در این فصل به ارائه مطالب و نتایج حاصله پرداخته می شود. همان طور که گفته شد تحلیل محتوا در نظریه پردازی داده بنیاد همزمان با جمع آوری داده ها صورت می گیرد و عملاً نتیجه گیری نیز همزمان با تحلیل محتوا صورت می گیرد.

در این بخش با ارائه سؤال اصلی در مورد استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه مراحل گفته شده جهت کدگذاری و مدل سازی به بحث گذاشته خواهد شد و نتایج حاصله ارائه می گردد.

سؤال اول پژوهش

مؤلفه های استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه چیست؟

همان طور که در فصل سوم بحث شد، پیرامون این سؤال، با توجه به مطالعات کتابخانه ای به عنوان راهنمای مصاحبه سؤالاتی طرح شد که البته به اقتضاء هر فرد، سؤالات مربوطه پرسیده شد. چون هدف یافتن استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه بود، یافته ها نیز متناسب با سؤال اصلی و کلی مورد کنکاش قرار گرفت.

مصاحبه ‎شوندگان مطالب و نکات زیادی را در این رابطه عنوان داشتند که نهایتاً از مجموع ۱۵ ساعت مصاحبه با ایشان، بیش از ۳۰۰ صفحه متن به صورت دقیق پیاده سازی گردید.

کدگذاری باز

همان طور که گفته شد، اولین گام در تحلیل داده های خام، کدگذاری باز یا آزاد است. در این مرحله داده ها به بخش های مجزا تقسیم شده و برای هر بخش عنوانی[۵۴] که معرف آن بخش باشد در نظر گرفته می شود.

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

در همان حال که قطعات معنی دار متن مشخص می شد، رمزگذاری نیز صورت می گرفت. بدین صورت که قطعات داده ها، با نمادها و کلمات توصیفی، نشانه گذاری شدند.

در انتها بیش از ۶۷۰ کد اولیه از این متون استخراج گردید که در آن کدهای تکراری نیز دیده می شد.

در جدول زیر نمونه ای از کدها که به دفعات بیشتری تکرار شده است، مشاهده می گردد.

جدول ‏۴‑۱: نمونه آماری کدگذاری باز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ردیف کد و مفهوم اولیه تعداد دفعات تکرار
۱ صبر و سعه صدر ۲۱ بار
۲ ریسک پذیری ۱۴ بار
۳ خلاقیت و نوآوری ۱۳ بار
۴ شناخت مشکلات دانش آموزان ۱۲ بار
۵ تصمیم گیری مشارکتی ۱۲ بار
۶ برنامه ریزی عملیاتی سالانه ۱۱ بار
۷ شناخت و همراهی با مشکلات کارکنان ۱۰ بار

برای پی بردن به نحوه کدگذاری ها، به عنوان نمونه مصاحبه با مصاحبه شونده شماره پنج در جدول صفحه بعد آورده می شود.

