کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



سوم توقف: برخی از فقها که نتوانستند یکی از دو قول مذکور را بر دیگری ترجیح دهند قائل به توقف شده اند صاحب حدائق از این دسته است.
اما فقه عامه: آنچه تا کنون گفتیم مربوط به فقه امامیه بوده است.
اما در فقه عامه جمهور فقها توکیل در طلاق را اعم از اینکه وکیل زوجه یا شخص دیگری باشد صحیح دانسته اند در عین حال فقهای حنفی برآنند که اگر شوهر به زن در طلاق وکالت دهد این توکیل در واقع تفویض است تفاوت اساسی بین توکیل و تفویض در توکیل نائب (وکیل) ارادۀ موکل را اعلام می کند و تابع نظر موکل است و در حالی که در تفویض شخصی که طلاق به او تفویض شده مطابق ارادۀ خود عمل و تابع اراده و خواست شوهر نیست. قانون مدنی ایران در مورد وکالت زن در طلاق از قول مشور فقهای امامیه پیروی کرده در قانون مدنی دو ماده راجع به وکالت در طلاق دیده می شود. یکی مادۀ ۱۱۳۸ که وکالت در طلاق به طور اطلاق تجویز می کند و به وکالت زوجه اختصاص ندارد و دیگر در مادۀ ۱۱۱۹ که مربوط به توکیل زن در طلاق از طریق شرط ضمن عقد است. این ماده که مصوب سال ۱۳۱۳ می باشد چنین مقرر می دارد طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند مثل اینکه شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غائب شود و یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوء استفاده نماید یا سوء رفتار استفاده نماید یا سوء رفتار کند که زندگی آنها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات
تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.[۴۶]
۱- وکالت زوجه از زوج در اجرای صیغۀ طلاق الف) فقهای حنفی و مالکی و شافعی
بطوری که می دانیم دین مقدس اسلام اختیار طلاق زن را بدست مرد سپرده و زن مستقیماً استقلالاً در این امر هیچگونه دخالتی ندارد و ما برای احراز موجه بودن این موضوع دو دلیل عقلی را از نظر خوانندگان محترم می گذرانیم.
پایان نامه
۱- از آنجایی که دین مقدس اسلامی مردان را مکلف ساخته که بر زنان و اولاد و سائر افراد عاقله خویش انفاق نمایند و مخصوصاً بر مرد نسبت به زوجه خود تکالیفی دیگر از قبیل دادن مهر و حق حضانت و مزد شیر دادن درباره اولادی که از آن زن دارد، وارد نموده است که در حق دادند. پس عدل و انصاف ایجاب می کند که طلاق زن در دست کسی باشد که متحمل این هزینه ها و این همه مشتقات می شود و چه بسا اتفاق می افتد که برای تامین هزینه زندگی عائله دچار هلاکت و متاعت شدید می گردد تا بتواند خانواده خود را نگه دارد و از تفرق و گسیختگی رهائی بخشد.
۲- زن هرچند دانشمند و متین باشد باقتضاء غریزه ذاتی و طبعی که دارد و جزء فطرت اوست سریع التاثیر و قابل انعکاس است زن زود تحت تاثیر سخنان این قرآن قرار گرفته و باندک ناملایماتی عصبانی شده صبر و حوصله مرد را ندارد همین که با حرف یا کار ناگواری روبرو شود از متانت خارج شده و به منظور رهائی از رنج مختصر موقت شانه از زیربار تربیت اولاد و حفظ خانواده خالی کرده و بطلاق دادن خوش مبادرت ورزیده و شهور و اولادش را بدبخت و بیچاره می نماید و خانواده را نیز متلاشی می سازد و چه بسا رخ می دهد که بلافاصله یا پس از مدتی پشیمان شده در صدد التیام و جبران برمی آید ولی چون با عمل غیرقابل جبران مواجه می گرد در این صورت پشیمانی سودی برای او ندارد.
لذا شریعت مقدس اسلام استقلال زن را در امر طلاق بصلاح ندانسته و در عین حال چون گاهی ضرورت ایجاب می کند که زن بوسیله تفویض و یا توکیل از جانب مرد این وظیفه را انجام دهد فقهاء و مجتهدین با استنباط از کنایه و لغت راه را برای زنان بطریقی که بیان می شود باز گذاشته اند.
تفویض در مذهب شافعیه
تفویض طلاق از طرف شوهر به زن تملیک نیست و قابل تعلیق و تاخیر نیست و مکلف بودن زوجین از شرائط صحت آن است.
قول قدیم شافعی آن را توکیل می داند و آن را مشروط به تنجیز نمی شناسد بنابراین بر هر دو تقدیر رجوع و عزل قبل از تطلیق روا باشد حنفیه در هر دو مورد مخالفند. هرگاه شوهری بزنش بگوید خودت را طلاق بده بدو شرط آن طلاق واقع می گردد.
شرط اول تخییر آن است لذا عبارت اگر پدرت از مسافرت بازگشت خودت را طلاق بده موثر نیست
شرط دوم این است که زن فوراً طلاق خودش را جاری نماید مگر اینکه (هروقت میل دارید) ضمیمه شود
عبارت اختاری نفسک کنایه است که باید شوهر در حین تفویض کنائی و زوجه در موقع طلاق و اجرای آن بلفظ اخترت نفس نیت طلاق نماید هرگاه شوهر طلاق ثلاثه را تفویض نماید و زن یک طلاق بدهد همان یک طلاق واقع می شود و زن می تواند بلافاصله بقیه طلاق را جاری سازد اگر چه در آن فاصله شوهر رجوع کرده باشد.
و هم چنین شوهر می تواند دیگری را برای تطلیق نیابت دهد توکیل کافر هم حتی برای تطلیق زن مسلمان جائز است.
تفویض در مذهب مالکیه
مالکیه سه نوع تفویض طلاق دارند توکیل - تخییر – تملیک
توکیل وکالت دادن شوهر است کسی را در انشاء طلاق از جانب در در این صورت شوهر هر وقت بخواهد وکیل را عزل می کند مگر اینکه در موقعی نیابت را بزنش بدهد و در این تفویض حقی زائد بر توکیل برای زن ایجاد شده باشد مثل اینکه شوهر به زن بگوید اگر زن دیگری اختیار کردم امر تو و آن زن را به تو واگذار نمودم که از وکالت من عمل کنید زیرا در این تفویض حقی برای زن پیدا شده است که بتواند زن از خود دفع ضرر نماید و حصول این حق موقوف برای ایقاع طلاق است.
تخییر عبارت از این است که زوج حق انشاء سه طلاق را به دیگری بدهد پس اگر زن مخیّر باشد باید سه
طلاق را جاری نماید.
و بعبارت دیگر شارع صیغه تخییر را برای تملیک طلقات ثلاثه وضع نمود، و تملیک مزبور جزء ماهیت و از مقتضیات صیغه تخییر است که هرگاه زوجه بر اثر تخییر سه طلاق خودش را جاری کرد و شوهر مدعی شد که قصد یک طلاق داشته مسموع نیست.
امّا تملیک طلاق بعبارت مکلتک طلاقک در طلقات ثالثه رجحان دارد و بوسیله قصد و نیت کمتر از آن مخصوص می شود و ادعای شوهر و عنوان اینکه یک طلاق یا دو طلاق را مقید کرده ام شرعاً مسموع است.
از بیان فوق فرق بین توکیل و تخییر و تملیک در مذهب مالک روشن شد و حاصل کدام در توضیح امتیاز بین اقسام تفویض این است که مخیره در خون بها اگر خود را بطلاقات ثلاثه طلاق دهد نافذ است و دعوی شوهر نسبت به قصد کمتر از آن مسموع نیست اما شوهر حق اعتراض دارد.
باید دانست که حکم تخییر صراحت در طلاق ندارد و اگر از اهم مالک هم چون حکمی روایت شده باشد احتمال قوی می رود که عرف زمان او چنین بوده و عرف را بر لغت تقدیم داده و استعمال لفظ در منقول الیه عرفی بمنزل صریح داشته باشد تعلیق تخییر و تملیک در مذهب مالک جائز است که از هر دو جانب قصد طلاق ضروری است و الّا واقع نمی شود. اعراض از عمل تطلیق و رفتاری که مشعر در انصراف باشد بمنزله تخییر است و اجرای صیغه بدین صورت است طلقی نفسک یا مرادف آن در زمان دیگر از شوهر و طلقت نفسی یا مرادف آن از زوجه مقتضی و قوم یک طلاق رجعی است و نیت بطور مطلق در این حکم موثر نیست.
اجرای عبارت رفتاری یا مرادف آن از مرد و اخترت نفسی از زن کنایه است که هر و قصد کنند که به یک طلاق بائن واقع می شود قصد طلاق ثلاثه موثر نیست. زیرا نظر تخلیص صغری نیز تأمین می شود و کبری
ضرورت ندارد.
ولی عبارت مرک بیدک یا مرادف آن با قصد تفویض طراف های ثلاثه و نیت ایقاع سه طلاقه در موقع اجرای صیغه از طرف زوجه موجب وقوع است.
دیگر از شرایط وقوع بلفظ رفتاری پیوستن به کلمه نفسک از طرف شوهر و یا نفسی از ناحیه زوجه است.
کلمات ابی یا اصّی یا اهلی نیز بمنزله نفسی است اگر شوهر طلاق سه گانه را تفویض کند و زن خود را به یک طلاق مطلقه گراداند یک طلاق واقع می شود و در عکس آن بقول راجح اصلاً طلاقی واقع نمی گیرد.
تفویض در مذهب حنفی
تفویض در مذهب حنفی عبارت است بر اینکه شوهر دیگر را مالک طالق گرداند که مفوض الیه اعم از اینکه زوجه باشد یا دیگری با مشیّت و اراده خود رفتار می کند نه اینکه مثل وکیل برحسب دلخواه زوج عمل نماید و مشکلی پیش نیاید.
فرق بین تفویض و توکیل
تفویض و توکیل در چند مورد با هم فرق و اختلاف دارند.
در تفویض شوهر نمی تواند پشیمان شود و یا مفوض الیه را عزل نماید هرگاه بعد از اجراء صیغه شوهر دیوانه شود تفویض به قوت خود باقی است و باطل نمی گردد.
اگر شوهر بزن دیوانه خود طلاقیش را تفویض کند و یا بنا به بالغی واگذار نماید مانعی ندارد.
هرگاه شوهر تفیض را بطور مطلق تلفظ نماید و به وقت معین یا مشیّت مقید نکند در این صورت اگر مفوض الیه در همان مجلس اقدام به تطلیق و طلاق دادن نکند و مجلس تمام شود و خاتمه یابد تفویض و واگذاری باطل می گردد.
