پیرامون سطوح سرمایه­ی اجتماعی میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. به عنوان نمونه از نظر گروهی از محققان، سرمایه­ی اجتماعی قابل تفکیک به سه سطح خرد، میانی و کلان می­باشد که در ادامه به توضیح مختصری پیرامون هریک پرداخته شده است (شجاعی باغینی، ۱۳۸۷):

 

۱ ) سطح خرد (فردی)

 

سرمایه­ی اجتماعی فردی بیانگر مجموعه ­ای از منابع می­باشد که اعضای شبکه‌ی فردی از طریق برقراری رابطه با دیگران بدان دست می­یابند و قابل تفکیک به دو بُعد شناختی و ساختاری می­باشد. در توضیح این دو بُعد می­توان گفت بر خلاف سرمایه اجتماعی ساختاری که بسیار محسوس و قابل لمس است و به اشکال مختلف سازمان­های اجتماعی شامل نقش­ها، قواعد و رویه­های معمول سازمانی می ­پردازد؛ سرمایه­ی اجتماعی شناختی، مفهومی انتزاعی است که بیانگر ابعاد غیر ملموس، نگرش­ها و هنجارهای رفتاری، ارزش­ها، اعتماد و تعاملات می­باشد (گروتر و باستلار[۱] ، ۲۰۰۱). علاوه بر تقسیم­بندی مذکور از سرمایه­ی اجتماعی فردی، از منظر فلپ (۲۰۰۲) نیز سرمایه­ی اجتماعی مشتمل بر سه بُعد به شرح ذیل می­باشد:

 

 

 

 

    1. حجم شبکه (تعداد افراد موجود در شبکه)

 

    1. منابع موجود در شبکه

 

  1. میزان دسترسی به این منابع

 

۲) سطح میانی (جمعی)

 

بر خلاف سرمایه­ی اجتماعی فردی که افراد به آن به عنوان ابزاری جهت نیل به خواسته­ های خود نگاه می­ کنند (بوردیو، اریکسون و لین[۲]، ۱۹۹۹) در سرمایه­ی اجتماعی جمعی، سرمایه به عنوان امری دانسته می‌شود که به طور جمعی تولید می­شود و کل اجتماع از آن بهره­مند می­شوند. به عبارتی از این نظر سرمایه­ی اجتماعی دارای یک نفع جمعی است که در قالب هنجارهایی مانند اعتماد تجلی می­یابد. در این رابطه پوتنام (۲۰۰۰) با تعیین دو بُعد ساختاری (شبکه ­های اجتماعی) و فرهنگی (هنجار اجتماعی)، پیوندهای بین افراد (شبکه های اجتماعی) و هنجارهای اعتماد و معامله به مثل را که از این پیوندها ناشی می‌شود را سرمایه­ی اجتماعی می­نامد.

 

 

 

۳) سطح کلان (نهادی)

 

مطابق با این سطح، یک شبکه­ی خاص سرمایه­ی اجتماعی در درون یک سیستم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کلان­تری قرار دارد که ضمن شکل­دهی به ساختارهای اجتماعی آن شبکه، توسعه­دهنده­ی هنجارهای اجتماعی آن نیز می­باشند. لذا توجه به آن در تحلیل و توسعه­ی سرمایه­ی اجتماعی یک سیستم حائز اهمیت است.

 

از منظر گروه دیگری از محققان سطوح سرمایه­ی اجتماعی قابل تفکیک به سطوح سه‏گانه­ای به شرح زیر است ( شجاعی باغینی، ۱۳۸۷؛ کمیسیون بهره ­وری استرالیا، ۲۰۰۳):

 

الف) سطح پیوندی[۳] (محکم­کننده)

 

این سطح از سرمایه­ی اجتماعی، به روابط بین گروه­های نسبتاً همگن ( مانند یک گروه مذهبی، قومی و …) اشاره دارد که به­دلیل عدم پیوستگی با سایر سازمان­ها و تقویت پیوندهای اجتماعی درون­گروهی جنبه­ی انحصاری به خود می­گیرد.

 

ب) سطح پل­زننده[۴]

 

این سطح از سرمایه­ی اجتماعی نیز به فعالیت­های فراگیری اشاره دارد که مشتمل بر افراد متعددی با خاستگاه­های متفاوت (گروه­های ناهمگن) می­باشد که به خاطر یک هدف مشترک با یکدیگر کار می­ کنند.

 

ج) سطح ارتباطی[۵] (پیونددهنده)

 

در این سطح از سرمایه­ی اجتماعی نیز به روابط افراد و گروه­ها به صورت افقی و عمودی اشاره می­شود که امکان دستیابی به شأن و قدرت اجتماعی را از طریق برقراری رابطه با گروه­های مختلف اجتماعی فراهم می­آورد.