جدول ‏۴‑۲: نمونه کدگذاری آزاد (مصاحبه شونده شماره ۵)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جمله کدگذاری آزاد
خیلی از مشکلات از طریق دانش آموز به ما منتقل می شود که باید آن را حل کنید. ارتباط نزدیک با دانش آموزشناخت مشکلات دانش آموز
نباید آن قدر شل بگیرید که خیلی باز و رها باشد، که باز هم افراد سوءاستفاده کنند و دانش آموز سوءاستفاده کند و ببیند و امینی گذشتش خیلی بالاست و من حتی تقلب هم می کنم، من را می بخشد می داند که اگر من این کار انجام بدهد من پای آن می ایستم و یک خطوط قرمزی وجود دارد؛ یعنی خط قرمز صد در صد وجود دارد. رعایت خطوط قرمز
گفتم من بارها صحبت می کنم که آن ها را قانع کنم که لباس فرم را انجام بدهند. قانع کردن دانش آموزان در فعالیت ها
گفتم اول لباس فرم را می دهم که خودشان انتخاب کنند و نمی آیم لباس فرم را با آن ها تحمیل کنم. مشورت از دانش آموزان در مسائل مربوط به خودشان
در برخورد با دانش آموز برخورد با همکار باید سعه صدر داشت. سعه صدر
خیلی خودم ایمان دارم از خود دانش آموزان استفاده می کنم، باید به دانش آموز شخصیت داد. تکریم دانش آموزمسئولیت دهی به دانش آموز
ما یک دانش آموزی داشتیم که خیلی درس هایش خوب بود و در سال دوم و سوم ضعیف شده و بچه متارکه بود. اطلاع از وضعیت خانوادگی دانش آموزشناخت مشکلات دانش آموز
این که دانش آموز را بشناسید که مشکلاتش چیست و مشکل آن را بدانید چیست، این مسائل است که می شود به دانش آموز کمک کرد. شناخت مشکلات دانش آموز
در یک جاهایی که می شوی احساس می کنی که شاید دیگر مثلاً در حیطه تخصصی ما نیست دچار مشکل می شوی. دخالت در مشکلات در حد تخصص
به یک جایی می رسید و به یک حد علمی برسیم که فردا جایگاه خودتان برود بالا، کمک به موقعیت شما می شود، اگر قدمی که برمی داریم و در حیطه مسئولیت پذیری خودم باشد. باید تخصص خود را گسترش بدهند کار خود را ازنظر علمی بالا ببرد. افزایش تخصصمسئولیت پذیری
اگر در کار مدیر و معاون مدرسه بحث عدالت و انصاف نباشد ممکن است دانش آموز ترک تحصیل کند. انصاف در ارتباط با دانش آموزحساسیت در ارتباط با دانش آموز
اگر قضیه عدالت نباشد ممکن است سرنوشت او عوض بشود، آینده او عوض شود و این اتفاق خواهد افتاد. انصاف در ارتباط با دانش آموز
ماه رمضان شده است همه روزه هستند، من، منِ مدیر مریض هستم و نمی توانم روزه بگیرم، می روم در آبدارخانه و یک چیزی می خورم! چرا در آن بازه زمانی باید چیزی بخوریم؟ که ۵۰۰ و ۴۰۰ دانش آموز را به شما نگاه می کنند. عمل به گفته های خودالگو بودن مدیر برای دانش آموز
۵۰۰ تا دوربین بر روی شما زوم است و همه دارند ضبط می کنند که خودشان را درست می کنند بر مبنای که چرا داری این کار را می کنی. الگو بودن مدیر برای دانش آموز
۱۰۰ درصد باید بعضی جاها ریسک کرد. جایگاه ریسک در مدیریت
وقتی مدیر می آید تشخیص می دهد که این بند آیین نامه را اگر اجرا کند مشکلی به وجود بیاید، آنجا باید ریسک کرد. آنجا قضیه ریسک است. ریسک در عمل نکردن به آیین نامه بر اساس مصلحت مدرسه
هدف این طرح این بود که یک قدم جلو برویم، با چه چیزی می توانیم این کار را بکنیم جز با خلاقیت علمی. خلاقیت در جهت حرکت روبه جلو
مدیریت چیزی نیست که بخواهد آنجا زور به کار برد و فشار به کار برد من فکر می کنم تنها قضیه ای که نمی تواند جایگاهی داشته باشد بحث وضعیت جسمانی است. اهمیت کم وضعیت جسمانی
دانش آموزانی که مثلاً در خانه مشکل دارد، این عواطف و احساساتش ارضا نمی شود، اگر ما بنا باشد که این دانش آموز خوبی باشد ما باید این را تأمین کنیم. محبت به دانش آموز
زیاد باید وقت بگذارد مدیریت، زمان ندارد، نمی توانیم بگوییم که ما الآن در مدرسه هستیم ما در خانه هم هستیم باید فکرمان کار بکند. وقت گذاری و توجه دائمی
بعضی ها آن قدر کوتاه می آیند که بعضی ها سوءاستفاده می کنند؛ منجر به سوءاستفاده نشود، آن قدر هم سخت نگیرد که باعث شود نیروهای خود را از دست بدهد. اعتدال در کوتاه آمدن
یک سری جاها است که باید آدم فن سخنوری را بداند که آنجا جواب دهد، جلساتی که با خود اولیا می گذاری، جلسات کلی، آدم باید بیاید و بتواند صحبت کند یا جلساتی که با خود دانش آموزان می گذارید یا حتی جلسات خصوصی. فن سخنوری در تعاملات
مدیریت چون آینده خود را می بیند ممکن است در اول این با شکست هایی مواجه بشود، فرازونشیب هایی داشته باشد، خیلی از افراد بیایند و بگویند برنامه ای که ایشان، این، می گوید عملی نمی شود، ولی محکم دنبال آن را می گیرد و اعتمادبه نفس داشته باشد. اعتمادبه نفس در فعالیت های جدید
وقتی می آید در مدرسه پوشش و لباس او الگو است مدیر الگو است. ظاهر الگو
من اول گفتم که ۴۰۰ تا دانش آموز دوربین ها همه زوم کرده و روی آن هستند همه دارند یاد می گیرند. الگو بودن مدیر
و اگر استقلال به مدیر بدهد و مدیران سوءاستفاده نکند به سود دانش آموز است. استقلال از طرف اداره آموزش وپرورش
یک چیزی که هست در شخصیت و مدیریت بحث ایثار و ازخودگذشتگی خیلی مهم است. ازخودگذشتگی و ایثار
بیشتر باید مدارک بالاتر داشته باشد تا نوع آن! اهمیت مدرک
آشنایی با اینترنت، اکسل، ورد و این ها، همه ما دوره ها را گذراندیم، دوره های کامپیوتر را گذراندیم. ICDL
اگر بنا باشد کار پژوهشی داشته باشیم و برنامه عملیاتی داشته باشید و برنامه ریزی داشته باشید و من آنجا وارد می شوند و این کار پژوهشی اگر درست انجام شود خوب است. پژوهش برای نیازهای مدرسهبرنامه عملیاتی متناسب با نیازها
اگر مدیران را بعد از ۱ سوم خدمتشان انتخاب کنیم خیلی خوب است و نظر من همین است تجربه معلمی داشته باشد. ۱۰ سال تجربهتجربه معلمی
اگر من نرفته باشم سر کلاس، نمی توانم معلم را درک کنم. درک معلم
آیین نامه های انضباطی و درسی و همه این ها را باید اطلاع داشته باشد. تسلط بر آیین نامه ها
دوره های ضمن خدمت عالی است و باز هم اگر همین طور در قسمت قبل که گفتم پژوهش و تحقیق کردن استفاده کنند و هدف ما امتیاز به دست آوردن نباشد. دوره های ضمن خدمت کاربردی
نمی خواهیم شما صرفاً سخن گو باشید کارگاهی باشید و وارد بحث شویم. دوره های ضمن خدمت به صورت کارگاهی
یک بحث آموزش مسائل خانواده بود. دوره های ضمن خدمت برای بحث های خانواده
امسال آمدند و در کامپیوتر و فضای مجازی انجام شد. ضمن خدمت برای فناوری های جدید و رایانه و فضای مجازی
پارسال از دانشگاه فردوسی یک طرحی آمدند و اجرا کردند اینجا، یک سری مشکلات همین جا وجود داشت، یک خانم دکتری بود که من استقبال کردم، اگر این ارتباطات باشد با دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشجویانی که من آمدم به رئیس دانشکده روان شناسی آقای دکتر یزدی بود با ایشان صحبت کردم گفتند چرا شما نمی آیید. ارتباط دانشجویان رشته های پزشکی، علوم تربیتی، تربیت بدنی و روان شناسی با مدرسه
اول آن نظر خود را می دهد و به نتیجه و جمع بندی می رسیم و تصمیم گیری ها مشورتی است. نظرخواهی از همهتصمیم گیری مشارکتی
من خودم فکر می کنم آن کار را انجام دهم خیلی بهتر است، حتی نقاشی مدرسه را مشورت می کنم و خیلی از کارها را دیگر را هم باشد از چند نفر می پرسم و مشورت می کنم. مشورت در تصمیم گیری های فردی
رفاه دانش آموز و وضعیت آموزشی در صدر کار باید باشد و ملاک کار ما باید باشد. دانش آموزان در اولویت تصمیمات
در اداره هم جلساتی داریم جلسه مدیران است که می آیند و بدآنجا نظراتی می دهند، خیلی مواقع هست که نظر می دهیم آنجا و نظر ما را قبول می کنند این هم می شود. تأثیر در تصمیمات اداره آ.پ.
اگر مدیری که تعیین می شود برای ۱ سال باشد، برنامه یک ساله خود را باید بداند، چه کار می تواند بکند. برنامه سالانه
برنامه ریزی توسط خود مدیر انجام می شود، هرکسی پیشنهاد هایی را در حوزه خودش می دهد اینجا جمع بندی می شود و به صورت برنامه درمی آید. استفاده از نظرات همه در برنامه ریزیبرنامه ریزی کلان مدیر
این برنامه که باید بسته بشود در شهریور باید بسته بشود. زمان تهیه برنامه سالانه
ما باید برای ۴ سال بعد برنامه ریزی کنیم، کلاس دوم سوم چهارم باید برنامه درازمدت داشته باشیم. برنامه ریزی مدت دار
باید برنامه درازمدت داشته باشیم نمی شود برای ۱ سال برنامه داشته باشیم ما برای آزمایشگاه اینجا تأمین بشود کارگاه کامپیوتر برای آینده می خواهیم. برنامه سالانه در راستای برنامه مدت دار
اگر اختلاف شدید داشتند می آیند مدیریت و مدیریت آن را حل می کند. حل اختلافهماهنگی
بیشتر تأمین اعتبار ما که بخواهد تأمین بشود کمک اولیا است و مشارکت های مردمی. جذب مشارکت های مردمی
یک مقداری هم کلاس های فوق برنامه که ما می گذاریم در طول سال طبق آیین نامه نزدیک ۲۷% یا ۳۰% مربوط می شود به دبیرستان، آن مبلغ را دبیرستان برمی دارد. جذب منابع از فوق برنامه
حالا این محیط های آموزشی می شود که داخل کلاس ها بیرون و این ها بالاخره یک فضایی باشد که آرامش داشته باشد لذت ببرد تنفر نداشته باشد. فضاسازی مدرسه و امکانات رفاهی
بیشتر ما باید محیطی برای او آماده کنیم این محیط تنوعی داشته باشد. تنوع در محیط مدرسه
بالاخره تنبیه برخورد انضباطی است با کارکنان تذکرات است و اگر تذکرات کاربردی نداشت و دبیر واقعاً ضعف دارد و دانش آموز دارد ضرر می کند گزارش می دهیم به اداره و از آنجا می آیند بررسی می کنند و آن ها تصمیم می گیرند که با او چه کار کنند. تنبیه و برخورد با کارکنان خطاکار
عملکرد آن ها در کلاس مشخص است خیلی راحت فرم های ارزیابی داریم و آن ها را بررسی می کنیم، عملکرد در کلاس مشخص است و نظرسنجی از دانش آموز می کنیم.