در تمام موارد حکم توکیل یا تفویض مبانیت دارد.
در نزد فقهاء حنفیه تفویض به دو قسم تقسیم می گردد ۱- تفویض صریح ۲- تفویض به کنایه
صریح مثل اینکه شوهر بزن بگوید خودت طلاق یا هر وقت میل دادی خودت را طلاق ده.
کنایه مثل اینکه مرد به زن خود بگوید: خودت را اختیار کن یا کار تو به خودت واگذار شد.
در این مورد که مرد طلاق را به زن خویش تفویض نموده صیغه ای که زن باید جاری نماید چنین است «انت بائن» معنی و مرد می گوید «و انا منم بائیه» و هرگاه جمله و انا منک بائنه را اضافه ننماید طلاق جاری و واقع نمی شود.
و این مذهب فقها حنیفیه است که دائر مدار فتاوی جمیع فقهاست مذاهب اربعه است.
۳-۱-۱-۵- موارد درخواست طلاق از سوی زوجه در حقوق ایران و تبیین آن
موارد درخواست طلاق از سوی زوجه در موارد زیر بیان شده است.
۱-غائب مفقودالاثر بودن شوهر به مدت ۴ سال
برابر مادۀ ۱۰۲۹ ق.م. هرگاه شخصی چهار سال تمام غائب مفقودالاثر باشد زن او می تواند تقاضای طلاق کند. در اینصورت با رعایت ماده ۱۰۲۳ حاکم او را طلاق می دهد[۴۷] مادۀ ۱۰۲۳ راجع به تشریفات صدور حکم موت فرضی است که با رعایت آن زن طلاق داده می شود. نظر مشهور در فقه این است که مدت چهار سال باید از تاریخ رجوع به حاکم بگذرد.[۴۸] اما بعضی از فقهیان با توجه به ظاهر برخی از اخبار گذشتن مدت پیش از ترافع راکافی دانسته[۴۹] قانون مدنی هم این نظر را پذیرفته لیکن مقرر داشته که از تاریخ نخستین اعلان دادگاه نیز یکسال بگذرد. به نظر برخی از فقهیان هر گاه تعیین اجل و تفحص از حال شوهر زن را در معرض معصیت و ارتکاب فعل حرام قرار دهد می توان گفت که رعایت تشریفات مذکور در مورد مفقود لازم نیست و بدون آنکه نیز مبادرت به طلاق زن جایز است. در واقع این فرض از مصادیق عسر و جرح است و می توان آن را مشمول ماده ۱۱۳۰ دانست. طبق نظر مشهور در فقه امامیه اگر مفقود مالی داشته باشد که از آن بتوانند نفقۀ زوجه را بدهند یا ولی شوهر یا شخص دیگر مجاناً نفقۀ او را بدهد زن باید صبر کند اما قانون مدنی به صورت مطلق بعد از انقضاء مدت مقرر حق طلاق برای قائل شده است.
۲-استنکاف یا عجز شوهر از دادن نفقه
به موجب مادۀ ۱۱۲۹ ق.م. در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرا حکم محکمه و الزام به دادن نفقه، زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می کند. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه[۵۰] مأخذ این حکم نیز روایات معتبر و قول مشهور در فقه است.
در حقوق ایران در مورد گسترۀ ماده ۱۱۲۹ ق.م. اختلاف نظر وجود دارد بعضی آن را شامل نفقه گذاشته و آینده و بعضی محدود به نفقۀ آینده دانسته اند[۵۱]. رویۀ قضایی نیز در این خصوص ثابت نیست[۵۲]. بعضی از استادان حقوق راه جمع بین دو نظر را در این دیده اند که استنکاف شوهر از داده نقفۀ گذشته و عدم امکان اجرای آن حکم و نشانه خود داری از انفاق آینده تلقی شود[۵۳].
در حقوق ایران در تمام مواردی که زن یا مرد تقاضای طلاق می کند موضوع به داوری ارجاع می شود و در صورت عدم حصول سازش دادگاه بر حسب مورد حکم به طلاق زن می دهد یا مرد را اجبار طلاق می کند اما در حقوق سایر کشور های اسلامی ارجاع به داوری تنها در مورد اختلاف شدید زن و شوهر پیش بینی شده است و در سایر موارد. ترک یا عجز از انفاق، ابتلاء شوهر به امراض مسری و مخاطره آمیز، ترک زندگی مشترک، مجازات سالب آزادی بدون آنکه سخن از داوری به میان آید به زن حق در خواست طلاق داده شده است.
شیوۀ پیش بینی شده در حقوق ایران از آن جهت که می تواند مانع تصمیم های شتابزده و موجب کاهش موارد طلاق شود مطلوب تر به نظر می رسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 04:38:00 ق.ظ ]




سیاوش تصمیم می گیرد که به کشور چین برود و درآنجا شهری بسازد. ستاره شناسان برای نحوست وشومی این تصمیم به وی هشدار می­ دهند .و وی را از انجام این تصمیم دور می­سازند . (سرّامی ،۱۳۷۸: ۵۵۰)
دانلود پایان نامه
گشتاسب درباب آیندۀ کاراسفندیار، با جاماسب وزیر با درایت خویش مشورت می کند،جاماسب که ستاره شناس خِبره­ای است به او خبر می دهد که سرانجام اسفندیاردر زابلستان، به دست رستم کشته خواهد شد.( همان )
«ستاره شناس مرگ خسرو پرویز را میان دوکوه زر وسیم پیش بینی می­ کند.در لحظه های پایان کار، پرویز خودرا میان سپر زرین و زره سیمین خویش می­بیند و می­اندیشد که پیش ­بینی ستاره شناس، در حال تحقق است. پس تسلیم سرنوشت خویش می­ شود. اورا بر پیلی می نشانند واز باغ بیرون می برند و مقدمات کشته شدن اوبدین ترتیب فراهم می آید.» (همان : ۵۵۳)
۲- ۱- علم ستاره شناسی ونقش آن در پیش بینی حوادث
علم ستاره شناسی دردوران یونان باستان بسط وتوسعه یافته است به همین علت اسامی سیّارات رااز ادبیات یونان اقتباس کردند و مانیز امروز آنهارابه همین نام می شناسیم.« ازبین صور فلکی قدیمی دوازده تای آن، برای مردم شناخته شده­است، زیرا این دوازده صورت فلکی به این سبب که مسیر خورشید، ماه وسیارات همیشه درداخل آن قراردارد، از اهمیّت زیادی برخوردارند .( میتون ،۱۳۶۵: ۴۰) نمودار ستاره شناسی با هریک از این دوازده صورت فلکی شکل گرفته و به صورت یک چرخه درآمده­است و نماین­گر یک ماکت بسیار مشابه از طبیعت بشر است و هرکدام بطور مجزا خصوصیات یک فرد را بیان می کنند.
ستاره شناسان معتقدند؛ سیّارات منظومه شمسی دردوسطح متفاوت انرژی به جسم و روح ما منعکس می کنند. یکی درسطح بالا ودیگری در سطح پایین، که این میزان انرژی درهریک ازافراد متغیر است. به عبارتی دیگر تمام انرژی جهان در انسان ها قرار دارد. سیّارات یک میدان گستردۀ علم روان شناسی را تحت کنترل خوددارند اگر چه سطح ضمیر ناخوداگاه آن در حال گسترش است. چنانچه روانشناسان می­گویند؛ هرچه ضمیر ناخودآگاه شما عمیق تر باشد. به همان نسبت در زندگی قدرت بیشتری بدست خواهید آورد. (لوریا بام ، ۱۳۷۸: ۱۴- ۱۵ )
علم ستاره شناسی وباخبر شدن از آینده در انسانهای پیشین علا قمند به علم نجوم بوجود آمده بود.
«در بهرام یشت، از دَهش های بسیار بهرام، این ایزد خداوندگار توانا بسیار یاد شده، و کهن ترین متن مکتوبی است که از سعد ونحس کواکب و علم نجوم و اثرعالم افلاک بر زمین و طبیعت و حوادث جاری وزندگی مردم درآن یاد شده­است. استمرارچنین برداشت­ها و عقایدی بود که سده­های متوالی ادامه داشته و دانشمندان بزرگی چون؛ کویاجی و چولسُن به صورت­های گـونـاگـون درآثـار خـود آن را انتقــال داده­انــد و شــاعــران
وسرایندگان ازاین جهت است که دراشعار خود از مریخ یا بهرام با صفاتی چون سلحشور،خنجر کش، خون آلود و… یادکرده­اند. »(رضی، ۱۳۷۹ : ۴۱۰- ۱۶)
بیاورمی که نتوان شد زمکر ِ آسمــان ایمـن به لعب زهره ی چنگی و مریخ سلحشورش
(حافظ، ۱۳۸۴ : ۲۱۵ )
می آتش وکف دودبین ،آن کف سیم اندود بین مریخ خون آلود بین ، بــرســرثـریـاریـختـه
(خاقانی، ۱۳۷۴: ۳۸۳ )
«در اختر شناسی باستان، رویدادها و حوادث توسط پیشگویان جنبه ی عمومی و همگانی داشت و موضوع آن در باره ی مسایل کشاورزی و طبیعی، خشک سالی و خوبی وبدی محصول و شیوع بیماری یا خوشی و کامروایی و بروز جنگ ها و جز این ها بود .» ( ک. ادی ، ۱۳۴۷: ۱۰۷)
دردوران مادها،هخامنشیان تا ساسانیان علوم ستاره­شناسی بابلی وهندی رواج­داشت. وبه همین خاطر، استفاده از این اطلاعات نجومی به شکل طبیعی است و استفاده فراوان فردوسی ودیگر شاعران در بازتاب مفاهیمی چون مکان سیّارات، صورفلکی، بروج دوازده­گانه، سعد ونحس­ِاختران و تاثیر آنها در کامیابی یا عدم کامیابی شاهان و قهرمانان داستان ها مورد اقبال قرارگرفته است. ( جان ناس ، ۱۳۵۴: ۵۲)
بـصلّاب کـردنــد ز اختــر نـــــگـاه هـــــم از زیــــچ رومــی بــجستـنــد راه
از اختــرچنــان دیــد خــرّم نــهان کــــه او شــهریـــاری بــــوددرجـــهــان
(فردوسی ۱۳۷۸،ج۹: ۴۱۷)
بــخــتـور از طــالــع جــوزا بــرای جــوزشــکــن آنــگـه و بـخـت آزمـــای (نظامی،۱۳۸۷ :۴۰۷)
هستم عطارد،این دوقصیده دوپیکراست لاف عطــاردت زدوپــیـکر نــکوتــر است
(خاقانی،۱۳۷۳: ۴۳)
بـه نـــام آنــکــه هـستی نام ازاویافت فـلـک جـنـبـش زمـیـن آرام ازاو یــافـت
(نظامی، ۱۳۷۸:۳)
زمـین لـگـدخـوردازگـاوخربـه عـلت آن کـه ســـاکـن اسـت ونـه مانند آسمـان دوّار
(سعدی، ۱۳۶۹: ۶۶۴)
در زمان های پیشین اخترسناسی به سه دسته بود : ۱- اختر شناسی بَدوی ۲- اختر شناسی تفألی ۳- اختر شناسی زایچه ایی، در اختر شناسی بدوی تنها به شرایط آسمان وستارگان پرداخته شده است. امّادر دو مرحلۀ دیگر، نشانه های گسترش علم اخترشناسی در راستای پیش گویی مشهود است.
