کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



سیاست‌های بالادستی- یعنی سیاست‌هایی که توسط ستاد کل و ودجا دنبال شده است- تا چه حد بر عملکرد فن‌بازارهای گذشته مؤثر بوده است؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
عوامل اقتصادی همچون نرخ ارز و کمبود منابع مالی در نهادهای دفاعی تا چه حد بر عملکرد فن‌بازارهای گذشته تأثیر داشته است؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
عوامل اجتماعی و فرهنگی همچون تمایل به خرید اجناس خارجی تا چه حد بر عملکرد فن‌بازارهای گذشته مؤثر بوده است؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
عوامل فناورانه همچون تغییرات شدید و مستمر فناوری تا چه حد بر عملکرد فن‌بازارهای گذشته مؤثر بوده است؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
و) سؤال‌های عمومی
۲۲- به نظر شما موفقیت یک فن‌بازار تا چه حد تحت تأثیر عوامل خارجی و محیطی (اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه و …) قرار دارد؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
به نظر شما موفقیت یک فن‌بازار تا چه حد تحت تأثیر سازوکارهای داخلی آن قرار دارد؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
به نظر شما موفقیت یک فن‌بازار تا چه حد تحت تأثیر طرف عرضه‌کننده فناوری (شرکت یا صنعت دفاعی فروشنده فناوری) قرار دارد؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
به نظر شما موفقیت یک فن‌بازار تا چه حد تحت تأثیر طرف متقاضی فناوری (شرکت یا صنعت دفاعی خریدار فناوری) قرار دارد؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
به نظر شما عرضه فناوری توسط یک صنعت یا شرکت دفاعی در فن‌بازار، تا چه حد تحت تأثیر عوامل محیطی (سیاسی، اقتصادی، …) قرار دارد؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
به نظر شما تقاضای فناوری از فن‌بازار توسط صنایع یا شرکت‌های دفاعی تا چه حد تحت تأثیر عوامل محیطی قرار دارد؟
خیلی کم کم متوسط زیاد خیلی زیاد
پیوست دوم: بررسی تأثیر عوامل بر موفقیت فن‏بازار دفاعی از طریق رگرسیون چند متغیره
به‏منظور تقویت اطلاعات آماری برای افزایش قابلیت تجزیه و تحلیل تأثیر عوامل آشکارگر بر عوامل مکنون برای رتبه‌بندی تأثیر آنها بر موفقیت فن‌بازار با بهره گرفتن از رگرسیون چند متغیره این عوامل وزن­دهی و رتبه ­بندی گردیده به شرح جداول زیر نتایج آماری آن ارائه می­گردد:
دانلود پایان نامه
جدول پ-۱٫ نتایج رگرسیون چند متغییره

 

متغیر مکنون متغیرهای مشاهده گر در سطح اول
متغیر مکنون مشخصه وزن رتبه متغیرهای مشاهده گر در سطح اول مشخصه وزن رتبه
موفقیت فن‏بازار X1 ۲۳٫۹۱% ۲ تعداد فناوری­های مبادله شده بین صنایع و سازمان­های دفاعی X11 ۳٫۸۲% ۱۶
حجم فناوری­های مبادله شده بین صنایع و سازمان­های دفاعی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 12:48:00 ق.ظ ]