ارزیابی معلمان از طریقعملکرد و نتیجه در کلاس

 

و نظرسنجی از دانش آموزان

بهترین کاری که ما می توانیم بکنیم این است که سد و آن اختلافی که بین مدیر و معلم است را برداشت باید بشود. نگاه همکارانه به کارکنان
دانش آموزی ما داشتیم رفته بود از دبیرستان، هر وقت می آمدیم قدم می زدیم، رفته فلان دبیرستان، حالا من اسم نمی آورم، گفت: ۶ ماه رفتم، هنوز مدیر خودمان را ندیدم، فقط می دانم آن اتاق، اتاق مدیریت است. حضور در بین دانش آموزان
تشخیص بدهد که امروز آمده نگرانی و ناراحتی دارد و با مشکل آمده وارد مدرسه شده و تشخیص بدهد، اگر شده کمک آن بکند، می تواند بگوید کلاس نرو و من جای تو بروم، یک کسی را به جای تو می فرستم، یک ساعت استراحت کند. تشخیص مشکلات همکارانهمراهی با مشکلات آنان
دانش آموزان ما مشکل زیاد دارند بی نهایت مشکل دارند، یعنی می آیند در مدرسه، بالاخره ما باید اینجا سر کلاس که دبیران می آیند گزارش می دهند که دانش آموز رفتم سر کلاسش، سرحال نبود، سریع یکی از همکارانمان، حالا پرورشی باشد، ناظم باشد، با او صحبت کند. تشخیص مشکلات دانش آموزتلاش در جهت رفع مشکل
معاونین ما بعضی ها که آموزشی هستند، اولیا را از دور می بینند می گویند این که در فلان است برای چه آمده و چه برخوردی دارد و حتی برخوردهای آن ها را می شناسد. شناخت کامل مدرسه از خانواده
اگر مشارکت اولیا باشد خیلی از کارها را ما می توانیم با رایزنی با اولیا انجام بدهیم در جاهای مختلف. مشارکت والدین در ارتباطات برون مدرسه ای
شهرداری یکی از جاهایی است که در تعامل باید باشیم. ارتباط با شهرداری
اگر تعامل داشته باشیم مرکز بهداشت می آییم. ارتباط با مراکز بهداشت
بازدید داشته باشیم میراث فرهنگی موزه ها آن ها می توانند با آن ها ارتباط داشته باشیم و به ما کمک کنند و حتی جای های تفریحی. ارتباط با میراث فرهنگی و مراکز تفریحی
بهترین ابزار این است که خودش باید نفوذ داشته باشد که هرچه می گوید انجام دهند، بداند که حرف زمین نمی خورد. تأثیر و نفوذ فکری در بین کارکنان
اگر بنا باشد در مدرسه کاری اتفاق بیفتد و کمدی باشد مدیری می آید که گوشه ای کمد را می گیرد و نمی گوید من مدیر هستم اگر مدیر بتواند خودش را به چنین جایگاهی برساند احترام و محبوبیت آن بین همکاران بیشتر است. نگاه همکارانه به کارکنان
ولی اگر درست کار کند همین امتحاناتی که داریم برگزار می کنیم حق الزحمه مراقبین خیلی کم است خیلی از همکاران ما قبول نمی کنند چون نمی توانیم آن را تأمین کنم و امتحان را من همین طوری برگزار می کنم و می گویم بیایید همین طوری آن ها می گویند ما می خواهیم با شما این حرف ها را نداریم به خاطر رفاقت به خاطر خودت به خاطر جو مدرسه می آییم. افزایش روابط غیررسمی و صمیمی با همکاران

کدگذاری محوری

همان طور که مفصل در فصل قبل بحث شد، به دنبال کدگذاری باز، گام بعدی، پالایش و تمیز دادن مقوله های حاصل از کدگذاری باز است. به این ترتیب که از انبوه مقوله هایی که در کدگذاری باز به دست آمده اند، مقوله هایی انتخاب می شوند که به نظر می رسد دقیق شدن در آن ها نتایج ثمربخش تری به دنبال خواهد داشت (حریری، ۱۳۸۵).