-۱-۱-۲اختر شناسی تفألی
مغان ایرانی، به ویژه مغان مهرپرست خورشید و ماه را بزرگترین خدایان و گنبد آسمان را عالی جناب ترین خدا می دانستند، هنگامی که در سرزمین بین النهرین به ویژه دربابل ساکن شدند، در آنجا با اقوامی چون بابلی­ها، آشوری­ها، کلدانی­ها روبروشدند. و ازطرفی با مردم مصر و با مهاجر نشین های حوزه مدیترانه که آنها با رومی ها و یونانی­ها ارتباط داشتند در زمینه ی نجوم و اخترشناسی مطالب مهمی آموختند و ترکیب گسترده­ای بوجود آوردند که یکی از شعبه های آن زایچه درمفهوم بسیار گسترده شامل پیشگویی و تعیین و خواندن مقدّرات بود..(ک .ادی، ۱۳۴۷ : ۳۵۷)
اختر شناسی، با آیین ها و مذاهب وابسته بود ودر این وابستگی، نوع آن هم تفاوت داشت. درآیین ستاره پرستی کهن بابل، شکل اختر شناسی تفألی رایج بود که دردربار از سوی کاهنان پیشگویی عمومی اعلان می شد. (رضی، ۱۳۸۱ :۳۶۵)
۲-۱- ۲- اختر شناسی زایچه ای
درسراسر بُندَ هِش، به دقّت احکام نجومی مندرج است. در بند هش که با زیج گیهانی مواجه می شویم ، یک اصطلاح ایرانی است که برابر تازی آن طالع العالم است. هم چنان که زیج یا زایجه هایی بوده که طالع آدمی بدان پیشگویی می­شده است، یک اصطلاح ایرانی دراین مورد است و بیرونی و خوارزمی از آن یاد کرده ­اند.
این اصطلاح به احتمال بسیار، اصل اوستایی دارد و« فردا» بوده ­است. «فرَ» به معنی آینده، پیش، جلو و«دا» ریشه است، به معنی دانستن، آگاه بودن، پس اصطلاحی که از ایرانیان نقل شده به معنی پیشگویی وپیش­دانی­است. ( بیرونی ، ۱۳۱۶ : ۳۶۶)
اخترشناسی زایچه ایی نیز از ایران توسط مغان، با ارتباطی که در بین النهرین با بابلی­ها، آشوری وکلدانی­ها واز سوی دیگر با مصری­ها، و رومی­ها و یونانی­ها داشتند، بوجودآمد و به مغرب زمین راه یافت. که آن را در گسترۀ وسیع تر اختر شناسی­تفألی نیز می­توان نامید. (همان ،۳۶۲ )در اخترشناسی زایچه ای برج های دوازده گانه، پایگاه اصلی است.« زایچه شکلی است دارای دوازده خانه که از آن حالات ماه وسال ومولود استخراج می­ شود. بدین وجه که منجّم در اول ماه یاسال یا تولد یا حادثه­ای، طالع وقت را می­بیند که چه برجی است وآن را خانۀ اول قرارداده، یازده برج دیگررا در یازده خانۀ دیگر نوشته، هرکوکب سیّاردر هر برجی باشد، در خانۀ آن ثبت کرده و با اصول احکام نجوم، از آنها استخراج می کند.»( رضی، ۱۳۷۹ : ۳۶۱) در«بُندَ هِش »، آن جا که « دربارۀ زیج گیهان» یادشده، از نام ونشان دوازده اختر واحکام نجومی آن سخن ست وموقعیت سیارات، ماه، خورشید، و – سر و دُنب گوزهر دراوج خود بیان شده است . (بهار ، ۱۳۶۲ : ۶۴)
قدیمی ترین متنی که از زایچه پیدا شده، به خط میخی است که تاریخ ۴۰۹ پیش ازمیلادرا نشان می دهد. که دربایگانی یک معبد بابلی یافت شده وزایچه های دیگری که به دست آمده تاریخ های میان ۲۸۷ تا ۲۳۴ میلادی را نشان می دهد. زایچه های بابلی نوعی شناسنامه نجومی است که تاریخ تولد افراد را نشان می دهد و برمبنای جایگاه ماه و خورشید و سایر سیّارگان است درزایچه هایی که از زمان کهن یافت شده­است ،کمتر مسایل مربوط به پیش گویی مطرح است. درمآخذ یونانی نیز زایچه ازسال ۴۰۰ پیش از میلاد معمول بود و به موجب اسناد، اختر شناسانی را که دارندۀ این دانش بودند ، مُغ یا کلدانی می­نامیدند. (رضی، ۱۳۸۱ : ۳۷۱ )
برای نمونه: «ارسطو به مسأله پیشگویی مرگ سقراط در سال ۳۹۸ پیش از میلاد اشاره­کرد. یک اخترشناس فال زن وسریانی که به آتن آمده بود پیش گویی کرده بود که او با نوشیدن جامی از شوکران می­میرد . اما در همان زمان نیز کسانی بودند که باچنین پیشگویی­هایی که براساس تاریخ روز تولّدکسی سرنوشت وی پیشگویی شود مخالف بودند.»یا «گالیوس نامی نقل­کرده که سرنوشت اوری­پید رایکی از مُغان کلدانی برای پدرش از روی وضع ستارگان پیشگویی کرد وباید توجه کرد بااین که اوری ­پید ، نمایشنامه نویس یونانی ، در ۴۴۰ پیش از میلاد در اوج شهرت خود بود، مغان کلدانی در یونان چنین پیشگویی­هایی می­کردند.» ( همان)
همچنین در این بیت خاقانی به اختر شناسی زایچه ایی اشاره­کرده است:
زایـجـهٔ طـالـعـت مـطـالـعـه کـردم سـلـطـنـت از مـوضـع الـسهام بـرآمـد
( خاقانی ، ۱۳۷۴: ۱۴۷)
در روزگار باستان و قرون وسطی تنها در جهان اسلام بیش از یکصد زیج نجومی وجود داشته است. انگیزه انجام محاسبات و اصلاح و رونویسی این زیج ها تنها کنجکاوی علمی نبود. وجود آنها برای اختر شناسی واجب بوده است . سلاطین و فرمانروایان که مبالغ هنگفت برای ایجاد رصد خانه ها و ساختن ابزاردقیق نجومی تخصیص می دادند تنها به دنبال نام نیک و رواج دانش نبودند . بلکه انتظار پیشگوئی های اختر شناسی هم داشتند.( واندرردن ، ۱۳۷۲: ۲)
دردربار شاهان و فرمانروایان مشرق زمین، به ویژه ایران و حکومت­های مستقر در بین النهرین این نوع اندیشه رواج داشت و فرمانروایان و بزرگان به پیشگویی­های مغانی که از روی حرکت و وضع ستارگان و سیّارگان پیشگویی حوادث و امور راکرده و زایچه تعیین می کردند، اعتقادی بسیار داشتند. این چنین روشی، برآن بنیاد فکری استوار بود که بخت و تقدیر یا سرنوشت همه کس و همه چیز را کرّات سماوی تعیین می کنند و آگاهان و کارورزانی­ که بتوانند این حرکات را خوانده و با آسمان رابطه برقرارکنند، از آینده آگاه خواهند شد. این کسان، کاهنان، یعنی رابطان میان خدایان و مردم بودند، یعنی مغان، چون چنین اندیشه­ای بنیاد زِروانی داشت، مغان زِروانی / میترایی بی گمان صاحب نظران مطمئن­تری بودند. (رضی،۱۳۷۹: ۳۶۳)
اما اشاره به این نکته در پژوهش لازم است، که برابربا گزارش­هایی که ازآشور و بابل قدیم دربارۀ اخترشناسی تفأّلی دردست است. با آن چه که بعدها موسوم به اخترشناسی زایچه­ای شد، تفاوت­هایی­دارد. این صورت اخیر در زمان ساسانی، توسط مغان بسیارگسترده شد وهم توسط آنان به دوران اسلامی منتقل شد ودر دربارهای ایران، بسیار رایج شد ودر شمار باورهای خرافی زرتشتیان جایگاهی ویزه پیدا کردو متولیّان آن همان مغان بازمانده­ی دوران ساسانی بودند، ودر آثاری چون روایات داراب هرمزد یار و ادبیات سنتی مجوسی بسیار است.( همان )
ابوریحان بیرونی، یکی از منجّمان­ِسرآمد قرن چهار هجری قمری است، در آثار خود به دانش ایرانیان اشاره کرده است: «هر نوزادی که از مادر زاییده می­شد، سرنوشتش از زایج یا زایچه استخراج می­شد. این رســـم
معمول بود که اغلب گروهی از مغان مباشرت آن را به عهده داشتند که درکارزایچه آزموده بودند.»( رضی، ۱۳۷۹ : ۳۶۰-۱)
در این زمان پیش بینی، پیشگویی و از آینده باخبر شدن، جز اعتقادات و باورهای مردم بوده ­است.