مقاومت باقیمانده یک سازه بصورت تابعی از اندازه ترک چگونه است؟
اندازه بحرانی ترک در سازه چقدر است؟
چه زمانی طول می‌کشد تا یک ترک با طول مشخص به اندازه بحرانی آن برسد؟
معایب (ترک) اولیه با چه طولی در شروع عمر یک قطعه می‌تواند وجود داشته باشد؟
در چه فواصل زمانی، سازه از لحاظ ارزیابی ترک مورد بررسی قرار گیرد؟
علم مکانیک شکست پاسخ‌های کاملی برای برخی و جواب‌های مفیدی برای بقیه سؤالات فوق دارد.
مقاله - پروژه
حوزه مکانیک شکست به دو بخش کلی بخش تقسیم شده است [۱]:
علم مواد روند شکست را در مقیاس اتم‌ها و نابجایی‌ها بررسی می‌کند.
مکانیک کاربردی میدان تنش در نوک ترک، تغییر شکل الاستیک و پلاستیک در مجاورت نوک ترک را بررسی می‌کند.
برای کابرد صحیح مکانیک شکست در مسائل مهندسی لازم است که یک دانش کلی از هر یک از این قسمت‌ها داشته باشیم.
در مقاومت مصالح پارامتر تنش (مقاومت) معرف پایداری و تحمل یک عضو در مقابل بارهای وارده می‌باشد. ولی از آنجا که در مکانیک شکست همیشه فرض بر این است که هر قطعه‌ای دارای یک سری عیب و ترک‌های کوچک می‌باشد، پارامتر تنش به تنهایی برای بیان تحمل یک عضو کافی نیست. زیرا چنانچه دو عضو هم‌جنس و با ابعاد کاملاً مساوی را در نظر بگیریم، به‌طوری که یکی دارای ترک کوچک‌تر و دیگری حاوی ترک بزرگ‌تری باشد، بدیهی است که دومی خیلی زودتر از اولی می‌شکند. پس باید پارامتری را در نظر گرفت، که معرف طول ترک هم باشد. این پارامتر که فاکتور شدت تنش نام دارد، در ادامه به طور مفصل بررسی می‌شود.
به طور کلی برای گسترش ترک دو عامل مهم وجود دارد [۱]:
الف- اندازه ترک
ب- زمان برای انتشار ترک در جسم
۱ -۳ تاریخچه کارهای انجام شده
ناکاسا[۷] و همکارانش شرایط انشعاب ترک در شکست تاخیری را مورد بررسی قرار دادند[۲]. آکی[۸] و همکارانش انشعاب ترک تحت فشار هیدرو استاتیک را بررسی کردند نتیجه گرفتند که طول ترک در انشعاب به طور قابل ملاحظه ای با فشارهای هیدرواستاتیک افزایش می یابد[۳]. جاهن پی[۹] و همکارانش اثرهای دینامیکی در مد III انشعاب ترک را مورد بررسی قرار دادند که نشان داده شد که فاکتور شدت تنش دینامیکی یک شاخه به طور قابل ملاحظه ای با تغییر در سرعت و جهت داری بقیه و با زاویه امواج تنش تغییر می کند[۴]. پاپادپولس[۱۰] انشعاب دینامیکی ترک را با بهره گرفتن از معیار Det مطالعه کرد که بر اساس این معیار ترک در جهت ماکزیمم مقدار عامل تعیین کننده تانسور تنش گسترش می یابد[۵]. آدا - بدیا[۱۱] انتشار دینامیکی ترک انشعاب یافته را تحت بارگذاری غیرصفحه ای بررسی کرد که نشان داده شد که مینیمم سرعت ترک منفرد اولیه که اجازه انشعاب می یابد برابر C 39/0 است که C سرعت امواج برشی است و در لحظه انشعاب ترک های انشعاب یافته مشابه در یک سرعت در حال کاهش با زاویه انشعاب تقریبا انتشار می یابند[۶]. ژانگ[۱۲] و همکارانش انشعاب و انتشار ترک مد ترکیبی در مواد شکل پذیر را مورد بررسی قرار دادند مدل رشد ترک خستگی را پیشنهاد کردند اثر مد ترکیبی روی نرخ رشد ترک در این مدل بررسی شد نتیجه شد که نتایج عددی این مدل با نتایج آزمایشگاهی تطابق خوبی دارند[۷]. ژو[۱۳] و همکارانش شرایط انشعاب الگوی ترک در آرایه دوره ای مستطیلی بررسی کردند[۸]. ژو و ایکسی انشعاب سیستم ترک هایی که در یک خط مستقیم تحت فشار دینامیکی قرار گرفته اند را بررسی کردند برای این ترک ها که تحت فشارهای دینامیکی بارگذاری شده اند الگوی رشد یکنواخت ترک موقعی که نسبت فاصله داری / طول رشد ترک بزرگتر از مقدار بحرانی اش است منجر به الگوی رشد غیر یکنواخت ترک می شود[۹]. لی[۱۴] و همکارانش انشعاب ترک چندگانه برای نوک ترک مد I را در جامدهای ایزوتروپ مدل سازی کردند [۱۰] . در این پژوهش به تحلیل ترک های ثانویه با بهره گرفتن از تئوری انشعاب پرداخته شده است که در ادامه در فصل دوم مفاهیم کلی تئوری مکانیک شکست و انشعاب ترک بیان می‌شود، در فصل سوم تئوری انشعاب توضیح داده شده است و در فصل چهارم انشعاب اول و دوم در ترک مد I در چهار نوع سنگ با بهره گرفتن از روش تئوری انشعا ب مورد بررسی قرار گرفته است و با نتایج به دست آمده از روش تئوری مکانیک شکست مقایسه گردیده است و در نهایت در فصل پنجم نتایج و پیشنهادات این پژوهش ارائه می‌شود.
فصل دوم مکانیک شکست
فصل دوم
مکانیک شکست
۲ – ۱ مقدمه
شکست یک سازه در شرایطی که تنش وارده کمتر از تنش تسلیم قطعه باشد، اغلب به ترک‌ها یا عیوب شبه ترکی در سازه نسبت داده می‌شود. چنین شکست‌هایی نشان می‌دهند که طراحی با در نظر گرفتن فقط تسلیم، انسجام سازه‌ای عضو تحت شرایط بارگذاری در حین کار را تضمین نمی‌کند. مطالعات سازه‌ای که به مکانیک کاربردی اجسام ترک‌دار می‌پردازد، علم مکانیک شکست نامیده می‌شود. علم مکانیک شکست بیشتر بر روی جلوگیری از شکست ترد متمرکز است. به طور خاص، ایده‌آل سازی‌هایی که بر پایه نادیده گرفتن پلاستیسیته نوک ترک انجام می‌شود، مکانیک شکست الاستیک خطی[۱۵] نامیده می‌شود که اصول آن توسط گریفیث[۱۶] معرفی شد [۱۱].
گریفیث در سال ۱۹۲۱ اختلاف بین میزان مقاومت تئوری شیشه و میزان مقاومت اندازه‌گیری شده در آزمایشگاه را به دلیل تنش‌های بسیار بالا در مجاورت ریزترک‌ها دانسته و تئوری شکست ترد خود را بر اساس مفهوم انرژی بیان نمود. وی با بهره گرفتن از نظریه‌های بنیادی انرژی در مکانیک کلاسیک و ترمودینامیک نشان داد که یک تعادل انرژی ساده وجود دارد. تعادلی بین کاهش انرژی پتانسیل در جسم تحت تنش در اثر گسترش ترک (UP) و افزایش انرژی سطح در اثر افزایش سطح ترک (Uγ). با روش تعادل انرژی گریفیث، می‌توان مقاومت نظری مواد ترد را پیش‌بینی کرد و رابطه‌ای بین مقاومت شکست و اندازه ترک ارائه داد.
۲ – ۲ روش تعادل انرژی گریفیث
صفحه‌ای بی‌انتها با ضخامت واحد در نظر بگیرید که حاوی یک ترک به طول ۲a باشد و این ترک در تمام عمق ضخامت صفحه باشد. صفحه تحت یک تنش غشایی σ مطابق شکل(۲ – ۱ ) است. در این مورد، باید انرژی کل سیستم را به چهار مؤلفه تقسیم کنیم. اولین آن انرژی کرنش الاستیک اولیه (Ui) صفحه بارگذاری شده در واحد ضخامت در حالت اولیه بدون ترک است. یعنی داریم [۱۱]:

 

(۲-۱)  

که مقداری ثابت است. دومین مؤلفه، انرژی کرنش الاستیک رها شده (Ua) است که با ایجاد ترکی به طول ۲a و رها شدن بالا و پایین ترک به وجود می‌آید. گریفیث نشان داد که Ua برای واحد ضخامت صفحه می‌تواند چنین نوشته شود [۱۱]:

 

(۲-۲)  

عبارت سوم انرژی، کار انجام شده بوسیله نیروهای خارجی (Uw) را که به شکل زیر توصیف می‌شود را در‌بر‌می‌گیرد[۱۱].