کدهای به دست آمده از مرحله قبلی دوباره دسته بندی شدند. در این مرحله کدهای به دست آمده، ازنظر محتوایی و به شکلی مفهومی چندین بار و با دقت مرور شدند و در دسته هایی که ازنظر مفهومی مشترک هستند، قرار گرفتند. برخلاف مرحله قبل، که کدها نوعی تعریف[۵۵] بودند، در این مرحله کدها مفاهیم[۵۶] مرتبط با تعاریف هستند. هدف اصلی این مرحله کاهش دادن مجموعه اولیه کدها به چارچوب تبیینی مقوله های سطح بالا است. این کار با مرتبط کردن مقوله ها با یکدیگر، به هر نحو ممکن و حتی با شکستن مقوله ها در واحدهای کنترل پذیرتر انجام می گیرد. البته ممکن است نتوان همه کدهای مرحله اول را به هم مرتبط نمود. ممکن است بعضی کدها فقط توصیفی باشند و امکان ارتباط دادن آن با سایر کدها وجود نداشته باشد (خامسان، ۱۳۸۸؛ نقل در طالب زاده شوشتری، ۱۳۹۰).

لازم به ذکر است که کدگذاری محوری از همان مصاحبه اول و پس از کدگذاری باز انجام می گیرد و به همین دلیل در طول اجرای پژوهش تغییراتی نیز شامل حال آن می شود. به عنوان مثال درحالی که تا مصاحبه های پایانی به نظر می رسید کد باز «انگیزه و علاقه به مدیریت» جزء کد محوری «ویژگی های شخصی مدیر» باشد؛ اما با توجه به مصاحبه های بعد و مرور مصاحبه های قبل مشخص گردید که «انگیزه» خود جایگاهی محوری در استانداردهای شغلی مدیران ایفا می کند.

نمونه ای از کدگذاری محوری در جدول ‏۴‑۳ آورده شده است.

جدول ‏۴‑۳: نمونه کدگذاری محوری

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

 

 

کدگذاری باز کدگذاری محوری
تأثیر و نفوذ تصمیمات اداره آ.پ. + پیگیری حضوری در اداره آ.پ. + اعتمادبه نفس در مقابل تصمیمات غلط اداره آ.پ. + مطالبه گری از اداره آ.پ. + تعامل با اداره آ.پ. جهت کسب استقلال + تعامل با اداره آ.پ. جهت پشتیبانی از برنامه ها + سعه صدر در برابر روابط خشک و مقررات اداره + مقابله با بخشنامه های غلط + آگاه کردن مدیران بالادستی از خطاهایشان ارتباط با اداره آ.پ.
داشتن برنامه سالانه + تفویض اختیار در برنامه ریزی + زمان برنامه ریزی سالانه + برنامه ریزی مدت دار + برنامه ریزی سالانه در راستای برنامه مدت دار+ توانایی برنامه ریزی + داشتن تقویم اجرایی+ شناخت وضعیت موجود + شناخت وضعیت سایر مدارس + اطلاع و توجیه خانواده جهت برنامه سالانه + عملی بودن برنامه سالانه + رعایت چارچوب بخشنامه ها + اولویت بندی متناسب با اهداف مدرسه + اطلاع و توجیه دانش آموزان درباره برنامه سالانه + شفافیت برنامه ها + جایگاه متزلزل مدیران + هماهنگی با اسناد بالادستی آ.پ. + اولویت داشتن مسائل دانش آموزان برنامه ریزی
جذب مشارکت های مردمی + جذب منابع از فوق برنامه + استفاده از دبیران توانمند + استفاده از تمام ظرفیت های مدرسه + توسعه امکانات متناسب با نیاز و ظرفیت + تعامل در جهت جذب منابع + تعامل با محیط بیرونی جهت جذب بودجه + تعامل با خیرین جذب بودجه
توانایی ICDL + تسلط بر آیین نامه ها + گذراندن دوره های ضمن خدمت + تحصیل در تربیت معلم + مدرک مدیریت + اطلاع از مسائل روز اجتماع + اطلاع از حسابداری + اطلاع از روش تحقیق + اطلاع از اصول اخلاق کاری + اطلاع از دروس دبیرستان + توجه به عوامل تربیتی خارج از مدرسه + اطلاع از علوم روانشناسی + اطلاع از مشاوره + اطلاع از روش تدریس + اطلاع از برنامه ریزی درسی + شناخت مشکلات + مخاطب شناسی + به روز بودن اطلاعات سیاسی و اجتماعی + انسان شناسی + شناخت منابع مالی و مدیریت مالی + جامعه شناسی علم و آگاهی

با بررسی شش صد و هفتادوهفت کد به دست آمده از مرحله قبل، ۲۷ کد و مفهوم محوری استخراج شد که مشروح آن را مشاهده خواهید کرد.

ارتباط مؤثر با اداره آموزش وپرورش

بخشنامه ها و آیین نامه های ابلاغی و تصمیماتی که توسط مدیران بالادستی در اداره آموزش وپرورش برای مدیران مدارس متوسطه گرفته می شود، ایشان را ناگزیر می کند که با اداره آموزش وپرورش ارتباط مؤثری برقرار کنند.