۲-۲– پیش بینی و پیشگویی
این دو واژه، مترادف با واژۀ فال هستند ویکی از مشتقات آن، محسوب می­شوند.پیش بینی: در لغت به معنی عاقبت اندیشی، دوراندیشی و آخربینی و دریافت وگفتن حوادث قبل از وقوع آنها؛ غیب گویی است .( معین، ذیل واژۀ پیش بینی)پیشگویی : در لغت، به عمل پیشگو،کُهانت و غیب گوئی­کردن یعنی؛ خبردادن امور پیش از وقوع گفته می­ شود. (همان ،ذیل واژۀپیشگویی)
در کتاب آیین شهریاری در شرق، به انواع پیشگویی، اشاره شده است. از جمله: پیش گویی های جاماسپ، یاد گار زریران، زند وهومن­یَسن، پیشگویی­گشتاسپ، روایات فارسی، زراتشت­نامۀمنظوم، البته نمی­ توان قاطع گفت که اخترشناسی زایچه ای دردوران های متقدم وجودنداشته است، چنان­که در متنی مربوط به هزارۀدوم پیش از میلاد متنی از بین النهرین دردست است که به موجب آن شرح شده کودک هرگاه دردوازدهم ماه متولّد شود، نشانۀ آن است که زندگی دراز خواهدکرد و دارای فرزندان وخواستۀ بسیار می شود. لیکن باز هم چنین یافته­ای نمی­تواند، با قوانینی که خط ورسم اختر شناسی زایچه و فردی و طالع بینی را شرح داده و بازگو می­ کند، همخوانی داشته باشد، چون در طالع بینی بر حسب وضع و چگونگی سیّارات است که در هنگام تولد، سرنوشت فرد و کودک را پیشگویی می­نماید. (ک.ادی ،۱۳۴۷: ۱۰۷ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:37:00 ق.ظ ]




دانشیار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اطلاعات مربوط به پایان نامه یا رساله :
الف – عنوان پایان نامه :
فارسیاندازه گیری میزان فلز سرب در جفت فول ترم انسانی به عنوان یک زیست نشان گر.
انگلیسی:of Pb in full-term human placenta as a biological marker Measurement
ب- نوع کار تحقیقاتی : بنیادی نظری کاربردی عملی
ج- تعداد واحد پایان نامه یا رساله۶ واحد
د- سئوال اصلی تحقیق : (مسئله تحقیق)
تعیین میزان غلظت آلودگی سرب در جفت فول ترم انسانی به عنوان یک زیست نشانگر.
هـ - بیان مسئله ( شامل تشریح ابعاد , حدود مسئله , معرفی دقیق آن , بیان جنبه های مجهول و مبهم , منظور تحقیق ) .
سرب فلزی سنگین، خاکستری مایل به ابی رنگ و عدد اتمی ۸۲ و نقطه ذوب ۳۲۷ درجه سانتیگراد است این عنصر در گیاهان و خاک به مقدار بسیار کم یافت می شود و در خاک های اسیدی حلالیت ان زیاد شده و برای گیاهان سمی خواهد شد.(۱) از بین تمام ترکیبات سرب تنها تترااتیل سرب که در بنزین به عنوان ماده بالابرنده درجه اکتان مصرف می شود در حرارت معمولی اتاق قابل تصعید است لذا از سمی ترین ترکیبات سرب محسوب می شود سرب از طریق پوست،دستگاه گوارش و تنفس جذب می شود و مهمترین راه های ورود سرب به بدن تنفس و پس از ان گوارش می باشد.
پایان نامه - مقاله
در مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده است که آلودگی محیطی و شغلی با فلزات سنگین در دوران بارداری و شیردهی باعث عقب افتادگی رشد داخل رحمی و کاهش وزن زمان تولد و عقب ماندگی تکاملی در کودکان می شود (۳،۲)با توجه به همبستگی بین سطح فلزات خون مادر، و خون بند ناف و احتمال انتقال آنها از طریق بندناف و شیر مادر و همچنین جفت به جنین و نوزاد، بررسی سطوح فلزات در هر دو (مادر و کودک) و بررسی ارتباط آنها با حاصل بارداری و فاکتور های رشد و تکامل نوزادان ضروری به نظر می رسد.
از انقلاب صنعتی به بعد، با افزایش تعداد زنان شاغل و بیشتر شدن آلودگی های شغلی و محیطی، خطر در معرض قرار گیری زنان و به دنبال آن ،نوزادان آنها با مواد صنعتی رو به افزایش نهاد و تاثیرات آنها در مقادیر بالا بر روی نتیجه بارداری گزارش گردید. در تحقیقات جدید حتی به تاثیر مقادیر پایین تر این فلزات بر سلامت انسان اشاره شده است، زیرا اثرات سمی در غلظت هایی که قبلا گمان می رفت بی خطر باشند نیز دیده شده است (۴).با وجود سالها مطالعه برروی اثرات سمی فلزات سنگین، هنوز گروه های پر خطری هستند که به خوبی مورد پژوهش قرار نگرفته اند. از این گروه ها میتوان به زنان باردار و نوزادان اشاره کرد.
مطالعه برروی زنان شاغل در معرض سرب نشان دهنده آسیب دستگاه تولید مثلی در آنها بوده است (۵)اگر چه مطالعات گذشته نشان از عوارض سرب در سطوح بالای ۱۰ میکرو گرم/دسی لیتر در خون مادر بر حاصل بارداری داشته (۷،۶)اما مطالعات سالهای اخیر پیشنهاد کننده این مطلب است که سطوح کمتر از ۱۰ میکرو گرم/دسی لیتر سرب خون مادر هم می تواند باعث عوارض بارداری شود. بعنوان مثال، پژوهشها نشان داده اند که کاهش وزن هنگام تولد، کوچک بودن نوزاد نسبت به سن بارداری (SGA)، کاهش زمان بارداری، پارگی زودرس کیسه آب و افزایش فشار خون بارداری در سطوح پایین سرب هم اتفاق می افتند (۸). از عوارض مهم دیگرِ بارداری که در مقادیرپایین سرب خون به خوبی گزارش گردیده است می توان به فشار خون بارداری و پره اکلامپسیا اشاره کرد (۹). این عارضه همچنین با میزان سرب ذخیره شده در استخوانهای مادران باردار (که نشان از در معرض بودن قبلی با این فلز به مدت طولانی می باشد) (۱۰)، با افزایش در معرض قرار گیری محیطی با سرب در دوران بارداری (۱۱)و یا میزان افزایش یافته آن در خون بندناف نوزاد (۱۲) ارتباط داشته است. اگر چه مطالعاتی هم وجود دارد که نتوانستند ارتباط بین سطح فلز سرب را با سقط خودبخودی، کاهش وزن هنگام تولد، پارگی زودرس کیسه آب و افزایش بروز نواقص مادرزادی را در نوزاد اثبات کنند (۱۳).اما ارتباط قوی بین سطح فلز سرب در خون مادر و خون بند ناف نشان ازانتقال این فلز از مادر به جنین تا ۷۰% دارد(۱۴) همچنین ارتباط بین سطوح فلزات سمی در خون با شیر مادر پس از تولد نیز نوزاد را در معرض این فلزات سمی قرار می دهد (۱۵) و می تواند رشد جسمی و تکامل روانی کودک را، حتی در غلظت های کم، متأثر سازد (۱۶). پژوهش های انجام شده تاثیر فلزات سنگین مانند آرسنیک، سرب، جیوه، و کادمیوم را بر رشد عصبی جنین و تکامل رفتاری نوزاد نشان داده است (۱۷).
با توجه به موقعیت فعلی کشور ما از حیث الودگی هوا و سایر الودگی های صنعتی دیگر که مادران باردار را در معرض خطر قرار می دهد این تحقیق می تواند با بدست اوردن میزان آلودگی جفت مادران باردار به سرب و علل وجود ان در جفت گامی موثر در راستای سلامت جامعه بردارد.
و- سوابق مربوطه : ( بیان مختصر سابقه تحقیقات انجام شده پیرامون موضوع و نتایج تحصیل شده در داخل و خارج و نظریات علمی موجود در رابطه با مسئله ) .
مطالعات کوهورت در آمریکای شمالی و اروپا طی دهه ۱۹۸۰ نشان داد که BLL (Blood lead level)حداقل ۱۰ MUG/DLبه صورت معکوس با نمرات آزمون هوش در کودکان ارتباظ دارد(۱۸).
تحقیقاتی که Ahamed و همکارانش در سال ۲۰۰۹ انجام داده اند نشان می دهد که از ابتدای ۱۲ هفتگی بارداری تا هنگام تولد، سرب از طریق جفت از خون مادر به جنین منتقل می گردد این مطالعه نشان می دهد که میزان سرب خون مادر و جنین تقریبا برابر بوده و در BLL بالای مادر، جنین در معرض سرب خون بالا قرار گرفته و خطر ابتلا به سرطان در ادامه زندگی برای وی به وجود می آید .(۱۹)
پژوهش مویدی و همکاران وی نشان داده که افراد با سطح سرب خون بالاتر، ۹ برابر بیشتر مستعد ابتلا به فشار خون هستند و از طرفی مسمومیت با سرب با کم خونی و ریزش مو رابطه دارد (۲۰)علاوه بر ان Nevin و همکاران هم در سال ۲۰۰۷ مطالعاتی را بر روی معتادان انجام داده و مشاهده کردند که معتادان معمولا BLL بالاتر از حد مجاز دارند و در مورد آنها مسمومیت با سرب ( BLL بالاتر از ۲۵ mug/dl ) اهمیت دارد اگر سطح خونی سرب به بالاتر از ۷۰ mug/dl برسد می تواند ایجاد تشنج و مرگ کند. (۲۱)
برابر تحقیقات Hujoel و همکارانش موضوع مهم در زنان بارداری این است که در شرایط فیزیولوژیکی خاص مانندِ دوران بارداری فعالیتهای بافت استخوانی افزایش پیدا می کند، بنابراین، مقداری از سرب ذخیره شده بعلت افزایش آزاد سازی از بافت استخوانی مادر و همچنین افزایش جذب روده به داخل جریان خون رها شده و از طریق جفت به جنین میرسد. با افزایش سطح سرب در خون جنین احتمال آسیب به ارگان هایی که در حال رشد سریع هستند، مانند سلول های سیستم عصبی وجود دارد.(۲۲)
سوانسون و کینگ با تحقیقاتی که در سال ۱۹۸۷ انجام دادند متوجه شدند که تغییر در متابولیسم فلزات می تواند آثار زیان بخشی بر رشد و تکامل جنین داشته باشد(۲۳). فلزات علاوه بر تأثیر بر یاخته های انسان با همدیگر نیز تداخل دارند. داوسن در سال ۱۹۹۹ رابطه معنی داری را بین کاهش فلز روی و افزایش فلزات سرب، کادمیوم، مس و منیزیم در مایع آمینوتیک در زنان مبتلا به پره اکلامپسیا را اثبات کرد اهمیت تداخل بین فلزات وقتی بیشتر احساس می شود که افزایش یک عنصر سمی علاوه بر اثرات مستقیم و منفی آن بر بافت های بدن باعث کاهش و کمبود فلزات ضروری بدن مانند آهن و روی می شوند و علائمی از بیماری را نشان می دهند که کمتر مورد انتظار است.