 

(۲-۳)  

که در آن δ تغییر مکان کل مرزهای بارگذاری و F بار اعمال شده در واحد ضخامت است.
شکل ۲ – ۱ : صفحه با ابعاد بی‌نهایت و ضخامت واحد شامل یک ترک مرکزی عمقی [۱۱]
معمولاً دو حالت شرایط بارگذاری می‌تواند بوجود بیاید:
الف) تغییر مکان ثابت (گیره نگهدارنده نمونه ثابت شده است)
ب) بار (نیرو) ثابت
در حالت اول بوسیله نیروی خارجی کاری انجام نخواهد شد، چون dy=0. اکنون چون گسترش ترک با کاهش سفتی قطعه یا وارفتگی همراه است، بنابراین بار اعمال شده بر گیره‌ها کاهش خواهد یافت و بدین ترتیب، کاهش در انرژی کرنش الاستیک رها شده (Ua) بوجود می‌آید. یعنی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ق.ظ ]




به‌احتیاط ز‌خود، دست تر بگــیرد دور چو شــیخ شهر ز آلایش اجتناب کند
کســـی‌که غافل ازین‌جنس‌بود، پندارد که‌آب، پنجه‌ی هر‌گــربه‌را عذاب کند
ولی‌چو‌چشم‌حریصش‌فتد ‌به‌ماهی‌حوض ز سیـنه تا دُم خود را، درون آب کند
ز من مترس که خانم ترا خطاب کنم ازو بترس که همشیره ات خطاب کند
به‌حیرتم،‌ز‌که‌اسرار‌هیپنوتیسم‌آموخت؟ بگو بتازد و آن خـــانه را خراب کند
زنان مکه هـــمه بی نقاب می‌گردند اگر‌چه طالب آن جهــد بی‌حساب‌کند
به‌دست‌کس‌نرسد‌قرص‌ماه، در دل‌آب بهِل که شــیخ دغا عوعو کلاب کند
به اعتدال ازین پرده‌مان رهایی نیست مگر مساعدتــــی دست انقلاب کند
ز هــــــم بدرد ابرهای تیره‌ی شب وثاق و کوچه پر از ماه و آفتاب کند»
(ایرج میرزا:۱۴)
داستان کشیدن تصویر زنی به گچ، بر سردیوار یک کاروان‌سرا و به‌ گل گرفتن آن از طرف مردم، یکی دیگر از قطعات مشهور طنز‌آمیز ایرج میرزاست.
«در سردر کاروانـــــــسرایی تصویر زنی به گـچ کشیدند
ارباب عمـــــائم این خبر را از مخـــبر صـادقی شنیدند
گفتند که واشـــــریعتا، خلق روی زن‌ بـــی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مســـجد تا سردر آن ســــرا دویدند
ایمان و امان به سـرعت برق می‌رفت که مؤمنین رسیـدند
این آب آورد، آن یکی خاک یک پیـچه ز گِل بر او بریدند
ناموس به باد رفتـــــه‌ای را با یک‌دو‌سه‌مشت‌گِل،‌خریدند
چون‌شرع‌نبی‌ازین‌خطر‌جَست رفتنــــد و به خانه آرمیدند
غفلت شده‌بود‌ و‌خلق وحشی چون شیـر درنده می‌جهیدند
بی‌پیچه زن گــــشاده رو را پاچـــــین عفاف می‌دریدند
لبهـای قشنگ خوشگلش را مانند نبات می مکــــــیدند
بالجمله تمام مردم شــــهر در بحــــــــر گناه می‌تپیدند
درهای بهـشت بسته می‌شد مردم همـــــــه می‌جهنمیدند
می‌گشـــت قیامت آشـکارا یکبــــاره به صور می‌دمیدند
طیر‌از‌وکرات‌و‌وحش‌از‌حـجر انجـــم ز سپــهر می‌رمیدند
این‌است‌که‌پیــش‌خالق‌و‌خلق  طلاب عــــــلوم روسفیدند
با این علــــما هنوز مــردم از رونق مُلـــــــک ناامیدند»
(ایرج میرزا:۱۷۸)
از شعرهای دیگر «ایرج میرزا» در این مقوله‌یکی هم داستان دیدار او با زن چادری است که شدیداً اصرار بر داشتن چادر و حجاب بر سر دارد ولی اجازه می‌دهد که مرد از وصالش بهره‌مند شود؛ اما با همان حفظ حجاب!. «ایرج میرزا» با شرح این ماجرا که در «عارف نامه» یکی از معروف‌ترین سروده‌های او آمده؛ با آنچه که باعث عقب‌ماندگی زن و به‌طور کلی انسان می‌شود، از جمله باورهای خرافی و بی‌پایه، سخت برخورد می‌کرد.
از دهه بیست تا سقوط رژیم پهلوی، آثار طنز‌آمیز درباره‌ی زنان در داستان کوتاه و رمان جلوه‌ی تازه‌ای یافت. برای نمونه، «صادق هدایت» در داستان «علویه خانم»، تصویری از زنی می‌دهد که در عین تظاهر به زهد و تقوا، با مرد دیگری رابطه دارد و از هیچ عملی روی گردان نیست. در این داستان که شرح مسافرت عده‌ای زوّار است که در چهار ارابه به مشهد سفر می‌کنند، «هدایت» در ضمن دعواها و رقابت‌های گوناگون، شخصیت «علویه خانم» را با موشکافی ترسیم می‌کند و از تقدس‌مآبی و خرافه‌پرستی اشخاصی نظیر او پرده برمی‌دارد. در حقیقت انتقاد «هدایت» بیشتر متوجه اجتماع فاسدی است که زنانی چون «علویه خانم» را به وجود می‌آورد.