تأثیرگذاری بر تصمیمات اداره ناحیه آ.پ.، تعامل مستمر جهت پشتیبانی اداره از برنامه های مدرسه و رسیدن به استقلال کاری از طریق آن، و درعین حال مطالبه گری از مدیران بالادستی و مقابله با تصمیمات غلطی که احیاناً به صورت بخشنامه صادر می شود، مؤلفه هایی است که می تواند نشانگر یک ارتباط مؤثر با اداره آموزش وپرورش در جهت رسیدن به استانداردهای شغلی مدیریت مدارس متوسطه باشد. به عبارت دیگر ارتباط مدیر مدرسه با اداره آموزش وپرورش و مدیران بالادستی باید فعالانه باشد نه منفعلانه.

به عنوان مثال در این رابطه مصاحبه شونده شماره ۴ اذعان می دارد: «مدیر مدرسه تعاملش با مسئولین اداره باید در سطح خیلی بالایی باشد، این خودش باعث می شود که استقلال داشته باشد، و کارها را به نحوی خودش مدیریت بکند و بتواند با کمک اداره انجام دهد.»

ارتباط مؤثر با والدین

ازنظر تمامی مصاحبه‎ شوندگان ارتباط والدین با مدرسه از جهات مختلف موردنیاز مدیریت و رشد دانش آموز است؛ جایگاه تربیتی خانواده بر روی دانش آموز و ظرفیت های بالای نهفته در درون خانواده ها این ارتباط را اجتناب ناپذیر می کند، اما با توجه به نگرش غلط والدین ها این ارتباط جزو دشوارترین کارهای یک مدیر می تواند باشد. مصاحبه شونده شماره ۴ در این رابطه می گوید: «اولیاء حتی چندین سال بود که جرئت نمی کردند بیایند مدرسه. [با این دیدگاه] که مدرسه دعوت کرده که پول بگیرد. یادم هست در دعوت نامه ای که من دعوت کرده بودم… می گفتم بنویسید که هدف ما مادیات نیست، پول نیست تا اولیا بیایند.»

بدین جهت برای ایجاد اعتماد والدین، مدیر باید اقدامات بسیاری را انجام دهد که از آن جمله می توان به شناخت کامل مدرسه از خانواده ها و برنامه ریزی جهت رفع نیازهای ایشان، برخورد با والدین متناسب با اقتضائات هرکدام، مشارکت والدین متناسب با علایق ایشان، شفافیت در برنامه ها و اطلاع رسانی برنامه های مدرسه به ایشان نام برد.

به عنوان مثال مصاحبه شونده شماره ۳ درباره نحوه تعامل با والدین می گوید: «جلوی خانواده ها آدم (مدیر) باید بیشتر کوتاه بیاید. من خودم مقابل افرادی که آگاهی کمتری نسبت به مسائل آموزش وپرورش دارند، که مخصوصاً پدر و مادرند، یک مقدار با صبر و حوصله و تعامل بیشتری برخورد می کنم.»

ارتباط مؤثر با دانش آموز

دانش آموزان به عنوان مشتریان مدارس و کسانی که تمامی برنامه های آموزش وپرورش متوجه آنان است، باید در فکر و عمل مدیر جایگاه محوری را ایفا کنند. ارتباط مدیر با دانش آموزی که بیشتر بر اساس احساساتش تصمیم می گیرد و عمل می کند، ظرافت بسیار زیادی را می طلبد، به طوری که بنا به نظر مصاحبه شونده شماره ۵ «اگر در کار مدیر و معاون مدرسه بحث عدالت و انصاف نباشد ممکن است دانش آموز ترک تحصیل کند، اگر قضیه عدالت نباشد ممکن است سرنوشت او عوض بشود آینده او عوض شود و این اتفاق خواهد افتاد.»

مدیر در تعامل با دانش آموز باید با رعایت نکاتی چون محبت و عدالت، توجه به دانش آموزان و مشورت از ایشان، حضور در بین دانش آموزان و ارتباط مستقیم با ایشان و مسئولیت دهی به دانش آموزان، درنهایت در دانش آموز دبیرستانی ایجاد شخصیت و هویت نماید.

مصاحبه شونده شماره ۸ در این رابطه خاطره ای را نقل می کند: «… بچه ها دیدند ارزش برایشان قائل شدیم، بعد دیدم کم کم همین بچه هایی که می گفتند پول نداریم، گفتم هر چقدر پول دارید ماهی ۱۰۰۰ تومان بیاورید به انجمن اولیا کمک کنید، دیدیم از فردا همین بچه هایی که پول ندارند، در آن زمان که منظورم حدود ده سال پیش دهه ۸۰ است، ماهی صد، صد و پنجاه هزار تومان، صد و بیست هزار تومان پول جمع می شد.»

ارتباط مؤثر با محیط بیرون

ارتباط با نهادهای اجتماعی خارج از مدرسه و استفاده از ظرفیت های آن در رشد و ترقی مدرسه و دانش آموزان بسیار می تواند مؤثر باشد. به خصوص دانشگاه ها به عنوان مراکز تولید علم و همچنین مکانی که آینده دانش آموزان با آن گره خورده است، نقش مؤثری را می تواند در ارتباط با مدرسه ایفا کند.

به طوری که مصاحبه شونده شماره ۱ در این رابطه می گوید: «بچه ها را می بریم که دانشگاه را ببینند، و آزمایشگاه ها بینند، فضای دانشجویی را ببینند، چون اگر این ارتباط نباشد یک دفعه من دیپلم می گیرم و وارد دانشگاه می شوم، از هول حلیم در دیگ می افتم، خودم را گم می کنم.»

از دیگر نهادهای مورد تأکید مدیران مدارس جهت ارتباط مدرسه با آن، شهرداری است؛ به خصوص در خصوص جذب امکانات و منابع مالی و مادی.

ارتباط مؤثر با معلم و کارکنان

ارتباط با معلم به عنوان بازوی اجرایی برنامه های مدرسه و کسی که بیشترین ارتباط مستقیم را با دانش آموز دارد از اهمیت بالایی برای مدیر برخوردار است.

نکته مهم در تعامل با معلم و کادر مدرسه نوع نگاه و نحوه برخورد مدیر با ایشان است. با توجه به این که در آموزش وپرورش اکثر افراد مشغول در مدرسه به نوعی معلم بوده یا هستند، وجود این نگاه می تواند راهگشای تعاملات مؤثر بین مدیر و بقیه افراد باشد. «به هرحال در سیستم آموزش وپرورش همیشه به من می گویند، هرکسی که دارد فعالتی می کند، نهایتش معلم است، یعنی هرلحظه به او بگویند گچ و تخته (معلم باش)» (مصاحبه شونده شماره ۷).

نکته دیگری که در تعامل مدیر با معلم و کارکنان باید به وجود بیاید این است که معلم و کادر مدرسه احساس بکند که مدیریت مدرسه به او اهمیت می دهد. مصاحبه شونده شماره ۹ در این رابطه اذعان دارد: «وقتی همکار من، مجموعه من، بداند و احساس کند که من به او اهمیت می دهم، او برای من مهم است، با جان ودل بیشتر کار می کند»

انگیزش

یکی از راه های افزایش بازدهی و اثربخشی در معلم، کارکنان و دانش آموزان افزایش انگیزه در آنان است. این امر به خصوص در فضای آموزش وپرورش که تماماً انسانی است مورد تأکید اکثر مصاحبه شوندگان بود. مصاحبه شونده شماره ۲ در این رابطه می گوید: «وقتی دبیر می آید اینجا و انگیزه کار ندارد، به لحاظ آن نگرانی هایی که دارد از جاهی دیگر ، از برخورد مثلاً سیستم آموزشی با او ، نحوه ی حقوق، ارتباطش با مردم. خوب این ها اگر مدیر نتواند به اصطلاح بی انگیزه بودن او را ترمیم بکند و اگر نتواند درواقع در او ایجاد تحرک و پویایی بکند کاری نمی شود کرد.»

ازنظر مدیران مدارس متوسطه با بهره گرفتن از خلاقیت در تشویق افراد فعال (چه کادر، چه دانش آموز) می توان انگیزه بالایی در افراد ایجاد کرد. یکی از روش های ایجاد انگیزه در کادر مدرسه ازنظر مصاحبه شونده شماره ۱ استفاده از روش دلفی است.

آموزش منابع انسانی

معلم و کادر مدرسه با توجه به تغییرات شدید محیطی و به روز بودن نسل امروزی دانش آموزان نیازمند آموزش در مسائل مختلفی هستند.

مدیر علاوه بر دوره های ضمن خدمتی که معمولاً اداره آموزش وپرورش برای معلمان و کادر مدرسه برگزار می کند، خود نیز باید به دنبال آموزش نیروهایش باشد. در این میان علاوه بر آموزش هایی که می تواند برای مباحث فناوری ها جدید، روش تدریس و یا مسائل خانوادگی برای منابع انسانی خود داشته باشد، استفاده از فرصت های مختلف همچون جلسات شورای دبیران، اردوها، و… جهت ارائه مباحث روز، می تواند تأثیر به سزایی در ارتقای سطح کارکنان داشته باشد. مصاحبه شونده شماره ۱ در مورد ارتقای سطح نیروی انسانی این گونه می گوید: «مدیر با توجه به شرایطی که در آن قرار می گیرد می تواند یک جلسه توجیهی برای کارکنان خود بگذارد مثلاً اگر یک جلسه دوساعته دارد نیم ساعت را اختصاص بدهد به طرح موضوع در ارتباط با آن موضوع خاص.»

برنامه ریزی

قطعاً بدون داشتن یک برنامه صحیح نمی توان مدیریت اثربخشی داشت. داشتن یک برنامه عملیاتی در چارچوب اسناد بالادستی آموزش وپرورش و مطابق آن تدوین یک تقویم آموزشی زمان بندی شده از نیازهای ضروری مدیریت است.

در این میان توجه به چند نکته ضروری است؛ قبل از برنامه ریزی باید اهدافی برای مدرسه مشخص کرد و برای رسیدن به این اهداف و متناسب با وضع موجود برنامه ای نوشته شود که بتوان به حداقل ۶۰ درصد از آن در طول سال عمل کرد. باآنکه مدیر توانایی برنامه ریزی درسی و آموزشی را دارد اما از تمام ظرفیت نیروی انسانی خود برای برنامه ریزی در جهت هماهنگ شدن ایشان باید استفاده کند.

مصاحبه شونده شماره ۶ در جهت ضرورت ارائه برنامه به والدین و دانش آموزان می گوید: «اول سال من می روم سر کلاس، شرایط مدرسه و خودم را می گویم و مطابق آن عمل می کنم . باید مسائل را [برای والدین و دانش آموزان] تبیین کنیم.»

پژوهش

مدیر مدرسه متوسطه در جهت رشد و ارتقاء مدرسه و یا جلوگیری از کاهش بازدهی و یافتن نواقص خود نیازمند پژوهش در ابعاد مختلف مدرسه است. مصاحبه شونده شماره ۴ درباره ضرورت پژوهش این گونه می گوید: «اگر بخواهد حتی خودش موفق باشد و گاهی نقاط ضعف خودشان متوجه بشود، حتماً باید به مسائل پژوهشی آگاه باشد، البته به تجربه می گویم بعد از چندین سال متوجه شدم اگر من مدیر بخواهم موفق باشم باید از زبان گروه های مختلف آموزشی، دانش آموزان جدا، همکاران اداری جدا، همکاران آموزشی جدا، از زبان آن ها غیرمستقیم باید نظر بگیرد.»

یکی از انواع پژوهش که مدرسه به آن نیاز فراوان دارد موردکاوی در زمینه های مختلف است. «در بحث آموزشی هم کار پژوهش می کنیم در بحث پرورش هم کار پژوهشی می کنیم در بحث مالی ام کار پژوهشی می کنیم در بحث صرفه جویی و کار پژوهشی می کنیم» (مصاحبه شونده شماره ۱).