مطالعه Hu ((2006 نشان داد که سرب خون و پلاسما مادر در دوران بارداری میتواند بعنوان عاملی پیش بینی کننده در ضریب رشد مغزی (MDI) کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این اثرات بر MDI در ارتباط با سطوح سرب خون بندناف هم مشاهده شده است(۲۴).
ز – فرضیه ها (هر فرضیه به صورت یک جمله نوشته شود).
آیا فلز سرب در جفت انسانی حضور دارد؟
در صورت حضور فلز سرب، غلظت آن چه قدر است؟
آیا در صورت حضورفلز سرب در جفت انسانی در حد استاندارد است یا خیر؟
الف – تحقیق بنیادی : تحقیقی است که به کشف ماهیت اشیاء , پدیده ها و روابط بین متغیرها , اصول , قوانین و ساخت یا آزمایش تئوریها و نظریه ها پرداخته و به توسعه مرزهای دانش رشته علمی کمک می نماید .
ب- تحقیق نظری : تحقیقی است که نوعاً بنیادی بوده و از روش های استدلال و تحلیل عقلانی استفاده نموده و بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام می شود .
ج- تحقیق کاربردی : تحقیقی است که با بهره گرفتن از نتایج تحقیقات بنیادی به منظور بهبود و به کمال رساندن رفتارها, روشها , ابزارها , وسایل , تولیدات , ساختارها و الگوهای مورد استفاده جوامع انسانی انجام می شود .
د- تحقیق عملی : تحقیقی است که با بهره گرفتن از نتایج تحقیقات بنیادی و با هدف رفع مسائل و مشکلات جوامع انسانی انجام می پذیرد .
ژ – اهداف تحقیق ( شامل اهداف علمی , کاربردی و ضرورتهای خاص انجام تحقیق )
هدف از این مطالعه بررسی میزان حضور فلز سرب در جفت فول ترم انسانی به عنوان یک زیست نشانگر می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:37:00 ق.ظ ]




گروهی از حقوق دانان با ارائه تئوری آزادی اراده معتقدند: سقط جنین جایز است واشکال ندارد. این گروه بر این باورند که هر انسانی از جهت اراده وتصمیم آزاد است و می تواند هر تصمیمی که به مصلحت خود است، اتخاذ کند. هر چند آن تصمیم ممکن است به نظر دیگران نادرست باشدبر این اساس مادر نیز از آزادی اراده برخوردار است و در صورتی که تشخیص دهد باید جنین را از بین ببرد، می تواند آن را سقط کند. زیرا نگهداشتن یا پایان دادن به زندگی جنین یک امر کاملاً شخصی و خصوصی می باشد ومادر آزادانه می تواند در مورد زندگی خویش و زندگی جنین خودش که با اوست تصمیم بگیرد وبدان عمل کند. همان طور که انسان در سایر مسائل شخصی و خصوصی می تواند تصمیم بگیرد وبدان عمل کند. این گروه در تقویت این نظریه مسائل دیگری را نیز مطرح کرده اند و گفته اند: سقط جنین جهت کنترل جمعیت، بارداری ناخواسته، مشکلات اجتماعی خانواده مادر، نگهداری فرزند و… موثر است ودارای سود و منفعت بوده و مطلوب می باشد.
مادر این گفتار درصدد بیان این نظریه و بررسی آن نیستیم و تنها به ذکر یک مطلب در جواب آن بسنده خواهیم کرد و آن اینکه ما نیز اصل « آزادی اراده» را قبول داریم و اسلام هم موافق آن است و کسی نمی تواند در مسائل شخصی و حقوقی دیگری را به کاری مجبور کند، چون هر انسانی آزاد آفریده شده و آزاد زندگی خواهد کرد. درآیات و روایات نیز بدین موضوع تصریح گردیده است؛ که در پذیرش دین اسلام، اکراه واجبار منع شده است و قرآن کریم فرمود :
” لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ ” ، در دین اسلام اکراه واجبار نیست.[۹۸]
حضرت علی (ع) نیز در این باره می فرمایند :
« لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّاً » برده و بنده دیگری نباش، چون خداوند تو را آزاد آفریده است .[۹۹]
علاوه بر آن یکی از ارکان حقوق اسلام، در مباحث مختلف از جمله قراردادها، مجازات وعبادات، نفی اکراه و اجبار است واز شرایط عمومی آن اختیار را بر شمرده اند. اما آنچه در اینجا مطرح است این است که آزادی اراده در خصوص حقوق هر فرد است و هر کس در سرنوشت خود می تواند آزادانه تصمیم بگیرد. اما آیا انسان در برابر حقوق ومنافع دیگران نیز آزاد است. آیا اگر تصمیم یکی سبب ضرر برای دیگری وهمسایه او باشد می توان گفت او در تصمیم خود آزاد است. هیچ حقوق دان منصفی این نظر را نمی پذیرد، و حتی منتقدان به نظریه آزادی اراده نیز این چنین نمی گویند، لذا در اینجا نیز ما تئوری آزادی اراده را قبول داریم. ولی این تئوری در مورد حقوق هر فرد و سرنوشت او اجراء می شود. ونه در مورد حقوق دیگران؛ در مورد مسأله سقط جنین حق فرد دیگری به نام کودک جنینی مطرح است. چون وقتی که نطفه کودک جنینی منعقد می گردد. کودک جنینی به عنوان یک فرد مطرح است و دارای حقوق خاصی می باشد واز آن جمله حقوق حق حیات است. همان طور که تعرض وتجاوز به حقوق دیگران براساس تئوری آزادی اراده، قابل تجزیه وتحلیل و تصحیح نیست ونمی توان با آن تئوری به حق دیگران تجاوز کرد، تجاوز به حق جنین نیز با این تئوری قابل تصحیح نیست و نمی توان براساس آن جنین را نابود کرد. علاوه بر آن کسانی که می گویند: در صورتی که مادر ناخواسته باردار شود ، می توان جنین را سقط کرد و در این فرض گناه وجرمی مرتکب نشده است. سخن نادرست وباطلی است و با مبانی فقه وحقوقی اسلامی و عقلی سازگار نمی باشد وحکمی بی پایه است و نوعی توجیه برای عمل نادرست سقط جنین می باشد.
دانلود پروژه
زیرا اولا در تحقق بارداری در برخی صورت ها می توان گفت : بارداری ناخواسته بوده است ولی اگر دقت شود در اصل ارتباط زن ومرد وآمیزش آن دو ، زن ومرد آن را با اختیار انجام داده اند.اگرچه در زمان ارتباط وآمیزش تمایل به ارتباط وبارداری نداشته باشند. لکن کاری را با اختیار انجام داده اند که نتیجه آن تحقق بارداری است. ثانیاً در حقوق اسلام تحقق مسئولیت تنها در اعمال اختیاری مطلق نیست. اما گفته شود اگر کسی کاری را بدون اختیار انجام داد، مسئولیت نداشته باشد بلکه در حقوق اسلام چه بسا جرم و خطا ویا کاری که از روی مسامحه وغفلت انجام گرفته است نیز دارای مسئولیت مدنی و کیفری خواهد بود. مانند این که به صورت خطائی مرتکب قتل گردد و یا سبب نابودی مال گردد. لذا تحقق مسئولیت همیشه ملازم با اعمال و افعال اختیاری نیست.
در اینجا نیز بر فرض بارداری ناخواسته باشد، اما این دلیلی برای سقط جنین نیست و مسئولیت حفظ جنین واحترام به حقوق او بر پدر ومادر وسایر افراد لازم می باشد وتخطی از آن مستلزم مجازات وکیفر است. ثانیاً وقتی نطفه کودک منعقد شد حق حیات برای کودک جنینی ایجاد شده است وبا ایجاد حق حیات نمی توان آن را به بهانه ای از بین برد. به عبارت دیگر اگر با کار ناخواسته حقی برای دیگری ایجاد شد، نمی توان با استناد به ناخواسته بودن آن کار، آن حق را از بین برد. زیرا نهایت اختیار انسان تصمیم گیری در مورد حق خود فرد است نه تصمیم گیری برای حق دیگری. لذا هیچ توجیه عقلی ومنطقی برای سقط جنین وجود ندارد و در حقوق اسلام این عمل گناه و جرم؛ و برای آن مجازات پیش بینی شده است.
مبحث اول : انواع مجازات سقط جنین و مولفه های تأثیر گذاری در آن
بنابر نظرات فقهی و حقوقی مجازات سقط جنین عبارتست از ۱- قصاص ۲- دیه ۳- تعزیر
که در حقوق اسلام این مجازات ها براساس جرم ها و نقشی که مجرم ومباشر جرم ایفاء می کند وهمچنین با توجه به مراحل مختلف ارتکاب جرم متفاوت خواهد بود.
گفتار اول: بررسی مجازات سقط جنین براساس عنصر اراده وقصد جنایتکار
در علم حقوق جرم از نظر عنصر اراده به سه گروه تقسیم می گردد:
جرم عمدی : جرمی را که با قصد و اراده جنایتکار انجام شده باشد ، جرم عمدی گویند. در جرم عمدی هدف جنایتکار تحقق جنایت است و چه بسا در این راه از وسیله وابزار استفاده می کند که سبب تحقق جنایت می شود. به نظر فقها در صورت جرم عمدی تحقق می یابد که انسان بالغ وعاقل با قصد اراده جرمی را انجام دهد و از وسیله وابزاری استفاده کند که سبب جنایتی می شود .[۱۰۰] بر این مبنا در تحقق جرم عمدی دو عنصر مهم لازم است :
الف) قصد انسان عاقل و بالغ بر تحقق جرم
ب) استفاده از ابزار و وسیله ای که غالباً سبب تحقق جرم می شود[۱۰۱].
در مورد عنصر اول (عنصر انسان عاقل وبالغ ) در بین فقها اتفاق نظر است. لذا اگر کودک نابالغ یا دیوانه مرتکب جرمی گردد، جرم عمدی نخواهد بود. همین طور اگر انسان بالغ وعاقل بدون قصد مرتکب جرمی شود. جرم غیر عمدی است. اما در مورد عنصر دوم در بین فقها اختلاف نظر است. برخی از فقها این عنصر را در تحقق جرم عمدی شرط دانسته اند لذا گفته اند : اگر جنایتکار با وسیله ای که سبب جرم نیست مرتکب جنایت شود ، جرم عمدی نیست[۱۰۲] بعضی از فقها نیز معتقدند : ابزار وسیله در تحقق جرم عمدی نقش دارد و اگر کسی با ابزاری که سبب جرم نمی شود بر دیگری جنایت وارد کند، جنایت عمدی است.[۱۰۳] به هر حال معیار در جرم عمدی این است که جنایتکار هم در قصد وهم در فعل عامد باشد.