دانلود پروژه
پس از این دوران بود که به طنز کشیدن زنان، دیگر برای حجاب و عقاید خرافی آنان نبود. آنچه را که مردان در مورد زنان به ریشخند می‌گرفتند، حق برابر طلبی زنان با مردان بود. این کار، در اجتماعی که سنت را بر این گذاشته بود که وظایف ویژه‌ای را شایسته‌ی زنان بدانند، گران می‌آمد.
موضوع دیگر افراط زنان در آزادی، انتخاب لباس، پوشش و آرایش، پس از رفع حجاب بود. در شعرهایی که در این موارد سروده شده، مرد را به گونه‌ای تصویر می‌کند که از دست ولخرجی‌ها و زیاده‌روی‌های زن خود به‌تنگ آمده‌است.
شاعران زیادی در این زمینه شعر سروده‌اند. از جمله‌ی این شاعران ابوالقاسم حالت است که شعرهای فراوانی از این دست در «توفیق» و روزنامه‌های دیگر به‌چاپ رسانده‌است. شعرهایی با عنوان «آرزوی تغییر جنسیت»، «لنگه‌کفش»، «پرحرفی خانم‌ها» و «خواست‌های زن»، نمونه‌هایی است که در این مورد سروده شده‌است.
«همسر من، نه زمن، دانش و دین می‌خواهد نه سلوک خوش و‌حرف نمکین می‌خواهد
نه خـــــــــداجویی مردان خدا می‌طـلبد نه فســــــون‌کاری شیطان لعین می‌خواهد
نه چو سهراب، دلیر و نه چو رستـم، پُرزور بنده را او، نه چنـــان و نه چنین می‌خواهد
اسکناس صـــدی و پانصـدی و پنــجاهی صبـح تا شب، زمن، آن ماه‌جـبین می‌خواهد
هی بدین اسـم که روز از نو و روزی از نو مبل نو، قـــــالی نو،‌وضع نوین می‌خواهد
خانه‌ی عــــــالی و ماشـین گران می‌طلبد باغ و استخر و‌دِه و مُلک و زمین می‌خواهد
ز پلاتین و طـلا، حـلقه سفـارش داده‌است ز برلیــــــان و ز الماس، نگین می‌خواهد
مجــلس‌آرایی و مهـــــمانی و مردم‌داری از من بی‌هنــــــــر‌گوشه‌نشین می‌خواهد
پول ‌آوردن و تقــــــدیم به خانم کردن بنده را او، فقط از بهر همــــین می‌خواهد
گـــــر مرتب دهمش پول، برایم به دعا عمــــر صد ساله ز یزدان مبین می‌خواهد
گر که پولـــش ندهم، مرگ مرا می‌طلبد وز خدا شوهری احمق‌تر از این می‌خواهد»
(حالت، دختر حوا)
از دهه سی به بعد، بازتاب مبالغه‌گرایی و تقلید از فیلم‌های هالیوود و مجله‌های مد اروپایی و آمریکایی را در داستان‌های نویسندگان آن دوره می‌توان دید که مورد انتقاد قرار می‌دهند. از جمله سعید نفیسی، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه آن دوران، در داستانی به نام «نیمه راه بهشت» که به سال ۱۳۳۱ش نوشته، تصویری طنز‌آمیز از زندگی اولیای امور و دانشگاهیان زمان خود می‌کشد و در ضمن تصویری نیز از محافل اشرافی تهران به‌دست می‌دهد که در آن، زن و شوهر، هر دو به‌یکدیگر خیانت می‌کنند، اما هیچ یک به روی دیگری نمی‌آورد.
چنان‌که پیش از این نیز گفته شد، چون زنان از امر آموزش و تحصیل بهره‌مند نبودند، قلم، طبیعتاً در دست مردان بود. در دوره‌های بعد، ما شاهد نویسندگانی بودیم که زن بودند و از زبان زنان، درد مشترک را بازگو می‌کردند. اما در همان دورانی هم که تحصیل و آموزش زنان امر رایجی نبود، بودند زنانی که تحصیل کردند و با شهامت و مبارزه‌ی قلمی، پاسخ‌گوی این داوری‌های نادرست بودند. یکی از این زنان آزاده، بی‌بی‌خانم استرآبادی بود که در سال ۱۳۱۲ش جوابیه‌ی محکمی در قبال رساله‌ای به نام «تأدیب‌النساء»، که توسط آخوندی نوشته شده بود، ارائه داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