تجربه

از موارد مورد تأکید مصاحبه شوندگان جهت استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه، داشتن تجربه به خصوص در عرصه معلمی است. مصاحبه شونده شماره ۱۰ از ضرورت این تجربه این گونه سخن می گوید: «در مدیریت آموزشی همه افراد ابتدابه ساکن وارد مجموعه کلاس می شوند. لذا خود تجربه کلاس داری (معلمی) و تجربه برخورد با دانش آموز یکی از مهم ترین تجربه ها است.»

از دیگر تجربه هایی که می تواند مدیر را در کارش موفق بکند، تجربه معاونت است. «من چون معاون دبیرستان بودم در مدیریتم موفق شدم و بهتر عمل کردم، اگر مستقیماً مدیر می شدم این قدر موفق نمی شدم. حداقل باید یکی دو سال معاون باشی» (مصاحبه شونده شماره ۶).

همچنین مدیر مدرسه در جهت قرار گرفتن در مسائل روز بین دانش آموزان و آشنایی بیشتر با آنان بهتر است که در کلاس درس نیز حضور پیدا کند. مصاحبه شونده شماره ۹ درباره ضرورت حضور در کلاس می گوید: «مدیر اصلاً باید معلمی کرده باشد و معلمی بکند. من امسال خواهش کردم از دوستان یک تایمی رو برای حضور من در کلاس اختصاص بدهند.»

تصمیم گیری

روش مورد تأکید تمامی مصاحبه شوندگان در بحث تصمیم گیری، استفاده از تصمیم گیری مشارکتی و خرد جمعی است. حتی برخی تأکید دارند که در تصمیم گیری هایی که فردی نیز قرار است انجام گیرد، باز هم از افرادی مشورت گرفته شود. مشارکت دادن تمامی افراد حتی دانش آموزان در مسائل مربوط به خودشان باعث همراهی در اجرای آن برنامه و فعالیت خواهد شد.

مصاحبه شونده شماره ۵ دراین باره می گوید: «من خودم فکر می کنم آن کار را انجام دهم خیلی بهتر است حتی نقاشی مدرسه را مشورت می کنم و خیلی از کارها را دیگر را هم باشد از چند نفر می پرسم و مشورت می کنم.»

دو نکته در مورد تصمیم گیری باید مدنظر قرار گیرد:

  1. اولویت قرار دادن دانش آموزان، اهداف و نیازهای مدرسه (استفاده از روش حل مسئله)
  2. مسئولیت هر تصمیم برای مدرسه درنهایت بر دوش مدیر است.

مصاحبه شونده شماره ۸ درباره وجود مسئولیت بر دوش مدیر می گوید: «چون مسئول و جوابگوی همه ی امور در مدرسه مدیر است، مدیر مشاوره بگیرد، ولی حرف آخر را باید خودش بزند، چون پاسخ گوی اصلی اوست.»

تفکر کل نگر و سیستمی

مدیر مدرسه باید به مسائل از دید کلی نگاه کند نه جزئی؛ و از طرف دیگر برنامه ها و فعالیت ها را به هم پیوسته و در یک فرایند معنا بخشد. تفکر کل نگر و سیستمی باعث می شود تا در تحلیل هر مسئله ابعاد و جوانب مختلف آن را در نظر بگیرد.

توجه به تمامی ابعاد انسانی و یکی و هم وزن دانستن آموزش وپرورش، بینش بهتری به مدیر جهت قرار دادن هر چیز در جای خود می دهد. مصاحبه شونده شماره ۱ این مسئله را این گونه بیان می کند: «من مخاطب شناسی ام خیلی مهم است؛ از دیدگاه روان شناختی باید طرف را بشناسم، ازنظر جامعه شناختی باید بتوانم تحلیل کنم، از دیدگاه حتی ژنتیکی، حتی ازنظر چهره شناسی، ساختار قامتی، همه این ها مؤثر است.»

جذب بودجه

با توجه به شرایط کنونی آموزش وپرورش و عدم وجود سرانه کافی سالانه برای مدارس، مدیر جهت اداره مدرسه باید بتواند از کانال ها و طرق مختلف برای مدرسه جذب بودجه نماید.

مشارکت های مردمی و والدین، خیرین، برگزاری کلاس ‎های فوق برنامه مفید، استفاده درست از ظرفیت های موجود مدرسه، و… راه هایی است که مدیر متناسب با اقتضائات خود و مدرسه می تواند ازآن جهت جذب بودجه استفاده نماید. مصاحبه شونده شماره ۳ از ضرورت جذب بودجه می گوید: «الآن در حال حاضر، [مدیر] باید تقریباً ۹۰ درصد، ۱۰۰ درصد از بودجه اش را از مشارکت های مردمی و خیرین تأمین کند، چون دیگر آموزش وپرورش هیچ [بودجه ای] نمی دهد.»

خلاقیت

خلاقیت مدیر از چند بعد حائز اهمیت است:

  1. با توجه به شرایط مالی آموزش وپرورش، بدون خلاقیت و ابتکار نمی توان فضای مدرسه را شاداب نگه داشت.
  2. در روابط انسانی و انگیزه دهی خلاقیت اثربخشی بسیاری دارد.
  3. با توجه به شتاب تغییرات در محیط جامعه، ارتباط با دانش آموزان نیازمند خلاقیت است.
  4. اثربخشی در آموزش وپرورش دانش آموزان با بخشنامه های صادره از طرف اداره آ.پ. امکان پذیر نیست؛ مدیر با خلاقیت خود است که می تواند دانش آموز را در زمینه های مختلف رشد دهد.

مصاحبه شونده شماره ۱۰ خلاقیت را این گونه معنا می کند: «خلاقیت یعنی چیزهایی که اصلاً تعریف شده نیست و کسی هم به آن فکر نمی کند [را انجام دهید]. این طرح گفتمان آموزشی کار خلاقانه ای است. ۲-۳ سال است بخشنامه ای شده؛ اما سال های سال این اتفاق در مدرسه من می افتد.»

ریسک پذیری

«وقتی مدیر می آید تشخیص می دهد که این بند آیین نامه را اگر اجرا کند مشکلی به وجود می آید، [و اجرا نمی کند] آنجا باید ریسک کرد، آنجا قضیه ریسک است» (مصاحبه شونده شماره ۵).