جرم شبه عمد در صورتی که یکی از دو عنصر مذکور نباشد جرم شبه عمد خواهد بود. مانند ان که کسی بدون قصد با وسیله ای که کشنده نیست، دیگری را بکشد، در این صورت قتل شبه عمد است. در ماده ۲۹۵ تبصره ۳ قانون مجازات اسلامی در تعریف جرم شبه عمد آمده است، هرگاه بر اثر بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا عدم رعایت نظامات یا عدم مهارت و عدم رعایت مقررات مربوطه قتل یا ضرب وجرح واقع شود، به نحوی که اگر این مقررات رعایت می شد، حادثه ای اتفاق نمی افتاد، قتل یا ضرب یا جرح در حکم شبه عمد است.[۱۰۴]
لذا گفته اند: در شبه عمد جنایتکار در کارش عامد است ولی در قصدش خطا کرده است. [۱۰۵]
جرم خطای محض: در صورتی که جنایتکار ، نه قصد تحقق جرمی را داشته است ونه از ابزاری برای تحقق جرم استفاده کرده است، بدان خطای محض می گویند. مانند آنکه کسی تیری به قصد شکار حیوانی شلیک کرده است. ولی تیر به زن حامله ای برخورد کرده است وجنین او سقط شود و یا آنکه کودکی با ایراد ضربه ای باعث سقط جنین زن شود، یا کسی در خواب مرتکب جنایت شود[۱۰۶] معیار در خطای محض این است که جنایتکار هم در قصد و هم در فعل اشتباه کرده باشد .[۱۰۷]
گفتار دوم: بررسی مجازات سقط جنین براساس میزان رشد و تکامل جنین
دومین مولفه ای که در بررسی میزان مجازات در سقط جنین مطرح است، میزان رشد وتکامل جنین است. در حقوق اسلام از زمان انعقاد نطفه، دوره های جنین شروع می گردد واین دوره ها عبارت است از نطفه، مضغه وعلقه و .. با توجه به اینکه سقط در هر مرحله ای دارای مجازات خاصی است. براساس مراحل رشد کودک جنینی مسئولیت کیفری آن را بررسی می کنیم.
بند ۱ ) مجازات سقط جنین قبل از دمیده شدن روح:
در صورتی که سقط جنین قبل از دمیدن روح رخ دهد، خواه از روی عمد باشد یا شبه عمد ویا خطای محض، جنایتکار باید دیه پرداخت کند.
آراء فقها و مبانی فقهی آن: ۱- نظر مشهور در بین فقها این است که دیه جنین در صورتی که خلقش کامل شود، ولی روح در آن دمیده نشده باشد،۱۰۰ دینار است ولی دیه نطفه ۲۰ دینار ودیه علقه و دیه مغنه ۶۰ دینار ، دیه جنینی که استخوان در آن روئیده ۸۰ دینار است .[۱۰۸]
برخی از فقها این حکم را اجماعی دانسته اند ومعتقدند در حکم مذکور فقها اجماع واتفاق نظر دارند.[۱۰۹] مبانی نظر فقها، روایات معتبر و صحیحی است که به برخی از این روایات اشاره می شود.
الف) امام صادق(ع) فرمودند: علی (ع) دیه جنین را ۱۰۰ دینار قرار داد، برای نطفه ۲۰ دینار برای علقه ۴۰ دینار ، برای مضغه ۶۰ دینار وبرای عظمه ۸۰ دینار و وقتی جنین از گوشت پوشیده شد، دیه آن ۱۰۰ دینار است. [۱۱۰]
ب) ابن مسکان از امام صادق روایت کرد که آن حضرت فرمودند: دیه جنین ۵ جزء است. آن دیه نطفه است که ۲۰ دینار است، دیه علقه که ۴۰ دینار است و دیه مضغه است که ۶۰ دینار می شود. وقتی جنین کامل شد، دیه آن ۱۰۰ دینار است وآنگاه که روح در آن دمیده شد اگر مرد بود، دیه آن ۱۰۰۰ دینار ویا ۱۰۰۰۰ درهم است. واگر زن بود دیه آن ۵۰۰ دینار است .[۱۱۱]
در اینجا ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد، نکته اول به نظر مشهور فقها در این مرحله فرق نمی کند، جنین دختر باشد یا پسر، زیرا روایاتی که در این مورد وارد شده است، به صورت مطلق است ودر آن فرقی بین دختر وپسر نیست، برخی از فقها در این مسأله ادعای اجماع کرده اند وابن ادریس گقت : اختلافی در این حکم نیست. [۱۱۲]
ولی شیخ طوسی در المبسوط ومحقق اردبیلی معتقد بودند: اگر جنین کامل باشد، ولی روح در آن دمیده نشده است، در صورتی که جنین پس باشد ، دیه آن ۱۰۰ دینار است ولی اگر جنین دختر باشد دیه آن ۵۰ دینار است. در حالی که مشهور فقها معتقدند: دیه جنین ۱۰۰دینار است چه پسر باشد وچه دختر، در هر حال مستند نظر مشهور فقها، روایات معتبر است[۱۱۳] اما سایر فقها معتقدند، تفاوت دیه دختر وپسر مربوط به جنینی است که روح در آن دمیده است، نه قبل از آن [۱۱۴].
نکته دوم: از ظاهر روایات ونظر فقها بدست می اید که مجازات سقط جنین قبل از دمیدن روح دیه است، خواه سقط جنین از روی عمد و با قصد و اراده باشد و یا از روی خطا وسهو وفراموشی . در هر حال بر جنایت کار دیه واجب است. کفاره بر او واجب نیست .[۱۱۵]
بند ۲ ) مجازات سقط جنین بعد از دمیده شدن روح
مطابق آرائ فقها ومبانی فقهی در صورتی که سقط جنین بعد از دمیدن روح اتفاق افتد، اگر جنین پسر باشد، دیه کامل بعضی ۱۰۰۰ دینار، واجب است ولی اگر جنین دختر بود. نصف آن واجب است[۱۱۶] برخی از فقها در این مسأله ادعای عدم خلاف کرده اند ومعتقدند: بیشتر فقها بر این نظریه اتفاق نظر دارند.[۱۱۷] فقها بر اثبات نظرشان به ادله زیر استناد کرده اند:
از امام صادق و امام رضا روایت شده است که حضرت علی (ع) فرمود: دیه نطفه ۲۰ دینار و دیه علقه ۴۰ دینار و دیه مضغه ۶۰ دینار ودیه لحمه ۱۰۰ دینار است. وقتی که در آن خلق دیگری آفریده شد (یعنی روح دمیده شد). در این صورت چنین یک نفس ( انسان کامل) است ودیه او ۱۰۰۰ دینار است، اگر پسر بود واگر دختر بود[۱۱۸] .
ابن مسکان از امام صادق(ع) روایت کردکه امام فرمودند: اذا استهل فالدیه کامله: وقتی کودک استهلال کرد یعنی زنده متولد گردید، دیه او کامل است.
با بررسی روایات، آنچه از روایات بالا بدست ما می آید، این است که در قتل عمدی جنین، بر جنایتکار دیه واجب است، وقبل از دمیده شدن روح به هیچ وجه حکم قصاص جاری نخواهد شد. حتی نظر مشهور این حکم را در زمان بعد از دمیده شدن روح نیز تسری می دهند و اکثر فقها بر این نکته اتفاق نظر دارند که حکم قصاص بعد از خروج جنین از رحم مادر جاری می شود. یعنی وقتی کودک زنده متولد شد وپس به صورت عمدی کشته شود، بر جنایتکار حکم قصاص جاری می گردد. همین طور اگر جنایتکار بر زن باردار ضربه بزند وبر اثر آن کودک متولد شود ودر خارج از رحم بمیرد، بر ضارب قصاص جاری می شود[۱۱۹] .
صاحب جواهر در تعلیل این حکم فرمود: زیرا در این صورت موضوع قصاص که ازهاق روح محترمه باشد تحقق یافته است، خواه روح مستقر باشد یا نه؟
چون اطلاق ادله مقتضی آن است که قصاص جاری می شود. مخصوصاً در صورتی که بر حیات کودک یقین داشته باشیم و بر اثر جنایت از بین برود.[۱۲۰] زیرا در حقوق اسلام کودکی که زنده متولد شد در حکم انسان است و اطلاق آیه شریفه « النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ [۱۲۱] آن را در بر می گیرد.
چون بر جنین عنوان نفس صادق است وبه صراحت آیه مذکور در برابر کشته شدن نفس محترمه قاتل قصاص می شود. لذا معیار صدق عنوان نفس است. خواه کوچک باشد یا بزرگ، عالم باشد یا جاهل، فقیر باشد یا سرمایه دار، بزرگسال باشد یا کهنسال، بالغ باشد یا نابالغ، عاقل باشد یا دیوانه و.. واین اوصاف در اصل در تحقق نفس تحققی ندارد. برخی از فقها در مورد اجرای قصاص در قتل کودک جنینی و مطلق کودک اشکال وایراد وارد کرده اند ومعتقدند: اگر کسی کودک جنینی را حتی بعد از دمیدن روح بکشد قصاص نمی شود زیرا در روایت ابو بصیر از اما صادق که در مورد قتل دیوانه وارد شده است، امام فرمودند اگر کسب دیوانه ای را بکشد، قصاص نمی شود زیرا کسی که خود قصاص نمی شود. به خاطر او نیز کسی قصاص نمی شود. [۱۲۲]
یعنی همان طور که اگر دیوانه کسی را بکشد، قصاص نمی شود، کسی که دیوانه را نیز بکشد، قصاص نمی شود لذا این سخن امام (ع) یک قضیه کلی است ودر مورد کودکان نیز جاری می شود. در نتیجه وقتی کودک کسی را بکشد، کودک قصاص نمی شود، کسی که کودک را نیز بکشد قاتل نیز قصاص نمی شود[۱۲۳] ولی بیشتر فقها با استناد به اطلاقات وعمومات؛ قصاص را در مورد قتل کودکان واجب می دانند، زیرا تحقق قتل عمد در موردکودکان محل تردید است. ولی تحقق قتل عمد در مورد اشخاص تحقق می باید و قصاص باید اجرا گردد.
در قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰ نیز به پیروی از فقه اسلامی ، مجازات سقط جنینی بعد از دمیدن روح مورد توجه قرار گرفت و در بند ۶ ماده ۴۸۷ آماده است، دیه جنین که روح در آن پیدا شده است. اگر پسر باشد دیه کامل خواهد بود، واگر دختر باشدنصف دیه کامل واگر مشتبه باشد سه ربع دیه کامل خواهد بود.( قانون مجازات اسلامی ماده ۴۸۷) لازم به توضیح است که بحث پیش رو جدای از اختلافات موجود بر سر مجازات قصاص برای مرتکب سقط جنین پس از دمیده شدن روح می باشد بلکه بر مبنای نظر مشهور فقها شیعه است واز ظاهر آن فهمیده می شود که در این مرحله فرق نمی کند، سقط جنین از روی عمد باشد یا خطا باشد ویا شبه عمد، در هر حال بر جنایتکار دیه واجب است، ولی درماده ۶۲۴ در مسأله جرائم علیه اشخاص واطفال آمده است: اگر طبیب یا ماما یا جراح یا دارو فروش ، وسائط سقط جنین را فراهم سازند ویا مباشرت به اسقاط جنین نمایند، به حبس از دو تا ۵ سال محکوم خواهند شد وحکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط صورت خواهد پذیرفت.[۱۲۴]
علاوه بر ان در ماده ۶۲۲ آمده است: هرکسی عالماً وعامداً به واسطه ضرب و اذیت وآزار زن حامله موجب سقط جنین شود، علاوه بر دیه سقط جنین یا قصاص به حسب مورد از یک تا سه سال به حبس محکوم خواهد شد[۱۲۵]. در ماده ۶۲۳ نیز آمده است: هرکس به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگر موجب سقط جنین زن گردد، به شش ماه تا یک سال حبس محکوم می گردد واگر عالماً وعامداً زن حامله ای را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگری نماید که جنین وی سقط گردد، به حبس از ۳ تا شش ماه محکوم خواهد گردید. مگر اینکه ثابت شود این اقدام برای حفظ حیات مادر می باشد ودر هر مورد حکم به پرداخت دیه مطابق با مقررات مربوط داده خواهد شد ؛در بررسی مواد مذکور نکاتی به شرح زیرقابل توجه است:
نکته اول : چنانکه گفتیم ماده ۴۸۷ منطبق با روایات و نظر مشهور فقها است.[۱۲۶] ولی مواد ۶۲۲، ۶۲۳ و۶۲۴، با روایات و نظر فقها منطبق نیست. چون در روایات و نظر فقها اشاره ای به مجازات حبس برای سقط جنین نشده است.
نکته دوم : ممکن است گفته شود، قانونگذاز به جهت حفظ نظم وامنیت و دفاع از حقوق افراد وبرای جلوگیری از وقوع سقط جنین عمدی علاوه بر دیه مجازات حبس تعزیری مقرر نموده است و مقدار آن را براساس میزان مسئولیت افراد و در درجه خطرناکی عمل متغیر قرار داده است،
به نظر ما این استدلال از جهاتی باطل است:
الف) بی تردید هدف قانونگذار اسلام وشارع مقدس در تقنین مجازات دیه نیز در همین راستا بوده است و پرداخت دیه کامل؛ خود مجازات بزرگی است.
ب) مجازات تعزیری در صورتی است که قانونگذار اسلام برای جرمی؛ مجازات مشخص نکرده باشد واختیار آن را به قاضی واگذار نموده است که در این صورت قاضی براساس رعایت مصالح افراد وجامعه مجازات ویژه ای را در نظر می گیرد. ولی وقتی قانونگذار اسلام برای جرمی مجازاتی را مشخص کرده است ودر روایات معتبر ذکر شده است، دلیل بر مجازات تعزیری نیست، چون در آن صورت حرج ومرج و بی نظمی در قوانین الهی ایجاد خواهد شد و به استناد توجیهاتی دخل وتصرف درآن خواهد شد که مورد نظر شارع مقدس نیست و با روح احکام اسلامی و همچنین با جامعیت قوانین اسلامی در تعارض خواهد بود.
ج) در حقوق اسلام همانطوری که برای مجرم براساس جرم ، مجازات در نظر گرفته شده، حقوقی نیز برای مجرم پیش بینی شده است و به جهت رعایت هر دو مسأله مجازات مناسبی در نظر گرفته می شود. تا هر دو جنبه رعایت شود، حال وقتی ما مجازات را براساس سلیقه خود تغییر می دهیم، تناسب مورد نظر میان مجازات و جرم تغییر می کند واز بین می رود. لذا اگر در این موارد نیاز به مجازات حبس و.. بود، شارع مقدس آن را بیان می کرد.
۳- نکته سومجرم های پیش بینی شده در مواد ۶۲۳ و۶۲۴ متاسفانه با یکدیگر منطبق نیست ودر تعارض است. چون در ماده ۶۲۲ مجازات سقط جنین حبس از یک تا سه سال مشخص شده است[۱۲۷]. ولی در ماده ۶۲۳ مجازات سقط ۳ تا ۶ ماه تعیین گردیده است[۱۲۸]. ودر ماده ۶۲۴ مجازات سقط جنین ۲ تا۵ سال مشخص شده است[۱۲۹]. در حالی که فرض براین است که در تمام موارد مذکور جنایت های عمدی بوده است وتنها فرق این است که در ماده ۶۲۴ این مجازات برای پزشک دارو فروش وجراح منظور شده ولی در ماده ۶۲۳ برای افرادی که با دادن دارو یا وسایل دیگری مرتکب سقط جنین می شوند ودر ماده ۶۲۲ این مجازات برای سایر افراد پیش بینی شد، لذا تعارض کاملاً آشکاری در تعیین میزان مجازاتهای مذکور وجود دارد، بدون آنکه تفاوت قابل توجهی وجود داشته باشد. این نشان دهنده آن است که مبنای درستی در تعیین مقدار مجازات مد نظر نبوده است و در مقام تقنین؛ سلیقه ای عمل شده و به نظر اینجانب مجازات مذکور مبنای فقهی ندارد و نیاز به اصلاح مجدد دارد؛ و بر فرض آنکه مجازات تعزیری را نیز جایز بدانیم لازم است جهت وضع و همچنین اعمال این مجازاتها یک روش مناسب اتخاذ گردد.
گفتار سوم: بررسی کیفر سقط جنین براساس شخصیت مرتکب و فاعل آن
کیفر سقط جنین در هریک از حالات مذکور با دیگری متفاوت است و مجموعاً صورت پیدا می کند. که به بررسی آنها می پردازیم:
بند اول) جانی خود مادر باشد :
مثل آنکه با پریدن، خوردن دارو و امثال آن اقدام به پایان دادن دوران بارداری نماید، چنین سقطی چه قبل از ولوج روح و چه بعد از آن ، در هر حال مجازاتهایی از قبیل حبس، شلاق، جزای نقدی، دیه و شاید قصاص را در بر داشته باشد. ماده ۴۸۹ قانون مجازات اسلامی می گوید: « هرگاه فردی جنین خود را سقط کند، دیه آن را در هر مرحله ای که باشد باید بپردازد و خود سهمی از آن دیه نمی برد» .[۱۳۰]
مطابق ماده ۶۲۳ کسانی هم که مادر را در این امر عالماً وعامداً یاری نموده اند و او را دلالت به استعمال دارو یا وسائل دیگری نموده اند به سه تا ۶ ماه حبس محکوم خواهند شد. [۱۳۱] مگر اینکه ثابت شود اقدام ایشان برای حفظ حیات مادر بوده است. حال این فرض را در نظر بگیرید که اقدام زن با رضایت شوهر ومعاونت او باشد بدین معنی که مشوق او بوده و او را در این امر با پرداخت هزینه و امثال این ها یاری کند. حکم مسأله چه خواهد شد؟
این مورد شایعترین مورد سقط جنین در کشورهای مختلف است که معمولاً به منظور کنترل جمعیت صورت می گیرد در اینجا نیز مطابق ماده ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی مادر در صورت سقط میبایست دیه بدهد و خود سهمی از دیه نمی برد، شوهر او نیز به جهت معاونت در سقط مطابق ماده ۸۸۰ قانون مدنی سهمی از آن نخواهد داشت[۱۳۲]، بنابراین اولیای دم وارث طبقه دوم می باشند که در صورت مطالبه دیه به ایشان پرداخت خواهد شد.
بلی اگر معاونت پدر به نحوی باشد که مصداق ماده ۶۲۳ شود به مجازات یاد شده به آن ماده نیز محکوم خواهد شد. در اینجا جالب است بگوئیم پیش از انقلاب اسلامی به تقلید از حقوق فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی و بر اساس ماده ۱۸۲ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ برای زنی که اقدام به سقط جنین کرده بود، یک تا سه سال حبس در نظر گرفته می شد[۱۳۳]. هم اکنون نیز در اکثر کشورهای جهان برای مادری که اقدام به سقط جنین بکند مجازات حبس در نظر گرفته می شود.
به هر حال انچه مسلم است، در قوانین موجود برای زن حامله که به منظور سقط جنین به پزشک قابله یا افراد دیگر مراجعه می کند و نسبت به عملیات مجرمانه که توسط این افراد در مورد وی به طور مستقیم انجام می گیرد، تمکین می کند؛ به جزء دیه؛ مجازات کیفری دیگری پیش بینی نشده است، ولی آیا به علت معاونت در جرائم (موضوع ماده ۶۲۳ و۶۲۴)؛ مجازاتی برای مادر در نظر گرفته نشده است؟ زیرا ماده ۷۲۶ قانون مجازات اسلامی اعمال مجازات را در جرائم تعزیری برای معاون مجاز دانسته است[۱۳۴].
باید در جواب گفته شود به نظر ما چنین مادری را نمی توان به جهت معاونت در عملیات سقط مجازات نمود، زیرا درست است که چنین زنمی به جهت پرداخت پول تشویق و بالاخره تمکین در مقابل ماما و تسهیل جنایت توسط او مطابق ماده ۴۳ قانون مجازات اسلامی معاون محسوب می شود و طبق ماده ۷۲۶ هر فردی که در جرائم تعزیری معاونت نماید، حسب مورد به حداقل مجازات مقرر در قانون برای همان جرم محکوم می شود ومجازات ماده ۶۲۳ و ۶۲۴ نیز به شهادت ذکر آنها در کتاب تعزیرات، یک مجازات تعزیری است و در نتیجه چنین مادری باید به حداقل مجازات که دو سال حبس می باشد محکوم شود ولی ماده ۴۸۹ [۱۳۵]زنی که اقدام به سقط نموده است را فقط به دیه محکوم کرده است و مجازات حبس را برای او که مباشر بوده است در نظر نگرفته است[۱۳۶]؛ بنابراین چگونه می توان گفت که اگر مادر بالمباشره اقدام کرده باشد؛ حبس نخواهد شد ؛ اما اگر معاونت نموده باشد دو سال حبس خواهد داشت؛ لذا به اعتقاد اینجانب معاونت به طریق اولی نباید حبس داشته باشد. بنابراین روح قانون و اصل تفسیر مضیق قوانین جزائی . مقتضی عدم مجازات وی هستند ؛ مگر جهت حل این خلع قانونی قوانین جدیدی مفصلا وضع و به این ابهام پایان دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:36:00 ق.ظ ]




دانش عمومی
مهارتهای تصمیم گیری
دانش شغلی
از دیدگاه برخی از صاحبنظران، اساس کار مدیریت و سرپرستی تصمیم گیری است و مدیران و سرپرستان باید بتوانند تصمیم صحیح بگیرند؛ در غیر این صورت، به یقین در کار خود موفق نخواهند شد. برای ایجاد مهارتهای تصمیم گیری در مدیران، روش های بسیاری وجود دارد، که در میان آنها از تمرینهای داخل کازیه، بازی های مدیریتی و مطالعات موردی بیشتر استفاده می شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
تمرین های داخل کازیه[۱۹]- این روش برای شناخت استعداد های بالقوه مدیران و سرپرستان به کار می‌رود و می تواند روش بسیار خوبی برای ایجاد مهارتهای تصمیم گیری در آنان باشد.
