] وبر خلاف مسیر تکاملی بشر است و علت نابودی بسیاری اجتماعات است. بنابر این مقدمات، لزوم عادلانه بودن قوانین را نتیجه می گیرد.[۱۹۳]
میان اندیشمندان در مورد این که چه کسی توانایی وضع قانون را دارد، سه نظر وجود دارد:

 

    1. عده ای معتقدند کسی که منافع عالیه انسان را بداند و تنها مقام بی غرض باشد می تواند به وضع قانون عادلانه بپردازد.۲. عده ای برآنند حکما وخیر خواهان و عالمان بشر با در نظر گرفتن مقیاس های عقلانی می توانند قوانین عادلانه را وضع کنند.۳. مارکسیست ها می گفتند قوانین عادلانه جبری همیشه از طرف محرومان و مظلومان وضع می شود.[۱۹۴]

 

همان گونه که مشاهده می شود در این نقطه نظرات هر گروه بر اساس ایدئولو‍ژی خود گروهی را موظف به وضع قانون می دانند اما نکته ای که نباید فراموش کرد آن است که هیچ یک از این گروه ها اعم از گروه ضعفا و یا عالمان اجتماعی آگاه به مصالح عمومی نبوده و تصمیم گیری های بشری قطعاً جانبدارانه و طبق گرایشات فردی و حزبی افراد خواهد بود و نمی تواند منافع عموم مردم را در نظر گیرد.
شهید محمد باقر صدر وجود سه شرط را برای قوانین وضع شده لازم می داند و در صورت وجود این شرایط، قانون را وسیله ای برای اجرای عدالت می داند:

 

    1. مبتنی بر عدالت باشد

 

    1. جهت گیری آنها تنها تحقق عدالت اجتماعی و در بردارنده ابزار تحقق آن باشد

 

    1. بر اساس مقتضیات امکانات و ساختار وجودی انسان تدوین شده باشد.[۱۹۵]

 

بر همین اساس اهمیت قانون در نظام سیاسی و اقتصادی جامعه مشخص می شود. از آنجا که قانون وسیله ای برای اجرای عدالت می شود، هر گونه تفاوت و تبعیض در برابر وضع و اجرای قانون مخالف هدف عدالت محور بودن قانون می باشد، پس تک تک افراد جامعه در برابر قانون مساوی اند و از آن به طور مساوی بهره مند می شوند. پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) در کلام معروف خود، مردم چون دندانه های شانه با هم برابرند [۱۹۶] بر اصل مساوات همگان در برابر قانون و امکانات اشاره کرده اند.
مسئله مهم در وضع قوانین در اسلام آن است که قانون عادلانه منحصراً از منشأ الهی سرچشمه می گیرد. تفاوت مکاتب و جوامع غیر دینی با اسلام در این است که در جوامع غیر دینی قانون جامعه برگرفته از نظر و آراء سیاستمداران و حکمای جامعه است و با توجه به تشتت آراء و افکار مختلف و همچنین کامل نبودن عقل انسانی، قوانین وضع شده در این جوامع نیز هر چند سال یک بار نیاز به اصلاح پیدا می کند و تغییراتی در این قوانین داده می شود و به عنوان متمم به رأی گذاشته می شود.
اما در اسلام، قانون از منبع وحی، آفریننده انسان و مدبر امور حیات، آن که به ساختار وجود انسان و مقتضیات و مصالح او آگاه است، سرچشمه می گیرد و با توجه به اینکه فطرت انسان قابل تغییر و تبدیل نیست قوانین نیز تغییر نمی یابد. گرچه با توجه به مقتضیات زمان جهت رفع مشکلات در جامعه اسلامی قوانینی وضع می شود که به تصویب فقیه جامع الشرایط همان زمان می رسد، از نظر اسلام این قوانین جزء احکام ثانویه شمرده می شود و اعتبار آنها تنها تا زمان منقضی شدن شرایط حکم مربوطه است و هیچ مخالفتی با احکام ثابت الهی ندارند.
بنابراین تمامی احکام الهی که قرآن به تشریح آن پرداخته مصداق قوانین عادلانه هستند. احکام مختلف همچون احکام خرید و فروش و معاملات تجاری ، احکام روابط سیاسی با مسلمانان و غیر مسلمانان، احکام حاکم بر روابط زن و مرد و ازدواج و طلاق، احکام اموات، تقسیم ارث، نحوه سلوک با یتیمان و فقرا و. . . به طور کلی تمامی احکام مربوط به روابط اجتماعی سیاسی و اقتصادی که در قرآن ذکر شده اند همه عادلانه اند و عمل به آنها در راستای اجرای عدالت اجتماعی قرار دارد. خوشبختانه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس همین ساختار اسلامی مکتوب گشته و فقهای شورای نگهبان نیز همواره به تصویب قوانین بر اساس کتاب الهی و مصالح جامعه اسلامی نظارت می نمایند لذا از این ناحیه نقص چندانی به چشم نمی خورد. راز مشکلات عمده در راه اجرای عدالت اجتماعی در نحوه اجرا و نظارت بر قوانین نهفته است .
۳ـ۱ـ۲ـ اجرای دقیق حدود و قوانین الهی
یکی از عوامل فراگیر شدن عدالت در جامعه پایبندی مردم به اجرای اصول و قوانین مشترک می باشد در جامعه است زیرا قوام جامعه به متعهد شدن افراد به اجرای قوانین ثابت جامعه است. امام خمینی (ره) تنها راه تأمین عدالت واقعی را اجرای احکام وقوانین اسلامی می دانستند و همواره به اجرای صحیح ودقیق اسلام تأکید داشتند زیرا به نظر ایشان اسلام خود از زمینه های اجرای عدالت برخوردار است و در صورت اجرای احکام و قوانین اسلامی اشرافیگری از بین می رود.[۱۹۷]
آیه الله مصباح یزدی دو دلیل برای لزوم وضع قانون در اجتماع بیان می کنند:

 

    1. ضرورت عقلی زندگی اجتماعی: انسان بر خلاف سایر موجودات در تشکیل زندگی اجتماعی دارای اختیار بوده زیرا به تنهایی مصالحش تأمین نمی شده، برای تأمین مصالح نیاز به زندگی اجتماعی دارد.

 

    1. وجود اختلافات در زندگی اجتماعی: خواسته های متفاوت انسان ها سبب ایجاد تزاحم می شود و همین تزاحم در جامعه، منشأ ایجاد ارزشهای اخلاقی می شود. اگر تزاحمی وجود نداشت و هر کس هر چه می خواست می یافت وجود حقوق و تکلیف حقوقی ضرورتی نداشت، زیرا در آنجا هر کس هر چه را بجوید بیابد، نیازی به اختصاص دادن چیزی به کسی که لازمه آن محروم کردن دیگران از آن چیز است وجود ندارد. ولی زمانی که تزاحم هست و هر کس فقط با محروم کردن کسی یا کسانی دیگر می تواند از شئ بهره بگیرد باید مرز بندی هایی اعمال شود و هر چیزی به کسی یا کسانی اختصاص می یابد (حق) و از دیگران خواسته شود آن اختصاص را بپذیرند و به لوازم آن متعهد شوند(تکلیف)[۱۹۸]

 