او گیاه خوشبوی قلب من است ، ای کاش نزدیک من بود .
معنای مجازی « لیت » : ترجّی
۷- لَو کانَ حظّی منک أن تعلمی ما تصنع الأشواق بالمغرمِ (همان ، ص۳۸۷)
ای کاش اقبال من نزد تو چنان بود که از آنچه اشتیاق وعشق درحق این عاشق روا می دارد با خبرمی شدی .
معنای مجازی « لَو » : تمنّی
۸- لو تنفعُ الذکری ذکرتُ عشیَّه زهراءَ بین کواعبٍ أتراب (همان ، ص۳۹۷)
ای کاش یاد وخاطره سودی داشت تا که من هرشامگاه آن یار تابناک را درمیان دوستان زیبایش یاد می کردم .
معنای مجازی « لَو » تمنّی
۹- لم تزل تهجرنی منذ سنین لیتنی أنعم یوماً بِرضاکِ (همان ، ص۴۲۲)
مرا سالهاست ترک کرده ای ، ای کاش روزی از آب دهانت سیراب شوم .
معنای مجازی « لیت » : ترجّی
۲, ۵. نداو آن طلب خواسته ای است ازمخاطب با استفاده ازیکی ازحروف ندا و ارزش
بلاغی آن زمانی است که از معنای خود خارج و کاربرد مجازی پیدا می کند .
از اغراض مهم ندا می توان به موارد زیر اشاره کرد : ( هاشمــی ، ۱۳۷۷ش ، ص۹۶)
۱- إغراءمانند : یا مظلومُ
۲- إستغاثهمانند : یا لَلّه لِلمؤمِنینَ
۳- ندبهمانند : وا یوسفا
۴- تعجبمانند : یا لَلعَجَب
۵- زجرمانند :
أ فؤادی متی المُتاب ألمّا تصحُ و الشَّیـبُ فوقَ رأسـی ألمّا
ای قلب من چه وقت توبه و بازگشت برتو نازل می شود ، آیا بیدار نمی شوی درحالی که پیری برسرت فرود
آمده است .
۶- تحسّرمانند : « یا لَیتنی کُنتُ ترابا » ( النبأ : ۴۰ )
۷- تذکرمانند :
أ یا منزلَی سلمی سلامٌ علیکما هل الأزمنُ اللّاتی مَضَینَ رَواجِعُ
ای منزلگاه های سلما سلام بر شما ، آیا زمانهایی که سپری شدند باز می گردند ؟
۸- تحیّرمانند :
أ یا منازلَ سلمی أین سلماکِ مِن أجلِ هذا بکیناها بکیناکِ
ای منازل سلما ، سلمایتان کجاست ؟ به خاطر این است که براو و بر تو گریستیم .
ندا نزد ابراهیم وسیله ای است برای تذکر و تنبیه مخاطب :
پایان نامه
۱- یا رجـالَ البلادِ یا قـاده الأمَّـهِ ماذا دهـاکم و دَهـاهـا ..؟( ابراهیم ط. ، ۲۰۰۵م ، ص۳۰۰)
ای مردان کشور ، ای سران ملت چه چیزی شما را فریفته و ملت را فریفت ؟
معنای مجازی : تعجب
۲- یـا لَأعنـاقِ الرجــالِ کیـفَ مالـت بالحِبــــال ( هـمــــان ، ص۳۰۷)
شگفت از این گردنهای مردان ، چگونه بر ریسمان آویزان شدند .
معنای مجازی : تعجب
۳- دارَالزعامه والأحزاب کان لنا قضیه فیک ، ضیَّعنا أمانیها ( همان ، ص۳۳۳)
ای قدس! سرای ریاست و دار احزاب ، با تو آرمانی داشتیم که امیدهایش را تباه کردیم .
معنای مجازی : تذکر
۴- یا قومُ لیسَ عدوُّکم مِمَّن یَلیـنُ وَ یَرحـــمُ ( همان ، ص۳۴۳)
ای قوم دشمن شما آرام و مهربان نیست .
معنای مجازی : زجر
۵- یا حسرتا ،ماذا دَهی أهلَ الحمی فالعیشُ ذلٌ ، وَالمصیرُ بَوارُ ( همان ، ص۳۴۶)
دریغا ! چه چیزی ایل و تبار حمایت را فریفته ؟ در حالی که زندگی خوار است و سرنوشت تباه .
معنای مجازی : تحسّر
۶- یا لیتَ حـظَّ کتابِهـــا لِضلوعــی المتعذِّبـــه (هـمــان ، ص۳۶۱)
ای کاش نصیب و بهره کتابهایش از آن استخوانهای رنجور من بود .
معنای مجازی : تحسّر
۷- أیا وادیَ الرمان ! لا طِبتَ وادیاً إذا هیَ لم تنعم بظلِّک سرمدا (همان ، ص۳۷۸)
ای سرای انار ! خوشی و خرّمی از تو رخت بر بندد هر گاه که او از سایه ات بی بهره باشد .
معنای مجازی : تذکر
۸- یا لیتَ مَن فجَعَت فؤادی بِالمنی لَم تبقِ لی ذکری تطیلُ عذابی (همان ، ص۳۹۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