 

نظر به آنچه گفته شد، می­توان گفت، سرمایه­ی اجتماعی مفهومی چندبعدی و متشکل از ابعاد و عناصر متعددی است که هم بر پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان یک منبع با ارزش می­نگرد و هم از طریق ویژگی­هایی چون هنجار و اعتماد اجتماعی به تسهیل همکاری و هماهنگی دو جانبه بین افراد یاری می­رساند. بنابراین توسعه­ی سرمایه­ی اجتماعی علاوه بر اینکه به انسجام درونی سازمان­ها از جمله دانشگاه­ها کمک می­ کند، به بهبود عملکرد اعضا و در نتیجه بهبود وجه­ی بیرونی دانشگاه نیز یاری خواهد رساند. لذا شایسته­ی توجه و توسعه است.

 

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

 

 

۲ ـ ۱ ـ ۳ـ رضایت تحصیلی

 

 

 

۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۱ ـ تعریف رضایت تحصیلی

 

 

 

مفهوم رضایت و رضایت تحصیلی دانشجویان که بیانگر میزان احساسات و نگرش­های مثبت دانشجویان به وضعیت موجود آموزشی می­باشد، مهم ترین و شایعترین موضوعات در حوزه­ رفتار سازمانی در شرایط پر رقابت امروز محسوب می­شود (اسپکتر[۶]، ۱۹۹۷). از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران، رضایت تابع عملکرد ذهنی و انتظارات افراد است. به­همین دلیل، هر گونه احساس خوشایندی که نتیجه­ی مقایسه­ عملکرد ذهنی افراد با انتظارات آنان باشد، رضایت نامیده می­شود (فارسیجانی، ۱۳۸۶).

 

رضایت یکی از ویژگی­های رفتار فردی محسوب می­شود که به واسطه­ی فرهنگ سازمانی، موجب شکل­ گیری نگرش­ها و رفتار سازمانی افراد می­شود (تسوئی و کایفدکار[۷]، ۲۰۰۷). اُلیور و دیساربو[۸] (۱۹۸۹) نیز رضایت­تحصیلی دانشجویان را به معنی تناسب بین ارزشیابی ذهنی آنها با تجارب و پیامدهای متنوع ارزشیابی شده از آموزش میدانند. لذا از این منظر، رضایت تحصیلی دانشجویان متأثر از رضایت کلی آنان از میزان تحقق انتظارات­شان می­باشد. سی­مور[۹] (۱۹۹۳) نیز با بیان این نکته که هر چه در کلاس اتفاق می­افتد و هرگونه گزینش علمی که توسط دانشجویان صورت می­گیرد، منفک از تجارب کلی آنها در زندگی دانشگاهی نیست، اظهار می­دارد که تجارب دانشجویان بر رضایت کلی آنها مؤثر است. کُو (۲۰۱۰) نیز رضایت دانشجویان را بیانگر چگونگی ادراک آنها از تجارب یادگیری­شان دانستند، به نحوی که مطابق با تحقیقات، وجود دانشجویانی با تجارب رضایت بخش به حفظ و بهبود بقای آنها در دانشگاه خواهد انجامید (دِبورگ[۱۰]، ۱۹۹۹؛ کاسِک[۱۱] و کاسِک، ۱۹۹۱).

 

از نظر چو[۱۲] (۲۰۰۴) رضایت یکی از چهار عنصر کلیدی جهت ایجاد و توسعه­ی تجارب رقابتی محسوب می­شود به نحوی که جلب رضایت دانشجویان نه تنها به وفاداری آنها کمک خواهد کرد، بلکه منجر به حفظ و نگهداشت آنها در طولانی مدت نیز خواهد شد (آتناسپولوس و همکاران، ۲۰۰۱). از نظر برخی نیز رضایت مفهومی چندبعدی است و اغلب به منظور بررسی تجانس یا توافق بین انتظارات و نتایج، مورد بررسی قرار می­گیرد (اُرپن[۱۳]، ۱۹۹۰).

 

در مجموع می­توان گفت، رضایت تحصیلی به معنای ادراک دانشجویان از تجربیات زندگی دانشگاهی است که تعیین کننده­ نگرش مثبت یا منفی آنها از دانشگاه خواهد بود. محققان و صاحبنظران، علل و عوامل چندی را برای رضایت تحصیلی دانشجویان برشمرده­اند که چگونگی هر یک از این عوامل، بر میزان رضایت­مندی آنها مؤثر می­باشد. لذا در ادامه به برخی از ابعاد و عناصر ذکر شده توسط محققان و پژوهش­گران پرداخته شده است.

 

[۱]-  Grootaert & Bastelar

 

[۲]-  Ericsson & Lin

 

[۳]  -Bonding

 

[۴]  -Bridging

 

[۵]  -Linking

 

[۶]  -Spector

 

[۷]  -Tsui&  Kifadkar

 

[۸]  -Oliver & Desarbo

 

[۹]  -Symour

 

[۱۰]  -Debourgh

 

[۱۱]  -Kaseke

 

[۱۲]  -Chua

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...