لازمه جامعه اسلامی وضع قوانینی است که از جانب خداوند به انسان ها رسیده باشد. یعنی از منبع وحی الهی و پدید آورنده تمام موجودات سرچشمه گرفته باشد و با واسطه فیض الهی، رسول خدا و ائمه اطهار (علیهم السّلام) به انسان ها رسیده باشند، مورد قبول و اطمینان باشد و در تمام زمینه ها به اجرای این دستورات تأکید شود. به دنبال وضع قوانین الهی باید زمینه ها برای اجرای دقیق این قوانین فراهم گردد و مجریان قانون باید از شایسته ترین افراد از لحاظ علم به قانون، تقوی و خویشتن داری و مسئولیت پذیری باشند.
در ضمن اجرای قوانین در جامعه لازم است اقدامات بازدارنده ای برای نقض کنندگان قوانین نیز وضع شود تا ناقضان قوانین به هر دلیلی نتوانند به راحتی امنیت جامعه را به هم زده و هرج و مرج پدید آورند و در صورت تخلف با آنها برخورد صورت گیرد. این مجازات ها در اسلام به عناوین مختلف همچون حد قصاص، دیه مقتول، کفاره پیمان شکستن یا حد شرب خمر و زنا و … بیان شده است و در کتب فقهی تحت عناوینی چون حدود ، دیات و قصاص به تفصیل راجع به آنها بحث شده است. از آن جا که مهم ترین منبع وضع قوانین اسلامی قرآن کریم است به بیان بعضی آیات راجع به این حدود می پردازیم.
آیه ۱۷۸ بقره به قصاص عمد نفس اشاره می کند و در آن با توجه به جنسیت و حریت مقتول مجازات مکفی در نظر گرفته است: «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فىِ الْقَتْلىَ الحُْرُّ بِالحُْرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنثىَ‏ بِالْأُنثىَ‏ فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شىَ‏ْءٌ فَاتِّبَاعُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ »[۱۹۹]
واژه قِصاص از ریشه قَصَّ (یَقُصُّ) به معنای تعقیب کردن[۲۰۰]و پی جویی آمده و قصاص را از آن جهت قصاص گویند که در تعقیب جنایت و در پى آنست.[۲۰۱] حکم قصاص به معنی آن است که جانی را در جنایتش تعقیب می کنند و عین آن جنایتی را که وارد آورده بر او وارد می سازند.[۲۰۲] مجازات در برابر جانیان در تمامی ادوار و میان تمام قبائل به نحو گوناگون جاری بوده به نحوی که گاه در مورد آن به حدی زیاده روی می شد که به دنبال قتل فردی از یک قبیله، صاحبان دم تا حد توان از قبیله مقابل به قتل می رساندند و جنگ هایی خونین در میان دو قبیله متخاصم شکل می گرفت. اما اسلام با این جدال های جاهلی مقابله کرد و قانون قصاص را وضع نمود تا مجازات ها متناسب با جرم صورت گیرد و از هرگونه زیاده روی در قتل و کشتار جلوگیری گردد.[۲۰۳]
در آیه مذکور به تناسب جرم با مجازات اشاره شده به نحوی که در برابر قتل برده، فرد آزاد کشته نمی شود، زیرا شأن و منزلت اجتماعی برده به عنوان خدمتکار با شخص آزاد متفاوت است و به جرم قتل یک زن، مردِ قاتل کشته نمی شود مگر آنکه صاحبان دم به او نصف دیه مرد را بپردازند. تفاوت در مجازات قصاص ناشی از نقش اجتماعی مرد و زن در جامعه است. چون مرد، نان آور خانواده محسوب می شود، دیه او از دیه زن بیشتر است.
اما جمله (فَمَن عُفِیَ لَه و) اشاره به کلام مشهوری دارد؛ در عفو لذتی است که در انتقام نیست. در صورت عفو از جانب اولیای دم مقتول، قاتل باید بدون معطلی خون بها را به ولی دم او بپردازد. اگر چه عفو مصلحت قاتل را تأمین می کند ولی قصاص قاتل به سبب جرمش، سبب حیات جامعه می شود و مصلحت عمومی تنها با قصاص تأمین می شود همان گونه در آیه بعدی همین سوره قصاص عامل حیات بخشی به جامعه شمرده شده است.[۲۰۴] شاید رمز حیات بخشی قصاص در جامعه تقویت عامل بازدارندگی از قتل های بعدی و ایجاد امنیت در جامعه می باشد. اهمیت این عامل را می توان با توجه به اوضاع کشور های غربی مشاهده نمود که نپذیرفتن اصل قصاص درآن جوامع سبب شده تا زندان های آنان مملوء از زندانیان سابقه داری باشد که بعد از گذراندن مدت محدود مجازات، وارد جامعه شده و بار دیگر سبب قتل و نا امنی در جامعه می گردند.[۲۰۵]
امروزه در حالی با قانون قصاص مخالفت می شود که بر اساس شواهد تاریخی این قانون درآیین های گذشته نیز وجود داشته و قرآن نحوه اجرای آن را به تفصیل بیشتری ذکر کرده است. در آیه ۴۵ سوره مائده به قانون قصاص اجزای بدن که در دین یهود مرسوم بوده اشاره شده و تأکید شده که این قصاص ابداع اسلام نیست بلکه پیش از آن پیروان موسی (علیه السّلام ) نیز به آن معتقد بوده اند.
« وَّکَتَبنا عَلَیهِم فیها اَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَینْ‏َ بِالْعَینْ‏ِ وَ الْأَنفَ بِالْأَنفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنّ‏ِ وَ الْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَهٌ لَّهُ وَ مَن ‏لَّمْ یحَْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[۲۰۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 05:37:00 ق.ظ ]




 

هیچ دانش قطعی و تضمین دهنده در خصوص مطابقت خدمت ارائه شده با آنچه که برای آن برنامه ریزی و تبلیغ کرده ایم، وجود ندارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

تولید مجزا از مصرف

 

تولید و مصرف همزمان

 

مشتریان در این فرایند مشارکت و اثرگذاری دارند.

 

 

 

مشتریان بر روی یکدیگر تاثیر می­گذارند.

 

 

 

کارکنان بر روی محصول نهائی اثرگذار هستند.

 

 

 

تمرکززدائی ممکن است ضروری باشد.

 

 

 

تولید انبوه دشوار است.

 

 

 

فناناپذیر

 

فناپذیر

 

همزمان سازی عرضه و تقاضا، دشوار است.

 

 

 

خدمات را نمی­ توان مرجوع نمود یا دوباره فروخت.

 

 

 

ناملموس بودناصلی­ترین مشخصه متمایز کننده خدمات عبارت است از ناملموس بودن[۳۰]. از آنجائیکه خدمات به لحاظ ماهیت شان، نوعی عملکرد یا فعالیت هستند و شیء محسوب نمی­شوند، نمی­ توان آنها را به صورت عینی مشاهده و حس نمود، چشید و یا همانند حسّی که در مورد کالاهای مشهود به انسان دست می­دهد، آنها را لمس کرد.
ناهمگن بودنبه دلیل آنکه خدمات نوعی عملکرد هستند، غالباً توسط انسان تولید می­شوند و به همین سبب هیچ دو خدمتی را نمی­ توان یافت که دقیقاً مشابه یکدیگر باشند. کارکنان ارائه کننده خدمت، اغلب در معرض دید مشتریان قرار دارند، در حالیکه عملکرد افراد ممکن است نسبت به روز قبل یا حتی نسبت به ساعت پیش متفاوت باشد. ناهمگن بودن[۳۱] همچنین به این دلیل به وجود می ­آید که هیچ دو مشتری را نمی­ توان یافت که شبیه یکدیگر باشند؛ هر کدام از مشتریان ممکن است دارای درخواست­های منحصر به فردی باشند یا آن خدمت را به شیوه منحصر به فردی تجربه نمایند. از این رو ناهمگونی مرتبط با خدمات، عمدتاً پیامد تعامل انسان ( میان کارکنان و مشتریان ) می­باشد.
تولید و مصرف همزمان: در حالیکه بیشتر کالاها ابتدا تولید می­شوند و سپس به فروش و مصرف می­رسند، اکثر خدمات ابتدا به فروش می­رسند و سپس به صورت همزمان تولید و مصرف می­شوند[۳۲]. برای مثال، یک خودرو ممکن است در دیترویت تولید شود، به سان فرانسیسکو ارسال گردد، دو ماه بعد به فروش برسد و طی یک دوره چندساله به مصرف برسد. اما خدمات رستوران تا زمانی که به فروش نرسند، قابل ارائه نمی­باشند و اساساً خدمات این چنینی به طور همزمان تولید و مصرف می­شوند. همزمان بودن همچنین به این معنا است که مشتریان اغلب اوقات در طول فرایند تولید خدمت با یکدیگر تعامل نموده و به همین سبب ممکن است تجارب یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهند. پیامد دیگر تولید و مصرف همزمان این است که تولیدکنندگان خدمات، خویش را به عنوان بخشی از تولید و عنصری اساسی در تجربه و تلقی مشتریان از خدمت مورد نظر، ایفاگر نقش بدانند. به دلیل اینکه خدمات به صورت همزمان تولید و مصرف می­شوند، تولید انبوه دشوار است. کیفیت خدمت و رضایت خاطر مشتری به نحو چشمگیری بستگی به آنچه که “بلادرنگ”[۳۳] اتفاق می­افتد، دارد. از جمله عملکرد کارکنان و تعامل موجود میان کارکنان و مشتریان. بدیهی است ماهیت بلادرنگ خدمات همچنین به خلق مزیت­ها در قالب فرصت­هایی برای عرضه خدمات متناسب با نیازهای هر یک از مشتریان به صورت انفرادی، منتهی می­گردد.
فناپذیری: فناپذیر[۳۴] بودن خدمت به این حقیقت اشاره می­نماید که خدمات را نمی­ توان ذخیره نمود، انبار کرد، مجدداً به فروش رساند، یا مرجوع نمود. این حقیقت که خدمات را نوعاً نمی­ توان مـرجوع نمود یا دوباره فروخت، همچنین به این نکته­ دلالت­ می­ کند که وقتی فرایند ارائه خدمات با شکست مواجه می­گردد، بایستی استراتژی­ های مناسب جهت جبران ضایعۀ به ­وجود آمده، اتخاذ گردد. به طور مثال، گرچه یک آرایش موی بد نمی­تواند مرجوع گردد، آرایشگر می ­تواند و بایستی استراتژی­هایی برای جبران و بازیابی رضایت خاطر مشتری به ­کار گیرد.
تجربه مشتری
امروزه واژه تجربه مشتری به یکی از واژه‌های رایج در ادبیات کسب و کار تبدیل شده است و بسیاری از شرکت‌ها برآنند با بهبود آن، به مزیت رقابتی مناسبی نسبت به سایر رقبای خود دست یابند، ولی مانند بسیاری از واژه‌های کیفی مانند طراحی یا نوآوری تعریف این واژه مشکل است. تجربه مشتری به گونه‌های مختلفی تعریف می‌شود مانند تجربه‌های ارتباطی مانند ارتباطات اینترنتی یا تلفنی، در بقیه موارد تجربه مشتری در خدمات مشتری یا در حل کردن سریع مشکل مشتری خلاصه می‌شود. برای اینکه بتوانید موفقیت سازمان خود را در بلند مدت تضمین نمایید، تجربه مشتری را باید در تمامی موارد فوق یا حتی فراتر از آن در نظر بگیرید. تجربه مشتری حاصل مجموع برداشتی است که مشتری از شرکت یا برند شما دارد و نباید آن را به صورت محدود بررسی کنید (ریچاردسون, ۱۳۹۲).
اگرچه تعاریف بسیار متعددی در این خصوص وجود دارد، ولی همه توافق‌نظر دارند که «تجربه مشتری» باید شامل تعامل با افراد، فرآیندها یا سیستم یک سازمان باشد. برخی گفته‌اند تجربه، شامل تعامل با یک محصول هم می‌شود و دیگران گفته‌اند تجربه، شامل احساسات یا عکس‌العمل‌های عاطفی می‌شود که حاصل این تعاملات است. تجربه مشتری، مجموعه‌ای از همه تعاملات مشتری با محصولات، خدمات و افرادی است که به یک سازمان با یک مارک خاص مربوط می‌شوند. در تعریف دیگری بیان شده است که تجربه مشتری عبارت است از احساسات و افکاری که حاصل همه تاثیرات-اعم از محسوس و غیرمحسوس- از سوی هر شخص با هر چیزی است که نماینده مستقیم با غیرمستقیم یک سازمان، مارک یا یک محصول باشد. تجربه مشتری همه نقاطی که مشتری با سازمان، محصول با خدمت برخورد می‌کند، را در برمی‌گیرد (جانفرسا, ۱۳۹۲).
ارزش ویژه برند
مفهوم برند و ارزش ویژه برند
به طور کلی با بررسی نظریه‌های برند در ادبیات بازاریابی، ۹ دیدگاه مختلف در رابطه با برند شناسایی شده است که در جدول شماره ۲-۳ گزارش شده‌اند.
جدول شماره ‏۲‑۳- دیدگاه‌های مختلف در رابطه با برند (منبع: انصاری و نصابی, ۱۳۹۲)

 

 

۱٫ برند به عنوان یک محافی حقوقی و قانونی

 

۶٫ برند به عنوان یک شخص (شخصیت برند)

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:36:00 ق.ظ ]




- مکانیسم بررسی دوره ای جهانی
افزایش تعداد اعضای شورای حقوق بشر، از ۲۵ عضو مورد نظر کشورهای گروه غرب و آمریکا به ۴۷ عضو، مبنا قرار گرفتن تقسیم عادلانه جغرافیایی، ایجاد تعدیل در سهمیه‌های جغرافیایی از طریق افزایش تعداد سهمیه گروه آسیا و آفریقا به ۱۳ کشور و در مقابل کاهش سهمیه سایر گروه‌های جغرافـیایی، انتخاب اعضای شـورا براساس اکثریت مطلق اعضای مجـمع عمومی و نه اکثریت دو سوم مورد نظر آمریکا و گروه غرب، از جمـله تغییرات ایجاد شده در این حوزه به شمار می‌رود که فرصت حضور و مشارکت کشورهای در حال توسعه را فراهم آورده و موانع ایجاد شده از سوی گروه غرب در این جهت را کاهش می‌دهد.
در سازوکار بررسی دوره‌ای و جهانی حقوق بشر، که براساس آن وضعیت حقوق بشر در کلیه کشورها از حیث اجرای تعهدات حقوق بشری به صورت دوره‌ای مورد ارزیابی و بازبینی قرار می‌گیرد، فرصتی مناسب جهت اعمال نظارت بر وضعیت حقوق بشر در کشورهای گروه غرب نیز به شمار رفته و لذا در مجموع مثبت ارزیابی می‌شود.
با تشکیل شورای حقوق بشر به عنوان رکن فرعی مجمع عمومی و امکان تبدیل شدن آن به رکن اصلی سازمان ملل ظرف ۵ سال آینده، اصلی‌‌ترین نهاد حقوق بشری سازمان ملل در کنار کمیته سوم مجمع عمومی در مقایسه با اکوسوک ارتقاء جایگاه یافته و فعالیت‌های حقوق بشری سازمان ملل از تمرکز بیشتری برخوردار شده است.
علاوه بر این، ‌پیشنهادات کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل مبنی بر ایجاد یک نهاد واحد به منظور نظارت بر اجرای تعهدات معاهده‌ای کشورها در زمینه حقوق بشر و تدوین برنامه جامع نظارتی، ‌سازوکار حقوق بشری سازمان ملل را با انسجام بیشتری مواجه ساخته و امکان نظات موثرتر حقوق بشری بر کشورهای مختلف و تصمیم سازی در این زمینه را با سهولت بیشتر، فراهم ساخته است.
فصل دوم
عملکرد شورای حقوق بشر
بند اول- مکانیسم جهانشمول بررسی دوره‌ای حقوق بشر UPR
به پیشنهاد دبیر کل سازمان ملل متحد کوفی عنان در ماه مارس ۲۰۰۵، ایجاد مکانیسمی برای ارزیابی تمام تعهدات حقوق بشری همه کشورها توسط هماتایان خود در نظر گرفته شد. قصد بر این بود که این مکانیسم بتواند اصول حقوق بشر یعنی جهان شمولی و تفکیک ناپذیری را بطور عینی و محسوس ارائه کند. مکانسیم UPR می تواند بر ادعاهای عملکرد گزینشی وسیاست بازی های کمیسیون حقوق بشر غلبه کند. ولی عنان به این سوال اساسی که چگونه UPR می تواند عمل کند که خود دچار سیاست زدگی نشود پاسخ نداد، چرا که عنصر سیاست یک ویژگی ذاتی هرنهاد بین دولتی است. مکانسیم UPRبه عنوان یک فرایند بین دولتی به بررسی دولت های عضو سازمان ملل متحد به شیوه ای عینی، شفاف، غیر گزینشی، سازنده، غیر تهاجمی و غیر سیاسی می پردازد. [۱۶۹]
پایان نامه - مقاله - پروژه
تشکیل این سازوکار به منظور تضمین بیطرفی و فراگیری نظارت شورای حقوق بشر بر وضعیت حقوق بشر در همه کشورها بود.
با آغاز به کار بررسی دوره ای جهانی UPR و کمیته مشورتی در سال ۲۰۰۸، به عنوان دو مکانیسم جدید شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مرحله مهمی به سمت نهایی شدن فرایند نهاد سازی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد آغاز شد.[۱۷۰]
نشست ‌های اول تا ششم شورای حقوق بشر بیشتر به نهادسازی و تعیین رویه‌های کاری شورا اختصاص یافت.از این رو نشست‌ هفتم شورا نخستین نشستی است که در قالب دستور کار جدید شورای حقوق بشر فعالیت خواهد کرد. همچنین بلافاصله پس از این نشست شورا، اولین نشست UPR جهت بررسی وضعیت حقوق بشر در ۱۶ کشور برگزار خواهد شد.انتخاب این روش بدان جهت است که دولت ها نظارت دائمی تری بر عملکرد خود در نقض حقوق بشر احساس کنند.[۱۷۱]
جزئیات مربوط به عملکرد UPRدقیقا در قطعنامه ۱/۵ ذکر نشده بود، در نتیجه ایجاد و شفاف سازی روش های upr از دغدغه های اصلی شورا ی حقوق بشر در اولین جلسه بررسی ادواری جهانی بود.[۱۷۲]
اولین وظیفه شورای حقوق بشر در سال ۲۰۰۶ بررسی و بهبود مکانیسم های سابق کمیسیون حقوق بشر و ایجاد روش برای مکانیسم UPR بود.برای این منظور محمد لولیچکی [۱۷۳]سفیر مراکش به عنوان مجری کار گروه بین الدولی به منظور توسعه ابعادUPR منصوب شد.ابتدا پیش نویسی تهیه و سپس در متن نهایی ایجاد مکانیسم در ۲۷ آوریل ۲۰۰۷ به رئیس شورای حقوق بشر ارائه شد.همچنین شایان ذکر است که کمک های هماهنگ سازمانهای غیر دولتی را را در تهیه پیش نویس نباید نادیده گرفت. بسیاری امیدوار بودند که UPR امکانات جدیدی را در بالا بردن مسائل حقوق بشری در سطح بین المللی ارائه کند.و این امکانات به مراتب یرای سازمان های غیر دولتی نسبت به کمیسیون های فرعی سابق و روش شکایت دادخواهی ۱۵۰۳ برجسته تر خواهد بود.[۱۷۴]
۱-۱-منابع اطلاعاتی سیستمupr
برررسی در مکانیسم uprبر اساس یک سری منابع اطلاعاتی صورت می گیرد:
۱-گزارش ملی (۲۰صفحه)
۲-گزارش تلفیقی از اطلاعات سازمان ملل متحد (۱۰ صفحه)
۳-خلاصه ای از اطلاعات معتبر و موثقی که توسط سایر ذینفعان (از جمله سازمانهای غیر دولتی، نهاد های ملی حقوق بشرو دیگر طرفین علاقمند مانند نهاد های منطقه ای حقوق بشر)ارائه می شود.(۱۰صفحه)
۴-دو سندی که توسط دفتر کمیسر عالی حقوق بشر تهیه می شود.
رهنمودهای عمومی نیز اطلاعاتی را در اختیار شورا قرار می دهد و کشورها باید در گزارش ملی خود(فرایند مشاوره و مشورت های گسترده را که در آماده سازی اطلاعات داشته اند) را ارائه کنند. سایر ذینفعان نیز خلاصه ای از گزارشات خود را به دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر برای حصول از اطمینان بیشتر و شفافیت کامل ارسال می کنند تا کنون سازمان های غیر دولتی ملی و ائتلافی به نظر می رسد که از این خلاصه گزارشات راضی هستند. مهلت ارسال اطلاعات برای سازمانهای غیر دولتی ۵ الی ۷ ماه قبل از بررسی UPR در مقایسه با گزارشات ملی که ۶ هفته است در نظر گرفته شده است.[۱۷۵]
۲-۱- ابعاد و روش های UPR
بر اساس روش UPR وضعیت حقوق بشری تمامی کشورهای عضو سازمان ملل متحد (۱۹۲ کشور) طی یک دوره چهار ساله مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این راستا شورای حقوق بشر از نشست سپتامبر ۲۰۰۸ بررسی وضعیت حقوق بشر کشورهای مختلف را در چارچوب UPR آغاز خواهد کرد. بر این اساس در سال اول قراراست وضعیت ۴۸ عضو (طی سه مرحله ۱۶ تایی) مورد بررسی قرار گیرد.
گروه کاری UPR از سال آوریل ۲۰۰۸ کار خودش را آغاز می کند. این گروه کاری متشکل از ۴۷ کشور عضو شورای حقوق بشرند و به عنوان یک کمیته وابسته به شورای حقوق بشر عمل می کند، هر چند کشورهای ناظر هم ممکن است رسما اظهار نظر کنند. UPR سالی سه بار جلسه و سه بار اجلاس دو هفته ای خواهد داشت و در هر اجلاس گزارش ۱۶ کشور که در سال می شود ۴۸ کشور مورد بررسی قرار خواهد گرفت و تا پایان سال ۲۰۱۱ گزارش حقوق بشری تمام اعضا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای اینکه بررسی گزارش هر کشور با سهولت بیشتری انجام شود شورای حقوق بشر گروهی را مشهور به تروئیکا برای بررسی گزارش کشور ذیربط تشکیل خواهد داد. تروئیکا که شورای حقوق بشر و قبل از جلسه گروه کاری تشکیل می شوند موظف اند که شرح ها و سؤالات در مورد گزارش هر دولت مورد بررسی و دسته بندی قرار دهند و در ژنو گفتگوهای سه ساعته با هر دولت داشته باشند و بعد هنگامی که در جلسه گروه کاری گزارش دولت بررسی می شود کلیه کشورهای عضو ملل متحد می توانند در گفتگوهای متقابل (dialogue) شرکت کنند.[۱۷۶]
کشور تحت بررسی به سوالات در هر مرحله پاسخ می دهد.این گفتگو ها در نتیجه گزارش ثبت می شود که گاهی توصیه های خاصی را نیز به همراه دارد. دفتر کمیسونر عالی دو روز به تدوین گزارش upr می پردازد.در این فاصله کشور تحت بررسی می تواند توصیه هایی را بپذیرد یا آنها را رد کند. تمام این فعل و انفعالات در خلاصه گزارش گروه کاری منعکس خواهد شد.این گزارش سپس برای تصویب یا اصلاح دو روز بعد از بررسی به کار گروههاUPR ارائه خواهد شد.دو هفته نیز برای دریافت اصلاحات اضافی نیز در نظر گرفته خواهد شد.در مرحله نهایی تصویب گزارش توسط شورای حقوق بشر در جلسه عمومی بعدی آن برنامه ریزی شده است.و برای آن یک ساعت اختصاص داده شده و ۲۰ دقیقه ابتدایی نیز مختص کشور تحت بررسی است، نوشته های ارسالی توسط کشورها نیز به نتیجه نهای ضمیمه خواهد شد.[۱۷۷]
بر اساس بخش IA قطعنامه ۱/۵ مبنای حقوقی مورد استناد در سازوکار UPR شامل میزان پایبند بودن کشوها به تعهدات بین‌المللی خود از جمله منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، اسناد حقوق بشری که دولت‌ها عضو آن می‌باشند، ‌تعهدات داوطلبان دولت‌ها، از جمله تعهداتی که هنگام کاندیدا شدن برای عضویت در شورای حقوق بشر بیان داشته‌اند و در موارد قابل استناد، حقوق بین‌الملل بشردوستانه خواهد بود. این بدان معنی خواهد بود که uprتعهدات جدیدی را به دولت تحت بررسی (sur)[178] تحمیل نمی کند بلکه هدفش کمک به دولتها در جهت اجرای موفق تعهداتشان است.[۱۷۹]
اسناد کاری که در هر تروئیکا در مورد یک کشور قرار می گیرد در وهله اول شامل دولت تحت بررسی است در وهله دوم گزارشهایی است که توسط نهادهای حقوق بشری ارائه شده (توسط کارشناسان و گروه های مستقل حقوق بشری در داخل سیستم ملل متحد) و در وهله سوم گزارشهایی است که از سازمانهای غیردولتی بین المللی و نهادهای ملی حقوق بشر به شورای حقوق بشر ارسال شده است. توصیه شده به دولتها که سعی کنید گزارشات جامع باشد. پیشرفتها و موانعی که داشته اید و اقداماتی که در نظر دارید برای بهبود حقوق بشر در کشور خود انجام دهید.[۱۸۰]
در واقع هدف اصلی در خصوص کشورها بهبود وضعیت حقوق بشر، انجام تعهدات حقوق بشری، ارزیابی تحولات مثبت و چالش‌های فراروی کشورها، افزایش ظرفیت کشورها و کمک‌های فنی به آنها در مشورت و با رضایت آنها، بهره‌گیری از بهترین رویه‌های موجود در بین کشورها و دیگر طرف‌های ذیربط در مشورت و با رضایت آنها و کشورهای ذیربط، گزارش ملی و ارئه کتبی آن از سوی دولت تحت بررسی، تشویق به همکاری کامل و تعامل با شورای حقوق بشر و دیگر نهادهای حقوق بشری و دفتر کمیسر عالی حقوق بشر است.[۱۸۱]
۳-۱-حضور دولت تحت بررسی
کشورهای تحت بررسی بطور کلی با هیات های بزرگ در سطح بالا معمولا در سطح وزرا در این بررسی حضور دارند.این مساله حاکی از این است که کشورها این روند را جدی گرفته اند. با این حال فرستادن وزرا ی دیگر مانند وزیر دادگستری و نمایندگان به جا ی وزرای امور خارجه مایه تاسف است، این اقدامی بود که از سوی کشورهایی مانند بحرین و اندونزی و الجزایر صورت گرفت، که حاکی از بی میلی این کشورها به بهبود و گسترش حقوق بشر است.هر کشور تحت بررسی ۶۰ دقیقه برای ارائه گزارش ملی و پاسخ به سوالات کتبی از تروئیکا دریافت می کند زمان خواهد داشت.[۱۸۲]
۱-۳-۱-فهرست سخنرانان و تعهدات کشورهای دوست
در اولین دوره بررسی بحرین، موضع گیری های کشورهای دوست و موافق روندی منفی ایجاد کرد.تمام سخنرانان در لیست کشور بحرین از بین کشورهایی بودند که به تعریف و تمجید کشور تحت بررسی می پرداختند. در دور بررسی بعدی که به کشور تونس مربوط می شد، متحدانش به نظر می رسید از کشورهایی بودند که بطور غالب سعی در اطاله کلام و تاخیر جلسه را داشتند.این مساله اصول شفافیت و بیطرفی و کاهش احتمالات را که از اهداف اولیه UPRبرای بهبود و توسعه حقوق بشر بر روی زمین را به چالش می کشید.و این رویه منفی احتمالا در بررسی های آینده بازسازی خواهد شد.[۱۸۳]
بند دوم- بررسی ادواری جهانی (UPR) ایران

 

  شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در چهاردهمین جلسه خود که از ۱۰ تا ۲۸ خرداد ۱۳۸۹ در ژنو برگزار شد، در روز ۲۰ خرداد، گزارش نهایی ایران را که در چهارچوب بررسی‌های دوره‌ای جهانی (UPR) به شورا ارائه شد، تصویب کرد. این گزارش که با شماره) ۱/۵[۱۸۴]( به ‌عنوان سند سازمان ملل ثبت شد و دربرگیرنده پاسخ‌های ایران به پیشنهادهای مطرح‌شده در هفتمین گروه کاری (UPR) در بهمن ماه سال ۱۳۸۹بود، توسط دکتر محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر ایران، در صحن این شورا در ژنو ارائه شد و در پی آن با اجماع اعضای شورا به تصویب رسید. [۱۸۵]

گروه کاری بررسی ادواری جهانی، که براساس قطعنامه ۱/۵ مورخ ۱۸ ژوئن ۲۰۰۷ شورای حقوق بشر تشکیل شد، هفتمین جلسه خودرا از ۸ تا ۱۹ فوریه ۲۰۱۰ تشکیل داد. بررسی جمهوری اسلامی ایران در یازدهمین جلسه، در ۱۵فوریه ۲۰۱۰ انجام شد. ریاست هیات ایران را محمد جوادلاریجانی، دبیر کل شورایعالی حقوق بشر، قوه قضائیه، به عهده داشت. گروه کاری در جلسه ۱۷ فوریه ۲۰۱۰ خود گزارش درباره ایران را تصویب کرد.
۲-شورای حقوق بشردر ۷ سپتامبر ۲۰۰۹ گروه (۳نفری) گزارشگران زیر را انتخاب کرد تا موجب تسهیل در امر بررسی ایران شود: مکزیک، پاکستان و سنگال.
۳-مطابق پاراگراف۱۵پیوست قطعنامه۱/۵، اسناد زیر برای بررسی ایران منتشر شد:
الف)گزارش ملی ارائه شده/ ارائه مکتوب تهیه شده مطابق پاراگراف ۱۵(الف)[۱۸۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:36:00 ق.ظ ]




نیکلسون:
شارح فقط در این بیت بیان کرده است که: اِهدِ الصِراطً به جای “اهدنا الصراط” آمده است.
( نیکلسون، ۱۳۸۴: ۳۲۸)
فروزانفر:
لفظ اهدنا را، پیامبران و امامان و مؤمنان بر زبان آورده‌اند و هم در نماز می‌خوانند از این رو مفسّران بضرورت، هدایت را در این آیه به معنی توفیق و زیادت ایمان و ثبات بر دین حق گرفته‌اند … تشخیص حدّ میانین دشوار است، آدمی‌گاه فریفته‌ی شوق و نشاط در عمل می‌شود و راه افراط می‌پیماید بگمان اینکه بر خدمت و طاعت افزوده است و وقتی هست که از میل به تن آسائی بسوی تفریط می‌رود به خیال اینکه حکم حق درباره‌ی او چنین است و درین هر دو حالت خویش را بر صواب می‌پندارد…. پس ترس مؤمن از آن جهت است که حدّ وسط، راهی است دقیق و باریک و هر چشمی‌آن را باز نمی‌شناسد لیکن اتصال به ولی کامل، او را از هر خطر رهایی می‌بخشد، مراد مولانا همین توجیه است بدلیل: امر حق را باز جو از واصلی.» ( فروزانفر، ۱۳۸۲: ۹۱۱-۹۱۰)
زمانی:
به عقیده‌ی زمانی معنی بیت چنین است:« از ترس ادا نکردن، یعنی انفاق نکردن مال در جای مناسبش، مؤمن در نماز همیشه می‌گوید: ما را به راه راست راهنمایی فرما.»(زمانی،۱۳۷۸: ۶۷۶)
استعلامی:
به عقیده‌ی استعلامی‌ به ضرورت وزنی ضمیر مفعولی اهدنا حذف شده است.«معنی بیت این است که وقتی به پروردگار می‌گوییم که ما را به راه راست هدایت کن، راه راست همان است که داده‌ی حق را در راه حق مصرف کنیم، چه مال و چه نیروی جسمی و فکری.»( استعلامی، ۱۳۷۹: ۴۴۲)
گولپینارلی:
معنی آیه را بیان کرده است.( گولپینارلی، ۱۳۸۴: ۳۲۶)
نظر اجمالی:
شرحی که فروزانفر بیان کرده است کاملاً درست به نظر می‌رسد چنان که مولانا در ابیاتی دیگر از زبان پیغمبر بیان کرده است که برای چاره‌ی این خوف هایی که نداند حد وسط و درست کدام است خداوند بر خواندن این آیه تأکید دارد:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

گفت پیغمبر به یک صاحب ریا
از برای چاره‌ی این خوف‌ها
  صَلّ اِنَّکَ لَم تُصَلِّ یا فَتی
آمد‌ اندر هر نمازی اِهدِنا
(بیت ۳۴۰۵-۳۴۰۴/ ۱)

 

 

۷۵)گفت پیغمبر که: زن بر عاقلان   غالب آید سخت، و بر صاحب دلان
(بیت۲۴۴۴)

انقروی:
« پیغمبر (ع) فرمود که زن بر مردان عاقل و بر صاحبدلان، سخت چیره و مسلّط است زیرا که آنان که عاقل و صاحبدل‌اند ، رقیق القلب می‌باشند، به همین دلیل از عونت و خشونت پرهیز دارند.» ( انقروی، ۱۳۸۰: ۹۳۸)
نیکلسون:
شارح فقط به معنای صاحب دلان پرداخته است:« آنان که دارای ادراک روحانی هستند.» (نیکلسون، ۱۳۸۴: ۳۴۹)
فروزانفر:
بعد از بیان اینکه‌این سخن:« زنان بر آزاده مردان غالب می‌آیند ولی فرومایگان بر آن‌ ها چیره می‌شوند.»از معاویه بن ابی سفیان بوده و ذکر داستان آن بیت را این گونه معنی می‌کند: «خردمندان با زنان با مدارا و نرم خوبی رفتار می‌کنند و خویش را برای تمام عمر آسوده و فارغ بال می‌سازند.» (فروزانفر،۱۳۸۲: ۱۰۳۳)
زمانی:
« پیامبر(ص) فرمود: زن بر مردانِ خردمند و بر صاحبدلان، سخت چیره و غالب است.»(زمانی،۱۳۷۸: ۷۲۵)
استعلامی:
استعلامی‌همچون فروزانفر این سخن را در مآخذ نقل از معاویه دانسته است و می‌گوید:« مولانا در عبارت آن تصرفی کرده و آن را به پیامبر نسبت داده است.»(استعلامی،۱۳۸۷: ۴۵۴)
گولپینارلی:
«پیغمبر گفت که زن بر خردمندان و صاحب دلان سخت چیره می‌شود.»(گولپینارلی،۱۳۸۴: ۳۶۱)
نظر اجمالی:
بیت به گونه‌ای است که خواننده ممکن است ناگهان دچار اشتباه شود و بگوید: زن بر عاقلان و خردمندان سخت مشکل می‌تواند غالب شود ولی همه‌ی شارحان معنای یکدست و قابل فهمی‌بیان کرده‌اند و خود مولانا این تسلیم شدن خردمند و عاقل را در برابر زن در چند بیت قبل خود بیان می‌کند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ق.ظ ]




از جمله دیگر ویژگیهای وزیر و مشاور آگاه این است که در خدمت ملوک اخلاص داشته باشد و آنچه به صلاح ملک است را بیان کند. و دیگر اینکه اگر پادشاه تصمیمی دارد که بر خلاف صلاح مملکت و رعیت باشد حتماً آن را به پادشاه گوشزد کند و از این که جنبه های مختلف این قضیه را برای او روشن نماید ابا نکند.
پایان نامه - مقاله
- «کلیله گفت: انگار که به ملک نزدیک شدی به چه وسیلت منظور گردی و به کدام دالت به منزلتی رسی؟ گفت: اگر قربتی یابم و اخلاق او بشناسم خدمت او را به اخلاص عقیدت پیش گیرم و همت بر متابعت رای و هوای او مقصور گردانم و از تقبیح احوال و افعال وی بپرهیزم، و چون کاری آغاز کند که به صواب و به صلاح ملک مقرون باشد آن را در چشم و دل وی آراسته گردانم و در تقریر فواید و منافع آن مبالغت نمایم تا شادی او به متانت رای و رزانت عقل خویش بیفزاید، و اگر در کاری خوض کند که عاقبت وخیم و خاتمت مکروه دارد و شرّ و مضرّت و فساد و معرّت آن به ملک او باز گردد پس از تأمل و تدبر به رفق هر چه تمام تر و عبارت هر چه نرم تر و تواضعی در ادای آن هر چه شامل تر غور و غایله ی آن با او بگویم و از وخامت عاقبت آن او را بیاگاهانم، چنان که از دیگر خدمتگاران امثال آن نبیند.» (منشی، ۱۳۸۱: ۶۶)
در عربی عین همین مطلب ذکر شده است. (ابن مقفع، همان: ۸۲)
در داستانهای بید پای نیز این مطلب عیناً ذکر شده است. (البخاری، همان: ۷۶)
در متن پنچاکیانه
- «واجب باشد بر خدمتگاران که چون مخدوم تدبیری اندیشید در آنچه به صواب پیوندد او را موافقت نمایند، و اگر عزیمت او را به خطا میلی بینند وجه فساد آن مقرر گردانند، و سخن به رفق و مدارا رانند و آنگاه انواع فکرت به کار دارد تا استقامتی پیدا آید و از هر دو جانب رأی مخمر و عزم مصمّم شود. و هر وزیر و مشیر که جانب مخدوم را از این نوع تعظیم ننماید و در اشارت حق اعتماد نگزارد او را دشمن باید پنداشت.» (منشی، همان:۲۰۰-۱۹۹).
در عربی این مطلب نیامده است. (ابن مقفع، همان: ۱۵۶).
در داستانهای بیدپای اینگونه آمده: « و بر آن کسی که با وی مشورت کنند واجب است که در مشورت نگاه کند، و رای عرض کننده را بر محک هدایت بزند، اگر صواب باشد به دانش قوت دهد و حریص گرداند، و اگر در رأی وی خطایی بود او را بر وفق آهستگی از سر آن ببرد؛ و از هر چه به شک باشد، چندان براندازد که آنچه صواب باشد به دست آرد. پس اگر نه چنین باشد، او یار دشمن بود، و مشورت او به بدی روی باز پس کند.» (البخاری، همان: ۱۸۰)
در پنجاکیانه نیامده است.
- « هر که سخن ناصحان، اگر چه درشت و بی محابا گویند، استماع ننماید عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند. » ( منشی، همان: ۹۴)
در متن عربی آمده است. ( ابن مقفع، همان: ۹۸)
در متن داستانهای بید پای نیز ذکر شده است. ( البخاری، همان: ۹۹)
در متن پنچاکیانه چنین آمده: « دمنک، این همه سخنان بیان نموده با شیر گفت که پس لایق آن است که سخن نیک اندیشانه ی مرا به گوش هوش شنیده، کار بندی؛ چه مگر نشنیده ای که گفته اند: چون من به سخن ببر ، و میمون، و مار عمل نکردم این مرد بد شرشت بر من روز سیاه آورد.» و در ادامه این داستان را بیان می کند البته این همان داستانی است که در کتاب « کلیله و دمنه» خود به عنوان بابی مستقل تحت عنوان « زرگر و سیاح » آمده است. (خالقداد، همان: ۸۷)
البته عکس این مطلب را نیز گوشزد می کند و می گوید کسی که در خدمت پادشاه خالص و بی ریا نباشد در واقع به خود خیانت کرده است.
- « هر که بر پادشاه نصیحتی بپوشاند و، ناتوانی از طبیب پنهان دارد و، اظهار درویشی و فاقه بر دوستان جایزنبیند خود را خیانت کرده باشد. » (منشی، همان: ۸۹)
در متن عربی این مطلب آمده است. (ابن مقفع، همان: ۹۶)
در داستانهای بید پای هم این مطلب ذکر شده است. ( البخاری، همان: ۹۶)
اما در پنچاکیانه چنین ذکر شده است: «وزیران نیک اندیش چیزی که به صاحب خود عرض می کنند آن عصیر دوستداری است یعنی: خلاصه و آنچه به فشارش از آن حاصل شود- مراد آن است که وزیر نیک محضر هر چه به صاحب خود می گوید آن عین اخلاص و مغز دوست داری است- و نیز گفته اند: خوش آمد گوینده، در عالم بسیار است، و گوینده، و شنونده سخن راست که نتیجه ی آن بر آمد کار است؛ به غایت کم و نایاب.» (خالقداد، همان: ۸۱)
- « و از حقوق پادشاهان بر خدمتگاران گذارد حق نعمت و تقریر ابواب مناصحت است، و مشفق تر زیر دستان اوست که در رسانیدن نصیحت مبالغت واجب بیند و به مراقبت جوانب مشغول نگردد.» (منشی، همان: ۹۴)
این مطلب در متن عربی آمده است. (ابن مقفع، همان: ۱۰۰)
در داستانهای بید پای چنین آمده: «بر هر آن کس که در پناه پادشاه زندگانی کند و نعمت پادشاه خورد واجب است که پشتی پادشاه خود فرو نگذارد، و آنچه شرط چاکری و نصیحت است به جای آورد، و از هر چه زیان پادشاه بود دست بدارد، و کام پادشاه را خرد نشمارد.» (البخاری، همان: ۹۹)
در پنچاکیانه نیز چنین آمده است: « نیک اندیش هر چند در صلاح دید دوستان آزار کشد، او را نشاید که دست از نصیحت، و منع نمودن او از خیال، و کار نامناسب باز دارد که راه راستان این است، و غیر این طریق گمراهان. و نیز گفته اند: نیک خواه آن است که این کس را از کار بد سر انجام باز دارد، و کار همان به که از تیرگی ناپسند دور بوده، به پسندیدگی روشن و آشکار شود.» ( خالقداد، همان:۹۲ )
- « و هر که زمام مهمّات به وزیر ناصح سپارد هرگز دست ناکامی به دامن اقبال او نرسد و پای حوادث ساحت سعادت او نسپرد.» ( منشی، همان: ۲۳۴)
در متن عربی نیامده است. ( ابن مقفع، همان: ۱۷۱)
در داستانهای بید پای نیز ذکرنشده است. ( البخاری، همان: ۲۰۰)
در کتاب پنچاکیانه نیز ذکر نشده است. (خالقداد، همان: ۳۱۰)
اگر وزیر و ناصح پادشاه با اخلاص و کاردان باشد، برای ملک و پادشاه رای و نظر او گاهی از انبوه لشکر و سپاه هم مفیدتر خواهد بود.
- «… پادشاهان را به رای ناصحان آن اغراض حاصل آید که به عدت بسیار و لشکر انبوه ممکن نباشد. و رای ملوک به مشاورت وزیران ناصح زیادت نور گیرد، چنان که آب دریا را به مدد جویها مادّت حاصل آید.» (منشی، همان: ۱۹۷)
در عربی این مطلب این گونه ذکر شده : «فإن کانَ المَلِکُ محصناً للأسرارِ مُتَخیّراً للوزراء مَهیباً فیِ أعینِ النّاسِ بعیداً مِن أن یُقدَر علیه کان خلیقاً أن لا یُسلبَ صحیح ما أُوتِی منَ الخیرِ. وانت أیّها الملکُ کذلک و الملکُ یزدادُ برأیِ وُزَرائهِ بصیرهً کما یَزیدُ البحر بمجاوِرِهِ منَ الانهارِ.» (ابن مقفع، همان: ۱۵۶)
در داستانهای بید پای این مطلب ذکر شده است. (البخاری، همان: ۱۷۹-۱۷۸)
درپنجا کیانه این مطلب نیامده است. (خالقداد، همان: ۲۴۹).
- « و چاره نیست ملوک را از مستشار معتمد و گنجور امین که خزانه ی اسرار پیش وی بگشایند و گنج رازها به امانت و مناصحت وی سپارند و از او در امضای عزایم معونت طلبند، که پادشاه اگر چه از دستور خویش در اصابت رای زیادت باشد و در همه ابواب بر وی مزیت و رجحان دارد به اشارت او فواید بیند، چنانکه نور چراغ به مادّت روغن و، فروغ آتش به مدد هیزم. و هر کرا متانت رای و مظاهرت کفات جمع شد بدین پای ظفر گیرد بدان دست خطر بندد.» (منشی، همان: ۱۹۹)
در متن عربی ذکر نشده. (ابن مقفع، همان: ۱۵۶)
در بیدپای این گونه آمده: «… آمده است از بزرگان که پادشاه به چند چیز به مراد و کام خود برسد: به استوار کاری و برانداختن کارها بر طریق رای و تدبیر؛ و پنهان داشتن راز. و نهان کارها به چند چیز توان آوردن، از مشاورت کردن با یاران دانا و مشفق، و از بر رسیدن اخبار صاحب بریدان و رسولان، و از گوش داشتن به سخن محافل و انجمن ها، و از نگریدن به دیده ی دل در آینه ی قیاس، و از این جمله هیچ یاری نیست برآمدن مراد را قوی تر از نهان داشتن راز، زیرا که در وی دو نادیده است، اگر به مراد نرسد، از ملامت و سرزنش ایمن بود؛ و اگر به مراد برسد از منت هر کسی رسته بود. اما به هیچ وجه از وجوه از هم مشورتی که رای بر وی عرض کند نگزیرد، که رای صائب به مشورت کمال پذیرد، همچنان که کارد و شمشیر اگر چه برنده بود، چون بیش برزنی تیزتر گردد، و آتش چون مدد روغن یابد روشن تر گردد.» (البخاری، همان: ۱۸۰-۱۷۹)
در پنجاکیانه نیامده. (خالقداد، همان: ۲۴۹).
از دیگر نشانه های وزیر کاردان این است که بیهوده پادشاه را به جنگ تحریض نکند. همچنین دوباره بر این نکته تأکید می کند که استفاده از عقل وخرد و مشاور آگاه می تواند برخی مواقع می تواند از لشکر و عدت بسیار مفیدتر باشد.
- «و خردمندان در حال قوت و استیلا و قدرت و استعلا از جنگ چون خرچنگ پس خزیده اند، و از بیدار کردن فتنه و تعرّض مخاطره تحرّز و تجنّب واجب دیده اند، که وزیر چون پادشاه را بر جنگ تحریض نماید در کاری که به صلح و رفق تدارک پذیرد برهان حمق و غباوت بنموده باشد، و حجّت ابلهی و خیانت سیر گواه کرده. و پوشیده نماند که رای در رتبت بر شجاعت مقدّم است که کارهای شمشیر به رای بتوان گزارد و آنچه به رای دست دهد شمشیر دو اسپه در گرد آن نرسد. » (منشی، همان: ۱۱۵).
در متن عربی نیامده. (ابن مقفع، همان: ۱۱۳)
در داستانهای بیدپای این گونه آمده: «… هیچ کم دانشی نبود تنگ کمال و اندک خردتر از آن کسی که مهتر خویش را بر جنگ کهتران و ناهمسران دارد به وقتی که از وی چاره بود، زیرا که اگر مهتر بیفتد دیر راست گردد، و اگر کهتر را بیفکند بس کاری نکرده باشد؛ و مرد بود که بر جنگ دلیر بود و بر خصم خویش چیر بود، اما دست از جنگ بدارد از بیم یک چیز و به امید یک چیز: از بیم آن که بود که برنیاید و یا مخاطره ای سر بر کند و یا نکبتی از روزگار در راه بود، بل شاید که به وجهی دیگر به مراد خویش رسد، که هر کدام رایزنی که پادشاه خود را برجنگ و کارزار حریص گرداند در کاری که به رفق و صلح بر آید، او پادشاه خود را از آن خصم بزرگ تر بود در دشمنی؛…» (البخاری، همان: ۱۲۰-۱۱۹).
در پنجا کیانه این گونه آمده: «آداب دانایان کنگاش بین آن کارها را که به مشقت بسیار، و یا به تردد مردانه در کارزار برآید، به صلح بر می آورند و آنها که از بی تمییزی، و آداب ناشناسی به جنگی پردازند که نتیجه ی آن به غایت سهل و اندک بود، دولت صاحب خود را برترازو، می نهند (یعنی، در خلل می اندازند) تا کدام پله زیر و بالا شود!؟» (خالقداد، همان: ۱۴۰) همچنین «عقل و دانش وزیر، و صاحب کنگاش را در جایی می توان آزمود که چون در میان دو دوست بر هم زدگی و جدایی روی داده باشد؛ آن را علاج کند و پیوند دهد.» (همان، ۱۴۲)
خلاصه اینکه برگزیدن وزیر ناصح و کافی باعث سعادت ملک و پادشاه است.
- «و هر که زمام مهمات به وزیر ناصح سپارد هرگز دست ناکامی به دامن اقبال او نرسد و پای حوادث ساحتِ سعادت او نسپرد.» (منشی، همان: ۲۳۴)
در متن عربی ذکر نشده است. (ابن مقفع، همان: ۱۷۱)
در بیدپای نیز ذکر نشده است. (البخاری، همان: ۲۰۰)
در پنجاکیانه نیز ذکر نشده است. (خالقداد، همان: ۳۱۰)
خصوصیات وزیر بد:
همان گونه که وزیر ناصح و کافی، حلیم و عالم باعث خیر رساندن به پادشاه و جامعه می گردد، وزیر بد و ناکارآمد خطری بزرگ برای همگان است. مخصوصاً وزیری که قول و عملش یکی نباشد.
- « و گفته اند پادشاه را هیچ خطری چون وزیری نیست که قول او بر فعل رحجان بود و گفتار برکردار مزّیت دارد.» (منشی، همان: ۱۱۵)
در عربی ذکر نشده است. (ابن مقفع، همان: ۱۱۳)
در داستانهای بیدپای اینگونه آمده: «… هرکدام رایزنی که پادشاه خود را بر جنگ و کارزار حریص گرداند در کاری که به رفق و صلح برآید، او پادشاه خود را از آن خصم بزرگتر بود در دشمنی.» (البخاری، همان: ۱۲۰)
در پنجاکیانه نیامده است: (خالقداد، همان: ۱۴۲)
- « وزیر چون پادشاه را بر جنگ تحریض نماید در کاری که به صلح و رفق تدارک پذیرد برهان حمق و غباوت نموده باشد. » ( منشی، همان: ۱۱۵)
در متن عربی ذکر نشده است. ( ابن مقفع، همان: ۱۱۳)
در داستانهای بید پایاین مطلب ذکر شده است. ( البخاری، همان: ۱۲۰)
درمتن پنچا کیانه نیز آمده است. ( خالقداد، همان: ۱۴۰)
- « و پادشاه اگر چه به ذات خویش عادل و کم آزار باشد چون وزیر جائر و بد کردار باشد منافع عدل و رأفت او از رعایا بریده گرداند.» (منشی، همان: ۱۱۶)
در عربی ذکر نشده است. (ابن مقفع، همان: ۱۱۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ق.ظ ]