و آیه ۴۵-۴۷ سوره هود نیز عبارتی از زبان حضرت نوح (ع) در گفت و گو با خدای تعالی در داستان دعوت فرزندش است که می فرماید:
«۳“yŠ$tRur ÓyqçR ¼çm­/§‘ tA$s)sù Å_Uu‘ ¨bÎ) ÓÍ_ö/$# ô`ÏB ’Í?÷dr& ¨bÎ)ur x8y‰ôãur ‘,ysø۹$# |MRr&ur ãNs3ômr& tûüÏJÅ۳»ptø:$# . tA$s% ßyqãZ»tƒ ¼çm¯RÎ) }§øŠs9 ô`ÏB šÎ=÷dr& ( ¼çm¯RÎ) î@uHxå çŽöxî ۸xÎ=»|¹ ( Ÿxsù Ç`ù=t«ó¡n@ $tB }§øŠs9 y7s9 ¾ÏmÎ/ íNù=Ïæ ( þ’ÎoTÎ) y7ÝàÏãr& br& tbqä۳s? z`ÏB tûüÎ=Îg»yfø۹$# . tA$s% Éb>u‘ þ’ÎoTÎ) èŒqããr& šÎ/ ÷br& šn=t«ó™r& $tB }§øŠs9 ’Í< ¾ÏmÎ/ ÖNù=Ïã ( žwÎ)ur öÏÿøós? ’Í< ûÓÍ_ôJymös?ur `à۲r& z`ÏiB z`ƒÎŽÅ£»y‚ø۹$# »<br />(پروردگارا به درستی فرزند من از اهل بیت من است ، وعده تو هم حق است و تو احکم الحاکمینی ، خدای تعالی فرمود : ای نوح او از اهل بیت تو نیست او عمل غیر صالح است و تو بی خبری ، پس دم فروبند و سؤالی که علم بدان نداری مکن ، به درستی تو را از اینکه از نادانان باشی برحذر می دارم . گفت پروردگارا من به تو پناه می برم از اینکه از تو درخواست می کنم که بدان علم نداشته باشم و تو اگر مرا نبخشی و بر من رحم نکنی از زیانکاران خواهم بود).<br />ادبی که حضرت نوح(ع) رعایت نمود این است که سخن خود را در قالب سؤال و استفسار از حقیقت امر بیان کرده ، و نخست وعده ای را که خدای تعالی قبلاً (هنگام سوار کردن مؤمنین و جفت جفت حیوانات در کشتی داده بود که اهل او را نجات می دهد.) به زبان آورد. و از طرفی دیگر شاید برای آن حضرت کفر فرزند ثابت نشده بود ، چون اگر فرزند وی بر خلاف آنچه نوح (ع) می پنداشت کافر بود به طور مسلم او را برای سوار شدن به کشتی نمی خواند و چنین درخواستی را از خدای تعالی نمی کرد ، برای اینکه خود آن حضرت قبلاً کفار را نفرین کرده و از خدای تعالی خواسته بود که دیاری از کافران را بر روی زمین زنده نگذارد پس همه اینها شاهد این است که او پسرش را مؤمن می پنداشته ، و اگر سوار کشتی نشده و دستور پدر را مخالفت کرد ، صرف این مخالفت کفرآور نیست بلکه تنها معصیتی است که مرتکب شده بود به خاطر همه این جهات بود که نوح (ع) گفت : <strong>«اِنَّ ابْنی مِنْ اَهْلی وَ اِنَّ وَعْدَکَ الحَقُّ»</strong> گویا خواسته است عرض کند از طرفی او فرزند من است و این خود اقتضا دارد که او هم اهل نجات باشد ، «وَ اَنتَ اَحکَم الحاکِمین» و از طرفی تو احکم الحاکمینی و در کارهایت خطا نمی کنی و در حکم تو جای هیچ گونه خرده گیری و اعتراض نیست ، لذا نمی فهمم سرانجام فرزندم چیست ؟ و این نیز ادبی است الهی که بنده از آنچه می داند تجاوز نکند و چیزهایی که مصلحت و مفسده اش معلوم نیست از مولای خود نخواهد . و لذا نوح (ع) تنها آنچه می دانست و به آن ایمان داشت گفت ، چنانکه جمله «و نادی نوح ربه» هم اشاره ای به این معنا دارد ، بلی ، تنها وعده ی الهی را ذکر کرد و چیزی بر آن نیفزود و چیزی درخواست نکرد، در نتیجه این ادب خداوند نیز عصمت و حفظش را شامل حالش نمود(طباطبایی،۱۰/۳۵۰) .<br /><a href="https://nefo.ir/"><img class="alignnone wp-image-54″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/S-8.png” alt="پایان نامه ” width="338″ height="125″ /></a><br /><strong>۳-۳) دعای حضرت ابراهیم(ع)</strong><br />حضرت ابراهیم(ع ) یکی از پیامبران بزرگ الهی است او از برجستگان دعوت به توحید در طول تاریخ و پدر بسیاری از پیامبران است ادب آن حضرت چه ادبی که با قوم خود رعایت نموده و چه رفتارومنش آن حضرت در محضر خدا که می تواند بهترین الگو باشد که هر چه خوبی و زیبایی است به خداوند نسبت می دهد و هر آنچه که نقص و بدی است به خود نسبت می دهد از جمله ادبی که خداوند از آن حضرت در قرآن کریم به آن اشاره فرموده است این آیه است:<br />«#sŒÎ)ur àMôÊ̍tB uqßgsù ÉúüÏÿô±o„ »(شعرا/۸۰)<br />(وچون بیمار شوم او مرا درمان می بخشد).<br />بهترین نوع ادب همین است که حضرت ابراهیم(ع) در کلام خود ذکر کرده اینکه مریض شدن را که به نوعی نقص می دانسته به خود نسبت می دهد و شفا دادن را به خداوند. درالمیزان آمده که اگر چه مرض هم از خدا است و از این نظر بی ارتباط با پروردگار نیست لیکن چون شفای مرض از رحمت و عنایت خداوند است و از این جهت مریض را به خود نسبت داده و شفا را به پروردگار خود، گویا خواسته چنین ادعا کند ازخدای تعالی جز جمیل صادر نمی شود(طباطبایی،۱۵/۳۹۸) و جز این هم نیست زیرا کلام خداوند مؤید این مطلب است که می فرماید:<br />«!$¨B y7t/$|¹r& ô`ÏB 7puZ|¡ym z`ÏJsù «!$# ( !$tBur y7t/$|¹r& `ÏB 7py¥Íh‹y™ `ÏJsù y7Å¡øÿ¯R » (نساء/۷۹) (هرچه از خوبیها به تو می رسد از جانب خداست و آنچه بدی به تو می رسد از خود توست و تو را به پیامبری برای مردم فرستادیم و گواه بودن خدا بس است).<br />حضرت ابراهیم(ع) تمام نعمت ها را به خدا نسبت می دهد مانند نعمت خلقت،هدایت،اطعام… اما مرض و خطا را به خود نسبت داده و فرموده وقتی مریض می شوم خداوند شفایم می دهد زیرا در این مقام ثنا و ستایش است مناسب نبود مرض را به او نسبت دهد بلکه شفای مرض را به خداوند نسبت می دهد و بعد از یادآوری های مستمر و متوالی خدای تعالی نسبت به خود که حالی آمیخته از جاذبه به رحمت و فقر عبودیت،آن حضرت را واداشت تا به درگاه الهی اظهار حاجت نموده باب سؤال را مفتوح دارد و ناگزیر سیاق سخن را از سیاق غیبت به سیاق خطاب برگرداند(تلخیص از سوره حجرات/۱).<br />ادب دیگری که حضرت ابراهیم در کلام خود ذکر کرده این است که در کنار هر حاجتی که از خدا خواسته متوسل به اسمای حسنای الهی شده که متناسب با آن خواسته و حاجت بوده که ذکر کرده از قبیل غفور،رحیم،سمیع الدعا و در تمامی این حاجات و دعاهایی که کرده اسم شریف«رب» را در آن حوائج ذکر نموده،چون ربوبیت خدا واسطه ارتباط بنده با خدای خود می باشد: نکته جالب توجه در این درخواست عارفانه،بیان جمعی آن می باشد. ابراهیم خود را هنگام دعا و تمنا در میان جمع ایمان آورندگان حق گرا جای می دهد و آنچه را که آرزومند است برای همگان می خواهد(طباطبایی،۶/۳۸۸) .<br />از جمله دعاهایی که در آن متوسل به اسمای حسنای الهی شده:<br />«ø$uZ­/u‘ ö@¬۷s)s? !$¨YÏB ( y7¨RÎ) |MRr& ßìŠÏJ¡¡۹$# ÞOŠÎ=yèø۹$# » (بقره/۱۲۷)<br />( ای پروردگار ما از ما بپذیر،که توشنوا و دانا هستی).<br />«$uZ­/u‘ $uZù=yèô_$#ur Èû÷üyJÎ=ó¡ãB y7s9 `ÏBur !$uZÏF­ƒÍh‘èŒ Zp¨Bé& ZpyJÎ=ó¡•B y7©۹ $tR͑r&ur $oYs3ř$uZtB ó=è?ur !$oYø‹n=tã ( y7¨RÎ) |MRr& Ü>#§q­G9$# ÞOŠÏm§۹$# » (بقره/۱۲۸)
(ای پروردگار ما، ما را فرمانبردار خویش ساز و نیز فرزندان مارا فرمان بردار خویش گردان،مناسکمان را به ما بیاموز و توبه ی ما را بپذیر که تو توبه پذیرنده و مهربان هستی).
یکی دیگر از آداب دعا حضرت ابراهیم(ع) زمانی که هاجر و اسماعیل(ع) را در مکه(بیابان لم یزرع) به امر خدا گذاشت چنین است:
«øŒÎ)ur tA$s% ãLìÏdºtö/Î) Éb>u‘ ö@yèô_$# #x‹»yd t$s#t6ø۹$# $YYÏB#uä ÓÍ_ö۷ãYô_$#ur ¢ÓÍ_t/ur br& y‰ç۷÷è¯R tP$oYô¹F{$# » (ابراهیم/۳۵) (وهنگامی را که ابراهیم گفت:پروردگارا، این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار).
ادبی را که ابراهیم(ع ) در این دعا بکار برد این است که هر حاجتی از حوائج را که ذکر کرده چون هم ممکن بود به غرض مشروع درخواست شود و هم به غرض نامشروع آن جناب غرض مشروع و صحیح خود را در کلام خود ذکر کرده و بیانی آن را ادا نمود که هر کس می تواند از آن پی ببرد که وی تا چه اندازه امید مطلق به رحمت پروردگار در دلش فوران داشته مثلاً بعد از اینکه عرض کرد:«پروردگارا اینک که من ذریه خود را در بیابان لم یزرع در کنارخانه تو سکونت دادم» عرض خود را از این گفتار اینطور بیان نمود: پروردگارا برای اینکه نماز به پادارند و نیز بعد از آنکه درخواست کرد:«دل هایی از مردم به سوی آنان معطوف بدار و از میوه ها و روزیشان فرما. دنبالش عرض خود را چنین شرح داد: باشد که آنان تو را شکرگذارند» (طباطبایی،۶/۲۹۶).
این دعا نمونه کامل برای انسان ذاکر شاکر می باشد در سیاق آن،ذلّت و بیچارگی موج می زند. بنابراین حضرت ابراهیم(ع) با این کلمات همه کمالات را از خداوند متعال درخواست نموده و خود را از آنها تهی دانسته و به خداوند بزرگ نسبت داده است.
زیدان می گوید: این اعتراف داعی به ربوبیت خدا در هر چیز و به عبودیت خود نسبت به پروردگار عالم را می رساند (المستفاد من قصص القرآن،۱/۲۱۷).
۴-۳) دعای حضرت عیسی(ع):
حضرت عیسی(ع) یکی از مظاهر کامل بندگی و ادب و خضوع و خشوع است این چنین دعا می کند:« tA$s% Ó|¤ŠÏã ßûøó$# zNtƒótB ¢Oßg¯=۹$# !$oY­/u‘ öA̓Rr& $oYø‹n=tã Zoy‰Í¬!$tB z`ÏiB Ïä!$yJ¡¡۹$# ãbqä۳s? $oYs9 #Y‰ŠÏã $oYÏ۹¨rX{ $tR̍Åz#uäur Zptƒ#uäur y7ZÏiB ( $oYø%ã—ö‘$#ur |MRr&ur çŽöyz tûüÏ%Ηº§۹$# » (مائده/۱۱۴)<br />(عیسی پسر مریم گفت:بارالها،پروردگارا،از آسمان،خوانی بر ما فرو فرست تا عیدی برای اوّل و آخر ما باشد نشانه ای از جانب تو و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی).<br />در این آیه نکته جالب توجه این است که دعا به ندای«اللهم ربنا» آغاز می شود و حال آنکه سایر انبیاء دعای خود را با کلمه یا ربّنا افتتاح می کردند و مفسران این زیادتی ندا در دعای مسیح را برای رعایت ادب نسبت به موقف دشوار خود می دانند شاید به این علت که چون حواریون معجزات روشن عیسی(ع) را دیده بودند در چنین شرایط درخواست معجزه مناسب با مقام ایمان و اخلاص نبوده و ممکن است پیامدهای ناگوار داشته باشد. از این رو عیسی(ع) با احتیاط کامل و با آوردن کلماتی که بیشتر رحمت حق را طلب می کند،درخواست خود را مطرح می کند(طوسی،۴/۶۱؛ فیض کاشانی،۲/۹۸؛ طباطبایی،۶/۳۲۶؛ مکارم شیرازی،۵/۱۲۲).<br />ما اینگونه ادب را در نیایش های پیامبران شاهد هستیم چنانکه خداوند به حضرت عیسی(ع) دستور می دهد:<br />«@è%ur Éb>§‘ ÓÍ_ù=Åz÷Šr& Ÿ@yzô‰ãB 5-ô‰Ï¹ ÓÍ_ô_̍÷zr&ur yltøƒèC 5-ô‰Ï¹ @yèô_$#ur ’Ík< `ÏB y7Rà$©! $YZ»sÜù=ߙ #ZŽÅÁ¯R » (اسراء/۸۰)
(و بگو: پروردگارا مرا [ در هر کاری] بطرز درست داخل کن و بطرز درست خارج ساز و از جانب خود برای من تسلطی یاری بخش قرار ده).
و در آیه۱۱۶ سوره مائده خدواند در کلامی به حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:
« ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را به خدایی برگزینید و خدا را واگذارید؟ و عیسی علیه السلام نیز در پاسخ به این سخن در اوج ادب عرضه می دارد:«خدایا اگر گفته بودم،قطعاً تو از آن آگاه بودی» در حالی که می توانست بگوید:
«پروردگارا هرگز چنین سخنی نگفته ام» این عبارت نشان می دهد که حضرت عیسی علیه السلام رعایت کمال ادب در گفتار با پروردگار خویش را داشته و قرآن کریم درباره ادب در گفتار، ظریف ترین و زیباترین نوع ادب را در آیه۱۱۶ سوره مائده به همگان بیان می دارد و همچنین حضرت مسیح علیه السلام پاسخ خود را با تسبیح آغاز نمود و فرمود: سبحانک»،(طباطبائی،۶/۳۵۲) ادب آن حضرت در این دعا و نیایش این بود که وقتی مطلبی شنید که نسبت دادن آن به خداوند متعالی جایز نبود ادب اقتضا می کرد که در چنین جایی مبادرت به تسبیح نماید.
و آیه۱۱۸ همین سوره نیز عباراتی از زبان عیسی مسیح(ع) در گفتگو با خداوند است که می فرماید:«پروردگارا اگر آدمیان را عذاب کنی آنها بندگان تو هستند نکته ظریف ادبی در این سخن این است که عیسی مسیح(ع) به جای اینکه تمنای قبلی اش را در رفع عذاب بندگان بی پرده با خدایش در میان گذارد آن را با کنایه و ادب تمام بیان می دارد چرا که آراستگی به ادب واقعی در محضر خدا و اجتناب از افکار آلوده و پرهیز از گناه نشانه ادب بندگان در برابر خداوند است.»(همانجا،۳۵۹)
۵-۳) دعای حضرت موسی(ع):
حضرت موسی (ع) در سوره اعراف/۱۵۵ چنین دعا می کند که:
«utA$s% Éb>u‘ öqs9 |Mø¤Ï© OßgtFõ۳n=÷dr& `ÏiB ã@ö۶s% }‘»­ƒÎ)ur ( $uZä۳Î=ökèEr& $oÿÏ۳ Ÿ@yèsù âä!$ygxÿ¡۹$# !$¨ZÏB ( ÷bÎ) }‘Ïd žwÎ) y7çGt^÷GÏù ‘@ÅÒè? $pkÍ۵ `tB âä!$t±n@ ”ωöksEur `tB âä!$t±n@ ( |MRr& $oY•‹Ï۹ur öÏÿøî$$sù $uZs9 $uZ÷Hxqö‘$#ur ( |MRr&ur çŽöyz tûï̍Ïÿ»tóø۹$# »،(گفت پروردگارا…تو سرور مایی پس ما رابیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانی).<br />موسی علیه السلام در این نیایش خواسته های متعالی خود را در میان دو صفت از خدا ـ«ولایت» که مخصوص به مقام ربوبی و«خیرالغافرین» که از اسماء حسنای الهی است ـ بیان می کند اینگونه آداب دعا را رعایت و بر اجابت آن اصرار می ورزد.<br />موسی علیه السلام ذکر این دو صفت را کافی دانست از اینکه به حاجت اصلیش (زنده کردن همراهان) تصریح کند،و خواست تا با تصریح نکردن به آن اظهار تذلل و شرمساری نماید، وگرنه شکی نیست که مقصودش از این کلام اظهار حاجت خود بوده،اگر چه تصریح نکرده برای اینکه آیه ای که در سوره بقره راجع به این مطلب است می فرماید:<br />خداوند همراهان موسی علیه السلام را زنده کرد،و معلوم است که اگر استجابت دعای موسی علیه السلام در کار نبود خداوند مردمی را که به عذاب خود هلاک کرده بود دوباره بدون جهت آنان را زنده نمی کند.(طباطبایی،۸/۳۵۵)<br />و حضرت موسی(ع) بعد از قتل قبطی چنین دعا می کند:<br />«tA$s% Éb>u‘ ’ÎoTÎ) àMôJn=sß ÓŤøÿtR öÏÿøî$$sù ’Í< txÿtósù ÿ¼ã&s! 4 ¼çm¯RÎ) uqèd â‘qàÿtóø۹$# ÞOŠÏm§۹$# » (قصص/۱۶)،(گفت: پروردگارا من برخویشتن ستم کردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت که وی آمرزنده مهربان است).<br />این دعا چون به امر مادی و دنیوی نبود بلکه صرفاً توسل به مغفرت خدا بود،موسی علیه السلام به حاجت خودش تصریح می کند اما بعد از فرار از مصر چنین مناجات می کند:<br />«۴Éb>u‘ ’ÎoTÎ) !$yJÏ۹ |Mø۹t“Rr& ¥’n<Î) ô`ÏB 9Žöyz ׎É)sù »،(قصص/۲۴)،( پروردگارا من به هر چیزی که سویم بفرستی سخت نیازمندم).
حضرت موسی علیه السلام در این رسالتش گذشته از التجا و تمسک به ربوبیت که خود ادب جداگانه ای است،ادب دیگری بکار برده و آن اینکه: درخواست نان از جانب حضرت موسی بن عمران در حالی صورت می پذیرد که او به رغم احتیاج شدید خویش اظهار آشکار و مستقیم آن خودداری می ورزد. او تنها از وضع خود پس از قتل و فرار و تعقیب سخن می گوید و خیر را که در آن شرایط به جز نان نیست،می طلبد یعنی تنها احتیاج و نیاز خود را بازگو می کند و بقیه را به لطف پروردگار وا می گذارند این نوع ادب ورزیدن در حیات انبیاء و اولیا و شواهد بسیار دارد(طبرسی،۱۸/۱۷۹؛طباطبایی،۶/۳۲۶؛قرطبی،۱۳/۲۶۹).
ایشان وقتی که از کوه طور برمی گردند نه چنین می گویند:
«tA$s% Éb>u‘ öÏÿøî$# ’Í< ÓŁL{ur $oYù=Åz÷Šr&ur †Îû y7ÏGuH÷qu‘ ( |MRr&ur ãNymö‘r& šúüÏH¿qº§۹$# » (اعراف/۱۵۱)،(پروردگارا، من و برادرم را بیامرز و ما را در[پناه] رحمت خود درآور، و تو مهربان ترین مهربانی) این تقاضای بخشش برای خود و هارون(ع) نه به خاطر آن است که گناهی از آنها سرزده،بلکه یک نوع خضوع به درگاه پروردگار و بازگشت به سوی او و ابرازتنفر از اعمال زشت بت پرستان همچنین سرمشقی است برای همگان تا فکر کنند جایی که موسی و هارون که انحرافی پیدا نکرده بودند چنین تقاضایی از پیشگاه خدا کنند، دیگران باید حساب کار خود را برسند و سرمشق بگیرند و رو به درگاه پروردگار آورده،از گناهان خود تقاضای عفو و بخشش کنند،البته بعضی معتقدند شاید این آمرزش موسی علیه السلام برای خود، به خاطر پرخاش به هارون و یا به خاطر انداختن الواح تورات باشد(طبرسی،۱۰/۶۴؛ مغنیه،۳/۳۹۷؛قرائتی،۴/۱۹۳).
خداوند پیامبرش را تعلیم می دهد ، که نیایش مغفرت طلبانه داشته باشد و بگوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ق.ظ ]