با توجه به شرایط و اتفاقات بسیاری که در مدرسه رخ می دهد، و اقتضائات بسیاری که عموماً از طرف اداره آ.پ. نمی تواند مدنظر قرار بگیرد، در بسیاری از برنامه ها که در تعریف اداره نیامده است، مدیر در جهت مصلحت دانش آموز و مدرسه برای اجرا یا عدم اجرای آن باید ریسک کند. ریسک کردن جزو لاینفک مدیریت آموزشی در مدارس متوسطه است.

مصاحبه شونده شماره ۹ ریسک کردن را این گونه معنا می کند: «به هرحال هر مدیری یک حیطه اختیاراتی دارد وقتی از آن حیطه اختیارات خودش سعی بکند گام بلندتری بردارد می گویند ریسک کرده است.»

از طرف دیگر مصاحبه شونده شماره ۸ ریسک را در هر کار جدیدی که در تعریف اداره آ.پ. یا خانواده ها و دانش آموزان نباشد می داند: «نوع نگاه شما به مسائل آموزشی [یا] مثلاً پرورشی متفاوت هست از نوع نگاهی که مثلاً اداره دارد، یا مجموعه انتظاراتی که خانواده دارد یا حتی دانش آموز ؛ولی اگر بخواهی یک کار جدیدی را انجام بدهی و شروع کنی با سختی هایی همراه است، که به آن می گویند، قدرت ریسک.»

به نوعی می توان گفت که خلاقیت و ریسک پذیری در کنار هم معنا می شوند.

سازمان دهی

بدون شک مدیریت در هیچ سازمان و نهادی بدون سازمان دهی امور و واسپاری کارها به دیگران معنا نخواهد داشت؛ و مدرسه نیز از این قاعده مستثنا نیست. با توجه به نظرات مصاحبه شوندگان می توان سازمان دهی در مدرسه را در دو قسمت معنا کرد:

  1. انجام امور به وسیله دیگران و تفویض اختیار به ایشان.
  2. برقرار نظم و انضباط و ساختار در تمامی امور.

مصاحبه شونده شماره ۱۰ دراین باره می گوید: «مدیر باید بحث اجرای کار به صورت تشکیلاتی را مشخص کند، که معاون پرورشی فلان مسئولیت را دارد، و مشاور فلان مسئولیت.»

علم و آگاهی

مدیر در مدرسه بدون داشتن علم، دانش و آگاهی از مسائل مختلف، نه می تواند کارهایش را درست انجام دهد و نه می تواند با هیچ کدام از افراد ارتباط مؤثر برقرار کند.

آگاهی های عمومی ICDL، اطلاعات و مدرک مدیریتی، آگاهی از حوزه های مختلف علوم انسانی، اطلاعات و آگاهی های به روز از مسائل اجتماعی و سیاسی، آگاهی از مدیریت مالی، تسلط بر آیین نامه های اداری، و آشنایی با دروس مقطع متوسطه، علوم و آگاهی هایی است که یک مدیر جهت برقراری ارتباط و مدیریت بر کارها به آن نیازمند است.

مصاحبه شونده شماره ۹ در مورد علوم موردنیاز مدیر این گونه می گوید: «مدیر باید مثل یک اقیانوس کم عمق باشد. در تمام زمینه های علمی و اعتقادی، به هرحال مباحثی که از طریق دانش آموز و والدین و افرادی که با آن ها در تعامل هست، اطلاعات داشته باشد بتواند جواب بدهد صاحب نظر باشد.»

کنترل

کنترل در مدیریت آموزشی خلاصه می شود در نظارت، ارزیابی و بازخورد. یک مدیر باید از طرق مختلف بر کار دانش آموز، معلم و کادر خود نظارت داشته باشد؛ آن ها را مورد ارزیابی قرار دهد؛ و بازخورد لازم را متناسب با اقتضای هر فرد ارائه دهد.

مصاحبه شونده شماره ۱ در مورد ارزیابی و نظارت از کانال های مختلف اذعان دارد: «ضمن اینکه [ارزیابی رسمی] هر سه یا چهار ماه است، یک ارزیابی هم ازنظر اولیاء داریم، یک ارزیابی هم از [نظر] دانش آموزان داریم و خودمان هم یک ارزیابی مستمر از دبیر برحسب قراردادی که اول سال با او می بندیم داریم.»

با توجه به نظر مصاحبه شوندگان نظارت و ارزیابی باید به صورت مستمر از تمامی افراد صورت گرفته، ثبت شده، و در همان زمان بازخورد داده شود.

محیط و جو مدرسه

محیط و جو مدرسه هم از لحاظ فیزیکی و ظاهری و هم از لحاظ روانی باید مساعد برای دانش آموزان و معلمین و کادر مدرسه باشد.

تمامی برنامه هایی که مدیر برای فضای مدرسه اجرا می کند درنهایت باید به یک چیز ختم شود؛ رضایت کادر و دانش آموزان از محیط مدرسه.

مصاحبه شونده شماره ۴ با بیان خاطره ای این مطلب را این گونه عنوان می کند: «در بعضی از مواقع من داشتم در محیطی که کلاس های ما تعدادی میز و نیمکت داشتند و کلاسی هم بود که میز و نیمکت نداشته، فرش پهن بوده و آنجا [کلاس] برگزار می شد؛ ولی موفقیت آن کلاسی که میز و نیمکت نداشته بیشتر بوده؛ اینجا محیط و پذیرش محیط را هم توسط دانش آموزان و هم اولیای مدرسه مثل دبیر و این ها خیلی مؤثر است.»

همچنین مصاحبه شونده شماره ۱ درباره جو مدرسه این گونه می گوید: «در محیط های فرهنگی و آموزشی مهم ترین عاملی که می تواند رضایتمندی را در افراد ایجاد بکند، این است که به افکارش احترام بگذاریم و این احساس را طرف ایجاد بکنیم که اینجا متعلق به خودت است.»

مدیریت بحران

مدیریت بحران در مدرسه در دو موقعیت نمود دارد:

  1. اتفاقات غیرمترقبه؛ مثل زلزله، آتش سوزی، آسیب دیدگی افراد و…
  2. بحران های ناشی از برخوردها و تنش های شدید میان افراد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...