بازی های مدیریتی[۲۰]- در طول سالهای متمادی، بازی های گوناگونی به منظور شبیه سازی[۲۱] تهیه شده و به صورت برنامه های کامپیوتری در آمده اند. بازی های مدیریتی، غالباً مواردی را که آنها تصمیم‌گیری ها در حالت نامطمئنی صورت می گیرند، به کارآموزان ارائه می کنند. گروهی از کارآموزان در جلسه ای شرکت می کنند و به بررسی مساله مورد نظر می پردازند و در مورد آن تصمیم می گیرند. دریافت سریع نتایج تصمیم ها و تداوم آن تا تصمیم گیری های صحیح می تواند مهارت تصمیم گیری گروهی را در کارآموزان مدیریت و سرپرستی ایجاد کند.
مطالعات موردی[۲۲]- معمولا چکیده ای از یک مساله خاص و واقعی سازماندهی است. نتایج مثبت این روش در آموزش مدیریت و سرپرستی به اثبات رسیده است. استفاده از این روش در گروه، ‌باعث خواهد شد که کارآموزان بتوانند با سایر نظرات در آن موارد آشنا شوند و پیشنهادهای بهتر و منطقی‌تر را بپذیرند.
-مهارتهای ارتباطی[۲۳]
مدیران سنتی تاکید فراوانی بر تصمیم گیری منطقی و احاله آن به مجریان سازمان دارند، ولی مدیران تحصیل کرده امروزی معتقدند که اگر مسئوولان اجرایی این تصمیم ها را بپذیرند آنها بهتر اجرا خواهند شد. برای ایجاد این مهارتها در مدیران و سرپرستان، ورشهای زیر توصیه گردیده است:
بازیگری[۲۴]- نوعی شبیه سازی است که در آن از کارآموز خواسته می شود تا وظیفه ای را در زمینه یکی از مسایل و مشکلات مدیریت و سرپرستی که نیازمند ارتباط با دیگران است،‌به عهده بگیرد.
الگوسازی رفتاری[۲۵]- در این روش، کارآموزان در آغاز با یک الگوی رفتاری خاص آشنا می شوند و سپس نتایج حاصل از آن رفتار برای آنان روشن می شود.
آموزش حساسیت[۲۶]- هدفهای کلی آموزش حساسیت، عبارت است از افزایش آگاهی های منابع انسانی در مورد الگوهای رفتاری خود و دیگران، بویژه رفتارهایی که ممکن است خود یا دیگران در مورد آنها حساسسیت داشته باشند. این آموزش بیشتر برای آگاهی از رفتارهای خود طراحی و تنظیم گردیده است که شامل یادگیری های چهره به چهره انسانها در مورد رفتارهایشان و عقیده دیگران در مورد آنان است.
تجزیه وتحلیل رفتارهای متقابل[۲۷]- از این روش در بسیاری از سازمانها برای ایجاد مهارت در برقراری ارتباطات انسانی استفاده می شود این روش تاکید می کند که:

حالات روانی سه گانه والد، بالغ و کودک در همه انسانها صرف نظر از سن ، تجربه و تحصیلات آنها وجود دارد
برای ارتباط باید حالت روانی انسانها را شناخت
-دانش شغلی[۲۸]
صرف نظر از میزان مهارتهای تصمیم گیری و برقراری ارتباطات، ‌مدیران و سرپرستان باید در مورد شغلی که در آن قرار گرفته یا می گیرند، شناخت خوبی داشته باشند. برای این شناخت، معمولا از روشهایی چون«تجربه حین کار»[۲۹]، «مربیگری»[۳۰] و «تحت مطالعه»[۳۱] استفاده می شود.
-دانش سازمانی[۳۲]
اخیراً برنامه هایی برای افزایش دانش سازمانی مدیران و سرپرستان طراحی گردیده است که رابطه چندانی با وظایف و مسئولیتهای فعلی آنان ندارند. شاید بتوان گفت که متداول ترین این روشها عبارتند از: «روش گردش شغلی»[۳۳] برای سازمانهای سنتی و روش «مدیریت چندجانبه»[۳۴] برای سازمانهایی که به شیوه های مشارکتی اداره می شوند.
-دانش عمومی[۳۵]
برنامه های آموزش و توسعه مدیران، بویژه مدیران رده بالای سازمانی، باید شامل روشهایی برای ایجاد و یا افزایش دانش عمومی مدیران باشد. برای رسیدن به این هدف تلفیقی از «تعلیم و تربیت رسمی»[۳۶] و آموزش به معنی کارورزی و کارآموزی را مورد استفاده قرار داده واستفاده از روشهایی مانند دوره های ویژه، جلسات ویژه[۳۷] و مطالعات منتخب[۳۸] را توصیه کرده اند.
-نیازهای ویژه انفرادی[۳۹]
بسیاری از روش های آموزش وتوسعه مدیریت که بیان شد، مستلزم شرکت مدیران و سرپرستان در دوره های عمومی آموزش وتوسعه است. اگر هدف این باشد که نیازهای ویژه انفرادی آموزشی مدیران و سرپرستان برطرف گردد، در آن صورت باید این نیازها تعیین و برنامه های آموزشی به گونه ای تنظیم شوند که این نیازها را برطرف کنند. دو روش اساسی برای رسیدن به هدفهای مذکور توصیه گردیده است که یکی «برنامه های ویژه»[۴۰] و دیگری «تکالیف گروهی»[۴۱] است.(ابطحی،۱۳۸۱، ۱۵۷-۱۳۸)
۲-۱-۱۴ مدلهای گوناگون از مراحل و فرایندهای آموزش
صاحبنظران آموزشی از دیدگاه های مختلف به مدلسازی درباره آن پرداخته اند . اهمیت آن رویکردها ازآن جهت است که هر کدام اولا مبتنی بر مفروضات خاصی هستند و برای شرایط مناسب با آن مفید هستند و ثانیا اینکه پذیرش و اعمال یک رویکرد خاص ویا ترکیبی از چند رویکرد کلیت اجزا فرایندها و روش های آموزش وتبعاً نتایج وپیامدهای آن را به نوعی جهت داده و در مسیر خاصی قرار میدهد . در زیر به چند مدل مهم اشاره میشود :
۱- مدلهای ساده وخطی
رالف تایلر در کتاب خود تحت عنوان اصول اساسی برنامه آموزشی و درسی برای برنامه ریزی چهار مرحله قائل است.
تعیین اهداف
انتخاب تجارب یادگیری
گسترش فرایند تدریس
ارزشیابی برنامه آموزش ( تایلر , ۱۳۷۶ , ص ۸ )
درتعریفی دیگر فرایند نظام برنامه ریزی آموزشی شامل موارد زیر است :
تدوین برنامه
تلفیق برنامه
تصویب برنامه
نحوه اجرا و چگونگی ارزشیابی برنامه ( تقی پور ظهیر , ۱۳۷۲ , ص ۱۷)
ونتلینگ (۱۹۹۶) نیز فرایند آموزش را متشکل از سه جزء اصلی :
برنامه ریزی : تعیین اهداف و چگونگی دستیابی به آنها ,
اجرا: انجام عملیات ضروری جهت دستبابی به اهداف ,
ارزشیابی بررسی میزان موفقیت برنامه در دستیابی به اهداف میداند . او در این مدل نیاز سنجی را جزئی از برنامه ریزی تلقی می نماید . ( ونتلینگ , ۱۹۹۵ , ص ۲۴ )
سانی استوت (۱۹۹۳) و مارتاریوس (۱۹۹۶ ) و جاکوبی بامروف مراحل کارکرد آموزش را به شرح زیر بیان کرده اند .
تعیین نیازهای آموزشی : ریشه مشکلات چیست ؟ آیا مشکلات آموزشی است ؟
برنامه ریزی آموزشی : طراحی نحوه حل مساله و یا مشکل به وسیله کارآموزان .
اجرا : ایجاد دانش , مهارت ویا نوع رفتار لازم درکارکنان .
ارزشیابی : ارزشیابی اثرات دوره و عملکرد کارآموزان به ویژه در محیط واقعی کار ( به نقل از عباس زادگان وترک زاده , ۱۳۷۹ , ص ۴۳ )
۲- مدل[۴۲] T.D.L.B
هیات هادی آموزش و بهسازی انگلستان (۱۹۹۲) که یک سازمان سیاست گذار دولتی در زمینه های فعالیتهای آموزش و بهسازی است ، مدل استانداردی برای آموزش و بهسازی کارکنان ارائه نموده است .
در این مدل مراحل چرخه آموزش و بهسازی بیانگر حوزه های فرعی و فعالیت های هر یک مطرح شده که به زعم حوزه هایT.D.L.B شایستگی و مهارتی است که آموزشگران باید از آن برخوردار باشند .
این الگو یک مرحله مهم را به مراحل اصلی آموزش و بهسازی افزوده است ., این مرحله پشتیبانی های اطلاعاتی وعملیاتی است که نقش بسیار مهمی در پیشرفت روال کار و سطح آموزش و بهسازی در سازمان دارد .
الف – شناسایی نیازهای آموزش و بهسازی :
شناسایی الزامات سازمانی
شناسایی نیازهای یادگیری افراد و گروه ها
ب – طرح ریزی استراتژیها و برنامه های آموزش و بهسازی
طراحی استراتژیها و برنامه های آموزش و بهسازی در سطح سازمان
طراحی استراتژی برای کمک به افراد و گروه ها
شناسایی الزامات سازمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:36:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم